با توجه به مضرات مصرف تریاک در بین نوجوانان و لزوم شناخت مولفهها و ابعاد این رفتار جهت طراحی مداخلات متناسب و اثربخش، پژوهش حاضر با هدف تعیین پیشبینیکنندههای مصرف تریاک (فردی، خانوادگی و اجتماعی) در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری چکیده کامل
با توجه به مضرات مصرف تریاک در بین نوجوانان و لزوم شناخت مولفهها و ابعاد این رفتار جهت طراحی مداخلات متناسب و اثربخش، پژوهش حاضر با هدف تعیین پیشبینیکنندههای مصرف تریاک (فردی، خانوادگی و اجتماعی) در نوجوانان انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر اصفهان در سال 1397 بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای 201 نفر انتخاب و توسط نیمرخ مصرف مواد و پرسشنامه بررسی وضعیت مصرف مواد، مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد نیمرخ مصرف مواد (محمدخانی، 1386) و پرسشنامه بررسی وضعیت مصرف مواد (محمدخانی، 1385) بودند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام شد. نتایج نشان داد که بین مصرف تریاک در طول عمر و مولفههای نگرش به مصرف مواد، ناامیدی، هیجانخواهی، تکانشگری، تعارضات خانوادگی، نگرش والدین به مواد، نظارت خانواده، بینظمی محیط اجتماعی، احساس تعهد به مدرسه، فضای روانی- اجتماعی مدرسه نیمرخ خطرمصرف رابطه معنی-داری وجود دارد (05/0P<). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که نگرش به مصرف مواد مولفه مصرف تریاک در طول عمر را با تبیین 47/0 از واریانس، مورد پیشبینی قرار میدهد. همچنین ناامیدی و نگرش به مصرف مواد مولفه کشیدن تریاک در 12 ماه گذشته را با تببین 17/0 و در یک ماه گذشته را با تببین 17/0 از واریانس مورد پیشبینی قرار دادهاند. با توجه به نتایج این پژوهش میتوان گفت مصرف تریاک در نوجوانان یک پدیده چندعاملی و چندسطحی بوده و عوامل تعیینکننده گر-ایش به آن در سطوح متعدد فردی، اجتماعی و خانوادگی قرار دارد که باید در مداخلات پیشگیری، کنترل و ترک تریاک مدنظر قرار گیرد.
پرونده مقاله
چکیدههدف: در پژوهش حاضر، مقایسه تاثیرات جامعه پسندی رفتار و سبک تبادل اجتماعی در بیماران سرطانی و قلبی با افراد عادی بود. روش: جامعه پژوهش شامل بیماران مبتلا به سرطان که به مطب پزشکان متخصص آنکولوژی و متخصص قلب مراجعه کرده بودند؛ می باشد که به صورت تصادفی 90 نفر انتخاب چکیده کامل
چکیدههدف: در پژوهش حاضر، مقایسه تاثیرات جامعه پسندی رفتار و سبک تبادل اجتماعی در بیماران سرطانی و قلبی با افراد عادی بود. روش: جامعه پژوهش شامل بیماران مبتلا به سرطان که به مطب پزشکان متخصص آنکولوژی و متخصص قلب مراجعه کرده بودند؛ می باشد که به صورت تصادفی 90 نفر انتخاب و آنها را به طور تصادفی در 3 گروه 30 تایی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی(تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی) استفاده گردید. افراد به پرسشنامه های سبک تبادل اجتماعی لیبمن(2011) و جامعه پسندی پنر(2002) پاسخ دادند. یافته ها: بیانگر این بود که بین سبک تبادل اجتماعی افراد مبتلا به بیماری قلبی و سرطان با افراد عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. اما بین جامعه پسندی افراد مبتلا به بیماری قلبی و سرطان با افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با شناخت ویژگی جامعه پسندی و اثرات منفی آن، و شناخت سبک تبادل اجتماعی مطلوب، می توان گامی در جهت بهبودی بیماران مزمن مبتلا به سرطان دستگاه گوارش و بیماران قلبی برداشت.واژه های کلیدی:سبک تبادل اجتماعی، جامعه پسندی، سرطان دستگاه گوارش و بیماری قلبی.
پرونده مقاله
هدف پژوهش بررسی رابطه نگرش به خلاقیت و هوش اجتماعی با عملکرد تحصیلی و عملکرد اجتماعی در دانش آموزان مقطع ابتدایی بود . جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم مقطع ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 98-تشکیل دادند. به منظور انجام این پژوهش تعداد 250 نفر از چکیده کامل
هدف پژوهش بررسی رابطه نگرش به خلاقیت و هوش اجتماعی با عملکرد تحصیلی و عملکرد اجتماعی در دانش آموزان مقطع ابتدایی بود . جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم مقطع ابتدایی شهر اهواز در سال تحصیلی 98-تشکیل دادند. به منظور انجام این پژوهش تعداد 250 نفر از دانش آموزان با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش: مقیاس هوش اجتماعی ترومسو (2001) ، مقیاس ارزیابی خلاقیت شیفر (1991) ، مقیاس عملکرد اجتماعی/ انطباقی کودک و نوجوان پرایس و همکاران (2004) ، و عملکرد تحصیلی توسط معلمان برحسب وضعیت کارنامه تحصیلی دانش آموزان اندازهگیری شد. در این پژوهش دادهها با روش تحلیل کانونی به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که نگرش به خلاقیت با عملکرد تحصیلی (01/0>P) و عملکرد اجتماعی (05/0>P) رابطه مثبت و معنی دار دارد. رابطه هوش اجتماعی با عملکرد تحصیلی (01/0>P) و عملکرد اجتماعی (01/0>P) نیز مثبت و معنی دار است. همچنین بین نگرش به خلاقیت و هوش اجتماعی با عملکرد تحصیلی و عملکرد اجتماعی رابطه کانونی قابل تفسیری وجود داشت. با توجه به اینکه متغیرهای پیش بین ویژه گیهای فردی و متغیرهای ملاک ویژه گیهای تحصیلی و اجتماعی دانش آموزان را نشان میسنجد در یک تبیین کلی میتوان گفت ویژه گیهای فردی افراد و ترکیب هوش اجتماعی و خلاقیت به صورت کلی میتواند بروندادهای تحصیلی و اجتماعی آنها را پیش بینی کند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر مقایسه طرحواره های زیبایی شناختی افراد 20-16 با 60-55 سال بر اساس سن و جنست میباشد. روش این پژوهش از نوع علی مقایسهای بود. جامعه آماری شامل تمامی مردان و زنان 60 – 55 و پسران و دختران 20-16 ساله شهر تهران در سال 1398 به تعداد 900000 نفر بود که با چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر مقایسه طرحواره های زیبایی شناختی افراد 20-16 با 60-55 سال بر اساس سن و جنست میباشد. روش این پژوهش از نوع علی مقایسهای بود. جامعه آماری شامل تمامی مردان و زنان 60 – 55 و پسران و دختران 20-16 ساله شهر تهران در سال 1398 به تعداد 900000 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشهای تصادفی از مناطق 22 گانه شهر تهران به تعداد 400 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته طرحوارههای زیبایی شناختی مرتبط با سن و جنسیت (بهرامی و همکاران، 1397) استفاده گردید. روش آماری در این پژوهش آزمون T مستقل بود. یافته ها حاکی از تفاوت طرحوارههای زیباییشناختی در افراد 20 –16 و 60 –55 سال داشت. طرحواره های زیبایی (962/7F=، (P<0/05)، معیارهای زیبایی (867/18F=، (P<0/05)، چهره و اعضای صورت (114/5F=، (P<0/05)، اندام (211/5F=، (P<0/05)، پوشاک و متعلقات (166/5F=، P<0/05). ). همچنین بین طرحواره های زیبایی شناختی افراد 20 –16 و 60 – 55 سال در هر دو جنس تفاوت معناداری وجود داشت. بین دختران و پسران نیز به جز معیارهای کلی زیبایی تفاوت معناداری وجود داشت. طرحواره های زیبایی (715/1F=، P<0/05))، معیارهای کلی زیبایی (217/9F=، P>0/05))، چهره و اعضای صورت (056/0F=، P<0/05)، اندام (336/0F=، P<0/05))، پوشاک و متعلقات (369/3F=، P<0/05).). بر اساس یافتههای پژوهش می توان چنین نتیجه گیری کرد که علت تفاوت طرحوارههای زیبایی شناختی افراد 16 تا 20 و 55 تا 60 در هر دو جنس این است که معیارهای زیبایی از نظر نوجوانان و جوانان باید منطبق با مد روز باشد و اصولاً این طرحواره در بین افراد با سنین پائینتر بیشتر از افراد مسنتر دیده میشود که این مساله میتواند ناشی از گسترش شبکه های اجتماعی و اینترنت در نسل جوان امروز باشد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان ماتریکس و واقعیت درمانی نوین گروهی بر خود کنترلی و سازگاری اجتماعی در مردان وابسته به مت آمفتامین تحت درمان با داروی بوپرنورفین بود. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مردا چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان ماتریکس و واقعیت درمانی نوین گروهی بر خود کنترلی و سازگاری اجتماعی در مردان وابسته به مت آمفتامین تحت درمان با داروی بوپرنورفین بود. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مردان وابسته به مت آمفتامین، تحت درمان نگهدارنده با بوپرنورفین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در زمستان 1397 بودند. 45 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابتدا خود کنترلی و سازگاری اجتماعی از طریق پرسشنامه خود کنترلی تانجی (2004) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (1961) ، ارزیابی شدند، گروه نخست، درمان ماتریکس و گروه دوم، واقعیت درمانی گروهی دریافت کردند؛ گروه سوم فقط تحت درمان نگهدارنده با بوپرنورفین بودند. متغیرها مجدداً در پس آزمون ارزیابی شد. نتایج پژوهش نشان داد هردو درمان بر خود کنترلی و سازگاری اجتماعی بیماران اثر بخش بود (01/0>P) همچنین تفاوت اثربخشی دو درمان معنادار بود (01/0>P) و درمان ماتریکس در سازگاری اجتماعی اثربخشی بیشتری داشت (01/0>P). اما اختلاف معنی داری بین اثر بخشی دو درمان بر خودکنترلی وجود نداشت. با توجه به اینکه الگوی ماتریکس تلفیقی از برنامههای شناختی-رفتاری، مهارتهای مقابله ای، آموزش خانواده و گروههای همیار میباشد، توصیه میشود در درمان بیماران وابسته به مت آمفتامین استفاده شود.
پرونده مقاله
احساس غربت از مفاهیم مهم در ارتباط با دانشجویان غیربومی است که همواره متأثر ازعوامل مختلفی میباشد. پژوهشحاضر با هدف بررسی برازندگی مدل معادلات ساختاری احساس غربت براساس تابآوری با میانجیگری سازگاری عاطفی و اجتماعی انجام گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف بنیادی و از نظر ر چکیده کامل
احساس غربت از مفاهیم مهم در ارتباط با دانشجویان غیربومی است که همواره متأثر ازعوامل مختلفی میباشد. پژوهشحاضر با هدف بررسی برازندگی مدل معادلات ساختاری احساس غربت براساس تابآوری با میانجیگری سازگاری عاطفی و اجتماعی انجام گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری دانشجویان کارشناسی غیر بومی دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 96-1395 بودند که ۲45 نفر به روش نمونهگیری غیرتصادفی سهمیهای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامهی احساس غربت(UHS)، پرسشنامهی تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RIS) و مقیاس سنجش سازگاری بل (BAS) بود. دادهها با شاخصهای فرآوانی، میانگین، انحراف معیار، آزمون همبستگی پیرسون و روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-25 و AMOS-24 تحلیل شدند. یافتهها نشان دادکه مسیرهای مستقیم تابآوری به احساس غربت، تابآوری به سازگاری عاطفی و اجتماعی، سازگاری عاطفی و اجتماعی به احساس غربت و مسیر غیرمستقیم تابآوری به احساس غربت با میانجیگری سازگاری عاطفی و اجتماعی معنیدار بود. یافتههای این پژوهش بر اهمیت نقش میانجیگری سازگاری عاطفی و اجتماعی در رابطه تابآوری با احساس غربت تأکید دارد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش تعیین تاثیر زوج درمانی مثبتنگر بر شادکامی زناشویی، صمیمیت زناشویی و اضطراب اجتماعی زوجین متقاضی طلاق بود. روش مطالعه حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زوجین متقاضی طلاق مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر ورامین در فص چکیده کامل
هدف این پژوهش تعیین تاثیر زوج درمانی مثبتنگر بر شادکامی زناشویی، صمیمیت زناشویی و اضطراب اجتماعی زوجین متقاضی طلاق بود. روش مطالعه حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زوجین متقاضی طلاق مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر ورامین در فصل تابستان سال 1398 بودند که تعداد 30 زوج با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 زوج) جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 90 دقیقهای زوج درمانی مثبتنگر دریافت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش، پرسشنامههای شادکامی زناشویی (آزرین و همکاران، 1973)، صمیمت زناشویی (والکر و تامپسون، 1983) و اضطراب اجتماعی (کانور و همکاران، 2000) بودند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس تکمتغیری در نرمافزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که گروههای آزمایش و کنترل در مرحله پیشآزمون از نظر متغیرهای شادکامی زناشویی، صمیمیت زناشویی و اضطراب اجتماعی تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>)، اما در مرحله پسآزمون از نظر هر سه متغیر تفاوت معناداری داشتند. به عبارت دیگر، زوج درمانی مثبتنگر باعث افزایش شادکامی زناشویی و صمیمیت زناشویی و کاهش اضطراب اجتماعی زوجین متقاضی طلاق شد (05/0P<). با توجه به تاثیر روش زوج درمانی مثبتنگر در بهبود ویژگیها، استفاده از آن توسط روانشناسان و درمانگران خانواده برای بهبود ویژگیهای شادکامی زناشویی، صمیمیت زناشویی و اضطراب اجتماعی زوجین متقاضی طلاق ضروری است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر پیشبینی تمایل به طلاق بر اساس نیاز به عشق و بقا، آگاهی جنسی و کمالگرایی جنسی در زوجین متقاضی طلاق بود. این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش زوجین متقاضی طلاق شهر اصفهان در سالهای 98-1397 بودند. نمونه پژوهش 670 نفر بود که با روش نمونهگیری د چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر پیشبینی تمایل به طلاق بر اساس نیاز به عشق و بقا، آگاهی جنسی و کمالگرایی جنسی در زوجین متقاضی طلاق بود. این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش زوجین متقاضی طلاق شهر اصفهان در سالهای 98-1397 بودند. نمونه پژوهش 670 نفر بود که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از زیرمقیاسهای عشق و بقا از مقیاس نیازهای اساسی روانشناختی (سالاری و صاحبی، 1383)، مقیاس آگاهی جنسی (اسنل و همکاران، 1991)، زیرمقیاس کمالگرایی جنسی از سیاهه باروهای ارتباطی (ایدلسون و اپستاین، 1982) و پرسشنامه محققساخته تمایل به طلاق استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روشهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرمافزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافتهها نشان داد که نیاز به عشق و آگاهی جنسی با تمایل به طلاق رابطه منفی و معنادار و کمالگرایی جنسی با تمایل به طلاق رابطه مثبت و معنادار داشتند (05/0P). همچنین، نیاز به عشق، آگاهی جنسی و کمالگرایی جنسی بهطور معناداری توانستند 3/13 درصد از تغییرات تمایل به طلاق در زوجین متقاضی طلاق را پیشبینی کنند (05/0P
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباط صمیمانه بر شفافیت ارتباط زناشویی و میل به طلاق در زوجهای متقاضی طلاق انجام شد. مطالعه حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زوجهای متقاضی طلاق استان البرز بودند که به م چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباط صمیمانه بر شفافیت ارتباط زناشویی و میل به طلاق در زوجهای متقاضی طلاق انجام شد. مطالعه حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش زوجهای متقاضی طلاق استان البرز بودند که به مرکز مشاوره حامی خانواده در سال 1398 ارجاع داده شدند. نمونه پژوهش 20 زوج بودند که پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای مهارتهای ارتباط صمیمانه را آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. دادهها با مقیاسهای شفافیت ارتباط زناشویی (سعیدیفرد و همکاران، 1395) و میل به طلاق (رازبالت و همکاران، 1986) جمعآوری و در نرمافزار SPSS نسخه 20 با روش اندازهگیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای ارتباط صمیمانه باعث افزایش شفافیت ارتباط زناشویی و کاهش میل به طلاق در زوجهای متقاضی طلاق و نتایج آموزش در مرحله پیگیری دو ماهه نیز حفظ شد (05/0P<). بر اساس نتایج استفاده از روش آموزش مهارتهای ارتباط صمیمانه برای بهبود زندگی زوجهای متقاضی طلاق بهویژه افزایش شفافیت ارتباط زناشویی و کاهش میل به طلاق توصیه میشود.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف ارائه مدل هوش اجتماعی و هوش مالی بر کیفیت زندگی با نقش میانجی مدیریت ریسک در معلمان خراسان شمالی انجام شد. مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش معلمان استان خراسان شمالی در سال تحصیلی 98-1397 بودند. نمونه بر اساس فرمول کوکران 374 نفر برآورد چکیده کامل
این پژوهش با هدف ارائه مدل هوش اجتماعی و هوش مالی بر کیفیت زندگی با نقش میانجی مدیریت ریسک در معلمان خراسان شمالی انجام شد. مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش معلمان استان خراسان شمالی در سال تحصیلی 98-1397 بودند. نمونه بر اساس فرمول کوکران 374 نفر برآورد شد که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامههای استاندارد هوش اجتماعی ترومسو (سیلورا و همکاران، 2001)، هوش مالی (پوپوویس و همکاران، 2012) و مدیریت ریسک (بیلندی، 1394) و پرسشنامه محققساخته کیفیت زندگی بودند. دادهها با روشهای ضرایب همبستگی و معادلات ساختاری در نرمافزار SPSS و LISREL تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که هوش اجتماعی و هوش مالی بر مدیریت ریسک تاثیر مثبت و مستقیم، هوش اجتماعی، هوش مالی و مدیریت ریسک بر کیفیت زندگی تاثیر مثبت و مستقیم و هوش اجتماعی و هوش مالی با میانجی مدیریت ریسک بر کیفیت زندگی تاثیر مثبت و غیرمستقیم داشتند (05/0P<). بنابراین، مدیریت ریسک میانجی مناسبی بین هوش اجتماعی و هوش مالی با کیفیت زندگی بود. در نتیجه، برای بهبود کیفیت زندگی معلمان میتوان هوش اجتماعی، هوش مالی و مدیریت ریسک آنان را بهبود بخشید.
پرونده مقاله
این مطالعه با هدف پیشبینی بلوغ هیجانی بر اساس سبکهای دلبستگی و سازگاری اجتماعی انجام شد. مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. از میان نوجوانان پسر شهر زنجان در سال 1398 تعداد 200 نفر با روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسش چکیده کامل
این مطالعه با هدف پیشبینی بلوغ هیجانی بر اساس سبکهای دلبستگی و سازگاری اجتماعی انجام شد. مطالعه حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. از میان نوجوانان پسر شهر زنجان در سال 1398 تعداد 200 نفر با روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای بلوغ هیجانی (سینک و بهارگاوا، 1991)، سبکهای دلبستگی (کولینز و رید، 1990) و سازگاری اجتماعی (بل، 1961) و برای تحلیل دادهها از روشهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرمافزار SPSS نسخه 19 استفاده شد. یافتهها نشان داد که سبک دلبستگی ایمن (37/0=r) و سازگاری اجتماعی (29/0=r) با بلوغ هیجانی رابطه مثبت و معنادار و سبکهای دلبستگی ناایمن اجتنابی (40/0-=r) و دوسوگرا (44/0-=r) با بلوغ هیجانی رابطه منفی و معنادار داشت. دیگر یافتهها نشان داد سبکهای دلبستگی و سازگاری اجتماعی بهطور معناداری توانستند 6/33 درصد از تغییرات بلوغ هیجانی نوجوانان پسر را تبیین کنند (05/0P<). بر اساس نتایج توصیه میشود که برای افزایش بلوغ هیجانی نوجوانان پسر از طریق کارگاههای آموزشی بهویژه کارگاههای فرزندپروری میزان سبک دلبستگی ایمن و سازگاری اجتماعی افزایش و میزان سبکهای دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا کاهش یابد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر احساس تنهایی انجام شد. مطالعه حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعهکننده به درمانگاه مرکزی آجودانیه شه چکیده کامل
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر احساس تنهایی انجام شد. مطالعه حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعهکننده به درمانگاه مرکزی آجودانیه شهر تهران در سال 1397 بودند. نمونه پژوهش 45 نفر بودند که با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی به سه گروه 15 نفری تقسیم شدند. هر یک از گروههای آزمایش هشت جلسه 90 دقیقهای با روشهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت آموزش دیدند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. ابزار پژوهش ویرایش سوم پرسشنامه احساس تنهایی راسل (1996) بود. دادهها در نرمافزار SPSS-21 با روش اندازهگیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت در پسآزمون باعث کاهش احساس تنهایی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شدند و نتایج درمان در مرحله پیگیری حفظ شد (05/0P). بر اساس یافتهها توصیه میگردد که درمانگران و روانشناسان بالینی از روشهای مذکور برای کاهش احساس تنهایی استفاده کنند.
پرونده مقاله