هدف: فرسودگی شغلی به عنوان یک بیماری و یکی از واقعیتهای محیط کاری کتابداران شناخته شده است. هدف این پژوهش، سنجش میزان و ارتباط بین فرسودگی شغلی با انگیزش شغلی کتابداران کتابخانههای دانشگاهی استان آذربایجان شرقی است.
روش پژوهش: روش تحقیق حاضر پیمایشی-توصیفی و به لحاظ چکیده کامل
هدف: فرسودگی شغلی به عنوان یک بیماری و یکی از واقعیتهای محیط کاری کتابداران شناخته شده است. هدف این پژوهش، سنجش میزان و ارتباط بین فرسودگی شغلی با انگیزش شغلی کتابداران کتابخانههای دانشگاهی استان آذربایجان شرقی است.
روش پژوهش: روش تحقیق حاضر پیمایشی-توصیفی و به لحاظ هدف، کاربردی است. جامعهی آماری پژوهش، کلیهی کتابداران کتابخانههای دانشگاهی استان آذربایجان شرقی است. ابزارهای جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی، پرسشنامهی انگیزش شغلی دانت...و دیگران[1] (1996) و پرسشنامهی سنجش فرسودگی شغلی هازل و مسلش[2] (1977) میباشد. دادههای آماری با کمک فنون آماری توصیفی و شاخصهای آمار استنباطی، یعنی ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، تجزیه و تحلیل آماری شدند.
یافتهها: فرسودگی و انگیزش شغلی کتابداران کتابخانههای دانشگاهی استان آذربایجان شرقی بالاتر از متوسط ارزیابی شد و ارتباط معنیدار بین فرسودگی شغلی و انگیزش شغلی کتابداران مشاهده گردید.
نتیجهگیری: وضعیت فرسودگی شغلی در کتابخانههای دانشگاهی (به علت بالاتر بودن میزان فرسودگی شغلی) لزوم توجه بیشتری را در مقایسه با سایر انواع کتابخانهها میطلبد. بالا بردن انگیزش شغلی کتابداران خواهد توانست در کاهش شیوع فرسودگی شغلی، پیشگیری و درمان آن مؤثر باشد.
[1] Dunt et al
[2] Hassles and Maslash
پرونده مقاله
هدف: هدف از انجام این پژوهش ارزیابی و بهبود برنامه درسی جدید دوره کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران، از طریق مطالعه تطبیقی همین برنامه درسی در کشور انگلیس، بر اساس مدل ویلسون است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از دیدگاه هدف کاربردی و روش پژوهش آن تحلیلی- مقایسها چکیده کامل
هدف: هدف از انجام این پژوهش ارزیابی و بهبود برنامه درسی جدید دوره کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران، از طریق مطالعه تطبیقی همین برنامه درسی در کشور انگلیس، بر اساس مدل ویلسون است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از دیدگاه هدف کاربردی و روش پژوهش آن تحلیلی- مقایسهای است. دادهها به صورت کتابخانهای جمع آوری شدهاند. برنامههای آموزشی از طریق وبسایت رسمی دانشگاه برای انگلیس و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران تهیه شد، که در آنها محتوا و سرفصل دروس، بر اساس مدل ویلسون تحلیل محتوا شده است. سپس یافتهها مورد مطالعه تطبیقی با یکدیگر قرار گرفته و نتایج توسط نمودارها و جداول ارائه شده است. یافتهها: میزان آموزش حوزههای اساسی مدل ویلسون، یعنی حوزههای "افراد"، "محتوای اطلاعاتی"، "نظامهای اطلاع رسانی" و "سازمانها" در برنامه درسی دوره ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شفیلد انگلیس به ترتیب 37/25%، 56/23%، 30/23% و 77/27% است. میزان آموزش همین حوزهها در برنامه درسی ایران به ترتیب 11/20%، 25/39%، 48/22% و 16/18% است. نتیجهگیری: میزان انطباق برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شفیلد با مدل ویلسون 9/93% است و میزان انطباق همین برنامه درسی در ایران 5/71% است. برای بالا بردن میزان این انطباق در برنامه درسی ایران، نیاز به برقراری توازن بیشتری در آموزش حوزههای مختلف مدل ویلسون وجود دارد. در واقع باید حوزههای افراد، نظامهای اطلاعرسانی و سازمانها را تقویت کرد و از تأکید بر حوزه محتوای اطلاعاتی کاست. برای انجام این مهم میتوان از برنامه درسی انگلیس الگوبرداری و سپس آن را بومیسازی نمود.
پرونده مقاله
هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی نقش سطح سواد دیجیتال مدیران در میزان به کارگیری الگوی مدیریت سایبرنتیک در مرکز اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران میباشد. روشپژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش پیمایشی- تحلیلی و از نوع همبستگی میباش چکیده کامل
هدف: هدف از انجام این پژوهش شناسایی نقش سطح سواد دیجیتال مدیران در میزان به کارگیری الگوی مدیریت سایبرنتیک در مرکز اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران میباشد. روشپژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش پیمایشی- تحلیلی و از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 97 نفر از مدیران و سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران میباشد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته شده مدیریت سایبرنتیک و پرسشنامه 32 گویه ای سواد دیجیتال استفاده شد. میزان ضرایب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه سواد دیجیتال 819/0 و برای پرسشنامه مدیریت سایبرنتیک 808/0 محاسبه شده است. برای بررسی و آزمون فرضیه ها و بررسی روابط علّی متغیرهای موجود در پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS استفاده شده است. یافته ها: بررسی و آزمون مدل مفهومی پژوهش حاکی از قوت مدل مفهومی در پیشبینی متغییرها دارد. همچنین بین سطح سواد دیجیتال و مؤلفههای آن با میزان به کارگیری الگوی مدیریت سایبرنتیک رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد کهرابطه تنگاتنگ بین سطح سواد دیجیتال و پیاده سازی الگوی مدیریت سایبرنتیک در سازمان ها به عنوان پیش زمینهای جهت ایجاد سازمانی سالم به لحاظ دوام، بقا، سازگاری و کنش در مقابل تغییرات و تهدیدات محیطی و خارجی وجود دارد.
پرونده مقاله
هدف: میزان همخوانی واژگان کلیدی مقالههای مجلات منتشر شده با درجه علمی – پژوهشی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری با اصطلاحنامه کب میباشد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و با روش تحلیل محتوا میباشد که تعداد 512 کلید واژه از 115عنوان مقاله در 3 عنوان م چکیده کامل
هدف: میزان همخوانی واژگان کلیدی مقالههای مجلات منتشر شده با درجه علمی – پژوهشی در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری با اصطلاحنامه کب میباشد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و با روش تحلیل محتوا میباشد که تعداد 512 کلید واژه از 115عنوان مقاله در 3 عنوان مجله شامل علوم زراعی، آبخیز داری و علوم دامی دارای درجه علمی – پژوهشی سال 1394 بررسی شده است.
یافتهها: براساس یافتهها 9/46 درصد اصطلاحات بکار رفته در مقالات که با اصطلاحنامه کب همخوانی دارند مربوط به مقالات مجله علوم زراعی میباشد. کلیدواژههای مقالات مجله آبخیزداری با 37 درصد دارای بیشترین همخوانی نسبی و مقالات مجله علوم زراعی با 9/29 درصد دارای کمترین همخوانی نسبی میباشد. مقالات مجله آبخیزداری با 3/54 درصد دارای بیشترین نبود همخوانی کلیدواژهها با اصطلاحنامه کب و مقالات مجله علوم دامی و شیلات با 19 درصد دارای کمترین نبود همخوانی میباشد.
نتیجهگیری: کمتر از نیمی از کلیدواژهها دارای همخوانی کامل هستندکه نشانگر ناهماهنگی میان اصطلاحات نویسندگان، اصطلاحات موجود در اصطلاحنامه ها و جستوجوگران اطلاعات است که این امر ناشی از عدم آشنایی نویسندگان با واژگان کنترل شده میباشد همچنین کلیدواژههای مقالههای مجلهها از لحاظ قواعد نگارشی و مفرد و جمع بودن یک دست شوند تا همخوانی بیشتری با اصطلاحنامه داشته باشند.
پرونده مقاله
هدف: آگاهی از وجود رابطه بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی کتابداران کتابخانههای عمومی استان مرکزی میباشد.
روش پژوهش: پژوهش به شیوه پیمایشی، توصیفی انجامشده و جامعه آماری شامل 146 نفر از کارکنان شاغل در کتابخانههای وابسته به اداره کل کتابخانههای عمومی در استان م چکیده کامل
هدف: آگاهی از وجود رابطه بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی کتابداران کتابخانههای عمومی استان مرکزی میباشد.
روش پژوهش: پژوهش به شیوه پیمایشی، توصیفی انجامشده و جامعه آماری شامل 146 نفر از کارکنان شاغل در کتابخانههای وابسته به اداره کل کتابخانههای عمومی در استان مرکزی بودهاند. گردآوری دادهها به شیوه سرشماری بوده است. ابزار مورد استفاده جهت جمعآوری اطلاعات پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر و پرسشنامه یادگیری سازمانی نیف میباشد و در پژوهش حاضر مقدار آلفای کرونباخ بهدستآمده برای هر دو پرسشنامه 93/0 بوده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و فریدمن استفادهشده است.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که رابطه همبستگی قوی و مثبت بین احساس معناداری شغل با یادگیری سازمانی، بین احساس شایستگی و یادگیری سازمانی، بین احساس استقلال با یادگیری سازمانی، بین احساس مؤثر بودن در شغل با یادگیری سازمانی و بین احساس اعتماد به همکاران و یادگیری سازمانی در بین کتابداران کتابخانههای عمومی استان مرکزی وجود دارد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که یادگیری سازمانی بر توانمندسازی (معنیدار بودن شغل، احساس شایستگی در شغل، استقلال، مؤثر بودن در شغل و اعتماد به همکاران) مؤثر است و میتواند مبنایی برای تدوین راهبردهای مناسب منابع انسانی در زمینه یادگیری سازمانی و توانمندسازی کتابداران باشد و کتابخانههای عمومی با بهرهگیری از نتایج حاصله، میتوانند در دنیای نوین رقابتی که همواره در حال تغییر است به حیات خود ادامه دهند.
پرونده مقاله
هدف: با توجه به اهمیت جوسازمانی و از آنجایی که به نظر میرسد جوسازمانی سالم باعث ارتقاء خدمات به مشتریان میشود؛ هدف از این پژوهش ارزیابی جوسازمانی کتابخانههای دانشکدهای دانشگاه علوم پرشکی شهید بهشتی و بررسی ارتباط آن با میزان رضایت مراجعان است. روش پژوهش: این پژوهش چکیده کامل
هدف: با توجه به اهمیت جوسازمانی و از آنجایی که به نظر میرسد جوسازمانی سالم باعث ارتقاء خدمات به مشتریان میشود؛ هدف از این پژوهش ارزیابی جوسازمانی کتابخانههای دانشکدهای دانشگاه علوم پرشکی شهید بهشتی و بررسی ارتباط آن با میزان رضایت مراجعان است. روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات پیمایشی- توصیفی است. کلیه کارکنان کتابخانههای دانشکدهای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و مراجعان این کتابخانهها، جامعه پژوهش حاضر را تشکیل میدهند و ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه بومی سازی شده کلایمت کوآل و پرسشنامه رضایت مراجعان صراف پور است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و ضریب همبستگی اسپیرمن، با کمک نرم افزار SPSS 19 انجام شده است. یافته ها: وضعیت جو سازمانی کتابخانه های مورد بررسی کمی بیش از میانگین (42/4) و وضعیت رضایت مندی کتابخانه های مورد بررسی نیز اندکی بیش از میانگین (3/3) به دست آمد. بین جوسازمانی و رضایت مراجعان در کتابخانه های دانشکده ای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی رابطه معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: توجه مدیران کتابخانه های مورد بررسی به ابعاد مختلف جوسازمانی و رضایت مراجعان و تقویت ابعادی که میانگین نمره کمتری کسب کرده اند ضروری است.
پرونده مقاله
هدف: هدف این پژوهش تقسیم بازار مشتریان کتابخانه های عمومی سه استان لرستان، فارس، و خوزستان بر مبنای مفهوم وفاداری است.
روشپژوهش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه پژوهش اعضای کتابخانه های عمومی سه استان لرستان، فارس، و چکیده کامل
هدف: هدف این پژوهش تقسیم بازار مشتریان کتابخانه های عمومی سه استان لرستان، فارس، و خوزستان بر مبنای مفهوم وفاداری است.
روشپژوهش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه پژوهش اعضای کتابخانه های عمومی سه استان لرستان، فارس، و خوزستان هستند. با توجه به روش آماری پژوهش تعداد 350 پرسشنامه توزیع گردید و تجزیه و تحلیل نهایی روی 300 پرسشنامه برگشتی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته است (الفای کرونباخ = 874/0). در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس اس و با روش های تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای کامیانگین انجام شد.
یافته ها: با اجرای تحلیل عاملی، 5 عامل (با مجموعاً 157/64 درصد از کل واریانس) شناسایی شدند. با اجرای تحلیل خوشه ای کامیانگین، دو خوشه تشکیل شد که به عنوان "وفاداران نگرشی و رفتاری" و "مشتریان خنثی" نامگذاری شدند، خوشۀ مشتریان وفادار نگرشی و رفتاری، هم نگرش مطلوبی نسبت به کتابخانه دارند و میزان استفاده بالایی نسبت به خدمات و محصولات کتابخانه دارند؛ در حالی که مشتریان خنثی در هر دو بعد وفاداری در سطح متوسط قرار داشته اند. بین خوشه ها از از نظر میزان امانت کتاب و نشریات اختلاف معنی دار وجود دارد.
اصالت ارزش: بازار پژوهشی در حوزه کتابخانه های عمومی منجر به شناخت ویژگی های جامعه مخاطب شده و این مطلب می تواند منجر به ارائه برنامه های بازاریابی علمی و هدفمند، متناسب با نیازهای گروه های مخاطب مختلف شود. ضمن اینکه مشتریان وفادار سرمایه های مهمی برای کتابخانه های عمومی محسوب می شوند و شناسایی این بخش از مشتریان می تواند مزایای بسیاری برای کتابخانه ها داشته باشد.
پرونده مقاله
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطۀ بین هوش فرهنگی و ویژگی های کارآفرینانۀ کتابداران کتابخانه های دانشگاهی مشهد که به دانشجویان غیر ایرانی ارائه خدمت می نمایند، انجام شده است.
روشپژوهش: این پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی بوده و به روش پیمایشی توصیفی- تحلیلی انجام گرف چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطۀ بین هوش فرهنگی و ویژگی های کارآفرینانۀ کتابداران کتابخانه های دانشگاهی مشهد که به دانشجویان غیر ایرانی ارائه خدمت می نمایند، انجام شده است.
روشپژوهش: این پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی بوده و به روش پیمایشی توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و ابزار گردآوری داده های آن دو پرسشنامۀ هوش فرهنگی ارلی و آنگ (2007) با پایایی 91/0 و ویژگی های کارآفرینانۀ کردنائیج و همکاران (1386) با پایایی 94/0 بوده است. جامعۀ پژوهش را کتابداران کتابخانه های دانشگاهی مشهد که به دانشجویان غیر ایرانی ارائه خدمت می کنند تشکیل می دهد که در سال 1394، 91 نفر بودهاند و به روش سرشماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار 19SPSS و روش های آمار توصیفی و استنباطی (از آزمون کولوموگروف و اسمیرنف، آزمونهای t یک نمونهای مستقل و همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس) انجام شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد این کتابداران به لحاظ میزان هوش فرهنگی و میزان ویژگی های کارآفرینانه از وضعیت مطلوبی برخوردار هستند. همچنین بین هوش فرهنگی کتابداران و ویژگی های کارآفرینانۀ ایشان و نیز بین هر چهار بعد هوش فرهنگی شامل ابعاد فراشناختی، شناختی، انگیزشی و رفتاری با ویژگی های کارآفرینانۀ کتابداران رابطۀ معنی دار وجود دارد. همچنین یافتهها حاکی از آن است که بین میزان هوش فرهنگی کتابداران بر حسب سطح تحصیلات، سابقۀ کاری و رشتۀ تحصیلی و نیز بین ویژگی های کارآفرینانۀ کتابدارن بر حسب وضعیت استخدام ایشان تفاوت معنی دار وجود ندارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافتهها بین هوش فرهنگی و ویژگی های کارآفرینانۀ کتابداران رابطۀ معنی دار وجود دارد.
پرونده مقاله