• فهرست مقالات داستان سیاوش

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بلاغت وصف در داستان سیاوش
        تورج عقدایی
        وصف یکی از ابزارهای موثر برای تصویر کردن چیستی و چگونگی اجزای هستی و زندگی اجتماعی است، هم بدان گونه که گوینده تجربه کرده است. وصف اگر چه با تمام گونه‌های شعر در پیوند است با نوع حماسی پیوندی عضوی و استوارتر دارد. به همین دلیل فردوسی در حماسه‌ خویش، از آن برای تجسم‌بخشی چکیده کامل
        وصف یکی از ابزارهای موثر برای تصویر کردن چیستی و چگونگی اجزای هستی و زندگی اجتماعی است، هم بدان گونه که گوینده تجربه کرده است. وصف اگر چه با تمام گونه‌های شعر در پیوند است با نوع حماسی پیوندی عضوی و استوارتر دارد. به همین دلیل فردوسی در حماسه‌ خویش، از آن برای تجسم‌بخشی و تصویر‌آفرینی، به فراوانی، بهره می‌گیرد. امّا در این مقاله هنر نمایی فردوسی در وصف‌ واقعیت، منحصراً در داستان سیاوش بررسی و ارزیابی شده است. خواهیم دید که حکیم فرزانه‌ توس از وصف هم در محور افقی و هم در محور عمودی داستان، استفاده می‌کند. بدین معنی که گاه با آوردن صفت‌های مناسب برای اشخاص و چیزها، ویژگی‌های بارز آن‌ها را بیان می‌کند و تجسم می‌بخشد و گاهی بدون استفاده از ترکیب‌های وصفی، با ارائه‌ تصویری دقیق از اشخاص، صحنه‌ها و چیزها، آن‌ها را باز می‌نماید. برای نشان دادن قدرت توصیفگری فردوسی، ابتدا به وصف‌های او از منظر دستور نگریسته و از آن پس به کارکرد وصف‌ در داستان پرداخته و کوشیده‌ایم نقش آن را در پیش‌برد روایت و تجسم بخشیدن به اندیشه‌های فردوسی، بیان کنیم. زیبایی‌شناسی وصف هم در داستان سیاوش وجهه‌ای برجسته دارد. وصف عناصر اشرافیت که جزئی از زندگی سیاوش و شخصیت‌های دیگر داستان است، یکی دیگر از مقوله‌های این مقاله است. داده‌های این مقاله با روش کیفی، تحلیل و توصیف و گزارش شده است. شماره‌های کنار بیت‌ها و یا اجزای ابیات، به شماره ابیات شاهنامه اشاره دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - از طرد تا حذف شدن سیاوش از منظر نشانه‌شناسی فرهنگی در شاهنامه فردوسی
        لیلا خزل دکتر فرهاد طهماسبی دکتر ساره زیرک
        نشانه‌شناسی فرهنگی مفهومی است که در پی گزینش عناصر فرهنگی به عنوان نخستین موضوعات مورد بررسی از سوی نشانه‌شناسان ایجاد شد. این دانش با بهره جستن از عناصر فرهنگی، فهم و درک بهتری از فرهنگ خود و دیگری ارائه می‌دهد. شاهنامه فردوسی از جمله متونی است که به واسطۀ برخورد با اق چکیده کامل
        نشانه‌شناسی فرهنگی مفهومی است که در پی گزینش عناصر فرهنگی به عنوان نخستین موضوعات مورد بررسی از سوی نشانه‌شناسان ایجاد شد. این دانش با بهره جستن از عناصر فرهنگی، فهم و درک بهتری از فرهنگ خود و دیگری ارائه می‌دهد. شاهنامه فردوسی از جمله متونی است که به واسطۀ برخورد با اقوام مختلف در زمرۀ متون چند فرهنگی است. از این رو تلاش می‌شود، در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی از طرد تا حذف شدن سیاوش در شاهنامه از منظر نشانه شناسی فرهنگی و تبیین جایگاه او از نظر خود و دیگری بررسی گردد. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چرا سیاوش در نزد خاندان خود نیز دیگری انگاشته می‌شود. و نیز هدف این پژوهش گسترش دامنۀ مطالعات نشانه‌شناسی فرهنگی و فراهم کردن ابزارهای تحلیلی و نظریه بنیاد در تحلیل متن است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که سیاوش نه تنها از دیدگاه تورانیان دیگری انگاشته شده؛ بلکه در درون کشور خود نیز از دیده نزدیک‌ترین کس به او (پدرش) فردی مساله ساز است و باید از مرکز حکومت دور گردد. و به نوعی او خودی دیگری محسوب می‌شود پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تحلیلی روانشناسانه از داستان سیاوش بر مبنای الگوی ساختار ذهن فروید
        محمدرضا روزبه کیانوش دانیاری
        آرای فروید در حوزۀ روانکاوی تأثیری شگرف بر هنر و ادبیات نهاد و موجب ظهور نقد روانشناسانه شد. نظریه‌های ناخودآگاه فردی و ساختار ذهن و روان انسان از برجسته ترین دستاوردهای فکری این متفکر بود. بر اساس این نظریه ها، ساختار ذهن انسان دارای سه بخش عمده است: نهاد، من و فرامن. چکیده کامل
        آرای فروید در حوزۀ روانکاوی تأثیری شگرف بر هنر و ادبیات نهاد و موجب ظهور نقد روانشناسانه شد. نظریه‌های ناخودآگاه فردی و ساختار ذهن و روان انسان از برجسته ترین دستاوردهای فکری این متفکر بود. بر اساس این نظریه ها، ساختار ذهن انسان دارای سه بخش عمده است: نهاد، من و فرامن. هرکدام از این بخش ها نیز مظهر بخشی از دنیای پیچیده ذهن و وجود آدمی هستند. شخصیت های اصلی داستان سیاوش قابلیت انطباق با این سه بخش را دارند و کنش های این سه می تواند از منظری تأویلی، معرّف کارکردهای اجزای ساختار ذهن باشد؛ سودابه مظهر نهاد، سیاوش معرّف فرامن و کاووس نمایندۀ من. از منظری دیگر می توان گرسیوز را معادل نهاد، سیاوش را مظهر فرامن و افراسیاب (و در بُعدی دیگر پیران) را نماینده من به شمار آورد. این پژوهش به تحلیل داستان سیاوش بر مبنای این رویکرد اختصاص دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تعبیر رؤیای سیاوش در شاهنامه از دیدگاه خواب‌گزاری سنتی و روان‌شناسی یونگ
        سیده زهرا صابری نیکو میرجلال الدین کزازی موسی پرنیان
        چکیده یکی از مشترکات بین ادبیات و روان‌شناسی بحث رؤیا و خواب‌گزاری است که مهم‌ترین یک‌سانی این دو در زبان نمادین شان است. در آثار متعدد ادبی و تاریخی ملل و اقوام مختلف، روایت رؤیاهایی را می‌بینیم که توسط خواب‌گزارانی تفسیر و تعبیر شده‌ و به‌وقوع پیوسته‌اند. شاهنامه نی چکیده کامل
        چکیده یکی از مشترکات بین ادبیات و روان‌شناسی بحث رؤیا و خواب‌گزاری است که مهم‌ترین یک‌سانی این دو در زبان نمادین شان است. در آثار متعدد ادبی و تاریخی ملل و اقوام مختلف، روایت رؤیاهایی را می‌بینیم که توسط خواب‌گزارانی تفسیر و تعبیر شده‌ و به‌وقوع پیوسته‌اند. شاهنامه نیز به عنوان یک اثر ادبی، خالی از این مقوله نیست و امر خواب‌گزاری، یکی از موارد تکرار شونده در این کتاب است. تا جایی که می‌توان از آن به عنوان یک بن‌مایه یاد کرد. این رؤیاها گاهی عیناً به وقوع می‌پیوندد، گاهی نیمی نمادین و نیمی حقیقی و گاه تماماً نمادین است. در این جستار، تعبیر رؤیای سیاوش در شاهنامه، از دو منظر خواب‌گزاری سنتی و مباحث ناخوداگاه فردی و جمعی یونگ مورد بررسی قرار گرفته و با تعبیر مد نظر روایت داستانی مقایسه شده است. روش تحقیق در این مقاله، تحلیل و مقایسه است یعنی در بخش خواب‌گزاری سنتی، تعبیر تک‌تک نمادهای آمده در رؤیا براساس کتاب‌های تعبیر خواب ایرانی و اسلامی گزارش می‌شود، اما در بخش تحلیل روان‌شناسی رؤیا، ابتدا با در نظر گرفتن زندگی، شخصیت و روحیات سیاوش و با نگاهی به روش تداعی آزاد یونگ، نمادهای رؤیای او تحلیل و در بخش پایانی نیز شباهت‌های ساختاری این رؤیا با اسطوره‌ای کهن بررسی شده ‌است. نتیجه این‌که نمادها در این رؤیا به‌گونه‌ای کامل و بسامان پرداخته شده و کنار هم قرار گرفته‌اند که در هر دو روی‌کرد تعبیر سنتی و کاوش روان‌شناختی، به پاسخی منطبق با روند طبیعی این داستان در شاهنامه می‌رسیم. پرونده مقاله