تأثیرآموزش مؤلفه های هوش موفق بر خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانشآموزان دوره ابتدایی
محورهای موضوعی : خلاقیت و نوآوری از جنبه‏های روان‏شناختی، علوم شناختی، علوم تربیتی و آموزشی (خلاقیت شناسی روان‏شناختی، خلاقیت شناسی پرورشی)لیلا قبادی 1 , رامین حبیبی کلیبر 2 * , ابوالفضل فرید 3 , جواد مصرآبادی 4
1 - دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران
2 - دانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران
3 - دانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان. تبریز، ایران
4 - استاد، گروه علوم تربیتی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران
کلید واژه: خلاقیت, عملکرد تحصیلی, هوش موفق,
چکیده مقاله :
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر آموزش مؤلفههای هوش موفق بر خلاقیت و عملکرد تحصیلی در دانشآموزان دوره ابتدایی بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بود. با روش نمونهگیری در دسترس دو کلاس پایه پنجم ابتدایی شهر تهران انتخاب شد. تعداد ۶۰ دانشآموز دختر به عنوان نمونه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو کلاس ۳۰ نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. در این پژوهش از آزمون تفکر خلاق تورنس (۱۹۷۴)، فرم B تصویری تورنس برای ارزیابی خلاقیت دانشآموزان استفاده شد. دانشآموزان گروه آزمایش به مدت ۲۲ جلسه ۴۵ دقیقهای برنامه آموزش مؤلفههای هوش موفق استر نبرگ را دریافت نمودند و دانشآموزان گروه گواه تحت این آموزش قرار نگرفتند. یافته ها: تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که پس از مداخله، تفاوت معناداری بین دو گروه در خلاقیت و عملکرد تحصیلی وجود دارد (0/05≥p). اثر مداخله در طول زمان پایدار است و تفاوت میانگین دو متغیر خلاقیت و عملکرد تحصیلی در زمان های مختلف معنادار است. نتیجه گیری: از آنجایی که هوش موفق به عنوان یک هوش چند بعدی تفکر تحلیلی، خلاقانه و عملی را تقویت میکند، میتوان از آموزش هوش موفق برای افزایش خلاقیت و عملکرد تحصیلی استفاده کرد.
AbstractBackground and Purpose: The aim of the study was to determine the effect of successful intelligence component training on creativity and academic performance in elementary school students.Method: The research design was a quasi-experimental pretest-posttest with a control group.. The research population included all female students of the fifth grade in elementary school in the City of Tehran in the academic year of 1397-98, who were selected using available sampling method and were randomly placed in experimental and control groups. Sixty female students were selected as samples and randomly divided into two experimental(N=30) and control (N=30) classes. Torrance's creative thinking test (1974), Form B image was used to assessment student's creativity. Students in the experimental group received the Stenberg Successful Intelligence components Training Program for 22 sessions in 45-minute, and the control group continued their regular classroom programs.Findings: Analysis of multivariate covariance showed that there was a significant difference between the two groups in creativity and academic performance (p 05/0≥) after intervention. The effect of the intervention is stable over time and the difference between the mean of the two variables of creativity and academic performance at different times is significant.Conclusion: Because successful intelligence, as a multidimensional intelligence, enhances analytical, creative, and practical thinking, successful intelligence training can be used to increase student's creativity and academic performance.