آراء متفاوتی درباره ی شأن هستی شناختی میم ها وجود دارد. دستهای از پژوهشگران از جمله بلکمور (Blackmore) و دنت(Dennett) میمها را موجوداتی در سطح فرهنگ درنظر میگیرند و دستهی دیگر آنها، از جمله لینچ (Lynch)و برادی (Brodie) میم ها را هستوندهایی ذهنی میدانند و برخی از چکیده کامل
آراء متفاوتی درباره ی شأن هستی شناختی میم ها وجود دارد. دستهای از پژوهشگران از جمله بلکمور (Blackmore) و دنت(Dennett) میمها را موجوداتی در سطح فرهنگ درنظر میگیرند و دستهی دیگر آنها، از جمله لینچ (Lynch)و برادی (Brodie) میم ها را هستوندهایی ذهنی میدانند و برخی از جمله گترر (Gatherer) و بنزون (Benzon)وجودی فیزیکی برای آن ها قائل هستند. برخی از منتقدان از جمله بوید و ریچرسون (Boyd and Richerson)و طرفداران نظریه ی هم تکاملی ژن-فرهنگ وجود میم را انکار میکنند و به طور کل وجودی برای آن ها قائل نیستند. این مناقشهها و اختلاف نظرها شرایط را برای ایجاد مسألهای هستیشناسانه در نظریه میمها رقم زده است. این مقاله تلاشی ست برای تحلیل اختلاف نظرها به کمک نظریه ی سه جهان پوپر. پس از معرفی اختلافنظرها در هستیشناسی میمها، و هم چنین اشارهای مقدماتی به نظریهی سه جهان پوپر، به نفع تکثرگرایی وجودی میمها دلایلی عرضه میکنیم. تکثرگرایی میمها به دو معنای متفاوت و قابل جمع در مقاله به کار رفته است. نخست آن که، برخی میمها هم زمان در یک، دو یا هر سه جهان از جهانهای سهگانه وجود دارند و بنابراین نباید همهی میمها را به لحاظ وجودشناسی یکسان درنظر گرفت. دوم آن که، ممکن است برخی از آن ها در یک زمان در دو یا سه جهان وجود داشته باشند و در زمانی دیگر تنها در یک جهان. نظریه ی هستی شناختی سه جهان پوپر (به ویژه جهان 3) به جهت ارتباط وثیقی که با معرفتشناسی تکاملی و نحوهی ارتباط سه جهان پوپر در این نظریه دارد، میتواند ظرفیت مناسبی برای توضیح و تبیین وضعیت هستی شناسی میمها ارائه دهد.
پرونده مقاله