بررسی تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد بانک با نقش میانجی قابلیت نوآوری در بانکهای دولتی جمهوری اسلامی ایران
محورهای موضوعی : اقتصاد مالیبهزاد زارعیان مراد آبادی 1 , علیرضا اسلامبولچی 2 , کامبیز حمیدی 3 , تحفه قبادی لموک 4
1 - دانشجوی دکتری، مدیریت دولتی - منابع انسانی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان
2 - منابع انسانی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان
3 - استادیار، مدیریت دولتی – خط و مشی گذاری عمومی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان،
4 - استادیار، مدیریت بازرگانی- بازاریابی، دانشگاه آزاد اسلامی، گنبدکاووس
کلید واژه: ", سرمایه انسانی", , ", سرمایه ساختاری", , ", سرمایه رابطه ای", , ", قابلیت نوآوری", , ", عملکرد بانک", .,
چکیده مقاله :
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد بانک با نقش میانجی قابلیت نوآوری در بانکهای دولتی جمهوری اسلامی ایران میباشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی- پیمایشی است. نمونه تحقیق با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای به تعداد 285 انتخاب شد. دادهها با کمک نرمافزار ایموس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که سرمایه ساختاری و رابطهای بر قابلیت نوآوری تأثیر دارند و بر عملکرد بانک تأثیر ندارند، سرمایه انسانی بر عملکرد بانک تأثیر دارد و بر قابلیت نوآوری تأثیر ندارد. همچنین قابلیت نوآوری نقش متغیر میانجی بین سرمایه ساختاری و سرمایه رابطهای با عملکرد بانک را دارد و نقش میانجی بین سرمایه انسانی و عملکرد بانک را ندارد. نتایج برازش شاخص مدل نهایی تأیید شد. با توجه بهنتایج این مطالعه، مدیران بانکهای دولتی باید به سرمایه فکری و قابلیت نوآوری توجه بیشتری داشته باشند تا عملکرد بانک را افزایش دهند.چکیده
The purpose of this study is to investigate the effect of intellectual capital on bank performance with the mediating role of innovation capability in Islamic Republic of Iran state-owned banks. The research method is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of nature. The research sample was selected by stratified random sampling method of 285. Data were analyzed using Emus software. The results showed that structural and relational capital affect the ability to innovate and do not affect the performance of the bank, human capital affects the performance of the bank and does not affect the ability to innovate. Also, the ability to innovate has a mediating variable role between structural capital and capital related to the bank's performance and does not have a mediating role between human capital and bank performance. The results of fitting the final model index were confirmed. According to the results of this study, managers of state-owned banks should pay more attention to intellectual capital and innovation capability to increase bank performance.
بررسی تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد بانک با نقش میانجی قابلیت نوآوری در بانکهای دولتی جمهوری اسلامی ایران
چکیده
کلمات کلیدی: سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، سرمایه رابطهای، قابلیت نوآوری، عملکرد بانک.
طبقهبندی JEL: E24، C25، G12.
Investigating the effect of intellectual capital on bank performance with the mediating role of innovation capability in state-owned banks of the Islamic Republic of Iran
Abstract
The purpose of this study is to investigate the effect of intellectual capital on bank performance with the mediating role of innovation capability in Islamic Republic of Iran state-owned banks. The research method is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of nature. The research sample was selected by stratified random sampling method of 285. Data were analyzed using Emus software. The results showed that structural and relational capital affect the ability to innovate and do not affect the performance of the bank, human capital affects the performance of the bank and does not affect the ability to innovate. Also, the ability to innovate has a mediating variable role between structural capital and capital related to the bank's performance and does not have a mediating role between human capital and bank performance. The results of fitting the final model index were confirmed. According to the results of this study, managers of state-owned banks should pay more attention to intellectual capital and innovation capability to increase bank performance.
Keywords: Human capital, structural capital, relational capital, innovation capability, bank performance.
1- مقدمه
محیطی که بانکها امروزه در آن فعالیت میکنند محیطی در حال رشد و بسیار رقابتی میباشد و بانکها برای ادامه حیات مجبور به رقابت با عوامل متعددی در سطح ملی و بینالمللی هستند. بانکها به مثابه شریان حیاتی اقتصاد هر کشور محسوب شده و بهعنوان نهاد مالی، داراییها را از منابع مختلف جمعآوری کرده و در اختیار بخشهای اقتصادی قرار میدهد (ابوالحسنی و همکاران، 1400). در عینحال، بانکها برای افزایش سهم بازار و سودآوری، دائماً در حال ارتقای وضعیت عملکرد برای جذب مشتریان هستند (نصرتپناه و همکاران، 1397). قبلی در اقتصادهای در حال توسعه نشان داد که عملکرد بانک تحت تأثیر سرمایه فکری بهعنوان منبع مهمی از مزیت رقابتی میباشد (کیسنروس و همکاران، 2018؛ علی و همکاران، 2020؛ وانگ و همکاران، 2021). سرمایه فکری یک دارایی نامشهود است که جایگزین ماشینآلات صنعتی و منابع طبیعی شده است و امروزه یکی از باارزشترین عوامل برای ایجاد ثروت محسوب میشود (محمودا و مباریکب1،2020). محققان مختلف از زمینههای متمایز، مفهوم سرمایه فکری را متفاوت توضیح میدهند؛ اما سه مفهوم سرمایه فکری تقریباً در هر تعریف یافت میشود: سرمایه انسانی2، سرمایه ساختاری3 و سرمایه رابطهای4 (گرانت و همکاران، 2019). آسیایی و همکاران (2018) استدلال میکنند که تجربه، تحصیلات، مهارتها و آموزش از ابعاد مهم سرمایه انسانی هستند و آنها به رفتارهای متفاوتی کمک میکنند. سطح بالاتر از تجربه و دانش کارکنان را قادر میسازد تا در یک مسئله سریع و موثر مشکلات را حل کنند. بههمین ترتیب، این سازههای سرمایه انسانی همچنین کارمندان را قادر میسازد تا هوشمندانه و موثر کار کنند، بنابراین ویژگیهای برجسته آنها را افزایش میدهند (موباریک و همکاران، 2019). سرمایه ساختاری فرآیندها و ساختارهای سازمانی را نشان میدهد که از طریق آنها معاملات تجاری خود را انجام میدهد. این ساختارها از موارد مشهود تا موارد نامشهودی است که سازمان ارائه میدهد، به عنوان مثال، حق چاپ، حق ثبت اختراع، سیستمهای نرمافزاری، پایگاه داده، فرایندها و علائم تجاری، پاسخگویی، فرهنگ سازمانی، اعتماد در بین کارکنان و کارایی (رضا و همکاران، 2020). از سوی دیگر، سرمایه رابطهای حاوی دانشی است که در تمام روابط خارجی که یک سازمان میتواند با ذینفعان خود مانند مشتریان، تامینکنندگان و شرکای تجاری ایجاد کند که سازمانها را در بهدست آوردن مزیت قابلیت نوآوری تقویت میکنند (آلجبوری و همکاران، 2022). اکثر مطالعات انجامشده در زمینه سرمایه فکری در مورد مؤلفه سرمایه انسانی بوده که میتوان آن را مهمترین مؤلفه سرمایه فکری دانست (بوگرس5 و همکاران، 2019). تأثیر سرمایه انسانی بر عملکرد سازمان به مهارتها، تجربه، خلاقیت، دانش و توانایی حل مسئله کارکنان اشاره دارد. بنابراین، یک سازمان با کارکنان ماهر و متخصص میتواند عملکرد خود را با سرمایهگذاری کارآمد دانش و خلاقیت خود در سازمان افزایش دهد. سرمایه انسانی بهطور مثبت بر عملکرد مالی تأثیر میگذارد، بنابراین فروش را افزایش میدهد و هزینههای سازمان را کاهش میدهد (کنسروس و همکاران، 2018). مطالعات گذشته همچنین نتایج مثبت و معناداری را در رابطه سرمایه ساختاری در برابر عملکرد مالی یافتند (آسیایی و همکاران، 2018؛ علی و همکاران، 2020؛ ژو6 و همکاران، 2019). نتایج نشان میدهد که سرمایه ساختاری باعث افزایش سودآوری سازمانها و کاهش هزینههای عملیاتی از طریق ارتباط مثبت با عملکرد سازمان میشود (پالازی7 و همکاران، 2020؛ لی8 و همکاران، 2018؛ ژو و همکاران، 2019). بسیاری از محققین دریافتند که بین سرمایه رابطهای و عملکرد سازمان رابطه مثبت معناداری وجود دارد (کینسروس و همکاران، 2018؛ آسیایی و همکاران، 2018؛ علی و همکاران، 2020؛ ژو و همکاران، 2018). بهطور منطقی، سرمایه رابطهای میتواند عملکرد سازمان را از طریق ارتباط قوی با مشتریان، تامینکنندگان و توزیعکنندگان افزایش دهد. این روابط میتواند به بنگاهها در کاهش هزینههای خود و کاهش قیمت با همان کیفیت کمک کند (آسیایی و همکاران، 2018). از طرف دیگر مطالعات مکرر نشان داد که سطوح بالاتر سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطهای میتواند منجر به بهبود قابلیت نوآوری شود (آلجبوری و همکاران، 2022؛ سان9 و همکاران، 2020؛ امین و همکاران، 2018؛ دانکو و امانکاو10، 2017؛). چندین مطالعه ارتباط مثبتی بین سرمایه ساختاری و قابلیت نوآوری گزارش کردند. سرمایه رابطهای تأثیر مثبت قابل توجهی بر روی شیوههای نوآوری و عملکرد سازمانی دارد که در مطالعات گذشته آشکار شد که در آن ارتباط معنادار سرمایه رابطهای با قابلیت نوآوری مشخص شد (دیب و مرحج، 2016؛ یان و گان11، 2018).
قابلیت نوآوری بهعنوان یک قابلیت سازمانی از مهمترین منابع داخلی شرکتها در جهت خلق عملکرد برتر محسوب میشوند. قابلیت نوآوری شامل قابلیت نوآوری در محصول و فرایند است که منتهی به توسعه محصولات و فرایندهای جدید و یا تغییرات مشهود در آنها میگردد (ژانگ و هارتلی12، 2018). قابلیت نوآوری در محصول بهعنوان قابلیت ارائه محصولات و خدمات جدید به بازار برای برآورده کردن نیاز کاربران بیرونی و قابلیت نوآوری در فرایند بهعنوان قابلیت عناصر جدید معرفیشده در تولید و یا عملیات یک شرکت برای تولید یک محصول و یا ارائه یک خدمت تعریف میشود (کامیژن و ویلار13، 2014). امروزه نوآوری بهعنوان عامل اصلی موفقیت در محیطهای رقابتی و پویا شناخته شده است و یافتن صنعت بدون نوآوری امکانپذیر نیست. موفقیت در نوآوری و دستاوردهای تجاری، از جمله بهبود عملکرد، به کاربرد قابلیتهای نوآوری در صنایع و شرکتها بستگی دارد (پورقرآیی و همکاران، 1399). بنگاهها از نوآوری فرایند و سیستمها بهعنوان راهی برای بهبود بیشتر محصولات خود و افزودن ارزش به مشتریان، استفاده میکنند. این ترکیب یک موقعیت استراتژیک پویا و پایدار ایجاد کرده و سازمان را بهطور هدفمند و در حال حرکت دائم به سمت رقبا سوق میدهد (دالوند و همکاران، 2015). تحقیقات نشان داده است که بین قابلیت نوآوری و عملکرد رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد (میر14 و همکاران، 2016؛ حمیدی و قارنه15، 2017). قابلیت نوآوری بهعنوان یکی از مهمترین ابعاد در رقابتپذیری در نظر گرفته میشود. مطالعات نشان میدهد که هر چه بانک نوآورتر باشد، توانایی بیشتری در فرآیندهای خود دارد و احتمال اینکه عملکرد بالاتری داشته باشد، بیشتر است. از طرف دیگر قابلیت نوآوری بهعنوان متغیر میانجی میتواند همبستگی بین سرمایه فکری و عملکرد را توسعه مییابد. سرمایه انسانی بهعنوان ورودی برای نوآوری مداوم ایدهها عمل میکند که خصوصیات فیزیکی و غیرفیزیکی کارکنان را تشویق میکند (آلجبوری و همکاران، 2020). نتایج نشان داد که رابطه بین سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطهای نسبت به عملکرد سازمان میتواند از طریق قابلیت نوآوری بهعنوان یک میانجی قویتر شود (آلجبوری و همکاران، 2022).
تغییرات اساسی که در اثر پیشرفت و تحولات رو به جلوی تکنولوژی و فناوری اطلاعات و ارتباطات در دهههای اخیر رخ داده است، شرکتها و مؤسسات را به این فکر واداشته است که به دنبال راهکارهایی در راستای افزایش حفظ قدرت خود باشند (فرجپور و صالح اردستانی، 1399). صنعت بانکداری از جمله مهترین بخشهای فعال در اقتصاد هر کشور بهشمار میرود، این بخش بهعنوان واسطه منابع مالی در کنار دیگر منابع مالی بورس و بیمه از ارکان اصلی بازارهای مالی محسوب میشوند (بهرامیزنوز و همکاران، 1400). بانکها بهعنوان متولی مسائل مالی و پولی کشوری از رونق فعالیتهای زیادی برخوردارند. این مراکز بهدلیل تعددشان در رقابتی ناخواسته برای جذب منابع از جامعه و اعطای تسهیلات به آنها وارد شدهاند. عمدتاً کالای مورد معامله در این مراکز، پول میباشد که باید بهصورت داغ به مصرف برسد زیرا با کاهش ارزش در اوضاع اقتصادی ایران روبهرو خواهد شد. با توجه به رقابتی بودن عصر حاضر بهنظر میرسد که بانکها برای رسیدن به اهداف و انجام صحیح وظایف بایستی عملکرد خود را بهبود بخشیده تا بتوانند از رقبای خود پیشی بگیرند. از عوامل موثر بر عملکرد بانکها، سرمایه فکری و قابلیت نوآوری میباشد. پژوهش حاضر نیز با مد نظر قرار دادن اهمیت سرمایه فکری و قابلیت نوآوری در دنیای کسبوکار امروز، به بررسی این ارتباط پرداخته است. بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که آیا سرمایه فکری بر عملکرد بانک با نقش میانجی قابلیت نوآوری در بانکهای دولتی جمهوری اسلامی ایران تأثیر دارد.
2- مبانی نظری
1-2- سرمایه فکری
برای اولین بار اصطلاح "سرمایه فکری" در سال 1969 بیان شد. از نظر ادوینسون (1997) و یورگنسن و بوژه (2010)، این اصطلاح شامل درجاتی از "عمل فکری" نسبی است (گرانت16 و همکاران، 2019). سرمایه فکری یک مفهوم جدید است و توسط محققان به اشکال مختلف تعریف شده است. مفهوم سرمایه فکری از تفاوت بین ارزش بازار و ارزش حسابداری شرکت اسکاندیا در دهه 1990 توسط مدیر دانش آن نشات گرفت. پتی و گاتری (2000) به این نتیجه رسیدند که اصطلاح «سرمایه فکری» همراه با اصطلاحات «نامشهود»، «دارایی نامشهود» یا «منابع دانش» استفاده میشود. سپس سرمایه فکری به عنوان تجمیع دانش و مهارتهایی که مزیت رقابتی و ثروت ایجاد میکنند، تعریف میشود (نواس و پروئنسا17، 2021). سرمایه فکری یک منبع با ارزش است و میتواند بهطور گسترده بهعنوان مجموعهای از تمام منابع اطلاعاتی یک سازمان تعریف شود که میتواند برای افزایش درآمد، جذب مصرفکنندگان جدید، توسعه محصولات جدید یا بهبود تجارت مورد استفاده قرار گیرد (لیمیجایا18 و همکاران، 2021). این سرمایه به صراحت در ترازنامه سازمانها نشان داده نمیشود زیرا سیستمهای حسابداری سنتی داراییهای نامشهودی را که در شرکتها ایجاد ارزش میکنند منعکس نمیکنند (ازکان19 و همکاران، 2017). اما این سرمایه مهمترین دارایی سازمانها محسوب میشود. تحقیق در مورد موضوع سرمایه فکری نیز در سه مرحله تکامل یافته و مشخص میشود (نواس و بروئنسا، 2021). مرحله اول در اواخر دهه 1980 با درک این موضوع آغاز شد که سرمایه فکری در توسعه پایدار سازمانها از منظر نظری ضروری است. متعاقباً، مرحله دوم با مطالعاتی مشخص شد که روشهای اندازهگیری، مدیریت و گزارش سرمایه فکری را بررسی میکرد. در نهایت، مرحله سوم فاز حاضر است که در آن تمرکز بر پیادهسازی مدیریت سرمایه فکری در سازمانها، تحلیل تاثیر وارث بر عملکرد آنها وجود دارد. سرمایه فکری از سه جزء سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطهای تشکیل شده است (سینگ و ناروال20، 2018). سرمایه انسانی مربوط به کارکنانی است که مهارتها، شایستگیها، دانش و تجربیات را برای سازمان تولید میکنند (پو21 و همکاران، 2018) و دانشی که با رفتن کارکنان سازمان را ترک میکند (ازکان و همکاران، 2017). سرمایه انسانی دانش ضمنی و آشکاری است که میتواند برای سازمان ارزشهایی ایجاد کند (کیسنروس22 و همکاران، 2018). سرمایه انسانی میتواند کاتالیزوری برای ایجاد رشد و مزیتهای رقابتی و افزایش سودآوری سازمان باشد (کنگازران23، 2019). اساساً، مدیریت مهارتها باید یک محیط کار خلاقانه، بهویژه تخصص و ویژگیهای شخصی ایجاد کند. بنابراین، بهمنظور اطمینان از ایمنی، کارکنان باید خلاقیت و شیوههای نوآورانهای داشته باشند که عملکرد را بهطور مثبت افزایش دهد (آلجبوری و همکاران، 2020). سرمایه ساختاری بهعنوان منابع و ابزارهایی تعریف میشود که به کارکنان مؤسسات کمک میکند تا خلاقیت و دانش خود را بهبود بخشند (پو و همکاران، 2018)، مانند پایگاههای داده، نمودارهای سازمانی، فرآیندهای مدیریت و استراتژیهای تجاری. سرمایه ساختاری اجازه میدهد تا اطلاعات در یک سیستم پایگاه داده ذخیره شود و در صورت لزوم در دسترس مردم قرار گیرد. بنابراین، تصمیمگیرندگان میتوانند از چنین اطلاعاتی بهره ببرند (دیب و مرحج24، 2016). سرمایه ساختاری تجربهای است که با خروج کارگران در سازمان باقی میماند. این سرمایه دانش ریشهدار و تجربه رسمی میتواند شیوههای نوآوری را افزایش دهد زیرا تولید محصولات، فرآیندها یا تکنیکهای جدید عموماً مستلزم ترکیب و اجرای اجزای جداگانه دانش فعلی است (کیانتو25 و همکاران، 2017). هدف اصلی سرمایه ساختاری جمعآوری و انتقال اطلاعات در سراسر یک سازمان است که امکان تعامل با دیگران را فراهم میکند (علی و همکاران، 2021). سرمایه ساختاری؛ عملیات، رویههای کاری، فرهنگ کاری، جو و واکنش سریع بازار یک سازمان را مشخص میکند (آسیایی26 و همکاران، 2018). در نهایت، سرمایه رابطهای تعامل و رابطه بین ذینفعان داخلی و خارجی سازمان است، یعنی روابط سازمان با مشتریان، تامین کنندگان، سهامداران و سایر ذینفعان را درک میکند (ملس27 و همکاران، 2016). اگر یک سازمان اجرای موفقیتآمیز سرمایه رابطهای را تضمین کند، در نهایت عملکرد سازمان را افزایش میدهد (آلجبوری و همکاران، 2022). پتانسیل یک سازمان برای نوآوری را میتوان از طریق سرمایهگذاری سنگین در سرمایه رابطهای افزایش داد (لنارت28، 2016). تکنیکهای سرمایه رابطهای در ایجاد برنامههای استراتژیک سازمان بهمنظور بهبود فرآیندهای نوآوری حیاتی هستند (وانگ29 و همکاران، 2016). سازمانها با سرمایهگذاری هنگفت در سرمایه رابطهای مؤثرتر و سودآورتر میشوند و در نتیجه از ایجاد فرآیندهای نوآورانه حمایت میکنند (اسکافارتو30 و همکاران، 2016). بنابراین، این سه مؤلفه برای یک سازمان ضروری هستند، زیرا آنها ویژگیهای متمایزی را نشان میدهند که موفقیت یا شکست رقبای آن را تعیین میکند (ملس و همکاران، 2016). همچنین، این مؤلفهها روشن میسازند که سرمایه فکری پدیدهای از تعاملات و مکملهای دانش، تجربیات، شایستگیهای درون و بیرون سازمان است، به این معنی که بهرهوری یک منبع را میتوان از طریق سرمایهگذاری در منابع دیگر بهبود بخشید (نواس و بروئنسا، 2021).
2-2- قابلیت نوآوری
قابلیت نوآوری عبارت است از قابلیتهای یک بنگاه برای توسعه و بهبود فناوریهای موجود و یا خلق فناوریهای جدید. این تعریف انواع فناوری، یعنی فناوری محصول، فناوری فرآیند و فناوریهای سازمانی را شامل میشود (شیرازی و همکاران، 1397). اکثر کشورهای جهان و سازمانهایی که بهدنبال تعالی و رهبری در بخش صنعتی خود هستند، بودجههای هنگفتی را برای نوآوری اختصاص میدهند که عمدتاً مبتنی بر فرآیندهای تحقیق و توسعه است، زیرا تأثیر آنها بر تسریع سرعت رشد و شکوفایی است (میراندا31 و همکاران، 2020). با این حال، نوآوری به در دسترس بودن مجموعهای از قابلیتهای نوآورانه و تمایل افراد یا سازمانها برای تبدیل ایدههای نظری خلاقانه به عمل مربوط میشود (بدفورد32 و همکاران، 2020). فریرا33 و همکاران (2020) قابلیتهای نوآوری را بهعنوان فعالیتهای پیچیدهای که به تولید و پذیرش ایدههای جدید برای ایجاد مجموعهای از محصولات، خدمات یا مدلهای کسب و کار کمک میکند، برچسب گذاری کردند (فریرا و همکاران، 2020). گانگولی34 و همکاران (2020) قابلیتهای نوآوری را بهعنوان توانایی ترکیب و مدیریت منابع برای تولید طیف وسیعی از محصولات و خدمات جدید تعریف کردند (گانگولی و همکاران، 2020). لامپکین و دیس35 (2015) چنین قابلیتهایی را بهعنوان بخشی از «باز بودن فرهنگی به نوآوری» توصیف کردند که سازمانها با تکیه بر بسیج انرژیها و مهارتها و سپس هدایت آنها به سمت ایجاد یک مدل کسب و کار پیشرفته یا ارائه محصولات و خدمات خلاقانه و رقابتی سازگار میشوند که بخش اساسی کارآفرینی است(آلتول و آلهاواری36، 2021). یک دیدگاه مبتنی بر منبع37 نشان میدهد که نوآوری مشارکتی به دستیابی به مزیت رقابتی پایدار کمک میکند (آس و برونینگ38، 2017). دو بعد عمده برای اندازهگیری این نوع نوآوری استفاده میشود: الف) قابلیت نوآوری محصول و ب) قابلیت نوآوری فرآیند (مغدادی39، 2020). قابلیت نوآوری محصول به میزانی اشاره دارد که سازمانها میتوانند منابع ملموس و ناملموس خود را توسعه دهند. قابلیت نوآوری محصول به سازمانها اجازه میدهد تا پیشنهادات جدیدی ارائه دهند که شامل مجموعهای از محصولات و خدمات خلاقانه است یا برای برآورده کردن خواستههای مشتری توسعه یافتهاند. بعد دوم، قابلیت نوآوری فرآیند، به توانایی تغییر روشها و تکنیکهای مورد استفاده سازمانها برای ارائه این پیشنهادات اشاره دارد (آلتوال و آلهاواری، 2021). این بعد نشاندهنده توانایی سازمانها برای توسعه ورودیها یا فرآیندهای جدید در تولید یا فعالیتهای سازمانی خود، از جمله جریان اطلاعات، منابع، مشخصات، و وظایف است که با هم برای ارائه بهترین پیشنهادات از نظر کیفیت یا هزینه بهکار میروند (نجفیتوانی40، 2018).
3-2- عملکرد بانک
در زمینه کلی کسب و کار، مدیریت سازمان ها اهداف برنامه ریزی شده خود را با نتایج واقعی کار خود مقایسه می کند. بنابراین، عملکرد سازمانی به عنوان یکی از مفاهیم مدیریتی ظاهر می شود که محققان به اتفاق آرا در مورد اهمیت آن در شناسایی نتایج سازمان ها توافق کرده اند. عملکرد سازمانی به عنوان توانایی یک سازمان برای دستیابی به اهداف برنامه ریزی شده خود از طریق بهره برداری موثر و کارآمد از منابع موجود تعریف شده است (آلتوال و آلهاواری، 2021). علاوه بر این، ژو و همکاران (2019) آن را به عنوان یک سیستم اندازه گیری و تجزیه و تحلیل برای خروجی های کار در نظر گرفت که توسط آن سهامداران قادر به رفع کمبودها هستند (ژو و همکاران، 2019). در واقع، شاخص های مورد استفاده برای سنجش عملکرد سازمانی در زمینه های علمی و عملی متفاوت است. نمونه هایی از معیارهای عملکرد سازمانی شامل عملکرد بازار و بازگشت سرمایه است. شاخص های عملکرد مالی مانند بازده فروش، بازده سرمایه گذاری و بازده حقوق صاحبان سهام؛ و همچنین شاخص های عملکرد غیر مالی مانند رضایت مشتری (پنگ و لو41، 2018). با توجه به مطالب بیانشده مدل مورد بررسی در پژوهش حاضر در شکل 1 گزارش شده است.
شکل 1. مدل مفهومی پژوهش
منبع: (آلجبوری و همکاران، 2022)
3- پیشینهی تجربی پژوهش
زادهگرگان و محققزاده (1399) بهبررسی تاثیر قابلیت نوآوری و تسهیم دانش بر عملکرد نوآوری و عملکرد بازاریابی پرداختند جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان بانک پارسیان استان تهران بودند. بر اساس روش نمونهگیری تصادفی خوشهای و با استفاده از فورمول کوکران 217 نفر بهعنوان حجم نمونه پژوهش انتخاب شدند. روشهای جمعآوری اطلاعات از طریق کتابخانهای میدانی و پرسشنامه بوده است. نتایج تحقیق نشان داد که قابلیت نوآوری بر عملکرد نوآوری، عملکرد نوآوری بر عملکرد بازاریابی، تسهیم دانش بر عملکرد نوآوری تاثیر دارد. همچنین نوآوری سازمانی بر عملکرد نوآوری، نوآوری فرآیند بر عملکرد نوآوری، نوآوری خدمات بر عملکرد نوآوری، نوآوری بازاریابی بر عملکرد نوآوری تاثیر مثبت و معناداری دارد.
شیرازی و همکاران (1397) بهبررسی نقش منابع سازمانی و قابلیت نوآوری در خلق مزیت رقابتی شرکتهای دانشبنیان نوپا با تعدیلگری عملکرد تجاریسازی فناوری پرداختند. شرکتهاي دانشبنيان ميتوانند از طريق بهکارگيري بهرهور از منابع سازماني و ارتقا پيوسته قابليت نوآوري به مزيت رقابتي دست يابند. مهم است که بدانيم عملکرد تجاريسازي فناوري بهعنوان مهمترين مرحله مديريت فناوري، چقدر ميتواند تاثير منابع سازماني و قابليت نوآوري بر مزيت رقابتي را تعديل کند. ابزار گردآوري دادههای این پژوهش پرسشنامه استاندارد بوده و جامعه آماري پژوهش حاضر 166 شرکت دانشبنيان نوپا مستقر در مراکز رشد ميباشند که از ميان 166 مدير ارشد آنها، تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با توجه به اطمينان از برگشت پرسشنامه کافي 128 نفر تعيين شد، که در نهايت 117 پرسشنامه به روش نمونهگيري طبقهاي تصادفي ساده براي تحليل جمعآوري گرديد. یافتهها نشان میدهند که منابع سازمانی و قابلیت نوآوری بر مزیت رقابتی شرکتهای دانشبنیان نوپا تأثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین عملکرد تجاریسازی فناوری، تأثیر منابع سازمانی بر مزیت رقابتی و تأثیر قابلیت نوآوری بر مزیت رقابتی را تعدیل میکند.
شیرازی و همکاران (1398) بهبررسی تأثیر قابلیت نوآوری بر عملکرد تجاریسازی فناوری سازمانهای دانشبنیان با تاکید بر نقش میانجی نوآوری سازمانی پرداختند. پژوهش حاضر از جنبه هدف در دسته پزوهشهای کاربردی قرار دارد و از نظر ماهیت، پژوهشی از نوع پیماشی است که در آن از ابزار پرسشنامه استاندارد برای گردآوری دادهها استفاده شد. جامعه آماری شامل 99 شرکت دانشبنیان مستقر در پارک علم و فناوری مدرس بود که با توزیع پرسشنامه، تعداد 81 پرسشنامه بعد از غربال برای تحلیل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد قابلیت نوآوری بر عملکرد تجاریسازی فناوری تاثیر معناداری میگذارد و همچنین میانجیگری نوآوری سازمانی در اثرگذاری قابلیت نوآوری بر عملکرد تجاریسازی فناوری مورد تایید قرار گرفت. حفظ مزیت رقابتی و بقا سازمانهای دانشبنیان در گرو ارتقا پیوسته قابلیت نوآوری، فراهم نمودن بستری جهت توسعه نوآوری سازمانی و تقویت تجاریسازی فناوری میباشد.
سیدنقوی و همکاران (1391) بهبررسي اثرات سرمايههاي فكري بر عملكرد سازماني با تأكيد بر نقش ميانجي قابليت يادگيري در شعب بانك صادرات استان تهران پرداختند. در دو دهه اخير، عملكرد سازماني به يكي از موضوعهاي مورد توجه و جذاب تبديل شده است و اين تمايل هم در زمينههاي تحقيقاتي و هم در زمينههاي كاربردي به بروز نوآوريهاي بسياري منجر شده است. اهميت بررسي عملكرد سازماني در تحقيقات و مطالعات مختلفي مورد تاييد و بررسي قرار گرفته است. بنابراين تحقيق حاضر قصد دارد به بهبود وضعيت عملكرد بانك صادرات با در نظر گرفتن متغيرهاي سرمايه هاي فكري و يادگيري سازماني بپردازد. جامعه آماري اين پژوهش روسا و مديران شعب بانك صادرات استان تهران ميباشد. براي سنجش متغيرهاي تحقيق از پرسشنامهاي با طيف 5 گزينهاي ليكرت كه شامل 31 سوال بود استفاده شد. اين پرسشنامه ميان 250 نفر از روسا و مديران شعب بانك صادرات استان تهران توزيع گرديد. نتايج تحقيق نشان داد قابليتهاي يادگيري تأثير سرمايههاي فكري بر عملكرد سازماني را ميانجيگري ميكند و در نهايت پيشنهاداتي براي بهبود وضعيت عملكرد سازماني ارائه گرديده شده است.
آلجبوری و همکاران (2022) بهبررسی همبستگی سرمایه فکری و عملکرد شرکت با نقش میانجی قابلیت نوآوری پرداختند. درک تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد شرکت در سالهای اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در این دیدگاه، تأثیر مؤلفههای مختلف سرمایه فکری از جمله سرمایه انسانی، ساختاری و رابطهای بر عملکرد شرکتهای تولیدی کوچک و متوسط مالزی مورد بررسی قرار گرفت. یک همبستگی بین سرمایه فکری و عملکرد شرکت بر اساس نقش واسطه ای قابلیت نوآوری ایجاد شد. برای دستیابی به این هدف، از روش نمونهگیری طبقهای استفاده شد که در آن پاسخ ۲۶۲ شرکتکننده از شرکتهای تولیدی متمرکز بهدست آمد و از طریق مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد شرکت بهدلیل میانجیگری قابلیت نوآوری تقویت شده و در نتیجه مزیتهای رقابتی بالاتری بهدست میآید. بیان شد که تحلیلهای جامع حاضر ممکن است اطلاعات و راهنمایی مفیدی را برای دانشگاهیان، مالکان/مدیران و سیاستگذاران مرتبط با تأثیر توسعه سرمایه فکری در جهت بهبود عملکرد شرکتهای کوچک و متوسط مالزی ارائه دهد.
وانگ و همکاران (2021) بهبررسی نقش میانجی سرعت و کیفیت نوآوری در تأثیر سرمایه فکری و عملکرد شرکت پرداختند. نتایج نشان میدهد که سه مؤلفه سرمایه فکری یعنی سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطهای با سرعت و کیفیت نوآوری رابطه مثبت دارند. تأثیرات سرمایه انسانی و ساختاری بر عملکرد مالی به طور کامل توسط سرعت و کیفیت نوآوری میانجی میشود، در حالیکه تأثیر سرمایه رابطهای بر عملکرد مالی تا حدی میانجی است. سرعت و کیفیت نوآوری تا حدی واسطه تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد عملیاتی است.
حسین و مهار (2021) بهبررسی سرمایه فکری، عدم قطعیت سیاسی و عملکرد شرکت پرداختند. پژوهش حاضر در پاکستان انجام گرفته است. نتایج نشان میدهد که سرمایه فکری شرکتهای پاکستانی توسط سرمایه فیزیکی و مشتری هدایت میشود که در درجه اول دلالت بر نیاز به استفاده کارآمد از منابع فیزیکی و رابطهای دارد. این تحقیق اولین تلاش برای بررسی اهمیت نسبی موفقیت سرمایه فکری هر شرکتی در شرایط عدم اطمینان سیاسی است.
علی و همکاران (2020) مروری بر ادبیات سیستماتیک در مورد طبقهبندی و انگیزه سرمایه فکری و عملکرد شرکت داشتهاند. با طبقهبندی مطالعات قبلی در یک طبقهبندی بهمنظور برجسته کردن مسائل مهم در مورد موضوع تحقیق، درک فعلی را افزایش میدهد. این تحقیق مشخص کرد که چالش اصلی که همه محققان با آن مواجه هستند اندازهگیری سرمایه فکری است. پیچیدگی روابط بین عناصر سرمایه فکری، که نشان میدهد هر عنصر از عناصر فرعی تشکیل شده است که هر عنصر سرمایه فکری نسبت به سایر عناصر دارای اهمیت متفاوتی است. نتیجهگیری در بهترین روش ارزیابی و اندازهگیری سرمایه فکری، بر اساس دادههای واقعی استخراجشده از شرکت است.
4- روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر کاربردی است و سعی دارد با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری مشخص سازد. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل (مدیران کل، رؤسای شعب ممتاز، کارشناسان ارشد و مدیران امور ستادی بانکهای دولتی در جمهوری اسلامی ایران شامل: 1. بانک ملی ایران، 2. بانک سپه، 3. بانک توسعه صادرات ایران، 4. پست بانک ایران، 5. بانک صنعت و معدن، 6. بانک کشاورزی، 7. بانک مسکن و 8. بانک توسعه تعاون) میباشد. با توجه به اطلاعات کسبشده از بانک مرکزی حجم جامعه آماری 1100 نفر برآورد بود، که با توجه به جدول مورگان 285 نفر بهعنوان نمونه آماری محاسبه و برای انتخاب آنها از روش نمونهگیري تصادفی طبقاتی استفاده شد. ابزار پژوهش در مطالعه حاضر پرسشنامه بود. در این مدل سرمایه فکری به سه مؤلفه: سرمایه انسانی (5 سؤال)، سرمایه ساختاری (7 سؤال) و سرمایه رابطهای (5 سؤال)، قابلیت نوآوری (6 سؤال) و عملکرد بانک (5 سؤال) تقسیم شده است. برای جمعآوری دادهها، پس از اخذ کد اخلاق و کسب مجوز از معاونتهای محترم پژوهش بانک، رئیس محترم بانکها و مدیران ذیربط، به کارکنان واجد شرایط مراجعه و اهداف پژوهش بهصورت فردی برای هر یک تشریح شد. لازم به ذکر است مراجعه پژوهشگرها به بخشها جهت توزیع پرسشنامهها در شیفتهای کاری متفاوت بود. پژوهشگرها به تمام مشارکتکنندگان این اطمینان را دادند، سازمان آنها در پژوهش کاملاً اختیاری است و اطلاعات حاصل محرمانه بوده و هیچ تأثیری بر روند ارزشیابیهای آنها ندارد. برای جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهها در اختیار مشارکتکنندگان قرار گرفت تا در زمان مناسب بهصورت خودگزارشی به تکمیل آنها بپردازند. مشارکتکنندگان، بدون نوشتن نام و نام خانوادگی در این پژوهش سازمان کردند. به هر کدام یک کد اختصاص داده شد و در تمامی مراحل پژوهش نیز دادهها بر اساس کد سازمانکننده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جمعآوری دادهها در حدود 3 هفته به طول انجامید. در تحلیل دادهها، وضعیت جمعیتشناختی با فراوانی و درصد فراوانی، توصیف متغیرها با شاخصهای توصیفی میانگین و انحراف معیار، نرمال بودن دادهها با آزمون چولگی و کشیدگی، ارتباط بین متغیر کمی با آزمون همبستگی پیرسون به کمک نرمافزار SPSS23 و برای بررسی الگوی مفهومی از الگوسازی معادلات ساختاری به کمک نرمافزار ایموس استفاده شد.
5- یافتههای پژوهش
یافتههای جمعیتشناختی در نمونهی 285 نفری در جدول 1 گزارش شده است.
جدول 1. مشخصات جمعیتشناختی افراد شرکتکننده پژوهش
وضعیت | معیار | فراوانی | درصد | وضعیت | معیار | فراوانی | درصد |
جنسیت | مرد | 238 | 5/83 | تحصیلات | لیسانس | 86 | 2/30 |
زن | 47 | 5/16 | فوقلیسانس | 184 | 6/64 | ||
سن | 30-40 | 78 | 4/27 | دکتری | 15 | 3/5 | |
41-50 | 142 | 8/49 | بانک | ملی | 58 | 4/20 | |
بالای 50 | 65 | 8/22 | سپه | 40 | 14 | ||
سابقه خدمت | 15-21 | 126 | 2/44 | توسعه صادرات | 21 | 4/7 | |
21-25 | 124 | 5/43 | پست بانک | 38 | 3/13 | ||
بالای 25 | 35 | 3/12 | صنعت و معدن | 15 | 3/5 | ||
رشته تحصیلی | مدیریت | 112 | 3/39 | کشاورزی | 42 | 7/14 | |
ریاضی | 18 | 3/6 | مسکن | 53 | 6/18 | ||
حسابداری | 95 | 3/33 | توسعه تعاون | 18 | 3/6 | ||
اقتصاد | 38 | 3/13 | - | - | - | - | |
کامپیوتر | 22 | 7/7 | - | - | - | - |
یافتههای توصیفی مربوط به میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی متغیرهای پژوهش در جدول 2 مورد بررسی قرار گرفته است. آلفای کرونباخ بهعنوان یک معیار سنتی و پایایی ترکیبی (CR) بهعنوان یک معیار مدرن برای ارزیابی پایایی معادل است. مقدار مناسب برای آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی 7/0 میباشد که نشاندهنده پایایی معادل مورد قبول برای مدلهای اندازهگیری خواهد بود. یکی دیگر از معیارهای ارزیابی مدلهای اندازهگیری واریانس استخراجشده (AVE) است. برای این شاخص حداقل مقدار 5/0 در نظر گرفته شده است؛ بدینمعنا که متغیر پنهان مورد نظر حداقل ۵۰ درصد واریانس مشاهدهپذیرهای خود را مورد ارزیابی قرار دهد.
جدول 2. وضعیت توصیفی، پایایی و روایی متغیرهای پژوهش
متغیر / مؤلفه | میانگین | انحراف معیار | ضریب چولگی | ضریب کشیدگی | آلفای کرونباخ | پایایی ترکیبی | AVE |
سرمایه انسانی | 456/3 | 697/0 | 173/0- | 166/0 | 75/0 | 90/0 | 44/0 |
سرمایه ساختاری | 246/3 | 555/0 | 251/0 | 055/0- | 64/0 | 84/0 | 49/0 |
سرمایه رابطهای | 574/3 | 785/0 | 384/0- | 224/0- | 90/0 | 89/0 | 72/0 |
قابلیت نوآوری | 949/3 | 616/0 | 460/0- | 253/0- | 92/0 | 83/0 | 76/0 |
عملکرد بانک | 416/3 | 733/0 | 078/0- | 498/0- | 87/0 | 81/0 | 61/0 |
بر اساس نتایج جدول 2، نتایج نشان میدهد که میانگین مشاهده (تجربه) شده که از نظر کارکنان بهدست آمده، بالاتر از 3 میباشد؛ مقادیر ضریب چولگی در سطح خطای 144/0 و ضریب کشیدگی در سطح خطای 288/0 نیز در بازه (2 و 2-) است که نشاندهنده نرمال بودن توزیع دادهها برای تمام متغیرها است. مقدار آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی از 7/0 بیشتر میباشد، لذا پایایی معادل مورد تأیید قرار میگیرد. مقدار واریانس استخراجشده (AVE) از 5/0 بیشتر میباشد که نشاندهنده نقش بالای سنجشپذیری متغیرهای پژوهش مبتنی بر شاخصهای هر کدام از آنها است.
آزمون همبستگی پیرسون: ارتباط بین متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون بررسی شده است.
جدول 3: بررسی ارتباط بین متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون
ردیف | متغیر | 1 | 2 | 3 | 1 |
1 | سرمایه انسانی | 1 |
|
|
|
2 | سرمایه ساختاری | **635/0 | 1 |
|
|
3 | سرمایه رابطهای | **574/0 | **608/0 | 1 |
|
4 | قابلیت نوآوری | **429/0 | **352/0 | **406/0 | 1 |
5 | عملکرد بانک | **536/0 | **501/0 | **453/0 | **371/0 |
نتایج نشان داد که مؤلفههای سرمایه فکری با قابلیت نوآوری و عملکرد بانک رابطه مثبت و مستقیم دارند.
مدلسازی معادلات ساختاری: بهمنظور تحلیل دادههای پژوهش و استنباط آماری از نرمافزار ایموس جهت تحلیل مدل مفهومی و بررسی فرضیههای پژوهش استفاده شده است. یکی از روشهای معتبر علمی برای مطالعه ساختار داخلی یک مجموعه از شاخصها، اندازهگیری روایی سازهای میباشد که مبتنی بر تحلیل عاملی مورد بررسی قرار میگیرد که به برآورد بار عاملی و روابط بین مجموعهای از شاخصها و متغیرها میپردازد. بار عاملی، معرف شدت تأثیر شاخص با عامل مربوطه است و مانند هر گونه ضریب تأثیر دیگر تفسیر میشود. بر این اساس هر چه بار عاملی یک شاخص در یک عامل بزرگتر باشد، در تفسیر آن عامل باید وزن بیشتری به آن شاخص داده شود. در این پژوهش روایی سازهای متغیرهای تحقیق و شاخصهای منتج از هر متغیر با استفاده از آزمون تحلیل عاملی و مبتنی بر تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری در جدول 4 ارائه شده است.
جدول 4. نتایج تحلیل عاملی شاخصهای منتج از متغیرهای پژوهش
متغیر | معیار | بار عاملی | T | متغير | معیار | بار عاملی | T | متغیر | معیار | بار عاملی | T |
سرمایه انسانی | Q1 | 782/0 | 130/5 | سرمایه ساختاری | Q11 | 644/0 | 497/6 | قابلیت نوآوری | Q21 | 737/0 | 889/6 |
Q2 | 739/0 | 655/3 | Q12 | 590/0 | 626/5 | Q22 | 551/0 | 595/5 | |||
Q3 | 502/0 | 236/4 | Q13 | 504/0 | 412/5 | Q23 | 532/0 | 308/5 | |||
Q4 | 674/0 | 154/6 | سرمایه رابطهای | Q14 | 731/0 | 171/6 | عملکرد بانک | Q24 | 540/0 | 064/5 | |
Q5 | 548/0 | 068/4 | Q15 | 746/0 | 624/6 | Q25 | 656/0 | 720/6 | |||
سرمایه ساختاری | Q6 | 540/0 | 862/5 | Q16 | 703/0 | 745/6 | Q26 | 613/0 | 991/6 | ||
Q7 | 568/0 | 003/4 | Q17 | 583/0 | 849/6 | Q27 | 679/0 | 377/6 | |||
Q8 | 687/0 | 713/5 | قابلیت نوآوری | Q18 | 719/0 | 265/6 | Q28 | 702/0 | 914/6 | ||
Q9 | 662/0 | 947/5 | Q19 | 727/0 | 655/6 |
|
|
| |||
Q10 | 634/0 | 870/6 | Q20 | 801/0 | 320/7 |
|
|
|
|
بر اساس اطلاعات مندرج در جدول 4 بهدلیل اینکه مقادیر ضرایب بارهای عاملی برای تمام سؤالها بالاتر از 5/0 است لذا واریانس بین سازه و شاخصهای آن از واریانس خطای اندازهگیری آن سازه بیشتر بوده و پایایی در مورد آن سازه قابل قبول است. بنابراین سؤالات با بار عاملی کم از مدل حذف شدند و مدل به صورت مجدد در نرمافزار ایموس اجرا گردید.
مدل ساختاری: مدل ساختاری در حالت تخمین استاندارد (شکل 2) گزارش شده است.
شکل 2. مدل ساختاری در حالت تخمین استاندارد در نرمافزار ایموس
شاخصهای برازش مدل تحقیق: در نتایج مقادیر برازش، برای شاخص CMIN/DF کمتر از 3، RMSEA کمتر از 08/0 و PNFI بیشتر از 05/0، GFI و AGFI بیشتر از 8/0 و سه مورد از پنج مورد NFI، GFI، RFI و IFI بالای 9/0 میباشد.
جدول 5: شاخصهای برازش مدل پژوهش
شاخصهای برازش | حد مجاز شاخصها | مقدار | نتیجه |
CMIN/DF | 3 > | 799/2 | تأیید |
RMSEA | 08/0> | 067/0 | تأیید |
PNFI | 5/0< | 638/0 | تأیید |
GFI | 8/0< | 919/0 | تأیید |
AGFI | 8/0< | 901/0 | تأیید |
NFI | 9/0< | 933/0 | تأیید |
CFI | 9/0< | 970/0 | تأیید |
RFI | 9/0< | 925/0 | تأیید |
IFI | 9/0< | 971/0 | تأیید |
طبق نتایج جدول 5 مدل تحقیق از برازش بسیار مناسبی برخوردار شد.
ضریب تأثیر R2: شاخص ضریب تعیین (R2) معيار بررسي مدل ساختاري است و نشاندهنده تأثير يك متغير برونزا بر متغيرهای درونزا است که سه مقدار 19/0، 33/0 و 67/0 بهعنوان مقدار ملاك براي مقادير ضعيف، متوسط و قوي در نظر گرفته ميشوند. در معادله ساختاری (رگرسیونی) اول ضریب تأثیر معادلهی اول 29/0 میباشد، یعنی مؤلفههای سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطهی توانستهاند 29 درصد از قابلیت نوآوری را پیشبینی کنند که متوسط ارزیابی میشود. در معادله ساختاری (رگرسیونی) دوم ضریب تأثیر معادلهی دوم 40/0 میباشد، مؤلفههای سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطهی و متغیر قابلیت نوآوری توانستهاند 40 درصد از عملکرد بانک را پیشبینی کنند که ضعیف ارزیابی میشود.
فرضیههای پژوهش: نتایج فرضیههای پژوهش در جدول 6 گزارش شده است.
جدول 6. نتایج فرضیههای پژوهش
ردیف | فرضیه | ضرایب مسیر | سطح معناداری | نتیجه فرضیه |
اول | تأثیر سرمایه انسانی بر قابلیت نوآوری | 28/0 | 116/1 | رد |
دوم | تأثیر سرمایه ساختاری بر قابلیت نوآوری | 42/0 | 334/2 | تأیید |
سوم | تأثیر سرمایه رابطهای بر قابلیت نوآوری | 36/0 | 167/2 | تأیید |
چهارم | تأثیر سرمایه انسانی بر عملکرد بانک | 37/0 | 222/2 | تأیید |
پنجم | تأثیر سرمایه ساختاری بر عملکرد بانک | 25/0 | 651/1 | رد |
ششم | تأثیر سرمایه رابطهای بر عملکرد بانک | 20/0 | 120/1 | رد |
هفتم | تأثیر قابلیت نوآوری بر عملکرد بانک | 45/0 | 342/2 | تأیید |
هشتم | تأثیر سرمایه انسانی بر عملکرد بانک با نقش میانجی قابلیت نوآوری | مستقیم 28/0 غیرمستقیم 45/0 | مستقیم 116/1 غیرمستقیم 242/2 | رد |
نهم | تأثیر سرمایه ساختاری بر عملکرد بانک با نقش میانجی قابلیت نوآوری | مستقیم 42/0 غیرمستقیم 45/0 | مستقیم 234/2 غیرمستقیم 242/2 | تأیید |
دهم | تأثیر سرمایه رابطهای بر عملکرد بانک با نقش میانجی قابلیت نوآوری | مستقیم 36/0 غیرمستقیم 45/0 | مستقیم 167/2 غیرمستقیم 242/2 | تأیید |
6- بحث و نتیجهگیری
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد بانک با نقش میانجی قابلیت نوآوری در بانکهای دولتی جمهوری اسلامی ایران بود.
نتایج فرضیه اول نشان داد که سرمایه انسانی بر قابلیت نوآوری تأثیر دارد که نتیجه این فرضیه با یافتههای آلجبوری و همکاران (2022) مطابقت دارد. نتایج فرضیههای دوم و سوم نشان داد که تأثیر سرمایه ساختاری و سرمایه رابطهای بر قابلیت نوآوری مورد تأیید قرار گرفت. نتایج این فرضیهها با یافتههای علی و همکاران (2021)؛ دیب و مرحج (2016) و یان و گان (2018) مطابقت دارد. فرضیهی چهارم نشان داد که سرمایه انسانی تأثیر مثبت بر عملکرد بانک دارد که با یافتههای علی و همکاران (2020)؛ وانگ و همکاران، (2021) و ژو و همکاران (2019) مطابقت دارد. فرضیهی پنجم نشان داد که سرمایه ساختاری بر عملکرد بانک تأثیر ندارد. این نتایج با یافتههای حسین و مهار42 (2021) و آلجبوری و همکاران (2022) مطابقت دارد. فرضیهی ششم نشان داد سرمایه رابطهای بر عملکرد بانک تأثیر ندارد. این نتایج با یافتههای داروس و همکاران (2018) و چنگ43 و همکاران (2021) مطابقت دارد. فرضیه هفتم نشان داد قابلیت نوآوری بر عملکرد بانک تأثیر مثبت و مستقیم دارد که با یافتههای مارتین44 و همکاران (2019) و آلجبوری و همکاران، (2022) مطابقت دارد. نتایج نشان داد که فرضیهی هشتم نشان داد که قابلیت نوآوری نقش میانجی بین سرمایه انسانی و عملکرد بانک را ندارد. همچنین فرضیهی نهم و دهم نشان داد که قابلیت نوآوری نقش میانجی بین سرمایه ساختاری و سرمایه رابطهای و عملکرد بانک را دارد. افزایش قابلیتهای نوآوری در بانکها باعث بهبود توانایی سازمان خدماتی و عملکرد بانک میشود (خلیق و همکاران، 2018).
در تبیین نتایج پژوهش حاضر میتوان بیان نمود که در اقتصاد دانشمحور از سرمایه فکری بهمنظور خلق و افزایش ارزش سازمانی استفاده میشود و موفقیت یک سازمان به توانایی آن سازمان در مدیریت این منابع کمیاب و با ارزش بستگی دارد. با توجه به نقش پر رنگ سرمایههای فکری در افزایش سهم شرکتها از بازارهای جهانی، سودآوری پایدار و در نهایت افزایش ثروت سهامداران و نیز با عنایت به پیچیدگیهای فضای کنونی تجارت جهانی، سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایر گروههای استفادهکننده قادرند میزان سرمایه فکری شرکتها را بهعنوان شاخصی جهت ارزیابی عملکرد و وضعیت فعلی واحدهای تجاری و همچنین پیشبینیهای آتی مورد توجه قرار دهند. امروزه نقش سرمایه فکری بر پیشرفت و افزایش کارایی عملکرد سازمانها بهعنوان یک موضوع بسیار حائز اهمیت مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین یکی از مواضع قدرت سازمانها داشتن سرمایه فکری قوی و مطلوب بوده تا با این مهم بتواند افزایش عملکرد سازمانها را محقق سازند (سیف و بهرامی، 1393). در میان صنایع خدماتی مالی، امروزه صنعت بانکداری با چالشهای متعددی مواجه است: افزایش رقابت، مقررات سختتر و مشتریانی که بهطور فزاینده خبره و ماهر هستند و به قیمت حساسیت نشان میدهند و بهطور متمایزی خدمات بانکی را ارزیابی میکنند. در این محیط شدیداً رقابتی از دست دادن مشتریان بسیار پرهزینه است و حفظ مشتری و جلب وفاداریش از طریق ایجاد یک رابطه سودمند دوطرفه و درازمدت قابل دسترسی است (سیف و بهرامی، 1393). امروزه در سازمانها سرمایه فکری اهمیت کلیدی در راستای موفقیت هرچه بیشتر سازمانها دارد، چرا که این منابع جزئی از منایع بیپایان و از عناصر مهم موفقیت هر سازمان به شمار میرود. سرمایه فکری زاده علم و دانش است و میتواند نقش بسیار موثری را در راستای موفقیت مستمر سازمان ایفا نماید. از آنجا که در جهان علمگرای امروز، موفقیت سازمانها به توانایی مدیریت داراییهای نامحسوسی مانند سرمایه فکری بستگی دارد برای مدیریت این داراییها باید آن را شناسایی و مدیریت کرد. در این راستا در بانکهای دولتی سرمایه فکری بهعنوان یکی از عوامل نامحسوس سازمانی در حد مطلوب شناخته شده است که میتواند در این سازمان عامل مهمی جهت توسعه موفقیت به شمار رود. با اهمیتی که دانش در سازمانهای قرن بیست و یکم دارد و از آن بهعنوان یکی از مهمترین عاملهای حیات سازمان یاد شده است، لزوم توجه مدیران بانکهای دولتی به شاخصهای سرمایه فکری و ایجاد جوی مناسب برای یادگیری ضرورت پیدا میکند؛ زیرا بهرهمندی از این سرمایه و بهکارگیری آن موجب بروز ادراکات مشترک در بین کارمندان و افزایش همکاری، بهبود مسئولیتپذیری و یادگیری و توسعه سازمانی میشود. لذا توصیه میشود نسبت به آشنایی بیشتر مدیران و کارکنان سطوح مختلف بانکهای دولتی با برگزاری کارگاههای آموزشی اقدام شود (اسماعیلزاده قندهاری و آقاجانی، 1396). سرمایه فکری برای حفظ کارکنان آگاه و ماهر و تقویت شیوههای نوآوری در داخل بانکها از اهمیت بالایی برخوردار است. علاوه بر این، افرادی که مهارت و تجربه بالایی دارند، توانایی فوقالعاده بیشتری در خلق ایدههای جدید دارند که منجر به افزایش عملکرد بانک میشود. نتایج نشان میدهد که تأثیر قوی سرمایه فکری بر قابلیت نوآوری میتواند عملکرد یک سازمان را افزایش داده و به توسعه پایدار منجر شود. سرمایه فکری میتواند به بهبود تصمیمات اتخاذشده توسط بانک کمک کند. موفقیت مبتنی بر سرمایه فکری یک جزء و الزام حیاتی در پایداری هر بانک است و در عین حال بستری ثابت برای ذینفعان برای استفاده بهتر از داراییهای سرمایه فکری فراهم کند. این استدلال میتواند به مدیران کمک کند تا برنامههای موفق و عملی در بازارهای رقابتی طراحی کنند و اطلاعات بیشتری در مورد رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد بانک به دانشگاهیان بدهد. بهمنظور دستیابی به درجه بالایی از عملکرد بانک، محققان باید ادغام سرمایه فکری و قابلیت نوآوری، بهویژه در بخش خدمات را بررسی کنند. یافتههای کنونی، نوآوری را بهعنوان قابلیتی شناسایی میکند که اثرات مثبت افزایش سرمایه فکری را بر عملکرد سازمان تولیدی را افزایش میدهد (آلجبوری و همکاران، 2022). از سوی دیگر، بقا و تداوم فعالیتهای بانکها به چگونگی عملکرد کارکنان بستگی دارد و در بانکهای دولتی، سرمایهگذاری زیادی برای بالا بردن عملکرد کارکنان میشود چون عملکرد همان بازده افراد طبق وظایف قانونی مقرر است و میزان تلاش و حدود موفقیت کار در اجرای وظایف شغلی و تکالیف رفتاری مورد انتظار را بیان میکند. در واقع بالا بودن عملکرد کارکنان مزایای بیشماری برای بانکهای دولتی به همراه میآورد؛ زیرا عملکرد کارکنان بهعنوان ارزشهای کلی مورد انتظار سازمان از تکههای مجزای رفتاری تعریف شده است که یک فرد در طول دوره معینی از زمان انجام میدهد پس بانکهای دولتی باید در نظر داشته باشند که عملکرد پیامدی از تاثیر متقابل توانایی و انگیزش است که موانع سازمانی میتواند آنها را مهار کند؛ آموزش ضعیف میتواند در عملکرد کارکنان خوب مداخله داشته که برای جلوگیری از آن، مدیران باید در جهت افزایش آموزش بهتر کارکنان تلاش کنند و از سویی باید به الزامات شغلی کارکنان بانکهای دولتی توجه ویژه داشته و به تشکیل تیمهای کاری و حمایتی دقت داشته و کارکنان را در این جهت ترغیب کنند. سرمایه فکری ترکیبی از سه عامل منابع انسانی، ساختاری و رابطهای است، در واقع سازمانی که از حد مطلوب سرمایه فکری برخوردار است، از فکر و اندیشه منابع انسانی و همچنین ساختار سازمانی مناسب برخوردار بوده و توانسته است بین ساختار سازمانی و مفهوم سازمانی و شرح شغل و شرایط آن با عامل انسانی ارتباط خوبی به وجود آورد. در واقع بانکهای دولتی بهدلیل اینکه بخشهای متفاوتی را مدیریت میکند، باید منابع انسانی با ویژگیهای خاص داشته باشد که بتواند بین ساختار و افکار و اندیشههای گوناگون ارتباط برقرار کند؛ پس بهتر است مدیران به اهمیت این سرمایه توجه و آن را حفظ و برای افزایش هرچه بیشتر عملکرد کارکنان از آن بهرهمند شوند و نسبت به افزایش آن کوشا باشند تا از بخشهای مختلف سرمایه های فکری در بانکها بهرهمند شوند. هرچه افراد از سرمایه فکری بیشتری برخوردار باشند، به خلق ایدههای نوین و خلاقانه بیشتر میپردازند و سازمان را به سوی موفقیت، کارایی و عملکرد مناسب سوق میدهند. زیرا کارآیی و عملکرد بالا در سازمان بر گرفته از سرمایه ذهن و فکر کلیه کارکنان است پس برخوردداری از عملکرد مناسب در بانکهای دولتی نیازمند استفاده و مدیریت سرمایه فکری در آن میباشد که باعث میشود جنبههای مختلف کار و فعالیت در بانک بر پایه دانش و علم کارکنان استوار باشد. با توجه به آنچه که در این پژوهش بهدست آمد برای ارتباط بهتر سرمایههای فکری و تاثیر آن در ایجاد عملکرد کارکنان با نقش میانجی قابلی نوآوری بهتر پیشنهاد میشود؛ بانکهای دولتی بازخورد مراجعان را دریافت و بررسی و آن را در طراحی نحوه ارائه خدمات وارد کند و پیگیری مستمر و پاسخگویی به موقع (ایجاد خطوط تلفن مجانی) به مراجعان و نیز آموزش کار تیمی و تکنیکهای آن به کارکنان خود داشته باشد و در گزینش و استخدام افراد به مهارتهای گروهی و استعداد و تواناییهای انسانی و ارتباطی و تحلیل ذهنی و فنی آنان توجه کند و نیز به بحث جانشینپروری در سازمان دقت لازم را داشته باشد و از اطلاعات عملکردی افراد هنگام ارتقای شغلی و پاداش اطمینان حاصل کند و برای بهبود عملکرد کارکنان اندازهگیری مستمر عملکرد در بازدههای زمانی انجام دهد و از تجزیه و تحلیل آن کارکنان را مطلع نماید و اقدامات مقتضی از قبیل تشویق، تنبیه و بازخوردهای مناسب در آن زمینه بهره گیرد. با توجه به اهمیت سرمایه فکری در این باره به پژوهشگران پیشنهاد میکند: به شناسایی عوامل محیطی موثر بر سرمایه فکری بانکهای دولتی خود و نیز طراحی الگویی برای مدیریت سرمایه فکری و همچنین به بررسی تاثیر نظام مدیریت منابع انسانی بر بهبود سرمایههای انسانی بپردازند. بهمنظور دستیابی به سطح بالایی از عملکرد سازمان، به محققان آینده توصیه میشود که ادغام سرمایه فکری و قابلیتهای نوآوری، بهویژه در بخش تولید را بررسی کنند. تحقیقات آتی میتواند عوامل دیگری را نیز بررسی کند که میتوانند بر سرمایه فکری و قابلیتهای نوآوری یا سرمایه فکری در برابر عملکرد تأثیر بگذارند. تحقیقات آتی همچنین میتواند سایر عوامل میانجی یا تعدیلکننده را که میتوانند چارچوب نظری مطالعه حاضر را تقویت کنند، بررسی کند. تحقیقات آینده میتواند مکانیسمی را ارزیابی کند که از طریق آن قابلیت نوآوری مبتنی بر پایداری سازمان و تصمیمگیری تحقیق و سرمایهگذاری بر نوآوری پایدار و عملکرد کارکنان تأثیر بگذارد.
7- منابع
ابوالحسنی، اصغر، آلعمران، رویا، رحیمزاده، فرزاد، و شکوهیفرد، سیامک. (1400). اثرات تعداد و توزیع جغرافیایی شعب بر سودآوری بانکی. فصلنامه اقتصاد مالی، 15(4)، 38-23.
اسماعیلزاده قندهاری، محمدرضا، و آقاجانی، عذرا (1396). بررسی رابطه سرمایه فکری و عملکرد شغلی کارکنان ادارات ورزش و جوانان خراسان رضوی. جهارمین کنفرانس بینامللی تربیت بدنی و علوم ورزشی، آذرماه، تهران.
بهرامی زنوز، پریما، محرابیان، آزاده، سیفیپور، رویا، و امینرشتی، نارسیس. (1400). بررسی عوامل مؤثر بر نسبت کفایت سرمایه در نظام بانکداری اسلامی (مطالعه موردی ایران و مالزی). فصلنامه اقتصاد مالی، 15(54)، 160-137.
پورقرایی، پانتهآ، آوینده، محمدعلی، و پورقرایی، پوریا (1399). تأثیر قابلیتهای نوآوری و کیفیت محصول بر عملکرد صادراتی (مورد مطالعه: شهرک صنعتی خوارزمی تهران). پژوهشهای کاربردی در مدیریت و حسابداری، شماره 18، 73-59.
زادهگرگان، محمد، و محققزاده، فاطمه (1399). تأثیر قابلیت نوآوری و تسهیم دانش بر عملکرد نوآوری و عملکرد بازاریابی (مورد مطالعه: بانک پارسیان استان تهران). چهارمین کنفرانس ملی اقتصاد، مدیریت و حسابداری، شیروان.
سیدنقوی، میرعلی، سپندارند، صادق، و رامینمهر، حمید (1391). بررسي اثرات سرمايههاي فكري بر عملكرد سازماني با تأكيد بر نقش ميانجي قابليت يادگيري در شعب بانك صادرات استان تهران. نشریه مدیریت بازرگانی، 4(12)، 70-53.
سیف، سمیرا، و بهرامی، سمیه (1393). تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد بانکها و مؤسسات مالی پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران. کنفرانس بینالمللی اقتصاد، حسابداری، مدیریت و علوم اجتماعی.
شیرازی، حسین، هاشمزاده خوراسگانی، غلامرضا، رادفر، رضا، و ترابی، تقی. (1398). تأثیر قابلیت نوآوری بر عملکرد تجاریسازی فناوری سازمانهای دانشبنیان با تاکید بر نقش میانجی نوآوری سازمانی. مدیریت نوآوری در سازمانهای دفاعی، 2(3)، 106-81.
شیرازی، حسین، هاشمزاده خوراسگانی، غلامرضا، رادفر، رضا، و ترابی، تقی. (1397). نقش منابع سازمانی و قابلیت نوآوری در خلق مزیت رقابتی شرکتهای دانشبنیان نوپا با تعدیلگری عملکرد تجاریسازی فناوری. نشریه علمی – پژوهشی مدیریت نوآوری، 7(4)، 132-115.
فرجپور، مقداد، صالحاردستانی، عباس (1399). شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بازارگرایی بر اساس تکنولوژیهای نوین در صنعت بیمه بهمنظور ارائه الگو. فصلنامه اقتصاد مالی، 14(53)، 192-173.
نصرتپناه، سیاوش، حصیرچی، امیر، و دهقانی، محبعلی (1397). طراحی الگوی ارزیابی عملکرد سازمانی بانک انصار. فصلنامه پژوهشهای مدیریت منابع انسانی دانشگاه جامع امام حسین (ع)، 10(1)، 210-187.
Aas, T. H., & Breuning, K. J. (2017). Conceptualizing Innovation Capabilities: A Contingency Perspective. J Entrep Manag Innov. 13, 7–24.
Ali, M. A., Hussin, N., Haddad, H., Al-Araj, R., & Abed, I. A. (2021). A multidimensional view of intellectual capital: The impact on innovation performance. J Open Innov Technol Mark Complex. 7, 216.
Ali, M. A., Hussin, N., Jabbar, H.K., Abed, I.A., Othman, R., & Mohammed, A. (2020). Intellectual Capital and Firm Performance Classification and Motivation: Systematic Literature Review. TEST Eng Manag. 3, 28691–28703.
Aljuboori, Z. M., Singh, H., Haddad, H., Al-Ramahi, N. M., & Ali, M. A. (2022). Intellectual Capital and Firm Performance Correlation: The Mediation Role of Innovation Capability in Malaysian Manufacturing SMEs Perspective. Sustainability, 14, 154.
AlTaweel, I. R., & Al-Hawary, S. I. (2021). The Mediating Role of Innovation Capability on the Relationship between Strategic Agility and Organizational Performance. Sustainability, 13, 7564.
Amin, S., Usman, M., Sohail, N., & Aslam, S. (2018). Relationship between intellectual capital and financial performance: The moderating role of knowledge assets. Pak J Commer Soc Sci. 12, 521–547.
Asiaei, K., Jusoh, R., & Bontis, N. (2018). Intellectual capital and performance measurement systems in Iran. J Intellect Cap. 19, 294–320.
Bedford, A., Ma, L., Ma, N., & Vojvoda, K. (2020). Patenting activity or innovative originality? Account. Financ, 12730.
Bogers, M., Chesbrough, H., Heaton, S., & Teece, D. J. (2019). Strategic management of open innovation: A dynamic capabilities perspective. Calif Manage Rev. 62, 77–94.
Camisón, C., & Villar-López, A. (2014). Organizational innovation as an enabler of technological innovation capabilities and firm performance. Journal of business research, 67, 2891-2902.
Cheng, Y., Awan, U., Ahmad, S., & Tan, Z. (2021). How do technological innovation and fiscal decentralization affect the environment? A story of the fourth industrial revolution and sustainable growth. Technol Forecast Soc Change 162, 120398.
Cisneros, M. A. I., & Hernandez-Perlines, F. (2018). Intellectual capital and Organization performance in the manufacturing sector of Mexico. Manag Decis, 56, 1818–1834.
Danquah, M., & Amankwah-Amoah, J. (2017). Assessing the relationships between human capital, innovation and technology adoption: Evidence from sub-Saharan Africa. Technol Forecast Soc Change, 122, 24–33.
Darus, N. M., Yunus, A. R., Othman, N. A., Sani, N. A., & Rahman, N. (2018). Integration of intellectual capital and innovation in SMEs’ performance: A conceptual framework. J Fundam Appl Sci, 10, 339–354.
Deeb, K. A., Merhej, M. M. (2016). The impact of structural capital on the innovation performance in Syrian Universities: A field study in Tishreen University. Eur Online J Nat Soc Sci, 5, 664.
Ferreira, J., Coelho, A., & Moutinho, L. (2020). Dynamic capabilities, creativity and innovation capability and their impact on competitive advantage and firm performance: The moderating role of entrepreneurial orientation. Technovation, 92, 102061.
Ganguly, A., Kumar, C., Saxena, G., & Talukdar, A. (2020). Firms’ Reputation for Innovation: Role of Marketing Capability, Innovation Capability, and Knowledge Sharing. J Inf Knowl Manag, 19, 2050004.
Hamidi, F., & Gharneh, N. S. (2017). Impact of co-creation on innovation capability and firm performance: A structural equation modeling. AD-Minister, 30, 73–90.
Hussain, F., & Mehar, A. K. (2021). Intellectual Capital, Political Uncertainty and Firm Performance: Evidence from Pakistan. J Bus Soc Rev Emerg Econ, 7, 265–278.
Kengatharan, N. (2019). A knowledge-based theory of the firm: Nexus of intellectual capital, productivity and firms’ performance. Int J Manpow.
Khalique, M., Bontis, N., Bin Shaari, J. A. N., Yaacob, M. R., & Ngah, R. (2018). Intellectual capital and organisational performance in Malaysian knowledge-intensive SMEs. Int J Learn Intellect Cap, 15, 20–36.
Kianto, A., Sáenz, J., & Aramburu, N. (2017). Knowledge-based human resource management practices, intellectual capital and innovation. J Bus Res, 81, 11–20.
Lenart-Gansiniec, R. (2016). Relational capital and open innovation–in search of interdependencies. Procedia-Soc Behav Sci, 220, 236–242.
Li, X., Guo, S., Peng, Y., He, Y., Wang, S., Li, L., Zhao, M. (2018). Anaerobic digestion using ultrasound as pretreatment approach: Changes in waste activated sludge, anaerobic digestion performances and digestive microbial populations. Biochem Eng J, 139, 139–145.
Limijaya, A., Hutagaol-Martowidjojo, Y., & Hartanto, E. (2021). Intellectual capital and firm performance in Indonesia: The moderating role of corporate governance. Int J Manag Financ Account, 13, 159–182.
Mahmood, T., & Muhammad Shujaat Mubarik, M. S. (2020). Balancing innovation and exploitation in the fourth industrial revolution: Role of intellectual capital and technology absorptive capacity. Technological Forecasting & Social Change, 160. 120248.
Martín-de Castro, G., Díez-Vial, I., Delgado-Verde, M. (2019). Intellectual capital and the firm: Evolution and research trends. J Intellect Cap, 20, 555–580.
Meles, A., Porzio, C., Sampagnaro, G., & Verdoliva, V. (2016). The impact of intellectual capital efficiency on commercial bank performance: evidence from the US. Journal of Multinational Financial Management, 36, 64–74.
Migdadi, M. M. (2020). Knowledge management processes, innovation capability and organizational performance. Int J Product Perform Manag.
Mir, M., Casadesús, M., Petnji, L. H. (2016). The impact of standardized innovation management systems on innovation capability and business performance: An empirical study. J Eng Technol Manag, 41, 26–44.
Miranda, A. L. B. B., Nodari, C. H., Nobre, L. H. N., Schmidt, S. (2020). Analysis of The Correlation Between the Companies’ Investment in Research, Development and Profitability, and The Countries’ Competitiveness and Innovation Capability. Rev Tecnol, 20, 35–58.
Najafi-Tavani, S., Najafi-Tavani, Z., Naudé, P., Oghazi, P., & Zeynaloo, E. (2018). How collaborative innovation networks affect new product performance: Product innovation capability, process innovation capability, and absorptive capacity. Ind Mark Manag, 73, 193–205.
Ozkan, N., Cakan, S. & Kayacan, M. (2017). Intellectual capital and financial performance: a study of the Turkish Banking Sector. Borsa Istanbul Review, 17(3), 190–198.
Palazzi, F., Sgrò, F., Ciambotti, M., & Bontis, N. (2020). Technological intensity as a moderating variable for the intellectual capital performance relationship. Knowl Process Manag, 27, 3–14.
Pang, K., & Lu, C. S. (2018). Organizational motivation, employee job satisfaction and organizational performance: An empirical study of container shipping companies in Taiwan. Marit Bus Rev, 3, 36–52.
Poh, L. T., Kilicman, A., & Ibrahim, S. N. I. (2018). On intellectual capital and financial performances of banks in Malaysia. Cogent Economics & Finance, Cogent, 6(1), 1–15.
Reza, S., Mubarik, M. S., Naghavi, N., & Nawaz, R.R. (2020). Relationship marketing and third-party logistics: evidence from hotel industry. J Hosp Tour Insights, 3(3), 371–391.
Scafarto, V., Ricci, F., Scafarto, F. (2016). Intellectual capital and firm performance in the global agribusiness industry. J Intellect Cap, 17, 530–552.
Singh, R. D. & Narwal, K. P. (2018). Examining the relationship between intellectual capital and financial performance: an empirical study of service and manufacturing sector of India. International Journal of Learning and Intellectual Capital, 15(4), 309–340.
Sun, X., Li, H., & Ghosal, V. (2020). Firm-level human capital and innovation: Evidence from China. China Econ Rev, 59, 101388.
Neves, E., & Proença, C. (2021). Intellectual capital and financial performance: evidence from Portuguese banks. Int J Learning and Intellectual Capital, 181, 93–108.
Torre, C., Tommasetti, A., & Maione, G. (2020). Technology usage, intellectual capital, firm performance and employee satisfaction: The accountants’ idea. TQM J, 33, 545–567.
Wang, Z., Cai, S., Liang, H., Wang, N., & Xiang, E. (2021). Intellectual capital and firm performance: The mediating role of innovation speed and quality. Int J Hum Resour Manag, 32, 1222–1250.
Xu, J., Shang, Y., Yu, W., Liu, F., Han, Y., Li, D., Singh, B., Rao, M.K., Xin, J., Ansari, R., et al. (2019). Intellectual Capital, Knowledge Sharing, and Innovation Performance: Evidence from the Chinese Construction Industry. Res J Bus Manag, 20, 603–630.
Yan, Y., & Guan, J. (2018). Social capital, exploitative and exploratory innovations: The mediating roles of ego-network dynamics. Technol Forecast Soc Change, 126, 244–258.
Zhang, M., & Hartley, J. L. (2018). Guanxi, IT systems, and innovation capability: The moderating role of proactiveness. Journal of Business Research, 90, 75-86.
[1] Mahmooda & Mubarikb
[2] Human Capital
[3] Structural capital
[4] Relational capital
[5] Bogers
[6] Xu
[7] Palazzi
[8] Li
[9] Sun
[10] Danquah & Amankwah
[11] Yan & Guan
[12] Zhang & Hartley
[13] Camisón & Villar-López
[14] Mir
[15] Hamidi & Gharneh
[16] Grant
[17] Neves & Proença
[18] Limijaya
[19] Ozkan
[20] Singh and Narwal
[21] Poh
[22] Cisneros
[23] Kengatharan
[24] Deeb & Merhej
[25] Kianto
[26] Asiaei
[27] Meles
[28] Lenart
[29] Wang
[30] Scafarto
[31] Miranda
[32] Bedford
[33] Ferreira
[34] Ganguly
[35] Lumpkin and Dess
[36] AlTaweel & Al-Hawary
[37] resource-based view
[38] Aas &Breuning
[39] Migdadi
[40] Najafi-Tavani
[41] Pang & Lu
[42] Hussain & Mehar
[43] Cheng
[44] Martín