صفآرایی عربستان سعودی با اسرائیل از نگاه نظریههای روابط بینالملل
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی تحقیقات سیاسی و بین المللیامیرحسین نعمتی 1 , امیر محمد حاجی یوسفی 2
1 - دانشجوی دکترای علوم سیاسی- روابط بینالملل، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
2 - دانشیار دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
کلید واژه: عربستان سعودی, اسرائیل, صفآرایی, رئالیسم نئوکلاسیک, موازنه منافع,
چکیده مقاله :
چکیده:با تکیه ملک سلمان بر قدرت در سال 2015 و اعطای ولیعهدی با اختیارات و مسئولیتهای گسترده به فرزندش محمد بن سلمان، که به روی کار آمدن نسل جدیدی از رهبران در این کشور منجر گردید، سیاستهای این کشور در غرب آسیا در ارتباط با اسرائیل از پوسته محافظهکارانه خود خارج و در قالب یک صفآرایی در حال ظهور است. مقاله حاضر با بررسی این صفآرایی از منظر نظریات موازنه قدرت والتز، موازنه تهدید استفن والت و موازنه منافع رندال شولر، این سوال را مطرح میکند که کدام نظریه یا ترکیبی از نظریهها بهتر میتواند ریشههای این صفآرایی را تبیین کند. در پاسخ به این سوال نویسندگان بر این باورند که رفتارسازی در سیاست خارجی عربستان سعودی نه تنها به واسطه تأثیرپذیری از عوامل ساختاری، بلکه به جهت ویژگیها و عوامل داخلی موثر بر متغیر میانجی دولت است که به سمت صفآرایی جدید با اسرائیل و ایجاد موازنه در غرب آسیا به منظور مقابله با جمهوری اسلامی ایران پیش میرود. اگرچه نظریه توازن تهدید استفان والت در تبیین عوامل ساختاری از کارایی بهتری برخوردار است اما نظریه رندال شولر به جهت تأکید همزمان بر عوامل داخلی و ساختاری قدرت در قالب توازن منافع، از قدرت تبیینکنندگی بالاتری برخوردار میباشد.
AbstractWith King Salman coming to power in 2015 and granting the Crown Prince with extensive powers and responsibilities to his son, Mohammed bin Salman, which led to the emergence of a new generation of leaders, this country’s policy in West Asia released from the conservative condition in respect to Israel, and a new alignment is emerging. This article by considering the theories of Waltz's balance of power, Stephen Walt's balance of threat and Randall Schuler's balance of interests, reply to this question that which theory or combination of theories can explain the origin of this alignment. To this end, the authors believe that Saudi Arabia's foreign policy making is based on, structural factors, and effective characteristics on government as a mediating variable which is in toward to the new alignment with Israel and balancing in west Asia in order to confront with I.R. of Iran. Although Stephen Walt's balance of threat is more efficient in explaining structural factors, Randall Schuler's theory has a higher explanatory power for simultaneously emphasizing the internal and structural factors of power in the form of balance of interest.
احمدیان، حسن (1390)، «اخوانالمسلمین مصر و حماس به سوی حداقلگرایی؟»، فصلنامه مطالعات فلسطین، شمارة 15.
الیحیی، عبدالرحمن (2009)، «العوامل المؤثر فیالسیاسه الخارجیه السعودیه»، رساله ماجیستر، جامعه منکیتو ولایه منیسوتا الامریکیه.
آقابخشی، علیاکبر (1383)، فرهنگ علوم سیاسی، تهران: چاپار.
بهرامیمقدم، سجاد (1390)، «تحول رویکرد عربستان به کشمکش اعراب اسرائیل»، فصلنامه مطالعات منطقهای: آمریکاشناسی ـ اسرائیلشناسی، سال دوازدهم و سیزدهم، شمارة چهارم و اول، پاییز و زمستان.
رستمی، فرزاد؛ تارا، علیرضا (1397)، «تحلیل روابط عربستان و اسرائیل در سایة توافق هستهای ایران»، مجلة سیاست جهانی، شمارة 24.
زارعی، سعدالله (1395)، «ریاض ـ تلآویو: بنیاد و نتایج مناسبات سیاسی و امنیت»، فصلنامه مطالعات راهبردی جهان اسلام، سال هفدهم، شمارة 2.
شاهین، مهدی و دیگران (1397)، «واکاوی سیاست ها و تعاملات سعودی ـ صهیونیستی در قبال جمهوری اسلامی ایران در فضای پساتحریم»، نشریه جستارهای سیاسی معاصر، سال نهم، شمارة سوم.
عمادی، سیّد رضی (1397)، «ابعاد و اهداف مختلف مناسبات رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی (گذشته، حال و چشمانداز آن با تأکید بر رویکردهای رسانهای)»، پژوهشهای کاربردی برونمرزی صدا و سیما.
لیتل، ریچارد (1389)، تحول در نظریههای موازنه قوا، ترجمه: غلامعلی چگنیزاده، تهران: مؤسسة فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر.
مشیرزاده، حمیرا (1384)، تحول در نظریههای روابط بینالملل، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت).
مشیرزاده، حمیرا (1386)، تحول در نظریههای روابط بینالملل، تهران: سمت.
موسوی، سیّد مرتضی (1395)، روابط عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی در پرتو سیاستهای منطقهای ایران بعد از 11 سپتامبر، تهران: زعیم.
پورحسن، ناصر (1394)، «تحول مواضع عربستان سعودی در قبال رژیم صهیونیستی»، فصلنامه مطالعات فلسطین، شمارة 31.
وحیده احمدی (1396)، «رژیم صهیونیستی و کشورهای پیرامونی؛ نفوذ امنیتی با پوشش اقتصادی»، فصلنامه مطالعات راهبردی، دورة 20، شمارة 76.
همیانی، مسعود (1394)، «تغییر جهت در سیاست خارجی عربستان سعودی؛ از استراتژی موازنة تهدید تا رهبری ائتلاف»، فصلنامة سیاست خارجی، شمارة 1.
Al-Rasheed, M. (2017). King Salman and his son: Winning the US losing the rest.
Bull, H. (1987). Die anarchische Gesellschaft. Weltpolitik. Strukturen–Akteure–Perspektiven, Bonn, 31-49.
Dekel, U. (2013). Israel and Saudi Arabia: Is the Enemy of My Enemy My Friend?. Institute for National Security Studies..
Dwivedi S, S. (2012). “Alliances in International RelationTheory”. International Journal of Social Science & Interdisciplinary Research,1(8).
Podeh, E. (2018). Saudi Arabia and Israel: From secret to public engagement, 1948–2018. The Middle East Journal, 72(4), 563-586.
Gelvin, J. (2007). The Israeli–Palestinian Confilict: Over Hundread Years of War. New York: Cambridge University press.
Goldberg, J. (2018). Saudi Crown Prince: Iran’s Supreme Leader ‘Makes Hitler Look Good’. The Atlantic, 2. Graham, D. A. (2015). Israel and Saudi Arabia: Togetherish at Last?. The Atlantic.Available at; https://www.theatlantic.com/international/archive/2015/06/israeli-saudi-relations/395015/.
Karmon, E. (2018, April). Muhammad bin Salman, a new protagonist in the Middle East. In Herzliya Conference Papers. Available at; https://www.idc.ac.il/en/research/ips /2018/Documents/ElyKarmon.pdf
Keohane, R. O. (1986). Neorealism and its Critics. Columbia University Press.
Kern, S. (2018). “The Saudi-Israeli Connection”. Israel My Glory. Available at; https://israelmyglory.org/article/the-saudi-israeli-connection/
Lakatos, I. (1976). Falsification and the methodology of scientific research programmes. In Can theories be refuted? (pp. 205-259). Springer, Dordrecht.
Link, W.(1998). “Zur neueren amerikanischen und europaischen Diskussion um den Strukturellen Realismus”, in: Werner Link/ Carlo Masala/ Ralf Roloff (Eds.), Herausforderungen der Realpolitik. Köln.
Liska, G. (1962). Nations in alliance: The limits of interdependence. Johns Hopkins Press.
Mansfield, E. D., & Snyder, J. (1995). Democratization and the Danger of War. International security, 20(1), 5-38.
Marcus, J. (2018). Israel and Saudi Arabia: The relationship emerging into the open. BBC News, 3. Available at: www.bbc. Perstion.com.
Molad. (2013). “The Arab Peace Initiative: Israel's Strategic Loss and Historic Opportunity”. available at: http://www.molad.org/images/upload/files/The-Arab-Peace-Initiative-Final.pdf.
Morgenthau, H. J., Thompson, K. W., & Clinton, W. D. (1985). Politics among nations: The struggle for power and peace.
Riedel, B. (2019). Kings and presidents: Saudi Arabia and the United States since FDR. Brookings Institution Press.
Kostiner, J. (2009). Saudi Arabia and the Arab–Israeli peace process: The fluctuation of regional coordination. British Journal of Middle Eastern Studies, 36(3), 417-429.
Schweller, R. L. (2004). Unanswered threats: A neoclassical realist theory of underbalancing. International security, 29(2), 159-201.
Schweller, R. L. (2016). The balance of power in world politics. In Oxford Research Encyclopedia of Politics.
Sheehan, M. J., Sheehan, M., & Michael, S. (1996). The balance of power: history and theory. Psychology Press.
Snyder, G. H. (1991). Alliances, balance, and stability. Journal of International Affairs, 44 (1).
Walt, Stephen M. (1385). “Alliance Formation and Balance of World Power”. International Security, 9(4).
Walt, S. M. (1990). The origins of alliance. Cornell University Press.
Waltz, K. N. (2000). Structural realism after the Cold War. International security, 25(1), 5-41.
Waltz, K. N. (1979). Theory of international politics/Kenneth N. Waltz. (New York: Addison-Esley).
_||_