این آزمایش به منظور بررسی تأثیر کاربرد هورمون بتااسترادیول بر افزایش تحمل به تنش شوری ژنوتیپهای مختلف سیبزمینی، به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1398 انجام شد. تیمارهای تنش شوری شامل سه سطح (صفر، چکیده کامل
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر کاربرد هورمون بتااسترادیول بر افزایش تحمل به تنش شوری ژنوتیپهای مختلف سیبزمینی، به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1398 انجام شد. تیمارهای تنش شوری شامل سه سطح (صفر، 50 و 100 میلیمولار کلرید سدیم) و هورمون بتااسترادیول در سه سطح (صفر، 12-10 و 6-10 مولار) به صورت فاکتوریل در کرتهای اصلی، و 10 ژنوتیپ سیبزمینی در کرت های فرعی بودند. نتایج نشان داد ارتفاع بوته، تعداد و وزن غده چه در بوته، وزن متوسط غدهچه، محتوی آنزیمهای آنتیاکسیدان در ژنوتیپهای مورد بررسی تحت تاثیر کاربرد هورمون بتااسترادیول قرار گرفتند. به طوری که با افزایش میزان مصرف بتااسترادیول از 12-10 به 6-10 مولار، تعداد و وزن غدهچه در بیشتر ژنوتیپ های مورد مطالعه افزایش یافت ولی مقدار این افزایش در بین ژنوتیپها متفاوت بود. ژنوتیپ های G5 و G6 به ترتیب با میانگین 7.85 و 7.83غده چه، بالاترین تعداد غدهچه در بوته را در سطح 6-10 مولار بتااسترادیول به خود اختصاص دادند. کمترین مقدار صفت مذکور نیز با میانگین 3.66 غده چه بدون اختلاف معنیدار با ژنوتیپهای G8 و G9 به ژنوتیپ G10 تعلق داشت. با افزایش سطح شوری میزان آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و پلی فنل اکسیداز و قندهای محلول افزایش یافت. در هر سه سطح شوری مصرف بتااسترادیول به طور معنیداری باعث افزایش میزان این آنزیمها شد. بالاترین میزان این آنزیمها در سطح شوری 100 میلی مولار و با مصرف 12-10 یا 6-10 مولار بتااسترادیول مشاهده شد. در این تحقیق کاربرد بتااسترادیول بسته به ژنوتیپ توانست اثر شوری را بر خصوصیات کمّی و کیفی سیبزمینی تعدیل نماید. در کل، در این مطالعه ژنوتیپهای G5 و G6 در شرایط تنش شوری به طور نسبی از تعداد و وزن غدهچه در بوته بالایی برخوردار بودند، بنابراین گزینش این ژنوتیپها برای برنامههای به نژادی آتی توصیه می شود. همچنین، این دو ژنوتیپ در سطوح 12-10 و 6-10 مولار بتااسترادیول بیشترین تعداد و وزن غده چه در بوته را به خود اختصاص دادند که نشان میدهد این ژنوتیپها در مقایسه با دیگر ژنوتیپهای مورد بررسی از پتانسیل ژنتیکی بالایی برای مصرف این هورمون برخوردارند.
پرونده مقاله
این آزمایش به صورت کرت های دوبار خردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال های زراعی 95-1394 و 96-1395 در استان خوزستان اجرا شد. عامل اصلی، تنش کمبود آب با چهار سطح، آبیاری پس از تخلیه 45، 60، 75 و 90درصد آب قابل استفاده گیاه به عنوان عامل فرعی، تل چکیده کامل
این آزمایش به صورت کرت های دوبار خردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال های زراعی 95-1394 و 96-1395 در استان خوزستان اجرا شد. عامل اصلی، تنش کمبود آب با چهار سطح، آبیاری پس از تخلیه 45، 60، 75 و 90درصد آب قابل استفاده گیاه به عنوان عامل فرعی، تلفیق کود بیولوژیک و شیمیایی نیتروژنی، با سه سطح 100 درصد کود شیمیایی، 75 و 50 درصد تلفیق کود شیمیایی با 100 درصد نیتروکسین و تراکم بوته در سه سطح 57، 71 و 95 هزار بوته در هکتار به عنوان عامل فرعی فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد برهمکنش تنش کمبود آب، تلفیق کود زیستی و شیمیایی نیتروژن و تراکم بوته تأثیر معنی دار بر عملکرد دانه، وزن هزار دانه، تعداد دانه در طبق، شاخص برداشت و عملکرد بیولوژیکی داشتند. بیشترین عملکرد دانه از تیمار آبیاری مطلوب با تلفیق 75 درصد کود شیمیایی و زیستی و تراکم 95 هزار بوته حاصل شد که نسبت به تیمار تنش خیلی شدید رطوبتی با 75 درصد کود شیمیایی و بیولوژیکی و تراکم 57 هزار بوته 75 درصد افزایش به دست آمد. برهمکنش تنش رطوبتی و تراکم و کودها بر درصد روغن و شاخص سطح برگ معنی دار شد. در مجموع استفاده از نیتروژن از دو منبع شیمیایی و زیستی در تراکم 95 هزار بوته برای کاهش اثرات تنش رطوبتی بر گیاه آفتابگردان قابل توصیه می باشد.
پرونده مقاله
نقش پلیمر سوپرجاذب در کاهش اثر تنش کم آبی در خاک های شنی و لومی رسی، اثر پنج سطح پلیمر سوپر جاذب (صفر، 0.1، 0.2، 0.4 و 0.8 گرم در کیلوگرم خاک)، سه تیمار آبیاری (محتوای رطوبت نسبی خاک شامل 80، 60 و 40 درصد ظرفیت زراعی خاک) و دو نوع بافت خاک (شنی و لومی رسی) بر روی تولید چکیده کامل
نقش پلیمر سوپرجاذب در کاهش اثر تنش کم آبی در خاک های شنی و لومی رسی، اثر پنج سطح پلیمر سوپر جاذب (صفر، 0.1، 0.2، 0.4 و 0.8 گرم در کیلوگرم خاک)، سه تیمار آبیاری (محتوای رطوبت نسبی خاک شامل 80، 60 و 40 درصد ظرفیت زراعی خاک) و دو نوع بافت خاک (شنی و لومی رسی) بر روی تولید زیست توده، رنگدانه های فتوسنتزی، میزان تبادل گاز برگ، محتوای نسبی آب برگ، نشت الکترولیت، مقدار پرولین، فعالیت کاتالاز، فعالیت سوپراکسید دیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی کرمان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تنش کم آبی باعث کاهش قابل توجه میزان فتوسنتز خالص، هدایت روزنه ای برگ، کلروفیلa+b ، محتوای نسبی آب برگ، ارتفاع بوته و تولید ماده خشک ذرت شد. فعالیت آنزیم های کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز، نشت الکترولیت و مقدار پرولین با افزایش سطح تنش کم آبی به طور قابل توجهی افزایش یافت. استفاده از پلیمر سوپرجاذب تحت تنش کم آبی 40 درصد موجب افزایش فتوسنتز خالص (32.3 درصد)، هدایت روزنه ای (38 درصد)، کلروفیلa+b (23.9 درصد)، محتوای نسبی آب برگ (11.9 درصد) و تولید ماده خشک (24 درصد) و کاهش نشت الکترولیت (10.8 درصد)، مقدار پرولین (66.9 درصد)، فعالیت کاتالاز (42.7 درصد)، فعالیت سوپراکسید دیسموتاز (33.2 درصد) و آسکوربات پراکسیداز (34.3 درصد) در مقایسه با عدم کاربرد آن گردید. در مجموع می توان گفت که کاربرد پلیمر سوپر جاذب به میزان 0.8 گرم در کیلوگرم خاک از طریق افزایش ظرفیت نگهداری آب در خاک باعث بهبود رشد و نمو گیاه ذرت در شرایط تنش کم آبی می شود.
پرونده مقاله
اﺛﺮ تنش خشکی بر عملکرد دانه و برخی صفات فیزیولوژیکی بیست ژنوتیپ گندم نان، طی آزمایشی به مدت دو سال زراعی (96-1395 و 97-1396) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی سرابله استان ایلام، به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار بررسی گردید. عاملهای کشت آب چکیده کامل
اﺛﺮ تنش خشکی بر عملکرد دانه و برخی صفات فیزیولوژیکی بیست ژنوتیپ گندم نان، طی آزمایشی به مدت دو سال زراعی (96-1395 و 97-1396) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی سرابله استان ایلام، به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار بررسی گردید. عاملهای کشت آبی و دیم در کرت اصلی و ژنوتیپهای گندم در کرتهای فرعی قرار گرفتند. عملکرد دانه و اجزای آن و صفات فیزیولوژیکی شامل فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان، پرولین و محتوای آب نسبی برگ مورد مطالعه قرار گرفتند. محتوای آب نسبی برگ نسبت به شرایط آبیاری مطلوب در سال اول و دوم آزمایش به ترتیب 33 و 21 درصد کاهش نشان داد. محتوای پرولین در شرایط دیم به طور متوسط 81 درصد افزایش یافت. همچنین، در شرایط دیم فعالیت آنزیمهای کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز افزایش یافت. تنوع زیادی از نظر صفات مورد بررسی بین ژنوتیپها مشاهده شد و میزان تغییرات صفات در شرایط دیم در ژنوتیپهای مختلف مشابه نبود. کشت در شرایط دیم سبب کاهش تعداد دانه در سنبله (24 درصد) و وزن دانه در سنبله (16 درصد) شد. میانگین های عملکرد دانه در کشت آبی و دیم به ترتیب 2604 و 1676 کیلوگرم در هکتار برآورد شدند. کشت در شرایط دیم سبب کاهش تا 29 و 41 درصدی عملکرد دانه، به ترتیب در سال اول و دوم آزمایش شد. اما درصد کاهش عملکرد در دو سال آزمایش برای ژنوتیپهای مختلف یکسان نبود. ﺑﻪ ﻃﻮرﻛﻠﻲ، کشت در شرایط دیم کلیه ﺻﻔﺎت ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ را ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻗﺮار داد و ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ های ژﻧﻮﺗﻴﭗﻫﺎی ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺗﺤﺖ ﺷﺮاﻳﻂ آبیاری مطلوب و دیم ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﻲداری ﺑﺎ ﻫﻢ داﺷﺘﻨﺪ. در مجموع در شرایط آبی ژنوتیپهای 15، 13، 17 و 18 و در شرایط دیم ژنوتیپهای 3، 17، 15 ،8 و 9 از نظر عملکرد و صفات فیزیولوژیکی بر دیگر ژنوتیپها برتری داشتند.
پرونده مقاله
در سال های اخیر، افزایش آگاهی در مورد مشکلات زیست محیطی، به ویژه گرم شدن کره زمین، نگرانی های مربوط به تأثیر انتشار گازهای گلخانه ای در جو جهانی را در جوامع مختلف علمی افزایش داده است. ارزیابی چرخه حیات بیشتر برای ارزیابی و مقایسه تأثیرات زیست محیطی تولید انرژی و جن چکیده کامل
در سال های اخیر، افزایش آگاهی در مورد مشکلات زیست محیطی، به ویژه گرم شدن کره زمین، نگرانی های مربوط به تأثیر انتشار گازهای گلخانه ای در جو جهانی را در جوامع مختلف علمی افزایش داده است. ارزیابی چرخه حیات بیشتر برای ارزیابی و مقایسه تأثیرات زیست محیطی تولید انرژی و جنبه های اقتصادی تولید یک محصول در سراسر جهان استفاده می شود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل اثرات زیست محیطی تولید کلزا از نظر ارزیابی چرخه حیات با استفاده از نرم افزار SimaPro انجام شده و هدف این تحقیق تمرکز بر اثرات زیست محیطی است. به منظور انجام آزمایش ها از یک تن کلزا به عنوان واحد عملیاتی استفاده شد. داده های مورد نیاز اجرای این آزمایش از 30 مزرعه در استان البرز جمع آوری شد. نتایج این تحقیق نشان داد که پتانسیل مسمومیت انسانی، مسمومیت خاک، مسمومیت آبهای شیرین و مسمومیت آبهای آزاد به ازای تولید هر تن دانه کلزا بهترتیب 881.63، 7.08، 288.67 و 618515.14 کیلوگرم معادل 1 و 4- دی کلرو بنزن و پتانسیل اکسیداسیون فتوشیمیایی 0.43 کیلوگرم معادل اتیلن بود. میزان نیتروژن، فسفات و پتاسیم مصرفی برای تولید هر تن دانه کلزا بهترتیب حدود 84، 63 و 63 کیلوگرم و میزان سوخت گازوئیل و انرژی الکتریسیته مصرفی نیز بهترتیب 133.5 لیتر و 586 کیلووات برآورد شد. میزان انتشار گازهای CO2، CO، N2O و NOX نیز بهترتیب حدود 361، 4.1، 11.5 و 4.8 کیلوگرم به ازای تولید هر تن دانه کلزا بود. همچنین، مشخص شد که کودهای شیمیایی بیشترین سهم را در بین ورودی های ارزیابیشده در چرخه زندگی کلزا داشتند. به طورکلی، این بررسی نشان داد که مدیریت مواد مغذی و سموم دفع آفات میتواند به عنوان یک نقطه قوت برای بهینهسازی تأثیرات زیست محیطی تولید کلزا در نظر گرفته شود.
پرونده مقاله
در جوامع امروزی صنعتی شدن باعث استفاده ی روز افزون از ماشین آلات کشاورزی و مصرف بی رویهی کود و سموم شیمیایی در کشاورزی شده است. ارزیابی چرخه حیات، یکی از روش های ارزیابی زیست محیطی است که امروزه به عنوان یکی از روش های استاندارد و پرکاربرد در ارزیابی فرآیندهای محیط چکیده کامل
در جوامع امروزی صنعتی شدن باعث استفاده ی روز افزون از ماشین آلات کشاورزی و مصرف بی رویهی کود و سموم شیمیایی در کشاورزی شده است. ارزیابی چرخه حیات، یکی از روش های ارزیابی زیست محیطی است که امروزه به عنوان یکی از روش های استاندارد و پرکاربرد در ارزیابی فرآیندهای محیط زیستی، محصولات و خدمات مورد استفاده قرار می گیرد. در اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ از روش ارزیابی چرخه ی حیات برای ارزیابی اثرات زیست محیطی فرایند تولید لوبیا با دو روش آبیاری بارانی و غرقابی در سال زراعی 96-95 در قالب گروه های تاثیر گرمایش جهانی، اسیدیشدن، یوتروفیکاسیون خشکی، تخلیه منابع فسیلی، تخلیه منابع فسفات و تخلیه منابع آب در شهر یاسوج بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که شاخص نهایی سه گروه تاثیر ایجاد کننده اثرات زیست محیطی (گرمایش جهانی، اسیدی شدن و یوتروفیکاسیون خشکی) در کشت بارانی بیشتر از کشت غرقابی و شاخص نهایی سه گروه تاثیر تخلیه کننده منابع (تخلیه منابع فسیلی، تخلیه منابع فسفات و تخلیه منابع آب) در کشت غرقابی بیشتر از کشت بارانی بود. در هر دو کشت شاخص نهایی گروه تاثیر تخلیهی منابع فسفات بیشترین مقدار را داشت. شاخص زیست محیطی برای روش آبیاری بارانی 0.634 و روش غرقابی 0.513 محاسبه شد و شاخص تخلیه منابع برای آبیاری بارانی 1.14 و برای آبیاری غرقابی 2.26 محاسبه گردید. حذف عملیات غیرضروری در مراحل کاشت و کاهش مصرف سوخت، آبیاری در ساعات پایانی و ابتدای روز که تبخیر کم است، استفاده از روشهای بیولوژیک جهت حذف آفتها و توجه به توصیههای عمومی مصرف کودهای شیمیایی میتواند در کاهش اثرات زیستمحیطی موثر واقع شود.
پرونده مقاله
اثر کاربرد نسبت نانو کلات روی و آهن بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت در کشت مخلوط با لوبیا چشم بلبلی طی آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی به صورت فاکتوریل و در سه تکرار در دو سال زراعی 98- 1397 و 99- 1398 درشهرستان رودبار از توابع جنوب استان کرمان بررسی گردید. تیمار چکیده کامل
اثر کاربرد نسبت نانو کلات روی و آهن بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت در کشت مخلوط با لوبیا چشم بلبلی طی آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی به صورت فاکتوریل و در سه تکرار در دو سال زراعی 98- 1397 و 99- 1398 درشهرستان رودبار از توابع جنوب استان کرمان بررسی گردید. تیمارها شامل کشت مخلوط ذرت و لوبیا در پنج سطح (100 درصد لوبیا، 75 درصد لوبیا + 25 درصد ذرت، 50 درصد لوبیا + 50 درصد ذرت، 25 درصد لوبیا + 75 درصد ذرت، و 100 درصد ذرت) و کاربرد نانوکلات آهن و روی در چهار سطح (نانو کلات آهن، نانو کلات روی، نانو کلات آهن + نانو کلات روی و شاهد) بودند. صفات اندازه گیری شده در این پژوهش شامل تعداد ردیف دانه در بلال، تعداد دانه در ردیف، تعداد دانه در بلال، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت بودند. نتایج نشان داد اثر نسبت کاشت مخلوط ذرت و لوبیا بر روی تعداد دانه در بلال، وزن هزار دانه، شاخص برداشت و عملکرد دانه معنی دار بود. اثر متقابل نسبت های مختلف کاشت و نانو کلات بر تعداد دانه در بلال عملکرد دانه معنی دار و بر سایر صفات غیرمعنی دار بودند. بیشترین تعداد دانه در بلال (707.8عدد)، عملکرد دانه (12787 کیلوگرم در هکتار) و وزن هزار دانه ذرت (253 گرم) در کشت مخلوط با نسبت 25 درصد لوبیا + 75 درصد ذرت به دست آمد. همچنین، بیشترین شاخص برداشت (52 درصد) از کشت خالص به دست آمد. کاربرد همزمان نانو کلات آهن و روی باعث افـزایش ویژگی های کمّی و کیفی ذرت شد. بیشترین میزان پروتئین (22.3 درصد) در کشت مخلوط 25 درصد لوبیا و 75 درصد ذرت با کاربرد نانوکلات روی حاصل شد. بیشترین مقدار نسبت برابری زمین (کل) (2.12) در تیمار کشت مخلوط 75 درصد لوبیا+25 درصد ذرت و کاربرد آهن و روی با هم برآورد گردید و کمترین آن (1.57) مربوط به تیمار کشت مخلوط با نسبت 25 درصد لوبیا+75 درصد ذرت و کاربرد روی بود. در نهایت بالاترین عملکرد دانه ذرت 12993 کیلوگرم در هکتار از تیمار کشت مخلوط 75 درصد لوبیا+25 درصد ذرت و کاربرد آهن و روی بدست آمد.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر برگ پاشی آهن و روی از دو منبع سولفاتی و کلات شده با عامل کلات کننده EDTA بر عملکرد کمّی و کیفی دانه ذرت و مقایسه آنها با یکدیگر بود. بدین منظور آزمایشی در دزفول روی ذرت رقم سینگل کراس 701 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه به صورت ی چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر برگ پاشی آهن و روی از دو منبع سولفاتی و کلات شده با عامل کلات کننده EDTA بر عملکرد کمّی و کیفی دانه ذرت و مقایسه آنها با یکدیگر بود. بدین منظور آزمایشی در دزفول روی ذرت رقم سینگل کراس 701 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه به صورت یک ساله و در کرت های آزمایشی با هفت تیمار شاهد، برگ پاشی با کلات یا سولفات آهن با غلظت 3میلی گرم بر لیتر، برگ پاشی کلات یا سولفات روی با غلظت یک میلی گرم بر لیتر، برگ پاشی توام سولفات یا کلات روی و آهن هرکدام با غلظت 1.5 میلی گرم بر لیتر صورت گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، تاثیر تیمارهای مختلف برگ پاشی بر کلیه صفات مورد بررسی، بجز وزن چوب بلال و غلظت منگنز دانه معنی دار شدند. تعداد ردیف در بلال، شاخص اقتصادی و درصد پروتئین دانه در سطح احتمال پنج درصد و سایر فاکتورها در سطح احتمال یک درصد از نظر آماری با هم اختلاف معنی داری داشتند. بیشترین عملکرد دانه (9520 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد بیولوژیک (37.73 تن در هکتار) در تیمار برگ پاشی توام آهن و روی با 13 درصد افزایش نسبت به شاهد به دست آمد. بیشترین غلظت آهن و روی دانه به ترتیب در تیمار برگ پاشی با سولفات آهن و روی با غلظت 3 میلی گرم بر لیتر دیده شد. بیشترین درصد پروتئین نیز در تیمار برگ پاشی توام آهن و روی به دست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که برگ پاشی ذرت با آهن و روی سبب افزایش عملکرد دانه و بهبود کیفیت آن می شود و بین دو منبع سولفاتی و کلاتی اختلاف قابل توجهی وجود نداشت و در برخی موارد منبع سولفاتی بهتر بود.
پرونده مقاله