مبحث وجوب و امتناع سابق و لاحق بر موجودات، یکی از مباحث مهم و پر چالشی است که از دیرباز موضعگیری ها و دیدگاههای مختلفی میان اندیشمندان اسلامی ایجاد کرده است. مشهور متکلمان معتقدند علت هیچ گاه توان ضرورت بخشیدن به معلولش را ندارد. در مقابل، مشهور فلاسفهی اسلامی معتقدند چکیده کامل
مبحث وجوب و امتناع سابق و لاحق بر موجودات، یکی از مباحث مهم و پر چالشی است که از دیرباز موضعگیری ها و دیدگاههای مختلفی میان اندیشمندان اسلامی ایجاد کرده است. مشهور متکلمان معتقدند علت هیچ گاه توان ضرورت بخشیدن به معلولش را ندارد. در مقابل، مشهور فلاسفهی اسلامی معتقدند اصل ضرورت، اصل بدیهی است و بر این اساس، وجود معلول در فرض وجود داشتن علت تامهاش ضروری و تخلف ناپذیر است. در این مقاله سعی بر این است تا با روش توصیفی- تحلیلی ضمن توضیح انواع وجوب و امتناع در فلسفه، به تبیین وجوب و امتناع سابق و لاحق بر موجود از دیدگاه آیت الله جوادی آملی پرداخته شود.
پرونده مقاله
دریدا در تلاش برای ارائۀ یک خوانش دموکراتیک از قرآن آن را کتاب مهماننوازی و بخشودن بیقید و شرط نسبت به همۀ دیگریها معرفی مینماید، اما پیامبر(ص) را از این قاعده مهماننوازی و بخشودن بیقید و شرط مستثنی میداند. این خوانش دریدا تاکنون مورد بررسی تحلیلگران قرارنگرفته چکیده کامل
دریدا در تلاش برای ارائۀ یک خوانش دموکراتیک از قرآن آن را کتاب مهماننوازی و بخشودن بیقید و شرط نسبت به همۀ دیگریها معرفی مینماید، اما پیامبر(ص) را از این قاعده مهماننوازی و بخشودن بیقید و شرط مستثنی میداند. این خوانش دریدا تاکنون مورد بررسی تحلیلگران قرارنگرفته است. هدف این تحقیق بررسی چرایی این خوانش دریدا از قرآن و مستثنی دانستن پیامبر (ص) از آن است. در این روش توصیفی-تحلیلی- تطبیقی، مفاهیم مد نظر دریدا در متن قرآن مورد بررسی قرارگرفته و جایگاه شناختشناسانه پیامبر بر مبنای خود متن تحلیل شده است. در این راستا از خوانش هستی شناختی به متن قرآن استفاده شده که متن را مستقل از خواننده و نویسنده در نظر میگیرد. این خوانش قابل مقایسه با خوانش شالودهشکنانه دریدا است زیرا شالودهشکنی از دل این رویکرد هستیشناسانه به متن بیرون آمده است. در عین حال این روش خوانش بسیار با رویکرد قرآن به قرآن علامه طباطبایی شباهت دارد و مناسب قرآنپژوهی است. برای اطمینان از صحت علمی یافته های این تحلیل از تفسیر عالمانه آیت الله جوادی آملی بهره گرفته شده تا از تقلیل متن قران به متن ادبی صرف و همین طور تفسیر به رای جلوگیری شود. یافتههای این مطالعه نشاندهنده این امر بوده است که دریدا از شواهد بسیاری در متن که ناقض خوانش او است چشمپوشی نموده و در نتیجه عملکرد پیامبر(ص) را متضاد با قرآن یافته است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش، فهم دلالتهای حاکم بر برنامه درسی در رویکرد تعلیم و تربیت اسلامی به پدیده جهانیشدن از دیدگاه آیتالله جوادی آملی است. تربیت فراگیرانی با ذهنیتی جهانی و مبتنی بر رویکردهای اسلامی وظیفهای استراتژیک است که پیش روی مدیریت منابع انسانی در نهادهای آموزشی قرار دار چکیده کامل
هدف پژوهش، فهم دلالتهای حاکم بر برنامه درسی در رویکرد تعلیم و تربیت اسلامی به پدیده جهانیشدن از دیدگاه آیتالله جوادی آملی است. تربیت فراگیرانی با ذهنیتی جهانی و مبتنی بر رویکردهای اسلامی وظیفهای استراتژیک است که پیش روی مدیریت منابع انسانی در نهادهای آموزشی قرار دارد. روش پژوهش، تحلیل منطقی فرارونده و حوزه پژوهش اسناد، متون و منابع مرتبط با تعلیم و تربیت اسلامی و جهانیشدن بهطور عام و اسناد و منابع و آثار آیتالله جوادی آملی بهطور خاص بوده؛ که تمام متون مربوط به نظرات آیتالله جوادی آملی در حوزه تعلیم و تربیت و جهانیشدن بهصورت کل شمار و به روش نمونهگیری هدفمند موردمطالعه قرار گرفتند. مبتنی بر دیدگاه ایشان چهار نوع تعلیم و تربیت در عرصه نظامهای تعلیم و تربیتی با خروجی خاص هر یک از آنها قابل طرح است. همچنین از دو رویکرد الهی و الحادی در برنامه درسی در سطح جهان نامبرده شده که هر یک هدف، روش، محتوا و شیوه ارزشیابی خاصی دارد. توجه به برنامهریزیها، سیاستها، اهداف، محتوا، روشها، راهبردهای آموزشی و ارزشیابی در هر برنامه درسی از اهمیت ویژهای برخوردار است. ماهیت برنامه درسی با رویکرد الهی تحت تأثیر فلسفه و منابع ارزشمند دینی است که با توجه به عوامل ذکر شده، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
پرونده مقاله
تفسیر علمی که در عصر پستمدرنیسم دوران پختگی و کمال خود را تجربه میکند، افزون بر روششناسی خاص و معیارهای معتبر، به تناسب توسعه دانشهای بشری، به ویژه در حوزه فلسفه علم، نیازمند تبیین کنشهای تاثیرگذارترین دیدگاههای نوین فلسفه علم بر حوزه مبانی و قواعد این شیوه تفسیری چکیده کامل
تفسیر علمی که در عصر پستمدرنیسم دوران پختگی و کمال خود را تجربه میکند، افزون بر روششناسی خاص و معیارهای معتبر، به تناسب توسعه دانشهای بشری، به ویژه در حوزه فلسفه علم، نیازمند تبیین کنشهای تاثیرگذارترین دیدگاههای نوین فلسفه علم بر حوزه مبانی و قواعد این شیوه تفسیری است. دستاورد مقاله حاضر که به روش توصیفی، تحلیلی، انتقادی و تطبیقی نگارش یافته، پس از بررسی نقادانه نظریه رئالیسم انتقادی ایان باربور با محوریت مناظر آیتالله جوادی آملی، تبیین چیستی کنشها و میزان سازواری نظریه وی با مبانی و قواعد تفسیر علمی به شرح ذیل است:همعرض دانستن خداوند با سایر پدیدههای هستی، محدودسازی اصل علیّت در حدّ پدیدههای طبیعیت؛ تقدّم معرفت تجربی بر معرفت دینی؛ یکسانپنداری روششناسی علم با دین؛ اینکه هیچ نظریه نهایی را نمیتوان حقیقت غایی دانست و حقیقت نهایی هیچ چیز قابل درک نیست؛ شکاکیت و سفسطه به عنوان نتیجه منطقی نسبیت فهم؛ دیدگاههایی از ایان باربور است که در ناسازگاری با فلسفه دین و مبانی تفسیر علمی قرآن است؛ لیکن تلاش وی در تنشزدایی بین علم و دین که زمینه مساعد وحدت علم و دین را در غرب تمهید نموده، با مصالح دین و آموزههای قرآنی سازگار بوده، پذیرش واقعیات خارجی و جهانبینی علمی به عنوان واقعیتی مسلّم، معتبر و اطمینانبخش، مورد پذیرش فلسفه دین و سازگار با دیدگاه مفسران علمی قرآن مبنی بر جواز استناد قضایای طمأنینهبخش تجربی به قرآن در قالب استناد احتمالی است.
پرونده مقاله
نظریه علم دینی آیتالله جوادی آملی یکی از جدیترین نظریات حوزه معرفت و علمی است که در سالهای اخیر بیان شده است. صرفنظر از موافقت یا مخالفت با کل یا بعض اجزای این نظریه، هر کس در این حوزه فعالیت میکند ناچار است اطراف و اکناف آن را بررسی و تدقیق کند. نظریه علم دینی هم چکیده کامل
نظریه علم دینی آیتالله جوادی آملی یکی از جدیترین نظریات حوزه معرفت و علمی است که در سالهای اخیر بیان شده است. صرفنظر از موافقت یا مخالفت با کل یا بعض اجزای این نظریه، هر کس در این حوزه فعالیت میکند ناچار است اطراف و اکناف آن را بررسی و تدقیق کند. نظریه علم دینی هم نقص علم جدید را روشن میکند و هم پایههای علم دینی را مشخص مینماید. این نظریه سه پایه دارد: علم لزوماً مبانی فلسفی دارد، قوام و تمایز علوم به موضوعشان است و عقل از منابع دین و علم دینی است. آنچه مهم است و کمتر به آن توجه شده این نکته است که علیرغم نو و بدیع بودن این نظریه، بنیاد و پایههای آن ریشه در منظومه فکری علامه طباطبایی دارد. مقاله حاضر درصد تبین این مطلب و روشن کردن تأثیر علامه طباطبایی در نگرش استاد جوادی آملی است. بدین منظور ابتدا سه پایه نظریه مذکور تقریر میشود، سپس نسبت آن با مکتب فلسفی علامه سنجیده میشود اما نقد آن، جز در یک مورد، به نوشتاری دیگر واگذار میگردد.
پرونده مقاله
میدانیم که حالات نفسانی ازجمله گرایشات عاطفی، نقش مهمی را در فرآیندِ رفتارو اعمال جوانحی و جوارحی نوع بشری که هریک حامل حکمی اخلاقی هستند، ایفا مینماید. درحقیقت چنین ساختاری از حالات نفسانی و گرایشات عاطفی، اهرمی است محرک که منجر به نوعی برانگیختگی در انسان می شود و چکیده کامل
میدانیم که حالات نفسانی ازجمله گرایشات عاطفی، نقش مهمی را در فرآیندِ رفتارو اعمال جوانحی و جوارحی نوع بشری که هریک حامل حکمی اخلاقی هستند، ایفا مینماید. درحقیقت چنین ساختاری از حالات نفسانی و گرایشات عاطفی، اهرمی است محرک که منجر به نوعی برانگیختگی در انسان می شود و از قِبل چنین برانگیختگی، رفتاری ظهوریافته و حکمی اخلاقی صادر میشود. آنچه که به ضرس قاطع میتوان بیان کرد، این است که علامه جوادی آملی صرفِ باور و اعتقاد به یک گزاره را برای بروز رفتار و اعمال و همچنین صدور حکم اخلاقی کافی نمیداند و پای عواطف را به عنوان حالتی نفسانی نیز به این صحنه میکشاند؛ بنابراین اینکه در دائرهالمعارف فلسفی و اخلاقی ایشان عواطف به عنوان حصه ای از ساحت گرایشات و همچنین بینشها چگونه منجر به صدور احکام اخلاقی میگردند، پرسش اصلی این مقاله است که نگارنده با روشی توصیفی- تحلیلی سعی بر آن دارد تا با بررسی دقیق پیوند میان ساختار گرایشی با ساختار بینشی آدمی بر اساس مقدمات و ملزومات برگرفته از اندیشههای استاد جوادی آملی، نسبت هریک از مؤلفهها با یکدیگر را تا حد امکان تبیین نماید.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد