از طرد تا حذف شدن سیاوش از منظر نشانهشناسی فرهنگی در شاهنامه فردوسی
محورهای موضوعی : ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)لیلا خزل 1 , دکتر فرهاد طهماسبی 2 , دکتر ساره زیرک 3
1 - دانشجوی دکتری،گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات،تهران،ایران.
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات،تهران، ایران.
کلید واژه: داستان سیاوش, شاهنامۀ فردوسی, نشانهشناسی فرهنگی, خود و دیگری,
چکیده مقاله :
نشانهشناسی فرهنگی مفهومی است که در پی گزینش عناصر فرهنگی به عنوان نخستین موضوعات مورد بررسی از سوی نشانهشناسان ایجاد شد. این دانش با بهره جستن از عناصر فرهنگی، فهم و درک بهتری از فرهنگ خود و دیگری ارائه میدهد. شاهنامه فردوسی از جمله متونی است که به واسطۀ برخورد با اقوام مختلف در زمرۀ متون چند فرهنگی است. از این رو تلاش میشود، در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی از طرد تا حذف شدن سیاوش در شاهنامه از منظر نشانه شناسی فرهنگی و تبیین جایگاه او از نظر خود و دیگری بررسی گردد. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چرا سیاوش در نزد خاندان خود نیز دیگری انگاشته میشود. و نیز هدف این پژوهش گسترش دامنۀ مطالعات نشانهشناسی فرهنگی و فراهم کردن ابزارهای تحلیلی و نظریه بنیاد در تحلیل متن است. نتایج تحقیق نشان میدهد که سیاوش نه تنها از دیدگاه تورانیان دیگری انگاشته شده؛ بلکه در درون کشور خود نیز از دیده نزدیکترین کس به او (پدرش) فردی مساله ساز است و باید از مرکز حکومت دور گردد. و به نوعی او خودی دیگری محسوب میشود
The concept of cultural semiotics are existed by semioticians as the first concept that needed more consideration in cultural elements gathering respect. This knowledge provides deep understanding of ones and others culture by use of cultural elements. Shahname of Ferdosi is one of good examples between multi-cultural texts by dealing with different ethnic groups. So we try to consider the story rejection and expulsion of Siavash in cultural semiotic respect and his position from his and others point of views by descriptive and analytical methods in this study. This study wants to specify why Siavash is known among his family and also others as a stranger. We want to expand the scope of cultural semiotic studies and also use the analytical tools in related text. The results show that Siavash is known as a stranger not only between Tooranian (as others), but also in his home land. From the point of view of one of his relatives (his father), he is a problematic person and should stay away from government. In this respect he is known as others.
_||_