مقدمه: یکی از راهکارهای جداسازی محصولات بیوتکنولوژی، استفاده از سیستم های دوفازی آبی به جای سیستم های رایج استخراج با حلال است. سیستم های دوفازی آبی روشی کاربردی برای جداسازی و تخلیص مخلوط بیومولکول ها بشمار می روند. از سیستم های دوفازی آبی می توان در تخلیص پروتئین از م چکیده کامل
مقدمه: یکی از راهکارهای جداسازی محصولات بیوتکنولوژی، استفاده از سیستم های دوفازی آبی به جای سیستم های رایج استخراج با حلال است. سیستم های دوفازی آبی روشی کاربردی برای جداسازی و تخلیص مخلوط بیومولکول ها بشمار می روند. از سیستم های دوفازی آبی می توان در تخلیص پروتئین از مجموعه بیومولکول های موجود در سوسپانسیون تخمیری استفاده کرد. هدف از تحقیق حاضر بررسی توزیع پذیری آنزیم آلفاآمیلاز در سیستم دوفازی آبی پلیمر- نمک است. مواد و روش ها: در این پژوهش سیستم دوفازی آبی شامل پلی اتیلن گلیکول با وزن مولکولیg.mol-11000 و نمک تری سدیم سیترات که نمکی زیست سازگار است، برای توزیع آنزیم آلفا آمیلاز در نظر گرفته شد. در ابتدا جهت ارزیابی محدوده دوفازی از روش تیتراسیون نقطه ابری برای رسم منحنی بینودال استفاده شد. همچنین اثر پارامترهای عملیاتی از جمله غلظت پلیمر، نمک آلی و غلظت آنزیم به روش باکس-بنکن بر روی توزیع پذیری آنزیم ارزیابی گردید. نتایج بدست آمده برای ضریب توزیع پذیری حاصل از آزمایش ها، مورد بررسی آماری قرار گرفته و نتایج به صورت یک مدل درجه دوم ارائه گردید. یافته ها: نتایج حاصل از رسم منحنی بینودال محدوده دوفازی را برای سیستم دوفازی-آبی بر پایه پلیمر-نمک آلی نشان می دهد. یافتههای پژوهش حاضر بر روی توزیع پذیری نشان داد که غلظت اجزای تشکیل دهنده سیستم دوفازی- آبی اثر معنی داری بر توزیع آنزیم آلفا آمیلاز دارند. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین ضریب توزیع آلفا آمیلاز در سیستم متشکل از پلی اتیلن گلیکول و نمک تری سدیم سیترات، مقدار 681/2 را به خود اختصاص می دهد. در شرایط بهینه توزیع پذیری آنزیم مورد بررسی در سیستم دوفازی-آبی 102/3 تخمین زده شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که غلظت پلیمر، نمک آلی تری سدیم سیترات و آنزیم آلفاآمیلاز بر روی توزیع پذیری بسیار اثرگذار هستند. بنابراین در شرایط بهینه سیستم دوفازی-آبی پلیمر-نمک آلی سیستم مناسبی برای تخلیص آنزیم است.
پرونده مقاله
مقدمه: افزودن شیره خرما به ماست کم چرب پروبیوتیک میتواند راه حل مناسبی برای تهیه یک محصول فراسودمند باشد. در این تحقیق از شیره خرما در سطوح مختلف در ماست سینبیوتیک با میزان چربی 5/0 درصد حجمی استفاده شد و اثر آن بر زنده مانی پروبیوتیکها و خصوصیات فیزیکوشیمیایی ماست م چکیده کامل
مقدمه: افزودن شیره خرما به ماست کم چرب پروبیوتیک میتواند راه حل مناسبی برای تهیه یک محصول فراسودمند باشد. در این تحقیق از شیره خرما در سطوح مختلف در ماست سینبیوتیک با میزان چربی 5/0 درصد حجمی استفاده شد و اثر آن بر زنده مانی پروبیوتیکها و خصوصیات فیزیکوشیمیایی ماست مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: شیره خرما در 3 سطح (5، 10 و 15 درصد) به ماست پروبیوتیک کم چرب افزوده شد. نمونهها تحت آزمونهای فیزیکوشیمیایی (pH، اسیدیته قابل تیتر، سینرزیس و ماده خشک) و ارزیابی حسی (یکنواختی بافت، قوام، طعم، رنگ و پذیرش کلی) قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد شیره خرما میتواند سبب افزایش معنیدار (05/0p<) قابلیتزیستی لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس شود. بالاترین تعداد باکتریهای پروبیوتیک زنده در روز هفتم حاصل شد. با گذر زمان و افزایش سطح شیره خرما میزان اسیدیته افزوده گردید (05/0p<). تاثیر دو پارامتر گذر زمان و افزایش درصد شیره خرما سبب شده تا از روز هفت تا بیست و هشت اختلاف معنیداری بین سینرزیس تمامی ماستهای حاوی شیره خرما در مقایسه با شاهد ایجاد شود (05/0p<). همچنین مشخصشد میزان ماده خشک در نمونههای حاوی شیره خرما بهطور معنیداری بالاتر از شاهد است(05/0p<)، ماست خرمای 15 درصد وزنی شیره خرما بیشترین امتیاز حسی را بدست آورده است (05/0p<).
نتیجه گیری: افزودن شیره خرما به ویژه در سطح 15% به ماست کم چرب، با دارا بودن ارزش تغذیهای بالا، علاوه بر خاصیت پریبیوتیکی و بهبود رشد لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و کاهش آب اندازی ماست همزده کم چرب، سبب افزایش قابلملاحظهای در میزان پذیرش حسی ماست خرما گردید.
پرونده مقاله
مقدمه: آفلاتوکسینها متابولیتهای ثانویهای هستند که توسط برخی گونههای قارچ آسپرژیلوس در محصولات کشاورزی تولید شده و به دلیل اثرات جهشزایی و سرطانزایی در مصرفکنندگان از نظر بهداشتی، پزشکی و اقتصادی اهمیت زیادی دارند. هدف از این تحقیق مقایسه پرتوهای فرابنفش و تنگستن چکیده کامل
مقدمه: آفلاتوکسینها متابولیتهای ثانویهای هستند که توسط برخی گونههای قارچ آسپرژیلوس در محصولات کشاورزی تولید شده و به دلیل اثرات جهشزایی و سرطانزایی در مصرفکنندگان از نظر بهداشتی، پزشکی و اقتصادی اهمیت زیادی دارند. هدف از این تحقیق مقایسه پرتوهای فرابنفش و تنگستن در کاهش آفلاتوکسین B1 در محیط آرد برنج میباشد.
مواد و روشها: آرد برنج آلوده شده با دو غلظت 50 و ng/g 100 از آفلاتوکسین B1 تولید شده توسط قارچ Aspergillus flavus در آزمایشگاه، در 5 زمان 10، 20، 30، 40 و50 دقیقه و 2 فاصله 7 و 14 سانتیمتر از منبع نور فرابنفش با طول موج 366 نانومتر و تنگستن 100 وات مورد پرتودهی قرار گرفت. سنجش آفلاتوکسین با استفاده از روش الایزای رقابتی و در دو تکرار انجام شد. میزان آفلاتوکسین با نمونههای شاهد با استفاده از نرم افزار تجزیه آماری SAS نسخه 9.1 توسط آزمون دانکن مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها:نتایج نشان داد حداکثر (67 و 68%) و حداقل (14 و 18%) کاهش آفلاتوکسین B1 بعد از 50 و 10 دقیقه پرتودهی در فاصله 7 و 14 سانتیمتری به ترتیب توسط نور فرابنفش و تنگستن اتفاق میافتد. غلظت اولیه آفلاتوکسین B1 در نمونههای مورد بررسی تأثیری در میزان کاهش آفلاتوکسین بعد از پرتودهی نداشت اما کاهش فاصله تا منبع نور و افزایش زمان در معرض نور قرارگرفتن، موجب کاهش بیشتر آفلاتوکسین گردید (P≤0.01).
نتیجهگیری: هرچه فاصله بین آرد برنج آلوده به آفلاتوکسین B1 به منبع نور فرابنفش و تنگستن کمتر باشد کاهش آفلاتوکسین در اثر پرتودهی بیشتر رخ میدهد. در ضمن هرچه مدت زمان در معرض پرتو قرار گرفتن بیشتر باشد کاهش آفلاتوکسین هم بیشتر میشود. استفاده از این پرتوها در کاهش آلودگی مواد غذایی به آفلاتوکسین میتواند مورد توجه قرار گیرد.
پرونده مقاله
مقدمه: در این پژوهش با توجه به اهمیت روز افزون تولید فرآورده های گوشتی با ارزش تغذیه ای بالاتر، کنجاله کنجد که ضایعات کارخانه روغن کشی دانه کنجد می باشد، به عنوان یک مکمل ارزان قیمت و غنی از پروتئین، فیبر و موادمعدنی همراه با کنجاله سویا در فرمولاسیون سوسیس گوشت مرغ 40% چکیده کامل
مقدمه: در این پژوهش با توجه به اهمیت روز افزون تولید فرآورده های گوشتی با ارزش تغذیه ای بالاتر، کنجاله کنجد که ضایعات کارخانه روغن کشی دانه کنجد می باشد، به عنوان یک مکمل ارزان قیمت و غنی از پروتئین، فیبر و موادمعدنی همراه با کنجاله سویا در فرمولاسیون سوسیس گوشت مرغ 40% استفاده شد.
مواد و روش ها: ترکیبی از کنجاله سویا و کنجاله کنجد (100% آرد کنجاله کنجد، 50% آرد کنجاله کنجد و 50% آرد سویا، 100% آرد سویا) در سطوح مختلف 2، 4 و 6 درصد برپایه فرمولاسیون به جای آرد گندم به محصول اضافه شد و از نظر خصوصیات فیزیکوشیمیایی (pH، رطوبت)، رنگ و بافتی (سختی، چسبندگی، پیوستگی، فنریت و سختی برش) در سه دوره نگهداری (0 ، 15 و 30) روز با نمونهشاهد مقایسه شد.
یافتهها: با بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی و بافتی نمونه ها در طی دوره نگهداری میزان pH، سختی و سختی برش افزایش و میزان رطوبت و پیوستگی و روشنی، قرمزی و زردی، نمونه ها کاهش یافت و تغییر معنیداری در فنریت نمونه ها مشاهده نشد. افزایش مقدار جایگزینی در نمونه ها باعث افزایش معنی دار سختی برش و میزان روشنی نمونه ها و کاهش میزان pH، سختی، فنریت، پیوستگی و میزان قرمزی نمونه ها شد. از طرفی با افزایش نسبت کنجاله کنجد میزان رطوبت، pH، سختی، سختی برش و پیوستگی و زردی و قرمزی نمونهها به طور معنیداری کاهش یافت.
نتیجه گیری: بابه کار بردن کنجاله کنجد و سویا در سوسیس آلمانی می توان محصولی با کیفیت فیزیکی، شیمیایی و بافتی قابل قبول با ارزش تغذیه ای بالاتر تولید کرد که در پژوهش انجام گرفته مقدار جایگزینی 6% (3% آرد کنجاله کنجد و 3% آرد سویا) به عنوان بهترین تیمار معرفی گردید.
پرونده مقاله
مقدمه: میکروجلبک دونالیلا سالینا یک گونه تک سلولی یوکاریوت و بدون دیواره سلولی تمایز یافته میباشد. در شرایط معمول رشد به رنگ سبز، اما در شرایط تحت انواع استرس به رنگ زرد متمایل به نارنجی تغییر حالت میدهد. در شرایط تحت استرس از قبیل: شوری بالا، فقر مواد مغذی و شدت نور چکیده کامل
مقدمه: میکروجلبک دونالیلا سالینا یک گونه تک سلولی یوکاریوت و بدون دیواره سلولی تمایز یافته میباشد. در شرایط معمول رشد به رنگ سبز، اما در شرایط تحت انواع استرس به رنگ زرد متمایل به نارنجی تغییر حالت میدهد. در شرایط تحت استرس از قبیل: شوری بالا، فقر مواد مغذی و شدت نور بالا برای حفظ علائم حیاتی خود اقدام به تولید انواع متابولیتهای ثانویه مانند بتاکاروتن و گلیسرول مینماید که هریک از این متابولیت های ثانویه دارای ارزش های اقتصادی فراوانی می باشد. امروزه با افزایش روز افزون جمعیت جهانی تامین منابع جایگزین مناسب برای نیازهای غذایی و انرژی بشر بسیار ضروری به نظر میرسد و میکروجلبکها با ویژگیهای منحصر به فردشان میتوانند انتخاب مناسبی در این زمینه به حساب آیند.
مواد و روش ها: در کار تحقیقاتی حاضر به بررسی مقدار غلظت بهینه نمک برای رشد میکروجلبک دونالیلا سالینا تخلیص شده از دریاچه ارومیه پرداخته شد. برای این منظور نمونه میکروجلبک دونالیلا سالینا تحت شدت نور سفید 10000 لوکس و در محیطکشت جانسون کشت داده شد. همچنین در قسمت دوم به بررسی مقدار بتاکاروتن تولیدی در اثر 11 مرحله شوک نمکی 5/0 مولار درون سلولهای دونالیلا سالینا پرداخته شد.
یافتهها: مقدار بهینه غلظت نمکی برای رشد گونه جلبک دونالیلا سالینای مورد نظر شوری 1 مولار در راستای رشد مناسبتر و بالاترین میزان زیست توده تولیدی گزارش گردید. همچنین بالاترین مقدار بتاکاروتن تولیدی در سلولهای دونالیلا سالینا در غلظت نمکی 5/3 مولار برابر با 64/36 میکروگرم بتاکاروتن به میلیلیتر محیطکشت سلولی به دست آمد. همچنین با وجود روند نزولی تجمع بتاکاروتن در غلظتهای نمکی بالاتر از 5/3 مولار، در غلظتهای بالاتر (تا 5/6 مولار) نیز مقدار قابل توجهی بتاکاروتن با تزریق شوکهای نمکی درون سلولها تجمع می یابد.
نتیجهگیری: با اعمال شوکهای نمکی کوچک میتوان شرایط سلولهای میکروجلبک را به تالابهای طبیعی نزدیکتر نمود و در این حالت مقدار قابل ملاحظهای بتاکاروتن درون سلولها تجمع میابد.
پرونده مقاله
مقدمه: گیاه استویا به عنوان منبع جدید مواد شیرین کننده عاری از قند ساکارز است و میتواند جایگزین مناسبی برای منابع قندی مثل ساکارز باشد. این امر برای حفظ سلامتی افراد و همچنین رفع محدودیت استفاده از قند توسط بیماران دیابتی حائز اهمیت فراوان است.
مواد و روشها: در این آ چکیده کامل
مقدمه: گیاه استویا به عنوان منبع جدید مواد شیرین کننده عاری از قند ساکارز است و میتواند جایگزین مناسبی برای منابع قندی مثل ساکارز باشد. این امر برای حفظ سلامتی افراد و همچنین رفع محدودیت استفاده از قند توسط بیماران دیابتی حائز اهمیت فراوان است.
مواد و روشها: در این آزمایش تأثیر میکرو ارگانیسمهای قارچ میکوریزا در 3 سطح و باکتری ریزوبیوم در 5 سطح به صورت آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس بر میزان قندهای استویوزید و ریبائودیوزید A گیاه استویا بررسی شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که فاکتورهای قارچ میکوریزا، باکتری ریزوبیوم و اثر متقابل آنها تأثیر معنیداری بر روی صفات مورد بررسی داشت. بیشترین درصد قندهای استویوزید و ریبائودیوزید A به ترتیب در ترکیبهای تیماری b0f25 (بدون استفاده از باکتری و 25 درصد قارچ آربوسکولار) و b100f50 (100 سی سی باکتری و 50 درصد قارچ آربوسکولار) حاصل شد.
نتیجهگیری: همزیستی قارچ میکوریزا و باکتری ریزوبیوم با گیاه استویا میتواند در بهبود عملکرد اقتصادی و تولید قند موثر واقع شود.
پرونده مقاله
مقدمه: برشته کردن یکی از متداول ترین اشکال فرآوری مغز ها بوده و هدف از آن افزایش پذیرش کلی فرآورده است. استفاده از هوای داغ به منظور برشته کردن مغز ها، اغلب با مشکلاتی همچون نرخ پائین تولید، کیفیت پائین محصول و بالا بودن هزینه انرژی همراه است، بنابراین ضرروی است که از ر چکیده کامل
مقدمه: برشته کردن یکی از متداول ترین اشکال فرآوری مغز ها بوده و هدف از آن افزایش پذیرش کلی فرآورده است. استفاده از هوای داغ به منظور برشته کردن مغز ها، اغلب با مشکلاتی همچون نرخ پائین تولید، کیفیت پائین محصول و بالا بودن هزینه انرژی همراه است، بنابراین ضرروی است که از روش های مناسب جدید برای برشته کردن بادام زمینی استفاده گردد. از روش های جدید برشته کردن مغز ها می توان به استفاده از سامانه ترکیبی هوای داغ- مادون قرمز اشاره کرد.
مواد و روشها: در این مطالعه مغز های بادام زمینی با استفاده از سامانه ترکیبی هوای داغ- مادون قرمز تحت تیمار های دمای (100 و 120 درجه سانتی گراد) و توان (130، 165 و 200 وات) قرار گرفتند و میزان رطوبت نهایی و انرژی مصرفی سامانه ترکیبی تحت شرایط مختلف اندازه گیری شد. سینتیک برشته شدن مغز بادام زمینی مورد بررسی قرار گرفت و برای مدل سازی برشته شدن مغز بادام زمینی از 5 مدل لایه نازک استفاده شد. به منظور تعیین ضرایب این مدل ها، از آنالیز رگرسیون غیر خطی استفاده شد.
یافتهها: نتایج مدل سازی نشان دهنده برتری مدل دوجمله ای و مدل لگاریتمی نسبت به سایر مدل ها برای برازش داده های آزمایشگاهی بود. این دو مدل، RMSE بسیار پایین، ضریب تعین (R2) و ضریب تعیین متعادل شده (adj R2)، بالایی داشتند. مقدار ضریب نفوذ موثر در محدوده 7-10×054/6- 7-10×915/1 متر مربع بر ثانیه قرار داشت و با افزایش دما و توان افزایش یافت. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش دما و توان، مقدار رطوبت نهایی مغز بادام زمینی کاهش یافت و مقدار مصرف انرژی با افزایش دمای هوای داغ افزایش یافت، این درحالی است که با افزایش توان لامپ، مقدار انرژی مصرفی سامانه کاهش یافت.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از تحقیق نشان دهنده این است که استفاده از سامانه ترکیبی هوای داغ- مادون قرمز یک روش مقرون به صرفه از نظر مصرف انرژی به شمار می آید و با افزایش توان از میزان مصرف انرژی سامانه کاسته شد، بنابراین با به کارگیری توان های بالا می توان باعث کاهش مصرف انرژی در سامانه های ترکیبی شد.
پرونده مقاله
مقدمه: سرخ کردن بهعنوان قدیمیترین روش آمادهسازی مواد غذایی بهطور وسیع در مقیاس خانگی و صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد. گسترش رنگ طی فرآیند سرخ کردن یک پدیده سطحی وابسته به دما و زمان فرآیند است. هدف این پژوهش بررسی تغییرات دمای مرکز، تغییرات مساحت سطح نمونهها و تو چکیده کامل
مقدمه: سرخ کردن بهعنوان قدیمیترین روش آمادهسازی مواد غذایی بهطور وسیع در مقیاس خانگی و صنعتی مورد استفاده قرار میگیرد. گسترش رنگ طی فرآیند سرخ کردن یک پدیده سطحی وابسته به دما و زمان فرآیند است. هدف این پژوهش بررسی تغییرات دمای مرکز، تغییرات مساحت سطح نمونهها و توصیف رفتار تغییرات رنگ برشهای پیاز حین فرآیند سرخ کردن بهصورت یک مدل ریاضی در دماهای مختلف است. مواد و روشها: برشهای پیاز بهصورت استوانهای با ضخامت 1 سانتیمتر در دماهای 140، 160، 180 و 200 درجه سلسیوس سرخ و تغییرات دمای مرکز آنها با ترموکوپل دمایی نوع K با ضخامت یک میلیمتر هر 5 ثانیه ثبت شد. دمای سطحی محصول، با استفاده از دمانگار لیزری ثبت شد. شاخصهای رنگی شامل روشنایی (L*)، قرمزی (a*)، زردی (b*) و تغییرات رنگ (EΔ) در طی زمان سرخ کردن ثبت و تغییرات آنها در برابر زمان روی مدل سینتیکی برازش و ضرایب مدل گزارش شد. یافتهها: دمای روغن تأثیر منفی روی روشنایی برش پیاز سرخشده نشان داد و با افزایش دمای فرآیند مقدار شاخص روشنایی در زمان یکسان کاهش یافت. نتایج این آزمایش نشان داد که بخش عمده تغییرات رنگ در مراحل ابتدایی فرآیند رخ میدهد. دماهای بالاتر باعث افزایش زردی و قرمزی رنگ سطح برشهای پیاز به ترتیب از 24/14 به 31/29 و 73/5 به 86/17 شد. نمونههای سرخشده در دمای 200 درجه سلسیوس افت بیشتری از نظر اندازه سطح داشته (48/40 درصد) و اندازه کوچکتری داشتند. در دمای 200 درجه سلسیوس، دمای مرکز سریعتر به نقطهجوش آب نزدیک شده و بعد از کمی توقف در این دما با خروج کامل آب، مجدد دمای مرکز افزایش یافت. نتیجهگیری: سینتیک تغییرات شاخصهای رنگ سطح و تغییرات کلی رنگ (EΔ) پیاز به ترتیب از تابعنمایی افزایشی و تابع توانی تبعیت نمود.
پرونده مقاله
مقدمه: ﻣﺼﺮﻑ ﺍﻧﺎﺭ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﻔﺎﺑﺨﺶ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﻠﻜﻪ ﺩﺭ ﺣﻔﻆ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﻭ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺑﻴﻤﺎﺭیها ﻣﺆﺛﺮ ﺍﺳت که همین امر سبب شده امروزه انار جایگاه ویژهای در رژیم غذایی انسان پیدا کند. در این تحقیق با هدف بهبود عملکرد انار تاثیر تیمارهای محلول پاشی فرم های مختلف کود روی در غلظتها چکیده کامل
مقدمه: ﻣﺼﺮﻑ ﺍﻧﺎﺭ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﻔﺎﺑﺨﺶ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﻠﻜﻪ ﺩﺭ ﺣﻔﻆ ﺳﻼﻣﺘﻲ ﻭ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺑﻴﻤﺎﺭیها ﻣﺆﺛﺮ ﺍﺳت که همین امر سبب شده امروزه انار جایگاه ویژهای در رژیم غذایی انسان پیدا کند. در این تحقیق با هدف بهبود عملکرد انار تاثیر تیمارهای محلول پاشی فرم های مختلف کود روی در غلظتهای گوناگون بر برخی صفات انار رقم ملس تبریزی مورد مطالعه قرار گرفته است.
مواد و روشها: محلول پاشی گلهای انار با دو نوع کود سولفات روی و نانو کلات روی در خرداد و تیر سال 1395 با غلظتهای 500، 1000 و mgr/l 1500 انجام شد. این تحقیق بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی با هفت تیمار و سه تکرار صورت گرفت. در این تحقیق صفات فیزیکی مثل وزن تمام دانه ها، وزن صد دانه و صفات شیمیایی مثل مواد جامد محلول، اسیدیته کل، نسبت مواد جامد محلول به اسیدیته (شاخص بلوغ)، pH، آنتوسیانین، ویتامین ث و EC آب میوه انار با تغذیه مختلف از طریق محلول پاشی های متفاوت اندازه گیری شد.
یافتهها: محلول پاشی فرم نانوی کود روی با غلظت mgl-1500 بر بهبود صفات فیزیکی تاثیر معناداری نسبت به دیگر محلول پاشیها داشت. تیمار سولفات روی با غلظت mgl-1 1500 موجب افزایش معنیدار اسیدیته کل، ویتامین ث و pH آب میوه گردید. کاربرد تیمار سولفات روی در غلظت mgl-1 1000 در افزایش معنیدار آنتوسیانین آب میوه و EC آب میوه موثر بود. درصد مواد جامد محلول و نسبت مواد جامد محلول به اسیدیته با تیمار سولفات روی mgl-1 500 سولفات روی افزایش معنیداری داشت.
نتیجهگیری: هر چند غلظتهای مختلف فرم سولفات روی بر بهبود صفات شیمیایی تاثیر معناداری داشت، اما در کل با مقایسه تمام نمودارها بهترین فرم و غلظت برای محلول پاشی، نانوکلات روی با غلظت mgl-1 500 می باشد.
پرونده مقاله
مقدمه: فیلم های خوراکی می توانند یک راه ایمن و مناسب برای بسته بندی مواد غذایی از جمله گوشت مرغ باشند. همچنین می توان به وسیله اضافه کردن ترکیبات طبیعی آنتی اکسیدانی و ضد میکروبی چون اسانس های گیاهی به فیلم های خوراکی چون کیتوزان زمان ماندگاری گوشت مرغ را افزایش داد. تح چکیده کامل
مقدمه: فیلم های خوراکی می توانند یک راه ایمن و مناسب برای بسته بندی مواد غذایی از جمله گوشت مرغ باشند. همچنین می توان به وسیله اضافه کردن ترکیبات طبیعی آنتی اکسیدانی و ضد میکروبی چون اسانس های گیاهی به فیلم های خوراکی چون کیتوزان زمان ماندگاری گوشت مرغ را افزایش داد. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثرات فیلم کیتوزان حاوی اسانس زنیان بر روی ویژگی های شیمیایی فیله مرغ نگهداری شده در دمای C °4 انجام گرفت. مواد و روش ها: ترکیبات شیمیایی اسانس با روش کروماتوگرافی گازی-طیف سنج جرمی شناسایی و فیلم های کیتوزان حاوی اسانس در دو غلظت 1 و 2 درصد(حجمی/حجمی) به روش کاستینگ تهیه شد. فاکتورهای شیمیایی pH، TVN، TBA و PVدر نمونه های فیله مرغ مورد آزمایش در روزهای 0، 3، 6، 9 و 12 بر روی فیله های مرغ پوشش داده شده با فیلم های مختلف در دمای C °4 ارزیابی شد و داده های حاصل به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون واریانس یک طرفه و تست تعقیبی LSD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که نمونه های بسته بندی شده با فیلم های حاوی اسانس در طول مطالعه نسبت به نمونه های کنترل و بدون اسانس مقادیر پایین تری (p<0.05) از تغییرات pH، TVN، TBARsو PV را نشان می دهد و فیلم حاوی 2 درصد از اسانس بهترین اثرات را در مقایسه با سایر گروه ها داشت. نتیجه گیری: استفاده از فیلم کیتوزان به ویژه محتوی اسانس زنیان در بسته بندی مرغ تاثیر بسیار مطلوبی در کنترل ویژگی های شیمایی موثر در فساد گوشت مرغ دارد و ماندگاری آن را افزایش می دهد.
پرونده مقاله