زبانها و گویشهای ایرانی، چه آنهایی که در دورۀ باستان و میانه رواج داشتند و چه آنهایی که در عصر حاضر گویشور دارند، همواره مورد علاقۀ پژوهشگران و زبانشناسان داخلی و خارجی بودهاند. تنوّع زبان، گویش و لهجه در ایرانِ فرهنگی بزرگ، زبانهای ایرانی را شایستۀ بررسی فراوان کر چکیده کامل
زبانها و گویشهای ایرانی، چه آنهایی که در دورۀ باستان و میانه رواج داشتند و چه آنهایی که در عصر حاضر گویشور دارند، همواره مورد علاقۀ پژوهشگران و زبانشناسان داخلی و خارجی بودهاند. تنوّع زبان، گویش و لهجه در ایرانِ فرهنگی بزرگ، زبانهای ایرانی را شایستۀ بررسی فراوان کردهاست. گرچه امروزه عواملی متعددی باعث کاهش نرخ گویشوری به زبانهای ایرانی شده که خود دروازۀ تازهای به روی تحقیقات جامعهشناسی زبان و زبانشناسی اجتماعی باز کردهاست، با این حال از دست دادن برخی از ویژگیهای زبانی هرکدام از زبانها و گویشهای ایرانی و نیز قرار گرفتن آنها در فهرست زبانهای در خطر، لزوم توجه بیشتر آنها را بیش از پیش اثبات میکند.
پرونده مقاله
درفش پیروزاندکتر آرش اکبری مفاخر چکیدهدرفش پیروزان اصطلاحی است ناشناخته که تنها دو بار در متن پهلوی یادگار زریران آمده است. این اصطلاح در دستنویسها و چاپهای یادگار زریران دگرنوشتی ندارد و پهلوی شناسان در ترجمهها و پژوهشهای خود همان پیروزان /pērōzān/ [pylwc'n] را آورده چکیده کامل
درفش پیروزاندکتر آرش اکبری مفاخر چکیدهدرفش پیروزان اصطلاحی است ناشناخته که تنها دو بار در متن پهلوی یادگار زریران آمده است. این اصطلاح در دستنویسها و چاپهای یادگار زریران دگرنوشتی ندارد و پهلوی شناسان در ترجمهها و پژوهشهای خود همان پیروزان /pērōzān/ [pylwc'n] را آورده یا آن را به پیروز و پیروزی ترجمه کردهاند. در این مقاله پس از بررسی دستنویسها و چاپهای یادگار زریران و نقد و بررسی نظرات پهلویدانان با طرح چهار فرضِ انتساب، جنس، نقش و رنگ درفش و بررسی ساختار واژگانی، pērōzān در ساختار دستوری پیروزه /pērōzag/(= سنگ قیمتی کبودرنگ) و به معنای بنفش به شمار آمده است. بررسی گزارش دقیقی از یادگار زریران که درفش بنفش را همسان با درفش پیروزان به کار برده، تأییدی بر معنای بنفشِ پیروزان و بیانگر نامی دیگر برای درفش کاویان است. کاربرد درفش بنفش به جای درفش کاویان در اشعار فردوسی و نیز حماسههای گورانی ساختار و معنای پیروزان را تأیید میکند.
پرونده مقاله
روند تبدیل گونهای از یک زبان به زبان معیار را در اصطلاح جامعهشناسی زبان، معیارسازی مینامند. یکی از راههای بالا بردن جایگاه و اعتبار یک زبان، ایجاد گونه معیار در آن است؛ به طوری که وجود آن را یکی از ملاکها برای تشخیص زبان از گویش دانستهاند. در این نوشته، قصد داریم چکیده کامل
روند تبدیل گونهای از یک زبان به زبان معیار را در اصطلاح جامعهشناسی زبان، معیارسازی مینامند. یکی از راههای بالا بردن جایگاه و اعتبار یک زبان، ایجاد گونه معیار در آن است؛ به طوری که وجود آن را یکی از ملاکها برای تشخیص زبان از گویش دانستهاند. در این نوشته، قصد داریم روند رسیدن به گونه معیار در زبان مازندرانی را مورد بررسی قرار دهیم؛ اینکه: چه ضرورتی برای رسیدن به زبان معیار در زبان مازندرانی وجود دارد و مراحل و راههای رسیدن به آن بر اساس دیدگاه زبانشناس نروژی آینار هاگن کدام است. در ابتدا به این موضوع پرداختیم که معیارسازی چیست و زبان معیار چه ویژگیهائی دارد؛ سپس ضرورتهای معیارسازی زبان مازندرانی مطرح شده که عبارتند از: استفاده از زبان محلی در رادیو و تلویزیون، چاپ کتاب و روزنامه به زبان مازندرانی، کاربرد زبان مازندرانی در فضای مجازی و آموزش زبان مازندرانی در سطح مدارس و دانشگاهها؛ در پایان، وضعیت زبان مازندرانی از نظر معیارسازی در چهار مرحله: انتخاب گونه معیار، تدوین و تثبیت، گسترش نقشها و بالاخره پذیرش آن از طرف جامعه تشریح شده است.
پرونده مقاله
آئینها اغلب رفتاری نمادینی هستند که بر مبنای تفکری اسطورهای شکل میگیرند و بعدها در اثر گذشت زمان، تغییر شکل میدهند. آسمان و پدیدههای آسمانی همچون، ماه، خورشید، ستارگان و نزولات جوی، بخش عظیمی از اسطورههای و آیینها را به خود اختصاص دادهاند. بشر از روزی که پا به عر چکیده کامل
آئینها اغلب رفتاری نمادینی هستند که بر مبنای تفکری اسطورهای شکل میگیرند و بعدها در اثر گذشت زمان، تغییر شکل میدهند. آسمان و پدیدههای آسمانی همچون، ماه، خورشید، ستارگان و نزولات جوی، بخش عظیمی از اسطورههای و آیینها را به خود اختصاص دادهاند. بشر از روزی که پا به عرصه دانش و روشنگری گذاشته، از آیینهای قدیمیاش کاسته شده است. با این حال هنوز هم در سراسر جهان آیینهایی هستند که تا حدودی خودشان را حفظ کردهاند و یا گزارشهایی از اجرای آنها در دهههای گذشته به دست آمده است. آیین آفتابخواهی در گیلان و نواحی دیگری از ایران یکی از آیینهای کهن است و اغلب زمانی اجرا میشده که باران بسیار روند زندگی عادی را برای انسان مختل میکردهاست. از آفتابخواهی گزارشهایی در سراسر ایران بهویژه شمال کشور در درست است. در این مقاله آفتابخواهی در چند منطقه از گیلان بررسی خواهد شد. پرسش اصلی این مقاله آن است که آیین آفتابخواهی یا خور دَتاوه در شرق گیلان چگونه اجرا میشده و چه نمادهایی در آن به کار رفته است؟ دادههای این تحقیق به روش میدانی جمع شده و موقع تحلیل از روش اسنادی استفاده شده است. نتیجۀ تحقیق نشان میدهد این آیین زمانی اجرا میشده که باران زیادی میباریده؛ صحن نمایش کوچه و بازار است و نمادهایی همچون عروسک در آن به کار میرفته است.
پرونده مقاله
گویش مازندرانی به لحاظ ردهشناختی در گروه زبانهای شمال غربی قرارمیگیرد و ازاینرو برخی فرایندهای واجی آن با گروه زبانهای جنوب غربی متفاوت است. معرفی فرآیندهای تضعیف و تقویت و بیان ویژگیهای آنها در گونه-های زبانی استان مازندران هدف انجام این پژوهش است. بسیاری از داده چکیده کامل
گویش مازندرانی به لحاظ ردهشناختی در گروه زبانهای شمال غربی قرارمیگیرد و ازاینرو برخی فرایندهای واجی آن با گروه زبانهای جنوب غربی متفاوت است. معرفی فرآیندهای تضعیف و تقویت و بیان ویژگیهای آنها در گونه-های زبانی استان مازندران هدف انجام این پژوهش است. بسیاری از دادههای این پژوهش از طریق مصاحبه، ضبط و ثبتِ گفتار 30 گویشور از 15 شهرِ استان مازندران شامل ساری، بابل، بابلسر، آمل، قائمشهر، سوادکوه، نور، نوشهر، چالوس، عباسآباد، محمودآباد، فریدونکنار، بهشهر، تنکابن، و کلاردشت جمعآوری، دسته بندی، توصیف و تحلیل شدهاند. علاوه بر این از منابعی همچون مقالات، پایاننامهها و واژهنامههای نوشته شده دربارۀ این گویش نیز استفاده شده است. پژوهشگران مستقیماً با گویشوران مصاحبه کرده و اطلاعات مورد نیاز را ثبت و ضبط کردهاند. برخی از نتایج حاصل از این پژوهش عبارتنداز: 1. غلت کامی /j/ در وسط واژه در جایگاه پایانۀ هجا بعد از یک واکه در تمامی گونههای زبانی استان مازندران حذف میشود. 2. واکههای /a/، /e/ و /o/ به واکۀ مرکزی و نرم [ә] تبدیل میشود. 3. انسدادی واکدار /d/ به غلت کامی [j] در جایگاه بین دو واکه تبدیلمیشود. 4. انسداد چاکنائی در آغاز برخی از واژههایی که با /š/ یا /s/ شروع میشود، همراه با واکه درج میشود. 5. همخوانهای /f/ و /v/ در جایگاه آغازۀ هجا یا واژه به [b] تبدیل میشوند.
پرونده مقاله
این مقاله در چارچوب تحلیل کفتمان انتقادی بر اساس الگوی فرکلاف به تحلیل و تفسیر جایگاه زن در ضرب المثل های زبان آذری و فارسی می پردازد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است که هدف از آن دستیابی به چگونگی بازنمایی زن در ضرب المثل های زبان آذری و فارسی می باشد. جامعه آماری ا چکیده کامل
این مقاله در چارچوب تحلیل کفتمان انتقادی بر اساس الگوی فرکلاف به تحلیل و تفسیر جایگاه زن در ضرب المثل های زبان آذری و فارسی می پردازد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است که هدف از آن دستیابی به چگونگی بازنمایی زن در ضرب المثل های زبان آذری و فارسی می باشد. جامعه آماری این تحقیق ضرب المثل ترکی و ضرب المثل فارسی با موضوعیت زن است که به صورت هدفمند از کتب افشار (1396)، رحیمینیا (1395) و حقیقت سمنانی (1400) جمع آوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نتایج نشان میدهند که بازنمایی زن در ضربالمثلهای آذری بیشتر از نوع خنثی میباشند و قدرت میان مردان و زنان تقریبا بصورت مساوی تقسیم شده است. ولی بازنمایی زن در ضربالمثلهای فارسی در اکثر موارد منفی بوده است. همچنین بیشترین بازنمایی زن در ضربالمثلهای آذری با 63/44% مربوط به دختران و بیشترین بازنمایی زن در ضربالمثلهای فارسی مربوط به زنان در نقش همسر (41/63%) میباشند. ضربالمثلهای متعددی دربارة زن و جایگاه او در خانه و جامعه وجود دارد که با مطالعه و بررسی آنها میتوان جایگاه فرهنگی و اجتماعی زنان در دیروز و امروز را شناخت. در این مقاله به طور کلی زن در ادبیات شفاهی زبان آذری و فارسی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف بازنمایی شده است. دادههای مورد بررسی مجموعهای است از ضربالمثلهای این دو گونه زبانی که در کتب افشار (1396)، رحیمینیا (1395) و حقیقت سمنانی (1400) منتشر شده است.
پرونده مقاله
در این پژوهش، دادههای زبانی 80 جایگاه در محدودهی جغرافیایی جنوب استان همدان، استان لرستان و شمال استان خوزستان با بهکارگیری بسته نرمافزاری نقشهنگاری و گویشسنجی گبمپ و استفاده از الگوریتم فاصلهی لونشتاین مورد مطالعه قرارگرفتهاند. هدف از انجام این مطالعه، بهدست چکیده کامل
در این پژوهش، دادههای زبانی 80 جایگاه در محدودهی جغرافیایی جنوب استان همدان، استان لرستان و شمال استان خوزستان با بهکارگیری بسته نرمافزاری نقشهنگاری و گویشسنجی گبمپ و استفاده از الگوریتم فاصلهی لونشتاین مورد مطالعه قرارگرفتهاند. هدف از انجام این مطالعه، بهدستآوردن تقسیمبندی دقیق از گونههای زبانی رایج در منطقه و چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر با ترسیم نقشه، پلات، نمودار و در نهایت بهدستآوردن تصویری از وضعیت زبانشناختی و قومشناسی ساکنین منطقهی مورد مطالعه است. دادههای مورد استفاده در این پژوهش، 100 واژه را شاملمیگردد که با روشهای میدانی و کتابخانهای از 80 گویشور بومی منطقه جمعآوریشده و در مجموع 8000 واژه در این مطالعه مورد گویشسنجی قرارگرفتهاند. در نتیجهی انجام این پژوهش، سه گونهی اصلی لری شمالی، لری بختیاری و لکی در منطقهی مورد مطالعه شناساییشدند. همچینین، مشخصشد که گونههای فرعی بهدستآمده (لری شمالی A، لری شمالی B1، لری شمالی B2، لری بختیاری A و لری بختیاری B) متفاوت از تقسیمبندیهای پیشین گونههای لری هستند و بهصورت پیوستاری زبانی در پهنهی جغرافیایی مورد نظر پراکندهشدهاند. بررسی تناوبهای آوایی و واژگانی دادههای این پژوهش نیز همگی ماهیت پیوستاری بودن این گونهها را تاییدمیکند.
پرونده مقاله
اسطورۀ باروری یکی از انواع اسطورهها است. در این اسطوره خدای باروری، محافظ حاصلخیزی و ناظر بر اعمال بارداری است و مسئولیت کشت و زرع و نیز فواید و عواید کشاورزی بر عهدۀ اوست. بعضی از اسطورههای به شکل افسانه خود را تا امروز به نوعی حفظ کردهاند. در آذربایجان، بهویژه د چکیده کامل
اسطورۀ باروری یکی از انواع اسطورهها است. در این اسطوره خدای باروری، محافظ حاصلخیزی و ناظر بر اعمال بارداری است و مسئولیت کشت و زرع و نیز فواید و عواید کشاورزی بر عهدۀ اوست. بعضی از اسطورههای به شکل افسانه خود را تا امروز به نوعی حفظ کردهاند. در آذربایجان، بهویژه در مُغان و اردبیل، افسانهای به نام سارای وجود دارد. در این افسانه سارای دل در گرو مِهر جوانی دارد ولی خان ظالم آن محل، عاشق سارای میشود. سارای برای جلوگیری از بیوفایی و خیانت، وسط راه منزل خان، خودش را از روی اسب سفید عروسی به رود ارس انداخته، کشته میشود. نشانههای موجود در این داستان نشان میدهد که سارای ممکن است در آغاز یک ایزدبانو بوده و سپس در طی زمان، به صورت یک داستان عاشقانه بین مردم باقی مانده باشد. در این پژوهش سارای با شواهدی از دو نمونۀ مصری و یونانی و اسطورۀ باروری عروس گولی در گیلان و نیز رپیهوین و سیاوش مقایسه شده است.
پرونده مقاله
چکیدهضرب‎المثل‎ها از مهمترین گونه‎های ادبی در ادبیات شفاهی به شمار می ‎آیند که در میان مردم عادی بوجود آمده و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته‎اند، وجود وزن و آهنگ محسوس در اغلب ضرب‎المثل ‎ها موجب شده‎است که واژگان به کار رفت چکیده کامل
چکیدهضرب‎المثل‎ها از مهمترین گونه‎های ادبی در ادبیات شفاهی به شمار می ‎آیند که در میان مردم عادی بوجود آمده و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته‎اند، وجود وزن و آهنگ محسوس در اغلب ضرب‎المثل ‎ها موجب شده‎است که واژگان به کار رفته در آن‎ها با گذر زمان کمتر دچار تحولات زبانی شده، و اصالت خود را تا حدود زیادی حفظ کنند. بنابراین بررسی ضرب‎المثل‎های موجود در هر یک از گویش‎های ایرانی اهمیت ویژه‎ای دارد. به دلیل از بین رفتن تدریجی گویش‎ها، قسمت اعظمی از میراث فرهنگی و زبانی ایران زمین در معرض نابودی قرار گرفته است. بنابراین در راستای پاسداری از این میراث کهن ضرورت دارد که ضرب‎المثل‎های موجود در گویش‎ها از جمله گویش‎های زبان تالشی به صورت میدانی جمع‎آوری شود. لذا در پژوهش حاضر با بررسی چند ضرب‎المثل از تالشی شمالی، تعدادی از واژهای باستان را که تا حدود زیادی از تحولات زبانی مصون مانده‎اند، بررسی کرده‎ و سیر تحول این واژه‎ها را مشخص نموده‎ایم، علاوه بر آن، به معادل فارسی هر ضرب‎المثل نیز، قبل از بررسی سیر تحول واژگان، اشاره شده است.
پرونده مقاله
مقالۀ حاضر متن کوتاهی است به زبان بلوچی (گویش سَراوانی) دربارۀ قهرمان مشهور داستانهای عامیانه، حسین کُرد شبستری. این روایت بلوچی میانپیوستی مشهوری از داستانهای حسین کرد شبستری است که قهرمان آن در خلال داستان با نشان دادن نیروی فراطبیعی خویش به مقام و منزلتی ویژه دست چکیده کامل
مقالۀ حاضر متن کوتاهی است به زبان بلوچی (گویش سَراوانی) دربارۀ قهرمان مشهور داستانهای عامیانه، حسین کُرد شبستری. این روایت بلوچی میانپیوستی مشهوری از داستانهای حسین کرد شبستری است که قهرمان آن در خلال داستان با نشان دادن نیروی فراطبیعی خویش به مقام و منزلتی ویژه دست مییابد. شایان ذکر است که حسین کُرد برای قبیلۀ کُرد در بلوچستان ایران، چیزی فراتر از یک شخصیتِ داستانهای عامیانه است و در مقام یک نامبخش، پدر افسانهای اعضای قبیله نیز به شمار میرود.
پرونده مقاله
گورانی یکی از زبان های ایرانیِ شاخۀ غربی شمالی با دستور زبان، واژگان و گویش های خاص خود است. این زبان دارای ادبیاتی کهن و غنیِ دست کم 1400ساله است. برخلاف تصور توده و عوام، زبان و ادبیات گورانی بخشی از زبان و ادبیات دیگری از جمله کردی نیست بلکه زبان و ادبیاتی متمایز و م چکیده کامل
گورانی یکی از زبان های ایرانیِ شاخۀ غربی شمالی با دستور زبان، واژگان و گویش های خاص خود است. این زبان دارای ادبیاتی کهن و غنیِ دست کم 1400ساله است. برخلاف تصور توده و عوام، زبان و ادبیات گورانی بخشی از زبان و ادبیات دیگری از جمله کردی نیست بلکه زبان و ادبیاتی متمایز و مستقل ایرانی است. دیوید نیل مکنزی آثار ارزشمند و ماندگاری در زمینۀ زبان های ایرانی به طور کلی و زبان گورانی به طور خاص از خود به یادگار گذاشته است. مقالۀ پیش رو یکی از آثار او در زمینۀ زبان و ادبیات گورانی است که به فارسی برگردانده می شود. به دلایلی از جمله اینکه نگارنده زبانور بومی این زبان نبوده است، ضرورت ایجاب می نمود این اثر افزون بر ترجمه، نقد و تصحیح نیز بشود که مترجم این کار را انجام داده است. ترجمه، نقد و تصحیح این اثر می تواند گامی در راستای شناخت هرچه بیشتر و بهتر زبان و ادبیات گورانی و جایگاه آن در میان زبان ها و ادبیات های ایرانی باشد.
پرونده مقاله
معرفی کتابشناسی تحلیلی زبانها و گویشهای ایرانی نو از لودویگ پاولدر میان کتابهای ارزشمند حوزه زبانشناسی زبانهای ایرانی کتابشناسی تحلیلی زبانها و گویشهای ایرانی نو با گنجینهای شامل 3600 عنوان زبانشناسی و گویششناسی زبانهای ایرانی نو، قابل تقدیر و تأمل است.کتا چکیده کامل
معرفی کتابشناسی تحلیلی زبانها و گویشهای ایرانی نو از لودویگ پاولدر میان کتابهای ارزشمند حوزه زبانشناسی زبانهای ایرانی کتابشناسی تحلیلی زبانها و گویشهای ایرانی نو با گنجینهای شامل 3600 عنوان زبانشناسی و گویششناسی زبانهای ایرانی نو، قابل تقدیر و تأمل است.کتابشناسی تحلیلی زبانها و گویشهای ایرانی نو که در سال 2022 توسط دکتر لودویک پاول (Ludwig Paul) و با همکاری پژمان فیروزبخش در آلمان به چاپ رسیده است، گنجینهای گرانبهاست که در 444 صفحه طراحی شده است. این کتاب دربرگیرندۀ 3600 اثر از نویسندگان ایرانی و غیرایرانی است که از سال 1980 تاکنون در قابل کتاب و مقاله به چاپ رسیده است. خود نویسنده معتقد است که این اثر اولین گزارش جامع از تحقیقات ایرانی در این زمینه بهشمار میآید و همچنین شامل آثاری است که به اصطلاحات محلی، همراه با مطالعات فولکلوریک درباره ادبیات گویشی نوشته شده است. وی همچنین بیان میکند که قابل توجهترین مسئله دربارۀ این کتاب، کمیتِ صِرف، کیفیت و جامعیت انتشارات فارسی در مورد زبانها و گویشهای ایرانی نو است که بهندرت کسی (از جمله نویسنده) انتظار وجود آن را داشت.دکتر پاول این کتاب را تقدیم میکند به یاد و خاطرۀ ایرج افشار که علاقه و دانشش به امور ایرانی، دایرهالمعارفگونه بود و برجستهترین و پرکارترین کتابشناس ایران بود.
پرونده مقاله