در این تحقیق ابتدا نانو ذارت دی سولفید تنگستن با اندازه کمتر از 100 نانومتر با استفاده از روش هیدرو ترمال سنتز شد. سپس این نانوذارت به عنوان تقویت کننده طی مراحل آلتراسونیک، آسیاکاری و همزدن مکانیکی به پودر آلومینیوم اضافه گردید و نهایتا ساخت نانوکامپوزیت از روش اسپارک چکیده کامل
در این تحقیق ابتدا نانو ذارت دی سولفید تنگستن با اندازه کمتر از 100 نانومتر با استفاده از روش هیدرو ترمال سنتز شد. سپس این نانوذارت به عنوان تقویت کننده طی مراحل آلتراسونیک، آسیاکاری و همزدن مکانیکی به پودر آلومینیوم اضافه گردید و نهایتا ساخت نانوکامپوزیت از روش اسپارک پلاسما زینترینگ(SPS) انجام شد. جهت بررسی ریز ساختار نانوکامپوزیت از میکروسکوپ نوری و الکترونی روبشی(FESEM) استفاده شد. این بررسی ها نشان داد که نانوذرات به نحو مطلوبی در زمینه آلومینیوم پخش گردیدهاند و دارای توزیع مناسبی می باشند. حضور نانوذارت در زمینه باعث کاهش اندازه دانه میگردد به طوری که با افزایش میزان نانوذرات اندازه دانهها به کمتر از 20 میکرومتر می رسد. اندازهگیری دانسیته نمونهها نشان داد که نانوکامپوزیت دارای تراکم پذیری بسیار خوبی است و دانسیته نسبی در نمونه با 4 درصد وزنی دی سولفید تنگستن تا 99 درصد رسید. جهت بررسی خواص مکانیکی نانوکامپوزیت از آزمون سختی و تست فشار استفاده گردید و تاثیر افزودن نانوذرات بر این خواص در آلومینیوم بررسی گردید. افزودن نانوذرات دی سولفید تنگستن اثر مستقیمی بر افزایش خواص مکانیکی نانو کامپوزیت دارد بطوریکه باعث افزایش استحکام تسلیم فشاری تا 120 مگاپاسکال، حدود دو برابر فلز پایه، میگردد و سختی تا 30 درصد افزایش می یابد.
پرونده مقاله
مقاومت به اکسیداسیون و هدایت الکتریکی فولادهای زنگ نزن مورد استفاده به عنوان صفحات اتصال دهنده در پیل های سوختی اکسید جامد را می توان با استفاده از یک لایه پوشش رسانا و محافظ بهبود داد. در این پژوهش فولاد زنگ نزن آستنیتی AISI 304 در یک مخلوط پایه پودری کبالت به روش سمان چکیده کامل
مقاومت به اکسیداسیون و هدایت الکتریکی فولادهای زنگ نزن مورد استفاده به عنوان صفحات اتصال دهنده در پیل های سوختی اکسید جامد را می توان با استفاده از یک لایه پوشش رسانا و محافظ بهبود داد. در این پژوهش فولاد زنگ نزن آستنیتی AISI 304 در یک مخلوط پایه پودری کبالت به روش سمانتاسیون فشرده پوشش داده شد. از تست اکسیداسیون همدما برای بررسی مقاومت به اکسیداسیون نمونه های پوشش دار و بدون پوشش استفاده شد. همچنین ASR به عنوان تابعی از زمان اکسیداسیون همدما در دمای ºC800 اندازه گیری شد. میکروساختار لایه پوشش و نمونه های اکسید شده توسط میکروسکوپ الکترونی SEM و دستگاه پراش پرتو ایکس بررسی شد. نتایج نشان داد که نمونه های پوشش داده شده با کبالت مقاومت به اکسیداسیون بهتری نسبت به نمونه های بدون پوشش از خود نشان دادند. نتایج نشان داد که افزایش زمان موجب افزایش ASR می شود. همچنین لایه پوشش کبالت در طول فرآیند اکسیداسیون همدما تبدیل به اسپینل های CoFe2O4، Co3O4 وCoCr2O4 شد. اسپینل های کبالت مقدار ASR ( mΩ cm24/27) کمتری را در مقایسه با نمونه بدون پوشش ( mΩ cm25/60) از خود نشان دادند.
پرونده مقاله
کیتوسان بعنوان یک جزء ماتریکس خارج سلولی جهت تهیه داربست متخلخل در مهندسی بافت مورد بررسی قرارگرفته است. در این تحقیق، داربست کیتوسان و داربست کیتوسان/ پلیوینیلپیرولیدون بهعنوان شاهد و داربست کامپوزیت (کیتوسان/پلیوینیلپیرولیدون)/ کتیرا با نسبتهای 25:75، 50:50 و 7 چکیده کامل
کیتوسان بعنوان یک جزء ماتریکس خارج سلولی جهت تهیه داربست متخلخل در مهندسی بافت مورد بررسی قرارگرفته است. در این تحقیق، داربست کیتوسان و داربست کیتوسان/ پلیوینیلپیرولیدون بهعنوان شاهد و داربست کامپوزیت (کیتوسان/پلیوینیلپیرولیدون)/ کتیرا با نسبتهای 25:75، 50:50 و 75:25 توسط روش خشکاندن انجمادی ساخته شد. اثر کتیرا بر خواص ساختاری و خواص آنتیباکتریال در نمونهها موردبررسی قرار گرفت. مورفولوژی سطح، خواص مکانیکی، درصد تخلخل و گروههای عاملی بر روی سطح نمونهها با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، آزمون استحکام فشاری و FTIR مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که درصد تخلخل در داربست حاوی کتیرا نسبت به داربست بدون کتیرا افزایشیافته است. با حفظ نمونهها در محلول بافر فسفات (PBS) برای 14 روز، زیستتخریبپذیری داربستها موردبررسی قرارگرفته شد و نتایج نشان داد میزان تخریب در داربست (کیتوسان / پلیوینیلپیرولیدون) / کتیرا با نسبت 75:25 افزایش یافت. نتایج نشان داد در داربست کیتوسان / پلیوینیلپیرولیدون حاوی کتیرا با نسبت (75:25) رشد باکتری استافیلوکوک اورئوس و E.coli کاهشیافته است. بنابراین بر اساس نتایج این تحقیق، داربستهای حاوی کتیرا باعث بهبود خواص آنتیباکتریایی میگردد.
پرونده مقاله
در این پژوهش سنتز نانو ذرات سیلیکاتی مزومتخلخل توخالی با استفاده از پیش ماده تترا اتیل اورتو سیلیکات (TEOS) در حضور قالب پلی استایرن مورد بررسی قرار گرفت، فرآیند در یک محیط شیمیایی بر پایه الکلی با کنترل pH و افزودن فعال کننده سطحی ستیل تری-متیل آمونیم برمید (CTAB) در چکیده کامل
در این پژوهش سنتز نانو ذرات سیلیکاتی مزومتخلخل توخالی با استفاده از پیش ماده تترا اتیل اورتو سیلیکات (TEOS) در حضور قالب پلی استایرن مورد بررسی قرار گرفت، فرآیند در یک محیط شیمیایی بر پایه الکلی با کنترل pH و افزودن فعال کننده سطحی ستیل تری-متیل آمونیم برمید (CTAB) در غلظت مناسب انجام گردید. برای ارزیابی سازوکار سنتز ذرات سیلیکاتی مزومتخلخل توخالی از روشهای آنالیز FTIR، DTA/TG، BET، DLS،XRD ، SEM و TEM استفاده شد. نتایج آنالیز پیوندی FTIR نشان داد که ذرات پیش سازنده TEOS در حین فرآیند سنتز با مواد فعال کننده CTAB پیوندهای سطحی برقرار کرده و همینطور وجود پیوندهای Si-O-Si (محدوده cm-1 1320-600 ) نشان دهنده تشکیل زنجیره های سیلیکاتی بر روی قالبهای پلی استایرن می باشد. مطالعات آنالیز حرارتی DTA/TG نشان داد ذرات سیلیکاتی را میتوان در دمای 380 درجه سانتیگراد سنتز کرد. آنالیز BET نشان داد سطح ویژهی این ذرات برابر با m2.g-1 1180 میباشند. نتایج پراشسنجی اشعه ایکس نشان داد که، محصول بدست آمده سیلیکای آمورف میباشد و فازهای ناخواسته در این سیستم تشکیل نشده است. منحنی توزیع DLS نشان داد که ذرات سنتز شده دارای ابعادی در محدوده اندازه 1 الی 10 نانومتر بوده و توزیع اندازه ذرات در محدودهی باریکی می باشد. تصاویر SEM موید کروی بودن نانوذرات با اندازه متوسط 25-30 نانومتر می باشد. در نهایت تصاویر میکروسکوپ الکترونی عبوری نشان داد که ذرات سیلیکاتی سنتز شده توخالی بوده بطوریکه قطر محفظه توخالی و قطر کل آن به ترتیب در حدود 30 و 80 نانومتر می باشد.
پرونده مقاله
بدن انسان به طور خود به خود قادر به ترمیم نقایص استخوانی کوچک است، درحالیکه معایب استخوانی بزرگ بدون مداخلات پزشکی قادر به ترمیم نمیباشد. تلاشهای صورت گرفته در جهت رفع این نقایص، منجر به پایهگذاری علم مهندسی بافت استخوان شده است. در این تحقیق، داربست های پلیکاپرو چکیده کامل
بدن انسان به طور خود به خود قادر به ترمیم نقایص استخوانی کوچک است، درحالیکه معایب استخوانی بزرگ بدون مداخلات پزشکی قادر به ترمیم نمیباشد. تلاشهای صورت گرفته در جهت رفع این نقایص، منجر به پایهگذاری علم مهندسی بافت استخوان شده است. در این تحقیق، داربست های پلیکاپرولاکتون/ کراتین و پلیکاپرولاکتون/ کراتین/ هیدروکسی آپاتیت با روش الکتروریسی ساخته شدند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس جهت بررسی تمایز سلولهای بنیادی، سلولهای مزانشیمی مشتق از بافت چربی بر روی سطح داربستها کشت داده شد و روند تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی به سلولهای استخوانی طی 7 و 14 روز توسط آزمونهای آلکالین فسفاتاز و آلیزارین رد مورد بررسی قرار گرفت. افزایش فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز، حضور مواد معدنی تشکیلشده و گسترده شدن رنگ قرمز-نارنجی بر روی سطح داربستهای حاوی نانوذرات هیدروکسی آپاتیت که نشان از حضور Ca+2 بود، تمایز سلولهای مزانشیمی به سلولهای استخوانی را ثابت کرد. بنابراین نتایج حاصل از این تحقیق، داربست پلی-کاپرولاکتون/ کراتین/ هیدروکسی آپاتیت را بستری مناسب جهت رشد و تمایز سلولهای بنیادی در مهندسی بافت استخوان معرفی میکند.
پرونده مقاله
در این مقاله مطالعهای بر روی خواص مکانیکی و متالورژیکی آلیاژ LZ71 که یک آلیاژ 2 فازی از منیزیم است پرداخته شد. بعد از تهیه آلیاژ به روش ریختهگری، با استفاده از نورد گرم قطعه حاصله تا ضخامت 2 میلیمتر کاهش ضخامت داده است. سپس به منظور دستیابی به یک ورق با خواص مکانیکی ه چکیده کامل
در این مقاله مطالعهای بر روی خواص مکانیکی و متالورژیکی آلیاژ LZ71 که یک آلیاژ 2 فازی از منیزیم است پرداخته شد. بعد از تهیه آلیاژ به روش ریختهگری، با استفاده از نورد گرم قطعه حاصله تا ضخامت 2 میلیمتر کاهش ضخامت داده است. سپس به منظور دستیابی به یک ورق با خواص مکانیکی همسانگرد، قطعه حاصل از نورد در دمای 350 درجه سانتیگراد تحت عملیات حرارتی قرار گرفت. ریزساختار نمونهها به کمک میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت تا نوع تغییرات در دانه بندی مشاهده شود. در این تحقیق، برای اولین بار خواص ناهمسانگردی ورق تولید شده به روش نورد گرم از جنس آلیاژ LZ71 مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور خواص مکانیکی هر سه نمونهی بعد از ریختهگری، بعد از نورد و بعد از عملیات حرارتی در سه راستای طولی و عرضی و 45 درجه به طور کامل بررسی شد و همچنین ضرایب ناهمسانگردی نمونههای بعد از نورد مورد محاسبه و بررسی قرار گرفت. مشخص شد که آلیاژ مذکور قبل و بعد از عملیات حرارتی مشخصات مناسب برای کاربردهای سازهای دارد اما ناهمسانگردی در نمونههای بدون عملیات حرارتی وجود داشت. در نهایت سطح شکست برای نمونههای بعد از نورد و بعد از عملیات حرارتی مورد بررسی قرار گرفت تا به نوعی صحهگذاری بر نتایج ناهمسانگردی باشد.
پرونده مقاله
اتصالدهی نفوذی دو آلیاژ غیر همجنس 5083 Al و 31 Mg AZدر دماهای 420، 430، 440 و ℃450 در مدت زمان اتصالدهی 60 دقیقه انجام شد. جهت بررسی مشخصه های ریز ساختاری در ناحیه اتصال، از میکروسکوپی الکترونی روبشی (SEM)، طیف سنجی تفکیک انرژی (EDS) و پراش پرتو –X (XRD) استفاده چکیده کامل
اتصالدهی نفوذی دو آلیاژ غیر همجنس 5083 Al و 31 Mg AZدر دماهای 420، 430، 440 و ℃450 در مدت زمان اتصالدهی 60 دقیقه انجام شد. جهت بررسی مشخصه های ریز ساختاری در ناحیه اتصال، از میکروسکوپی الکترونی روبشی (SEM)، طیف سنجی تفکیک انرژی (EDS) و پراش پرتو –X (XRD) استفاده گردید. نتایج نشان داد که ایجاد اتصال را میتوان به نفوذ حالت – جامد Mg و Al به داخل آلیاژهای 5083 Al و 31MgAZ و به دنبال آن، تشکیل یوتکتیک و ذوب قانونمند در امتداد فصل مشترک مربوط دانست. در دمای اتصالدهی ℃430، درشت شدن دانه القا شده به وسیله نفوذ، در فصل مشترک مشاهده گردید. با افزایش دمای اتصالدهی، نفوذ پذیری اتمی افزایش یافته و همین امر، ایجاد اتصال شیمیایی را تسهیل و تسریع مینماید. در دمای اتصالدهی ℃440، در مرکز جوش، ناحیه ای با شکل غیر عادی مشاهده گردید که ریز ساختار آن متفاوت از دو ماده پایه میباشد. این ناحیه دارای شکل غیرعادی، حاوی حجم زیادی ترکیب بین فلزی Al12Mg17 بوده و سختی به مراتب بالاتری را در مرکز جوش از خود نشان داد. تحقیق حاضر نشان میدهد، ذوب قانونمند باعث ایجاد ترکیب بین فلزی Al12Mg17 در مرکز جوش گشته است.
پرونده مقاله