این مطالعه با هدف شناسایی مؤلفه های اصلی و فرعییک مدل کسب و کارمبتنی بر آموزشو توسعهمنابع انسانی در بانک کشاورزی استان خوزستان انجام شده است. روش پژوهش مطالعه حاضر با رویکرد کیفی انجام شده است. در بخش کیفی پژوهش، جهت گردآوری دادهها به تدوین سؤالات مصاحبه مبادرت ورزیده چکیده کامل
این مطالعه با هدف شناسایی مؤلفه های اصلی و فرعییک مدل کسب و کارمبتنی بر آموزشو توسعهمنابع انسانی در بانک کشاورزی استان خوزستان انجام شده است. روش پژوهش مطالعه حاضر با رویکرد کیفی انجام شده است. در بخش کیفی پژوهش، جهت گردآوری دادهها به تدوین سؤالات مصاحبه مبادرت ورزیده شد. در ادامه از پرسشنامه محققساخته با طیف لیکرت 5 درجه، استفاده گردید. جامعه آماری شامل 15 نفر از خبرگان دارای زمینه علمی مرتبط و سابقه فعالیت در بانک کشاورزی به همراه مدیران و کارشناسان ارشد بانک کشاورزی بودهاند که با استفاده از روشنمونهگیری هدفمند و غیراحتمالی انتخاب شدند و با آن ها مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته انجام گرفت. گام اول مطالعه حاضر با استفاده از روش تحلیل کیفی محتوا (رویکرد ویرایش مصاحبه، تلخیص آن ها و تفسیر مفاهیم و کلمات) برای شناسایی مقولههای اصلی و فرعی پژوهش استفاده شده است. با استخراج مقولههای اصلی و فرعی پژوهش با استفاده از نتایج تحلیل کیفی محتوا و روش مدلسازی ساختاری تفسیری، مدل نهایی ارائه گردید. در مجموع الگوی به دست آمده مشتمل بر 12 مقوله اصلی و 60 مقوله فرعی است. براساس مدل پژوهش مشخص گردید استراتژی (سبک) رهبری به عنوان زیربناییترین مؤلفه کسبوکار با رویکرد تعالی انسانی است.
پرونده مقاله
با توجه به نقش کارآفرینی در نظام آموزش و پرورش، لزوم الگویی در این زمینه برای دانش آموزان ابتدایی ضروری می باشد. این مطالعه از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران، معاونان، کارشناسان و معلمان مقطع ابتدایی در شهر بندرماهشهردر سال 99-1398 می باش چکیده کامل
با توجه به نقش کارآفرینی در نظام آموزش و پرورش، لزوم الگویی در این زمینه برای دانش آموزان ابتدایی ضروری می باشد. این مطالعه از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران، معاونان، کارشناسان و معلمان مقطع ابتدایی در شهر بندرماهشهردر سال 99-1398 می باشد که تعداد آن ها 754 نفر می باشد و با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 255 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه ها براساس ضریب آلفای کرونباخ، برابعاد هر یک از متغیرها برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافته ها نشان داد که شرایط علی (معلمان، روش تدریس، کتاب درسی، دانش آموزان) بر توسعه توانایی های کارآفرینی تأثیر مثبت دارد. هم چنین شرایط زمینهای (امکانات و تجهیزات، فرهنگ کارآفرینانه، جو سازمانی) بر راهبردهای توانمندی های کارآفرینی تأثیر معنی داری دارد اما فرهنگ کارآفرینانه بر راهبردهای توانمندی های کارآفرینی تأثیر معنی داری ندارد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری 24 spss و Smart PLS استفاده شد. همچنین، نتایج نیز نشان از تأثیر شرایط مداخلهگر (تحریم های اقتصادی، قوانین و مقررات، حمایت دولت، ساختار) بر راهبردهای توانمندی های کارآفرینی دارد. هم چنین توسعه توانایی های کارآفرینی در دانش آموزان مقطع ابتدایی بر راهبردها و در نهایت راهبردها بر پیامدها (بهبود مهارت های فردی، رشد اقتصادی و کسب و کار) تأثیر مثبت دارد.
پرونده مقاله