داعیۀ پدیدارشناسی دین بهعنوان یک رشتۀ دانشگاهی از اوایل سدۀ بیستم مطرح شد. بنابراین، یک رشتۀ جدید است و محققان تصور یکسانی از آن ندارند. به اعتقاد بلیکر، پدیدارشناسی دین به سه معنا استعمال میشود: 1) تنظیم و نظاممندسازی پدیدارهای دینی. 2) گونهشناسی انواع مختلف ادیان. چکیده کامل
داعیۀ پدیدارشناسی دین بهعنوان یک رشتۀ دانشگاهی از اوایل سدۀ بیستم مطرح شد. بنابراین، یک رشتۀ جدید است و محققان تصور یکسانی از آن ندارند. به اعتقاد بلیکر، پدیدارشناسی دین به سه معنا استعمال میشود: 1) تنظیم و نظاممندسازی پدیدارهای دینی. 2) گونهشناسی انواع مختلف ادیان. 3) پژوهش در ساختارهای ماهوی و معانی پدیدارهای دینی. به اعتقاد او، معنای سوم به نحو دقیقتری از ماهیت پدیدارشناسی دین پرده برمیدارد. همچنین، باید بین پدیدارشناسی دین بهمثابه یک روش و پدیدارشناسی دین بهمثابه یک رشتۀ مستقل تمییز نهاد. پدیدارشناسی بهمثابه یک روش مبتنی بر دو اصل تعلیق و رؤیت ذات است و در علوم دیگر نیز کاربرد دارد. پدیدارشناسی بهمثابه یک علم سه ابزار دارد: 1) تئوریا دلالتهای دینی پدیدارهای مختلف را نشان میدهد. 2) لوگوس منطق درونی باورها و اعمال دینی را آشکار میسازد. 3) انتلخیا توضیح میدهد چگونه ادیان به تبع یک مسیر مشخص تغییر میکنند. برخلاف تلقی پدیدارشناسان دین و از جمله ژوکو بلیکر مبنای رویکرد آنها با چالشها و تردیدهایی جدی مواجه است و تثبیت آنها نیازمند بازاندیشی انتقادی است.
پرونده مقاله