• فهرست مقالات Cellulose

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - اثرات ضد قارچی عصاره هیدروالکلی آویشن (Thymus vulgaris) و پوشش کربوکسی متیل سلولز خوراکی بر افزایش عمر ماندگاری مغز فندق تازه
        راضیه رضوی یحیی مقصودلو محمد قربانی مهران اعلمی
        مقدمه: امروزه به دلیل مشکلات ناشی از بسته بندی های سنتزی، توجه به بسته بندی های زیست تخریب پذیر افزایش یافته است. پوشش‌های خوراکی یکی از انواع بسته بندی های فعال زیست تخریب پذیر مورد توجه صنعت غذا و جایگزین مناسبی برای بسته بندی های سنتزی هستند. پوشش های خوراکی تمام ویژ چکیده کامل
        مقدمه: امروزه به دلیل مشکلات ناشی از بسته بندی های سنتزی، توجه به بسته بندی های زیست تخریب پذیر افزایش یافته است. پوشش‌های خوراکی یکی از انواع بسته بندی های فعال زیست تخریب پذیر مورد توجه صنعت غذا و جایگزین مناسبی برای بسته بندی های سنتزی هستند. پوشش های خوراکی تمام ویژگی های بسته بندی های معمولی را دارا هستند و می توانند حامل مواد مختلف از جمله مواد ضدمیکروب باشند. در این تحقیق اثر پوشش های خوراکی بر پایه کربوکسی متیل سلولز حاوی عصاره آویشن بر جذب رطوبت، رشد قارچ و ویژگی های حسی مغز فندق خام پوشش دهی شده، مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: پوشش های کربوکسی متیل سلولز با غلظت های مختلف صفر، 5/0 و 5/1 درصد وزنی/حجمی، و عصاره آویشن با غلظت‌های صفر، 5/0 و 1 درصد حجمی/حجمی تهیه شد. میانگین تغییرات رشد قارچ و ویژگی های حسی، در نمونه کنترل (فاقد پوشش) و نمونه های حاوی پوشش با فرمولاسیون های مختلف در 21 هفته، مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی و در سه تکرار انجام شد. یافته ها: مطابق با نتایج بدست آمده در این تحقیق، نمونه فاقد پوشش، بیشترین میزان جذب رطوبت، رشد قارچ و درصد توسعه کپک را داشته است. افزودن عصاره هیدروالکلی آویشن به محلول پوشش، رشد قارچ در نمونه های پوشش دهی شده را کاهش می دهد. نتایج ارزیابی حسی نمونه ها نشان داد، استفاده از پوشش کربوکسی متیل سلولز و عصاره هیدروالکلی آویشن نرم شدن بافت و تغییر رنگ در نمونه های پوشش دهی شده را به تاخیر می اندازد و باعث افزایش عمر ماندگاری مغز فندق خام می شود. نتیجه گیری: با توجه به بررسی های حاصل از آزمون های فیزیکی، میکروبی و حسی می توان نتیجه گرفت که استفاده از پوشش خوراکی کربوکسی متیل سلولز به همراه عصاره آویشن باعث کاهش جذب رطوبت و رشد قارچ در بافت فندق می شود و عمر ماندگاری فندق پوشش دهی شده را افزایش می دهد. کربوکسی متیل سلولز یک بیوپلیمر زیست تخریب پذیر است که می تواند جایگزین مناسبی برای بسته‌بندی های سنتزی باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی تاثیر هیدروکلوئیدهای ثعلب و کربوکسی متیل سلولز بر روی خواص کیفی سس کچاپ
        زینب امیری رفتنی امیرمهدی اسماعیلی مزدک علیمی
        مقدمه: کچاپ سوسپانسیون ناهمگنی است که به عنوان چاشنی برای بهبود طعم و رنگ مواد غذایی استفاده می‌شود. از آنجا که این محصول در طول نگهداری تمایل به تغییر رنگ، از دست دادن قوام و تشدید سینرسیس دارد، در این پژوهش تاثیر پایدار کننده‌های ثعلب و کربوکسی متیل سلولز (CMC) بر روی چکیده کامل
        مقدمه: کچاپ سوسپانسیون ناهمگنی است که به عنوان چاشنی برای بهبود طعم و رنگ مواد غذایی استفاده می‌شود. از آنجا که این محصول در طول نگهداری تمایل به تغییر رنگ، از دست دادن قوام و تشدید سینرسیس دارد، در این پژوهش تاثیر پایدار کننده‌های ثعلب و کربوکسی متیل سلولز (CMC) بر روی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، ویژگی‌های رئولوژیک، ریز ساختار و حسی سس کچاپ مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش‌ها: در این پژوهش، ثعلب در سطوح 18/0، 36/0، 45/0، 54/0، 72/0 و 9/0 درصد باCMC در فرمولاسیون سس کچاپ مورد استفاده قرار گرفت. پارامترهای رنگ، سینرسیس، ویژگی‌های رئولوژیکی، ریز ساختاری و خواص حسی نمونه‌ها یک و سی روز پس از تولید مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته‌ها: نمونه‌های حاوی 45/0 درصد CMC و 45/0- 0/22 درصد ثعلب CMC - در یک روز پس از تولید، و نمونه حاوی 45/0 درصد CMC در سی روز پس از تولید کمترین میزان روشنایی را داشتند. نمونه حاوی 9/0 درصد ثعلب بیشترین قرمزی را در هر دو بازه زمانی داشته و نمونه‌های حاوی 72/0 و 9/0 درصد ثعلب بهترین امتیاز رنگ را به ترتیب در یک و سی روز پس از تولید بدست آوردند. میزان سینرسیس نمونه‌ها با افزودن ثعلب در هر دو بازه زمانی کاهش یافته است.CMC تاثیر بیشتری بر روی رفتار سودوپلاستیک کچاپ داشته و نمونه حاوی 72/0 درصد ثعلب بالاترین ویسکوزیته را دارد. در برازش با مدل کارو، نمونه حاوی 45/0 درصدCMC ساختار ژلی قویتری نسبت به نمونه‌های حاوی ثعلب نشان داد. تصاویر میکروسکوپی نشان دهنده بافت بهتر و منسجم‌تر برای نمونه حاوی 72/0 درصد ثعلب نسبت به سایر نمونه‌های می‌باشد. امتیازات داده شده به ویژگی‌های حسی نمونه‌ها قابل قبول بوده و از این نظر اختلاف معنی‌داری بین نمونه‌ها مشاهده نشده است. نتیجه‌گیری: ثعلب تاثیر مثبتی بر روی رنگ کچاپ داشته و سبب کاهش سینرسیس و بهبود ویسکوزیته کچاپ می‌شود. هرچند CMC تاثیر بیشتری بر روی رفتار سودوپلاستیک سس کچاپ دارد، تصاویر میکروسکوپی تایید کننده بافت بهتر و منسجم‌تر کچاپ‌ حاوی 72/0 درصد ثعلب می‌باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی ویژگی های فیزیکوشیمیایی و حسی ماست کم چرب حاوی اینولین بلند زنجیر و کربوکسی متیل سلولز
        مهری کریم بهناز نادری معصومه میرزایی نجات سنجابی
        مقدمه: در تهیه ماست قالبی، هدف فقط تهیه یک محصول با قابلیت قاشقبرداری مطلوب نیست، بلکه در کنار این ویژگی، به دستآوردن ظاهری جذاب و به همان اندازه، نرمی و وجود بافتی عاری از ذرات خشن با حداقل آباندازی مورد توجه است. در این پژوهش، اثراتاینولین بلند زنجیر)از آن جایی که این چکیده کامل
        مقدمه: در تهیه ماست قالبی، هدف فقط تهیه یک محصول با قابلیت قاشقبرداری مطلوب نیست، بلکه در کنار این ویژگی، به دستآوردن ظاهری جذاب و به همان اندازه، نرمی و وجود بافتی عاری از ذرات خشن با حداقل آباندازی مورد توجه است. در این پژوهش، اثراتاینولین بلند زنجیر)از آن جایی که اینولین بلندزنجیر دارای خواص تغذیهای نیز میباشد( و کربوکسی متیل سلولز، بر ویژگیهایفیزیکوشیمیایی و حسی ماست کمچرب طی مدت 15 روز نگهداری مورد بررسی قرار گرفت تا مناسبترین تیمار مشخص شود و درتحقیقات آتی به کار رودمواد و روش ها: نمونهها در این تحقیق ابتدا باتوجه به کاربرد دو متغیر مستقل اینولین بلندزنجیر ) DP≥22 ( و کربوکسی متیل سلولزدرقالب 5 تیمارماست طرحریزی شدند. سپس 24 ساعت، 7 و 15 روز پس از تولید نمونهها آزمونهای pH ، اسیدیته، درصد آب اندازی، ظرفیتنگهداری آب، ویسکوزیته، رنگ و آزمونهای حسی بر روی آنها انجام شد.یافته ها: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که افزودن اینولینبلند زنجیر و کربوکسی متیل سلولز به ماست تأثیر معنیداری برتغییر pH ، اسیدیته، مقادیر * L و a* ماست نداشت. اما در تمامی سطوح موجب کاهش آب اندازی، افزایش ظرفیت نگهداری آب، افزایشویسکوزیته و بهبود ویژگیهای حسی) به جز بو( نمونههای ماست شد.نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله، نمونه 2R )حاوی 75 / 0 % اینولین و 25 / 0 % کربوکسی متیل سلولز(، پس از آن نمونه 3R )حاوی5 / 0 % اینولین و 5 / 0 % کربوکسی متیل سلولز( به عنوان نمونه های ماست فراسودمند و پری بیوتیک برگزیده، با ویژگی های فیزیکوشیمیایی وحسی برتر در این پژوهش معرفی می شوند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تولید فیلم نانوکامپوزیتی تهیه شده از صمغ دانه به/ نانو کریستال سلولز و بررسی ویژگیهای فیلم ترکیبی حاصل
        طاهره بیضاوی سارا انصاری نرجس دانش
        مقدمه: امروزه برای بهبود خصوصیات فیلم های خوراکی از روش های مختلفی استفاده می شود که یکی از موثرترین و رایج ترین اینروش ها، استفاده از پرکننده ها در مقیاس نانومتری و تولید نانوکامپوزیت های پلیمری می باشد. هدف از تحقیق حاضر تولید فیلم ترکیبی تهیهشده از صمغ دانه به و نانو چکیده کامل
        مقدمه: امروزه برای بهبود خصوصیات فیلم های خوراکی از روش های مختلفی استفاده می شود که یکی از موثرترین و رایج ترین اینروش ها، استفاده از پرکننده ها در مقیاس نانومتری و تولید نانوکامپوزیت های پلیمری می باشد. هدف از تحقیق حاضر تولید فیلم ترکیبی تهیهشده از صمغ دانه به و نانوکریستال سلولز و بررسی ویژگی های مختلف فیلم ترکیبی حاصل می باشد. مواد و روشها: در مرحله اول موسیلاژ دانه به استخراج و سپس به همراه درصدهای مختلف از نانوکریستال سلولز (3 ، 5 و 7 درصد) و 35%گلیسرول به عنوان پلاستیسایزر برای تولید فیلم نانوکامپوزیتی به روش قالبگیری مورد استفاده قرار گرفت. سپس خصوصیات فیزیکی،مکانیکی، ممانعت کنندگی، حرارتی و ساختاری فیلم ها مورد بررسی قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که افزودن نانوکریستال ها موجب افزایش ضخامت فیلم های تولیدی گردید، درحالی که میزان رطوبت، حلالیت ونفوذپذیری به بخار آب فیلم های نانوکامپوزیتی صمغ دانه به با افزایش غلظت نانوکریستال سلولز تا 7% بترتیب به میزان 7.2 ، 29.3 و 5.6 درصدکاهش یافت. افزایش غلظت نانوکریستال همچنین باعث افزایش پارامترهای رنگی a* و b* و کاهش فاکتور L* گردید. با افزودننانوکریستال سلولز میزان مقاومت کششی و مدول یانگ فیلم های نانوکامپوزیتی بطور معنی داری افزایش یافت، درحالی که افزایش درصدافزایش طول معنی دار نبود. دمای انتقال شیشه ای فیلم ها نیز در اثر افزودن نانوکریستال های سلولز افزایش یافت که این موضوع با روشگرماسنجی روبشی افتراقی تعیین گردید. برهمکنش مولکولی میان نانوکریستال های سلولز و صمغ دانه به نیز توسط طیف سنجی مادونقرمز تبدیل فوریه ( FT-IR ) تایید گردید.نتیجه گیری: نانوکامپوزیت های تولیدی در مطالعه حاضر به دلیل خصوصیات فیزیکی مناسب، نفوذپذیری کم به بخار آب و ویژگی هایمکانیکی مطلوب، قابلیت استفاده در کاربردهای بسته بندی را به خوبی دارا می باشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بررسی اثر فیلم کربوکسی متیل سلولز حاوی اسانس دارچین و میخک بر ماندگاری گوشت گوساله در دمای یخچال
        راحله محجوب اسماعیل عطای صالحی
        مقدمه: در سال های اخیر تمایل به مواد غذایی تازه که متحمل کمترین فرآیند شده باشند گسترش زیادی پیدا کرده است. استفاده از فیلم‌های خوراکی و زیست تخریب پذیر، روش نوینی برای نگهداری این نوع محصولات می باشد. مواد و روش ها: در این تحقیق تاثیر استفاده از درصدهای مختلف اسانس دا چکیده کامل
        مقدمه: در سال های اخیر تمایل به مواد غذایی تازه که متحمل کمترین فرآیند شده باشند گسترش زیادی پیدا کرده است. استفاده از فیلم‌های خوراکی و زیست تخریب پذیر، روش نوینی برای نگهداری این نوع محصولات می باشد. مواد و روش ها: در این تحقیق تاثیر استفاده از درصدهای مختلف اسانس دارچین و میخک (هر کدام در سطوح صفر، 2/0، 3/0 و 4/0 درصد) در تهیه فیلم های کربوکسی متیل سلولز به کار برده شده است. آزمون های مورد بررسی در روزهای صفر، 3، 6، 9 و 12، بر روی فیلم های گوشت پوشش داده شده انجام گرفت. یافته ها: نمونه های پوشش داده شده با فیلم های مختلف در طول مطالعه نسبت به نمونه های کنترل مقادیر پایین تری ازpH ، ازت فرار کل، اندیس پراکسید، ترکیبات واکنش تیوباربیتوریک اسید و شمارش کلی میکروبی نشان دادند (05/0>p) و به طور کلی روند وابسته به دوز اسانس افزوده شده مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که بسته بندی گوشت با فیلم کربوکسی متیل سلولز به ویژه با افزودن سطوح مختلف اسانس های دارچین و میخک تاثیر بازدارندگی در افزایش عوامل مهم موثر در فساد شیمیایی آن دارد. باتوجه به اثر مهارکنندگی نسبتا مشابه مقادیر 3/0 و 4/0 درصد و نیز صرفه اقتصادی، میزان اسانس 3/0 درصد می تواند دوز بهینه ای باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - Preparation and Characterization of Micro Cellulose Moisture Absorbent Pad for Food Packaging Applications
        Zahra Ebadi Behjat Tajeddin
        In this research, the natural film based on starch and cellulose on a micro-scale was produced and its properties were investigated in terms of sheeting ability to absorb moisture in food packaging. For this purpose, ground cellulose fibers with 60-micrometer mesh were چکیده کامل
        In this research, the natural film based on starch and cellulose on a micro-scale was produced and its properties were investigated in terms of sheeting ability to absorb moisture in food packaging. For this purpose, ground cellulose fibers with 60-micrometer mesh were dissolved in 1% acetic acid solvent, starch, and glycerol. The resulting solution was converted into a film by casting the evaporation method and drying at ambient temperature. The properties of biodegradable biofilms such as swelling degree (SD), water vapor permeability (WVP), tensile strength (TS), and elongation at break (EB) were evaluated at various thicknesses and times. Results indicated that the maximum amount of SD of biopolymer (5.91) was obtained in thickness group 1 (> 0.1mm) and during 30 min of storage. The relatively high strength of the micro cellulose (MC) film was significant (6.78 ± 0.76 N) and its permeability increased by increasing the thickness of the biofilm. The results showed that due to the hydration ability and strength of the MC film can be used as a moisture-absorbent bio pad for food packaging purposes. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - Evaluation of Additional Carboxy Methyl Cellulose and k-Carrageenan Gums on the Qualitative Properties of Gluten- Free Toast Breads
        S. Movahed M. Mirzaei H. Ahmadi Chenarbon
        In this research, after carrying out chemical tests measuring the moisture, protein and ash contents on rice flour according to standard methods, gluten- free breads were prepared from rice flour combined with 0.5% Carboxy Methyl Cellulose (CMC) and 1% -κCarrageen چکیده کامل
        In this research, after carrying out chemical tests measuring the moisture, protein and ash contents on rice flour according to standard methods, gluten- free breads were prepared from rice flour combined with 0.5% Carboxy Methyl Cellulose (CMC) and 1% -κCarrageenan gum. A sample lacking gum was also produced as control. Rice breads (with gum and without gum) were then produced by semi-industrial method. Dough and bread yield assays as well as voltmeter were carried on the obtained breads. The results showed that the addition of two gums led to the improvements of dough and bread yield properties as well as specific volume as compared to the control sample with 1% CMC that resulted in a more specific volume and 1% k-carrageen that gave a better dough and bread yields. Chemical tests measuring the moisture, ash and protein contents were performed on all bread samples followed by the determination of staling rate through instrumental method (Instron machine) according to the standard methods. The results of chemical tests carried on wheat flour and rice flour showed that consumed flour was suitable for toast bread making. The results of chemical tests carried on produced bread sample showed that K2 treatment had the highest moisture content; KC treatment had the most ash content; control treatment 1(W) showed the highest protein followed by KC treatment and rice control treatment (C) had the lowest amount of moisture, ash protein. The results obtained from staling rate test instrumentally at time intervals of 24, 48 and 72 hours after baking showed that at three time intervals C treatment had the highest staling rate, and W, K2 and C2 treatments had the lowest staling rate respectively. The obtained rice breads were presented to a group of panelists to assess the sensory properties including porosity and granular appearance of the bread crumb, aroma, color of crumb, chewiness and texture as well as staling property. The results obtained from the sensory analysis indicated that the addition of two gums led to improvement of sensory properties of gum containing samples as compared to the control- of among gum- containing samples, bread with 1% CMC had the best sensory properties. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - The Effects of Adding Xanthan and Carboxy Methyl Cellulose on Cooking and Sensory Characteristics of Soya Burger
        A. Basati S. E. Hosseini
        ABSTRACT: Soya burger is one of the meat replacers with low cholesterol content and saturated fats. Regarding the gums application in food systems, the effect of adding xanthan (0,0.4, 0.6%) and caboxymethylcellulose gums (0,0.4,0.6%) on water holding capacity (WHC), co چکیده کامل
        ABSTRACT: Soya burger is one of the meat replacers with low cholesterol content and saturated fats. Regarding the gums application in food systems, the effect of adding xanthan (0,0.4, 0.6%) and caboxymethylcellulose gums (0,0.4,0.6%) on water holding capacity (WHC), cooking loss, shrinkage and sensory evaluation of soya burger have been investigated. It was found that the samples with xanthan and carboxymethyl cellulose had significantly higher (p<0.05) water holding capacity and shrinkage but lower cooking loss. Sensory analysis indicated that the samples with added mixtures of two gums (0.6+0.6 %) had the highest acceptability by the panelists. Consequently, this research showed that the addition of xanthan and carboxymethyl cellulose gums had successful results in physicochemical and sensory properties of soya burgers. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - Effects of Carboxymethyl Cellulose, Pectin and Guar on Dough Rheology and Quality of Toast Breads
        E. Karbala’e Husseina S. Movahhed A.R. Shahab Lavasani
        Bread and other baked goods tend to undergo physicochemical changes after the baking process is completed. These changes are generally called staling. Authors have suggested a variety of methods for improving the technological and sensory properties of all sorts of brea چکیده کامل
        Bread and other baked goods tend to undergo physicochemical changes after the baking process is completed. These changes are generally called staling. Authors have suggested a variety of methods for improving the technological and sensory properties of all sorts of bread, particularly voluminous and semi-voluminous breads. One of the most important one of these methods is the use of hydrocolloids in strategic products. This study analyzed the effect of different levels (0, 0.5 and 1%) of three hydrocolloids (pectin, carboxymethyl cellulose, and guar) on the rheology of dough and the quality of toast bread samples. The results revealed that changes in Farinograph attributes of dough depend on the chemical structure of the hydrocolloids. The largest effect belonged to the 1% guar, 1% pectin, and 1% CMC treatments. In general, hydrocolloids enhanced the dough samples. All hydrocolloids improved the qualitative properties of breads, delayed staleness, and provided better breads than the control sample. The largest effect was observed by the addition of 1% guar. According to the results, the opinions of the panelists, the treatment containing 1% guar was selected as the best additive as compared to the other two hydrocolloids. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - بررسی کمی و کیفی تولید نانو بلور سلولز از پسماندهای نخل خرما (Phoenix Dactylifera L.) به روش هیدروليز
        علی خضیری حسن ذکی دیزجی محمد رضا فتحی عمادآبادی
        زمینه و هدف: سلولز موجود در ضایعات و زائدات بخش کشاورزی، می‌تواند منبع مناسبی برای تولید مواد باارزش بر پایه سلولز در صنعت باشد. سلولز و نانو کریستال سلولز توسط فرآیندهای مختلف از منابع گیاهی مختلفی استخراج و تولید می‌شود. هدف این پژوهش بررسی شرایط هیدرولیز اسیدی بر ساخ چکیده کامل
        زمینه و هدف: سلولز موجود در ضایعات و زائدات بخش کشاورزی، می‌تواند منبع مناسبی برای تولید مواد باارزش بر پایه سلولز در صنعت باشد. سلولز و نانو کریستال سلولز توسط فرآیندهای مختلف از منابع گیاهی مختلفی استخراج و تولید می‌شود. هدف این پژوهش بررسی شرایط هیدرولیز اسیدی بر ساختار نانو بلورهای سلولزی تولید شده از زائدات هرس نخل خرما می باشد. روش بررسی: در این تحقیق ابتدا سلولز از مواد زائد حاصل از هرس برگ نخل خرما استخراج و سپس توسط روش هیدرولیز اسیدی، سلولز استخراجی به نانوبلور سلولز تبدیل شد. سپس تأثیر دو پارامتر دما (در سه سطح 30، 45 و 60 درجه سلسیوس) و زمان (در سه سطح 45 ، 60 و 120 دقیقه) بر کیفیت و کمیت نانو بلورهای حاصل از برگ درخت خرما گونه استعمران موردمطالعه قرار گرفت. برای تحلیل ویژگی‌های کیفی و کمی نمونه‌ها از روشهای طیف سنجی فروسرخ (FTIR)، آزمون پراش اشعه ایکس(XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM) و دستگاه اندازه‌گیری ذرات(PSA) استفاده شد. یافته‌ها: نتایج استخراج سلولز از برگ درخت نخل نشان داد، افزایش دما در مرحله لیگنین زدایی و رنگ بری باعث افزایش خلوص سلولز استخراجی می‌شود. همچنین تیمارهای شدیدتر باعث ایجادنانو بلور‌هایی با ابعاد کوچک‌تر (5 تا 100 نانومتر بوده و عمدتا 30 نانومتر) می‌شود. در این پژوهش زمان 60 دقیقه و دمای 60 درجه سلسیوس به‌عنوان بهترین فاکتورها از میان فاکتورهای مشابه معرفی گردید که در این تیمار 50% ذرات دارای میانگین قطری 37/1 نانومتر می‌باشند. بحث و نتیجه گیری: نتیجه بررسی نشان داد اگر نانو بلورهای سلولزی استخراجی به صورت شبکه‌ای تبدیل شوند پتانسیل کاربرد در نانو فیلترها و نانو داربستهارا دارا می باشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - Aging Study of Transformer Oil-Impregnated Repulped and Standard Cellulose by Measuring of 2-furfural Content of the Oil
        Ali Ramazani Rana Rahmati Solmaz Bigdeli Sohrab Rahmani Mehrdad Hamidi
        In order to evaluate the reliability of using repulped cellulose in transformers, the aging process was applied on standard and repulped cellulose in a laboratory accelerated model by increasing of temperature to 150 ° C and their behavior was monitored by measuri چکیده کامل
        In order to evaluate the reliability of using repulped cellulose in transformers, the aging process was applied on standard and repulped cellulose in a laboratory accelerated model by increasing of temperature to 150 ° C and their behavior was monitored by measuring the amount of 2-furfural released in oil by HPLC (High Performance Liquid Chromatography) in the consecutive aging periods and the results was compared. The results were fitted to estimate the aging behaviors according to the content of 2 - furfural that released in oil. The obtained results showed that behavior of two types of cellulose is almost the same. Therefore, it can be concluded that the moulded insulating parts made of repulped cellulose can be used in the insulation system of power transformers with a good and acceptable reliability. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - Investigation of the Drug Delivery Potential of a Transdermal Patch Based on Buprenorphine Templated Molecular Imprinted Polymer
        Nasrin Behnia Parviz Aberoomand Azar Maryam Shekarchi Mohammad Saber Tehrani Noushin Adib
        To synthesize the molecular imprinted polymer (MIP), the well-known precipitation polymerization method was used. To do this, Methacrylic acid (MAA; as the functional monomer), ethylene glycol dimethacrylate (EGDMA; as the cross-linker), and 2,2-azobisissobutyronitrile چکیده کامل
        To synthesize the molecular imprinted polymer (MIP), the well-known precipitation polymerization method was used. To do this, Methacrylic acid (MAA; as the functional monomer), ethylene glycol dimethacrylate (EGDMA; as the cross-linker), and 2,2-azobisissobutyronitrile (AIBN; as the initiator), were used. In addition, to control the release rate of Buprenorphine (BUP) from the patch, the bacterial cellulose (BC) was applied. The release process of the drug was investigated by high performance liquid chromatography(HPLC) system, which was showed to be fitted with the Higuchi expression. Moreover, the results have indicated that the obtained MIP-BC is a suitable candidate for the control released transdermal drug delivery. The work revealed that using MIP is more suitable compared to non-imprinted polymer (NIP). In addition, those results indicated that the MIP could be used as a patch for drug delivery application at least in the case of BUP drug. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - Aging Study of Oil Impregnated Repulped and Standard Cellulose through Measuring Viscometric Degree of Polymerization
        Sohrab Rahmani Rana Rahmati Ali Ramazani
        This paper describes the aging behavior of the oil impregnated repulped cellulose and compares it with the aging behavior of the oil impregnated standard cellulose. In order to evaluate the reliability of using repulped cellulose in transformers, the accelerated aging p چکیده کامل
        This paper describes the aging behavior of the oil impregnated repulped cellulose and compares it with the aging behavior of the oil impregnated standard cellulose. In order to evaluate the reliability of using repulped cellulose in transformers, the accelerated aging process was applied to both types of cellulose by increasing the temperature to 150 °C and their aging behavior was studied and compared through measuring their viscometric degree of polymerization (DP) in consecutive aging periods. Results were fitted to estimate an aging relation respect to the initial DP and this was yield that the accelerated pyrolysis behavior of two survived types of cellulose are completely similar and obeys the same damping model. From the obtained results, it can be concluded that the moulded insulating parts made of repulped cellulose can be used in the insulation system of power transformers with a good and acceptable reliability. The reduction of DP to 30% of its initial value was estimated as a criterion for the end of life time of these celluloses. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - اثر پوشش ‌مرکب فعال حاوی عصاره سرخارگل (Echinacea purpurea L. Moench) بر ماندگاری فیله ماهی قزل‌آلا رنگین‌کمان (Oncorhynchuus mykiss) طی دوره نگهداری در شرایط سرد
        مجتبی قربانی داریوش خادمی شورمستی یاسمن فهیم دژبان
        به منظور بررسی تأثیر پوشش مرکب فعال بر پایه کربوکسی‌متیل سلولز بر ماندگاری فیله ماهی قزل‌آلا رنگین کمان (Oncorhynchuus mykiss) طی دوره نگهداری در دمای یخچال، آزمایشی به مدت 12 روز با 5 تیمار شامل فیله‌های فاقد پوشش (شاهد)، دارای پوشش‌ کربوکسی‌متیل سلولز 1 % ، پوشش کربوک چکیده کامل
        به منظور بررسی تأثیر پوشش مرکب فعال بر پایه کربوکسی‌متیل سلولز بر ماندگاری فیله ماهی قزل‌آلا رنگین کمان (Oncorhynchuus mykiss) طی دوره نگهداری در دمای یخچال، آزمایشی به مدت 12 روز با 5 تیمار شامل فیله‌های فاقد پوشش (شاهد)، دارای پوشش‌ کربوکسی‌متیل سلولز 1 % ، پوشش کربوکسی‌متیل سلولز- اسید اولئیک 1 % ، پوشش کربوکسی‌متیل سلولز- اسید اولئیک- عصاره سرخارگل (5/0 % یا 1 % ) و 3 تکرار اجرا شد. در فواصل زمانی هر 3 روز آزمایشات شیمیایی (PV، TBARS و TVN) و میکروبی (TVC و PTC) بر روی فیله‌ها انجام شد. نتایج نشان داد اسید اولئیک اثر حفاظتی پوشش کربوکسی‌متیل سلولز را بهبود بخشید. ضمن اینکه تأثیر ضداکسیدانی و ضدباکتریایی عصاره سرخارگل وابسته به غلظت بود. در پایان دوره نگهداری، کمترین مقادیر PV ( meq/Kg11/90±0/3)،TBARS (mg MDA/Kg 27/24±0/1)،TVN (mg/100g 83/±1 90/21)،TVC (log cfu/g 10/±0 10/5) و PTC (log cfu/g 06/±0 23/5) در فیله‌های حاوی پوشش مرکب فعال کربوکسی‌متیل سلولز- اسید اولئیک- عصاره 1 % سرخارگل دیده شد (P<0.05). بنابراین می‌توان از پوشش مرکب کربوکسی‌متیل سلولز- اسید اولئیک- عصاره 1 % سرخارگل به-عنوان بسته‌بندی فعال جهت حفظ کیفیت و افزایش زمان ماندگاری فیله ماهی قزل‌آلای رنگین کمان طی نگهداری کوتاه مدت در دمای یخچال استفاده کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - بررسی پارامترهای شیمیایی و میکروبی فساد و تعیین عمر ماندگاری فیله ماهی‌کپورمعمولی(Cyprinus carpio) تحت تأثیر پوشش کربوکسی متیل سلولز حاوی عصاره مریم گلی(Salvia officinalis.)
        محمد اسماعیلی یاسمن فهیم دژبان
        در مطالعه حاضر، تأثیر پوشش فعال خوراکی کربوکسی متیل سلولز حاوی عصاره مریم گلی(Salvia officinalis) بر کیفیت و ماندگاری فیله ماهی کپور معمولی طی دوره‌ی نگهداری در یخچال) 1ºϹ±٤( بررسی شد. فیله‌های ماهی کپور معمولی در پنج گروه شاهد، پوشش کربوکسی متیل سلولز بدون چکیده کامل
        در مطالعه حاضر، تأثیر پوشش فعال خوراکی کربوکسی متیل سلولز حاوی عصاره مریم گلی(Salvia officinalis) بر کیفیت و ماندگاری فیله ماهی کپور معمولی طی دوره‌ی نگهداری در یخچال) 1ºϹ±٤( بررسی شد. فیله‌های ماهی کپور معمولی در پنج گروه شاهد، پوشش کربوکسی متیل سلولز بدون عصاره و حاوی 5/0 و 1 درصد عصاره مریم گلی تیماربندی شده و بعد از مدت 12 روز ، شاخص‌های شیمیایی (pH,TVN,PV,TBA) و میکروبی(بار باکتریایی کل و سرمادوست) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق عملکرد بهتر پوشش کربوکسی متیل سلولز حاوی 1 درصد عصاره مریم گلی را نسبت به سایر تیمارها تأیید می‌کند؛ بطوریکه شاخص‌های شیمیایی و مقادیر باکتری‌های کل و سرمادوست به عنوان شاخص‌های میکروبی کنترل کیفیت، دارای نتایج بهتری نسبت به سایر تیمارها تا پایان دوره نگهداری بودند و توانستند از طریق کاهش مقادیر بار باکتریایی کلی و مقادیر باکتری‌های سرمادوست در نمونه‌ها، کیفیت قابل قبولی را ارائه نمایند. با توجه به نتایج ارزیابی شاخص‌های شیمیایی مؤثر بر فساد، کاربرد پوشش کربوکسی متیل سلولز حاوی 1 درصد عصاره مریم گلی، می‌تواند از طریق کنترل و کاهش اکسیداسیون لیپیدها، نسبت به سایر تیمارها به طور مؤثرتری سبب حفظ کیفیت فیله‌های ماهی کپور معمولی طی دوره نگهداری شود(05/0 (P<. بنابراین عصاره مریم گلی با دارا بودن خواص آنتی‌اکسیدانی و ضدمیکروبی به عنوان یک نگهدارنده زیستی طبیعی در ترکیب با پوشش خوراکی کربوکسی متیل سلولز، می‌تواند به عنوان یک روش در حفظ کیفیت و افزایش عمر ماندگاری فیله ماهی کپور معمولی طی نگهداری در یخچال به کار گرفته شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - بهینه سازی فرمولاسیون ژل حاصل از CMC، HPMC و PVA برای بهبود کاربردهای آرایشی، بهداشتی و دارویی با استفاده از روش سطح پاسخ طراحی مرکب مرکزی (CCD)
        رضوان احمدی پور فرزانه ابراهیم زاده
        در این مقاله، ویژگی‌های ژل‌های حاصل از پلیمرهای کربوکسی متیل‌سلولز(CMC)، هیدروکسی‌پروپیل‌متیل‌سلولز(HPMC) و پلی وینیل الکل(PVA) به عنوان توابعی از حفظ شفافیت، pH و حفظ گروانروی طی مدت 60 روز، با استفاده از نرم‌افزار Design Expert و بهره‌گیری از طراحی آزمایش‌های مرکب مبت چکیده کامل
        در این مقاله، ویژگی‌های ژل‌های حاصل از پلیمرهای کربوکسی متیل‌سلولز(CMC)، هیدروکسی‌پروپیل‌متیل‌سلولز(HPMC) و پلی وینیل الکل(PVA) به عنوان توابعی از حفظ شفافیت، pH و حفظ گروانروی طی مدت 60 روز، با استفاده از نرم‌افزار Design Expert و بهره‌گیری از طراحی آزمایش‌های مرکب مبتنی بر مدل CCD(طراحی مرکب مرکزی) مورد بررسی قرار گرفته است. تغییر در نسبت وزنی اجرای سازنده ژل به عنوان متغیر مستقل و تغییرات ایجاد شده درpH ، شفافیت و تغیرات گروانروی ژلهای تولید شده طی مدت 60 روزه به عنوان متغیر وابسته شناخته می‌شوند. تغییرات گروانروی در طول 60 روز و در بازه‌های زمانی 1، 7، 14، 28، و 60 روز در CMC،HPMC و پلی وینیل الکل به تنهایی نشان می‌دهد که بدون وجود یک عامل اتصال دهنده، گروانروی با گذشت زمان تغییر می‌کند. با تجزیه و تحلیل دقیق نتایج حاصل از 16 آزمایش طراحی شده، فرمولاسیون بهینه ژل حاصل از ترکیب پلیمرهای CMC به نسبت وزنی 9/68 درصد، HPMC به نسبت 1/27 درصد و PVA به نسبت 4 درصد به‌عنوان بهترین فرمولاسیون ژل با حفظ ساختار، شفافیت، pH در محدوده خنثی و همچنین حفظ گروانروی طی زمان پیش بینی می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - تأثیر پوشش خوراکی بر پایه کربوکسی متیل سلولز، آلژینات سدیم و عصاره سیر کوهی (Allium ursinum L) بر ماندگاری پنیر لاکتیکی
        سیده مریم موسوی لیلا نجفیان محمد فارسی
        ﭘﻮﺷﺶ دﻫﯽ ﺑﺎ ﺗﺮﮐﯿﺒﺎت ﻃﺒﯿﻌﯽ ﯾﮑﯽ از روشﻫﺎی ﻧﻮﯾﻦ ﻧﮕﻬﺪاری ﻣﻮاد ﻏﺬاﯾﯽ محسوب می‌شود ﮐﻪ اﻣﺮوزه ﮐﺎرﺑﺮد ﮔﺴﺘﺮده‌ای ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. پنیر جزء محصولات غذایی محبوبی است که به‌دلیل نگهداری در آب‌نمک، مصرف روزانه آن می‌تواند سلامت مصرف‌کنندگان را تهدید کند. در این پژوهش به‌جای نگهداری پنیر د چکیده کامل
        ﭘﻮﺷﺶ دﻫﯽ ﺑﺎ ﺗﺮﮐﯿﺒﺎت ﻃﺒﯿﻌﯽ ﯾﮑﯽ از روشﻫﺎی ﻧﻮﯾﻦ ﻧﮕﻬﺪاری ﻣﻮاد ﻏﺬاﯾﯽ محسوب می‌شود ﮐﻪ اﻣﺮوزه ﮐﺎرﺑﺮد ﮔﺴﺘﺮده‌ای ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ. پنیر جزء محصولات غذایی محبوبی است که به‌دلیل نگهداری در آب‌نمک، مصرف روزانه آن می‌تواند سلامت مصرف‌کنندگان را تهدید کند. در این پژوهش به‌جای نگهداری پنیر در آب‌نمک، از روش نوین پوشش‌دهی با ترکیب 2 درصد آلژینات‌سدیم و 3 درصد کربوکسی متیل سلولز به‌همراه عصاره سیر کوهی در سه سطح 5/0، 1 و 5/1 درصد استفاده شد. دو تیمار بدون پوشش بدون آب‌نمک و بدون پوشش غوطه‌ور در آب‌نمک، به‌عنوان شاهد در نظر گرفته شدند. ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی (pH، اسیدیته و افت وزن)، میکروبی (شمارش باکتری‌های گرمادوست و سرمادوست، کپک و مخمر) و حسی نمونه‌ها طی نگهداری به‌مدت 21 روز در دمای 4 درجه سلسیوس مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که طی نگهداری، مقدار pH به‌طور معنی‌داری کاهش یافت (05/0p <)؛ در حالی‌که اسیدیته، افت وزن و بار میکروبی نمونه‌ها افزایش یافت. پوشش‌دهی با نسبت‌های مختلف در ارزیابی حسی، کلیه ویژگی‌های حسی نمونه‌ها را تحت تأثیر قرار داد. به‌طوری‌که بالاترین امتیاز پذیرش کلی مربوط به پوشش به‌همراه 5/1 درصد عصاره سیرکوهی بود. بر اساس نتایج تحقیق، می‌توان از پوشش‌های خوراکی بر پایه آلژینات سدیم و کربوکسی متیل سلولز حاوی عصاره سیر کوهی برای افزایش ماندگاری پنیر استفاده نمود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - کاهش آکریل‌آمید در سیب‌زمینی سرخ کرده تحت پیش تیمارهای مختلف (مقاله کامل تحقیقاتی)
        طلا رهبرایمانی لیلا روفه‌گری‌نژاد
        آکریل‌آمید در طی فرایندهای حرارتی بالا در موادغذایی غنی از کربوهیدرات تشکیل می‌گردد. به‌دلیل اثرات سوء آن بر سلامتی انسان، پیشگیری و کاهش احتمال ایجاد این ترکیب در طی فرآوری مواد غذایی از جهت ایمنی مصرف‌کننده اهمیت زیادی دارد. با توجه به و مصرف بالای سیب‌زمینی سرخ‌کرده چکیده کامل
        آکریل‌آمید در طی فرایندهای حرارتی بالا در موادغذایی غنی از کربوهیدرات تشکیل می‌گردد. به‌دلیل اثرات سوء آن بر سلامتی انسان، پیشگیری و کاهش احتمال ایجاد این ترکیب در طی فرآوری مواد غذایی از جهت ایمنی مصرف‌کننده اهمیت زیادی دارد. با توجه به و مصرف بالای سیب‌زمینی سرخ‌کرده و فراوانی آکریل‌آمید در آن، هدف این تحقیق، تعیین اثر پیش‌تیمارهای مختلف (آنزیم‌بری در آب مقطر، غوطه‌وری در محلول کلریدکلسیم (5/0 و 1 درصد) و پوشش‌دهی با کربوکسی متیل سلولز (1 درصد) بر کاهش آکریل‌آمید و ویژگی‌های حسی سیب‌زمینی سرخ‌شده می‌باشد. اندازه‌گیری محتوای آکریل‌آمید سیب‌زمینی‌های سرخ شده در 150 درجه سلسیوس به‌مدت 7 دقیقه، توسط کروماتوگرافی گازی با آشکارساز یونی شعله‌ای (GC-FID) صورت گرفت. نتایج نشان داد پیش‌تیمارها هر یک به تنهایی و به‌صورت ترکیبی به‌طور قابل‌توجهی از تشکیل آکریل‌آمید در نمونه‌ها به‌میزان متغیر 27 تا 90 درصد جلوگیری کردند. بیشترین کاهش آکریل‌آمید در نمونه‌های تهیه شده با ترکیب سه پیش‌تیمار مشاهده شد (P<0.05). نمونه آنزیم‌بری شده، غوطه‌وری شده در کلریدکلسیم 5/0 درصد و پوشش‌دهی شده با کربوکسی متیل سلولز نیز بالاترین امتیاز را از نظر ویژگی‌های حسی کسب کرد (P<0.05). به‌طورکلی اثرات متقابل تیمار های مورد بررسی بر روی مقدار آکریل‌آمید سیب‌زمینی های سرخ کرده معنی‌دار بود (P<0.05) و به‌نظر می‌رسد با تلفیق این روش ها، بتوان محصولی با سطح سلامتی بالاتری تولید کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        19 - تعیین شاخص های کلیدی چابک سازی کارکنان با تأکید بر توسعه رفاه و کارکرد اجتماعی (مطالعه موردی: صنعت بهداشتی و سلولزی ایران)
        میلاد آقائی رضا آقائی اصغر آقائی
        چابکی یکی از مفاهیم اساسی و کارکردی در سازمان ها و صنایعی است که در قرن حاضر فعالیت می کنند؛ سازمان هایی که در محیطی بسیار فعال و پویا در حال انجام فعالیت اند و دارای کارکردهای اجتماعی هستند که در صورت عدم پاسخ گویی سریع به آنها، بی شک از دایرۀ فعالیت و بقا باز خواهند م چکیده کامل
        چابکی یکی از مفاهیم اساسی و کارکردی در سازمان ها و صنایعی است که در قرن حاضر فعالیت می کنند؛ سازمان هایی که در محیطی بسیار فعال و پویا در حال انجام فعالیت اند و دارای کارکردهای اجتماعی هستند که در صورت عدم پاسخ گویی سریع به آنها، بی شک از دایرۀ فعالیت و بقا باز خواهند ماند. از این رو، این تحقیق به بررسی شاخص های کلیدی مؤثر بر چابک سازی سازمان ها با تأکید بر توسعه کارکرد اجتماعی صنعت بهداشتی و سلولزی پرداخته و چهارچوبی نظری و مفهومی را برای سازمان ها؛ بویژه صنعت بهداشتی و سلولزی ارائه می نماید. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد و بر آن است تا با بررسی مباحث نظری مربوط به بیست سال گذشته در حوزۀ چابک سازی، شاخص های کلیدی و اثربخش چابکی کارکنان برای توسعه کارکرد اجتماعی در صنعت بهداشتی و سلولزی ایران را با استفاده از روش دلفی فازی شناسایی کند و با استفاده از تکنیک دیمتل فازی، الگویی سیستماتیک را برای مدل سازی و تأثیرگذاری شاخص ها ارائه نماید. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که شاخص های کلیدی مؤثر بر چابک سازی کارکنان با تأکید بر توسعه کارکرد اجتماعی صنعت سلولزی ایران عیارتند از: تطابق با تغییر، انعطاف پذیری، سرعت تحویل و انجام مأموریت، بکارگیری فناوری مناسب، روزآمدی مهارت، توانمندی و چند مهارتی و پاسخ گویی سریع. از میان آنها تطابق با تغییر مؤثرترین عامل و سرعت تحویل و انجام مأموریت تأثیر پذیرترین عامل هستند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        20 - Preparation of cellulose nanoparticle from cinnamon
        golsum afshari Hakimeh Ziyadi
        The preparation of cellulose nanostructures is considered in this paper. Cellulose nanoparticles (nano cellulose) were extracted from cinnamon for the first time. The chemically-induced destruction strategy based on controlled strong acid hydrolysis treatment was used f چکیده کامل
        The preparation of cellulose nanostructures is considered in this paper. Cellulose nanoparticles (nano cellulose) were extracted from cinnamon for the first time. The chemically-induced destruction strategy based on controlled strong acid hydrolysis treatment was used for dissolution of lignin and fragmentation of cellulose to nano sized structure. The products were characterized with scanning electron microscope (SEM), X-ray diffraction (XRD), Fourier transform infrared (FT-IR), UV-Vis and Mass spectroscopy. SEM images demonstrated the cellulose nanoparticles production. Size distribution histogram which was obtained from the SEM image showed that nanoparticles size were less than 100 nm with average size about 50 nm. XRD analysis showed amorphous structure for nanoparticles. Chemical structures and functional group of cellulose nanoparticles approved using FT-IR. UV-VIS spectrum of macro cellulose, micro cellulose and nano cellulose were done in water, acetone and acetic acid. These spectrums illustrate the same absorption for tree materials in agues, organic and acidic solvents approving the stability of structures and maintaining molecular structure during making nano cellulose. Mass spectroscopy peaks agree well with the structure of the cellulose and its fragmentation during analysis. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        21 - Preparation of cellulose nanoparticle from cinnamon
        Golsoum Afshari Hakimeh Ziyadi
        The preparation of cellulose nanostructures is considered in this paper. Cellulose nanoparticles(nano cellulose) were extracted from cinnamon for the first time. The chemically-induceddestruction strategy based on controlled strong acid hydrolysis treatment was used for چکیده کامل
        The preparation of cellulose nanostructures is considered in this paper. Cellulose nanoparticles(nano cellulose) were extracted from cinnamon for the first time. The chemically-induceddestruction strategy based on controlled strong acid hydrolysis treatment was used for dissolutionof lignin and fragmentation of cellulose to nano sized structure. The products werecharacterized by scanning electron microscope (SEM), X-ray diffraction (XRD), Fourier transforminfrared (FT-IR), UV-Vis and Mass spectroscopy. SEM images demonstrated the cellulosenanoparticles production. Size distribution histogram which was obtained from the SEM imageshowed that nanoparticles size were less than 100 nm with average size about 50 nm. XRDanalysis showed amorphous structure of nanoparticles. Chemical structures and functionalgroup of cellulose nanoparticles approved using FT-IR. UV-VIS spectrum of macro cellulose,micro cellulose and nano cellulose were done in water, acetone and acetic acid. These spectrumsillustrate the same absorption for tree materials in agues, organic and acidic solventsapproving the stability of structures and maintaining molecular structure during making nanocellulose. Mass spectroscopy peaks are in good agreement with the structure of the celluloseand its fragmentation during analysis. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        22 - Modification of silica with 2,4-dinitrophenylhydrazanomethylphenol for monosaccharide productions
        Kasim Mohammed Hello Hayder Mihsen  Mosa
        2,4-dinitrophenylhydrazanomethylphenol (DNPHMP) was immobilized onto silicate rice husk ash to form a heterogeneous catalyst denoted as RHDNPH. The elemental and EDX analysis of RHDNPH showed the nitrogen is incorporated into silica. The RHDNPH had 154.6 m2g-1 as a spec چکیده کامل
        2,4-dinitrophenylhydrazanomethylphenol (DNPHMP) was immobilized onto silicate rice husk ash to form a heterogeneous catalyst denoted as RHDNPH. The elemental and EDX analysis of RHDNPH showed the nitrogen is incorporated into silica. The RHDNPH had 154.6 m2g-1 as a specific surface area. The FT-IR clearly showed the appearance of –NH and C=N absorption band at the expected range. The TGA curve shows that the RHDNPH was stable at the temperature of less than 200 °C. Hydrolysis experiments of cellulose were conducted in liquid face reaction at 140 °C, and 150 mg of catalyst mass in 11 h. The maximum hydrolysis of cellulose was 84 % with 100 % selectivity of glucose over the catalyst. The catalyst was simple in its preparation, stable during the cellulose hydrolysis in addition to repeatedly without a significant loss of its catalytic activity. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        23 - Novel and cost-effective biocatalyst consisting of nanofibrillated cellulose and TiCl3 for the synthesis of 2,3'-dihydroquinazolin-4-(1H)-ones
        Hannaneh Heidari Kobra Nikoofar Yeganeh Shahedi
        A novel and cost-effective catalyst for synthesis of 2,3'-dihydroquinazolin-4-(1H)-ones was developed utilizing a combined nanocomposite obtained from bonding TiCl3 to hydroxyl groups of nanofibrillated cellulose as a green and inexpensive support.The structure of the c چکیده کامل
        A novel and cost-effective catalyst for synthesis of 2,3'-dihydroquinazolin-4-(1H)-ones was developed utilizing a combined nanocomposite obtained from bonding TiCl3 to hydroxyl groups of nanofibrillated cellulose as a green and inexpensive support.The structure of the catalyst was investigated using the Fourier transform infrared spectroscopy (FT-IR), field emission scanning electron microscopy (SEM), energy-dispersive X-ray spectroscopy (EDS) techniques and transmission electron microscopy (TEM). The prepared new nanopolymer-based composite has been investigated successfully to obtain some 2,3'-dihydroquinazolin-4-(1H)-ones via the reaction of 2-aminobenzamide and various kinds of aldehydes/ cyclic ketones in refluxing ethanol. Short reaction times, the low amount of catalyst, high yields of products, utilizing a wide-range of aldehydes/ ketones, easy work-up procedure, in addition to the accelerating effect of the newly synthesized biodegradable nano composite, are some highlighted features of the reported protocol. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        24 - Use of Palm Waste Cellulose as a Substitute for Common Growing Media in Aglaonema Growing
        M. Basirat
        In order to evaluate the possibility use of palm waste cellulose as a substitute substrate for growing pot plants, an experiment was conducted in completely randomized block design with 6 replication and six treatments on Aglaonema sp. The treatments were 5 levels inclu چکیده کامل
        In order to evaluate the possibility use of palm waste cellulose as a substitute substrate for growing pot plants, an experiment was conducted in completely randomized block design with 6 replication and six treatments on Aglaonema sp. The treatments were 5 levels including 0, 25, 50, 75 and 100 palm celluloid wastes mixed with different rates of some amendments such as peat, coconut coir, perlite, vermiculite, rice husk and sugarcane waste compost. The trial was conducted in a research greenhouse at certain environmental condition during 14 month. Before experiment, the chemical and physical properties of organic substrates were measured. To determine superior media the vegetative indexes were measured and data statistically analyzed. Results showed that the palm celluloid wastes had significant impact on the growth and total dry weight of plants that grown in mixing media in comparison with peat and peat- perlite potting media. Also peat and coir had not significant differences in most growth indices but palm celluloid wastes had greater increase in plant dry weight if it used as a 50-50 v/v percent mixing amendment in all treatments. Data indicated that palm celluloid wastes can be used as a media individually, and also as an amendment for other media such as sugarcane compost. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        25 - تهیه نانوچندسازه مغناطیسی مس برپایه نانو فیبریل سلولز و بررسی کاربرد کاتالیستی آن در کاهش رنگ‎ ها
        فاطمه علیرمضانی حنانه حیدری
        در این پژوهش، نانو فیبریل‎ سلولز (NFC) به‎عنوان بستری سبز و زیست‎تخریب‎پذیر برای تهیه نانوچندسازه های مغناطیسی مس بدون افزودن عامل کاهنده‌ خارجی یا حلال‌های سمی مورد استفاده قرار گرفت. در ابتدا، نانو فیبریل سلولز برای جداسازی آسان با کلریدهای آهن در محی چکیده کامل
        در این پژوهش، نانو فیبریل‎ سلولز (NFC) به‎عنوان بستری سبز و زیست‎تخریب‎پذیر برای تهیه نانوچندسازه های مغناطیسی مس بدون افزودن عامل کاهنده‌ خارجی یا حلال‌های سمی مورد استفاده قرار گرفت. در ابتدا، نانو فیبریل سلولز برای جداسازی آسان با کلریدهای آهن در محیط آمونیاکی، مغناطیسی شد. سپس، به‎عنوان بستر و کاهنده برای تشکیل نانوذره های مس استفاده شد. ساختار نانوچندسازه باروش‌های طیف‎شناسی فروسرخ تبدیل فوریه (FTIR)، پراش پرتو ایکس (XRD)، میکروسکوپی الکترونی پویشی (FE‎SEM)، طیف‎شناسی تفکیک انرژی (EDS) و طیف‎سنجی نشری پلاسمای جفت شده القایی (ICP-OES) شناسایی شد. فعالیت کاتالیستی نمونه تهیه‎شده در کاهش رنگ‌های آلی بررسی شد. تأثیر خشک‎شدن نانوچندسازه در دستگاه خشک‌کن انجمادی و دمای محیط نیز در فعالیت کاتالیست تهیه‎شده مطالعه شدند. با توجه به نتیجه ها، مشاهده شد که کاتالیست جدید Fe3O4@NFC/Cu درمقایسه با سایر کاتالیست های گزارش‎شده مس، فعالیت کاتالیستی قابل‎توجهی را در کاهش سه رنگ آلی متیل نارنجی، متیلن بلو و 4-نیتروفنل به‎ترتیب با ثابت‌های سرعت s-1 5/41*10-2، 1/48*10-2، 1/35*10-2شان می‌دهد. همچنین، این کاتالیست بدون از دست‎دادن مقدار قابل‎توجهی از فعالیتش‎ تا 4 بار بازیابی و استفاده شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        26 - طراحی حامل دارویی هوشمند بر پایه کربوکسی متیل‌سلولز-آکریل‌آمید به‌عنوان سامانه حلقه-بسته رسانش دارو و بررسی سینتیکی رهایش انسولین
        لیلا ذوالقدر بهمن واشقانی فراهانی حسین قاسم زاده
        واژه دیابت ملیتوس (DM) دربرگیرنده گروهی از نقص‌های متابولیک است که با زیاد شدن طولانی قند خون مشخص می‌شود و ناشی از نارسایی در ترشح یا فعالیت انسولین است. در این پژوهش، حامل دارویی هیدروژلی هوشمند بر پایه کربوکسی متیل سلولز- پلی‌آکریل‌آمید(CMC-g-pAAm) طراحی شد که با رسا چکیده کامل
        واژه دیابت ملیتوس (DM) دربرگیرنده گروهی از نقص‌های متابولیک است که با زیاد شدن طولانی قند خون مشخص می‌شود و ناشی از نارسایی در ترشح یا فعالیت انسولین است. در این پژوهش، حامل دارویی هیدروژلی هوشمند بر پایه کربوکسی متیل سلولز- پلی‌آکریل‌آمید(CMC-g-pAAm) طراحی شد که با رسانش حلقه-بسته قادر به رهایش انسولین است. آنزیم گلوکز اکسیداز (GOX) برای کنترل رهایش انسولین و پاسخگویی به غلظت‌های متفاوت قند در هیدروژل به دام انداخته شد. تولید هیدروژل‌های هوشمند از طریق واکنش بسپار رادیکالی بین کربوکسی متیل‌سلولز و آکریل‌آمید انجام گرفت. اثبات بارگذاری داروی انسولین با استفاده از آزمون‌های طیف‌سنجی فروسرخ تبدیل فوریه (IR-FT)، تجزیه گرما وزن‌سنجی (TGA/DTG) و میکروسکوپی الکترونی روبشی (SEM) بررسی شد. حساسیت به قند هیدروژل با جذب در ناحیه مریی- فرابنفش (UV-Vis) در طول موج 280 نانومتر مورد بررسی قرار گرفت. بهینه‌سازی مشخصه‌های بارگذاری در هیدروژل‌ها با استفاده از روش طراحی آزمایش فاکتوریال بررسی و در نهایت رهایش انسولین با استفاده از الگوهای سینتیک مورد بررسی قرار گرفت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        27 - Evaluation on cross-linked nano microbial cellulose properties as bone scaffold
        نیلوفر ادیب عشق ابوسعید رشیدی امین مفتاحی
        Bacterial cellulose is produced by strains of Acetobacter and Acetobacter xylinum is the most important species producing it. Due to its nanostructure and morphological similarity to collagen, bacterial cellulose can be used for cell absorption and support. Consequently چکیده کامل
        Bacterial cellulose is produced by strains of Acetobacter and Acetobacter xylinum is the most important species producing it. Due to its nanostructure and morphological similarity to collagen, bacterial cellulose can be used for cell absorption and support. Consequently, this research presented a general description of bacterial cellulose, its applications in medicine, and utilization of hydroxyapatite/cross-linked bacterial cellulose composite scaffolds for bone tissue. Citric acid (20%) was used for cross-link, samples of bacterial cellulose were prepared and oven-dried, and hydroxyapatite (HAP) particles were then added at three concentrations (1, 2 and 4%). Using ATR-FTIR, XRD, FE-SEM, EDS and BET, the structure of the composites were compared. The results of ATR-FTIR confirmed that the HAP crystals contained a special carbonate that was similar to the apatite present in natural bone. XRD also indicated the characteristic peaks of HAP, and calculation of the size of the crystals using Scherrer equation demonstrated that the largest crystal size (81.42 nm) was that of the sample containing 20% citric acid with 4% HAP. Comparison of the FE-SEM images showed that the distribution and formation of apatite on the surface and cross-section were the best in the sample cross-linked with 20% citric acid and 4% apatite. The results of EDS analysis also indicated that all the precipitates contained calcium and phosphorus confirming the presence od HAP crystals, and the nanoparticles were also distributed uniformly in the scaffold structure. BET also showed that the sample cross-linked with 20% citric acid and 4% HAP had the lowest specific surface area and the highest porosity confirming the high uniformity of the 4% HAP distribution. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        28 - Modification of Bacterial Cellulose Rehydration via Cross-linking with Succinic Acid
        امین مفتاحی مهشاد سعادت کاشف صابری سمیه علی بخشی
        Bacterial cellulose (BC) is a significant biopolymer in medical applications and some research has been conducted to modify its rehydration ability. In this research bacterial cellulose was cross-linked with succinic acid (SA)/ Sodium hypophosphate (SHP) in different co چکیده کامل
        Bacterial cellulose (BC) is a significant biopolymer in medical applications and some research has been conducted to modify its rehydration ability. In this research bacterial cellulose was cross-linked with succinic acid (SA)/ Sodium hypophosphate (SHP) in different concentrations and then the wettability of treated and untreated BC was investigated. SEM and BET proved a new structural construction and higher porosity in the cross-linked BC. Additionally, ATR-FTIR showed the presence of ester bonds (COO) in the treated samples. Moreover, the thickness and water absorption were enhanced by 137% and 133% respectively and the cross-linked samples showed a higher water swelling rate. Therefore, cross-linked BC with succinic acid has a high potential for increasing BC shelf lifetime for biomedical applications. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        29 - بهینه سازی محیط کشت HS به منظور تولید نانوالیاف سلولز میکروبی با استفاده از باکتری استوباکتر زایلینیوم
        فاطمه نوری روزبهانی فاطمه اشرفی سهیلا مرادی بیدهندی
        سابقه و هدف: سلولز باکتریایی سنتز شده توسط برخی میکروارگانیسم ها از جمله استوباکتر زایلینیوم به دلیل ویژگی های خاص کاربرد زیادی در صنایع مختلف پیدا کرده است. هدف از این پروهش بهینه سازی شرایط کشت برای تولید سلولز میکروبی در محیط کشت جدید می باشد.مواد و روش ها: در این مط چکیده کامل
        سابقه و هدف: سلولز باکتریایی سنتز شده توسط برخی میکروارگانیسم ها از جمله استوباکتر زایلینیوم به دلیل ویژگی های خاص کاربرد زیادی در صنایع مختلف پیدا کرده است. هدف از این پروهش بهینه سازی شرایط کشت برای تولید سلولز میکروبی در محیط کشت جدید می باشد.مواد و روش ها: در این مطالعه به صورت تجربی منابع جدید کربن و نیتروژن به محیط هسترین-شرام مایع حاوی استوباکتر زایلینیوم اضافه و به مدت 7 روز گرماگذاری شدند. منابع کربن شامل: گلوکز، گالاکتوز، فروکتوز، لاکتوز، ساکاروز، مالتوز، اتانول، متانول، اینوزیتول، گلیسرول، زایلوز، مانیتول و منابع نیتروژن شامل آمونیوم سولفات، آمونیوم نیترات، سدیم نیترات (1- 3- 6- 9) و پپتون و عصاره مخمر (5- 10- 15- 20) گرم در هر لیتر محیط کشت HS بودند. از آلژینات سدیم و استات سدیم نیز به منظور بررسی تاثیر ویسکوزیته و تنظیم pH استفاده شد. برای تایید تولید سلولز از میکروسکوپ الکترونی نگاره، پراش اشعه ایکس و تکنیک طیف سنجی FTIR استفاده گردید.یافته ها: چهار منبع کربن گلیسرول (بدون افت محسوس در pH)، گلوکز، فروکتوز و اینوزیتول به ترتیب بیشترین مقدار تولید سلولز را داشتند. منابع نیتروژن آلی و به ویژه پپتون، بر خلاف منابع نیتروژن معدنی تاثیر زیادی بر تولید داشتتند. میزان بهینه استفاده از آلژینات سدیم به عنوان عامل ویسکوز کننده و استات سدیم به عنوان بافر به ترتیب 1.2 و 3 گرم در هر لیتر محیط کشت به دست آمد. نتایج تفرق اشعه ایکس بیشترین اندیس کریستالینیتی را به ترتیب در محیط های گلوکز، فروکتوز، اینوزیتول و گلیسرول نشان داد. مقدار و شدت جذب فروسرخ حاصل از FTIR محصولات به دست آمده از دو محیط گلوکز و گلیسرول و مقایسه آن ها با سایر نمودارهای سلولزی مشابه تولید سلولز را تایید نمود. همچنین بررسی های انجام شده با میکروسکوپ الکترونی نگاره، ساختار نانوفیبریلی سلولزهای میکروبی در محیط کشت های با منابع برتر کربن را به وضوح نشان داد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که گلیسرول و پپتون بیشترین تاثیر را در تولید سلولز میکروبی دارند. همچنین مشخص شد که افزودن آلژینات سدیم به عنوان عامل ویسکوز کننده محیط کشت به میزان 1.2 گرم در لیتر و کنترل pH در حین فرایند با افزودن 3 گرم در لیتر استات سدیم به محیط کشت می توانند نقش موثری در تولید سلولز داشته باشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        30 - The Effect of Potassium and Zinc Application on Resistant to Lodging of Two Wheat Cultivars
        MARYAM ZAHERI ALI GHOLAMI HABIBOLLAH NADIAN EBRAHIM PANAHPOUR
        Maryam Zaheri1, Ali Gholami1*, Habibollah Nadian2, Ebrahim Panahpour1 1- Department of Soil Science, College of Agriculture, Ahvaz Branch, Islamic Azad University, Ahvaz, Iran 2- Department of Soil Science, College of Agriculture, Ramin Agriculture University, Ahv چکیده کامل
        Maryam Zaheri1, Ali Gholami1*, Habibollah Nadian2, Ebrahim Panahpour1 1- Department of Soil Science, College of Agriculture, Ahvaz Branch, Islamic Azad University, Ahvaz, Iran 2- Department of Soil Science, College of Agriculture, Ramin Agriculture University, Ahvaz, Iran * Corresponding Author: a.gholami@iauahvaz.ac.ir Received: 22 May 2015 Accepted: 21 June 2015 Abstract Wheat is one of the main resources of human food. Lodging is one of the most important factors that occurs in various regions and reduces wheat growth and yield. Therefore to study the effect of potassium and zinc application on resistant to lodging of two wheat cultivars, an experiment in a split-plot arrangement based on randomized complete block design (RCBD) in three replications was conducted in Dezful Agricultural Research Station at 2013-2014. The main plot was the use of the micronutrient zinc at three levels (0, 30, and 60 kg.ha-1 of zinc sulfate), and the sub plot was potassium application at four levels (0, 100, 200, and 400 kg.ha-1 of potassium sulfate). The results showed that zinc and potassium application increased their absorption by 90.34% and 34.96%, respectively, compared to the control. Moreover, the fiber content was 5.89% more compared to the control. Application of these elements had no significant effects on cellulose content, although its content was 3.47% higher than the control. The lignin content also rose by 60.51% compared to the control, and zinc at 30 kg.ha-1 and potassium at 400 kg.ha-1 reduced lodging percentage. پرونده مقاله