تأثیر انحصارات بر سرمایه اجتماعی
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی تحقیقات سیاسی و بین المللیحمید احمدی 1 , داوود افشاری 2 , مهدی کریمی 3
1 - استاد و عضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران
2 - کارشناس ارشد علوم سیاسی دانشگاه تهران
3 - کارشناس ارشد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
کلید واژه: مشارکت سیاسی, انحصارات دولتی, سرمایه های اجتماعی, فساد دولتی و اجتماعی, بی اعتمادی,
چکیده مقاله :
دولت ها برای تامین کالای عمومی و حفظ ثبات سیاسی، نیازمند منابع مالی و غیر مالی قابل اطمینان برای خویش هستند. این منابع یا از طریق مالیات تامین می شود و یا دولت ها با ایجاد محدودیت ها و کمیابی های ساختگی در نظام اجتماعی و اقتصادی آنرا فراهم می سازند. این محدودیت ها ضمن فراهم آوردن منابع مالی برای دولت، بازار را به ابزاری برای کنترل جامعه مبدل می کند. پژوهش حاضر، تاثیر انحصارات و کنترل حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توسط دولت را بر سرمایه های اجتماعی مورد کاوش قرار می دهد. مدعا این است که افزایش و تشدید انحصارات دولتی در حوزه های مذکور، سرمایه ی اجتماعی به عنوان تنظیم کننده ی روابط میان مجموعه های انسانی و سازمانی، خلق هنجارها و اعتماد عمومی را دچار ضعف و اختلال می کند به گونه ای که این امر در کوتاه مدت عامل بروز فساد گسترده ی دولتی و اجتماعی و در دراز مدت زمینه ساز آنومی اجتماعی می گردد. از این رو اگر حفظ مالکیت خصوصی، توزیع عادلانه ی فرصت ها، برابری همگان در مقابل قانون، تشویق به مشارکت و در نهایت مبارزه با فساد مورد توجه قرار نگیرد، دستیابی به توسعه که هدف نهایی روابط میان دولت و جامعه است، امکان پذیر نخواهد بود.
The governments for supplying public goods and maintaining political stability need reliable financial and non-financial resources. These resources should be provided through taxes or the governments by making self-made restrictions and deficiencies in social and economic system provide them. These limitations while provides financial resources for the government convert the market as a lever for controlling the society. The present article is trying to examine the impact of monopolies and control of economic، social and cultural spheres by the government on social capitals. The underlying hypothesis is that the expansion and intensification of government monopolies in the above said fields weakens and disrupts the social capital. The social capital، in fact regulates relations among human and organizational settings، create norms and builds confidence in the society. As a result in short term it leads to governmental and social corruption and in the long term prepares the ground for social anomie. Therefore، if the protection of private property، equal distribution of opportunities، equality before the law، encouraging public participation in the affairs of the society and finally fight against corruption do not get enough importance achieving development which is the ultimate goal of relations between the government and the society will not be materialized.