• فهرست مقالات جلال پیکانی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - معرفت‌شناسی اجتماعی و مسألۀ عینیت علم
        جلال پیکانی میثم صادق پور
        در کنار دو قسم رویکرد غالب در قلمرو علوم در باب عینیت، یعنی رویکرد پست‌مدرنیستی ـ کوهنی و رویکرد پوزیتیویستی ـ پوپری، برخی دلالت‌ها و لوازم معرفت‌شناسی اجتماعی بر دلالت‌های علم‌شناختی خاص خود را دارد که می‌تواند برای دفاع از گونه‌ای از عینیت در قلمرو علم به کار آید و در چکیده کامل
        در کنار دو قسم رویکرد غالب در قلمرو علوم در باب عینیت، یعنی رویکرد پست‌مدرنیستی ـ کوهنی و رویکرد پوزیتیویستی ـ پوپری، برخی دلالت‌ها و لوازم معرفت‌شناسی اجتماعی بر دلالت‌های علم‌شناختی خاص خود را دارد که می‌تواند برای دفاع از گونه‌ای از عینیت در قلمرو علم به کار آید و در عین حال از توجه به هر دو رویکرد اصلی غافل نباشد. در این مقاله، ابتدا، در نهایت اختصار چیستی معرفت‌شناسی اجتماعی را نشان داده‌ایم و سپس با برشمردن مشکلات دو رویکرد پیش‌گفته، نشان داده‌ایم که کدام مولفه‌های معرفت‌شناسی اجتماعی می‌تواند برای قائلان به عینیت علم به کار آید. با توجه به غلبۀ رویکردهای پست‌مدرنیستی ـ کوهنی در فضای فلسفی ایران و رویکرد پوزیتیویستی در فضای علمی، این راهِ میانه می‌تواند ثمربخش باشد. در این مقاله نشان داده‌ایم که معرفت-شناسی اجتماعی نه فاعل شناسا، و به‌ طور خاص دانشمند را، در حصول معرفت ناظری کاملاً بی‌طرف می‌انگارد ـ که امکان کسب گزاره‌های کاملاً مطابق با واقع برای او به سهولت فراهم است ـ و نه این‌که او را در مقابل نظام قدرت و ساختار اجتماعی و پیش‌داوری‌های خویش به‌ کلی دست‌بسته و منفعل می‌داند. به بیانی روشن‌تر، معرفت شناسی اجتماعی به دلیل اتخاذ اصل مودی به صدق بودن، رویکردی اعتدالی درباره مسأله عینیت علم اتخاذ می‌کند. این رویکرد اعتدالی می تواند مقدمه ای باشد برای گشودن راهی نو. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - چیستی تعبیر «فلسفه استعلایی» کانت و شمول آن
        حبیب‌الله کاظم‌خانی مسعود امید جلال پیکانی
        تعبیر فلسفه استعلایی یکی از مهمترین و پرمحتواترین تعابیری است که کانت در توصیف فلسفه خود به کار برده است. مقاله حاضر، با اتخاذ روشی توصیفی- تحلیلی کوشیده است این تعبیر را، فارغ از شهرت و فراگیری آن، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و بدین طریق مضمون و محتوا و نیز دامنه شمول چکیده کامل
        تعبیر فلسفه استعلایی یکی از مهمترین و پرمحتواترین تعابیری است که کانت در توصیف فلسفه خود به کار برده است. مقاله حاضر، با اتخاذ روشی توصیفی- تحلیلی کوشیده است این تعبیر را، فارغ از شهرت و فراگیری آن، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و بدین طریق مضمون و محتوا و نیز دامنه شمول آن را مشخص نماید. از بررسی و تحلیل تعاریف و توصیفات کانت از فلسفه استعلایی و تدقیق در عناصر و مقوّمات اصلی آن تعاریف و نیز توجه به پیوستگی میان آن عناصر به دست می‌آید که‌ اولاً فلسفه استعلایی متضمن نقد اساسی بر عقل محض در دو وجه نظری و عملی آن است. یعنی فلسفه استعلایی، بر خلاف آنچه در بادی امر به نظر می‌رسد، هم معطوف به مباحث نظری یا فلسفه نظری کانت مانند معرفت‌شناسی، مابعدالطبیعه و ... است و هم ناظر بر مباحث عملی یا فلسفه عملی کانت از قبیل دین، اخلاق، حقوق و نظایر آن. ثانیاً مبنای شمول این فلسفه بر دو حوزه نظری و عملی، وجود زمینه مشترک میان آن دو یعنی وجود عناصر پیشین به ویژه احکام تألیفی پیشین در آنهاست. ثالثاً مشتمل بر تشکیل نظامی معمارانه مبتنی بر ایده‌ای خاص و بر حسب مفاهیم و اصول پیشین است. پرونده مقاله