داستان سلامان و ابسال، به رغم بعضی مشابهت‌ها با داستان‌های کهن ایرانی، در اصل اسطوره‌ای یونانی بوده‌است که نخستین بار از طریق ترجمه از یونانی به عربی، به دست حنین‌بن‌اسحق عبادی به شرق رسیده‌است، قصة مزبور، جنبة تمثیلی، فلسفی، رنگ یونانی و اسکندرانی دارد و به احتمال قوی، به افکار هرمسی و نحلة صابئین که هرمس را از پیامبران خود می‌دانند، مرتبط بوده‌است، امّا بعدها، ابن سینا آن را به صورت قصّه‌ای مکاشفه‌ای و عرفانی درآورده؛ یعنی در حقیقت آن را بخشی از «حکمه‌المشرقیّین» خود در مقابل فلسفه‌ مشاء قرارداده‌است، ابن‌طفیل با تصرّفاتی آن را به یک بحث فلسفی تبدیل‌کرده‌ و بعد از او خواجه نصیر‌الدّین طوسی آن را در شرح اشارات شیخ، تفسیر و تأویل کرده‌است، عبدالرّحمان جامی نیز همان اصل روایت حنین‌بن‌اسحق را به فارسی به نظم درآورده‌است،این تحقیق تحلیلی و توصیـفی است که با استفـاده از اسناد کتابخـانه‌‌ای،نگارنده به تحلیـل محتوای مطالب پرداخته است" /> داستان سلامان و ابسال، به رغم بعضی مشابهت‌ها با داستان‌های کهن ایرانی، در اصل اسطوره‌ای یونانی بوده‌است که نخستین بار از طریق ترجمه از یونانی به عربی، به دست حنین‌بن‌اسحق عبادی به شرق رسیده‌است، قصة مزبور، جنبة تمثیلی، فلسفی، رنگ یونانی و اسکندرانی دارد و به احتمال قوی، به افکار هرمسی و نحلة صابئین که هرمس را از پیامبران خود می‌دانند، مرتبط بوده‌است، امّا بعدها، ابن سینا آن را به صورت قصّه‌ای مکاشفه‌ای و عرفانی درآورده؛ یعنی در حقیقت آن را بخشی از «حکمه‌المشرقیّین» خود در مقابل فلسفه‌ مشاء قرارداده‌است، ابن‌طفیل با تصرّفاتی آن را به یک بحث فلسفی تبدیل‌کرده‌ و بعد از او خواجه نصیر‌الدّین طوسی آن را در شرح اشارات شیخ، تفسیر و تأویل کرده‌است، عبدالرّحمان جامی نیز همان اصل روایت حنین‌بن‌اسحق را به فارسی به نظم درآورده‌است،این تحقیق تحلیلی و توصیـفی است که با استفـاده از اسناد کتابخـانه‌‌ای،نگارنده به تحلیـل محتوای مطالب پرداخته است" /> داستان سلامان و ابسال، به رغم بعضی مشابهت‌ها با داستان‌های کهن ایرانی، در اصل اسطوره‌ای یونانی بوده‌است که نخستین بار از طریق ترجمه از یونانی به عربی، به دست حنین‌بن‌اسحق عبادی به شرق رسیده‌است، قصة مزبور، جنبة تمثیلی، فلسفی، رنگ یونانی و اسکندرانی دارد و به احتمال قوی، به افکار هرمسی و نحلة صابئین که هرمس را از پیامبران خود می‌دانند، مرتبط بوده‌است، امّا بعدها، ابن سینا آن را به صورت قصّه‌ای مکاشفه‌ای و عرفانی درآورده؛ یعنی در حقیقت آن را بخشی از «حکمه‌المشرقیّین» خود در مقابل فلسفه‌ مشاء قرارداده‌است، ابن‌طفیل با تصرّفاتی آن را به یک بحث فلسفی تبدیل‌کرده‌ و بعد از او خواجه نصیر‌الدّین طوسی آن را در شرح اشارات شیخ، تفسیر و تأویل کرده‌است، عبدالرّحمان جامی نیز همان اصل روایت حنین‌بن‌اسحق را به فارسی به نظم درآورده‌است،این تحقیق تحلیلی و توصیـفی است که با استفـاده از اسناد کتابخـانه‌‌ای،نگارنده به تحلیـل محتوای مطالب پرداخته است"> داستان سلامان و ابسال، به رغم بعضی مشابهت‌ها با داستان‌های کهن ایرانی، در اصل اسطوره‌ای یونانی بوده‌است که نخستین بار از طریق ترجمه از یونانی به عربی، به دست حنین‌بن‌اسحق عبادی به شرق رسیده‌است، قصة مزبور، جنبة تمثیلی، فلسفی، رنگ یونانی و اسکندرانی دارد و به احتمال قوی، به افکار هرمسی و نحلة صابئین که هرمس را از پیامبران خود می‌دانند، مرتبط بوده‌است، امّا بعدها، ابن سینا آن را به صورت قصّه‌ای مکاشفه‌ای و عرفانی درآورده؛ یعنی در حقیقت آن را بخشی از «حکمه‌المشرقیّین» خود در مقابل فلسفه‌ مشاء قرارداده‌است، ابن‌طفیل با تصرّفاتی آن را به یک بحث فلسفی تبدیل‌کرده‌ و بعد از او خواجه نصیر‌الدّین طوسی آن را در شرح اشارات شیخ، تفسیر و تأویل کرده‌است، عبدالرّحمان جامی نیز همان اصل روایت حنین‌بن‌اسحق را به فارسی به نظم درآورده‌است،این تحقیق تحلیلی و توصیـفی است که با استفـاده از اسناد کتابخـانه‌‌ای،نگارنده به تحلیـل محتوای مطالب پرداخته است" />
  • صفحه اصلی
  • تحلیل‌ ساختاری سلامان و ابسال جامی از منظر رمز و رازهای عرفانی

اشتراک گذاری

آدرس مقاله


کد مقاله : ERFANP1498 بازدید : 45 صفحه: 0 - 0

نوع مقاله: پژوهشی