-
دسترسی آزاد مقاله
1 - بررسی زن ستیزی و زن ستایی در دیدگاه جامی (با تکیه بر لیلی و مجنون و سلامان و ابسال)
رقیه خدامی مهناز رمضانی زهره سرمداز گذشته تاکنون جایگاه و سیمای زن در ادبیات فارسی یکسان نبودهاست و در ادوار تاریخی مختلف، جلوهای از زن ستایی و زن ستیزی در آثار ادبی دیده میشود. جامی به عنوان یکی از شعرای دورۀ تیموریان در اشعار خود جلوههای متفاوتی از زن را مطرح نموده است. در این پژوهش با روش توصی چکیده کاملاز گذشته تاکنون جایگاه و سیمای زن در ادبیات فارسی یکسان نبودهاست و در ادوار تاریخی مختلف، جلوهای از زن ستایی و زن ستیزی در آثار ادبی دیده میشود. جامی به عنوان یکی از شعرای دورۀ تیموریان در اشعار خود جلوههای متفاوتی از زن را مطرح نموده است. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی دیدگاه متناقض نمای جامی دربارۀ سیمای زن در دو مثنوی لیلی و مجنون و سلامان و ابسال پرداخته می شود. هدف از این جستار، واکاوی زن ستایی (لیلی و مجنون) و زن ستیزی (سلامان و ابسال) در اشعار جامی است. بررسی سیمای زن در این دو مثنوی بیانگر دو دیدگاه متضاد در آثار جامی است چنان که در لیلی و مجنون تصویری مثبت از ویژگیهای زن چون تجلی روح الهی، خردمندی، وفاداری، پاکدامنی و ... ارائه نموده و در سلامان و ابسال، زن را موجودی فریبکار، ناقص عقل، وسیلۀ کامجویی مردان، بی وفا، کافر نعمت، بدخو و نادان معرفی کرده است. هر چند گاهی در لیلی و مجنون نیز به ندرت شاهد زن ستیزی از زبان بدگویان برضد لیلی هستیم؛ این امر میتواند هم به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دورۀ جامی و هم به دیدگاه شخصی او در ارتباط با زن ستیزی و زن ستایی از ارائه داستان و نمادسازی باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - مقایسه ی روایت های مشهور سلامان و ابسال(به ویژه سلامان و ابسال جامی و روایت حنین بن اسحاق)
سکینه نجاریاندر فایل اصل مقاله موجود است.در فایل اصل مقاله موجود است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - بررسی تطبیقی نمودهای گذر از آتش
مریم محمدزادهبررسی اساطیر ایرانی از سویی و مطالعة متون دینی و پهلوی از سوی دیگر نشانگر اجرای آزمون گذر از آتش در روزگاران کهن است، بنابراین می توان ردّ پا و نشانة برگزاری این آزمون را در کتاب مقدّس اوستا و متون پهلوی، از قبیل دینکرد، بندهشن، زادسپرم و... شناسایی کرد. علاوه بر این، ا چکیده کاملبررسی اساطیر ایرانی از سویی و مطالعة متون دینی و پهلوی از سوی دیگر نشانگر اجرای آزمون گذر از آتش در روزگاران کهن است، بنابراین می توان ردّ پا و نشانة برگزاری این آزمون را در کتاب مقدّس اوستا و متون پهلوی، از قبیل دینکرد، بندهشن، زادسپرم و... شناسایی کرد. علاوه بر این، این آزمون جایگاه ویژه ای در روایات ملّی، مذهبی و اساطیری ایران دارد، لذا در این نوشتار، ضمن بررسی نمودهای ملی، مذهبی و اساطیری گذر از آتش در قالب داستان هایی مانند ابراهیم (ع)، سلامان و ابسال، ویس و رامین، داستان زرتشت و اپیزود سیاوش و سودابه، اشتراکات و افتراقات این سه نمود را مطرح و به بیان این مسأله خواهیم پرداخت که چرا آتش نیکان و پاکان را نمی سوزاند؟ پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تمثیل در سلامان و ابسال جامی
فاطمه حیدری زینب نوری سرخنیتمثیل یکی از مهمترین انواع ادبی است که جایگاه والایی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است، با بررسی تمثیلات هر قوم می توان از طرز زندگی اجتماعی و میزان تمدن و تربیت آن جامعه آگاه شد. تمثیل از یکسو وابسته به انگیزه های گوینده و از سوی دیگر، وابسته به مقدار دانش، هد چکیده کاملتمثیل یکی از مهمترین انواع ادبی است که جایگاه والایی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است، با بررسی تمثیلات هر قوم می توان از طرز زندگی اجتماعی و میزان تمدن و تربیت آن جامعه آگاه شد. تمثیل از یکسو وابسته به انگیزه های گوینده و از سوی دیگر، وابسته به مقدار دانش، هدفمندی و آگاهی شنونده یا گیرنده است. تمثیل میکوشد بخشی از آگاهی را ملموس کند و برای توضیح و تبیین معنی به کار میرود و در خدمت ادبیات تعلیمی قرار میگیرد. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، تمثیل داستانی و ابزار وعناصر کاربرد آن در سلامان و ابسال جامی بررسی و نمودار بسامدی انواع فابل، پارابل ومحتوای تمثیلات ...ترسیم شده است. نتیجة این بررسی نشان داده، درسلامان و ابسال پارابل پرکاربردترین نوع تمثیل داستانی است و جامی از اساطیر ملی، تلمیحات تاریخی و مذهبی و حیوانات برای بیان تمثیلات خود سود جسته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - تحلیل ساختاری سلامان و ابسال جامی از منظر رمز و رازهای عرفانی
مهدی ابراهیمی حسینعلی کندی علی اصغر حلبیNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt: چکیده کاملNormal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman","serif";} >داستان سلامان و ابسال، به رغم بعضی مشابهتها با داستانهای کهن ایرانی، در اصل اسطورهای یونانی بودهاست که نخستین بار از طریق ترجمه از یونانی به عربی، به دست حنینبناسحق عبادی به شرق رسیدهاست، قصة مزبور، جنبة تمثیلی، فلسفی، رنگ یونانی و اسکندرانی دارد و به احتمال قوی، به افکار هرمسی و نحلة صابئین که هرمس را از پیامبران خود میدانند، مرتبط بودهاست، امّا بعدها، ابن سینا آن را به صورت قصّهای مکاشفهای و عرفانی درآورده؛ یعنی در حقیقت آن را بخشی از «حکمهالمشرقیّین» خود در مقابل فلسفه مشاء قراردادهاست، ابنطفیل با تصرّفاتی آن را به یک بحث فلسفی تبدیلکرده و بعد از او خواجه نصیرالدّین طوسی آن را در شرح اشارات شیخ، تفسیر و تأویل کردهاست، عبدالرّحمان جامی نیز همان اصل روایت حنینبناسحق را به فارسی به نظم درآوردهاست،این تحقیق تحلیلی و توصیـفی است که با استفـاده از اسناد کتابخـانهای،نگارنده به تحلیـل محتوای مطالب پرداخته است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - نقد و تحلیل قصّههای «حیّ بنیقظان» و «سلامان و ابسال» با روایت ابنسینا، جامی و ابن طفیل اندلسی
مهدی ابراهیمی حسینعلی کندی علی اصغر حلبیچکیده ابنسینا، جامی و ابن طفیل اندلسی با تأثیر از حنین بن اسحاق - علاوه بر آثار متنوّع خود- قالب قصّه را نیز برای تبیین اندیشههای مجرّد به کار بردهاند. دو قصّه حیّ بنیقظان و سلامان و ابسال با روایتهای متفاوت سه اندیشمند، متمایز با نمونههای مشابه؛ یعنی قصّههای چکیده کاملچکیده ابنسینا، جامی و ابن طفیل اندلسی با تأثیر از حنین بن اسحاق - علاوه بر آثار متنوّع خود- قالب قصّه را نیز برای تبیین اندیشههای مجرّد به کار بردهاند. دو قصّه حیّ بنیقظان و سلامان و ابسال با روایتهای متفاوت سه اندیشمند، متمایز با نمونههای مشابه؛ یعنی قصّههای عامیانه است. این قالب با شیوة بیان ویژه، مورد اعتنای اهل فلسفه واقع شده تا با بهرهگیری از ساختار قصّه، جهانبینی خود را به روش رمز و نماد و استعاره بازگو نمایند. سخن اصلی جستار حاضر این است که در روایت ابنسینا و جامی، جهان عین و ابژه مورد عنایت واقع نمیشود؛ چنان که زبان روایی این دو متضمن الگوهایی است که بر پایة آن، مفاهیم ویژهای از جمله عدم التفات به جهان پیرامون، بیاعتباری جهان مادی و اهمّیّت خلوت بر جلوت آشکارتر است. این شیوه جهانیبینی مجرّد، در گذرگاه تاریخ قابل شناسایی است. در زیست بوم ایرانی- با حوادث پیچیده و روابط اجتماعی خاص- نوعی اندیشه مجرّد باز تولید میشود که در قیاسی با نمونة غربی آن یعنی روایت ابن طفیل اندلسی، تفاوتهایی به چشم میخورد. در روایت اخیر جهان عین و ابژه نمود بیشتری دارد. پرونده مقاله