• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - مبانی معرفت شناختی خیال در عرفان ابن عربی
        فاطمه مرتجی مهدی نجفی افرا
        خیال در اندیشه ابن عربی در افقی فراتر از افق عقل نشسته است، هم خیال متصل به عنوان ابزار معرفتی مهم می تواند به حقایقی وقوف یابد که عقل از دست یابی به آنها ناتوان است، و هم خیال منفصل حوزه وسیعتری از عالم را به خود اختصاص داده وتمام ماسوی الله را در بر می گیرد. ادراک خیا چکیده کامل
        خیال در اندیشه ابن عربی در افقی فراتر از افق عقل نشسته است، هم خیال متصل به عنوان ابزار معرفتی مهم می تواند به حقایقی وقوف یابد که عقل از دست یابی به آنها ناتوان است، و هم خیال منفصل حوزه وسیعتری از عالم را به خود اختصاص داده وتمام ماسوی الله را در بر می گیرد. ادراک خیالی همراه ترین معرفت با کل هستی است، در شناخت خداوند بدون خیال نمی توان از وجوه تشبیهی کلام او آگاهی یافت. انسان باید هر دو چشم خود را به سوی حقیقت بگشاید که یکی عقل ودیگری خیال است، و در شناخت کل عالم خیال موثرترین ابزار ادراکی است، چون خیال مذبذب بین وجود و عدم است، با جهانی که خود عین خیال است، می تواند همراهی نماید و به درک عمیق آن نائل شود. عقل از اصول ایستا و ثابتی برخوردار است و تنها قادر به درک جنبه تنزیهی خداوند است، در حالی که خیال همانند خود عالم، دائما در تحول و گشودگی است، معرفت خیالی همانند خود جهان و زندگی گشوده وسیال است و هیچگاه به دیدگاه ونظر منتهی نمی شود. خیال ابن عربی در فلسفه اسلامی تا حد قابل توجهی مغفول مانده، که احیاء مجدد آن، تحولات عمیقی را به وجود خواهد آورد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - روش در علم منطق هگل
        حسین مافی مقدم علی مرادخانی
        بحث روش در منطق مساله مهمی است که مضمون، هدف و ماهیت منطق را روشن می کند . منطق مانند دیگر علوم مبتنی بر روش است و باید مشخص شود در منطق چه روشی بکار گرفته می شود ؛ مثلا درمنطق ارسطوئی روش معهود روش قیاسی است یعنی استنتاج ِعقلی نتیجه از مقدمات قضایای حملی یا شرطی . منطق چکیده کامل
        بحث روش در منطق مساله مهمی است که مضمون، هدف و ماهیت منطق را روشن می کند . منطق مانند دیگر علوم مبتنی بر روش است و باید مشخص شود در منطق چه روشی بکار گرفته می شود ؛ مثلا درمنطق ارسطوئی روش معهود روش قیاسی است یعنی استنتاج ِعقلی نتیجه از مقدمات قضایای حملی یا شرطی . منطق تجربی بیکن مبتنی بر روش تجربی و استقرائی بود . روش منطق استعلائی کانت با روش قیاسی و تجربی کاملا متفاوت است. روش کانت تعیین شرایط ماتقدّم شناخت است . روش استعلائی کانت همانند روش ارسطوئی مضمونی ایستا و دارد و فاقد هر گونه پویائی و حرکت است . روش هگل کاملا متفاوت با روش کانت است. روش از دیدگاه هگل به مثابه فراشدی پویا و متحرک است که در آن ساختار آلی و تکوین مقولات را می توان استنتاج کرد . روش هگل نظامی جامع است که در نهایت همه کثرات مقولات در آن تبدیل به وحدت می شود یا به تعبیر دیگر روش صوری است که همه مضمون منطق را در خود جای می دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - لوازم نظریه اعتباریات در حوزه حکمت مدنی و صلح جهانی
        روح الله مدامی موسی ملایری
        گو این که علامه طباطبایی نظریه اعتباریات را نخست با این هدف طراحی نمود که از هویت عقلانی بخشی از دانش بشر دفاع نموده و تثبیت نماید که دانش بشر یکسره منبعث از نحوه معیشت او نیست. ولی این نظریه به سرعت آثارش را در قلمرو فلسفه اخلاق نشان داد. و اخیرا تلاشهایی برای تأسیس فل چکیده کامل
        گو این که علامه طباطبایی نظریه اعتباریات را نخست با این هدف طراحی نمود که از هویت عقلانی بخشی از دانش بشر دفاع نموده و تثبیت نماید که دانش بشر یکسره منبعث از نحوه معیشت او نیست. ولی این نظریه به سرعت آثارش را در قلمرو فلسفه اخلاق نشان داد. و اخیرا تلاشهایی برای تأسیس فلسفه فرهنگ با اتکا بر ظرفیت های نظریه اعتبارات به عمل آمده است. اما این مقاله به خوانش نظریه اعتباریات از منظر حکمت مدنی پرداخته است. و بر آنست که نظریه مذکور میتواند همچون مبنایی نظری، به تقویت حکمت مدنی (فلسفه سیاسی) حکیمان ما بیانجامد و زمینه ساز نظریه ای عمیق در حوزه همزیستی جوامع و صلح جهانی گردد. نظریه مذکور با اعتباری خواندن اخلاق، فرهنگ و زبان دین، مبنای مهمی را برای کاستن از کشمکشهای فرهنگی و مناقشات مذهبی پایه گذاری می کند. در این مطالعه صلح و همزیستی جهانی نه بعنوان توصیه و موعظه اخلاقی؛ بلکه بعنوان یک ضرورت برآمده از ژرفای معرفت شناسی، فلسفه اخلاق و حکمت مدنی، مطالعه می شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - در باب یقین ویتگنشتاین و نقد برهان خواب دکارت
        اعظم محسنی سید مسعود سیف
        ویتگنشتاین به صراحت از مبنا بودن یقین و تقدم آن بر شک سخن می گوید و معتقد است که بازی شک در زمین یقین امکان پذیر است و شکاکیت افراطی خود متناقض است؛ برای ویتگنشتاین برهان خواب دکارت، عمیق ترین و قوی ترین نوع شکاکیت افراطی است. ادعای اصلی دکارت در این برهان این است که هی چکیده کامل
        ویتگنشتاین به صراحت از مبنا بودن یقین و تقدم آن بر شک سخن می گوید و معتقد است که بازی شک در زمین یقین امکان پذیر است و شکاکیت افراطی خود متناقض است؛ برای ویتگنشتاین برهان خواب دکارت، عمیق ترین و قوی ترین نوع شکاکیت افراطی است. ادعای اصلی دکارت در این برهان این است که هیچ ملاک قطعی برای تمایز قائل شدن میان حالات خواب و بیداری وجود ندارد. برخی از فیلسوفان این فرضیه را یکی از چالش برانگیزترین مباحث در موضع شکاکیت دانسته و تمام همّ و غم خود را مصروف پاسخگویی به این برهان کرده اند؛ که البته در این زمینه توفیق چندانی نصیب آنها نشده است. اما ویتگنشتاین معتقد بود که شکاکیت بی معنی است و جوابی را نمی طلبد؛ با توجه به همین مبنا زمانیکه به برهان خواب می رسد، می گوید این عبارت که من ممکن است خواب باشم اگر جدی گرفته شود، همانطور که دکارت آن را جدی گرفته است، بی معنی است. برخلاف تصور ویتگنشتاین و دیگران، هدف دکارت هرگز ماندن در حالت عدم یقین نبوده است؛ او همواره بدنبال فرا رفتن از شک و رسیدن به یقین بوده است و در مورد شکاکیت حاصل از برهان خواب هم، در نهایت می گوید باید آن تردید کلی در مورد خواب را که به علت آن نمی توانستیم میان خواب و بیداری فرق بگذاریم، به عنوان شکوک مبالغه آمیز و مضر به دور افکنیم و در ادامه معیاری برای تفکیک تجارب ما در حالت خواب و بیداری ارائه می دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - مقایسه معرفت شناسانه وجود و ماهیت در فلسفه ملاصدرا با نومن و فنومن در فلسفه کانت
        قاسم کاکایی محمد بنیانی مرضیه اعتمادی فر
        مسئله شناخت یکی از مسائل مهم فلسفه به شمار می رود. از آنجا که موضوع کلیدی حکمت متعالیه اصالت وجود است، مسئله شناخت نیز به این موضوع ارتباط می یابد. طبق اصالت وجود، وجود امری اصیل و محقق در خارج و ماهیت امری اعتباری است. از نظر ملاصدرا حقیقت وجود در ذهن نمی آید، بنابراین چکیده کامل
        مسئله شناخت یکی از مسائل مهم فلسفه به شمار می رود. از آنجا که موضوع کلیدی حکمت متعالیه اصالت وجود است، مسئله شناخت نیز به این موضوع ارتباط می یابد. طبق اصالت وجود، وجود امری اصیل و محقق در خارج و ماهیت امری اعتباری است. از نظر ملاصدرا حقیقت وجود در ذهن نمی آید، بنابراین انطباق بین ذهن و عین در فلسفه ملاصدرا به نوعی به مسئله ماهیت و وجود بازگشت می کند. البته دو معنا از اصیل از عبارات ملاصدرا قابل برداشت است که هر کدام از این معانی پیامدهایی متفاوت خواهند داشت. در نظام کانت انطباقی بین ذهن و عین وجود ندارد زیرا آنچه در ذهن ماست و ما آن را می شناسیم تنها فنومن و پدیدار اشیاست و ذهن ما راهی برای دسترسی به حقیقت اشیا و یا نومن ندارد. به این ترتیب انطباق بین ذهن و عین در فلسفه کانت به نومن و فنومن بازگشت می کند. اگر چه ماهیت متفاوت از فنومن است اما شباهت زیادی میان آنها می توان یافت. وجود نیز از جنبه هایی شبیه به معنای روانشناسانه نومن است با این تفاوت که وجود عام تر از نومن است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - شمول تئوری‏های بازنمودگرایی درباره حالات پدیداری
        مهدی همازاده ابیانه
        این مقاله به دسته ای خاص از اشکالات علیه تئور های بازنمودگرایی درباره تجربیات پدیداری می پردازد. نویسنده در ابتدا توضیحی درباره تئوری های بازنمودگرایانه ارائه کرده و برخی تقسیم بندی ها از تئوری های مذکور در این مقاله را شرح داده است. سپس یک دسته از اشکالات در مقابل تئو چکیده کامل
        این مقاله به دسته ای خاص از اشکالات علیه تئور های بازنمودگرایی درباره تجربیات پدیداری می پردازد. نویسنده در ابتدا توضیحی درباره تئوری های بازنمودگرایانه ارائه کرده و برخی تقسیم بندی ها از تئوری های مذکور در این مقاله را شرح داده است. سپس یک دسته از اشکالات در مقابل تئوری های بازنمودگرایی که شمول و اطلاق این تئوری ها نسبت به تمامی حالات پدیداری را زیر سؤال می برد، بحث شده است تا توانایی تئوری های بازنمودگرایی در تبیین تمامی حالات پدیداری، ارزیابی شود. این بخش از مقاله، دو اشکال درباره خصیصه پدیداری احساسات بدنی و خصیصه پدیداری حالات التفاتی را به تفصیل، ذکر کرده که اشکال اوّل، دامنه فراوانی در ادبیات بحث دارد و اشکال دوّم نیز توسّط نویسنده مطرح شده است. در انتها با بررسی پاسخ های بالفعل و بالقوّه طرفداران بازنمودگرایی، این جمع بندی به دست می آید که تئوری مذکور از پس اشکال مربوط به احساسات بدنی، بر می آیند. اما در مورد حالات التفاتی، این تئوری ها باید برخی تبیین های خاص برای پاسخ به اشکال، ارائه کنند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - حکیم سبزواری و سازوارسازی دیدگاه سهروردی و صدرالمتألّهین در مسألۀ اِبصار
        محمد هادی توکلی حسینعلی شیدانشید
        صدرالمتألّهین که در اِبصار، به نظریّۀ خلق و انشای صور محسوس توسط نَفْس عقیده دارد، نظریّۀ علمِ حضوریِ اشراقی اِبصار اثر شیخ اشراق، را نپذیرفته و اشکالاتی بر آن وارد کرده است. سبزواری در دفاع از نظریّۀ شیخ اشراق، علاوه بر پاسخگویی به نقدهای صدرالمتألّهین، در توجیه این نظ چکیده کامل
        صدرالمتألّهین که در اِبصار، به نظریّۀ خلق و انشای صور محسوس توسط نَفْس عقیده دارد، نظریّۀ علمِ حضوریِ اشراقی اِبصار اثر شیخ اشراق، را نپذیرفته و اشکالاتی بر آن وارد کرده است. سبزواری در دفاع از نظریّۀ شیخ اشراق، علاوه بر پاسخگویی به نقدهای صدرالمتألّهین، در توجیه این نظریّه و سازوار ساختن آن با مبانی حکمت متعالیه کوشیده است. این مقاله به گزارش و نقد و بررسی این کوشش سبزواری که در واقع نوعی نوآوری در سازوارسازی دو آن دیدگاه است، اختصاص دارد. حاصل آنکه دو گونه توجیه از سخنان وی می توان داشت که البتّه با اشکالاتی از جمله ناسازگاری با نظام حکمت اشراقی، روبه روست، امّا نظریّه ای را که در تبیین کیفیّت اِبصار در مورد نفوس کامل از توجیه دوم وی به دست می آید می توان نظریّه ای جدید در سیر تطوّر نظریّۀ اِبصار دانست که مبتنی بر مبانی حکمت متعالیه نیز هست. پرونده مقاله