هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی طراحی مشاوره پیش از ازدواج بر اساس تجارب زیسته زنان با انتخاب ناموفق و ارزیابی اثربخشی آن بر نگرشهای ناکارآمد نسبت به انتخاب همسر در دانشجویان دختر انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر در بخش کیفی، پدیدارشناختی و در قسمت کمی نیمهآزمایشی با ط چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی طراحی مشاوره پیش از ازدواج بر اساس تجارب زیسته زنان با انتخاب ناموفق و ارزیابی اثربخشی آن بر نگرشهای ناکارآمد نسبت به انتخاب همسر در دانشجویان دختر انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر در بخش کیفی، پدیدارشناختی و در قسمت کمی نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی را زنان متاهل با انتخاب ناموفق شهر اصفهان در سال 1398 و بخش کمی را نیز دانشجویان دختر مجرد دانشگاههای شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-1398 تشکیل دادند. در این پژوهش برای تدوین بسته مشاوره پیش از ازدواج تعداد 12 زن با انتخاب ناموفق به شکل هدفمند انتخاب و تحت مصاحبه عمیق قرار گرفتند. در بخش کمی نیز تعداد 40 دانشجوی دختر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش مشاوره پیش از ازدواج (10 جلسه) را دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ) و بر نگرش نسبت به انتخاب همسر (ATCSQ) بود. دادهها به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که مشاوره پیش از ازدواج بر نگرشهای ناکارآمد نسبت به انتخاب همسر (0001≥P؛ 56/0=Eta؛ 23/41=F) در دانشجویان دختر تاثیر دارد. نتیجهگیری: بر اساس یافتههای حاصل از پژوهش حاضر، بسته مشاوره پیش از ازدواج با بهرهگیری از تجارب زنان با انتخاب ناموفق و آشکار نمودن ویژگیهای یک انتخاب ناموفق، میتواند به عنوانی روشی کارآمد در جهت کاهش نگرشهای ناکارآمد نسبت به انتخاب همسر در جوانان مورد استفاده قرار داد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور بر ارزشهای ازدواج و تصویر ایدهآل از همسر در دختران مجرد شهر اصفهان بود. این بررسی به روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش دختران مجرد زیر 30 سال شهر اصفهان چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور بر ارزشهای ازدواج و تصویر ایدهآل از همسر در دختران مجرد شهر اصفهان بود. این بررسی به روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش دختران مجرد زیر 30 سال شهر اصفهان بود. بدین منظور 30 دختر مجرد با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در دو گروه (15 نفر) کنترل و (15 نفر) آزمایش گمارده-شدند. گروه آزمایش تحت آموزش گروهی پیش از ازدواج طرحواره محور در 15 جلسه 90 دقیقهای قرار گرفتند. شرکتکنندهها در مرحله پیش از مداخله و پس از مداخله به پرسشنامههای ارزشهای ازدواج دلخموش (1386) و نگرش به نحوه انتخاب همسر کوب، لارسون و واتسون (2003) پاسخ دادند. با این تفاوت که گروه کنترل هیچگونه مداخلهای دریافت نکرد. یافتههای حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش پیش از ازدواج طرحواره محور بر ارزشهای ازدواج تأثیر معناداری داشته است (05/0P<). در متغیر تصویر ایدهآل از همسر نیز، در مرحله پسآزمون تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل وجود دارد (05/0P<). بنابراین میتوان نتیجه گرفت آموزش پیش از ازدواج طرحوارهمحور میتواند بهعنوان یک مداخله مهم و کلیدی قبل از ازدواج در نظر گرفته شود. نتایج این تحقیق میتواند مورد استفاده مشاوران خانواده و ازدواج قرار بگیرد.
پرونده مقاله
انتخاب همسر از اساسیترین کنشهای انسانی در عرصه خانواده طی زیست جمعی هزاران سالانه بوده است. این کنشها همواره با الهام از سلایق فردی، پیشینههای قومیتی، فرهنگی و مذهبی برای تعیین شخصی بوده که در آینده نقش اساسی در زندگی آنها داشته است. با این حال، امروزه با تغییرات زی چکیده کامل
انتخاب همسر از اساسیترین کنشهای انسانی در عرصه خانواده طی زیست جمعی هزاران سالانه بوده است. این کنشها همواره با الهام از سلایق فردی، پیشینههای قومیتی، فرهنگی و مذهبی برای تعیین شخصی بوده که در آینده نقش اساسی در زندگی آنها داشته است. با این حال، امروزه با تغییرات زیستی، قومیتی، مهاجرت و رشد شبکههای ارتباطی تحولات جدی و آسیبهای روزافزونی به این بخش از زندگی انسانی وارد شده است. تحقیق حاضر یک پژوهش کیفی از نوع تحلیل مضمون است که به بررسی نظرات افراد در مورد آسیبهای انتخاب همسر در شهر اصفهان میپردازد. برای گردآوری دادههای تجربی از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شده و با 20 نفر از افراد جامعه درگیر مصاحبه نیمساختیافته انجام شده است. در تحلیل مضامین مشخص شد اقتصادیاندیشی در انتخابها تعیینکننده اصلی است. معیارهای دینی و اخلاقی افول یافته و انتخابها برای کسب و ارتقاء موقعیتهای اجتماعی است. ذهن جوانان واجد نوعی پارادوکس در شیوه انتخاب به سبک مدرن و سنتی شده، قدرت و نقش خانوادهها افول کرده و انتخابها سریع و صرفاً عاشقانه شده است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مبتنی بر نظریه معنادرمانی، بر نگرش نسبت به نحوه انتخاب همسر و امید به زندگی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز انجام شد. جامعه آماری این تحقیق عبارت بود از کلیه دانشجویانی که در سال 1390 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز م چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مبتنی بر نظریه معنادرمانی، بر نگرش نسبت به نحوه انتخاب همسر و امید به زندگی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز انجام شد. جامعه آماری این تحقیق عبارت بود از کلیه دانشجویانی که در سال 1390 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز مشغول به تحصیل بودند. تحقیق حاضر از نوع پژوهشهای نیمه آزمایشی است. نمونه آماری تحقیق حاضر 80 نفر از دانشجویان مجرد دانشگاه جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری غیرتصادفی و از نمونه داوطلبانه استفاده شد و جایگزینی آزمودنیها در گروههای آزمایش و کنترل با توجه به نمرات آنها در پرسشنامه نگرش نسبت به نحوه انتخاب همسر لارسون صورت گرفته است. بدین صورت که از بین افراد نمونه با توجه به نمره آنها در پیشآزمون، از کسانی که بالاترین نمرات را داشتند 40 نفر (20 نفر پسر، 20 نفر دختر) به عنوان گروه آزمایش و 40 نفر دیگر (20 نفر پسر و 20 نفر دختر) که نمرات پایینتری داشتند در گروه کنترل جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مبتنی بر معنادرمانی قرار گرفتند. قبل از شروع آموزش معنادرمانی و بعد از آن افراد مقیاس نگرش به نحوه انتخاب همسر و پرسشنامه امید به زندگی را تکمیل کردند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش آمار توصیفی و تحلیل کواریانس استفاده شد. تحلیل دادهها نشان داد که آموزش مبتنی بر نظریه معنادرمانی بر نگرش نسبت به نحوه انتخاب همسر و امید به زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز مؤثر است.
پرونده مقاله
موضوع این تحقیق، برسی تطبیقی طرز تلقی پدران و پسرانشان از تشکیل خانواده (ازدواج و فرزندآوری) است. این تحقیق از روش پیمایش بهره گرفته و از نوع مقایسه گروهها میباشد. جمعیت آماری پسران 20 تا 30 ساله شهر شوشتر و پدرانشان هستند. حجم نمونه معادل 280 نفر (140 نفر پسر و 140 ن چکیده کامل
موضوع این تحقیق، برسی تطبیقی طرز تلقی پدران و پسرانشان از تشکیل خانواده (ازدواج و فرزندآوری) است. این تحقیق از روش پیمایش بهره گرفته و از نوع مقایسه گروهها میباشد. جمعیت آماری پسران 20 تا 30 ساله شهر شوشتر و پدرانشان هستند. حجم نمونه معادل 280 نفر (140 نفر پسر و 140 نفر پدرانشان) محاسبه گردید. روش نمونهگیری تصادفی ساده است و تکنیک گردآوری اطلاعات، پرسشنامه همراه با مصاحبه میباشد. پس از مرور ادبیات تحقیق بر پایه نظریههای ازدواج، دیدگاههای شکاف نسلی و نگرشها و به کمک یافتههای تحقیقات پیشین، سؤالات تحقیق در قالب فرضیه قرار گرفت. دادهها حکایت از بالا رفتن سن ازدواج دو جنس دارند. در همه سطوح، میان نظر پدران و پسران در مورد سن ازدواج تفاوت معناداری وجود داشت. بین نظر پسران در مورد سن مناسب ازدواج با قومیت و میزان گرایش دینی، اختلاف معنیداری وجود داشت. این تفاوت در گروه پدران نیز مشاهده گردید. میانگین فرزند مطلوب هم از نظر پدران و هم از نظر پسران تقریباً دو فرزند بود در حالیکه میانگین تعداد فرزند پدران حدود 4 فرزند است. هر دو گروه بر عدم ادامه باروری در صورت دختر بودن فرزند اول به یک اندازه توافق نظر دارند ولی در میان کسانی که با ادامه باروری موافقند، پدران با تعداد بالاتری موافقت نشان دادهاند. هم پدران و هم پسران درخصوص ترکیب جنسی فرزندان در تعداد بیش از دو فرزند بر ترکیب غالب پسر تأکید دارند. در خصوص همسان همسری در زمینه مذهبی و قومی، پدران علاقه بیشتری نشان دادهاند.
پرونده مقاله
نقش ارزشهای فرهنگی ازدواج و تفاوتهای جنسی در ملاکهای انتخاب همسر در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. 360 دانشجو (161 مرد و 199 زن) به شیوه نمونهبرداری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی انتخاب و با استفاده از زمینه‎یاب ارزشهای ازدواج MVS)؛ دلخموش، 1386 چکیده کامل
نقش ارزشهای فرهنگی ازدواج و تفاوتهای جنسی در ملاکهای انتخاب همسر در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. 360 دانشجو (161 مرد و 199 زن) به شیوه نمونهبرداری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی انتخاب و با استفاده از زمینه‎یاب ارزشهای ازدواج MVS)؛ دلخموش، 1386) و پرسشنامه ملاکهای انتخاب همسرPCPM) ؛ باس، 1989) مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای پژوهش با استفاده از روشهای آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن بود که بین بیشتر ارزشهای فرهنگی ازدواج با ترجیح ملاکهای انتخاب همسر رابطه معناداری وجود دارد و این متغیرها سهم معناداری در پیشبینی ترجیح ملاکهای انتخاب همسر ایفا میکردند. این یافتهها با توجه به مبانی نظری ارزشهای فرهنگی ازدواج مورد بحث قرار گرفته است..
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سه سبک دلبستگی در اولویت‎های انتخاب همسر بود. 114 دانشجوی مجرد (68 دختر ،46 پسر) ازدانشگاههای دولتی شهر تهران با دامنه سنی 22 تا 40 به عنوان نمونه در دسترس انتخاب و به برنامه انتخاب همسر محققساخته به زبان برنامهنویسی C که یک برنامه رایانه چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش سه سبک دلبستگی در اولویت‎های انتخاب همسر بود. 114 دانشجوی مجرد (68 دختر ،46 پسر) ازدانشگاههای دولتی شهر تهران با دامنه سنی 22 تا 40 به عنوان نمونه در دسترس انتخاب و به برنامه انتخاب همسر محققساخته به زبان برنامهنویسی C که یک برنامه رایانهای شامل ویژگیهای فردی، آزمون انتخاب همسر، و پرسشنامه دلبستگی هازن و شیور (1987) است، پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از آزمون t و مدل رگرسیون بهره گرفته شد. نتایج نشان دادند هر دو گروه زنان و مردان دو ملاک جاذبه و عشق دوطرفه و وفاداری را به عنوان دو اولویت اول و دوم مطرح میکنند اما در ملاک سوم زنان شخصیت مستقل و مردان سازگاری را مهم دانستند. سبک دلبستگی اجتنابی با ملاک مطیع بودن رابطه مثبت معنادار داشت در حالی که سبک ایمن با ملاکهای مطیع بودن و آشپزی و خانهداری خوب رابطه منفی معنادار داشت.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد