-
دسترسی آزاد مقاله
1 - کاربرد تکنیک زمینآمار در پیشبینی تغییرات مکانی بافت خاک (مطالعه موردی: دشت فراهان- استان مرکزی)
علی افضلی جواد وروانی رضا جعفرنیادر این پژوهش، به بررسی تغییرات مکانی بافت خاک در دشت فراهان استان مرکزی، با استفاده از روش زمینآمار کریجینگ پرداخته شد. ابتدا دادههای 54 نمونه خاک از منطقه مطالعاتی تهیه شد. سپس آمارههای توصیفی برای دادهها با استفاده از تحلیلگر زمینآمار نرمافزار ArcGIS 10.3 تعیین چکیده کاملدر این پژوهش، به بررسی تغییرات مکانی بافت خاک در دشت فراهان استان مرکزی، با استفاده از روش زمینآمار کریجینگ پرداخته شد. ابتدا دادههای 54 نمونه خاک از منطقه مطالعاتی تهیه شد. سپس آمارههای توصیفی برای دادهها با استفاده از تحلیلگر زمینآمار نرمافزار ArcGIS 10.3 تعیین گردید. سپس به منظور نمایش تغییرات مکانی، از روش کریجینگ استفاده شد. با توجه به نتایج شاخصهای ارزیابی، مدل کریجینگ از کارایی قابل قبولی در پهنهبندی تغییرات خصوصیات فیزیکی خاک برخوردار بود. بطوری که مقادیر شاخصهای ارزیابی نزدیک به یک میباشند. از طرفی شدت همبستگی مکانی بالا بود و در همه مدلها کمتر از 25/0 بدست آمد. طبق نتایج، ویژگیهای ذاتی خاک، اقلیم و کاربری اراضی در تغییرات بافت خاک دشت فراهان موثر بودند که در این میان، توجه به نوع کاربری در مطالعات خاک و پی پروژههای عمرانی مهمتر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - ارزیابی کارآیی مدل های فرکتالی در برآورد پارامترهای هیدرولیکی خاک و رابطه بین بُعد فرکتالی منحنی رطوبتی با این پارامترها
شیوا محمدیان خراسانی مهدی همایی ابراهیم پذیراروابط آب و خاک به قدری پیچیده هستند که پیشرفتهترین مدلهای ریاضی نیز به سختی قادر به شبیهسازی دقیق آنها میباشند. منحنی رطوبتی و هدایتهیدرولیکی غیراشباع، از جمله عوامل مهم در بررسی حرکت آب در خاک هستند. بهعلت تغییرپذیری بالا و پیچیدگی خاک، بدست آوردن ویژگیهای هیدرولیکی خا چکیده کاملروابط آب و خاک به قدری پیچیده هستند که پیشرفتهترین مدلهای ریاضی نیز به سختی قادر به شبیهسازی دقیق آنها میباشند. منحنی رطوبتی و هدایتهیدرولیکی غیراشباع، از جمله عوامل مهم در بررسی حرکت آب در خاک هستند. بهعلت تغییرپذیری بالا و پیچیدگی خاک، بدست آوردن ویژگیهای هیدرولیکی خاکبهطور مستقیم دشوار، وقتگیر و هزینهبر بوده و بنابراین لازم است با استفاده از روشهای غیرمستقیم تخمین زده شوند. هدف از این پژوهش، تعیین بُعد فرکتالیمنحنی رطوبتی خاک با استفاده از مدلهای فرکتالی و بررسی رابطه بین بُعد فرکتالی منحنی رطوبتی با پارامترهای هیدرولیکی، درصد رس، سیلت و شن خاک در یکپهنه گسترده بود. بدین منظور، 40 نمونه خاک با بافتهای مختلف از چهار منطقه کرج، قزوین، ایوانکی و کرمانشاه گردآوری و توزیع اندازه ذرات، جرم ویژه ظاهری،کربن آلی، شوری، pH و رطوبت آن ها در مکشهای مختلف اندازهگیری گردید. سپس پارامترهای مدل نگهداشت van Genuchten و مدلهای فرکتالی Tyler-Wheatcraft و Rieu-Sposito برای توزیع اندازه ذرات خاک محاسبه شد. نتایج نشان داد که مدل نگهداشت van Genuchten رفتاری فرکتالی داشته و با استفاده ازمدلهای فرکتالی میتوان پارامترهای آن را بهصورتی کمّی بیان کرد. همچنین نتایج نشان داد که هر چه مقدار شن در خاک افزایش یابد، بُعد فرکتالی کاهش مییابد،لیکن درصد رس با بُعد فرکتالی مدل Tyler-Wheatcraft رابطهای مستقیم و خطی دارد. نتایج همچنین نشان داد که با افزایش مقدار رس در خاکهای مورد مطالعه،مقدار بُعد فرکتالی مدل Tyler-Wheatcraft ( Dm ( افزایش و با افزایش مقدار شن، بُعد فرکتالی مدل Tyler-Wheatcraft ( Dm ( کاهش مییابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تحلیل اثر رگبارهای متوالی بر ویژگیهای خاک، تولید رواناب سطحی و هدررفت خاک در خاکهای با پایداری متفاوت در کرتهای کوچک
علی رضا واعظی حسین بیات سعید رحمتیآگاهی از تغییرات زمانی ویژگیهای خاک در هر رخداد طی بارش های متوالی برای تعیین دوره بحرانی که خاک حساس به فرآیندهای فرسایشی می شود، بسیار حائز اهمیت است. این پژوهش بهمنظور بررسی اثر رگبارهای متوالی بر تغییر ویژگیهای خاک، تولید رواناب سطحی و هدررفت خاک در 18 نوع خاک مخ چکیده کاملآگاهی از تغییرات زمانی ویژگیهای خاک در هر رخداد طی بارش های متوالی برای تعیین دوره بحرانی که خاک حساس به فرآیندهای فرسایشی می شود، بسیار حائز اهمیت است. این پژوهش بهمنظور بررسی اثر رگبارهای متوالی بر تغییر ویژگیهای خاک، تولید رواناب سطحی و هدررفت خاک در 18 نوع خاک مختلف با اندازه خاکدانه یکسان (با قطر بین 4 و 6 میلیمتر)، انجام گرفت. آزمایش در کرتهای فرسایشی کوچک با طول 80 سانتی متر و عرض 60 سانتی متر با شیب 9 درصد طی هفت رگبار متوالی شبیه سازی شده با شدت 85 میلی متر بر ساعت و تداوم 30 دقیقه با فواصل پنج روز اجرا شد. نتایج نشان داد که تفاوتی معنیدار بین خاکها از نظر جرم مخصوص ظاهری، نگهداشت آب، تولید رواناب و هدررفت خاک بهوجود آمد (001/0>p). در رخداد رگبار اولیه بهدلیل فراوانی زیاد خاکدانههای پایدار و پایین بودن رطوبت پیشین خاکها، پایین ترین مقدار رواناب (4/14 میلی متر) و هدررفت خاک (792 گرم بر مترمربع) مشاهده شد. در رخداد رگبارهای متوالی بعدی گرچه تغییرات زیاد در نگهداشت آب در خاک مشاهده نشد، اما افزایش جرم مخصوص ظاهری خاک همچنان آشکار بود. روابطی معنی دار بین هدررفت خاک (58/0= 2R) و جرم مخصوص ظاهری خاک و نیز رطوبت پیشین خاک (75/0= 2R) وجود داشت. این پژوهش نشان داد که آگاهی از تغییرات جرم مخصوص ظاهری خاک و رطوبت پیشین خاک در رخدادهای باران طی سال میتواند در پیشبینی فرسایش خاک رخداد طی رگبارهای متوالی در یک منطقه مؤثر واقع شود. بهطور کلی تغییرات ویژگیهای فیزیکی خاک در هر رخداد نقشی مهم در افزایش حساسیت خاک به فرسایش طی رگبارهای متوالی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - پیشبینی بافت خاک با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی
علی محمدی ترکاشوند الناز خانباباخانی محمدعلی محمودیبافت خاک یکی از مهم ترین ویژگیهای خاک است که بر روی بسیاری از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مانند ظرفیت نگهداری آب، ظرفیت تبادل کاتیونی، حاصلخیزی خاک و تهویه خاک اثر می گذارد. امروزه از فناوری هوش مصنوعی مانند شبکه های عصبی و عصبی فازی برای حل مسائل مربوط به مدل سازی سیستم چکیده کاملبافت خاک یکی از مهم ترین ویژگیهای خاک است که بر روی بسیاری از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مانند ظرفیت نگهداری آب، ظرفیت تبادل کاتیونی، حاصلخیزی خاک و تهویه خاک اثر می گذارد. امروزه از فناوری هوش مصنوعی مانند شبکه های عصبی و عصبی فازی برای حل مسائل مربوط به مدل سازی سیستم ها و فرآیند ها استفاده می شود. در این پژوهش کارآیی شبکههای عصبی مصنوعی در پیشبینی بافت خاک بررسی شد. بدین منظور 150 نمونه خاک از عمق 15- 0 سانتیمتری از حوزه آبخیز سد گاوشان در استان کردستان جمع آوری گردید. موقعیت جغرافیایی، ارتفاع و درصد شیب در هر نقطه ثبت شد. بافت خاک در آزمایشگاه بهروش هیدرومتری اندازهگیری شد. با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی رابطه بین طول و عرض جغرافیایی، ارتفاع و شیب و درصد هر کدام از گروههای ذرات خاک با استفاده از نرمافزار MATLAB بهدست آمد. دقت شبکه ساخته شده با استفاده از شاخصهای آماری مانند شاخص ریشه میانگین مربعات خطا (RMSE)، شاخص نسبت خطای متوسط هندسی (GMER) و ضریب همبستگی (R) ارزیابی گردید. نتایج بهدست آمده نشان داد که کارآیی روش استفاده شده برای برآورد مقدار شن و رس خاک نسبتاً یکسان و برای برآورد مقدار سیلت کمتر بود؛ با این حال در سطح برآورد بافت خاک روش استفاده شده از کارآیی بالایی برخوردار نبود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - تأثیرسوپر جاذب معدنی بر برخی خواص خاک و شاخصهای رشد پیاز خوراکی (Allium cepa) در شرایط کمآبیاری
الناز صباغ تازه نسرین صادقیان یونس رامشک نیاامروزه یکی از روش های کاربردی درجهت ذخیره رطوبت در خاک و افزایش راندمان آبیاری به خصوص در شرایط کم آبی، استفاده از مواد سوپرجاذب از جمله پومیس است. به منظور بررسی اثر پومیس بر خواص شیمیایی و فیزیکی خاک و شاخص های رشد و دور آبیاری پیاز در دو نوع خاک ریز و درشت بافت، آزما چکیده کاملامروزه یکی از روش های کاربردی درجهت ذخیره رطوبت در خاک و افزایش راندمان آبیاری به خصوص در شرایط کم آبی، استفاده از مواد سوپرجاذب از جمله پومیس است. به منظور بررسی اثر پومیس بر خواص شیمیایی و فیزیکی خاک و شاخص های رشد و دور آبیاری پیاز در دو نوع خاک ریز و درشت بافت، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل با سه فاکتور نوع خاک ( با دو سطح لوم شنی و لوم رسی)، دور آبیاری (با دو سطح هر هفت و هر چهار روز یک بار) و پومیس( با چهار سطح0 ،5/2، 5 و 5/7 درصد وزنی) در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که افزایش سطوح پومیس توانست وزن خشک سوخ، قطر سوخ، ارتفاع سوخ، تعداد فلس و غلظت عناصر فسفر و پتاسیم در پیاز و نیز غلظت عناصر فسفر و پتاسیم قابل جذب خاک و CEC خاک را افزایش دهد. کاربرد پومیس در هیچ یک از دو نوع خاک باعث شوری بیشتر از 5 دسی زیمنس بر متر نشد. افزایش سطح پومیس در هر دو نوع خاک توانست pH خاک و فشردگی خاک را به طور معنی داری کاهش دهد. در اکثر موارد بین دو سطح 5 و 5/7 درصد وزنی پومیس اختلاف معنی داری وجود نداشت. بین دورهای آبیاری 7 و 4 روز یکبار در هیچ کدام از صفات تفاوتی وجود نداشت. می توان نتیجه گرفت که با کاربرد 5 درصد وزنی پومیس می توان دور آبیاری پیاز را از 4 روز به 7 روز یکبار افزایش داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تأثیر کوتاه مدت کمپوست بستر قارچ بر مقاومت فروروی، توزیع اندازه خاکدانهها و پایداری آنها در خاکهایی با بافت متفاوت
چیمن مهدیزاده حسین بیاتسابقه و هدف: در میان روشهای مختلفی که برای حل مشکلات تراکم و به تبع آن افزایش مقاومت فروروی و کاهش حاصلخیزی خاک اعمال میشود، افزودن مواد آلی به خاک از جایگاه مهمی برخوردار است. کمپوست بستر قارچ خوراکی دارای بسیاری از ویژگیهای مورد نیاز برای افزایش محصولات کشاورزی ارگ چکیده کاملسابقه و هدف: در میان روشهای مختلفی که برای حل مشکلات تراکم و به تبع آن افزایش مقاومت فروروی و کاهش حاصلخیزی خاک اعمال میشود، افزودن مواد آلی به خاک از جایگاه مهمی برخوردار است. کمپوست بستر قارچ خوراکی دارای بسیاری از ویژگیهای مورد نیاز برای افزایش محصولات کشاورزی ارگانیک و مدیریت محیط زیست است. با توجه به اینکه مواد تشکیل دهنده کمپوست بستر قارچ (شامل خاک سنگین، خاک سبک، خاک ریشه، کاه و کلش گندم، سنگ آهک و کود مرغی) متفاوت از انواع دیگر مواد آلی می باشد، انجام تحقیقات جدید برای بررسی تأثیر آن بر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک ضروری است. علیرغم اینکه بافتهای مختلف رفتارهای متفاوتی دارند، با این وجود تأثیر کمپوست بستر قارچ بر مقاومت فروروی، جرم خاکدانه های ریز و درشت در بافتهای متفاوت کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر کوتاه مدت کمپوست بستر قارچ بر مقاومت فروروی، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها، توزیع اندازه خاکدانهها و ماده آلی در سه نوع خاک بود.مواد و روش: آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورها شامل بافت خاک در سه سطح (لوم شنی، لوم و رسی) و درصد وزنی کمپوست بستر قارچ در سه سطح (صفر، 3 و 6 درصد) بود. تیمارها اعمال و نمونهها به مدت 120 روز در دوره انکوباسیون قرار گرفتند و در این دوره با آب شهری مرتب هر ماه 1 بار اشباع (اشباع شدن از بالا) و خشک شدند تا شرایط مزرعه شبیهسازی گردد. در پایان دوره انکوباسیون، نمونهبرداری از ظروف به صورت دستخورده و دست نخورده توسط سیلندر های استیل با قطر 5 سانتی متر و ارتفاع 5/4 سانتی متر انجام شد. اندازه گیری مقاومت فروروی توسط فروسنج میکرو روی نمونه های دستنخورده در مکش ماتریک 3/0 بار صورت گرفت. ماده آلی، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها و توزیع اندازه خاکدانهها اندازهگیری شد.یافته ها: نتایج نشان داد که استفاده از سطح 6 درصد کمپوست بستر قارچ در خاک لوم شنی به علت برهمکنش بین ترکیبات موجود در کمپوست و ایجاد خاکدانه های پایدار موجب کاهش مقاومت فروروی نسبت به سطح 3 درصد و شاهد گردید. همپنین نتایج نشان داد که بیش ترین مقدار تغییرات در ماده آلی و میانگین وزنی قطر خاکدانه ها در سطح 6 درصد، در بافت لوم مشاهده شد. هم چنین جرم خاکدانه ها در کلاس های 8-4 و 4-2 میلی متر، در خاک های مورد مطالعه به ترتیب لوم بیشتر از لوم شنی و لوم شنی بیشتر از رسی بود، که تفاوت همه آن ها معنی دار شد. به کار بردن کمپوست بستر قارچ در سطح 3 و 6 درصد در بافت لومی موجب افزایش معنی دار جرم خاکدانه ها ی 5-1/0 و 5/0-25/0 میلی متر نسبت به شاهد شد. خاکدانه های مذکور در خاک لوم شنی و رسی در سطوح مختلف تفاوت معنی داری را نشان ندادند. با افزایش سطوح کاربرد کمپوست بستر قارچ در خاکهای مختلف، ماده آلی در دامنه 27 تا 66 درصد، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها در دامنه 16تا 5/34 درصد، جرم خاکدانه های 1-5/0 میلی متر در دامنه 4 تا 5/117 درصد و جرم خاکدانه های 5/0-25/0 میلی متر در دامنه 4 تا 170 درصد افزایش یافت. نتیجه گیری: این کمپوست متفاوت از سایر اصلاح کننده ها می باشد و می تواند در بافت های متفاوت مکانیسم تاثیر متفاوتی داشته باشد. به این صورت که افزودن همزمان آهک، رس و ماده آلی (از طریق کمپوست) به خاک های با بافت متفاوت باعث بروز واکنش های تبادل کاتیونی در خاک می شود. آهک به عنوان یکی از اصلی ترین افزودنی هایی که توانایی بهبود رفتار خاک های ریز دانه را دارد از دیر باز مورد توجه قرار داشته است. به این صورت که در خاک رس و لوم برهمکنش بین آهک و رس با ماده آلی با تشکیل پل های کاتیونی نقش مهمی به عنوان عوامل تجمع خاک ایفا می کنند. در خاک لوم شنی به علت کم بودن ماده آلی و ساختمان ضعیف، استفاده از آهک و گچ مستقیما مقاومت خاک را بهبود می دهد. لذا استفاده از کمپوست بستر قارچ در اراضی کشاورزی جهت اصلاح ساختمان خاک مفید است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - تاثير نوع و ميزان ماده آلي برفرايند خاکدانه سازي دربافتهاي مختلف خاک در تناوب کشت گندم و ذرت
مسعود میرزابیکی نیازعلی ابراهیمی پاک ابراهیم پذیرا سعيد سماواتزمينه و هدف: بسياري از پژوهشگران نقش مواد آلي در فرايند خاکدانه سازي را مورد بررسي قرار داده اند، ليکن هرکدام از آنها اين ويژگيها را براي منطقه محدودي به کاربرده اند. در اين پژوهش هدف اين بود که اثرات را در چند اقليم و با دو نوع متفاوت کود آلي در بافتهاي مختلف خاک چکیده کاملزمينه و هدف: بسياري از پژوهشگران نقش مواد آلي در فرايند خاکدانه سازي را مورد بررسي قرار داده اند، ليکن هرکدام از آنها اين ويژگيها را براي منطقه محدودي به کاربرده اند. در اين پژوهش هدف اين بود که اثرات را در چند اقليم و با دو نوع متفاوت کود آلي در بافتهاي مختلف خاک و در تناوب زراعي به مدت دو سال مورد ارزيابي قرار دهيم. روش پژوهش: به منظور بررسي ميزان تاثير ماده آلي بر فرآيند خاکدانه سازي اين پژوهش در سه نوع بافت خاک و در 6 محدوده وزني قطر خاکدانهها شامل 105-75، 250-105، 500-250، 1000-500، 2000-1000 و 4750-2000 ميکرون که از جامعيت نسبتا بالايي شامل ريزترين تا درشت ترين قطر خاکدانهها بود تحت تاثير سالهاي تناوب کشت (گندم و ذرت) بر ميانگين وزني قطر خاکدانهها در 11 منطقه کشورانجام شد. همچنين تغييرات ميانگين وزني قطر خاکدانهها در حالت شاهد (قبل از کشت) و سال اول و دوم کشت در گياهان گندم و ذرت به طور متوسط مورد بررسي قرار گرفت. در اين آزمايش تاثير ماده آلي بر فرايند خاکدانه سازي در 5 تيمار : 10 ، 20 تن در هکتار کود حيواني، 10 ، 20 تن در هکتار کمپوست و شاهد در آزمايش فاکتوريل در غالب طرح کاملا تصادفي مورد بررسي قرار گرفت. يافته ها: نتايج حاکي از تجمع غالب خاکدانها در محدوده 500-250(40% وزني) و 1000-500 (30%) براي بافت لوم رسي، 250-105 (25%وزني) و 500-250 (30%وزني) براي بافت لوم و 250-105 (40%وزني) براي بافت لوم شني در پيش از آغاز کشت دارد که اين محدوده با توجه به نقش کاملا موثر و مثبت رس در افزايش خاکدانه سازي، بهبود ساختمان خاك و به تبع آن پايداري منافذ خاك شده است. افزايش کودهاي آلي موجب افزايش ميانگين وزني قطر خاکدانهها شده و باعث تشکيل خاکدانه هايي با اندازه 500-250 و 1000-500 ميکرون شد. نتايج تاثير کشتهاي متناوب گندم و ذرت بر مقادير ميانگين وزني قطر خاکدانهها در مقايسه با قبل کشت بخصوص در سال اول کشت نشان داد که با افزايش کودهاي آلي، تشکيل خاکدانه هايي با قطر 1000-500 ميکرون بيشتر شد و درصد فراواني خاکدانههاي با قطر 250-105 و 1000-250، کمترشد. هم چنين نتايج نشان داد که بهبود خاکدانه سازي با افزايش کودهاي آلي در خاک با بافت لوم شني بيشترين و در خاک با بافت لوم رسي کمترين شد. همچنين در تيمارهاي مختلف کود حيواني و کمپوست در هيچ يک از قطر خاکدانهها و در هيچ يک از کلاسهاي بافتي اختلاف معني داري مشاهده نگرديد. و نتايج حاکي از اين است که اعمال تيمارهاي مختلف کودهاي آلي بيشترين تاثير را در خاک لوم شني نسبت به خاک لوم و لوم رسي دارد. نتيجه گيري: به طور کلي و با توجه به نتايج آماري افزودن مواد آلي سبب بهبود فرايند خاکدانه سازي مي گردد و همچنين خاک با بافت لوم شني بيشترين تاثيرپذيري را نسبت به افزايش کودهاي آلي دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - اثرتبدیل اراضی مرتعی به اراضی کشاورزی بربرخی ویژگی های شیمیایی و فیزیکی خاک (مطالعه موردی:روستای گنبد شهرستان همدان)
داوود اخضری سجاد احمدیچکیده زمینه و هدف: تخریب اراضی ناشی از تغییر کاربری در مناطق خشک و نیمه خشک، کاربری پایدار اراضی را با تهدید جدی مواجه کرده است. این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی مرتعی به کشاورزی بر روی خصوصیات فیزیکی-شیمیایی خاک در منطقه گنبد همدان انجام شد. روش بررسی: چکیده کاملچکیده زمینه و هدف: تخریب اراضی ناشی از تغییر کاربری در مناطق خشک و نیمه خشک، کاربری پایدار اراضی را با تهدید جدی مواجه کرده است. این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی مرتعی به کشاورزی بر روی خصوصیات فیزیکی-شیمیایی خاک در منطقه گنبد همدان انجام شد. روش بررسی: با توجه به نوع تغییر کاربری اراضی از هر کاربری 6 نمونه خاک از لایه سطحی خاک تهیه شد. پس از برداشت نمونه های خاک و آماده سازی نمونه ها، برخی خصوصیات فیزیکی-شیمیایی خاک شامل اسیدیته، هدایت الکتریکی، سیلت، رس، شن، ازت، پتاسیم، سدیم، ماده آلی، کلسیم و منیزیم اندازه گیری شدند. در این تحقیق، بافت خاک به روش هیدرومتری بایکاس، اسیدیته و هدایت الکتریکی به ترتیب با دستگاه های pH متر و EC متر، ماده آلی به روش والکلی- بلک، کلسیم و منیزیم به روش تیتراسیون، سدیم و پتاسیم با استفاده از فلم فوتومتر و ازت به روش کجلدال اندازه گیری شدند. یافته ها: پس از انجام تجزیه و تحلیل های آماری مشخص شد که تغییر کاربری اراضی مرتعی به کشاورزی موجب کاهش معنی دار اسیدیته و پتاسیم در سطح 5 درصد و ماده آلی در سطح 1 درصد شده است. مقدار میانگین ازت در کاربری کشاورزی 18/0 درصد و در کاربری مرتعی 09/0 درصد می باشد (01/0p<). در مقادیر اجزای بافت خاک، هدایت الکتریکی، سدیم و کلسیم و منیزیم با تغییر کاربری اراضی اختلاف معنی داری مشاهده نشد. البته مقادیر سیلت، سدیم، کلسیم و منیزیم در کاربری مرتعی بیشتر از کاربری اراضی مرتعی تبدیل شده به کشاورزی می باشد. بحث و نتیجه گیری: تغییر کاربری اراضی سبب ایجاد تغییر در خصوصیات شیمیایی و فیزیکی خاک می گردد. یکی از تغییرات ایجاد شده، فرسایش انتخابی خاک و تغییر بافت خاک بوده است. لذا ضرورت توجه و اهمیت بیشتر در تغییر کابری و تدوین برنامه های مدیریتی کاربری اراضی و اصلاح کاربری با توجه به قابلیت های منطقه مورد مطالعه احساس می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - اثر پومیس بر دور آبیاری و کیفیت غذایی پیازدر دونوع بافت خاک تحت شرایط کم آبیاری
الناز صباغ تازه نسرین صادقیانزمینه و هدف: با توجه به محدودیت منابع آب دراکثرمناطق ایران، استفاده از پلیمرهای سوپرجاذب می تواند راهکاری مؤثر درجهت بهبود ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی، حاصلخیزی خاک و حفظ ذخیره رطوبتی خاک باشد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر پومیس بر فراهمی آب، ویژگیهای شیمیایی و تغذیه ای چکیده کاملزمینه و هدف: با توجه به محدودیت منابع آب دراکثرمناطق ایران، استفاده از پلیمرهای سوپرجاذب می تواند راهکاری مؤثر درجهت بهبود ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی، حاصلخیزی خاک و حفظ ذخیره رطوبتی خاک باشد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر پومیس بر فراهمی آب، ویژگیهای شیمیایی و تغذیه ای در خاکهایی با بافت ریز و درشت، تحت کشت پیاز بوده است. روش بررسی: این تحقیق در بهار سال 1396طی آزمایشی گلخانهای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه فاکتور نوع خاک (با دو بافت لوم شنی و لوم رسی)، دور آبیاری (با دو سطح چهار و هفت روز یکبار) و پومیس (با چهار سطح 0 ،5/2 ، 5 و 5/7 % وزنی) در سه تکرار انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که افزایش سطوح پومیس توانست غلظت عناصر غذایی فسفر، پتاسیم، گوگرد، آهن، منگنز و روی در پیاز را افزایش دهد. در اکثر موارد بین دو سطح 5 و 5/7 % وزنی پومیس اختلاف معنیداری وجود نداشت. تاثیر مثبت پومیس در خاک لوم شنی بیشتر از خاک لوم رسی مشهود بود. در تیمارهایی که پومیس دریافت کرده بودند، بین دورهای آبیاری چهار و هفت روز یکبار در هیچ کدام از صفات بررسی شده غیر از غلظت مس گیاه تفاوتی وجود اشت. بحث و نتیجه گیری: با کاربرد پومیس با سطح 5 % وزنی می توان دور آبیاری پیاز را از چهار روز به هفت روز یکبار افزایش داد. با توجه به اینکه دور آبیاری از عوامل مهم در کشت پیاز است، کاربرد پومیس در هر دو نوع خاک می تواند صرفه اقتصادی خوبی در آب مصرفی ایجاد نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - Investigation of the Effect Soil particles size on the Currency Time Domain Reflectometry for water content measurement
عیسی معروف پور مینا بهزادی نسبThis study carried out on the provided textures at laboratory. The provided textures were infusedinside the PVC cylinder with 30cm height and 25cm diameter. The studied textures were loamysand, sandy loam, sandy clay-loam, clay loam and clay. After 24 hours of saturatio چکیده کاملThis study carried out on the provided textures at laboratory. The provided textures were infusedinside the PVC cylinder with 30cm height and 25cm diameter. The studied textures were loamysand, sandy loam, sandy clay-loam, clay loam and clay. After 24 hours of saturation, the soil watercontent of the samples was measured by oven-dry gravimetric and TDR methods. For each texturesat any stage of measurement the determination of moisture and di-electric constant were done atthree capture windows and with three repetitions. In each day the moisture measurement of eachtexture was carried out by these two methods until a moisture range was determined. The results ofthis research show that: 1- For all soil textures the measured moisture at the capture windows of 20ns has more accuracy compared to the other capture windows. and TDR device can not measure thesoil water content at capture window of 40 ns. 2- For loamy-sand and sandy-loam textures when themoisture was less than 20% and also for other textures for total range of measurement, the TDRdevice measured the moisture values less than the gravimetric method. This difference is increasedwhen the soil ranged from light to heavy textures. 3- From the statistical view at probably level of1% there is not difference between the measured value of moisture by TDR device and gravimetricmethod. 4- For the all textures the fitted regression lines have high regression coefficient. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - ارزیابی بقایای گیاهان پیشکشت بر پویایی جمعیت علفهایهرز و عملکرد ذرت دانهای (Zea mays L) رقم NS640 در دو نوع بافت خاک
عین اله حسامی محسن جهان مهدی نصیری محلاتی روزبه فرهودی امین رضا جمشیدی محمد معتمدیاستفاده از گیاهان پیشکشت در بوم نظام های زراعی یکی از مهم ترین روش های جایگزین و پایدار برای حذف و یا کاهش مصرف علف کش ها می باشد. به منظور بررسی تاثیر بقایای گیاهان پیشکشت در کنترل علف های هرز و عملکرد ذرت رقم NS640، آزمایشی در سالهای زراعی 95-1394 و 96-1395 انجام ش چکیده کاملاستفاده از گیاهان پیشکشت در بوم نظام های زراعی یکی از مهم ترین روش های جایگزین و پایدار برای حذف و یا کاهش مصرف علف کش ها می باشد. به منظور بررسی تاثیر بقایای گیاهان پیشکشت در کنترل علف های هرز و عملکرد ذرت رقم NS640، آزمایشی در سالهای زراعی 95-1394 و 96-1395 انجام شد. این آزمایش در دو سال و دو مکان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. دو مزرعه با خاک لومیرسی و لومیشنی به عنوان مکان و کشت چهار گونه زراعی قبل از ذرت شامل باقلا (Vicia faba L.) واریته شاخبزی، گندم (Triticum aestivum L.) رقم چمران، کلزا (Brassica napus L.) رقم هایولا 401، گلکلم (Brassica oleraceae L.) هیبرید استدی و آیش به عنوان تیمارها بودند. تجزیه مرکب نتایج نشان داد که مقایسه تراکم و وزن خشک علفهایهرز در تیمارهای مختلف گیاهان پیشکشت با آیش (بدون گیاه پیشکشت) نشان از پتانسیل بقایای گیاهان پیشکشت در کاهش و کنترل علفهایهرز بود. کاهش تعداد علف های هرز در مزرعه لومی رسی در بقایای گیاهان پیش کشت باقلا، گندم، کلزا و کلم گل نسبت به آیش به ترتیب 22، 9، 10 و 29 درصد و در مزرعه لومی شنی به ترتیب 40، 48، 42 و 46 درصد برآورد شدند. وزن خشک علف هرز تحت تأثیر معنی دار بقایا گیاهان قرار گرفت، بقایای باقلا، گندم، کلزا و گل کلم به ترتیب باعث کاهش 54، 55، 43 و 65 درصدی وزن خشک علف هرز نسبت به آیش شدند. استفاده از بقایای باقلا، بهعنوان یک گیاه پیشکشت، در خاکهای لومیرسی و لومیشنی به ترتیب باعث افزایش 40 و 55 درصدی عملکرد دانه ذرت گردید. استفاده از بقایای گیاهان از طریق تجزیه بالاتر بقایای گیاهان پیشکشت در سال دوم و ایجاد حالت دگرآسیبی در خاک و اثر منفی بر روی شاخص های پویایی علفهایهرز، میتواند نقش مؤثری در بهبود رشد ذرت و افزایش بهرهوری نظام کشت داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - اثر بافت خاک و روش آبیاری بر بهبود عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم سیبزمینی شیرین [Ipomoea batatas (L.) Lam.]
منصوره شمیلی حامد حسن زاده خانکهدانیاین ازمایش به صورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار به اجرا درآمد. کرتهای اصلی به بافت خاک (لومی و شنی)، کرتهای فرعی به روش آبیاری (نشتی و قطرهای) و کرتهای فرعی فرعی به رقم سیبزمینی شیرین (سفید و قرمز) اختصاص داده شد. درصد استقرار چکیده کاملاین ازمایش به صورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار به اجرا درآمد. کرتهای اصلی به بافت خاک (لومی و شنی)، کرتهای فرعی به روش آبیاری (نشتی و قطرهای) و کرتهای فرعی فرعی به رقم سیبزمینی شیرین (سفید و قرمز) اختصاص داده شد. درصد استقرار قلمهها، مشخصات رویشی بوته، صفات کمی و کیفی ریشه ذخیرهای و نیز میزان بهرهوری آب مصرفی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که وزن تر شاخساره، نسبت شاخساره به ریشه، تعداد، وزن و قطر ریشه ذخیره ای، طول بوته، تعداد شاخه و برگ، درصد قندهای احیاءکننده، قند کل و شاخص بهرهوری مصرف آب به طور معنیداری تحت تأثیر بافت خاک قرار گرفتند. به جز صفت تعداد ریشه ذخیرهای، سایر صفات به طور معنیداری تحت تأثیر نوع روش آّبیاری قرار گرفتند. بیشترین بهرهوری مصرف آب (CPD) در خاک لومی با آبیاری قطرهای به ترتیب 492/5 و 569/4 کیلوگرم بر متر مکعب در دو رقم سفید و قرمز بود. براساس نتایج تجزیه علیت، عملکرد ریشه ذخیرهای به طور مستقیم تحت تأثیر وزن تر شاخساره (**726/0)، تعداد برگ (**722/0)، تعداد شاخه (**710/0)، وزن ریشه ذخیرهای (**668/0)، قطر ریشه ذخیرهای (**449/0)، طول بوته (**352/0) و طول ریشه ذخیرهای (**314/0) قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش کاشت رقم قرمز در خاک لومی با آبیاری نشتی در مرحله استقرار قلمهها، آبیاری قطرهای در طول فصل رشد و آبیاری مجدد نشتی در مرحله پرشدن غده، به عنوان راهکاری در تولید بهینه غده خوراکی سیبزمینی شیرین در منطقه میناب موفقتر می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - جوانه زنی و سبز شدن لوبیا سبز و ذرت در خاک هایی با عمق و ویژگی های فیزیکی متفاوت
بهنام بهتری عادل دباغ محمدی نسب کاظم قاسمی گلعذانی محمدرضا شکیباآزمایشات مزرعهای برای مطالعه ویژگیهای جوانهزنی و سبز شدن لوبیا سبز (Phaseolus vulgaris Var. Sunray) و ذرت (Zea mays L. Var. Amyla) با چهار عمق کشت و در سه نوع خاک با ویژگیهای فیزیکی متفاوت انجام گردید. هدف از انجام این آزمایش مطالعه اثرات فیزیکی خاک بر اکولوژی بذر و چکیده کاملآزمایشات مزرعهای برای مطالعه ویژگیهای جوانهزنی و سبز شدن لوبیا سبز (Phaseolus vulgaris Var. Sunray) و ذرت (Zea mays L. Var. Amyla) با چهار عمق کشت و در سه نوع خاک با ویژگیهای فیزیکی متفاوت انجام گردید. هدف از انجام این آزمایش مطالعه اثرات فیزیکی خاک بر اکولوژی بذر و پویایی سبز شدن بود. آزمایشهای مزرعهایی در سه منطقه اهر، تبریز و اردبیل به ترتیب در سالهای 1389، 1393 و 1394 انجام گرفت. نتایج نشان داد که بازدارندگی جوانهزنی در نتیجه عمق کشت نسبت مستقیم با مقدار رس و نسبت معکوس با مقدار شن خاک داشت. مقدار عمق بازدارنده 50 درصد سبز شدن (Di50%) در خاک رسی برای هر دو گونه لوبیا سبز و ذرت مشابه و برابر 3/5 سانتیمتر بود. در صورتی که برای خاک سیلتی به ترتیب برای لوبیا سبز و ذرت 4/5 و 7/2 سانتیمتر بود. معنیداری رگرسیون خطی بین مقدار رس خاک و Di50% نشان داد که این بخش از خاک دارای اثر مخالف با مطلوبیت یا بازدارندگی برای میانه عمق کشت بذر دارد، بنابراین با افزایش مقدار رس خاک، مقدار بازدارندگی افزایش یافت. دادهها نشان داد که میزان اکسیژن خاک موجود در محیط اطراف بذر نمیتواند عامل مهمی برای اختلاف جوانهزنی باشد و اثر آن معنیدار نبود. با افزایش میانگین هندسی قطر ذرات خاک مقدار بازدارندگی نیز کاهش یافت. نتایج نشان داد که ویژگیهای فیزیکی خاک دارای اثرات زیادی روی اکولوژی بذرهای مدفون شده در خاک و نتیجتاً جوانهزنی و سبز شدن گیاهچهها دارد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - سنجش تناسب اراضی کشت سویا با تکیهبر شاخصهای فیزیوگرافی (موردمطالعه: استان گلستان)
افروغ سادات بنی عقیل علی راحمی کاریزکی عباس بیابانی حسن فرامرزیاستفاده نامناسب از اراضی و رشد بیرویه شهرها و کاهش سطح زیر کشت، استفاده بهینه از اراضی را موردتوجه قرار داده است و استفاده درست از اراضی، نیازمند بررسی مناسب منابع بومشناختی کشاورزی میباشد. این پژوهش بهمنظور ارزیابی اراضی کشاورزی استان گلستان برای کشت سویا، با استفا چکیده کاملاستفاده نامناسب از اراضی و رشد بیرویه شهرها و کاهش سطح زیر کشت، استفاده بهینه از اراضی را موردتوجه قرار داده است و استفاده درست از اراضی، نیازمند بررسی مناسب منابع بومشناختی کشاورزی میباشد. این پژوهش بهمنظور ارزیابی اراضی کشاورزی استان گلستان برای کشت سویا، با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش خطی وزنی (WLC) انجام شد. بدین منظور ابتدا نیازهای زراعی و متغیرهای محیطی تعیین، درجهبندی و مطابق با آنها نقشههای موردنیاز تهیه گردید. متغیرهای محیطی موردمطالعه شامل: شیب، جهت جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا و بافت خاک میباشد. در این پژوهش. برای استانداردسازی دادهها از روش فازی و برای وزندهی به معیارها از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفادهشده است. درنهایت با استفاده از روش ترکیب خطی وزنی (WLC) در محیط نرمافزار IDRISI، نقشهی پتانسیل کشت سویا تهیه گردید. نتایج نشان داد که در وزندهی معیارها با روش تحلیل سلسله مراتبی در سویا بافت خاک با 5228/0 بیشترین و ارتفاع با 0765/0 کمترین ضریبها را کسب کردند. سپس پهنهبندی اراضی در چهار طبقه بسیار مستعد، مستعد، نیمه مستعد و غیر مستعد انجام شد. نتایج حاصل از روش ترکیبی خطی وزنی اراضی ازلحاظ فیزیوگرافی نشان داد که 08/11 و 60/37 درصد از اراضی جهت تولید سویا در پهنههای بسیار مستعد و مستعد قرار دارند و عامل محدودکننده کشت این گیاه در استان را میتوان بافت خاک ذکر نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - بررسی اثرات کرم خاکی و کمپوست بر خصوصیات خاک و عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی مریم گلی
علی افتخاریبه منظور بررسی اثرات کمپوست و کرم خاکی (Essina Foetida) بر خصوصیات خاک و عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی مریم گلی (Salvia officinalis) آزمایشی به صورت فاکتوریل سه عاملی شخصی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار به صورت گلدانی در سال 1393 در شهرستان چالوس به اجرا درآمده ت چکیده کاملبه منظور بررسی اثرات کمپوست و کرم خاکی (Essina Foetida) بر خصوصیات خاک و عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی مریم گلی (Salvia officinalis) آزمایشی به صورت فاکتوریل سه عاملی شخصی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار به صورت گلدانی در سال 1393 در شهرستان چالوس به اجرا درآمده تیمارها شامل 1-کرم خاکی با سطوح کاربرد (صفر، 10 و 20 نخ) 2-کمپوست با سطوح مصرف (صفر و 30 گرم در هر گلدان) و 3- نوع بافت خاکی (شنی و رسی) بوده است. صفات مورد ارزیابی شامل وزن خشک گیاه، مقدار اسانس، ظرفیت تبادل کاتیونی، درصد ماده آلی، پی اچ، هدایت الکتریکی و درصد نیتروژن خاک بوده است. بیشترین وزن خشک و مقدار اسانس گیاه و بالاترین درصد نیتروژپن خاک (047/0)، درصد ماده آلی (53/1) و ظرفیت تبادل کاتیونی (66/23) در تیمار کاربرد کرم خاکی (20 نخ) در مصرف کمپوست (30 گرم) حاصل شد. و هدایت الکتریکی خاک با کاربرد کرم خاکی افزایش نشان داد. افزایش وزن خشک و مقدار اسانس گیاه تحت تأثیر تیمار کاربرد کرم خاکی و مصرف کمپوست ناشی از اثر این تیمارها در افزایش ظرفیت تبادل کاتیونی، درصد ماده آلی و درصد نیتروژن خاک میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - بررسی اثرات کرم خاکی و کمپوست بر خصوصیات خاک و عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی مریم گلی
علی افتخاریبه منظور بررسی اثرات کمپوست و کرم خاکی (Essina Foetida) بر مؤلفههای خاک و عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی مریمگلی (Salvia officinalis) آزمایشی بهصورت فاکتوریل سه عاملی شخصی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بهصورت گلدانی در سال 1393 در شهرستان چالوس به اجرا درآمده چکیده کاملبه منظور بررسی اثرات کمپوست و کرم خاکی (Essina Foetida) بر مؤلفههای خاک و عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی مریمگلی (Salvia officinalis) آزمایشی بهصورت فاکتوریل سه عاملی شخصی در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بهصورت گلدانی در سال 1393 در شهرستان چالوس به اجرا درآمده تیمارها شامل 1- کرم خاکی با سطوح کاربرد (صفر، 10 و 20 نخ) 2- کمپوست با سطوح مصرف (صفر و 30 گرم در هر گلدان) و 3- نوع بافت خاکی (شنی و رسی) بود. صفات مورد ارزیابی شامل وزن خشک گیاه، مقدار اسانس، ظرفیت تبادل کاتیونی، درصد ماده آلی، پیاچ، هدایت الکتریکی و درصد نیتروژن خاک بود. بیشترین وزن خشک و مقدار اسانس گیاه و بالاترین درصد نیتروژن خاک (047/0)، درصد ماده آلی (53/1) و ظرفیت تبادل کاتیونی (66/23) در تیمار کاربرد کرم خاکی (20 نخ) در مصرف کمپوست (30 گرم) حاصل شد و هدایت الکتریکی خاک با کاربرد کرمخاکی افزایش نشان داد. افزایش وزن خشک و مقدار اسانس گیاه تحت تأثیر تیمار کاربرد کرم خاکی و مصرف کمپوست موجب افزایش ظرفیت تبادل کاتیونی، درصد ماده آلی و درصد نیتروژن خاک شد. پرونده مقاله