فهرست مقالات محمود حبیب نژاد روشن


  • مقاله

    1 - شبیه‌سازی کمی منابع آب سطحی و زیرزمینی دشت بهشهر- بندرگز با استفاده از مدل SWAT
    حفاظت منابع آب و خاک (علمی - پژوهشی) , شماره 2 , سال 10 , تابستان 1400
    مدیریت بهینه منابع آب در حوضه‌های دارای کاربری‌های متنوع، مستلزم پیش‌بینی مناسب واکنش منابع آب با استفاده از مدل‌های کارآمد می‌باشد. در این تحقیق از مدل SWAT برای شبیه‌سازی منابع آب سطحی و زیرزمینی در دشت بهشهر- بندرگز استفاده شد. پس از تحلیل حساسیت، واسنجی و صحت‌سنجی د چکیده کامل
    مدیریت بهینه منابع آب در حوضه‌های دارای کاربری‌های متنوع، مستلزم پیش‌بینی مناسب واکنش منابع آب با استفاده از مدل‌های کارآمد می‌باشد. در این تحقیق از مدل SWAT برای شبیه‌سازی منابع آب سطحی و زیرزمینی در دشت بهشهر- بندرگز استفاده شد. پس از تحلیل حساسیت، واسنجی و صحت‌سنجی داده‌های جریان، در دوره-های 2013-2007 و 2017-2014 انجام شد. شبیه‌سازی تراز آب زیرزمینی از طریق شبیه‌سازی میزان تغذیه در هر واحد پاسخ هیدرولوژیک (HRU) صورت گرفت. نتایج تحلیل حساسیت، 14 پارامتر صعود از آبخوان کم‌عمق، زمان تأخیر انتقال آب از آخرین پروفیل لایه خاک به سطح آب زیرزمینی، عمق اولیه آب در آبخوان کم‌عمق و عمیق، نفوذ به آبخوان عمیق، ضریب آلفا جریان پایه، ظرفیت آب قابل‌دسترس خاک، شماره منحنی رواناب، متوسط بیشترین شیب، ضریب جبران تبخیر خاک، عامل حفاظت فرسایش خــاک، ضریب زبری مانینگ، عرض نوار صافی و فاکتور جبران تبخیر خاک را به‌عنوان حساس‌ترین پارامترها نشان داد. به‌منظور ارزیابی مدل از معیارهای عملکردی ضرایب نش- ساتکلیف (NS) و همبستگی (R2) استفاده شد. این ضرایب به‌ترتیب در مرحله واسنجی 56/0 تا 93/0 و 74/0 تا 00/1 و در مرحله صحت‌سنجی 56/0 تا 84/0 و 66/0 تا 92/0 برآورد شدند که بیانگر دقت قابل‌قبول مدل در شبیه‌سازی جریان بود. در مقایسه تغییرات تراز مشاهده‌ای و شبیه‌سازی‌شده، ضرایب NS (81/0) و R2 (91/0) حاکی از کارآیی مدل در شبیه‌سازی تراز آب زیرزمینی بود. براساس نتایج بیلان آب، از مجموع آب ورودی به دشت، بخش اعظم آن (60%) صرف تبخیر- تعرق، 18 درصد سهم رواناب سطحی و بخش اندکی (22%) به نفوذ اختصاص یافت. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - مقایسه و اولویت‌بندی سیل‌خیزی زیر حوضه‌های نکارود با استفاده از روش مورفومتریک در سامانه اطلاعات جغرافیایی
    سنجش‌ازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 1 , سال 13 , تابستان 1401
    پیشینه و هدف سیلاب از فاجعه‌ بارترین و خطرناک‌ترین خطرات طبیعی است، زیرا ناگهانی و غیرقابل ‌پیش‌بینی است و منجر به تخریب زیرساخت‌ها، تهدیدی برای جان و مال انسان می‌ شود. شناسایی مناطق دارای پتانسیل سیل‌خیز بالا ازجمله کارهای بسیار مهم در کنترل سیلاب و کاهش خسارات ناشی ا چکیده کامل
    پیشینه و هدف سیلاب از فاجعه‌ بارترین و خطرناک‌ترین خطرات طبیعی است، زیرا ناگهانی و غیرقابل ‌پیش‌بینی است و منجر به تخریب زیرساخت‌ها، تهدیدی برای جان و مال انسان می‌ شود. شناسایی مناطق دارای پتانسیل سیل‌خیز بالا ازجمله کارهای بسیار مهم در کنترل سیلاب و کاهش خسارات ناشی از آن می‌باشد. سیل یکی از جدی‌ترین خطرات طبیعی است که تهدیدهای جدی برای مناطق مسکونی به وجود می‌ آورد و همچنین باعث خطرات مالی و/جانی می ‌شود. سیلاب ازنظر خسارت در مقایسه با خسارات ناشی از زمین‌لرزه، آتشفشان و رانش زمین، در رتبه اول قرار دارد پیامدهای این بلایا را می ‌توان در قالب اقتصادی و زیست ‌محیطی شدیدی ازجمله از بین بردن زمین‌های کشاورزی، کاهش عملکرد محصول و ایجاد کمبود آب شیرین در منطقه سیل‌خیز اشاره کرد. سیلاب نه ‌تنها در مناطق جلگه ‌ای بلکه در محیط ‌های کوهستانی نیز می‌ تواند رخ دهد. تجزیه‌ و تحلیل سیل و روابط آن با متغیرهای توضیحی می ‌تواند به مدیران آب کمک کند تا مؤثرترین متغیر را در سیلاب شناسایی کنند. جوامع، کشورها و قاره‌ ها، به دلیل افزایش شدت و فراوانی این بلایای طبیعی، با تلفات شدید انسانی و هزینه ‌های اقتصادی روبرو شده است). در جهان به دلیل افزایش‌ های این بلایای طبیعی، مرگ انسان در دوره پیش رو احتمالاً دو برابر تخمین زده می ‌شود. سیل یکی از جدی ‌ترین خطرات طبیعی است که تهدیدهای جدی برای مناطق مسکونی به وجود. تغییرات آب ‌و هوا و افزایش مداوم شهرنشینی که با افزایش جمعیت رخ می ‌دهد، به دنبال آن ساخت‌ و سازها توسط بشر افزایش می ‌یابد و در نهایت باعث کاهش سطح نفوذپذیر و احتمالاً خطر سیل و پتانسیل خسارت اقتصادی-اجتماعی را بیشتر افزایش می ‌دهد. با تأیید خطرات در حال رشد و افزایش دفعات وقایع سیل، یک تغییر الگوی در مدیریت ریسک سیل در بسیاری از کشورها مانند اروپا مشاهده می ‌شود. مدیریت سیل و کاهش خطرات ناشی از آن مستلزم اتخاذ دیدگاه‌های جامع است که مجموعه متنوعی از اقدامات مدیریت ریسک سیل شامل مشارکت فعال ذینفعان، ارتباطات و افزایش آگاهی را در نظر می‌گیرند. مطالعه حاضر در آبخیز نکارودرودرود در استان مازندران انجام ‌گرفته است. استفاده از سامانه ‌های جغرافیایی می ‌تواند در حداقل زمان با استفاده از لایه‌های اطلاعاتی، مناطق حساس به سیل را با دقت بالایی شناسایی کند این آبخیز یکی از مهمترین آبخیزهای این استان می ‌باشد و مطالعه آن از لحاظ خطرات سیلابی با توجه به بارندگی بالایی که دارد، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف کلی این مطالعه اولویت ‌بندی زیر حوضه‌ها با توجه به جاری شدن سیل بر اساس تجزیه ‌و تحلیل مورفولوژی و نیز استفاده از نرم ‌افزار GIS به ‌عنوان ابزاری کارآمد و مقرون ‌به صرفه است. در این مطالعه به بررسی مورفومتریک آبخیز پرداخته شد و زیر حوضه‌ های سیلابی مورد شناسایی قرار گرفت. هدف از انجام این تحقیق، شناسایی مناطقی با پتانسیل سیل بالا در آبخیز نکارودرودرود استان مازندران جهت جلوگیری از خطرات ناشی از این بلای طبیعی و مانع از ایجاد خسارت به‌ صورت مالی و جانی است.مواد و روش ها هفده پارامتر مورفومتریک به ‌منظور توصیف آبخیز و اولویت ‌بندی زیر حوزه ‌های آبخیز نکارودرودرود با توجه به حساسیت به سیل ناگهانی تعیین شد. پارامترهای اساسی با استفاده از تکنیک ‌های GIS مستقیماً از نقشه رقومی ارتفاع (DEM) اندازه‌ گیری شدند و شامل مساحت حوضه، طول حوضه، محیط، تعداد جریان ‌ها و طول جریان ‌ها برای هر رتبه جریان است. در این تحقیق پارامترهای بسیار مهم مورفومتریک کمی انتخاب و برای این تجزیه ‌و تحلیل استفاده شدند. این پارامترها با خطرات رواناب، اوج تخلیه و فرسایش خاک رابطه مستقیم یا معکوس دارند. این پارامترها را به سه بخش خطی، ناهمواری و سطحی تقسیم شدند. درنهایت با استفاده از این روش زیر حوضه‌ ها اولویت ‌بندی شدند. جهت ارزیابی مورفولوژی آبخیز یک DEM با وضوح 12.5 متر بارگیری شد. پارامترهای مورفولوژی به‌طور مستقیم یا معکوس با طغیان در ارتباط هستند. پس از رتبه ‌بندی مورفولوژی، مقادیر مربوط به هر یک از زیر حوضه‌ ها برای طبقه ‌بندی و تعیین حساسیت آن‌ ها به وقوع سیل ناگهانی جمع شد. مقادیر درجه پارامترهای مورفومتریک خلاصه‌شده از 0 برای کمترین مقدار رتبه و 1 برای بالاترین مقدار رتبه برای به دست آوردن شاخص حساسیت سیلاب در برابر هر زیر حوضه نرمال شد و مورد ارزیابی نهایی قرار کرفت. تغییرات واضحی در پارامترهای اساسی زیر حوضه‌های آبخیز مانند مساحت، محیط و طول حوضه مشاهده می‌شود. این پارامترهای حوضه، یک ویژگی هیدرولوژیکی بسیار قابل‌توجه هستند. مساحت آبخیز از 484.37 کیلومترمربع در زیر حوضه N1 تا 48.18 کیلومترمربع در زیر حوضه N8متغییر است. همچنین از محیط می‌توان به‌عنوان یک شاخص از شکل و اندازه زیر آبخیز استفاده کرد. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده یک همبستگی بالا بین مساحت و محیط آبخیز وجود دارد.نتایج و بحث حوضه نکارودرودرود با استفاده از جعبه‌ابزار Hydrology از ArcGIS به 12 زیر حوضه تقسیم شد. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده مشخص شد که زیر حوضه‌های N8 و N9 از اولویت بالایی برای سیل‌خیزی برخوردار هستند. نتایج نشان می‌دهد که این 2 زیر حوضه بسیار مستعد ازلحاظ سیل‌خیزی هستند. هم‌چنین زیر حوضه‌های N11 و N12 از میزان خطر خیلی کمتری نسبت به سیل‌خیزی برخوردار هستند. تعداد کل جریان‌های 12 زیر حوضه برای آبخیز 366681 مورد است و اولین مرتبه %52 کل جریان‌های آبخیز را تشکیل می‌دهد. مقادیر هندسی برای 12 زیر حوضه آبخیز به‌صورت نمودار و یک خط مستقیم نشان داده می‌شود که مقادیر ورود به سیستم شماره جریان بر روی یک نمودار رسم شده است.نتیجه گیری ازآنجاکه سوابق آب و هوایی و هیدرولوژیکی تاریخی کافی برای مدل‌سازی هیدرولوژیکی وجود ندارد، از تحلیل مورفومتریک برای ارزیابی حساسیت زیر آبخیز به سیل استفاده‌شده است. نتایج و تجزیه‌وتحلیل‌های به‌دست‌آمده در مطالعه حاضر دارای زمینه‌های متعددی برای کاربرد عملی و توسعه آینده است. تجزیه‌وتحلیل مورفومتری حوضه نکارودرودرود نشان داده است که آبخیز یک سیستم زهکشی که دارای 6مرتبه است که دارای حساسیت بسیار بالا به سیلاب است. با توجه به نتایج، زیر حوضه N8 و N9 از میزان خطر بالای سیل‌خیزی برخوردار هستند. در مقابل زیر حوضۀ N12 از میزان طغیان سیلاب خیلی کمتری برخوردار هستند. بررسی حوضه نشان داد که علت پایین بودن طغیان در زیر حوضۀ N12، شکل حوضه و میزان شیب می‌باشد که دارای شکل کشیده و منطقه ازلحاظ ناهمواری تقریباً مسطح است، که میزان خطر سیلاب را کاهش می‌دهد. این مطالعه نشان داد شد که حفاظت از منطقه در برابر سیل ناگهانی باید در اولویت اصلی مقامات ذیصلاح برای محافظت از جان انسان‌ها و مزارع کشاورزی و درنهایت جلوگیری از فاجعه‌ای سیل باشد. در این مطالعه ثابت شد که ادغام و تجزیه‌وتحلیل مورفولوژی با GIS می‌تواند ابزاری قابل‌توجه برای درک ویژگی‌های زیر حوضه‌های آبخیز مربوط به مدیریت سیل فراهم کند. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - تهیۀ نقشه شماره منحنی و برآورد ارتفاع رواناب با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در حوضۀ کارون شمالی
    سنجش‌ازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 4 , سال 13 , پاییز 1401
    پیشینه و هدف حوضۀ آبخیز کارون شمالی یکی از زیرحوضه‌های مهم حوضۀ کارون بزرگ است. در سال‌های اخیر وقوع سیلاب‌های شدید پایین‌دست این حوضه منجر به ایجاد خسارات جانی و مالی زیادی شده است. جهت انجام مطالعه پایه در کنترل و تخفیف سیلاب‌ها تخمین مقدار رواناب تولیدی از بارش گام ا چکیده کامل
    پیشینه و هدف حوضۀ آبخیز کارون شمالی یکی از زیرحوضه‌های مهم حوضۀ کارون بزرگ است. در سال‌های اخیر وقوع سیلاب‌های شدید پایین‌دست این حوضه منجر به ایجاد خسارات جانی و مالی زیادی شده است. جهت انجام مطالعه پایه در کنترل و تخفیف سیلاب‌ها تخمین مقدار رواناب تولیدی از بارش گام اصلی و اساسی به شمار می‌رود. تخمین مقدار رواناب یکی از مهم‌ترین مراحل مطالعه هیدرولوژی حوضه‌های آبخیز به‌منظور مدیریت سیلاب، مدیریت منابع آب و فعالیت‌های حفاظت خاک است. رواناب در نتیجه مازاد بارش بر میزان نفوذ در خاک و نگهداشت سطحی تولید می‌گردد و به عواملی مختلفی از جمله خصوصیات فیزیکی حوضه، میزان بارش و نفوذ بستگی دارد. ارتباط بارش-رواناب توسط دانشمندان و محققان مورد بررسی قرار گرفته، و مدل‌های زیادی جهت شبیه‌سازی این فرآیند پیشنهاد شده است. یکی از مدل‌های اولیه و اساسی در این زمینه مدل روش شماره منحنی است که توسط سرویس حفاظت خاک آمریکا پیشنهاد داده شد و شمارۀ منحنی سرویس حفاظت خاک آمریکا یا SCS-CN نامگذاری گردید. مدل SCS-CN یکی از مدل‌های ساده و تجربی در زمینه بارش-رواناب است که به‌طور گسترده در برآورد ارتفاع رواناب در سراسر جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد. شماره منحنی (CN) هر حوضه نشانگر رفتار هیدرولوژیکی و توان تولید رواناب آن حوضه در مواقع بارندگی است و مقدار آن از روی جدول استاندارد برآورد می‌شود که در آن‌ها، خصوصیات خاک با یک عامل هیدرولوژیکی که نشان دهنده حداقل سرعت نفوذپذیری در حالت مرطوب بودن طولانی مدت خاک است، بیان می‌شود. بر این اساس سرویس حفاظت خاک آمریکا تمام خاک‌ها را در چهار گروه اصلی، A، B، C و D به‌ترتیب با شدت نفوذپذیری بالا، متوسط، کم و خیلی کم تقسیم کرده است. با توجه به وقت و زمان مصرفی بالا در محاسبه این روش به‌صورت سنتی و دستی محققان از فناوری‌های سنجش از دور و سامانه اطلاعات مکانی برای محاسبه آن بهره گرفتند. به این منظور الحاقیه‌ای با عنوان ArcCN-Runoff را طراحی که قابلیت اضافه شدن به محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی را دارد. هدف این مطالعه تولید نقشه شمار منحنی (CN) و برآورد ارتفاع رواناب در سطح حوضه کارون شمالی با استفاده از فناوری‌های سنجش از دور (RS) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش SCS-CN است.مواد و روش ها حوضۀ آبخیز کارون شمالی یکی از مهم‌ترین حوزه‌های آبخیز کشور در تأمین منابع آبی است که در موقعیت جغرافیایی '35 49⁰ تا '47 51⁰ طول شرقی و '28 30⁰ تا '40 32⁰ عرض شمالی قرار دارد. این حوضه دارای مساحتی حدود 23299.31 کیلومتر‌مربع است که در استان‌های کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، خوزستان و بخشی از استان فارس گستره دارد. به منظور تولید نقشه‌های شماره منحنی و برآورد ارتفاع رواناب ابتدا نقشه‌های کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای لندست 8 سنجنده OLI مربوط به سال 1396 به روش طبقه‌بندی نظارت شده و الگوریتم حداکثر احتمال بدست آمد. سپس لایه خاک و گروه‌های هیدرولوژیکی خاک حوضه بر اساس نقشه خاک جهانی تولید شده توسط سازمان خواروبار و کشاورزی جهانی (فائو) و جدول استاندارد SCS برای گروه‌های مختلف هیدرولوژیکی خاک تهیه گردید. با تلفیق نقشه‌های کاربری اراضی و گروه‌های هیدرولوژیکی خاک با دستور Perform Intersect در الحاقیه ArcCN-Runoff محیط GIS، نقشه شماره منحنی (CN) تولید و بر اساس جدول SCS-CN ویرایش و نهایی گردید. سرانجام، با تولید نقشه توزیع مکانی بارش با روش IDW در سطح حوضه، ارتفاع رواناب یا ارتفاع بارش مازاد از روش SCS-CN بدست آمد. نقشه نهایی ارتفاع رواناب در پنج طبقه‌ خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تقسیم‌بندی گردید.نتایج و بحث نتایج نشان داد که سطحی زیادی از حوضه دارای شیب بالای 30 درصد است. شیب را می‌توان مهمترین عامل فیزیوگرافی در تولید رواناب در حوزه‌های آبخیز دانست. بر اساس نقشه کاربری اراضی بیشترین سطح کاربری مربوط به جنگل‌های بلوط زاگرس و مراتع است. با توجه به نوع جنگل‌های بلوط که دارای تراکم کمی هستند و همچنین مراتع ضعیف حوضه بدلیل چرای بیش از حد دام، تولید رواناب در این کاربری‌ها زیاد است. همچنین نقشه شماره منحنی بیانگر آنست که بیشترین و کمترین مقدار شماره منحنی در حوضه 98 و صفر است. در مناطق با شماره منحنی بالا پتانسیل تولید رواناب بالا بوده و این نواحی مربوط به مناطق با پوشش گیاهی ضعیف در حوضه است. مناطق با مقدار بالای شماره منحنی و تولید رواناب زیاد بیشتر مربوط به سازندهای آهکی حوضه شامل سازندهای آهکی بختیاری و آسماری است که ارتفاعات بالای حوضه از جمله کوه‌های دنا را تشکیل داده است. همچنین مناطق با CN متوسط و پایین بیشتر مربوط به کاربری‌های جنگل و مراتع است که پتانسیل تولید رواناب در این کاربری‌ها متوسط است. از طرفی با توجه به اینکه اغلب بارش در ارتفاعات حوضه به‌صورت برف است فرصت نفوذ به داخل خاک فراهم است و در نتیجه مقدار تولید رواناب کمتر است. سازندهای آهکی موجود در حوضه که اغلب ارتفاعات زاگرس را تشکیل داده است از طریق منافذ و شکستگی‌ها بارش در آن‌ها نفوذ پیدا کرده و آب‌های زیرزمینی را تغذیه می‌نماید به همین دلیل است که اغلب در این مناطق با تعداد زیاد چشمه‌ها مواجه هستیم. از طرفی نتایج نقشه رواناب بیانگر این است که ارتفاعات زاگرس که دارای شیب بالایی هستند در تولید رواناب نقش عمده دارند، این مناطق بیشتر در مناطق جنوبی حوضه و جنوب شرق و همچنین شمال غرب حوضه واقع شده‌اند و بر روی نقشه شماره منحنی به رنگ زرد قابل مشاهده هستند.نتیجه گیری سطح وسیعی از حوضه دارای پتانسیل تولید رواناب متوسط است که می‌تواند منجر به ایجاد سیلاب در پایین دست حوضه شود. بنابراین لازم است اقدامات حفاظتی و آبخیزداری در سرشاخه‌ها و مناطقی که شروع جریان رخ داده اجرا شوند. با توجه به اینکه مبنای محاسبات در تهیه نقشه‌های شماره منحنی و ارتفاع رواناب، لایه‌های رستری بوده که هر پیکسل آن دارای ارزش است لذا محاسبات انجام شده و نتایج آن خیلی به واقعیت نزدیک‌تر بوده و در هزینه و زمان صرفه‌جویی می‌شود. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - ارزیابی نقش کاربری اراضی بر تغییرات کیفیت آب زیرزمینی در حوضه لاجان
    اکوسیستم های طبیعی ایران , شماره 2 , سال 8 , تابستان 1396
    کاربری اراضی موجب تغییراتی در کیفیت آب شده و بنابراین مطالعه حاضر تغییرات کاربری اراضی در سال‌های 1380 تا 1395 در حوضه آبخیز لاجان جنوب استان آذربایجان غربی با استفاده تصاویر ماهواره لندست 5 و 8 با سنجنده‌های TM و OIL و سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام شد. نتایج نشان داد ک چکیده کامل
    کاربری اراضی موجب تغییراتی در کیفیت آب شده و بنابراین مطالعه حاضر تغییرات کاربری اراضی در سال‌های 1380 تا 1395 در حوضه آبخیز لاجان جنوب استان آذربایجان غربی با استفاده تصاویر ماهواره لندست 5 و 8 با سنجنده‌های TM و OIL و سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام شد. نتایج نشان داد که سطح مراتع و دیم به‌ترتیب 05/135 و 16/26 کیلومترمربع کاهش یافت، اما سطح کشاورزی آبی، اراضی مسکونی و اراضی باغی به‌ترتیب 75/112، 28 و 37/20 کیلومترمربع افزایش یافت. سپس 22 چاه منطقه به منظور کیفیت منابع آب زیرزمینی حوضه لاجان در دو سال 1380 و 1395 جهت بررسی تغییر کاربری اراضی و پارامترهای کیفیت شیمیایی آب شامل باقی‌مانده املاح، اسیدیته، هدایت الکتریکی، بی‌کربنات، کلر، سولفات، منیزیم، کلسیم، سدیم، پتاسیم، نسبت جذب سدیم و سختی کل انتخاب گردید. غلظت یون‌های اصلی و غلظت املاح محلول توسط روش‌های استاندارد اندازه‌گیری گردید. در نهایت عوامل مؤثر بر کیفیت نمونه‌های مورد مطالعه و کیفیت منابع آب زیرزمینی برای کاربردهای مختلف در هر دو سال ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که منابع آب زیرزمینی حوضه لاجان دارای تیپ بی کربناته بودند. نمودار ویلکاکس نشان داد که بیش‌تر نمونه‌ها در رده‌ مطلوب برای بخش کشاورزی قرار داشتند و نمودار شولر نیز بیان نمود که منابع آب زیرزمینی از نظر کاربرد شرب در دامنه خوب تا عالی و قابل شرب بودند. هم‌چنین نتایج نشان دادند که تغییرات کیفیت آب وابسته به تغییرات کاربری اراضی رخ داده نبوده است. پرونده مقاله

  • مقاله

    5 - بررسی تاثیرافزایش جمعیت بر میزان تغییر کاربری اراضی (مطالعه موردی حوزه آبخیز واز شهرستان نور )
    اکوسیستم های طبیعی ایران , شماره 2 , سال 6 , تابستان 1394
    در تحقیق حاضر اثر افزایش جمعیت بر تغییر کاربری اراضی در حوزه آبخیز واز مورد بررسی قرار گرفت. حوزه آبخیز واز با مساحتی بالغ بر14102 هکتار در محدوده دهستان ناتل رستاق از بخش چمستان شهرستان نور واقع شده است.جهت انجام پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است، و اطلاعات مو چکیده کامل
    در تحقیق حاضر اثر افزایش جمعیت بر تغییر کاربری اراضی در حوزه آبخیز واز مورد بررسی قرار گرفت. حوزه آبخیز واز با مساحتی بالغ بر14102 هکتار در محدوده دهستان ناتل رستاق از بخش چمستان شهرستان نور واقع شده است.جهت انجام پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است، و اطلاعات مورد نیاز از روش اسنادی و روش میدانی یا پیمایش زمانی جمع آوری ،ودر نرم افزار Excel به عنوان بانک اطلاعاتی ذخیره شده، و سپس برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS16 استفاده گردید. برای مقایسه داده هااز آزمون های پارامتریک T-Test ، NOVAs. و برای رسم نمودارها با استفاده از نرم افزار2007 Excel استفادهگردید..در بررسی روند تغییرات کاربری های مختلف در،سه دوره مختلف از سالهای 45 تا 71 و تا81، با استفاده از عکس های هوایی و با مقیاس 1:25000 انجام شده است. سطح هر یک از واحد های کاربری با استفاده از نرم افزار GIS در دوره های مختلف تعین گردید.نتایج تجزیه واریانس، اثرات افزایش جمعیت بر روی سطح حوزه برای کاربری های مختلف مثبت نشان داده شده است. همان طور که نتایج آزمون نشان داد افزایش جمعیت بر کلیه کاربری ها در سطح95 درصد تغییر معنی داری داشته است. با توجه به شتاب افزایش جمعیت وشرایط مناسب آب و هوایی منطقه، مهاجرت افراد غیر بومی جهت احداث ویلا بشتر گردیده و در نتیجه عدم موفقیت برخی از طرح های مرتبط با بخش جنگل، ما شاهدکاهش سطح جنگل در دهه اخیر بوده ایم. پرونده مقاله