پژوهش پیش رو با هدف تبیین تغییرات ساختاری خشونت با تاکید بر عوامل اجتماعی صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر به روش پیمایش و کمی است. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرمافزار نمونهگیری و به تعداد 413 نفر است. شیوه نمونهگیری دراین پژوهش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای می چکیده کامل
پژوهش پیش رو با هدف تبیین تغییرات ساختاری خشونت با تاکید بر عوامل اجتماعی صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر به روش پیمایش و کمی است. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرمافزار نمونهگیری و به تعداد 413 نفر است. شیوه نمونهگیری دراین پژوهش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای میباشد. با توجه به یافتههای این پژوهش؛ سرمایه اجتماعی، رضایت از زندگی و سرمایه فرهنگی بر خشونت تأثیر معناداری داشته، همچنین وضعیت سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و خشونت در جامعه آماری پایینتر از حد متوسط، اما وضعیت رضایت از زندگی در جامعه آماری بالاتر از حد متوسط گزارش شده است. بر اساس یافتههای بدست آمده، تمرکز بر سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی در یک محله کم برخوردار در عدم گرایش به تغییرات افزایشی خشونت اثرات قابل توجهی دارد. این امر در این مناطق و در بین جوانان و نوجوانان بیشتر به چشم می خورد و رضایت از زندگی و عدم خشونت تابع تغییر در میزان سرمایه هاست.
پرونده مقاله
این پژوهش به منظور مطالعه تحلیل عوامل فرهنگی – هویتی موثر در گرایش به تغییر نام افراد در مراجعین به اداره ثبت احوال (مطالعه موردی 6 شهر در استان خوزستان) انجام شده است. نام و نام گزینی وسیله ای است برای شناسایی هویت انسان و جزء فرهنگ یک جامعه محسوب می شود. این پدی چکیده کامل
این پژوهش به منظور مطالعه تحلیل عوامل فرهنگی – هویتی موثر در گرایش به تغییر نام افراد در مراجعین به اداره ثبت احوال (مطالعه موردی 6 شهر در استان خوزستان) انجام شده است. نام و نام گزینی وسیله ای است برای شناسایی هویت انسان و جزء فرهنگ یک جامعه محسوب می شود. این پدیده در بین جوامع بشری چه جوامع ابتدائی و مدرن وجود داشته است. ایده اصلی تحقیق از نظریه آنتونی گیدنز استخراج و عوامل فرهنگی و هویتی را در تغییر نام مؤثر دانسته است. در این تحقیق جمعیت آماری متقاضیان تعویض نام در استان خوزستان در سال جاری که تعداد آنها 9035 نفر بوده مراجعه نموده، در میان این تعداد جمعیت مراجعه کننده تعداد 396 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان جمعیت نمونه مورد مطالعه انتخاب شده اند. شیوه نمونهگیری به صورت تصادفی خوشهای انتخاب شده است. روش انجام این پژوهش مبتنی بر پیمایش، و تکنیک گردآوری دادهها مبتنی بر پرسشنامه بوده است. نتایج یافته ها نشان داده است که هر چه میزان هویت و عوامل فرهنگی قویتر باشند به همان میزان در گرایش به تغییر نام تأثیرگذار خواهند بود. شاخص وسایل ارتباط جمعی، هویت فردی، اعتقادات و باورها و هویت قومیبیش ترین همبستگی را در گرایش به تغییر نام نشان داده است.
پرونده مقاله
منطقه 3 اردبیل از مناطق مهم مهاجرت پذیر شهر اردبیل می باشد. بر اساس نظر کارشناسان شهری، مهاجرت یکی از عوامل اصلی و مهم در تغییر و تحولات کیفیت زندگی شهر به شمار می رود. این مقاله وضعیت و سطح کیفیت زندگی شهروندان منطقه 3 اردبیل را بر اساس شاخص های تاثیر گذار مورد بررسی ق چکیده کامل
منطقه 3 اردبیل از مناطق مهم مهاجرت پذیر شهر اردبیل می باشد. بر اساس نظر کارشناسان شهری، مهاجرت یکی از عوامل اصلی و مهم در تغییر و تحولات کیفیت زندگی شهر به شمار می رود. این مقاله وضعیت و سطح کیفیت زندگی شهروندان منطقه 3 اردبیل را بر اساس شاخص های تاثیر گذار مورد بررسی قرار داده است. هدف مطالعه حاضر، سنجش شاخص های کیفیت زندگی شهری بویژه در زیر شاخص های اجتماعی در محلات 10 گانه منطقه 3 شهر اردبیل می باشد. روش شناسی این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه انجام از نوع توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز با استفاده از پیمایش (پرسشنامه) از اهالی جمع آوری شده است. بر همین اساس جامعه آماری تحقیق حاضر را ساکنان منطقه 3 اردبیل تشکیل می دهند که از بین آن ها با استفاده از فرمول کوکران 395 نفر به عنوان جامعه نمونه تحقیق انتخاب شده و متناسب با جمعیت محلات این منطقه، پرسشنامه ها به صورت تصادفی طبقه بندی شده توزیع و تکمیل گردیده است. میزان پایایی پرسشنامه نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ سنجیده شده که نشان از سطح بالای اطمینان ابزار تحقیق می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss از آزمون های T تک نمونه ای، همبستگی پیرسون استفاده شده و منجر به این نتیجه شده؛ کیفیت زندگی شهری منطقه 3 اردبیل از نظر ابعاد کالبدی و اجتماعی در سطح مطلوبی قرار ندارد و با توجه به وضعیت موجود نیاز به توجه و اهتمام بیش تری از طرف مسئولین شهری در خصوص ارتقاء شاخص های مذکور این منطقه دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش به بررسی حضور فعالانه زنان در سازمانهای مردم نهاد و تاثیر آن بر آگاهی و زیست فرهنگی آنان میپردازد، روش گردآوری دادهها به صورت پیمایشی از طریق پرسشنامه انجام گرفته است. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 333 نفر از زنان عضو در سازمانهای مردم نهاد استان لرست چکیده کامل
این پژوهش به بررسی حضور فعالانه زنان در سازمانهای مردم نهاد و تاثیر آن بر آگاهی و زیست فرهنگی آنان میپردازد، روش گردآوری دادهها به صورت پیمایشی از طریق پرسشنامه انجام گرفته است. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 333 نفر از زنان عضو در سازمانهای مردم نهاد استان لرستان مورد پرسش قرار گرفتند. با توجه به آزمون فرضیههای مرتبط یافتههای تحقیق نشان میدهد: ماهیت بسیاری فعالیتهای اجتماعی- فرهنگی زنان از گذشته تا به امروز داوطلبانه بوده است و زنان با کار اجباری بیرون از خانه مواجه نبودند و از طرف دیگر همیاری و یادگیری از شاخصههای این فعالیتها می باشد و نقشهایی که زنان در رابطه با فعالیتهای داوطلبانه مدرن از جمله حضور مؤثر در این سازمانها به عهده می گیرند، انعطافپذیر است و با زیست فرهنگی-اجتماعیشان متناسب است بنابراین آنها از این طریق به طور کل از نقشهای خانوادگی خود گسسته نمیشوند و یکپارچگی مواجه با "خود" را از دست نمی دهند به عبارت دیگر آنها نه تنها میتوانند، حضور مطلوب خود را در حفظ و مدیریت جامعه به ثمر میرسانند بلکه هم زمان قادرند با آگاهی و رضایت بیشتری نسبت به نقشهای سنتی و دینی خود روبرو شوند.
پرونده مقاله
فردگرایی مفهومی است که در مقابل جمع گرایی جامعه سنتی قرار می گیرد. جامعه فردگرا عدم همنوایی با جمع را ارزش تلقی می کند و بر شکوفایی فردی و بازاندیشی در سنت ها و هنجارهای اجتماعی تأکید می کند؛ هم چنین طبق آن چه عموماً در جامعه شناسی از مفهوم همبستگی اجتماعی مستفاد می شود چکیده کامل
فردگرایی مفهومی است که در مقابل جمع گرایی جامعه سنتی قرار می گیرد. جامعه فردگرا عدم همنوایی با جمع را ارزش تلقی می کند و بر شکوفایی فردی و بازاندیشی در سنت ها و هنجارهای اجتماعی تأکید می کند؛ هم چنین طبق آن چه عموماً در جامعه شناسی از مفهوم همبستگی اجتماعی مستفاد می شود، این مفهوم به درجه یا نوع هم گرایی یک جامعه و در واقع، به پیوندها و روابطی که اعضای یک جامعه یا گروه را به یکدیگر مرتبط می سازند، اشاره دارد؛ لذا با توجه به این مفاهیم هدف تحقیق حاضر تبیین میزان رابطه شکل گیری فردگرایی افراطی با همبستگی اجتماعی در شهروندان تهرانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان 65-18ساله تهران می باشد. که تعدادشان بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1390، 5876659 نفر می باشد که در میان مناطق شه تهران با توجه به حجم نمونه که حداقل 384 نفر می بایست باشد، 400 نفر در مجموع و هر منطقه تعداد 80 پرسشنامه با روش نمونه گیری تصادفی پر شد. نتایج تحقیق نشان دهنده این مطلب است که بین دو متغیر فردگرایی افراطی و همبستگی اجتماعی همبستگی نسبتاً ضعیفی وجود دارد و جهت رابطه نیز منفی و معکوس است. مقدار ضریب تعیین تعدیل شده نشان میدهد که متغیر مستقل فردگرایی افراطی قادر به تبیین 9/1 درصد از تغییرات متغیر وابسته (همبستگی اجتماعی) است.
پرونده مقاله
در این پژوهش نظام ارزشی حاکم بر دانش آموزان دختر دوره متوسطه و مادران آن ها در شهرستان بوکان مورد سنجش و مقایسه قرار گرفته است. روش اصلی تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود. دو نمونه 180 نفر از دانش آموزان و 180 نفر از مادران آن ها با روش نمونه گیری تصادف چکیده کامل
در این پژوهش نظام ارزشی حاکم بر دانش آموزان دختر دوره متوسطه و مادران آن ها در شهرستان بوکان مورد سنجش و مقایسه قرار گرفته است. روش اصلی تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود. دو نمونه 180 نفر از دانش آموزان و 180 نفر از مادران آن ها با روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک چند مرحله ای انتخاب شدند. اعتبار صوری پرسشنامه با قضاوت متخصصان و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. نتایج نشان می دهد که بین دو گروه دانش آموزان دختر و مادران آن ها در ارزش های مادی و فرامادی، ارزش های مربوط به تحصیلات و علم و خانواده تفاوت وجود ندارد. لیکن بین دو گروه در ارزش های جمع گرایی و فردگرایی و دینی و سنتی تفاوت معناداری وجـود دارد. یعنی گرایش به فردگرایی و گریز از ارزش های دینی و سنتی در بین دختران دانش آموز قوی تر می باشد. در حالی که بین دانش آموزان دختر و مادران آن ها در حوزه ارزش های مدرن، تعامل و اشتراک وجود دارد، نتایج در حوزه ارزش های سنتی گسست را نشان می دهد.
پرونده مقاله
در مقاله حاضر رابطه میان سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی تبیین شد. روش تحقیق پیمایشی و 291 نفر از کارکنان در سال 1396 به روش نمونهگیری طبقه ای- نسبتی با فرمول کوکران انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محققساخته با اعتبار محتوایی و پا چکیده کامل
در مقاله حاضر رابطه میان سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی تبیین شد. روش تحقیق پیمایشی و 291 نفر از کارکنان در سال 1396 به روش نمونهگیری طبقه ای- نسبتی با فرمول کوکران انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محققساخته با اعتبار محتوایی و پایایی 0/95 رفاه ذهنی و 0/91 سرمایه اجتماعی انجام شد. در تدوین چارچوب نظری رفاه ذهنی از نظریه کیفیت زندگی فیلیپس و نظریه شادی سلیگمن و دینر و برای سرمایه اجتماعی از نظریه بوردیو و پاکستون در ابعاد ذهنی و عینی استفاده شد. نتایج رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد؛ شاخص های سرمایه اجتماعی به میزان 39 درصد رفاه ذهنی کارکنان را تبیین می کنند که بیش ترین سهم را اعتماد اجتماعی با 0/4 = β و پس از آن انسجام اجتماعی با 0/35 = β و تعهدات اجتماعی با 0/25 = β و مشارکت و تعاملات اجتماعی با 0/185 = β داشته اند. آگاهی اجتماعی با 0/064 = β کم اثرترین مؤلفه سرمایه اجتماعی در تبیین رفاه ذهنی کارکنان بود.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی انسجام اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با تأکید بر ادبیات مقاومت عصر شاه اسماعیل صفوی انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی و تحلیلی بر پایهی منابع کتابخانهای است. بر اساس نتایج و بررسی جامعهشناسی ادبیات (نثر و نظم) عصر شاه اسماعیل صفوی، وجود سطح بالایی چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی انسجام اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با تأکید بر ادبیات مقاومت عصر شاه اسماعیل صفوی انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی و تحلیلی بر پایهی منابع کتابخانهای است. بر اساس نتایج و بررسی جامعهشناسی ادبیات (نثر و نظم) عصر شاه اسماعیل صفوی، وجود سطح بالایی از محتوای عصر شامل تغییرات اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی در قالبهای ادبی و تولیدات ادبی است. یافته های پژوهش بیانگر این است که زبان اکثر شعرای این عصر در راستای هویت دینی و حفظ وحدت ملَی بود که اوضاع اجتماعی را ترسیم میکرد، لذا دوره صفوی نقطه قوّت تاریخ کشور ما را تشکیل می دهد، چراکه وقتی دولت صفوی قوام گرفت و آنگاه که تثبیت شد، تحوّل عمیقی را در ایران آغاز کرد و گرچه این تحول با ابزارهای سنتی صورت میگرفت، اما سبب شکوفایی همهجانبه در ایران شد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش، طراحی مدل عوامل موثر بر سایش اجتماعی متأثر از تغییرات اجتماعی در تربیت بدنی آموزش و پرورش با رویکرد ساختاری تفسیری بود. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها، آمیخته کمی و کیفی از لحاظ روش اجرا از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش چکیده کامل
هدف پژوهش، طراحی مدل عوامل موثر بر سایش اجتماعی متأثر از تغییرات اجتماعی در تربیت بدنی آموزش و پرورش با رویکرد ساختاری تفسیری بود. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و هدف کاربردی، از نظر نوع داده ها، آمیخته کمی و کیفی از لحاظ روش اجرا از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، شامل مدیران، کارشناسان ارشد و کارشناسان تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش و ادارات کل آموزش و پرورش استان ها برابر با 384 نفر بود تعداد 181 نفر بهصورت تصادفی ساده بر طبق جدول مورگان به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. در بخش کیفی تعداد 18 نفر از خبرگان بر اساس تخصص، تجربه، تسلط نظری، دسترسی و تمایل به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته و فرم خودتعاملی ساختاری شامل 13 عامل مؤثر بر سایش اجتماعی بود روایی پرسشنامه توسط 10 تن از اساتید مدیریت ورزشی دانشگاه و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد (85/0=α). همچنین جهت مدل یابی عوامل از روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. یافتهها نشان داد عوامل در هفت سطح قرار گرفتند. عوامل درگبری شغلی، ضعف انگیزش و تعارض شغلی در سطح اول صعف مدیریت در پایین ترین سطح قرار گرفتند. پرهیز از سیاسی کاری، توسعه عدالت سازمانی و رفع ضعف های مدیریتی بر دیگر کاهش دیگر عوامل سایش اجتماعی تأثیر گذار است در نهایت منجر به کاهش درگبری شغلی، ضعف انگیزش و تعارض شغلی در تربیت بدنی آموزش و پرورش خواهد شد.
پرونده مقاله
این مطالعه باهدف شناسایی الگوهای ذهنی کارکنان دانشگاههای ایلام در زمینه توسعه فرهنگی است. روش مطالعه، تلفیقی از روشهای (کیفی- کمی) است، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش گردآوری دادهها کیفی، از نوع کیو هست. تالار گفتمان پژوهش را 14 نفر از کارکنان و مدیران سازمانهای دول چکیده کامل
این مطالعه باهدف شناسایی الگوهای ذهنی کارکنان دانشگاههای ایلام در زمینه توسعه فرهنگی است. روش مطالعه، تلفیقی از روشهای (کیفی- کمی) است، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش گردآوری دادهها کیفی، از نوع کیو هست. تالار گفتمان پژوهش را 14 نفر از کارکنان و مدیران سازمانهای دولتی (فرهنگ و ارشاد، استانداری، آموزش پرورش) و اساتید دانشگاههای استان ایلام دارای پیشینه مطالعه درزمینهی توسعه تشکیل دادهاند. نمونه آماری پژوهش شامل 21 نفر از کارکنان دانشگاههای ایلام بودند که بهصورت هدفمند انتخاب شدند. بر اساس مصاحبههای انجامشده، تعداد 49 گزاره کیو استخراج شد که در قالب یک پرسشنامه متشکل از 49 کارت و یک نمودار کیو در اختیار جامعه آماری قرار گرفت. بر اساس یافتههای بهدستآمده از تحلیل عاملی اکتشافی 6 گونه ذهنیت؛ دینی و تقدیرگرا، عامیانه، مسئولیتپذیر، علمگرا، قانونمدار و فردگرایی اخلاقی دستهبندی شدند. نتایج نشان داد که ذهنیت مشارکتکنندگان در الگوهای ذهنی 1 و 2، بر اساس دیدگاه نظریهپردازان نوسازی، با خصوصیات و ویژگیهای جوامع سنتی و ماقبل مدرن همسو است و الگوهای ذهنی مشارکتکنندگان قرارگرفته در دستههای سوم تا ششم، با ذهنیت جوامع مدرن و توسعه یافته قرابت دارد و به ارزشهایی چون: حس تعهد، مشارکت، علمگرایی و نوآوری توجه داشتهاند. بهطورکلی، نتایج نشان داد که الگوی ذهنی مشارکتکنندگان نسبت به توسعه فرهنگی با خصوصیات جوامع ماقبل مدرن قرابت بیشتری دارد.
پرونده مقاله