در این مقاله، جوابهای تقریباً کارای ( -کارای) مسائل بهینهسازی چندهدفه مورد بررسی قرار میگیرند. یک دسته از مهم ترین روشها برای حل مسائل چندهدفه، استفاده از تکنیکهای اسکالرسازی است. در این روشها یک مسأله تکهدفه متناظر با مسأله چندهدفه حل میشود و ارتباط بین جوابها چکیده کامل
در این مقاله، جوابهای تقریباً کارای ( -کارای) مسائل بهینهسازی چندهدفه مورد بررسی قرار میگیرند. یک دسته از مهم ترین روشها برای حل مسائل چندهدفه، استفاده از تکنیکهای اسکالرسازی است. در این روشها یک مسأله تکهدفه متناظر با مسأله چندهدفه حل میشود و ارتباط بین جوابهای بهینه مسألهی تکهدفه و جوابهای کارای (سره، ضعیف) مسألهی چندهدفه بررسی میشود. در این مقاله، ترکیبی از روشهای اسکالرسازی مقید اصلاح شده (modified constrained) و مقید انعطافپذیر (elastic constrained) در نظر گرفته میشود و با کمک آن شرایطی لازم و کافی برای تولید جوابهای تقریباً کارا (ضعیف، سره) ارائه خواهد شد. نتایج بدست آمده را با شرایط لازم و کافی حاصل از روشهای مقید اصلاح شده و مقید انعطافپذیر مقایسه میکنیم. قضایای ارائه شده بدون هیچ شرط تحدبی برای هر یک از توابع هدف در مسألهی بهینهسازی چندهدفه برقرار هستند. برخلاف بسیاری از روشهای قبلی، نتایج بدست آمده برای مسائل چندهدفه با فضای هدف بیکران نیز برقرار هستند.
پرونده مقاله
این مقاله به بررسی مسائل بهینه سازی چندهدفه استوار غیرمحدب/غیرهموار با محدودیت های مساوی و نامساوی نامعین می پردازد. ابتدا با به کارگیری بعضی ابزارهای پیشرفته آنالیز تغییراتی از قبیل اصل تخمین اکسترمال و قاعده جمع فازی ضعیف برای زیردیفرانسیل فرشه،یک شرط بهینگی لازم فاز چکیده کامل
این مقاله به بررسی مسائل بهینه سازی چندهدفه استوار غیرمحدب/غیرهموار با محدودیت های مساوی و نامساوی نامعین می پردازد. ابتدا با به کارگیری بعضی ابزارهای پیشرفته آنالیز تغییراتی از قبیل اصل تخمین اکسترمال و قاعده جمع فازی ضعیف برای زیردیفرانسیل فرشه،یک شرط بهینگی لازم فازی برای مسئله بهینه سازی چندهدفه غیرمحدب / غیرهموار را بدون هرگونه محدودیت به مفهوم زیردیفرانسیل فرشه بدست می آوردیم. سپس با بهره گیری از شرط بهینگی لازم فازی بدست آمده، نسخه غیرهموار قاعده فرما و همچنین فرمول های زیردیفرانسیل حدی برای یک خانواده نامتناهی از توابع غیرهموار، یک شرط بهینگی لازم برحسب زیردیفرانسیل حدی برای جواب های کارای استوار ضعیف مسئله مورد نظربدست میآوریم. بعلاوه، مثالی به منظورنشان دادناین شرط برای یک مسئله بهینه سازی چندهدفه نامعین شامل محدودیت های مساوی و نامساوی ارائه میگردد. در نهایت، شرایط کافی برای جواب های کارای استوار ضعیف و جواب های کارای استوار این مسائل، با ارائه مفاهیم جدید تحدب تعمیم یافته مورد بررسی قرار میگیرد.
پرونده مقاله
یک برنامهی ریاضی باقیود تعادلی یکی از مسائل بهینهسازی است که قیود آن برای مدلسازی تعادلهای معینی در کاربردهای علوم مهندسی و اقتصاد مورد استفاده قرار میگیرد. هدف ما در این مقاله بررسی شرایط لازم بهینگی و بدست آوردن دوگان ولف برای این گونه مسائل است. برای این منظور ی چکیده کامل
یک برنامهی ریاضی باقیود تعادلی یکی از مسائل بهینهسازی است که قیود آن برای مدلسازی تعادلهای معینی در کاربردهای علوم مهندسی و اقتصاد مورد استفاده قرار میگیرد. هدف ما در این مقاله بررسی شرایط لازم بهینگی و بدست آوردن دوگان ولف برای این گونه مسائل است. برای این منظور یک مسالهی بهینهسازی با قیود تعادلی را در حالت ناهموار و غیرمحدب در نظر گرفته و فرض میکنیم توابعی که در مساله وجود دارند الزاما مشتقپذیر و یا محدب نیستند. به کمک مفهوم محدبکنندهها که تعمیمی از زیردیفرانسیلها هستند، مفاهیم ایستایی تعمیم یافته، تحدب تعمیم یافته و برخی از توصیفهای قیدی را برای اینگونه از مسائل تعریف میکنیم. مسالهی دوگان وُلف را برای یک مسالهی بهینهسازی با قیود تعادلی معرفی میکنیم و برای این مساله با استفاده از مفهوم محدبکنندهها، قضایای دوگانگی ضعیف و دوگانگی قوی را بیان و اثبات میکنیم.
پرونده مقاله
هدف از این مطالعه مدلسازی ساختاری تفسیری عوامل مؤثر بر بهینگی زنجیره تأمین در صنعت برق است. مطالعه حاضر با استفاده از روش ترکیبی، یک رهیافت کیفی-کمی را برای تدوین و اعتباریابی مدل عوامل مؤثر بر بهینگی زنجیره تأمین از دیدگاه نخبگان صنعت برق ارائه میکند. در راستای تدوین چکیده کامل
هدف از این مطالعه مدلسازی ساختاری تفسیری عوامل مؤثر بر بهینگی زنجیره تأمین در صنعت برق است. مطالعه حاضر با استفاده از روش ترکیبی، یک رهیافت کیفی-کمی را برای تدوین و اعتباریابی مدل عوامل مؤثر بر بهینگی زنجیره تأمین از دیدگاه نخبگان صنعت برق ارائه میکند. در راستای تدوین و شناسایی عوامل بهینگی، از تحلیل مضمون و شبکه مضمونها با استفاده از نرمافزار نویو برای تشکیل شبکه مضامین، الگوی کیفی عوامل مؤثر بر بهینگی زنجیره تأمین طراحی شد. برای تدوین الگوی اولیه عوامل مؤثر بر بهینگی زنجیره تأمین، تعداد 23 نفر از خبرگان و متخصصان صنعت برق با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی برای تجزیهوتحلیل دادهها و اعتبارسنجی عوامل مؤثر بر بهینگی زنجیره تأمین از روش کیفی، از روش مدلسازی ساختاری تفسیری ISMو تحلیل MICMAC استفاده شد. نتایج نشان داد که چارچوب اولیه الگوی کیفی بهینگی زنجیره تأمین در صنعت برق دارای شش بعد است که عبارتند از: عملکرد زنجیره تأمین، مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت ریسک زنجیره تأمین، مدیریت کیفیت زنجیره تأمین، تولید و عملیات و پایداری زنجیره تأمین. در گراف ISM، متغیرها در چهارده سطح مختلف طبقهبندی شدند که در بالاترین سطح مدل عوامل "سازمان"و "راهبردها" و در پایینترین سطح "رضایتمندی مشتری" قرار گرفت. پس از تحلیل MICMAC متغیرها در سه گروه متغیرهای مستقل با یازده متغیر، متصل با چهار متغیر و وابسته با ده متغیر قرار گرفتند و هیچ متغیری در گروه متغیرهای خودگردان قرار نگرفت.
پرونده مقاله
نگرش اقتصادی به مسأله ازدواج نشان میدهد بهینگی در تشکیل خانواده در شرایطی تحقق مییابد که میزان علاقه مرد به خود و همسرش یکسان باشد تا به تبع آن منابع داخل خانوار به طرز برابر توزیع شود. بر این اساس، هدف مقاله بررسی صحت و اعتبار این موضوع در قالب الگویی نظری و ارائه شو چکیده کامل
نگرش اقتصادی به مسأله ازدواج نشان میدهد بهینگی در تشکیل خانواده در شرایطی تحقق مییابد که میزان علاقه مرد به خود و همسرش یکسان باشد تا به تبع آن منابع داخل خانوار به طرز برابر توزیع شود. بر این اساس، هدف مقاله بررسی صحت و اعتبار این موضوع در قالب الگویی نظری و ارائه شواهد تجربی است. این پژوهش که بر اساس مطالعهای میدانی و با استفاده از پرسشنامه و جامعه آماری شامل 415 مرد متأهل ساکن شهر تهران اجرا شد، نشان داد بیشتر بودن درآمد زنان، عاملی در جهت نزدیک شدن به بهینگی در ازدواج است؛ اما سن و سطح آموزش آنها اثری متضاد دارد. همچنین تعداد فرزند، میزان مشابه بودن سلایق زوجین و سطح آموزش مردان اثر مثبتی بر نیل به بهینگی دارند. بنابراین، ازدواجی به شرایط بهینگی نزدیکتر است که در آن تفوق سطح آموزش مرد بر زن بیشتر باشد، در سنین پایینتر اتفاق بیفتد، تعداد فرزندان و درجه تفاهم زوجین بیشتر باشد.
پرونده مقاله
فرایند حذف، ناظر بر فرایندی است که طی آن یک واحد از زنجیرۀ گفتار کاسته می شود. حذف یک واج غالباً در آغاز، میان و یا پایان واژه روی می دهد.حذف کامل عناصر آوایی، اعم از همخوان و واکه، یکی از رایج ترین پدیدهها در زبان های دنیا است. با توجه به اهمیّت این موضوع ، پژوهش حا چکیده کامل
فرایند حذف، ناظر بر فرایندی است که طی آن یک واحد از زنجیرۀ گفتار کاسته می شود. حذف یک واج غالباً در آغاز، میان و یا پایان واژه روی می دهد.حذف کامل عناصر آوایی، اعم از همخوان و واکه، یکی از رایج ترین پدیدهها در زبان های دنیا است. با توجه به اهمیّت این موضوع ، پژوهش حاضر با هدف تحلیل و توصیف این فرایند در گویش بختیاری منطقۀ جغرافیایی ایذه به نگارش درآمده است. گردآوری دادههای زبانی به روش میدانی صورت گرفته، سپس این دادهها به شیوۀ توصیفی- تحلیلی بررسی شدهاند. بدین منظور، سی ساعت از مکالمات گروهی پانزده نفر از گویشوران بومی در گروه سنّی شصت تا هفتاد سال ضبط گردید. پس از آن، داده های زبانی استخراج، دسته بندی و آوانویسی شدند. با بررسی داده ها در چارچوب نظریۀ بهینگی، مهم ترین محدودیت های حاکم بر صورت های بهینه، در طی عملکرد فرایند حذف در گویش بختیاری مشخص شده است. بررسی ها نشان می دهد، در طی عملکرد فرایند حذف، صورتهای بهینه در گویش بختیاری با رعایت شرایط محدودیت نشان داری و دریافت کمترین جریمه از محدودیت پایایی در سطح برونداد، برگزیده شدهاند و به این ترتیب در این گویش محدودیت های نشان داری که در تعیین برونداد بهینه نقش اساسی دارند، در سلسله مراتب محدودیت ها بر دیگر محدودیت ها تسلّط دارند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، تلاشی است در جهت بررسی واژهبستها و حذف همخوانهای پایانی واژ – واجی گویش تاتی تاکستان در چارچوب نظریۀ بهینگی. منظور از فرایندهای واژ- واجی آن دسته از تغییرات واجی است که در بافتی صرفی، یعنی در مرز بین تکواژها ایجاد میشود و انگیزه آوایی دارد. روش پژو چکیده کامل
پژوهش حاضر، تلاشی است در جهت بررسی واژهبستها و حذف همخوانهای پایانی واژ – واجی گویش تاتی تاکستان در چارچوب نظریۀ بهینگی. منظور از فرایندهای واژ- واجی آن دسته از تغییرات واجی است که در بافتی صرفی، یعنی در مرز بین تکواژها ایجاد میشود و انگیزه آوایی دارد. روش پژوهش بهصورت تحلیلی بوده و دادههای پژوهش از کتابهای تاتی، رادیو و شبکههای محلی گردآوری شدهاند. متغیرهای زبانی بر اساس نوع فرایندهای آوایی و واژگانی دخیل مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش بر آنیم تا به واکاوی چگونگی عملکرد فرایندهای واژ- واجی از دیدگاه بهینگی در واژهبستها و حذف همخوانهای پایانی گویش تاتی بپردازیم. نهایتاً، بر اساس دادههای موجود به این نتیجه دست یافتیم که در این زبان گاهی فرایند حذف و گاهی درج در مرز تکواژی رخ میدهد و این امر نشاندهندهی همنوایی یا همان دسیسۀ واجی است و در واقع نشان میدهد که مرتبه بندی محدودیتهای جهانی در گویش تاتی تاکستان صادق بوده و محدودیتهای موجود در این گویش با محدودیتهای جهانی همسو است. پژوهش حاضر به پیکره دانش زبانیِ زبان شناسان در مورد گویش تاتی افزوده و پژوهشگران را در شناخت هرچه بیشتر فرایندهای واژ- واجی گویش تاتی و تطابق آن با جهانیهای این حوزه یاری میرساند.
پرونده مقاله
هدف از نگارش این مقاله، توصیف و تحلیل چند فرایند واجی پربسامد در گویش دزفولی و مقایسۀ آنها با فارسی معیار در چارچوب نظریۀ بهینگی است که در واجشناسی نظریهای نوبنیان و یکی از رویکردهای محدودیت- بنیاد است. تحقیق حاضر به شیوۀ توصیفی- تحلیلی انجامگرفته و در گردآوری نمونه چکیده کامل
هدف از نگارش این مقاله، توصیف و تحلیل چند فرایند واجی پربسامد در گویش دزفولی و مقایسۀ آنها با فارسی معیار در چارچوب نظریۀ بهینگی است که در واجشناسی نظریهای نوبنیان و یکی از رویکردهای محدودیت- بنیاد است. تحقیق حاضر به شیوۀ توصیفی- تحلیلی انجامگرفته و در گردآوری نمونهها و دادهها از روش میدانی استفادهشده است. بدین منظور، پانزده ساعت از مکالمۀ عادی گویشورانِ شرکتکننده با میانگین سنی سی تا پنجاهوپنج سال، ضبط و سپس دادهها آوانویسی و دستهبندیشده است. از فعالترین فرایندهای موجود در این گویش، فرایند هماهنگی واکهای، ناهمگونی و حذف، مورد مطالعه قرارگرفته است. در چارچوب اصول واجشناسی بهینگی، در قالب تعارضها، محدودیتهای نشانداری، به کشف روابط موجود بین آنها پرداخته و به ترتیب در بهینه شدن و تعیین سلسلهمراتب محدودیتهای موجود در این گویش مشخصشده است. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که، حداکثر محدودیتهای نشانداری بهصورت بهینه در گویش دزفولی دیده میشود و در مقایسه با فارسی معیار، محدودیتهای پایایی در سلسهمراتب محدودیتها بر بقیۀ نمونهها تسلط دارند. در این گویش فرایندهای حذف و همگونی دارای بیشترین بسامد است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر بهعنوان مطالعه ای توصیفی-تحلیلی با هدف بررسی مهمترین فرایندهای واجی لهجۀ گلپایگانی در چارچوب نظریۀ بهینگی به نگارش درآمدهاست. در این پژوهش گونۀ معیار زبان فارسی که توسط گویندگان خبر در رسانۀ ملی بهکار میرود، بهعنوان صورت درونداد و لهجۀ گلپایگانی بهعنو چکیده کامل
پژوهش حاضر بهعنوان مطالعه ای توصیفی-تحلیلی با هدف بررسی مهمترین فرایندهای واجی لهجۀ گلپایگانی در چارچوب نظریۀ بهینگی به نگارش درآمدهاست. در این پژوهش گونۀ معیار زبان فارسی که توسط گویندگان خبر در رسانۀ ملی بهکار میرود، بهعنوان صورت درونداد و لهجۀ گلپایگانی بهعنوان یکی از لهجههای فارسی معیار، برونداد لحاظ شدهاست. با توجه به تنوع تلفظ در روستاها و مناطق مختلف این شهرستان، در این پژوهش تنها لهجۀ منطقۀ شهرنشینی و مرکزی گلپایگان بررسی شدهاست. دادههای بررسی در این پژوهش توسط نگارنده که گویشور لهجۀ گلپایگانی است، از گفتار روزمرۀ گویشوران این لهجه گردآوری شدهاست. نتایج این بررسی نشان میدهد پررخدادترین فرایندهای واجی در این لهجه، تضعیف، هماهنگی واکهای، ناهمگونی واکهای و قلب میباشد و از میان انواع فرایند تضعیف، سایشیشدگی و ناسودهشدگی از دیگر انواع تضعیف بیشتر وجود دارد. همچنین در چارچوب نظریۀ بهینگی، محدودیتهای حاکم بر صورتهای بهینه، اغلب از دستۀ محدودیتهای نشانداری هستند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش پیشِ رو توصیف و تحلیل برخی از فرایندهای واجی تضعیف با رویکرد بهینگی در گویش سیستانی است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی‎- تحلیلی است. به این منظور، ده گویشور مرد، مسن، کم‎سواد و روستایی به صورت تصادفی انتخاب شدند و داده‎های زبانی با استفاد چکیده کامل
هدف پژوهش پیشِ رو توصیف و تحلیل برخی از فرایندهای واجی تضعیف با رویکرد بهینگی در گویش سیستانی است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی‎- تحلیلی است. به این منظور، ده گویشور مرد، مسن، کم‎سواد و روستایی به صورت تصادفی انتخاب شدند و داده‎های زبانی با استفاده از ضبط گفتار آزاد و مصاحبه و منابع کتابخانه‎ای موجود جمعآوری شد. سپس، دادههای مورد نظر، از جملههای ضبطشده استخراج و براساس الفبای دستگاه آوایی بین‎المللی آوانگاری شدند و فرایندهای واجی تضعیف در گویش سیستانی طبقه‎بندی گردیدند. در گام بعدی، محدودیت های بهکاررفته در پیکرۀ زبانی براساس واجشناسی بهینگی استخراج شدند. در نهایت، محدودیت‎های استخراج‎شده از هر فرایند واجی در جداول مخصوص نظریۀ بهینگی توصیف و تحلیل شدند. براساس تحلیل‎های انجامشده می‎توان نتیجه گرفت که فرایند واجی تضعیف در گویش سیستانی در چارچوب نظریۀ بهینگی قابل تحلیل و تبیین است و این که بیشترین محدودیت‎های پایایی که در این گویش نقض می شود، محدودیت ضد حذف (MAX) و محدودیت همانندی، مختصه‎های جایگاه و شیوۀ تولید IDENT(place & manner) هستند. همین‎ طور وجود خوشۀ همخوانی و وجود پایانه در این گویش، ساخت نشاندار تولید می‎کند.
پرونده مقاله
لهجۀ خوزستانی یا جنوبی که به لهجۀ آبادانی معروف است، یکی از لهجه های زبان فارسی است که کم تر از دیدگاه علمی و زبانشناختی به آن پرداخته شده است. این پژوهش در نظر دارد تا با روش میدانی و در قالب چارچوب بهینگی و با بهره گیری از محدودیت هایی که ناظر بر این انگاره می باشند، چکیده کامل
لهجۀ خوزستانی یا جنوبی که به لهجۀ آبادانی معروف است، یکی از لهجه های زبان فارسی است که کم تر از دیدگاه علمی و زبانشناختی به آن پرداخته شده است. این پژوهش در نظر دارد تا با روش میدانی و در قالب چارچوب بهینگی و با بهره گیری از محدودیت هایی که ناظر بر این انگاره می باشند، به توضیح و تبیین چگونگی تبدیل واکۀ /e/ به /i/ در نتیجۀ همگونی پسرو با واکه ی پیشین /i/ و تبدیل /e/ به /u/ در اثر همگونی پسرو با واکۀ پسین /u/، در افعال امری و مضارع مبتدا به /be/ در این لهجه بپردازد. این تغییرات واجی در برخی از موقعیت ها رخ نمی دهند. محدودیت های وضع شده در نظریۀ بهینگی برآنند تا دلیل عدم رخداد همیشگی این تغییرات را توجیه نمایند. یافته های این پژوهش نشان می دهند که اولین همخوان بعد از /be/ در افعال امری و مضارع مبتدا به /be/، یعنی همخوان آغازین هجای دوم، در همگونی یا عدم همگونی واکۀ /e/ با واکۀ پیشین یا پسین بعد از خود نقشی تعیین کننده دارد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد