بدعت بمعنای وارد کردن آنچه که از دین نیست در قلمرو دین، امری ناپسندیده و حرام تلقی شده است، از طرف دیگر آدمیان چون از عقل، اختیار، خلاقیت برخوردارند، برای ارتقاء کیفیت زندگی، همواره اندیشهها، ابزارها و روشهای بهتری را برای رفع نیازهای اجتماعی، اقتصادی وارد زندگی میکن چکیده کامل
بدعت بمعنای وارد کردن آنچه که از دین نیست در قلمرو دین، امری ناپسندیده و حرام تلقی شده است، از طرف دیگر آدمیان چون از عقل، اختیار، خلاقیت برخوردارند، برای ارتقاء کیفیت زندگی، همواره اندیشهها، ابزارها و روشهای بهتری را برای رفع نیازهای اجتماعی، اقتصادی وارد زندگی میکنند و در نتیجه مقتضیات محیط اجتماع و زندگی در هر عصر و زمانی تغییر میکند و اندیشهها، آداب و سنتهای اجتماعی و سبک زندگی مومنان نیز از این تحولات تأثیر میپذیرد و زیست مومنانه ویژگی عصری پیدا میکند و سنتهای جدید به تدریج در سنّتهای دینی رسوخ مییابد و سنتهای دینی با بدعتها میآمیزد. از این رو، در تاریخ اسلام، مواجهه مسلمین با مقتضیات عصر و زمان با احتیاط و حساسیت بوده است. چنانکه، برخی از خوارج بر این نظر بودند که باید به گونه دینداری عصر نبوی پایبند بود و هر نوع تفاوت با آن گونه دینداری بدعت محسوب میشود. و همچنین بعضی از سلفیه، عقاید و سنن دایر سه قرن نخستین را، عقاید و سنت‎های دینی بشمار آورده و با هر امر مستحدثی به مبارزه برخاستند.غالب متکلمان و فقیهان با بکارگیری روش صحیح فهم نصوص مشتمل بر عقاید و احکام شرعی، در حقیقت با پیوند معرفتهای جدید دینی با آموزهها و تعالیم دینی، به اندیشهها و بینشهای نو، اصالت میبخشند، لذا نمیتوان نواندیشی دینی و فقهی و نتایج حاصل از آن را بدعت تلقی کرد. در این نوشتار با جمعآوری اطلاعات با ابزار کتابخانهای و بکارگیری روش تحقیق توصیفی و تحلیلی، مرزهای بدعت از نواندیشی دینی و فقهی بدست داده شده است و تنها آن دستهها از نواندیشهها که با تعالیم مسلم دینی که مورد اتفاق امت اسلامی است، مغایرت داشته باشد بدعت بشمار آمده است.
پرونده مقاله
در فلسفۀ دین و الهیات جدید مسیحی، دربارۀ نسبت ادیان با یکدیگر، و موضوع کثرت واختلاف ادیان دو موضع کلی وحدت گرایی و کثرت گرایی دینی وجود دارد و هر یک،قرائت ها و مبانی مخ تلف معرفت شناختی، دین شناختی و زبانشناختی خاصی دارند کهموجب تمایز و اختلاف آنها شده است.در این مقاله، چکیده کامل
در فلسفۀ دین و الهیات جدید مسیحی، دربارۀ نسبت ادیان با یکدیگر، و موضوع کثرت واختلاف ادیان دو موضع کلی وحدت گرایی و کثرت گرایی دینی وجود دارد و هر یک،قرائت ها و مبانی مخ تلف معرفت شناختی، دین شناختی و زبانشناختی خاصی دارند کهموجب تمایز و اختلاف آنها شده است.در این مقاله، با طرح و بررسی برخی از مهمترین مبانی و نظریات کثرت گرایی دینی، میکوشیم تا به این پرسش ها پاسخ دهیم که آیا اختلاف و کثرت ادیان ذاتی و حقیقی است،یا صوری و مجازی؟ و این اختلاف و کثرت بر کدام مبانی استوار است؟ و بالاخره اینکهآیا امکان توافق، یا حداقل تفاهم، میان ادیان وجود دارد یا نه؟از مجموع مباحث چنین استنباط می شود که مهمترین مبانی اختلاف و کثرت ادیان مبانیمعرفت شناختی و زبانشناختی است که موجب می شود متعلق تجربه دینی یا ایمانی یعنیحقیقت مطلق یا امر قدسی که واحد است، به اشکال و صور مختلف فهم و تعبیر شود . درنتیجه، آن حقیقت مطلق دینی به اقتضای تفاوت نفوس و اذهان و زبان انسان ها به صورمختلف ادراک و تجربه می شود و در قالب تعابیر مختلف بیان می گردد و هم ین نقطه نظرمشترک می تواند مبنای اساسی و بسیار مهمی برای تفاهم ادیان، علیرغم کثرت و اختلافآنها قرار گیرد.
پرونده مقاله
غرض از ساحت فرهنگی دین، دینی است که در گذر از اقوام، ملتها و سدهها تطور یافته و با فرهنگ جوامع انسانی درآمیخته تا به شکل امروزی به ما رسیده است. تردیدی نیست که هم دینْ انسانها را متحول میسازد و هم انسانها بر دین تأثیر میگذارند و این تعامل، فرآوردههای مختلفی را ای چکیده کامل
غرض از ساحت فرهنگی دین، دینی است که در گذر از اقوام، ملتها و سدهها تطور یافته و با فرهنگ جوامع انسانی درآمیخته تا به شکل امروزی به ما رسیده است. تردیدی نیست که هم دینْ انسانها را متحول میسازد و هم انسانها بر دین تأثیر میگذارند و این تعامل، فرآوردههای مختلفی را ایجاد کرده است که برخی از آنها تا روزگار ما دوام آوردهاند و برخی دچار توقف و مرگ شدهاند. مذاهب، مکاتب، فِرَق، جریانهای اجتماعی و سیاسی بخشی از این فرآوردهها محسوب میگردند. این تطور و تحول، بهایی است که دین برای ماندن و گسترش خود در بستر تاریخ و جغرافیا میپردازد. آیا در این تعامل فرهنگی میتوان حدود یا خطوط قرمزی را برای حفظ ماهیت (درست آیینی) و کارآیی دین تعیین نمود؟ انسان تا چه میزان و در چه حوزههایی حق دخالت (ابداع) در دین را دارد؟ عقل مستقل، اخلاق و علوم مدرن چه نسبت معرفتی و مرتبتی با دین میتوانند داشته باشند؟ ما در این پژوهش قصد داریم به این گونه سؤالات از منظرهای دو جریانِ اندیشۀ دینی پاسخ دهیم. ابتدا به طرح نظرات سنتگرایان یعنی پیروان دیدگاهی که قائل به وجود یک سنت ازلی و ابدی در بطن ادیان است، میپردازیم. این جریان فکری با رویکرد متعمقانۀ گنون در ابتدای قرن بیستم آغاز شد و با تلاشهای نظام بخش شوان نضج یافت. پس از آن در ادامۀ مقاله دیدگاههای نواندیشان دینی معاصر ایران از جمله سروش، ملکیان، مجتهد شبستری و کدیور را بررسی میکنیم و در پایان به مقایسۀ تطبیقی دیدگاههای دو طرف خواهیم پرداخت.
پرونده مقاله
هدف/ سئوال اصلی: علوم انسانی مجموعه علومی هستند که به توصیف، تبیین و تفسیر پدیدههای فردی و اجتماعی میپردازند، از آن جهت که انسانیاند. به عبارتی علوم انسانی، هر آن چه که به رفتار انسانی مربوط میشود را در بر میگیرد؛ و به عبارتی مطالعه روشمند در باب امور انسانی است، خ چکیده کامل
هدف/ سئوال اصلی: علوم انسانی مجموعه علومی هستند که به توصیف، تبیین و تفسیر پدیدههای فردی و اجتماعی میپردازند، از آن جهت که انسانیاند. به عبارتی علوم انسانی، هر آن چه که به رفتار انسانی مربوط میشود را در بر میگیرد؛ و به عبارتی مطالعه روشمند در باب امور انسانی است، خواه توصیفی، خواه توصیهای و خواه جهت دهنده باشد. هدف این پژوهش تعیین نقش معرفت دینی در توسعه و اعتلای علوم انسانی است و در پی پاسخ به این سوال است که معرفت دینی چه نقش در توسعه و اعتلای علوم انسانی دارد؟
روش پژوهش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی است و موضوع تحقیق از حیث روش، ماهیتاً کتابخانه ای است. ابزار مناسب برای جمع آوری داده در این پژوهش فیش، جدول، فرم ثبت، نگهداری، طبقه بندی و سپس بهره برداری از آنها بود.
یافتهها: در این مقاله به تحلیل نقش علم دینی در تحول علوم انسانی، دین و پیش فرض های علوم انسانی، تفاوت معنویت دینی با معنویت مدرن، نقش تعقل در تحول علوم انسانی، نقش دین در توسعه علوم انسانی در ایران و جهان پرداخته شده است.
بحث و نتیجهگیری: علوم انسانی، به پیمانه وسیعی از دین، ایدئولوژی، فلسفه، و به طور کلی فرهنگ تاثیر می پذیرد. هر چند معارف و باورهای دینی در سراسر فرایند علم نقش و حضور فعالی دارند، ولی بیش ترین حضور و نفوذ دین را می توان در پیش فرض ها، انگیزه ها و اهداف علوم انسانی یافت; علم، بسیاری از پیش فرض های بنیادی خود را از معارف و باورهای دینی اخذ می کند و انگیزه پژوهش و اهداف تحقیق نیز بیش تر به وسیله آن ها ساخته و توجیه می شوند.
پرونده مقاله
بازخوانی جایگاه زن مسلمان در جوامع اسلامی مورد توجه اندیشمندان مسلمانِ یک سده اخیر بوده است. مطالعات حوزه زنان در جوامع اسلامی حول محور چهار رویکرد کلی سنتی، احیاگرایانه، متجددانه و نواندیشانه صورت گرفته است. در این مقاله با مفروض قرار دادن نابسندگی سه رویکرد نخست در ار چکیده کامل
بازخوانی جایگاه زن مسلمان در جوامع اسلامی مورد توجه اندیشمندان مسلمانِ یک سده اخیر بوده است. مطالعات حوزه زنان در جوامع اسلامی حول محور چهار رویکرد کلی سنتی، احیاگرایانه، متجددانه و نواندیشانه صورت گرفته است. در این مقاله با مفروض قرار دادن نابسندگی سه رویکرد نخست در ارائه پاسخی در خور به نیازها و مطالبات فزاینده زنان مسلمان در دنیای امروز، تلاش شده نگرش نواندیشی دینی نسبت به مسأله زن مورد بررسی قرار گیرد. پرسشی که بدان پرداخته شده این است که سیما، هویت و حقوق زنان چه بازتابی در مبانی فکری- معرفتی نواندیشی دینی داشته است؟ فرض مقاله این است که نواندیشی دینی سیمایی انسانیتر از زن ارائه میدهد که در آن زن انسانی متفاوت، اما همپای مرد است و هیچ صفت فرودستی در او مشاهده نمیشود. در این مقاله سعی شده با در پیش گرفتن روشِ کیفی، با رجوع به اسناد موجود و بهرهگیری از شیوه توصیفی- تحلیلی، به کاوش در مبانی معرفتی نواندیشی دینی پرداخته شود. بررسی های انجام شده نشان میدهد که این رویکرد با خوانشی نوین از نصوص دینی بر پایه عقلانیت، عدالت، اخلاق، تاریخمندی و نگرش اجتهادی الگومحور، به ترسیم زن مسلمانی میپردازد که از کرامت و شأن انسانی والا و همکفو مردان و نیز حقوقی برابر با آن ها برخوردار است.
پرونده مقاله
بحث از جایگاه عقل در معارف الهی و بشری، از موضوعات پر چالش در محافل علمی دین پژوهان، فیلسوفان دین و مخصوصاً در میان پیروان ادیان است. نقش عقل در کسب معرفت، منجر به ایجاد فرقه ها و مکاتب و اندیشه های مختلف گردیده است. آنچه در این پژوهش مورد نظر است ارزیابی جایگاه عقل و ا چکیده کامل
بحث از جایگاه عقل در معارف الهی و بشری، از موضوعات پر چالش در محافل علمی دین پژوهان، فیلسوفان دین و مخصوصاً در میان پیروان ادیان است. نقش عقل در کسب معرفت، منجر به ایجاد فرقه ها و مکاتب و اندیشه های مختلف گردیده است. آنچه در این پژوهش مورد نظر است ارزیابی جایگاه عقل و ارزش آن در قرآن کریم است. آیا قرآن قائل به حجیت بی حدّ و حصر عقل است؟و یا قرآن پای عقل را چوبین دانسته و آن را نه تنها از ورود در مسائل دینی بلکه از اندیشیدن در حوزه مسائل و مشکلات بشری نیز منع می کند؟ آیا عقل تنها ابزاری در فهم دین است یا از جایگاه یک منبع قابل اتکاء برخوردار است؟ در جهان اسلام سه پاسخ در قالب مکاتب اعتزالی، اشعری و شیعی به پرسش های فوق داده شده است که به ترتیب منجر به ظاهرگرایان(اهل حدیث در اهل سنت و اخباریون شیعه)، عقل گروی اعتزالی و عقل گروی شیعی شده است. درجهان مسیحیت هم منجر به بروز تفکرات ایمان گرایانه افراطی و ایمان گرایی اعتدالی، و عقل گروی(انتقادی)اعتدالی و عقل گرایی حداکثری شده است. در این پژوهش به منظور یافتن پاسخ هایی مستدل برای این سؤالات و استخراج نظرات قرآن به آراء استاد مطهری مسلمانیْ اندیشمند مراجعه شده است. نظر مطهری ، برآمده از نگاه قرآنی درباره عقل این است که عقل، دارای مقام والایی است و می توان از آن بعنوان عقل مطهر یاد کرد؛که در قرآن هیچ ممنوعیتی برای کاربست عقل وجود ندارد بلکه عقل حجّت و سند محسوب می گردد.
پرونده مقاله
نوشتار حاضر در پی آن است تا به این مسئله پاسخ گوید که چه نسبتی میان معرفت آرمانی و معرفت دینی وجود دارد. برای این منظور مباحث گوناگون و پراکنده ملاصدرا در باب علم، عالم و معلوم در چارچوبی منظم بازسازی شده است. در این بازسازی منظم، علاوه بر این که جزئیات جدیدی از نظر ملا چکیده کامل
نوشتار حاضر در پی آن است تا به این مسئله پاسخ گوید که چه نسبتی میان معرفت آرمانی و معرفت دینی وجود دارد. برای این منظور مباحث گوناگون و پراکنده ملاصدرا در باب علم، عالم و معلوم در چارچوبی منظم بازسازی شده است. در این بازسازی منظم، علاوه بر این که جزئیات جدیدی از نظر ملاصدرا مطرح میشود، با نگاه جدیدی از ملاصدرا مواجه میشویم که نتیجه و حاصل بررسی علم، عالم و معلوم آرمانی از منظر اوست. به نظر میرسد او در این مباحث در پی نزدیک کردن معرفت فلسفی به معرفت دینی بوده و درنهایت این دو را دو روی یک سکه به شمار آورده است و با مباحثی که در این باره مطرح کرده ما را به استنباط این مطلب رهنمون نموده است که گوهر دین چیزی جز حکمت نیست و مابقی امور صرفاً صدفی جهت حفاظت از این گوهر گرانبها است.
پرونده مقاله
فخر رازی در اوایل حیات علمی خود سخت از نقش عقل در حوزه دین دفاع میکرد اما در دوران متأخر، بُرد عقل در حوزه الهیات را محدود دانسته و نقل و شهود را کارآمدترین ابزار می داند. او برهان، قرآن و عرفان و بهتعبیری دینداری و خردورزی را با هم قابل جمع میبیند و به جایگاه برتر ن چکیده کامل
فخر رازی در اوایل حیات علمی خود سخت از نقش عقل در حوزه دین دفاع میکرد اما در دوران متأخر، بُرد عقل در حوزه الهیات را محدود دانسته و نقل و شهود را کارآمدترین ابزار می داند. او برهان، قرآن و عرفان و بهتعبیری دینداری و خردورزی را با هم قابل جمع میبیند و به جایگاه برتر نقل و شهود اذعان می کند، فهم دین را بهوسیله عقل لازم و یکی از مهمترین کارکردهای عقل را فهم باورهای دینی و رفع تعارض و تناقض از مدعیات دینی می داند. تمام تعریف و تمجیدی که رازی از جایگاه خِرَد و خردورزی بهعمل می آورد، به همین کارکرد عقل برمیگردد. در این پژوهش با روش توصیفیـتحلیلی و انتقادی به ترسیم هندسه معرفت دینی رازی پرداخته و دیدگاه وی در باب جایگاه هر یک از اضلاع این شکل هندسی و چگونگی ترتّب آنها بر یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته و به این نتیجه میرسد که هندسه معرفت دینی وی مثلثی است که اضلاع آن را قرآن، عرفان و برهان تشکیل میدهد. عقل نقش مقدماتی و مبنایی برای حصول معرفت متعالی قرآنی و عرفانی دارد و کنار نهادن آن در هیچ مرحلهای موجّه نیست.
پرونده مقاله
تاریخینگری یکی از روشهای فیلسوفان غربی در بررسی متون دینی است که طی دهههای اخیر در میان روشنفکران مسلمان نیز رواج یافته است. در این نگرش، معرفت دینی تاریخمند تلقی شده و به هیچ وجه قابل تسری به زمانهای دیگر نیست؛ به تعبیر دیگر میان دورههای معرفتی نوعی گسست وجود دار چکیده کامل
تاریخینگری یکی از روشهای فیلسوفان غربی در بررسی متون دینی است که طی دهههای اخیر در میان روشنفکران مسلمان نیز رواج یافته است. در این نگرش، معرفت دینی تاریخمند تلقی شده و به هیچ وجه قابل تسری به زمانهای دیگر نیست؛ به تعبیر دیگر میان دورههای معرفتی نوعی گسست وجود دارد. بر همین اساس قرآن که متن اصلی مسلمانان محسوب میشود نیز همواره در معرض تفاسیر و برداشتهای مختلف قرار گرفته است اما هیچکدام از این خوانشها مطلق نیست بلکه هر فهمی از این متن تاریخمند بوده و تحت تأثیر زمینههای متن در دورههای زمانی متفاوتی شکل گرفته است. طرفداران این نگرش در دنیای اسلام، تأکید میکنند که قرآن یک محصول فرهنگی و مختص عصر نزول است و نمیتواند در زمانهای بعدی نیز یک متن مرجع قرار گیرد؛ بر این اساس، باید رویکرد جزماندیشانه نسبت به هر نوع معرفت دینی متخذ از قرآن را کنار نهاد و به قةرآن بهعنوان یک پدیده تاریخی نگریست. بررسی ادعاهای طرفداران این نگرش نشان میدهد که برخی مبانی تاریخینگری مخدوش و قابل نقد است و گرچه این رویکرد در برخی تعالیم دینی و بهویژه فقهی قابل پیگیری است، چراکه در تاریخ اندیشه اسلامی و روشهای فهم در متون دینی چنین سابقهای وجود دارد، اما نمیتوان آن را به همه آموزههای دینی تسری داد و با عینک تاریخی به همه تعالیم دینی نگریست.
پرونده مقاله
این نوشتار درپی به دست دادن نشانگرهای علم درمتون دینی اسلامی است. از این حیث در این نوشته به اصلی ترین منابع ومأخذ دینی یعنی قرآن(به عنوان سرمتن مقدس)ونهج البلاغه (پیرامتن) مراجعه شده است تا جهتگیری این منابع را در موضوع مورد بررسی مشخص نماید.افزون بر این،روایت عالما چکیده کامل
این نوشتار درپی به دست دادن نشانگرهای علم درمتون دینی اسلامی است. از این حیث در این نوشته به اصلی ترین منابع ومأخذ دینی یعنی قرآن(به عنوان سرمتن مقدس)ونهج البلاغه (پیرامتن) مراجعه شده است تا جهتگیری این منابع را در موضوع مورد بررسی مشخص نماید.افزون بر این،روایت عالمان و شارحان حقیقی این دو منبع شامل پیامبر(ص) و ائمه معصومان (ع) و سنت آنان(سنت نبوی – سنت علوی) ونیز قرائت مفسران و عالمان مسلمان از علم درقرآن کریم،نهج البلاغه وکلمات معصومان مورد کاوش و بررسی قرار گرفته است. قرآن کریم اصلی ترین منبع و مراجع اسلامی،حامل پیام هایی از سمت سوی خداوند تبارک تعالی به آدمی هستند که حجیتی تام دارند وحجیت دیگر منابع اسلامی ازاین منبع سیراب می شوند و پر پیدا است که بدون شناخت قرآن،شناخت اصول و فروع اسلام نیز میسر نیست.
پرونده مقاله
موضوع شناخت، ابزارهای آن و حجیت آنها از مهمترین و نخستین دغدغههای فکری متفکران دینی و غیر دینی بوده است.بحث رابطه عقل و دین و تاثیر ان بر معرفت وشناخت دینی انسان ، یکی از مهم ترین مسائل در حوزه دینداری و مذاهب است.حال باید به این موضوع توجه کرد که آیا اعتق چکیده کامل
موضوع شناخت، ابزارهای آن و حجیت آنها از مهمترین و نخستین دغدغههای فکری متفکران دینی و غیر دینی بوده است.بحث رابطه عقل و دین و تاثیر ان بر معرفت وشناخت دینی انسان ، یکی از مهم ترین مسائل در حوزه دینداری و مذاهب است.حال باید به این موضوع توجه کرد که آیا اعتقاد دینی ، عقلانی است یا غیر عقلانی که فقط باید به آن ایمان آورد ؟در تاریخ فلسفه دو دیدگاه در پاسخ به این سوال وجود دارد: یکی شناخت مبتنی بر عقل گرایی و دیگری شناخت مبتنی بر ایمان گرایی. دیدگاه نخست بر آنست که، حقیقت با یستی با استفاده از خرد و تحلیل و مبتنی بر واقعیتها باشد، گروه دوم اما؛ معتقد است که ایمان ضروری است و باورها میتوانند بدون وجود شواهد و یا عقل پذیرفته شوند.در این مقاله نخست از میان عقل گرایان به نقد دیدگاه کانت، ملاصدرا ، کلیفورد و از میان ایمان گرایان به نقد دیدگاه کوئیلو، کیرکگارد، اشو و پلانتینگا پرداخته شده است و سپس دیدگاه اسلام در باره رابطه عقل و دین مطرح و این نظریه مورد تاکید قرار گرفته است که در اسلام بطور کلی هماهنگی میان عقل و دین وجود دارد و ایمان گرایی به صورتی که در غرب مطرح است، قابل پذیرش نیست.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد