بررسی تاثیر دینداری و گرایش سیاسی بر احساس عدالت توزیعی شهروندان در برنامههای توسعه رفاهی دولت
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایران
میثم هاشمی نیا
1
,
رحمت اله امیراحمدی
2
*
,
حسین ابوالحسن تنهایی
3
1 - دانشجوي دكتراي تخصصي جامعه شناسی اقتصادی و توسعه، دانشكده علوم انسانی، واحد آزاد شهر، دانشگاه آزاد اسلامي، آزاد شهر، ايران.
2 - استادیار، گروه جامعه شناسی، دانشكده علوم انسانی، واحد آزاد شهر، دانشگاه آزاد اسلامي، آزاد شهر، ايران
3 - دانشیار گروه جامعه شناسی، دانشكده علوم اجتماعی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران.
کلید واژه: عدالت توزیعی, رفاه اجتماعی, دولت رفاه, توسعه, نیاز,
چکیده مقاله :
در این پژوهش، تاثیرگذاری گرایش سیاسی و میزان دینداری شهروندان بر احساس عدالت توزیعی در برنامههای رفاهی دولت مد نظر است. این پنجره و منظر، از آن جهت اهمیت دارد که حاکمیت سیاسی کشور در پیوندی جدایی ناپذیر با دین، تلاش میکند نگرش متفاوتی به مقوله رفاه و عدالت اجتماعی بر اساس مفاهیم دینی داشته باشد. چارچوب نظری این پژوهش بر مبنای نظریههای نقد دولت رفاه و نظریه بوردیو تدوین شده است. این تحقیق به صورت پیمایشی و با ابزار پرسش نامه در بین شهروندان خرم آبادی در پایان سال 1399 و آغاز 1400 انجام یافته است. نمونهگیری پژوهش با تلفیقی از نمونهگیری خوشهای و طبقهبندی نامتناسب طراحی شد و حجم نمونه 400 نفر بود. نتایج نشان میدهد شهروندان دیدگاه یکسانی به برنامههای رفاهی دولتها ندارند. آنها در میان سه دولت پیشین، برنامههای رفاهی دولت خاتمی را بهتر و دولت روحانی را ضعیفتر ارزیابی کردهاند. در امید به برنامههای رفاهی دولت آینده نیز اکثریت جمعیت معتقد به ثبات یا حتی بدتر شدن وضعیت هستند. نتایج پژوهش حاکی از تاثیرگیری ارزیابی برنامههای رفاهی دولت از میزان تعهد شهروندان به شعایر دینی و نوع گرایش سیاسی آنهاست؛ در این معنا افراد با گرایش اصولگرا و اعتقادات دینی بیشتر، ارزیابی بهتری از عدالت توزیعی دارند. نتایج پژوهش موید این است که ارجحیت گرایشها و نگرشها موجب وابستگی/ طرد ذهنی شهروندان نسبت به نهادهای دولتی شده و ارزیابی نیازهای اجتماعی و توزیع عدالت توزیعی برنامههای رفاهی دولت را سوگیرانه و به نفع یا علیه آنها تغییر میدهد.
The present research aimed at studying the effects of religiousness and political orientation on justice feeling among Iranian citizens regarding Iranian government´s welfare plans. This perspective is important because the political sovereignty of Iran with an inseparable tie with religion tries to have a different attitude towards social welfare and justice based on religious concepts. The present research framework was developed based on the theories of criticizing the government of welfare and Bourdieu´s theory. The present research was carried out by survey method and using questionnaire administered among Khoramabad citizens in 2021. The research sampling was designed through integrating cluster sampling and disproportionate stratified sampling with 400 as the sample volume. The results showed that Khorramabad citizens have not an equal attitude towards Iranian governments´ social welfare plans. Regarding the three previous governments, Khoramabad citizens assessed welfare plans of Khatami´s government as higher than that of Rohani´s government. Regarding their hope for the next government´s welfare plans, majority of the population predict the same or worse conditions. The research results showed that their commitment towards religious rituals and political orientations have effects on their assessment of a government´s welfare plans, i.e., the individuals with fundamentalist orientation and religious believes assess plans for distributive justice higher. The results also showed that priorities in the individuals´ orientation or attitude resulted in accepting or rejecting governmental institutions in their minds; moreover, the individuals assess securing the social needs and distributive justice in the governments´ welfare plans as biased for or against them.