• فهرست مقالات ترامپ

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسی تاثیر سیاست خاورمیانه ای امریکا در دوره ترامپ بر روند و ساختار اتحادها و ائتلاف ها در خاورمیانه
        شهریار بیان
        بررسی تاریخی رویدادها و روندهای اتحادها و ائتلاف‌ها خاورمیانه از گذشته تا به امروز، نشان می دهد که هیچ موقع، مدت زمان دوستی ها و دشمنی ها در این منطقه به این کوتاهی نبوده است؛ از همین رو خاورمیانه قدم به دوران جدید ابهام گذاشته است؛ دورانی که حداقل همکاری و ائتلاف و نزد چکیده کامل
        بررسی تاریخی رویدادها و روندهای اتحادها و ائتلاف‌ها خاورمیانه از گذشته تا به امروز، نشان می دهد که هیچ موقع، مدت زمان دوستی ها و دشمنی ها در این منطقه به این کوتاهی نبوده است؛ از همین رو خاورمیانه قدم به دوران جدید ابهام گذاشته است؛ دورانی که حداقل همکاری و ائتلاف و نزدیکی منافع کشورها در آن مشاهده می شود. دراین‌راستا، قدرت‌های منطقه‌ای بیش از سایر بازیگران منطقه‌ای در شکل گیری این قاعده سهیم و بر روند سیاست‌های ایالات متحده تاثیر گذار بوده‌اند. در‌ همین راستا، هدف اصلی آن است که به تحلیل نظری ماهیت‌ تغییر روند این‌ اتحاد‌ و ائتلاف‌های منطقه ای (خصوصاً در دوره ریاست جمهوری ترامپ)بپردازد؛ و با طرح پرسش اصلی که سیاست خاورمیانه ای آمریکا در دوره ترامپ چه تاثیری بر روند و ساختار اتحادها و ائتلاف ها در خاورداشته است؟ سیاست خاورمیانه ای ترامپ متاثر از راهبردهای کلان سیاست خارجی آمریکا که مبتنی بر شعار “اول آمریکا” بود، روند و ساختار اتحادها و ائتلاف ها در خاورمیانه را بر مبنای تقویت ائتلاف میان اعراب و اسرائیل، تشدید رقابت ها و منازعات سیاسی میان اعراب و ایران، جلوگیری از اجرای و گسترش نوعثمانی گری در خاورمیانه و شکل گیری ائتلاف منطقه ای حول قدرت نرم آمریکا، دچار تغییر کرد؛ در همین راستا پژوهش در فرآیند مطالعات خود با گردآوری داده‌های لازم به بررسی، تجزیه و تحلیل روابط داده‌های مزبور می‌پردازد، تا با ارائه پیشنهاد‌ها، ماهیت نظری، راهبردی و عملیاتی آن نیز ملموس‌تر باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران در دوران اوباما و ترامپ (براساس تئوری رئالیسم تهاجمی میرشایمر و رئالیسم تدافعی والتز)
        حسن عابدینی کشکوئیه حسین مسعودنیا مهناز گودرزی
        هدف پژوهش حاضر تشریح و تبیین عوامل و مؤلفه‌های مؤثر بر سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران در دوره اوباما و ترامپ است که با فراز و فرودهای بسیاری همراه بود. به لحاظ روشی، پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش مرور نظام‌مند با تجزیه و تحلیل رفتار اوباما و ترامپ براس چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر تشریح و تبیین عوامل و مؤلفه‌های مؤثر بر سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران در دوره اوباما و ترامپ است که با فراز و فرودهای بسیاری همراه بود. به لحاظ روشی، پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر روش مرور نظام‌مند با تجزیه و تحلیل رفتار اوباما و ترامپ براساس رویکرد واقع‌گرایی تدافعی و واقع‌گرایی تهاجمی است. سیاست خارجی آمریکا براساس امنیتی کردن فعالیت‌های هسته‌ای و رفتارهای منطقه‌ای ایران قابل تبیین بوده و مؤلفه‌های آن عبارتند از شخصیت و اعضای کابینه و لابی‌های عبری- عربی. سیاست خارجی اوباما در قبال ایران با استفاده از رویکرد تعامل و فشار (قدرت هوشمند) موفقیت‌آمیز بود، ولی سیاست خارجی ترامپ با توجه به ماهیت تهاجمی و شکاف در اردوگاه غرب، ناکام ماند. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که هر دو رئیس جمهور سعی داشتند با ایجاد بحران‌های سیاسی، اقتصادی و تهدیدات نظامی در ابعاد داخلی و خارجی، منافع جمهوری اسلامی را به چالش بکشند. اوباما توانست با دستیابی به توافق هسته‌ای، فعالیت‌های هسته‌ای ایران را مهار کند، ولی ترامپ با خروج از توافق هسته‌ای، نه‌تنها نتوانست دستاوردهای اوباما را حفظ کند، بلکه دستاورد او در مهار ایران برای تأمین منافع ملی آمریکا تقریباً هیچ بود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - نیتروزئوس، تقابل سیاست‌های بین‌المللی آمریکا با مدل حاکمیتی جمهوری اسلامی پس از نیم قرن چالش
        رضا جلالی علی اکبر امینی امیرحسین زارعی محمود آبادی
        هدف پژوهش حاضر، واکاوی سیاست‌های متقابل ایران و آمریکا به ویژه در چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می‌باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و داده‌ها با روش کتابخانه‌ای گردآوری شده است. نتایج نشان داد، رویارویی نظامی ‌با جمهوری اسلامی ایران کار بسیار دشوار و پر ه چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر، واکاوی سیاست‌های متقابل ایران و آمریکا به ویژه در چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می‌باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و داده‌ها با روش کتابخانه‌ای گردآوری شده است. نتایج نشان داد، رویارویی نظامی ‌با جمهوری اسلامی ایران کار بسیار دشوار و پر هزینه‌ای است و ایالات متحده نیک می‌داند که اسقاط حاکمیت در ایران حتی با حمله اتمی‌از سوی آن‌ها غیرممکن خواهد بود مگر همراهی مردم و حضور فیزیکی در خاک ایران. ایرانیان هویت منحصر به فردی دارند که در سختی با یکدیگر متحد می‌شوند و هیچ جایگزینی نمی‌توان برای این حاکمیت منحصر به فرد تاریخی آمیخته با اسلام‌خواهی، ایرانی‌گری و توأم با هویت قومی ‌و نژادی در ایران به وجود آورد. تنها راهکار پذیرش حاکمیت قطعی جمهوری اسلامی ایران برمبنای ولایت مطلقه فقیه است و به نوعی باید طرفین به ویژه ایالات متحده آمریکا از نظم نوین جهانی که تبعیت از قوانین و معاهده‌های بین‌المللی است، تمکین کند و این کار سبب برقراری تعامل مشترک و سازنده بین طرفین در بلندمدت خواهد شد. تقابل همه جانبه با ایران از هسته‌ای گرفته تا نیتروزئوس هرچقدر که متقن باشد، باز هم برای تقابل با ایران کافی نیست و چون با هویت پیچیده و چند بعدی در فرهنگ مردم ایران جایگزینی برای مدل حکومت شکل گرفته در ایران وجود ندارد، بدیهی است تبعیت از نظم جدید جهانی و پذیرفتن ایران تنها راهکار خاتمه دادن به این چالش در نیم قرن گذشته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - الگوی الهامی بوش و ترامپ در ملت سازی و ترویج دموکراسی
        علیرضا معشوری روح الله شهابی بهرام یوسفی فریدون اکبرزاده
        علیرضا معشوری[1]- روح الله شهابی[2]*-بهرام یوسفی[3]- فریدون اکبرزاده[4] تاریخ دریافت: 27/11/1398- تاریخ پذیرش: 22/3/1399 چکیده: اندیشه های لئو اشتراوس تأثیر فراوانی بر سیاست خارجی آمریکا داشته است. از مهمترین آنها نظراتش درباره استبداد و رژیم سیاسی است که در دولت بوش چکیده کامل
        علیرضا معشوری[1]- روح الله شهابی[2]*-بهرام یوسفی[3]- فریدون اکبرزاده[4] تاریخ دریافت: 27/11/1398- تاریخ پذیرش: 22/3/1399 چکیده: اندیشه های لئو اشتراوس تأثیر فراوانی بر سیاست خارجی آمریکا داشته است. از مهمترین آنها نظراتش درباره استبداد و رژیم سیاسی است که در دولت بوش با ایده تغییر رژیم در عراق نمود پیدا کرد. آمریکا برای خود یک رسالت جهانی قائل است تا ارزشها و دموکراسی آمریکایی را ترویج کند. این رسالت جهانی در دولت بوش به صورت مداخله و نظامی گری بود. اما ترامپ معتقد است جایگاه آمریکا در سطح بین المللی ضعیف شده و شرایط داخلی نیز نا مطلوب است. ترامپ این شرایط را نتیجه مداخلات خارجی می داند. ترامپ به دنبال ایجاد تغییراتی در سیاست های آمریکا است تا به جایگاه گذشته اش باز گردد، تغییراتی که حامیان اشتراوسی ترامپ به یک تغییر رژیم تشبیه می کنند. بوش به دنبال مکتب مداخله گرایی است ولی ترامپ بر اساس مکتب الگوسازی عمل می کند تا آمریکا را به جایگاهی برساند که به عنوان یک الگو برای تقلید دیگران باشد. واژگان کلیدی: جورج بوش، دونالد ترامپ، سیاست خارجی، دموکراسی، الگوی جهانی [1]- دانشجوی دکتری روابط بین الملل، گروه روابط بین الملل، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران alirezamashoori@gmail.com [2]- استادیار و عضو هیئت علمی، گروه روابط بین الملل، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران: نویسنده مسئول shahabi89@hotmail.com [3] - استادیار و عضو هیئت علمی، گروه روابط بین الملل، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران brmyousefi@gmail.com [4] - استادیار و عضو هیئت علمی، گروه علوم سیاسی، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی، اهواز، ایران drfereydoun.akbarzadeh@yahoo.com پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - اقدامات ترامپ و قدرت نرم ایالات متحده آمریکا
        علی آدمی ساحل عبداللهی منش رامین بخشی
        انتخاب ترامپ در نوامبر 2016 نشان‌دهنده تضعیف ایده‌های قدرت نرم آمریکا است که برای اولین بار در اوایل دهه ۱۹۹۰ توسط جوزف نای بیان شد. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا علاقه چندانی به دیپلماسی عمومی نشان نداده است. در عین حال دیپلماسی عمومی یکی از اصلی ترین ابزارهایی است که چکیده کامل
        انتخاب ترامپ در نوامبر 2016 نشان‌دهنده تضعیف ایده‌های قدرت نرم آمریکا است که برای اولین بار در اوایل دهه ۱۹۹۰ توسط جوزف نای بیان شد. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا علاقه چندانی به دیپلماسی عمومی نشان نداده است. در عین حال دیپلماسی عمومی یکی از اصلی ترین ابزارهایی است که سیاست گذاران برای تولید قدرت نرم از آن استفاده می کنند و انقلاب اطلاعات فعلی، این ابزارها را مهم تر از همیشه کرده است. مقاله حاضر به دنبال بررسی حیات این مفهوم در سیاست خارجی دولت ترامپ است و این سوال را مطرح می کند که آیا با توجه به تأکید دولت ترامپ بر قدرت سخت و چالش‌های تأمین امنیت ملی در جهانی خطرناک و ناپایدار، بحث بر سر قدرت نرم در دولت ترامپ اهمیت خود را از دست داده ‌است؟ در این مقاله، فرضیه جوزف نای با بررسی تأثیر اقدامات ترامپ بر قدرت نرم آمریکا مورد آزمایش قرار می گیرد. سپس با این استدلال به پایان می‌رسد که قدرت نرم آمریکا با عمل‌گرایی که در قالب رویکرد رئیس‌جمهور ترامپ به سیاست خارجی است تضعیف شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بررسی سیاست خارجی دونالد ترامپ در خاور میانه (اهداف و منافع)
        سعید جهانگیری علیرضا ازغندی ناصر گروسی
        هدف اصلی این مقاله بررسی سیاست خارجی ایالات متحده با محوریت دولت تازه کار دونالد ترامپ است و سعی در بازخوانی حضور ایالات متحده و منافع این کشور در منطقه پر اهمیت خاورمیانه دارد. همچنین در این نوشتار سیاست های اعلامی و اعمالی ترامپ در قبال خاورمیانه و چالش های پیش روی آن چکیده کامل
        هدف اصلی این مقاله بررسی سیاست خارجی ایالات متحده با محوریت دولت تازه کار دونالد ترامپ است و سعی در بازخوانی حضور ایالات متحده و منافع این کشور در منطقه پر اهمیت خاورمیانه دارد. همچنین در این نوشتار سیاست های اعلامی و اعمالی ترامپ در قبال خاورمیانه و چالش های پیش روی آن بررسی خواهد شد. سوال اصلی مقاله این است که سیاست خارجی ترامپ در قبال خاورمیانه بر اساس چه مولفه هایی است؟ در پاسخ فرضیه مقاله این گونه مطرح می شود: عوامل گوناگونی در تصمیم گیری ها و سیاست خارجی ایالات متحده دخیل است ، و دولت دونالد ترامپ به منظور پیشبرد اهداف ایالات متحده و دولت خود و بر خلاف شعار های تبلیغاتی اش و مخالفت وی با سیاست های رئیس جمهور پیشین و همچنین بر اثر عوامل تعیین کننده ای چون ؛ فشار لابی های صهیونیستی ، دلارهای عربستان سعودی و عوامل دیگر ، از مواضع اعلامی خود عقب نشینی نموده و لاجرم خود را مجبور به دنباله روی از سیاست های اعصار گذشته (در مورد خاورمیانه) و حتی تلاش جهت افزایش تنش ها در این منطقه می بیند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - مطالعه سیاست‌خارجی دولت دونالدترامپ بر اساس مدل بازیگر عقلایی
        مهدی محمدنیا معصومه پاپی رشید رکابیان
        درمیان مدل‌های مختلف تصمیم‌گیری، مدل بازیگر عقلایی که مبتنی بر منطق هزینه-فایده است، چارچوب مناسبی را برای درک بهتر رفتار‌های سیاست‌خارجی ترامپ فراهم می کند که می‌تواند مورد توجه تصمیم‌گیرندگان کشور قرر گیرد. پیش‌فرض اصلی مدل بازیگر عقلایی، انسان اقتصادی با مشخصه بنیادی چکیده کامل
        درمیان مدل‌های مختلف تصمیم‌گیری، مدل بازیگر عقلایی که مبتنی بر منطق هزینه-فایده است، چارچوب مناسبی را برای درک بهتر رفتار‌های سیاست‌خارجی ترامپ فراهم می کند که می‌تواند مورد توجه تصمیم‌گیرندگان کشور قرر گیرد. پیش‌فرض اصلی مدل بازیگر عقلایی، انسان اقتصادی با مشخصه بنیادین عقلانیت است که تلاش ‌می‌کند با تبعیت از منطق هزینه – فایده، مطلوب‌ترین راه را در رسیدن به هدف بر‌گزیند. سوال اصلی پژوهش این است که چگونه می-توان سیاست‌‌خارجی دونالد ‌ترامپ در خروج از موافقت‌نامه‌های بین‌المللی و نوع رویکرد وی نسبت به مسأله امنیت بین‌الملل را در یک چارچوب تئوریک تحلیل نمود ؟ در پاسخ به سؤال مذکور، این فرضیه ارائه شده است: رفتار‌های سیاست‌خارجی ترامپ در خروج از موافقت‌نامه‌های بین‌المللی و نوع رویکرد اقتصاد‌محور وی نسبت به مسأله امنیت‌بین‌الملل‌، بر اساس مدل عقلایی تصمیم‌گیری و بیشینه‌سازی سود قابل توضیح است. در این راستا، طرح شعار نخست آمریکا از سوی ترامپ، به خوبی بیانگر فایده‌گرایی و ناسیونالیسم اقتصادی در سیاست‌خارجی آمریکا است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد بازیگر‌عقلایی به مطالعه سیاست‌خارجی آمریکا پرداخته است. جمع‌‌وری داده‌ها به صورت کتابخانه‌ای، مجلات علمی و استفاده از سایت‌های معتبر اینترنتی بوده‌است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - تجزیه و تحلیل بحران کرونا در ایالات متحده با تاکید بر بحران مشروعیت دولت دونالد ترامپ
        سید قاسم زمانی علی محمددوست
        مسئله ای که در عمل به وقوع نپیوست و اعتراضات طیف های وسیعی از مردم این کشور را به همراه داشت و مشروعیت کارکردی وسیعی برای ترامپ و دولت نومحافظه کار به وی همراه داشت. در این مقاله، تلاش نویسندگان ارائه پاسخ به این سوال است که بحران کرونا چه تاثیراتی بر کارکرد و مشروعیت د چکیده کامل
        مسئله ای که در عمل به وقوع نپیوست و اعتراضات طیف های وسیعی از مردم این کشور را به همراه داشت و مشروعیت کارکردی وسیعی برای ترامپ و دولت نومحافظه کار به وی همراه داشت. در این مقاله، تلاش نویسندگان ارائه پاسخ به این سوال است که بحران کرونا چه تاثیراتی بر کارکرد و مشروعیت دولت ترامپ گذارده و در ادامه چه آینده محتملی را می توان در این راستا برای نظام سیاسی اجتماعی ایالات متحده متصور بود؟ فرضیه نویسندگان در این مقاله حکایت از تشدید بحران مشروعیت دولت ترامپ در دوران شیوع ویروس کرونا در این کشور دارد و یافته های مقاله که با استفاده از روش های تلفیقی تحلیلی توصیفی و آینده پژوهی، استفاده از منابع مکتوب و کتابخانه ای نشان دهنده وقوع احتمالی سه پیامد کلان برای ترامپ خواهد بود. نخست؛ تعمیق دوقطبی سازی در ایالات متحده، دوم شکست در انتخابات آتی ریاست جمهوری در آمریکا؛ و در نهایت ظهور بحران های امنیتی در آمریکا. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - آزمون‌های شخصیت و تحلیل شخصیت دانالد ترامپ: نگرشی روان‌شناختی- سیاسی
        علی اشرف نظری امیر ملائی مظفری
        دانالد ترامپ یکی از شخصیت‌های سیاسی است که به‌واسطه‌ی داشتن تحرک و هیجان‌پذیری بالا، درک ماهیت افکار و رفتارهای او بیش از همه رؤسای جمهور پیشین ایالات متحده امریکا مورد توجه روان‌شناسان قرار گرفته است. تعداد بسیاری از روان‌شناسان در مقالات و مصاحبه‌های متعدد، ویژگی‌های چکیده کامل
        دانالد ترامپ یکی از شخصیت‌های سیاسی است که به‌واسطه‌ی داشتن تحرک و هیجان‌پذیری بالا، درک ماهیت افکار و رفتارهای او بیش از همه رؤسای جمهور پیشین ایالات متحده امریکا مورد توجه روان‌شناسان قرار گرفته است. تعداد بسیاری از روان‌شناسان در مقالات و مصاحبه‌های متعدد، ویژگی‌های رفتاری و سخنان ترامپ را بر اساس آزمون‌های روان‌شناختی تحلیل کرده‌اند. این مقاله سعی دارد شباهت‌ها و تفاوت‌های یافته‌های معتبرترین تشخیص‌ها را برجسته کرده و ساختار فکری و روان‌شناختی دانالد ترامپ را تحلیل کند. مسئلة بنیادین مورد نظر روانشناسان و روانکاوان این است که مشاهده‌گر بیرونی چگونه می‌تواند ساختار فکری- روانشناختی، رفتار و کنش‌های یک شخصیت سیاسی را تحلیل کند؟ پرسش اصلی این است که ماهیت شخصیت دانالد ترامپ چیست و چگونه می‌توان رفتار او را درک، تحلیل و پیش‌بینی کرد؟ با این هدف، شخصیت ترامپ را با توجه به آزمون‌های روان‌آزاری هیر، خودشیفتگی، بالینی چندمحوری تئودور میلون، پنج‌عاملی شخصیت، و شش‌عاملی شخصیت HEXACO بررسی خواهد شد. بررسی و ارزیابی نتایج آزمون‌های روان‌شناختی مختلف و تحلیل شخصیت ترامپ، می‌تواند موجب درک عمیق رفتارها و کنش‌های سیاسی و امکان پیش‌بینی‌پذیری اقدامات او شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - تأثیر سیاست های دونالد ترامپ بر جایگاه رؤیای آمریکایی
        محمدرضا اصل جوادیان ارسلان قربانی سید علی طباطبائی پناه
        با روی کار آمدن دونالد ترامپ رویکرد سیاست خارجی آمریکا عصر جدیدی را تجربه کرد و فضای گفتمانی دولت آمریکا، رویکردی را در پیش گرفت که به‌زعم محققان، بنیادهایی را که سیاست خارجی آمریکا برای هژمونی در جهان بر مبنای آن پی‌ریزی شده بود را با چالش روبه‌رو کرد. هدف این مقاله، ت چکیده کامل
        با روی کار آمدن دونالد ترامپ رویکرد سیاست خارجی آمریکا عصر جدیدی را تجربه کرد و فضای گفتمانی دولت آمریکا، رویکردی را در پیش گرفت که به‌زعم محققان، بنیادهایی را که سیاست خارجی آمریکا برای هژمونی در جهان بر مبنای آن پی‌ریزی شده بود را با چالش روبه‌رو کرد. هدف این مقاله، تبیین اثرات اقدامات ترامپ بر رؤیای آمریکایی در سطح جهانی است و با روش تکوینی-تبیینی به این سؤال پاسخ می‌دهد که سیاست‌های ترامپ از سال 2017 تا 2020 چه تأثیری بر تحقق رویکرد رؤیای آمریکایی در نظام بین‌الملل گذاشته است؟ در پاسخ فرض بر این است که عدم توجه به نظام چندقطبی حاکم بر روابط بین‌الملل و خروج آمریکا از پیمان‌ها و تعهدات بین‌المللی، نظریه رؤیای آمریکایی را تضعیف و منجر به کم‌رنگ شدن جایگاه آمریکا در نظام بین‌الملل شده است. نتایج نشان می‌دهد دولت ترامپ در ابعاد چندجانبه‌گرایی شامل؛‌کنار گذاشتن حقوق بین‌الملل و پی‌ریزی یک‌جانبه‌گرایی، اصلاح نفتا، ‌خروج از توافق‌نامه آب‌وهوایی پاریس، توافقنامه ترانس پاسیفیک و برجام، بازبینی در ائتلاف، اتحادها و تعهدات نظامی، بی‌اعتنای به ارزش-های اقتصادی لیبرال، بازبینی در تعهدات امنیتی هند و اقیانوس آرام و... رویای آمریکایی را تضعیف کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - تجزیه و تحلیل رفتار ترامپ در قبال ایران از منظر تحلیل لایه ای علت ها
        حسن خداوردی علی اصغر غفاری چراتی
        تقابل ایران و آمریکا در موضوعات سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، آغاز شده و به مرور در حوزه‌های وسیعی نیز گسترش یافته است. با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، تقابل دو کشور وارد مرحله جدیدی گردید. ترامپ با رویکرد رئالیسم اصولی و با بهره‌گیری از را چکیده کامل
        تقابل ایران و آمریکا در موضوعات سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، آغاز شده و به مرور در حوزه‌های وسیعی نیز گسترش یافته است. با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، تقابل دو کشور وارد مرحله جدیدی گردید. ترامپ با رویکرد رئالیسم اصولی و با بهره‌گیری از راهبرد مرد دیوانه نیکسون، به دنبال تضعیف ایران در حوزه‌های مختلف اقتصادی و سیاسی، در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی برآمد. با توجه به ویژگی‌های شخصیتی ترامپ، تجزیه‌وتحلیل رفتار و رویکردهای وی در خصوص ایران می‌تواند چشم‌انداز روشنی را برای دولتمردان ایرانی، جهت پیش‌برد اهداف ملی و راهبردهای مقابله‌جویانه در قبال رویکردهای ضد‌ایرانی ترامپ به همراه داشته باشد. در راستای نیل به این هدف، روش تحلیل لایه‌ای علت‌ها با بررسی موضوع فوق می‌تواند فضای جدیدی را برای خلق آینده‌های بدیل و روشن، پیش‌روی جمهوری اسلامی ایران فراهم نماید. فهم درست رویکردها و سیاست‌های اعلامی و اعمالی ترامپ در قبال ایران، از جانب دولت‌مردان ایرانی، برای‌ طراحی یک اقدام متقابل و در عین حال هوشمند، در راستای تامین اهداف ملی ضروری است. مهم-ترین ابزار در نیل به این اهداف، ارائه چهره‌ای معقول و منطقی از جمهوری اسلامی ایران، با تاکید بر رعایت اصول و قواعد پذیرفته شده بین‌المللی و از همه مهم‌تر، اتخاذ دیپلماسی هوشمند با بهره‌گیری هم‌زمان از مولفه‌های قدرت سخت در کنار الگوی ارتباطی قدرت نرم می‌باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر این است تا با بهره‌گیری از روش تحلیل آینده پژوهی، مبتنی بر روش تحلیل لایه‌ای علت‌ها، به بررسی و تجزیه‌و‌تحلیل رفتار ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران بپردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - تشدید سیاست های نژادپرستانه در ایالات متحده آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ؛ ریشه ها و پیامدها
        عبدالرضا عالیشاهی علی محمددوست زهرا خدایاری آغمیون
        مفهوم نژادپرستی را می توان یکی از بحران های فراگیر در میان بیشتر جوامع اعم از صنعتی و در حال توسعه قلمداد کرد. این مفهوم اصولا در میان جوامع مهاجرپذیر ملموس تر بوده و پیامدهای متعددی را بر جوامع آنان گذارده است. در این میان ایالات متحده آمریکا در تاریخ حیات خود، چالش ها چکیده کامل
        مفهوم نژادپرستی را می توان یکی از بحران های فراگیر در میان بیشتر جوامع اعم از صنعتی و در حال توسعه قلمداد کرد. این مفهوم اصولا در میان جوامع مهاجرپذیر ملموس تر بوده و پیامدهای متعددی را بر جوامع آنان گذارده است. در این میان ایالات متحده آمریکا در تاریخ حیات خود، چالش های ویژه ای با مسئله نژادپرستی داشته است. سیاه پوستان این کشور که در خلال قرون 17 تا 19 میلادی در انقیاد کامل سفیدپوستان و برده آنان تلقی می شدند، توانستند با الغای این قانون بخش هایی از حقوق شهروندی خود را استیفا کنند اما کماکان چالش های میان سفیدپوستان و سیاهان آمریکایی یک معضل لاینحل در نظام ایالات متحده باقی مانده است تا حدی که در برخی مواقع، چنین شکافی به یک بحران اجتماعی و حتی امنیتی مبدل گردیده است. در این مقاله، تلاش نویسندگان حول بررسی و ارائه پاسخی مستدل به این سوال است که مهمترین اقدامات ترامپ علیه سیاه پوستان این کشور در چه مسائلی بوده است؟ و این اقدامات چه بازخوردهایی بر عملکرد دولت وی گذارده است؟ فرضیه نویسندگان حکایت از این مسئله دارد که اقدامات ترامپ در دوره ریاست جمهوری چهارساله اش علیه سیاه پوستان به تشدید اقدامات نژادپرستانه علیه آنان منتهی گردیده است که این مسئله بازخورد مهمی به نام بحران مشروعیت برای ترامپ ایجاد کرده است. بازخورد های این مسئله نیز در مسائل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی متجلی گردیده است. روش مقاله کنونی بهره گیری از روش تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع اسنادی می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - راهبرد سیاست خارجی ایالات متحده در قبال مبارزه با تروریسم در افغانستان
        عزیز عباسی دهبکری ابوالقاسم طاهری احمد ساعی عبدالعلی قوام
        آمریکا پس از حادثه 11 سپتامبر ذیل عنوان نبرد جهانی علیه تروریسم برای مقابله با القاعده و طالبان در افغانستان حضور داشته‌است. هدف این مقاله، بررسی راهبرد کلان آمریکا برای خروج از افغانستان است. سؤال اصلی مقاله اینگونه مطرح شده‌است راهبرد ایالات متحده در قبال مبارزه با تر چکیده کامل
        آمریکا پس از حادثه 11 سپتامبر ذیل عنوان نبرد جهانی علیه تروریسم برای مقابله با القاعده و طالبان در افغانستان حضور داشته‌است. هدف این مقاله، بررسی راهبرد کلان آمریکا برای خروج از افغانستان است. سؤال اصلی مقاله اینگونه مطرح شده‌است راهبرد ایالات متحده در قبال مبارزه با تروریسم در افغانستان چگونه بوده‌است؟ فرضیه مقاله نیز اینگونه صورت‌بندی شده‌است: راهبرد اصلی آمریکا برای مقابله با تروریسم پس از سرنگونی امارت اسلامی طالبان در افغانستان، گذار از مسؤلیت‌پذیری به احاله مسؤلیت بوده ‌است. اما به دلیل ناکامی در دولت‌سازی در افغانستان و نیز نبودن کنشگر مسؤلیت‌پذیر در مجموعه امنیتی منطقه‌ای، از احاله مسؤلیت ناکام مانده‌است. داده‌هایی که برای این مقاله گردآوری شده‌بود، با روش توصیفی- تحلیلی پردازش شده‌است.یافته‌های مقاله نشان می‌دهد که پس از سرنگونی سریع دولت خودخوانده طالبان، جرج بوش کوشید با حمایت ناتو و ایساف، دولت جدید در افغانستان بار مسؤلیت مبارزه با تروریسم را به عهده بگیرد. اوباما نیز بتدریج خروج آمریکا از افغانستان را آغاز کرد و ترامپ برای رهاسازی تدریجی افغانستان، می‌کوشد مسؤلیت مبارزه با تروریسم را به گروه طالبان بسپارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - مبانی و پیامدهای سیاست ناسیونالیسم اقتصادی دولت ترامپ
        علی صباغیان مسعود فتحی پور
        با روی کار آمدن دونالد ترامپ در ژانویه 2017 تغییرات مهمی در عرصه اقتصاد آمریکا رخ داد. خروج آمریکا از توافقنامه‌های بین‌المللی، افزایش تعرفه‌های گمرکی و حمایت از تولید داخلی از جمله این تغییرات بود. ترامپ با تاکید بر" اول آمریکا" در سخنرانی تحلیف خود به دنبال رویکردهای چکیده کامل
        با روی کار آمدن دونالد ترامپ در ژانویه 2017 تغییرات مهمی در عرصه اقتصاد آمریکا رخ داد. خروج آمریکا از توافقنامه‌های بین‌المللی، افزایش تعرفه‌های گمرکی و حمایت از تولید داخلی از جمله این تغییرات بود. ترامپ با تاکید بر" اول آمریکا" در سخنرانی تحلیف خود به دنبال رویکردهای دولت‌گرایی نوینی بود که اقتصاد آمریکا را از مشکلات و گرفتاری‌های طولانی‌ مدت رها سازد. این مهم از نظر ترامپ با تغییر در رویکردهای کلان اقتصادی امکان‌پذیر بود. اتخاذ این تصمیم‌ دلایل و نیز پیامدهای مختلفی داشت که موضوع این پژوهش است. از این رو، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که سیاست ناسیونالیسم اقتصادی دولت ترامپ بر چه مبانی‌ایی استوار بوده و بروز عملی آن چه پیامدهایی در پی داشته است؟ این مقاله بر اساس این فرضیه به بررسی موضوع پرداخته که مبانی ناسیونالیسم اقتصادی دولت ترامپ از سه عنصر شخصیت ترامپ، رویکردهای حزب جمهوری‌خواه و فشارهای خارجی نشات گرفته و بروز عملی آن در شکل خروج آمریکا از موافقتنامه‌های بین‌المللی یا تلاش برای اصلاح آنها، افزایش تعرفه‌ها و حمایت از تولید داخلی نمود داشته است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که اجرای سیاست ناسیونالیسم اقتصادی دولت ترامپ موجب تعارض الزامات هژمونیک آمریکا با انزواطلبی بیشتر این کشور شده است. از این روی، تصمیم‌سازان دستگاه سیاست خارجی آمریکا در این دوران برای ایجاد سازگاری میان دیدگاه ملی‌گرایانه و جهان‌گرایانه تلاش کرده‌اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - مقایسه تطبیقی سبک رهبران سیاسی کره‌شمالی و ایالات‌متحده در عرصه سیاست خارجی (مورد مطالعه: ترامپ و کیم جونگ اون)
        محمد باقر خرمشاد سهیل رجبی علی محمدزاده ابراهیم متقی
        از مؤلفه‌های مهم شکل‌دهی سیاست خارجی کشورها نگاه و نگرش کارگزاران آن کشور به جهان است. راهبرد کلان کشورها از درک رهبران آنها از محیط و فضای بین‌المللی، اهداف و منافع ملی خود و تهدیدات موجود علیه کشور آغاز می‌شود. رویکرد ترامپ برای حل بحران هسته‌ای کره‌شمالی با فراز و ف چکیده کامل
        از مؤلفه‌های مهم شکل‌دهی سیاست خارجی کشورها نگاه و نگرش کارگزاران آن کشور به جهان است. راهبرد کلان کشورها از درک رهبران آنها از محیط و فضای بین‌المللی، اهداف و منافع ملی خود و تهدیدات موجود علیه کشور آغاز می‌شود. رویکرد ترامپ برای حل بحران هسته‌ای کره‌شمالی با فراز و فرودهای مختلفی همراه بود. ترامپ در یک ساله نخست راهبرد سرسختانه‌ای را علیه پیونگ یانگ اتخاذ کرد. از طرف دیگر در کره شمالی شخصیت رهبر مهمترین نهاد تعیین سیاست و تصمیم‌ساز اصلی سیاست خارجی است. سایر متغیرها از جمله عوامل اجتماعی در گفتمان سیاست خارجی کره‌ شمالی جایگاهی ندارد و در کره شمالی همه چیز رهبر است. هدف این مقاله آن است با روش توصیفی – تحلیلی به تجزیه و تحلیل سبک رهبری سیاسی دو کشور ایالات متحده و کره-شمالی در عرصه سیاست خارجی پرداخته و مقایسه‌ای تطبیقی میان این دو داشته باشد. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که سبک رهبری ترامپ و اون در عرصه سیاست خارجی از چه تفاوت‌هایی برخوردار است؟ این تفاوت ها چه تاثیری در عرصه بین الملل ایجاد می کند؟ نتایج حاصل تحلیل سبک رهبران این دو کشور و اقداماتشان نشان میدهد کمترین پایبندی به ساختارهای سیاسی و اصول سیاست خارجی داشتند. واقعیت این است اگرچه رویکرد کاملاً مشخصی درباره سیاست خارجی نداشتند اما بر اساس سبک رهبری‌شان دیدگاه کلان و به‌هم‌پیوسته‌ای درباره جهان، سیاست خارجی و هزینه – سودهای این دو کشور در این حوزه داشتند که مبنای تصمیمات و سیاست-های کلان در مقابل یکدیگر نیز به حساب می‌آمد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - تأثیر سیاست خارجی دولت ترامپ بر مکانیزم امنیت دسته‌جمعی
        محمدرضا بیگدلی کابک خبیری
        چکیده مکانیزم امنیت دسته‌جمعی به‌عنوان الگویی جهت حفظ و گسترش امنیت بین‌المللی دارای الزامات و مختصاتی است که از سوی نو واقع‌گرایان به علت ماهیت آرمان‌گرایانه آن همواره مورد انتقاد بوده است از طرفی نقض این مکانیزم به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم کارکرد الگوی امنیت دسته‌جمع چکیده کامل
        چکیده مکانیزم امنیت دسته‌جمعی به‌عنوان الگویی جهت حفظ و گسترش امنیت بین‌المللی دارای الزامات و مختصاتی است که از سوی نو واقع‌گرایان به علت ماهیت آرمان‌گرایانه آن همواره مورد انتقاد بوده است از طرفی نقض این مکانیزم به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم کارکرد الگوی امنیت دسته‌جمعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در طول تاریخ، ایالات‌متحده آمریکا به ‌مثابه یک قدرت برتر همواره نقش مهمی در تضعیف و یا تقویت الگوی امنیت دسته‌جمعی داشته است. به‌طوری‌که رؤسای جمهور این کشور بعد از جنگ جهانی دوم و بر مبنای دکترین ترومن با رویکردی بین‌الملل‌گرا در قالب دکترین امنیت ملی خود توانسته‌اند نقش ویژه‌ای را برای آمریکا در ساز و کار امنیت بین‌المللی تعریف نماید. این در حالی است که چهل و پنجمین رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ با سیاست خارجی که مدنظر قرار داده است، در مورد چشم‌انداز نقشی که آمریکا از سال 1945 با رویکردی بین‌الملل‌گرایانه تا پیش از ترامپ در نظام بین‌الملل ایفا نموده، تردیده ایجاد کرده است.سیاست خارجی آمریکا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، که ریشه در دیدگاه‌های ملی‌گرایانه دارد با ﺗﺄکید بر منافع ملی ایالات‌متحده و با رویکردی اقتصادمحور؛ همچنین تأثیر از برخی ویژگی‌های نهادینه شده سیاست خارجی این کشور ازجمله یکجانبه‌گرایی، خواسته یا ناخواسته منجر به تضعیف بایدها و نبایدهای امنیت دسته‌جمعی می‌شود. درنهایت تشدید این‌روند به علت افزایش میزان خودیاری دولت‌ها منجر خواهد شد تا آنارشی حاکم بر نظام بین‌الملل افزایش یابد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - جایگاه راهبردی یمن در سیاست خارجی و امنیتی ترامپ
        حمید درج سید داود آقائی
        چکیده این روزها اقدامات ترامپ در صدر اخبار منطقه و جهان است. قراردادهای جدید او در فروش تسلیحات نظامی، موجی از نگرانی برای رشد عنان گسیخته جنگ افزارها در جهان ایجاد کرده است. دولت ترامپ از زمان روی کار آمدن با ادعاهای مکرری مبنی بر ورود مستقیم به عرصه نظامی در منطقه، ت چکیده کامل
        چکیده این روزها اقدامات ترامپ در صدر اخبار منطقه و جهان است. قراردادهای جدید او در فروش تسلیحات نظامی، موجی از نگرانی برای رشد عنان گسیخته جنگ افزارها در جهان ایجاد کرده است. دولت ترامپ از زمان روی کار آمدن با ادعاهای مکرری مبنی بر ورود مستقیم به عرصه نظامی در منطقه، توجهات را به خود جلب کرده است. وی ابتدا با مطرح کردن منطقه امن در سوریه، در صدد بود که حضور مستقیم آمریکا را در منطقه غرب آسیا موجه جلوه دهد که با مخالفت روسیه و ایران تعدیل‌هایی در طرح خود ایجاد کرد. با توجه به مشکلات عدیده ای که واشنگتن برای ورود به عرصه نظامی سوریه دارد، ترامپ گزینه جدید را برای عرض اندام آمریکا در منطقه انتخاب کرده است که در این باره ترامپ دستور استفاده از پهبادهای آمریکایی را برای بمباران مناطق مختلف یمن به بهانه مبارزه با القاعده داده است. سؤال اصلی پژوهش این است که اهمیت راهبردی یمن در سیاست خارجی و امنیتی ترامپ در چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که ترامپ با اهدافی همچون پاره کرده حلقه های محور مقاومت، حذف ایران از معادلات منطقه و نیز جلوگیری از سرایت امواج شیعه گری به عربستان، رویکردی سخت و قدرت طلبانه را در قبال تحولات یمن اتخاذ کرده است. وی برای به رخ کشیدن قدرت آمریکا در منطقه از دست زدن به اقدامات نمایشی ابایی ندارد و با نگاهی کاسب کارانه و منفعت محور به تحولات یمن، انبار سلاح های غربی را با دلارهای نفتی مرتجعین عرب به منطقه سرازیر می کند. روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی و بر مبنای رئالیسم تهاجمی شکل می گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - سیاست خاورمیانه‌ای ترامپ؛ مطالعه موردی بحران سوریه و حمله موشکی امریکا
        امیر ساجدی
        چکیده سیاست خاورمیانه ای امریکا در دوره یک ساله ترامپ باعث انتقاد زیادی شده است. سیاست های نژادپرستانه، خارج کردن امریکا از پیمان پاریس، حمله موشکی به پایگاه هوایی سوریه، تهدید به خارج شدن از برجام، انتقال سفارت امریکا به بیت‌المقدس و غیره همگی نشان از سیاست خارجی متفاو چکیده کامل
        چکیده سیاست خاورمیانه ای امریکا در دوره یک ساله ترامپ باعث انتقاد زیادی شده است. سیاست های نژادپرستانه، خارج کردن امریکا از پیمان پاریس، حمله موشکی به پایگاه هوایی سوریه، تهدید به خارج شدن از برجام، انتقال سفارت امریکا به بیت‌المقدس و غیره همگی نشان از سیاست خارجی متفاوت ترامپ با سلفش (اوباما) دارد. بخشی از سیاست خارجی ترامپ، ناشی از رفتار غیر معمول شخصیتی وی می باشد. بحران سوریه و نقش قدرت های منطقه ای و فرامنطقه‌ای (به‌ خصوص امریکا) در آن باعث گردیده تا این بحران به یکی از طولانی ترین و پیچیده ترین بحران های ناحیه خاورمیانه تیدیل و پایان یافتن آن با مشکل مواجه گردد. با گذشت شش سال از شروع ناآرامی ها در سوریه و عدم دستیابی به یک پیروزی قاطع از جانب هر یک از طرفین، نگاه ها به تدریج بسمت مذاکرات سوق داده شد. هرچندگفتگوها به موفقیت نیانجامید ولی برای طرفین درگیر، امید مذاکرات بیشتر برای حل بحران از دست نرفته بود. حمله شیمیایی در خان شیخون و متعاقب آن تصمیم یک جانبه دولت ترامپ در بمباران موشکی پایگاه هوایی الشعیرات و حمایت از کردهای سوریه برای ایجاد یک منطقه امن باعث گردید تا گروه‌های مسلح مبارز به حمایت نظامی امریکا امیدوارتر و تمایل کمتری به گفتگوی صلح نشان دهند. پرسش اصلی در مقاله حاضر این است که چرا دولت جدید امریکا در بحران سوریه تغییر تاکتیک داد؟ در پاسخ ﺳﺆال فرضیه اینگونه مطرح است که زندگی سیاستمداران، تحصیلات، سوابق سیاسی، تجارب تعیین‌کننده زندگی اجتماعی و سلامت جسم و روان آنها در تصمیم‌های شخصی و گروهی آنها ﻣﺆثر می باشد. ترامپ با تغییر مواضع خود سعی می نماید تا با افزایش نفوذ اقتصادی و همزمان با تهدید نظامی در خاورمیانه دوران یکه‌تازی امریکا را در برخی از مناطق آشفته جهان مانند ناحیه خاورمیانه مجدداً احیا کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        19 - واکاوی عوامل موثر بر خروج ایالات متحده آمریکا از برجام
        محسن زمانی سید امیر نیاکویی
        چکیده تلاش آمریکا برای خروج ازتوافق هسته ای موسوم به برجام، برنامه‌ای بود که دونالد ترامپ از زمان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سر داشت. در نهایت دولت ایالات متحده آمریکا رسماً از برجام خارج و بازگشت تحریم‌ها به صورت گذشته را اعلام کرد و برای انجام مجدد مذاکرا چکیده کامل
        چکیده تلاش آمریکا برای خروج ازتوافق هسته ای موسوم به برجام، برنامه‌ای بود که دونالد ترامپ از زمان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سر داشت. در نهایت دولت ایالات متحده آمریکا رسماً از برجام خارج و بازگشت تحریم‌ها به صورت گذشته را اعلام کرد و برای انجام مجدد مذاکرات در صورت تمایل ایران اعلام آمادگی نمود. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چه عواملی در خروج ایالات متحده آمریکا از برجام تاثیر گذار بوده اند. فرضیه مقاله از این قرار است: بنیادهای سیاست خارجی ترامپ، ثابت ماندن ماهیت تهدیدِآمیز از ایران بعد از برجام و ایجاد فهم و انگاره مشترک میان ایالات متحده، اسرائیل و عربستان بر سر تهدید دانستن ایران، تفسیر آن ها از نقش برجام در تقویت حضور منطقه‌ای ایران و نادیده انگاشته شدن این موضوع در متن برجام و از بعد داخلی، کنشِ پسابرجامی جمهوری اسلامی ایران را باید از جمله متغیرهای اساسی در تصمیم دونالد ترامپ بر خروج ایالات متحده از برجام دانست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        20 - فردگرایی در سیاست خارجی آمریکا در دوره دونالد ترامپ: نتایج و پیامدها
        وحید نوری سید حسن حسینی
        چکیده دو سال از دوران ریاست دونالد ترامپ بر دولت آمریکا می گذرد؛ دو سالی که واشنگتن سیاست خارجی پرتلاطمی را به نمایش گذاشته است؛ هر روزه خبرهایی از تصمیمات جدید ترامپ رسانه ای می شود که وصف پیش بینی ناپذیر را شایسته سیاست خارجی آمریکا نموده است. مقاله پیش روی می کوشد عل چکیده کامل
        چکیده دو سال از دوران ریاست دونالد ترامپ بر دولت آمریکا می گذرد؛ دو سالی که واشنگتن سیاست خارجی پرتلاطمی را به نمایش گذاشته است؛ هر روزه خبرهایی از تصمیمات جدید ترامپ رسانه ای می شود که وصف پیش بینی ناپذیر را شایسته سیاست خارجی آمریکا نموده است. مقاله پیش روی می کوشد علل مبنایی چنین تغییراتی را دریابد؛ بنابراین سؤال اصلی مقاله آن است که مهم‌ترین متغیر تأثیرگذار بر سیاست خارجی اخیر آمریکا چیست؟ در پاسخ با بهره گیری از نظریه جیمز روزنا در سیاست خارجی، یافته های دو پژوهش شخصیت سنجی ترامپ، ارزیابی مواضع سیاست خارجی، تحلیل نحوه تعامل وی با نهادهای سیاستگذاری خارجی و نیز تحولات درونی آنها، به عنوان فرضیه استدلال می شود که ویژگی های شخصیتی ترامپ، موجب ارتقاء جایگاه متغیر فردی بر دیگر عوامل تأثیرگذار سیاست خارجی آمریکا یعنی، متغیرهای سیستمی، بوروکراتیک، اجتماعی و نقشی شده است. پوپولیسم اقتدارگرایانه، خودشیفتگی، انتقام‌جویی و ناسازگاری ویژگی‌های برجسته شخصیت ترامپ است که خودمحوری نهفته در او را آشکار می سازد؛ این ویژگی‌های فردی ترامپ وزن و نسبت میان نهادهای بوروکراتیک سیاست خارجی را تحت تأثیر قرار داده و اینک نهادهایی کاملاً همسو با نظرات رئیس جمهور شکل گرفته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        21 - فرآیند سیاست خارجی سه‏ وجهی مبتنی بر خص م‏بودگی دونالد ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران
        حمید احمدی نژاد محمدعلی بصیری
        منطق حاکم بر رویکرد آمریکا نسبت به ایران از زمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی کم و بیش قابل پیش بینی بوده، اما با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ این منطق رفتاری از سوی آمریکا به شدت غیرقابل پیش بینی شده است. فهم درست این رویکرد جدید که می توان آن را به نوعی گرایش به جنگ سر چکیده کامل
        منطق حاکم بر رویکرد آمریکا نسبت به ایران از زمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی کم و بیش قابل پیش بینی بوده، اما با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ این منطق رفتاری از سوی آمریکا به شدت غیرقابل پیش بینی شده است. فهم درست این رویکرد جدید که می توان آن را به نوعی گرایش به جنگ سرد علیه ایران از سوی ترامپ تلقی کرد نیازمند نگرش به آن از لنز تعامل بین هویت و سیاست است. به این معنا که غیریت سازی از ایران به عنوان دشمن هویتی آمریکا زمینه نگرش حد اعلای خصم بودگی ترامپ نسبت به ایران را به وجود آورده است. لذا سوال اصلی این مقاله آن است که سیاست خارجی ترامپ نسبت به ایران در چه قالبی و براساس چه راهبردهایی شکل گرفته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که نگرش سیاست خارجی ترامپ به ایران متاثر از عامل هویتی در قالب تهدید هستی شناختی و مبتنی بر یک راهبرد سه وجهی شامل غیریت سازی، مقوله بندی و انکار می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        22 - سیاست خارجی ترامپ و معمای امنیتی جمهوری اسلامی ایران
        نصرت اله حیدری سید عبدالله میرغیاثی
        تحلیل و بررسی سیاست خارجی ترامپ و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از موضوعات مهم و نیازمند به پژوهش است. با روی کار آمدن دونالد ترامپ در سال 2016 م در آمریکا، سیاست خارجی این کشور دچار تغییرات اساسی شده است. ترامپ با اتخاذ راهبرد اول آمریکا و نفی مسئولیت‌های ب چکیده کامل
        تحلیل و بررسی سیاست خارجی ترامپ و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از موضوعات مهم و نیازمند به پژوهش است. با روی کار آمدن دونالد ترامپ در سال 2016 م در آمریکا، سیاست خارجی این کشور دچار تغییرات اساسی شده است. ترامپ با اتخاذ راهبرد اول آمریکا و نفی مسئولیت‌های بین‌المللی و پیگیری سیاست خارجی منفعت‌طلبانه ناچار به مداخله‌گرایی گزینشی و سیاست خارجی تهاجمی شده است. خروج از معاهدات دو جانبه، چندجانبه و بین‌المللی مخاطراتی برای نظام بین‌المللی به وجود آورده است. این مقاله در تلاش است تا تأثیر سیاست خارجی دولت ترامپ بر امنیت جمهوری اسلامی ایران را بررسی نماید. سؤال اساسی این پژوهش این است که سیاست خارجی و اقدامات ترامپ در خاورمیانه چه آثار و پیامدهای امنیتی بر ایران داشته است؟ پاسخ موقت به این سؤال به عنوان فرضیه پژوهش این است که سیاست خارجی و اقدامات دونالد ترامپ برای جمهوری اسلامی ایران مشکلات و تنگناهای امنیتی به وجود آورده است. محقق با بهره گیری از نظریه رئالیسم تهاجمی به دنبال پاسخ به این سؤال است. از نتایج این پژوهش می توان اشاره کرد که آمریکایی‌ها به دنبال سلطه و هژمون بر منطقۀ خاورمیانه و ایجاد نظم سیاسی جدید در آن و تضعیف محور مقاومت هستند و این عناصر به شکل‌گیری معمای امنیتی برای ایران تبدیل شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        23 - تأثیر سیاست خارجی خاورمیانه‌ای ترامپ بر ادراک افول آمریکا در مسئله فلسطین
        نوح  داوری
        یکی از موضوعات مهم در عرصه سیاست خارجی کشورها چگونگی جهت‌گیری رویکرد آنها نسبت به مسائل بین‌المللی و منطقه‌ای است. این جهت‌گیری می‌تواند در ایجاد ادراک مثبت یا منفی از کشورها تأثیرگذار باشد. رویکرد مبتنی بر یک‌جانبه‌گرایی دونالد ترامپ در قبال موضوعات مهم منطقه خاورمیانه چکیده کامل
        یکی از موضوعات مهم در عرصه سیاست خارجی کشورها چگونگی جهت‌گیری رویکرد آنها نسبت به مسائل بین‌المللی و منطقه‌ای است. این جهت‌گیری می‌تواند در ایجاد ادراک مثبت یا منفی از کشورها تأثیرگذار باشد. رویکرد مبتنی بر یک‌جانبه‌گرایی دونالد ترامپ در قبال موضوعات مهم منطقه خاورمیانه ازجمله مسئله فلسطین موجب شکل‌گیری تفکراتی نسبت به سیاست خارجی آمریکا گردیده است. ازاین‌رو سؤال اصلی پژوهش این است که سیاست خاورمیانه‌ای دونالد ترامپ در ارتباط با مسئله فلسطین چه تأثیری بر ادراک افول آمریکا داشته است؟ در پاسخ به سؤال این فرضیه مطرح می‌شود که سیاست خارجی خاورمیانه‌ای دونالد ترامپ موجب ایجاد ادراک افول آمریکا در مسئله فلسطین گردیده است. این پژوهش از نوع کاربردی است و باتوجه‌به توصیفی و تبینی بودن موضوع، روش جمع‌آوری اطلاعات در این مجموعه عمدتاً کتابخانه‌ای و با استفاده از منابع مکتوب شامل کتب و مقالات مندرج در ژورنال‌های علمی است. یافته‌های پژوهش حاکی از این مهم است که با توقف روند عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل و شکست برنامه «معامله قرن»، ناکامی در سرکوب و تضعیف محور مقاومت فلسطینی، عدم مجاب شدن سازمان ملل متحد و جامعه جهانی در شناسایی قدس به‌عنوان پایتخت اسرائیل و حاکمیت بر بلندی‌های جولان، نظم جایگاه ابرقدرتی این کشور با چالش جدی مواجه شده است. پرونده مقاله