علوم و تکنولوژی محیط زیست
,
شماره7,سال
21
,
پاییز
1398
زمینه و هدف: رنگ کاتیونی مالاشیت سبز از جمله ترکیبات سمی مهم و حائز اهمیت در فاضلابهای صنعتی محسوب میشود. بهطور معمول از روشهای فیزیکوشیمیائی یا بیولوژیکی به منظور تصفیه آبهای حاوی غلظتهای بالای مالاشیت سبز استفاده میشود. در مطالعه حاضر ابتدا هیدروژل نانو کامپوزی چکیده کامل
زمینه و هدف: رنگ کاتیونی مالاشیت سبز از جمله ترکیبات سمی مهم و حائز اهمیت در فاضلابهای صنعتی محسوب میشود. بهطور معمول از روشهای فیزیکوشیمیائی یا بیولوژیکی به منظور تصفیه آبهای حاوی غلظتهای بالای مالاشیت سبز استفاده میشود. در مطالعه حاضر ابتدا هیدروژل نانو کامپوزیتی بر پایه کاراگینان و سدیم آلژینات در حضور سدیم مونتموریلونیت به عنوان نانورس سنتز سپس برای مطالعه جذب مالاشیت سبز از نمونه های آبی مورد استفاده قرار گرفت.
روش بررسی: آکریل آمید[1] به عنوان مونومر، متیلن بیس آکریل آمید[2] به عنوان شبکه ساز آلی و پتاسیم پر سولفات[3] به عنوان آغازگر مورد استفاده قرار گرفتند. برای بررسی خصوصیات هیدروژل بدست آمده از پراش اشعه ایکس[4]، میکروسکوپ الکترونی روبشی[5] و مادون قرمز تبدیل فوریه[6] استفاده گردید. در این مطالعه اثر پارامترهای تجزیهای مختلف نظیر pH، زمان تماس در حذف ماده رنگزا توسط هیدروژلهای نانو کامپوزیتی سنتز شده بررسی و شرایط بهینه حاصل گردید.
یافته ها: با توجه به نتایج حاصل هیدروژلهای نانو کامپوزیتی سنتز شده به pH و تغییر مقدار کاراگینان و سدیم آلژینات حساس میباشند. زمان جذب تعادلی تعادلی 3 ساعت بدست آمد. ایزوترم جذب با مدل لانگمویر و سینتیک جذب با مدل سینتیک شبه درجه دوم مناسبتر تشخیص داده شد.
بحث و نتیجه گیری: سرعت حذف رنگ مالاشیت با افزایش مقدار نانورس در محیط اسیدی افزایش می یابد. در نهایت می توان نتیجه گرفت که مخلوط پلیمر زیستی کاراگینان و سدیم آلژینات در حضور نانورس مونتموریلونیت جاذب مناسبی جهت حذف رنگ مالاشیت سبز از محلول های آبی است.
4- AAM
5- MBA
6- KPS
7- XRD
8- SEM
9- FTIR
پرونده مقاله
در میان آلاینده های زیست محیطی، فلزات سنگین از جمله خطرناک ترین آلاینده ها هستند که دارای اثرات زیستمحیطی عمده ای می باشند. پژوهش حاضر با هدف تعیین فلزات سنگین سرب و قلع در عسل‎های تصفیه شده، تصفیه نشده و موم‎دار استان زنجان در سال 1394 انجام گرفت. در این پژ چکیده کامل
در میان آلاینده های زیست محیطی، فلزات سنگین از جمله خطرناک ترین آلاینده ها هستند که دارای اثرات زیستمحیطی عمده ای می باشند. پژوهش حاضر با هدف تعیین فلزات سنگین سرب و قلع در عسل‎های تصفیه شده، تصفیه نشده و موم‎دار استان زنجان در سال 1394 انجام گرفت. در این پژوهش، تعداد 30 نمونه عسل از استان زنجان بهصورت تصادفی از عسل های عرضه شده در بازار جمع آوری گردید. بهمنظور تشخیص آلودگی به سرب در نمونههای عسل از دستگاه جذب اتمی کوره گرافیتی و به منظور تشخیص آلودگی به قلع از دستگاه جذب اتمی با شعله بر مبنای روش خاکسترسازی استفاده شد. نتایج نشان داد، بیشینه میانگین سرب و قلع بهترتیب ppb 116 و ppm 27/221 مربوط به عسل موم دار بود. مهمترین دلیل آلودگی این عسل ها به سرب، وجود کارخانه سرب و روی در استان زنجان و وجود قلع در عسل موم دار بهدلیل شکل نگهداری آن که در قوطی های حلبی (قلع اندود) می باشد. همچنین مقایسه میانگین میزان فلزات سنگین عسل با استانداردهای سازمان جهانی بهداشت نیز بیانگر آن بود که میزان فلزات سنگین سرب در سه نوع عسل، کمتر از حد استاندارد (ppb 220) و میزان فلز قلع در عسل‎های تصفیه نشده و تصفیه شده، کمتر از حد استاندارد و در عسل موم‎دار نزدیک به میزان استاندارد (ppm 250) بود. بنابراین موم دار بودن عسل روی میزان سرب و قلع آن تأثیر داشته است. نتایج بهدست آمده نشان داد مصرف عسل های مورد آزمون استان زنجان برای سلامت عمومی خطری ندارد.
پرونده مقاله
امروزه تحقیقات زیادی در مورد جایگزینی نگهدارندههای شیمیایی با ترکیبات طبیعی در حال انجام است که اسانسهای گیاهی از جمله این مواد هستند. در این تحقیق اسانس گلپر در سطوح صفر (نمونه کنترل)، 100، 250، 500 و 1000 میکرولیتر بر لیتر به نمونههای دوغ حرارت دیده اضافه و بعد از چکیده کامل
امروزه تحقیقات زیادی در مورد جایگزینی نگهدارندههای شیمیایی با ترکیبات طبیعی در حال انجام است که اسانسهای گیاهی از جمله این مواد هستند. در این تحقیق اسانس گلپر در سطوح صفر (نمونه کنترل)، 100، 250، 500 و 1000 میکرولیتر بر لیتر به نمونههای دوغ حرارت دیده اضافه و بعد از بستهبندی بهمدت 40 روز در یخچال نگهداری شدند. سپس تحت آزمونهای میکروبی (شمارش کپکها و مخمرها، باکتریهای آغازگر و کلی فرمها)، شیمیایی (اسیدیته، pH، درصد چربی، درصد ماده خشک بدون چربی) و حسی (عطر و طعم) قرار گرفتند. طبق نتایج مطالعه، افزایش غلظت اسانس موجب کاهش جمعیت کپک و مخمر دوغ شد اما اثر اسانس گلپر بر شمار باکتریهای آغازگر معنیدار نبود. طی زمان نگهداری، شمار باکتریهای آغازگر تا روز دهم افزایش و در ادامه کاهش یافت. در طول زمان نگهداری، اسیدیته و pH نمونهها بهترتیب افزایش و کاهش یافت، ولی نوع تیمار بر روی مقادیر اسیدیته و pH نمونهها تأثیر معنیداری نداشت. تأثیر اسانس گلپر و زمان نگهداری بر درصد چربی و درصد ماده خشک بدون چربی نمونههای دوغ معنیدار نبود. بررسی ویژگیهای حسی نشان داد که نمونههای دارای اسانس از نظر عطر و طعم، اختلاف معنیداری با نمونه کنترل داشتند (05/0p<) و نمونههای دارای ml/l 250 اسانس، بیشترین امتیاز را کسب کردند. با توجه به نتایج بهدست آمده اسانس گلپر میتواند بهطور کارآمدی در فرمولاسیون دوغ بهعنوان یک عامل نگهدارنده و طعم دهنده استفاده گردد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد