به دلیل پویا بودن ادبیات، همواره تأثیر اقتباس، ترکیب و بازآفرینی را میتوان در میان آثار ادبی دنیا جستوجو کرد. در این میان ادبیات تطبیقی ابزاری برای رسیدن به تأثیر و اقتباس میان ادبیات جهان است. تأثیر فردوسی در جهان بر همگان مبرهن است و در این میان اقتباس موریس مترلینک چکیده کامل
به دلیل پویا بودن ادبیات، همواره تأثیر اقتباس، ترکیب و بازآفرینی را میتوان در میان آثار ادبی دنیا جستوجو کرد. در این میان ادبیات تطبیقی ابزاری برای رسیدن به تأثیر و اقتباس میان ادبیات جهان است. تأثیر فردوسی در جهان بر همگان مبرهن است و در این میان اقتباس موریس مترلینک در نمایشنامۀ نمادگرای پلهآس و ملیزاند از داستان زال و رودابه فردوسی نمونهای از این تأثیرگذاری بر ادبیات جهان است. هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی عناصر داستان مانند: طرح، درونمایه، زاویۀ دید، شخصیتها، زمان و مکان و نقش آن در تأثیرپذیری زنجیرۀ مشترک بنمایۀ داستانها و نتایج اخلاقی دو اثر ارزشمند زال و رودابه فردوسی و پلهآس و ملیزاند از مترلینک است. در این جستار به واکاوی تطبیقی عناصر داستان با رویکردی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانهای پرداخته شده و با تأکید بر وجوه اشتراک و افتراق، به تحلیل و مقایسۀ این دو اثر حماسی- غنایی و نمایشنامۀ نمادگرا پرداخته میشود. همچنین به واکاوی همفکریهای ناخواسته بشری در خصوص عشق، ترس از مرگ و ماوراءالطبیعه میپردازیم. یافتههای پژوهش نشان میدهد که هر دو اثر دارای ساختار داستانی پیوسته هستند که عناصر داستانی را به خوبی در پیشبرد داستان به کار گرفتهاند. همچنین طرح کلی این دو داستان به گونهایست که در موقعیت مکانی و محدوده زمانی خاصی جریان داشتهاند و دارای طرح و پیرنگی بسته و عناصر داستانی کاملا منسجم هستند اما در فضا و جو، دارای تفاوت هستند.
پرونده مقاله
با وجود اینکه آیرونی در ادبیّات منظوم ایران، نمونههای فراوانی دارد، در حوزۀ نقد، کمتر به آن توجّه شده است. آیرونی، نوعی شیوۀ بیان است که تقریباً معادل اصطلاحات ادبی رایج همچون تجاهلالعارف، طنزآمیز، مجاز بهعلاقۀ تضاد، طعنه، استهزا و ایهام بهکار میرود. آیرونی یک آرا چکیده کامل
با وجود اینکه آیرونی در ادبیّات منظوم ایران، نمونههای فراوانی دارد، در حوزۀ نقد، کمتر به آن توجّه شده است. آیرونی، نوعی شیوۀ بیان است که تقریباً معادل اصطلاحات ادبی رایج همچون تجاهلالعارف، طنزآمیز، مجاز بهعلاقۀ تضاد، طعنه، استهزا و ایهام بهکار میرود. آیرونی یک آرایۀ ادبی و نوع خاصی از بیان دو پهلو است که با ابهام و ایهام، متفاوت است. به بیانی دیگر، نوعی دوگانگی بیانی خلاف انتظار یا نوعی استنباط خلاف مقصود گوینده است که باعنوان آیرونی از قرن هجدهم به بعد، در ادبیّات اروپا رایج شده است. ریشۀ لغوی آن، به زمان سقراط و یونان باستان بر میگردد. امّا این شیوۀ سخن گفتن، همواره با زبان همراه بوده است؛ چنان که در بسیاری از آثار ادبی کلاسیک، نمونههایی از آن را میتوان یافت از جمله مثنوی مولانا. در این جستار برآنیم تا با ارائۀ تعاریف موجود از آیرونی و انواع آن، به مبحث آیرونی تقلید در داستان کنیزک مولانا بپردازیم و زوایای پنهان آن را واکاوی نماییم و ضمن تبیین مفهوم آیرونی در شعر و بیان تمایز میان این صنعت با ابهام و کنایه و دیگر گونههای دو پهلو، به نوعی مرزبندی میان آیرونی و سایر صنایع ادبی دست یابیم و مظاهر و نمود آیرونی تقلید را در داستان پادشاه و کنیزک از مولانا بررسی کنیم.
پرونده مقاله
جهانبینی انسان در آغاز قرن بیستم، تحت تأثیر جنگ جهانی اول، دستخوش دگرگونیهایی میشود و در پی آن، هنر این عصر نیز چهرهای دیگرگون مییابد. انسان در این دوران، انسانی است مرگاندیش و تلواسه و تشویش بر وجود او سایه افکنده است. رهاورد این فرایند در هنر، اکسپرسیونیس چکیده کامل
جهانبینی انسان در آغاز قرن بیستم، تحت تأثیر جنگ جهانی اول، دستخوش دگرگونیهایی میشود و در پی آن، هنر این عصر نیز چهرهای دیگرگون مییابد. انسان در این دوران، انسانی است مرگاندیش و تلواسه و تشویش بر وجود او سایه افکنده است. رهاورد این فرایند در هنر، اکسپرسیونیسم است که بهعنوان مکتبی هنری، به بازنمایی وضعیت یادشده میپردازد و آثاری را به عرصۀ هنر عرضه میدارد که با آثار دورههای پیشین تفاوتهایی آشکار دارند. این مقاله کوشیده است با بهرهگیری از منابع کتابخانهای و بهروش توصیفی-تحلیلی، مؤلفه های مکتب اکسپرسیونیسم را در رمان همنوایی شبانۀ ارکستر چوبها، اثر رضا قاسمی، بررسی کند تا ضمن کمک به درک بهتر جنبههای اکسپرسیونیستی داستان، به معرفی بیشتر این اثر بهعنوان الگویی متفاوت در زمینۀ رماننویسی فارسی بپردازد. نتایج بهدست آمده نشاندهندۀ آن است که نویسنده از مؤلفه هایی همچون بیان ترس، مسائل روانی، سردرگمی، اعتقادات و باورها، روابط عاشقانه و پرداختن به شگردهایی مانند پیشگویی، ایجاد بحران هویت، تحریف واقعیت، مسخ، تاکید بر درهمریختن فرم و بیتوجهی به قواعد نگارشی بهره برده است و در بهکارگیری برخی از این مؤلفه ها، از بنمایههای مکتب اکسپرسیونیسم که در نمایشنامهنویسی و به ویژه سینمای اکسپرسیونیستی آلمان دیده می شود، متأثّر بوده است؛ ترس از مرگ، استفاده از ظرفیت فضاهای تاریک و نورپردازی، ایجاد اختلال در شخصیت راوی توسط سایۀ او و پیامدهای آن که به مشکلاتی همچون خودویرانگری و بحران هویت منجر می شود، ازجملۀ این موارد است؛ افزون بر این، ردپایی از نیم نگاه نویسنده به نقاشی اکسپرسیونیستی نیز در رمان به چشم میخورد که این ویژگی جلوهای خاص به اثر قاسمی بخشیده است.
پرونده مقاله
جامی شاعر عارف قرن نهم، برای بیان موضوعات اخلاقی، تعلیمی و عرفانی در هفت اورنگ، به طریقی مؤثر و هنرمندانه از دویست حکایت و تمثیل استفاده کرده است. از میان این حکایات یازده حکایت در مصیبت نامه عطّار وجود دارد. یکی از راه های سنجش قدرت خلّاقیت و سبک شاعران، بررسی و مقایس چکیده کامل
جامی شاعر عارف قرن نهم، برای بیان موضوعات اخلاقی، تعلیمی و عرفانی در هفت اورنگ، به طریقی مؤثر و هنرمندانه از دویست حکایت و تمثیل استفاده کرده است. از میان این حکایات یازده حکایت در مصیبت نامه عطّار وجود دارد. یکی از راه های سنجش قدرت خلّاقیت و سبک شاعران، بررسی و مقایسۀ تمثیلهای داستانی آنها با یکدیگر است. دراین پژوهش به بررسی و مقایسۀ یازده حکایت مشترک هفت اورنگ و مصیبت نامه با تکیه برعنصر شخصیّت پرداخته ایم. عطّار گاه با پندواندرز و گاه با بیان ظرافتهای اخلاقی، از زبان دیوانگان(عقلای مجانین) جهت عبرت شاهان و ظالمان حاکم بر مردم به انتقاد میپردازد و برتری و خلاقیّت خود را با استفاده از عنصر شخصیّت و شخصیّتپردازی در ساختار حکایات، در جهت تبیین مقاصد و اندیشههای خود به کارگرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از تفوّق، قدرت و خلاقّیت عطّار است زیرا وی از عنصر شخصیّت به عنوان ابزاری اساسی برای پیشبرد اهداف و اندیشههای خود بیشترین بهره را برده است.
پرونده مقاله
در عصر حاضر که عصر حاکمیت تاریخ و تاریخ گرایی است، موضوع تشخیص زمان ها و بنیان های تاریخی و اساطیری از دغدغه های پژوهش است؛ خاصه در مطالعات ایرانی تعیین مرز میان اسطوره و تاریخ در حماسۀ ملّی از دشواری های تحقیق به شمار می رود. نخستین بار برتلس از سه بخش متمایز شاه چکیده کامل
در عصر حاضر که عصر حاکمیت تاریخ و تاریخ گرایی است، موضوع تشخیص زمان ها و بنیان های تاریخی و اساطیری از دغدغه های پژوهش است؛ خاصه در مطالعات ایرانی تعیین مرز میان اسطوره و تاریخ در حماسۀ ملّی از دشواری های تحقیق به شمار می رود. نخستین بار برتلس از سه بخش متمایز شاهنامه با عنوان های: اسطوره ای، تاریخی و پهلوانی سخن گفت؛ براساس این نظر، دورۀ حکومت پیشدادیان اساطیری است امّا دربارۀ دورۀ حکومت کیانیان پژوهشگران اتفاق نظر ندارند. وجود عناصر اساطیری در داستان های مربوط به سلسلۀ کیانیان این پرسش را مطرح می کند که شاهان کیانی شخصیت های تاریخی دارند یا متعلق به اسطوره اند. در پاسخ به این پرسش پژوهشگرانی چون ویندشمان، اشپیگل، دارمستتر، لومل، ویکندر و دو مزیل با دید اسطوره گرایی بر این عقیده اند که کیانیان یا برخی از شاهان این سلسله به اسطوره تعلق دارند. وجود عناصر شگفت در داستان کیکاووس و کیخسرو بن مایۀ این تفکر است. گروه دیگر از پژوهندگان تاریخ گرا، چون هنینگ، مری بویس و کریستن سن کیانیان را پادشاهان ایران خاوری می دانند که در دوره ای تاریخی پیش از هخامنشیان حکومت کرده اند. ظهور و حضور زرتشت در دورۀ گشتاسب بن مایه این عقیده است. در جستار پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی، آراء و استدلال ها و شواهد این دو گروه پژوهندگان نقد و بررسی شده است نتایج این بررسی نشان می دهد نظریه تاریخ گرایان مستندتر و به واقعیت نزدیک تر است.
پرونده مقاله
جوزف کمبل با بررسی داستان های اساطیری مختلف از گوشه و کنار جهان، کهن الگوی سفر قهرمان را مطرح می کند. او معتقد است در تمامی این داستان ها سفر قهرمان تابع الگویی ثابت است. در پژوهش حاضر این الگو در کنار کهن الگوهای دیگری چون سایه، پیر فرزانه، آنیما و سایر نمادهای اساط چکیده کامل
جوزف کمبل با بررسی داستان های اساطیری مختلف از گوشه و کنار جهان، کهن الگوی سفر قهرمان را مطرح می کند. او معتقد است در تمامی این داستان ها سفر قهرمان تابع الگویی ثابت است. در پژوهش حاضر این الگو در کنار کهن الگوهای دیگری چون سایه، پیر فرزانه، آنیما و سایر نمادهای اساطیری در منظومۀ گل و نوروز بررسی می شود. بررسی و تحلیل منظومۀ گل و نوروز براساس این الگو خوانش نوینی از این روایت غنایی به دست می دهد. سفر نوروز اگرچه در ظاهر سفری برای رسیدن به معشوق است ولی در باطن سفری دینی محسوب می شود. نوروز پس از رسیدن به گل، او را که بر دین مسیحیت است، با آیین محمدی به کابین خود درمی آورد و پس از پشت سر گذاشتن پرده های جهالت، به جامعه خود بازمی گردد. طی این طریق به قهرمان چهره ای کیهانی می دهد، به نحوی که جامعه او را با آغوش باز استقبال می کند. جاودانگی نوروز مدیون ارزش هایی است که بعد از بازگشت به جامعه تزریق می کند.
پرونده مقاله
مهارت های تفکرانتقادی، خودآگاهی، همدلی، تصمیم گیری و ارتباطی نقش مهمی در زندگی کودکان و نوجوانان دارند. نویسندگان کودک و نوجوان از طریق دنیای داستان و رمان می توانند این مهارت ها را در کودکان تقویت کنند. کودکان و نوجوانان برای ورود به اجتماع و زندگی به آموختن برخی ا چکیده کامل
مهارت های تفکرانتقادی، خودآگاهی، همدلی، تصمیم گیری و ارتباطی نقش مهمی در زندگی کودکان و نوجوانان دارند. نویسندگان کودک و نوجوان از طریق دنیای داستان و رمان می توانند این مهارت ها را در کودکان تقویت کنند. کودکان و نوجوانان برای ورود به اجتماع و زندگی به آموختن برخی از مهارت ها نیاز ضروری دارند. مهارت هایی که کودکان را برای رویارویی با چالش ها و مشکلات زندگی آماده می کند. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مهارت های خودآگاهی، تصمیم گیری، همدلی و تفکر انتقادی در آثار داستانی فرهاد حسن زاده است. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت بررسی اسناد کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان داد که از میان مهارت های مورد بررسی، مهارت همدلی و خودآگاهی بیشترین کاربرد را در میان دیگر مهارت ها داشته اند. از میان مولفه های مهارت خودآگاهی، مولفه شناخت نقاط ضعف و قوت و از میان مولفه های مهارت همدلی، مولفه های احترام به دیگران و دوست یابی بیشترین کاربرد را داشته اند. نکتۀ دیگر اینکه به مولفه هایی چون تحمل افراد و توجه به ارزش های خود، تفکر انتقادی و شناخت حقوق و مسئولیت کمتر توجه شده است.
پرونده مقاله
شهرآشوب شعری است که در هجو یک شهر، نکوهش مردم آن شهر و یا در مورد پیشهها و صاحبان آن پیشهها و سرگرمیهای اجتماع سروده شده است و مسعودسعد سلمان را مبتکر این نوع ادبی دانستهاند. مسعودسعد از شاعران قرن پنجم وششم هجری قمری و نام بردار به بزرگترین حبسیه سرای شعر فارسی است چکیده کامل
شهرآشوب شعری است که در هجو یک شهر، نکوهش مردم آن شهر و یا در مورد پیشهها و صاحبان آن پیشهها و سرگرمیهای اجتماع سروده شده است و مسعودسعد سلمان را مبتکر این نوع ادبی دانستهاند. مسعودسعد از شاعران قرن پنجم وششم هجری قمری و نام بردار به بزرگترین حبسیه سرای شعر فارسی است. شعر مسعودسعد در قالب های: قصیده، غزل، قطعه، مثنوی، ترجیع بند، مسمط، مستزاد و رباعی است و او را مبتکر قالب مستزاد نیز دانسته اند. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوا، پس از بررسی سبک شهرآشوب های مسعودسعد خواهیم دید که زبان و ادبیات شاعر آمیخته به طنز و هزل است و این اثر بازتابی از اجتماع و زندگی مردمی است که دور از دربارها هستند. روش ما در سبک شناسی، بررسی ویژگی های زبانی (لایه های: آوایی، واژگانی، دستوری)، ویژگی های ادبی (لایۀ بلاغی که شامل بررسیهای بدیع معنوی و بیان است) و ویژگیهای فکری اثر است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است.
پرونده مقاله
آشناییزدایی در اصطلاح ادبی غریبهسازی آن بخش از ادبیت متن است که برای مخاطب آشناست. این تکنیک ادبی اولین بار در مکتب شکلگرایان روسی پدید آمد. در داستاننویسی نو، آشناییزدایی از راه بیان و استفاده متفاوت از عناصر داستان مطرح میشود. داستانهای پست مدرن معاصر فارسی به چکیده کامل
آشناییزدایی در اصطلاح ادبی غریبهسازی آن بخش از ادبیت متن است که برای مخاطب آشناست. این تکنیک ادبی اولین بار در مکتب شکلگرایان روسی پدید آمد. در داستاننویسی نو، آشناییزدایی از راه بیان و استفاده متفاوت از عناصر داستان مطرح میشود. داستانهای پست مدرن معاصر فارسی به سبب گزینش آشناییزدایی در عناصر داستانی از قبیل دیدگاه، مضمون، فضاسازی، زمان، فرم، لحن و پایانبندی متفاوت در هالهای از شگردهای نو قرار میگیرند و خواننده را مجبور میسازند بارها این داستانها را بخواند تا به کشف مورد نظر نویسنده دست پیدا کند. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و به شیوه کتابخانهای در صدد آن است که ضمن شناخت آشناییزدایی از سازههای داستان در داستانهای پست مدرن به نقد و بررسی شش داستان از بیژن نجدی، هادی خورشاهیان، مهدی یزدانی خرم، لیلا صادقی و بررسی عناصر سازنده در آنها بپردازد.
پرونده مقاله
هیبت و انس از مفاهیم زوجی است که جزو احوال عرفانی بهحساب می آیند و در مرتبه ای بالاتر از خوف و رجا و قبض و بسط قرار دارند؛ از آن جاکه این احوال در لحظات حیات عارف، نوسان دارند و او تجربۀ هر دو حال را دارد. عارفان هم در مورد هیبت و هم دربارۀ انس، اقوالی دارند و سالکا چکیده کامل
هیبت و انس از مفاهیم زوجی است که جزو احوال عرفانی بهحساب می آیند و در مرتبه ای بالاتر از خوف و رجا و قبض و بسط قرار دارند؛ از آن جاکه این احوال در لحظات حیات عارف، نوسان دارند و او تجربۀ هر دو حال را دارد. عارفان هم در مورد هیبت و هم دربارۀ انس، اقوالی دارند و سالکان را گاهی دارای حال هیبت و گاهی دارای حال انس می دانند؛ اما بر اساس مکتب فکری خود یکی از این دو حال را بر دیگری ترجیح داده، در آثار عرفانی و تعلیمی شان، دیدگاه ویژۀ خود را به مخاطب عرضه می کنند. در این پژوهش ضمن تأکید بر مسائل بنیادینی چون انس، هیبت؛ به عنوان زمینۀ اصلی بحث با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی، به جنبۀ تعلیمی آن دو، در حدیقة سنایی و مثنوی معنوی، پرداختهشده و آن گاه این نتیجه حاصل گردیده که هرچند آثار عرفانی تجلی حالات درونی سرایندگان آن است، اما گاه جنبۀ تعلیمی، بر بیان حالات درونی پیشی می گیرد و آفرینندۀ اثر، متناسب با احوال خود به سمت یکی از این احوال گرایش پیدا می کند و بر صفات قهری یا لطفی خداوند تأکید بیشتری می کند؛ چنانکه سنایی از عارفان مکتب زهد، بیشتر بر هیبت خداوند تأکید و مخاطبان را از هیبت خداوند بر حذر می دارد؛ ولی مولوی بهعنوان عارف مکتب عاشقانه، بیشتر به انس با خداوند و صفات جمالی او تأکید دارد. بیان تشابه و تفاوت مکتب فکری و گرایش های عرفانی این دو عارف و شرح و تفسیر آنان از دو حال هیبت و انس، از اهداف اصلی این مقاله است.
پرونده مقاله
نویسندگان زن طی چند دهۀ اخیر توانستهاند مسائل اجتماعی، فرهنگی و عاطفی مربوط به زن را در آثار خود به خوبی منعکس کنند. از جمله مضامینی که در آثار آنان به چشم میخورد، مردسالاری، روزمرگی و تنهایی، تلاش برای هویّتیابی و ... است. زویا پیرزاد یکی از نویسندگان زن معاصر به خ چکیده کامل
نویسندگان زن طی چند دهۀ اخیر توانستهاند مسائل اجتماعی، فرهنگی و عاطفی مربوط به زن را در آثار خود به خوبی منعکس کنند. از جمله مضامینی که در آثار آنان به چشم میخورد، مردسالاری، روزمرگی و تنهایی، تلاش برای هویّتیابی و ... است. زویا پیرزاد یکی از نویسندگان زن معاصر به خوبی توانسته زن و دنیای زنانه را با اندیشه و قلمی زنانه به تصویر بکشد. در آثار او شخصیّت اصلی و محوری، زن است. زنی با تمام دغدغهها و مسائل مربوط به دنیای زنانه. برخی از زنان آثار پیرزاد مانند زنان در رمان عادت میکنیم، حالت منفعلانه در پیش گرفته و صبورانه در برابر مشکلات سر خم میکنند. اما برخی دیگر با اراده در صدد رفع و حل مسائل زندگی فردی و اجتماعی و تثبیت جایگاه خود هستند. در این پژوهش به زن و جایگاه اجتماعی او با روش توصیفی- تحلیلی در آثار این نویسنده پرداخته میشود.
پرونده مقاله
در آثار ادبی، متون کهن و قصه ها زنان به عنوان بخشی از جامعه نقش ها و ویژگی های گوناگونی داشته اند. تالیف و نوشته شدن این آثار توسط مردان و پرداختن به زن و جایگاه اواز دیدگاه آن ها از مهم ترین ویژگی های این متون است. هزارویک شب و کلیله و دمنه به عنوان دو اثرداستانی چکیده کامل
در آثار ادبی، متون کهن و قصه ها زنان به عنوان بخشی از جامعه نقش ها و ویژگی های گوناگونی داشته اند. تالیف و نوشته شدن این آثار توسط مردان و پرداختن به زن و جایگاه اواز دیدگاه آن ها از مهم ترین ویژگی های این متون است. هزارویک شب و کلیله و دمنه به عنوان دو اثرداستانی بازگو کنندۀ بسیار خوبی برای بیان جایگاه زنان و موقعیت آنان در جوامع کهن هستند. زنان در قصه های این دواثر ویژگی، نقش و جایگاه گوناگونی داشته و بیان خصوصیات منفی و مثبت در مورد آن ها زیاد است. در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی، به مقایسه و بیان خصوصیات، جایگاه و نقش اجتماعی زنان در قصه های هزارویک شب و کلیله و دمنه پرداخته شده است. نتایج این پژوهش گویای آن است که توجه هرچه بیشتر به خصوصیات منفی زنان در قصه های هزارویک شب و کلیله و دمنه نشان دهندۀ نوع نگاه نویسندگان مرد دریک جامعه مردسالار نسبت به زنان و جایگاه آن هاست. در قصه های هزارویک شب خیانتگری زنان حتی در برترین جایگاه و مقام یعنی ملکه و همسر پادشاه موضوع اصلی و آغاز کننده داستان ها بوده است، اما در داستان های کلیله و دمنه این ویژگی به زنان در طبقات دیگر جامعه اختصاص داده شده است. سایر خصوصیات مثبت و منفی همچون تدبیر، دانش، خرد، شجاعت، حیله گری و نیرنگ بازی همه از مواردی است، که در داستان های دو کتاب هزارویک شب و کلیله و دمنه به زنان نسبت داده شده است.
پرونده مقاله
در کنار تصحیح و چاپ متون ادبی، شرح درست لغات و دشواریهای برخی متون، ضرورتی است که میتواند راهگشای خوانندگان این آثار باشد و به آنان در فهم بهتر متن کمک نماید. یکی از این متون، عتبةالکتبه، مجموعه مراسلات دیوانی و مکاتبات اخوانی عهد سلطان سنجر سلجوقی با انشای منتجبالد چکیده کامل
در کنار تصحیح و چاپ متون ادبی، شرح درست لغات و دشواریهای برخی متون، ضرورتی است که میتواند راهگشای خوانندگان این آثار باشد و به آنان در فهم بهتر متن کمک نماید. یکی از این متون، عتبةالکتبه، مجموعه مراسلات دیوانی و مکاتبات اخوانی عهد سلطان سنجر سلجوقی با انشای منتجبالدین بدیع جوینی است که در سال 1396ش. به اهتمام مریم صادقی و از روی چاپ علامه قزوینی و استاد عباس اقبال، مجدداً تصحیح گردیده و به همراه شرح متن، در انتشارات نگاه معاصر به چاپ رسیده است. این مقاله حاصل بررسی شرح متن این کتاب است که به روش کتابخانهای همراه با تحلیل و توصیف یافتهها انجام شده است. ثمرۀ این پژوهش نشان میدهد که شارح عتبةالکتبه با وجود تلاشی که در رفع کاستیهای چاپ قزوینی- اقبال داشته است، در شرح برخی موارد، دچار خطاهای آشکار گردیده است که نه تنها ابهامات متن را برطرف نمیسازد، چه بسا موجب گمراهی خواننده نیز میگردد. در این پژوهش، برخی از این اشتباهات و نیز ایرادهای چاپی ارائه گردیده تا علاوه بر استفادۀ خوانندگان عتبةالکتبه ، ضرورت رفع خطاهای راهیافته به کتاب و لزوم بازبینی آن از طرف شارح جهت چاپهای بعدی تبیین گردد.
پرونده مقاله
رسالت اصلی ادبیّات بهویژه صورت منظوم آن، تأثیرگذاری بر احساس مخاطب است. شعر، معمولاً بازتابی از وضعیّت عاطفی خالق خویش است. بنابراین عنصر احساس و عاطفه بهعنوان یکی از ارکان معنوی شعر، مهمترین عنصر سازندۀ هنری است و پلی میان جنبۀ درونی و محیط بیرونی خالق اثر است که بی چکیده کامل
رسالت اصلی ادبیّات بهویژه صورت منظوم آن، تأثیرگذاری بر احساس مخاطب است. شعر، معمولاً بازتابی از وضعیّت عاطفی خالق خویش است. بنابراین عنصر احساس و عاطفه بهعنوان یکی از ارکان معنوی شعر، مهمترین عنصر سازندۀ هنری است و پلی میان جنبۀ درونی و محیط بیرونی خالق اثر است که بیشترین تأثیر را بر مخاطب میگذارد؛ بدین جهت بررسی و تحلیل این عنصر نسبت به عناصر دخیل دیگر، ضروری بهنظر میرسد. هدف از پژوهش حاضر شناخت مضامین و افکار دو شاعر روشندل، جان میلتون و رودکی، با توجّه به احساس مشترک که برخواسته از نقص فیزیکی بین دو شاعر است، میباشد؛ چنانکه تفاوتها و تشابهات فکری آنان میتواند به شناخت بیشتر منجر شود و نیز به تعاملات میان فرهنگی در جهت نزدیکی تمدّنها و صلح جهانی کمک کند. پژوهش حاضر بر آن است تا چگونگی راههای انتقال عواطف، احساسات، القای معانی و هنر شاعری نظیر تشبیه، استعاره، حسآمیزی و تصویرسازی توأم با آن و... را با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. یافتهها نشان داد که حسآمیزی و وجود عنصر عاطفه، عمدهترین نقطۀ اشتراک میان دو اثر و دو شاعر است. این وجه هر دو شاعر را زمانی میتوان قویتر مشاهده نمود که دریابیم حس نابینایی هر دوی آنها نه تنها محدودیتی در کارشان ایجاد نکرده، بلکه توانسته است تمایزاتی میان این دو شاعر با شعرایی که از حس بینایی برخوردار هستند، ایجاد نماید.
پرونده مقاله
نهجالبلاغه که آن را فوق کلام مخلوق و دون کلام خالق دانستهاند، کتابی است گرانقدر شامل خطبهها نامهها و حکمتهای علی علیه السلام است که آن را دانشمند صاحب نام امامی سیدرضی (م۴۰۶) گردآورده است. این کتاب که هم به لحاظ ادبی و هم به لحاظ اعتقادی و هم به لحاظ سیاسی و اجتما چکیده کامل
نهجالبلاغه که آن را فوق کلام مخلوق و دون کلام خالق دانستهاند، کتابی است گرانقدر شامل خطبهها نامهها و حکمتهای علی علیه السلام است که آن را دانشمند صاحب نام امامی سیدرضی (م۴۰۶) گردآورده است. این کتاب که هم به لحاظ ادبی و هم به لحاظ اعتقادی و هم به لحاظ سیاسی و اجتماعی دارای اهمیت است، قرنها است که در دسترس مسلمانان قرار دارد و از آن بهرههای کثیر عاید شده است. از این کتاب ترجمههای چندی به زبان فارسی صورت پذیرفته است که شمار آن بالغ بر یکصد عنوان میگردد اما در این ترجمهها علاوه بر نکات ارزشمند و مفیدی که در آنها هست، گاه اغلاطی به چشم میخورد که به فهم درست عبارتهای نهجالبلاغه آسیب میرساند به گونهای که در بعضی موارد معنا و مقصود عبارت مولا علی علیهالسلام با این ترجمهها تطبیق ندارد. گاهی انتقال معنای صحیح فدای عبارتپردازی مترجم گردیده و گاه به تطور معنای لغوی الفاظ در طی قرون توجه نشده است. دستهبندی این اغلاط و معرفی آنها تحت عنوان آسیبهای ترجمههای نهجالبلاغه موضوع این مقاله است.
پرونده مقاله