• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - مطالعه اثر عصاره فلفل کوهی (Vitagnus castus) بر بلوغ و لقاح آزمایشگاهی اووسیت موش‌های سوری مبتلاشده به سندروم تخمدان پلی‌کیستیک
        توحید قربانی امیر کریمی غلامرضا نجفی مقصود بشارتی محسن شرفی
        عدم کاهش کلاژن دیواره فولیکولی منجر به تجمع فولیکول ها و بروز سندرم تخمدان پلی کیستیک و کاهش کیفیت اووسیت ها می‌گردد. هدف ازمطالعه حاضر بررسی اثر عصاره گیاه فلفل کوهی (Vitagnus castus) بر بلوغ و توان باروری آزمایشگاهی اووسیت‌ها در موش های سوری مبتلاشده به سندرم تخمدان پ چکیده کامل
        عدم کاهش کلاژن دیواره فولیکولی منجر به تجمع فولیکول ها و بروز سندرم تخمدان پلی کیستیک و کاهش کیفیت اووسیت ها می‌گردد. هدف ازمطالعه حاضر بررسی اثر عصاره گیاه فلفل کوهی (Vitagnus castus) بر بلوغ و توان باروری آزمایشگاهی اووسیت‌ها در موش های سوری مبتلاشده به سندرم تخمدان پلی کیستیک (ovarian syndrome; PCOpolycystic) بود. بدین منظور تعداد 32 سر موش سوری ماده NMRI (Naval Medical Research Institute) ماده نابالغ 25 روزه با میانگین وزنی 25 گرم تهیه شده از دانشگاه تبریز، به طور تصادفیبه 4 گروه آزمایشی به شرح زیر تقسیم شدند: گروه شاهد بدون دریافت عصاره، گروه کنترل PCO بدون دریافت عصاره، گروه PCO دریافت کننده365 میلی گرم عصاره فلفل کوهی و گروه PCO دریافت کننده730میلی گرم عصاره فلفل‌کوهی. برای تهیه اووسیت، موش های آزمایشی توسط تزریق درون صفاتی هورمون PMSG (pregnant mare serum gonadotropin) تیمار شدند و بعد از آسان کشی،از فولیکول های تخمدانی تخمک گیری به عمل آمده و برای ارزیابی بلوغ و لقاح آزمایشگاهی مورد استفاده قرار گرفتند.نتایج نشان داد که مقادیر هورمون های تستوسترون و استروژن در گروه های PCO تیمارشده با عصاره فلفل کوهی نسبت به گروه PCOدریافت کننده استرادیول والرات به طور معنی داری پایین تر بود (05/0>p < /em>).همچنین تعداد اووسیت های نابالغی که به مرحله متافازII رسیدند در گروهPCOدریافت کننده730 میلی گرم عصاره فلفل کوهی نسبت به گروه PCO دریافت کننده استرادیول والرات به طور معنی داری بالاتربود (05/0>p < /em>). اما درصد اووسیت های لقاح یافته و نیز بلاستوسیست های تولیدی بین گروه های آزمایشی تفاوت معنی داری با هم نداشتند (05/0<p < /em>). از طرف دیگر درصد رویان های هچ شده در گروه PCO دریافت کننده365 میلی گرم عصاره فلفل کوهی به طور معنی داری بالاتر از گروه PCOدریافت کننده استرادیول والرات بود (05/0>p < /em>). یافته های پژوهش حاضر نشان داد که عصاره گیاه فلفل کوهی باعث تکامل بیشتر اووسیت ها جهت لقاح و نیز افزایش تکامل رویان های حاصل از لقاح آزمایشگاهی در حیوانات درگیربا سندرم تخمدان پلی کیستیک می شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی اثرات ضد میکروبی عصاره‌ میوه گیاهان کاپاریس اسپینوزا (Capparis spinosa) و پسته وحشی (Pistacia atlantica) بر رشد باکتری اشریشیاکولای در شرایط آزمایشگاهی و مدل حیوانی
        محمد سجاد انصاری چهارسوقی آسیه احمدی دستگردی مجید غلامی آهنگران
        اشریشیاکولای عامل بسیاری از عفونت های مربوط به زخم های جراحی می باشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات ضد میکروبی عصاره هیدروالکلی گیاهان کاپاریس اسپینوزا (Capparisspinose) و پسته وحشی (Pistaciaatlantica) در شرایط آزمایشگاهی و در درمان زخم عفونی ناشی از اشریشیاکولای در چکیده کامل
        اشریشیاکولای عامل بسیاری از عفونت های مربوط به زخم های جراحی می باشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات ضد میکروبی عصاره هیدروالکلی گیاهان کاپاریس اسپینوزا (Capparisspinose) و پسته وحشی (Pistaciaatlantica) در شرایط آزمایشگاهی و در درمان زخم عفونی ناشی از اشریشیاکولای در مدل حیوانی انجام گرفت. ابتدا بااستفادهازروش رقیق سازىدرلوله،حداقلغلظتمهارکنندگی رشد (minimum inhibitory concentration; MIC) و حداقلغلظتکشندگی عصاره های مذکور(minimum bactericidal concentration; MBC) تعیینگردید. سپس تعداد 30 سر موش صحرایی نر از نزاد ویستار انتخاب و پس از تراشیدن موضع جراحی، در ناحیه پشت و بین دو کتف، برشی ایجاد و باکتری اشریشیاکولای با غلظت cfu/ml108×5/1در محل زخم تلقیح گردید. سپس سطح زخم با عصاره گیاهان کاپاریس اسپینوزا و پسته وحشی آغشته گردید. در روزهای پنجم و دهم، از محل زخم نمونه برداری شد و میزان آلودگی باکتریایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایجنشاندادکهعصارهگیاهان کاپاریس اسپینوزا و پستهوحشى،اثراتضدمیکروبىعلیه اشریشیاکولای دارند. میزانMICوMBCعصاره کاپاریس اسپینوزاو قطرهالهعدمرشدآن نیز بیشترازعصاره پسته وحشیبود.همچنین نتایج حاصله تفاوت معنی داری را در موش های تیمارشده با عصاره کاپاریس اسپینوزا و پسته وحشی در مقایسه با گروه شاهد نشان داد (05/0˂p < /em>). می توان نتیجه گرفت که عصاره حاصل از این گیاهان باعث مهار رشد باکتری اشریشیاکولای در زخم های عفونی شده و از این طریق می توانند منجر به تسریع روند التیام زخم گردند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - اثرات مکمل‏سازی جیره با سطوح مختلف آرژینین بر جمعیت میکروبی رودۀ کور و خصوصیات آنتی‏اکسیدانی سرم جوجه‏های گوشتی سالم و چالش‏یافته با مخلوط آیمریاهای مختلف
        فاطمه ایزدی یزدان آبادی غلامعلی مقدم احمد نعمت اللهی منیره خرداد مهر مهدی عباس‏ آبادی هادی قنبرزاده
        کوکسیدیوز سالانه باعث زیان های اقتصادی در واحدهای پرورش طیور می شود و استراتژی های تغذیه ای می تواند آن را تخفیف دهد. این مطالعه به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف آرژینین بر جمعیت میکروبی روده ء کور و خصوصیات آنتی اکسیدانی سرم جوجه های گوشتی چالش یافته با آیمریا انجام شد. چکیده کامل
        کوکسیدیوز سالانه باعث زیان های اقتصادی در واحدهای پرورش طیور می شود و استراتژی های تغذیه ای می تواند آن را تخفیف دهد. این مطالعه به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف آرژینین بر جمعیت میکروبی روده ء کور و خصوصیات آنتی اکسیدانی سرم جوجه های گوشتی چالش یافته با آیمریا انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل جوجه های سالم و جوجه های چالش یافته تغذیه شده با جیره های مکمل سازی شده با مقادیر 85، 100، 125 و 150 درصد آرژینین قابل هضم توصیه شده، بودند. برای کشت باکتریایی،درزمانکشتار (21 و 42 روزگی) ازمحتویاترودهکور تحتشرایطاستریلنمونه برداری انجام شد.همچنین سطح فاکتورهای اکسیدانی و آنتی اکسیدانی و نیتریک اکسید در سرم جوجه ها اندازه گیری شد. روده کور جوجه هایی که جیره های حاوی سطوح 125 و 150 درصد آرژینین را دریافت کرده بودند، جمعیت اشریشیای کولای پایین تر و جمعیت لاکتوباسیل ها، بیفیدوباکتری ها و توتال باکتری های بالاتر و همچنین pH بالاتری را نشان دادند (05/0p < /em><)، ولی جمعیت انتروکوکوس ها تحت تأثیر سطوح آرژینین و چالش کوکسیدیوز قرار نگرفت (05/0p < /em>>). همچنین چالش با آیمریا، سطح سرمی گلوتاتیون پراکسیداز، سوپر اکسید دیسموتاز و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی را کاهش و سطح سرمی نیتریک اکسید و مالون دی آلدئید را افزایش داد (05/0p < /em><). البته، افزودن آرژینین تنها در سطوح 125 و 150 درصد توانست سطح گلوتاتیون پراکسیداز را افزایش دهد (05/0p < /em><) و تأثیر معنی داری بر دیگر پارامترها نداشت (05/0p < /em>>).مطالعه حاضر مشخص کرد که مصرف آرژینین در سطوح 125 و 150 درصد، تحت شرایط چالش با آیمریا، جمعیت باکتری های پاتوژن را کاهش و جمعیت باکتری های سودمند و نیز سطح گلوتاتیون پراکسیداز را افزایش داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تعیین معیار قابل ارجاع برای اندازه‌گیری فشار داخل کره چشم در اسبچه مینیاتور خزر
        روشنک سرخوش سعید عظمایی احمد اصغری علیرضا جهاندیده
        ارزیابی فشار داخلی کره چشم (intra ocular pressure; IPO) یک پارامتر اساسی برای معاینات چشمی است که در تشخیص بیماری های این عضو از بدن مورد استفاده قرار می گیرد. تعیین فشار داخلی چشم نیاز به ابزاری دارد که سریع، دقیق، قابل حمل و کاربردی باشد. در حال حاضر روش‌های پذیرفته ش چکیده کامل
        ارزیابی فشار داخلی کره چشم (intra ocular pressure; IPO) یک پارامتر اساسی برای معاینات چشمی است که در تشخیص بیماری های این عضو از بدن مورد استفاده قرار می گیرد. تعیین فشار داخلی چشم نیاز به ابزاری دارد که سریع، دقیق، قابل حمل و کاربردی باشد. در حال حاضر روش‌های پذیرفته شده برای تعیین IOP وجود دارد که شامل تونومتری ریباند یا برگشتی (rebound tonometry) و روش اپلانتاسیون (applentation method) می باشد. هدف از انجام مطالعه حاضر تعیین مقدار قابل ارجاع برای اندازه گیری میزان فشار داخلی کره چشم به روش تونومتری برگشتی در اسبچه خزر بود. به همین منظور تعداد 20 رأس اسب به ظاهر سالم و از نژاد اسبچه مینیاتور خزر شامل هر دو جنس نر و ماده در محدوده سنی 14-2 سال و وزن بین 150 تا 200 کیلوگرم در نظر گرفته شد. وضعیت طبیعی چشم ها توسط دستگاه افتالموسکوپی غیر مستقیم مورد معاینه قرار گرفت. میزان فشار داخل کره چشم در مورد اسب های مورد مطالعه به میزان mmHg 7/6±9/32 محاسبه گردید و ارتباط معنی داری بین فشار داخلی چشم و جنس حیوان و همچنین چشم چپ و راست مشاهده نشد (05/0p < /em>>). باتوجه به اهمیت تشخیص هر چه سریع تر گلوکوم و پیشگیری از اختلالات متعاقب آن، به نظر می رسد که می توان از نتایج به دست آمده در مطالعه حاضر، به عنوان مرجعی برای تعیین میزان فشار داخلی کره چشم اسبچه خزر استفاده کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بررسی شیوع انگل‌های خونی بابزیا‌ بوویس و بابزیا‌ بایژمینا در تعدادی از گاوهای منطقه شمال‌غرب ایران به روش مولکولی و ارزیابی عوامل خطر مرتبط با عفونت ناشی از آن‌ها
        رحیم قدیمی پور وحید نعمان مرتضی تقی زاده
        مطالعه حاضر با هدف بررسی مولکولی توزیع اپیدمیولوژیک بابزیا بوویس و بابزیا بایژمینا و عوامل خطر مربوطه در تعدادی از گاوهای منطقه شمال غرب ایران طراحی گردید. بدین منظور، 153 نمونه خون به طور تصادفی از گاوهای استان های آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی جمع آوری شد. پس از اس چکیده کامل
        مطالعه حاضر با هدف بررسی مولکولی توزیع اپیدمیولوژیک بابزیا بوویس و بابزیا بایژمینا و عوامل خطر مربوطه در تعدادی از گاوهای منطقه شمال غرب ایران طراحی گردید. بدین منظور، 153 نمونه خون به طور تصادفی از گاوهای استان های آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی جمع آوری شد. پس از استخراج DNAسلول های خونی، یک جفت پرایمر حاصل از ژن18s rRNAبرای شناسایی اعضای جنس بابزیا با واکنش زنجیره ای پلیمراز (polymerase chain reaction; PCR) مورد استفاده قرار گرفت.به منظور شناسایی گونه های بابزیا بوویس و بابزیا بایژمینا از تکنیک PCRنیمه آشیانه ای (semi-nested PCR) استفاده شد. بر اساس یافته های این مطالعه، از مجموع 153 نمونه خونی، 39 نمونه (49/25 درصد) آلوده به گونه ای از انگل تک یاخته بابزیا بودند که یکی از نمونه ها به طور هم زمان به دو گونه بابزیا آلوده بود. همچنین گونه های بابزیا بوویس و بابزیا بایژمینا به ترتیب در 38 و 2 مورد از نمونه ها شناسایی شد. نتایج حاکی از میزان بالای شیوع آلودگی به بابزیا بوویس نسبت به بابزیا بایژمینا در دام های تحت آزمایش بود (83/24 درصد در مقابل 30/1 درصد). از طرف دیگر، میزان شیوع گونه های بابزیا در استان آذربایجان غربی به مراتب بیشتر از استان آذربایجان شرقی بود (70 درصد در مقابل 30 درصد). در بررسی فاکتورهای خطر هم مشخص گردید با این که شرایط اقلیمی، فصل نمونه برداری، نوع مدیریت دامداری، نوع تغذیه دام ها و نژاد آن ها تاثیر معنی داری بر میزان شیوع بابزیوز در حیوانات مورد مطالعه داشت (05/0˂p < /em>) ولی این تاثیر در مورد سن و جنس دام ها و حضور ناقلین بندپا معنی‌دار نبود (05/0˃p < /em>). یافته های مطالعه حاضر اطلاعات ارزشمندی در مورد اپیدمیولوژی عفونت ناشی از بابزیا بوویس و بابزیا بایژمینا در گاوهای منطقه شمال غرب ایران ارائه می دهد که می تواند برای برنامه های مدیریت و کنترل این بیماری بسیار مفید باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - اثر کوآنزیم Q10 بر بافت بیضه پس از اصلاح کریپتورکیدیسم تجربی در موش ‌صحرایی
        آرش شکاری سیداسماعیل صفوی غفور موسوی
        کریپتورکیدسیم حاصل اختلال در نزول بیضه به داخل اسکروتوم می باشد. متعاقب اصلاح کریپتورکیدیسم (اورکیدوپکسی)، بهبود تدریجی آسیب های بافت بیضه مشاهده می شود. هدف از انجام مطالعه حاضر ارزیابی بافت شناسی تاثیر کوآنزیم Q10 بر بافت بیضه پس از اورکیدوپکسی در موش صحرایی بود. بدی چکیده کامل
        کریپتورکیدسیم حاصل اختلال در نزول بیضه به داخل اسکروتوم می باشد. متعاقب اصلاح کریپتورکیدیسم (اورکیدوپکسی)، بهبود تدریجی آسیب های بافت بیضه مشاهده می شود. هدف از انجام مطالعه حاضر ارزیابی بافت شناسی تاثیر کوآنزیم Q10 بر بافت بیضه پس از اورکیدوپکسی در موش صحرایی بود. بدین منظور 40 سر موش صحرایی نر نابالغ به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند. در گروه اول مداخله جراحی صورت نگرفت. در گروه دوم موش ها تحت جراحی کریپتورکیدیسم تجربی دوطرفه قرار گرفته و تا پایان دوره آزمایش نگه داری شدند. در گروه سوم و چهارم ابتدا کریپتورکیدیسم تجربی دوطرفه ایجاد شد و پس از 35 روز جراحی اورکیدوپکسی صورت گرفت. موش های گروه سوم پس از اورکیدوپکسی به مدت 30 روز روغن زیتون و موش های گروه چهارم پس از اورکیدوپکسی به مدت 30 روز کوآنزیم Q10 را به طور خوراکی دریافت کردند. در پایان دوره، نمونه های بافت بیضه و اپی دیدیم جهت مطالعات مورفولوژی و هیستومورفومتری اخذ گردید. نتایج با روش های آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل گردید و 05/0>p < /em> معنی دار در نظر گرفته شد. آسیب شناسی بافتی نشان داد که کوآنزیم Q10، مراحل بهبود صدمات بافت بیضه را پس از اورکیدوپکسی تسریع می کند. همچنین قطر لوله های منی ساز و ضخامت اپی تلیوم لوله ها به صورت معنی دار افزایش یافته (05/0>p < /em>) و نیز شاخص تمایز لوله، ضریب تجدیدپذیری و ضریب اسپرمیوژنز نیز به طور معنی‌داری افزایش یافت (05/0>p < /em>). این مطالعه نشان داد که استفاده از کوآنزیم Q10 باعث ترمیم بافت بیضه، بهبود شاخص های هیستومورفومتریک و ضرایب اسپرماتوژنز متعاقب اورکیدوپکسی در موش صحرایی می شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - مقایسه مقادیر بتاکاروتن و ویتامین A سرم در گوسفندان شهرستان خلخال در دو شیوه مدیریتی باز و بسته
        اسماعیل امانی فیروزآباد علی حسن پور امیر گنج خانلو عبدالله دولت آبادی
        رتینول یا ویتامین A یکی از با اهمیت‌ترین ویتامین‌های محلول در چربی است و به دلیل داشتن نقش ویژه‌ در بافت‌ها و اعضاء مختلف بدن، در شرایط کمبود آن نشانه های بالینی متنوعی مشاهده می‌گردد. به‌علاوه در مواردی که کمبود مرزی این ویتامین بدون حضور نشانه های بالینی مشهود مطرح اس چکیده کامل
        رتینول یا ویتامین A یکی از با اهمیت‌ترین ویتامین‌های محلول در چربی است و به دلیل داشتن نقش ویژه‌ در بافت‌ها و اعضاء مختلف بدن، در شرایط کمبود آن نشانه های بالینی متنوعی مشاهده می‌گردد. به‌علاوه در مواردی که کمبود مرزی این ویتامین بدون حضور نشانه های بالینی مشهود مطرح است‎ ، کاهش بهره‌وری همچون رخداد ناباروری پدید می‌آید. در مطالعه حاضر مقادیر بتاکاروتن و ویتامین Aسرم گوسفندان شهرستان خلخال در سیستم پرورش باز و بسته مورد بررسی قرار گرفت . در طول تابستان 1397 مجموعاً از 200 رأس گوسفند (100 رأس نر و 100 رأس ماده) نمونه گیری انجام شد. برای اندازه گیری فاکتورهای فوق از روش اسپکتروفتومتری استفاده گردید. میانگین غلظت بتاکاروتن و ویتامین A سرم در سیستم پرورش باز به ترتیب 3/9±5/19 میکروگرم در دسی لیتر و 1/13±6/57 میکروگرم در دسی لیتر، همچنین در سیستم پرورش بسته این مقادیر به ترتیب برابر با 6/9±2/19 میکروگرم در دسی‌لیتر و 9/7±9/26 میکروگرم در دسی‌لیتر تعیین گردید. اختلاف بین مقادیر سرمی ویتامین A در دو گروه پرورش باز و بسته معنی‌دار بود (000/0p < /em>=) ولی اختلاف بین مقادیر سرمی بتاکاروتن در این دو گروه اختلاف معنی‌داری نداشت.غلظت مواد اندازه‌گیری شده در بین چهار گروه سنی مختلف و همچنین بین دو جنس مختلف اختلاف آماری معنی‌داری نشان نداد. نتیجه نهایی این که نقش سن، جنس و نوع تغذیه حیوان در این مقادیر سرمی از تنوع قابل توجهی برخوردار می‌باشد و می‌بایست در تفسیر نتایج آزمایشگاهی با احتیاط بیشتری عمل نمود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - آدنوکارسینومای متاستاتیک در یک گله مرغ تخم‌گذار (گزارش موردی)
        سعید سیفی علی افضلی لاریجانی
        بروز تومورهای خودبه خودی در تخمدان و با شیوع کمتری نسبت به آن در مجرای تخم بر مرغان، متداول است.لیومیوما و آدنوکارسینوما متداول ترین تومورهای دستگاه تولیدمثلی مرغان تخم گذار می باشند. گزارش حاضر در خصوص رخداد آدنوکارسینومای متاستاتیک در یک گله مرغ تخم گذار با سن 80 هفته چکیده کامل
        بروز تومورهای خودبه خودی در تخمدان و با شیوع کمتری نسبت به آن در مجرای تخم بر مرغان، متداول است.لیومیوما و آدنوکارسینوما متداول ترین تومورهای دستگاه تولیدمثلی مرغان تخم گذار می باشند. گزارش حاضر در خصوص رخداد آدنوکارسینومای متاستاتیک در یک گله مرغ تخم گذار با سن 80 هفته در سیکل دوم تخم گذاری در تابستان سال 1397و در استان مازندران می باشد. 8 قطعه مرغ تخم گذار تلف شده مربوط به گله مذکور،به بخش بیماری های طیوردانشکده دامپزشکی دانشگاه تخصصی فناوری‎هاینوین آمل ارجاع داده شدند. در کالبدگشایی، در مزانتر و سطح سروزی روده ندول های متعدد سفید-خاکستری مشاهده شد. تخمدان حاوی ندول های سفید-خاکستری بود. همچنین در چند مورد آسیتشکمی دیده شد. نمونه گیری از بافت های درگیر به عمل آمد و جهت پایدارسازی در فرمالین بافر 10 درصد قرار گرفت.در مطالعه میکروسکوپی، سلول های نئوپلاستیک مکعبی شکل در لایه های سروزی روده قرار داشتند. سلول ها دارای اندازه های مختلف، لبه های نامنظم، سیتوپلاسم گرانولی ائوزینوفیلی، هسته های گرد، هستک های ناهموار و دانه های کروماتین بودند. در روده سلول های نئوپلاستیک با ساختاری شبیه به تومور تخمدان مشاهده شد. پرونده مقاله