ادبیات آیینی با فرهنگ و اندیشه ایرانی پیوند ناگسستنی دارد. شعر آیینی بخش مهمی از ادبیات فارسی است که شاعران اهمیت و اعتبار ویژه ای به آن می دهند. این نوع ادبی در زبان فارسی از پیشینه و جایگاه ویژه ای برخوردار است. شعر آیینی، شعری است که در مورد آیین ها و بسیاری از مناسب چکیده کامل
ادبیات آیینی با فرهنگ و اندیشه ایرانی پیوند ناگسستنی دارد. شعر آیینی بخش مهمی از ادبیات فارسی است که شاعران اهمیت و اعتبار ویژه ای به آن می دهند. این نوع ادبی در زبان فارسی از پیشینه و جایگاه ویژه ای برخوردار است. شعر آیینی، شعری است که در مورد آیین ها و بسیاری از مناسبت های زندگی فردی و اجتماعی، دینی و مذهبی، قومی و منطقه ای سروده می شود. این نوع شعر معمولاً حاوی مدح و منقبت پیامبر گرامی اسلام (ص)، ائمۀ اطهار (ع) و آیین های کهن باستانی و ملی است. با پیروزی انقلاب اسلامی، شعر آیینی که گاهی ولایی نامیده می شود؛ وارد مرحلهای تازه شده و شاعران به واسطة ماهیت دینی و حماسی انقلاب به گونهای متفاوت از دورۀ گذشته به شعر آیینی روی آورند و این مضمون رو به فزونی قرار گرفت. در این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی، به جایگاه شعر آیینی در دیوان حزین لاهیجی که از شاعران بنام استان گیلان است، پرداخته شده و اشعار ایشان که در مدح و منقبت پیامبر اسلام (ص) و بزرگان دین سروده شده است، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که حزین لاهیجی در اشعار خود به فضایل بزرگ انسانی پیامبر(ص) و ائمه اطهار (ع) توجه خاص داشته است.
پرونده مقاله
شهرآشوب شعری است که در هجو یک شهر، نکوهش مردم آن شهر و یا در مورد پیشهها و صاحبان آن پیشهها و سرگرمیهای اجتماع سروده شده است و مسعودسعد سلمان را مبتکر این نوع ادبی دانستهاند. مسعودسعد از شاعران قرن پنجم وششم هجری قمری و نام بردار به بزرگترین حبسیه سرای شعر فارسی است چکیده کامل
شهرآشوب شعری است که در هجو یک شهر، نکوهش مردم آن شهر و یا در مورد پیشهها و صاحبان آن پیشهها و سرگرمیهای اجتماع سروده شده است و مسعودسعد سلمان را مبتکر این نوع ادبی دانستهاند. مسعودسعد از شاعران قرن پنجم وششم هجری قمری و نام بردار به بزرگترین حبسیه سرای شعر فارسی است. شعر مسعودسعد در قالب های: قصیده، غزل، قطعه، مثنوی، ترجیع بند، مسمط، مستزاد و رباعی است و او را مبتکر قالب مستزاد نیز دانسته اند. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا، پس از بررسی سبک شهرآشوب های مسعودسعد خواهیم دید که زبان و ادبیات شاعر آمیخته به طنز و هزل است و این اثر بازتابی از اجتماع و زندگی مردمی است که دور از دربارها هستند. روش ما در سبک شناسی، بررسی ویژگی های زبانی (لایه های: آوایی، واژگانی، دستوری)، ویژگی های ادبی (لایۀ بلاغی که شامل بررسیهای بدیع معنوی و بیان است) و ویژگیهای فکری اثر است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است.
پرونده مقاله
نقد جامعهشناختی ادبیات رشتهای علمی است که در ابتدا، با محور قرار دادن محتوا، به استخراج مسائل اجتماعی از خلال آثار ادبی میپرداخت. در قرن بیستم، جورج لوکاچ، فیلسوف مجارستانی، تغییرات عمدهای در این شیوه ایجاد کرد. در روش ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن، با تکیه بر آرای چکیده کامل
نقد جامعهشناختی ادبیات رشتهای علمی است که در ابتدا، با محور قرار دادن محتوا، به استخراج مسائل اجتماعی از خلال آثار ادبی میپرداخت. در قرن بیستم، جورج لوکاچ، فیلسوف مجارستانی، تغییرات عمدهای در این شیوه ایجاد کرد. در روش ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن، با تکیه بر آرای لوکاچ، شگردهای ادبی متن درکنار محتوای آن بررسی میشود و ساختارهای کلی اثر ادبی با ساختارهای اجتماعی که اثر در آن تکوین یافته، در تناظر قرار میگیرد. با توجه به اینکه حوزۀ پژوهشهای موردنظر رمان بوده است، مقالۀ حاضر در نظر دارد با روش توصیفیـ تحلیلی و با رویکرد ساختگرایی تکوینی، به سراغ داستان کوتاه برود و با مطالعۀ موردی مجموعۀ خاطرههای پراکنده از گلی ترقی، چگونگی بازنمایی جامعه در جهان تخیلی یک مجموعه داستان کوتاه را بررسی کند. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که اگرچه همۀ داستانهای مجموعه در یک زمان اتفاق نمیافتد، اما کتاب تا حدودی، در محتوا و فرم، با رویدادهای جامعۀ ایران، پساز انقلاب و پساز جنگ تحمیلی، هماهنگ است و با بیان پیامدهای تعصب در دهۀ اول انقلاب و مدرنیته در دهۀ دوم، مخاطب را بهطور ضمنی، به تکثرگرایی و دوری از تجملگرایی دعوت میکند.
پرونده مقاله
با کشف آهن افزون بر دگرگونیهای مادی، سامان اندیشگی و فرهنگی جهان نیز دچار دگردیسی میشود. ارزش، ژرفا و پیامدهای این کشف سبب پدیداری عصری با ویژگیهای برجسته و دیگرسان به نام آهن است که اسطورهها و قهرمانان ویژۀ خود را میآفریند. ایران نیز به عنوان یکی از کهنترین تمدن چکیده کامل
با کشف آهن افزون بر دگرگونیهای مادی، سامان اندیشگی و فرهنگی جهان نیز دچار دگردیسی میشود. ارزش، ژرفا و پیامدهای این کشف سبب پدیداری عصری با ویژگیهای برجسته و دیگرسان به نام آهن است که اسطورهها و قهرمانان ویژۀ خود را میآفریند. ایران نیز به عنوان یکی از کهنترین تمدن های جهان و نخستین مراکزی که به فناوری گدازش و برونآوری آهن دست مییابد از برآیندهای فرهنگی آن بیبهره نمیماند. نامآورترین قهرمان ایرانی ِ این عصر کاوۀ آهنگر است که در هزارۀ تاریک و پرآشوب ضحاکی (روایت ایرانی آغاز عصر آهن) ظهور و زمینه را برای بازآفرینی جهان اَشامَند به دست فریدون فراهم میکند. کاوه برخلاف آوازه و نفوذ همارهاش بر اندیشۀ ایرانی، بازتاب درخوری در اسطورههای میهنی و دینی ایرانی نمییابد. همین امر برخی از پژوهشگران را برآن داشته تا وی را شخصیتی افسانهای و برساختۀ گوسانان اشکانی و نویسندگان خدای نامههای روزگار ساسانی بپندارند که بیگمان باورپذیر نمینماید، چرا که با بنیادهای فکری مردمان پیشاتاریخ در فهم هستی ناسازگار است. کاوه مانند دیگر شخصیتهای اسطورهای دارای خویشکاریهای نمادین و کارویژههای استعارهگون است. در این پژوهش سعی میشود با بهرهگیری از تحلیل کهنالگویی، نگرش تطبیقی و روش کتابخانهای بن مایههای اساطیری میانوردِ کاوه در شاهنامه را بررسی کرده و با پیریزی انگارههای تازه برآیندهای نوینی ارائه نموده و نشان دهد که کاوه قهرمانی پیشا تاریخی است که بنا به دلایلی از صحنۀ اساطیر ایران زمین محو می شود.
پرونده مقاله
عیسیبنمریم، زندگی شگرفی دارد که نقش عرفانی و اسطوره ای مسیح در عروج و رجعت برای وصل به اصل خویش، از کهن الگوهای گردونۀ مقدس(ماندالا) است. در این جستار، عروج و رجعت، با هدف الگو پذیری انسان از زندگی زاهدانه مسیح به روش توصیفی- تحلیلی، تبیین، شده است. همچنین با نگاهی اس چکیده کامل
عیسیبنمریم، زندگی شگرفی دارد که نقش عرفانی و اسطوره ای مسیح در عروج و رجعت برای وصل به اصل خویش، از کهن الگوهای گردونۀ مقدس(ماندالا) است. در این جستار، عروج و رجعت، با هدف الگو پذیری انسان از زندگی زاهدانه مسیح به روش توصیفی- تحلیلی، تبیین، شده است. همچنین با نگاهی اساطیری(اسطوره دایره، اسطوره انسان کامل، اسطوره نوزایی، اسطوره آب و...) و با بینشی عرفانی، رجعت گذر از تاریکی جسم دانسته شده که در قوص صعود، نفس در تلاش برای اتصال به عالم نور، خود را از حصار ظلمت (مغرب تن)می رهاند و پله پله خویشتن را با راهنمایی انسان کامل و الگوپذیری از مسیح، مجرد گونه، به انوار ایزدی ( مشرق جان) و به یقین که منزل اول و آخر سالک است، می رساند تا از آبِ حیات عشق بنوشد. این پژوهش، راز عروج را دست یابی به جاودانگی معرفی می کند و جایگاهِ جاودانگی (عشق) را نیز با پیروی از عقل(پیرِخردمند) می شناساند که این سفر روحانی از همان مبدأ تنها در سایه درد، آغاز و طلب می شود و در فرجام به رجعت و قرب (مبدأ/ مقصد)می انجامد.
پرونده مقاله