-
مقاله
1 - تاثیر شبکه آبیاری و زهکشی تجن بر تامین نیازهای جریان محیطزیستی منابع آبحفاظت منابع آب و خاک (علمی - پژوهشی) , شماره 48 , سال 12 , تابستان 1402زمینه و هدف: در سال های اخیر، به دلیل تاکید مکرر برنامه ها و اسناد توسعه کشور بر امنیت غذایی و ارتقای خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی، تلاش های زیادی برای توسعه کشاورزی شده است. عدم توجه به پایداری محیط زیست به عنوان یکی از ارکان اساسی پایداری سیستم های تولید مح چکیده کاملزمینه و هدف: در سال های اخیر، به دلیل تاکید مکرر برنامه ها و اسناد توسعه کشور بر امنیت غذایی و ارتقای خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی، تلاش های زیادی برای توسعه کشاورزی شده است. عدم توجه به پایداری محیط زیست به عنوان یکی از ارکان اساسی پایداری سیستم های تولید محصولات کشاورزی، فشارهای زیادی را بر محیط زیست شکننده و به ویژه بر اکوسیستم های آبی وارد نموده است. یکی از جنبه های مهم برای بررسی ارزیابی پایداری منابع آب هر منطقه، نحوه تامین نیازهای جریان محیط زیستی (EFR) این منابع در طولانی مدت می باشد. در این تحقیق، روند تامین EFR کمی و کیفی منابع آب سطحی و زیرزمینی در محدوده شبکه آبیاری و زهکشی تجن (TIDN) در استان مازندران بررسی می شود.روش پژوهش: EFR هیدرولوژیکی و کیفی منابع آب سطحی (S.EFR) شامل رودخانه تجن (T.EFR) و آببندان ها (A.EFR) و آب زیرزمینی (G.EFR) از لحاظ کمی و کیفی در دوره ی قبل (1997-1984) و بعد (2019-1998) از بهره برداری از TIDN تعیین شد. مقدار EFR کمی رودخانه تجن با استفاده از چهار روش هیدرولوژیکی جریان متغیر ماهانه (VMF)، تنانت، تسمن و اسماختین محاسبه شد. مقدار EFR کیفی این رودخانه بر مبنای سه آلاینده اصلی آبهای سطحی در منطقه شامل نیتروژن، فسفر و شوری تعیین شد. حداقل حجم آب مورد نیاز برای حفظ پایدار اکوسیستم آببندان، به عنوان A.EFR لحاظ شد. با توجه به اینکه تاکنون روش مشخصی برای تعیین EFR منابع آب زیرزمینی ارایه نشد، در این پژوهش، با تلفیق پارامترهای کمی و کیفی مانند عمق آب زیرزمینی، غلظت شوری و نیتروژن، EFR این منابع تعیین شد.یافتهها: میانگین جریان رودخانه در دوره های قبل و بعد از بهرهبرداری از TIDN به ترتیب 53/14 و 36/8 مترمکعب بر ثانیه بود. قبل از بهره برداری از TIDN، براساس روش های MVF، اسماختین، تسمن و تنانت، به ترتیب EFR هیدرولوژیکی رودخانه در 1/79، 2/59، 1/69 و 1/90 درصد موارد تامین شد. میزان تامین در دوره بعد از بهره برداری، به ترتیب در 4/53، 1/27، 4/41 و 3/73 درصد موارد بود. از نظر نیتروژن و شوری، میزان عدم تامین EFR کیفی این رودخانه از نظر نیتروژن و شوری، در دوره بهره برداری به ترتیب 1/11 و 9/9 درصد نسبت به دوره قبل افزایش یافت. هدایت الکتریکی بیشترین نقش را در کمبود EFR کیفی رودخانه داشت و پس از آن به-ترتیب نیتروژن و فسفر قرار داشتند. بهره برداری از TIDN سبب افزایش عمق و غلظت نیتروژن آب زیرزمینی شد به طوری که در دوره بهره برداری، منطقه ناپایدار از نظر این دو مولفه افزایش یافت. قبل از احداث شبکه، هیچ بخشی از منطقه دارای کمبود EFR هیدرولوژیکی بیشتر از 353 متر مکعب نبود؛ لکن پس از آن، حدود 6/40 درصد منطقه کمبودهای بیشتر از این را تجربه کرده است. همچنین، محدوده دارای کمبود EFR کیفی از نظر نیتروژن از 4/13 درصد در دوره قبل از TIDN به 6/35 درصد در دوره بهره-برداری از شبکه افزایش یافت.نتیجه گیری: توسعه TIDN سبب افزایش عدم تامین EFR کمی و کیفی منابع آب سطحی و زیرزمینی در منطقه شد. با توجه به محدودیت تامین EFR بعد از بهرهبرداری از TIDN بهویژه در فصول کم باران، بازنگری در الگوی کشت و روش آبیاری ضروری به نظر میرسد. در غیر این صورت، ادامه ی روند فعلی، با برهم زدن کامل توازن زیست محیطی، کشاورزی را از حالت پایدار خارج خواهد نمود. پرونده مقاله -
مقاله
2 - بررسی مقایسه ای جاذبهای زیستی و معدنی در کاهش شوری آبعلوم و تکنولوژی محیط زیست , شماره 4 , سال 22 , تابستان 1399زمینه و هدف:با توجه به محدود بودن منابع آب در دسترس، استفاده از آب های شور می تواند ضمن حفاظت از منابع آبی، بخشی از کمبود آب را نیز جبران نماید. از آنجایی که آب های شور نمی توانند مستقیما مورد مصرف واقع شوند به همین دلیل در تحقیق حاضر، ظرفیت جذب نمک جاذب های معدنی زئولی چکیده کاملزمینه و هدف:با توجه به محدود بودن منابع آب در دسترس، استفاده از آب های شور می تواند ضمن حفاظت از منابع آبی، بخشی از کمبود آب را نیز جبران نماید. از آنجایی که آب های شور نمی توانند مستقیما مورد مصرف واقع شوند به همین دلیل در تحقیق حاضر، ظرفیت جذب نمک جاذب های معدنی زئولیت و پرلیت، و زیستی پوسته برنج و پوسته صدف در محلول های آبی مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی:ذرات در 5 اندازه 841 ، 400، 177، 125 و 74 میکرومتر، با الک های استاندارد ASTM دانه بندی شدند. محلول های آب نمک با غلظت های 25، 50، 100، 200،300،500، 750، 1000، 3000، 5000، 7000 و 10000 میلی گرم بر لیتر تهیه گردیدند. تاثیر پارامترهای اندازه و مقدار ذرات جاذب، زمان تماس و سرعت بهم خوردن محلول بر حذف نمک سدیم کلراید طبق آزمایش ناپیوسته در دمای ٢٥ درجه سانتی گراد مورد بررسی قرار گرفتند. در این روش محلول سدیم کلراید با مقادیر مشخصی از جاذبها روی دستگاه شیکر با سرعت ثابت rpm 200 و در فواصل زمانی 10، 15، 25، 35، 45، 60 و 120 دقیقه مخلوط شدند. نمونه ها در دستگاه سانتریفیوژ با سرعت rpm 10000 به مدت 10 دقیقه سانتریفیوژ شده و برای تیتراسیون کلر سنجی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: تاثیر مقادیر مختلف جاذب ها بر میزان جذب نمک نشان داد که برای تمامی نمونه ها در مقدار 2 گرم بیش ترین جذب صورت گرفته است. بررسی اثر اندازه ذرات جاذب بر میزان نمک جذب شده، نشان داد اندازه 74 میکرون بیش ترین کارایی را در جذب نمک دارد. زمان تماس برای زئولیت در 25، پرلیت 15، پوسته برنج 25 و صدف 15 دقیقه اول به طور تقریبی ثابت و به تعادل رسیده است. طبق مدل های ایزوترمی، پرلیت و پوسته برنج از مدل لانگمویر و زئولیت و پوسته صدف از مدل فروندلیچ تبعیت کردند. بحث و نتیجه گیری:جاذب های زیستی و معدنی در اندازه های مختلف قابلیت جذب یون های نمکی را دارا می باشند. از بین جاذب های مورد استفاده برای جذب نمک زئولیت بیش ترین کارایی جذب را به خود اختصاص داد. پرونده مقاله -
مقاله
3 - تحلیل خشکسالی کشاورزی با استفاده از شاخصهای سنجشازدور (مطالعه موردی: شهرستان مریوان)سنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 2 , سال 10 , تابستان 1398پیامد خشکسالی میتواند بهصورت کاهش منابع آب، پوششگیاهی و تغییرات در تولیدات کشاورزی نمایان شود. برای مطالعه و پایش خشکسالی نیاز به کمی سازی اثرات آن با استفاده از شاخصهای خشکسالی است. هدف این مطالعه تحلیل خشکسالی کشاورزی شهرستان مریوان با استفاده از تصاویر لندست از س چکیده کاملپیامد خشکسالی میتواند بهصورت کاهش منابع آب، پوششگیاهی و تغییرات در تولیدات کشاورزی نمایان شود. برای مطالعه و پایش خشکسالی نیاز به کمی سازی اثرات آن با استفاده از شاخصهای خشکسالی است. هدف این مطالعه تحلیل خشکسالی کشاورزی شهرستان مریوان با استفاده از تصاویر لندست از سال 1379 تا 1396 است. بعد از پیشپردازش تصاویر، شاخص خشکی پوششگیاهی (VDI) و شاخص سلامت پوششگیاهی (VHI) استخراج گردیدند. بررسی شاخصها نشان داد که خشکسالی کشاورزی در شاخص خشکی پوششگیاهی (VDI) در هیچ سالی وجود نداشته و مقادیر ارزش پیکسلها در این شاخص نزدیک به ۱۰۰ بوده که نشاندهنده وضعیت نرمال و بهینه است بهطوریکه از سال 1379 تا 1383 وضعیت نرمال و از سال 1387 تا 1396 وضعیت بهینه در منطقه غالب بوده است. همچنین نتایج شاخص سلامت پوششگیاهی نشاندهنده وضعیت بدون خشکی در منطقه است. بر اساس این شاخص، خشکسالی کشاورزی در طبقات خیلی شدید، شدید و متوسط در دوره موردمطالعه وجود نداشته و بیشترین مساحت نواحی خشکی ملایم در بخشهای شرق و جنوب شرق در سالهای 1379، 1380، 1382 و 1384 به ترتیب 38.23، 38.24، 12.29 و 35.74 کیلومترمربع بوده است. بهطورکلی با توجه به تأکید اصلی این مطالعه بر مبنای شاخص خشکی پوشششگیاهی (VDI) و شاخص سلامت پوششگیاهی (VHI)، از سال 1379 تا 1396 (بهاستثنای سال 1391) نتایج نشاندهنده عدم وجود خشکسالی کشاورزی در شهرستان مریوان است. با توجه مزایای تصاویر ماهوارهای همچون سطح پوشش وسیعتر، قدرت تفکیک زمانی بالاتر و هزینه کمتر، استفاده از دانش سنجشازدور برای مطالعه خشکسالی پیشنهاد میشود. پرونده مقاله -
مقاله
4 - تأثیر شاخصهای گیاهی و خصوصیات سطح شهری بر تغییرات دمای سطح زمین (مطالعه موردی: شهرستان سنندج)سنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 1 , سال 10 , بهار 1398دمای سطح زمین عامل مهمی در مطالعات گرمایش جهانی است. بنابراین، با توجه به تأثیرات منفی آن بر زندگی انسان بررسی این پدیده بسیار ضروری است. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر شاخصهای گیاهی و خصوصیات سطح شهر سنندج بر تغییرات دمای سطح زمین است. برای این منظور، دمای سطح زمین در مح چکیده کاملدمای سطح زمین عامل مهمی در مطالعات گرمایش جهانی است. بنابراین، با توجه به تأثیرات منفی آن بر زندگی انسان بررسی این پدیده بسیار ضروری است. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر شاخصهای گیاهی و خصوصیات سطح شهر سنندج بر تغییرات دمای سطح زمین است. برای این منظور، دمای سطح زمین در محیط ArcGIS محاسبه و سپس شاخصهای گیاهی و سطح شهر سنندج از تصاویر لندست در نرمافزارENVI استخراج گردید. نتایج تحلیل رگرسیون و همبستگی دمای سطح زمین با دادههای ایستگاه سینوپتیک به ترتیب 0.45 و 0.20 بوده که یک ارتباط مثبت را نشان میدهد. نتایج صحت کلی شاخصها و تحلیل همبستگی نشان میدهد که شاخصهای دقیق (شاخص توسعهیافته نواحی مسکونی و بایر، شاخص اساس ساختوساز، شاخص نرمال شده تفاضل ساختوساز، شاخص شهری) ارتباط مثبت و شاخصهای با دقت پایین (شاخص نرمال شده تفاضل بایر، شاخص جدید ساختوساز، شاخص نرمال شده تفاضل آب، شاخص نرمال شده بهبودیافته تفاضل آب) ارتباط معکوس با دمای سطح زمیندارند. نتایج وضعیت دما در طبقات پوششگیاهی نشان میدهد که بیشترین دما در طبقات با پوششگیاهی ضعیف در اوایل فصل تابستان سالهای 1367، 1378، 1387، 1391، 1393 و 1394 و کمترین دما در طبقات با پوشش گیاهی متراکم در اواخر فصل بهار سالهای 1368، 1372، 1379، 1386، 1389 و 1395 رخداده است. بنابراین کاهش پوششگیاهی و رشد نواحی مسکونی نقش مؤثری در افزایش دمای سطح زمین دارد. همچنین شاخصهای طیفی برای استخراج نواحی مسکونی از تصاویر ماهوارهای میتواند نتایج قابلقبول ارائه نماید. پرونده مقاله -
مقاله
5 - مقایسه و اولویتبندی سیلخیزی زیر حوضههای نکارود با استفاده از روش مورفومتریک در سامانه اطلاعات جغرافیاییسنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 1 , سال 13 , تابستان 1401پیشینه و هدف سیلاب از فاجعه بارترین و خطرناکترین خطرات طبیعی است، زیرا ناگهانی و غیرقابل پیشبینی است و منجر به تخریب زیرساختها، تهدیدی برای جان و مال انسان می شود. شناسایی مناطق دارای پتانسیل سیلخیز بالا ازجمله کارهای بسیار مهم در کنترل سیلاب و کاهش خسارات ناشی ا چکیده کاملپیشینه و هدف سیلاب از فاجعه بارترین و خطرناکترین خطرات طبیعی است، زیرا ناگهانی و غیرقابل پیشبینی است و منجر به تخریب زیرساختها، تهدیدی برای جان و مال انسان می شود. شناسایی مناطق دارای پتانسیل سیلخیز بالا ازجمله کارهای بسیار مهم در کنترل سیلاب و کاهش خسارات ناشی از آن میباشد. سیل یکی از جدیترین خطرات طبیعی است که تهدیدهای جدی برای مناطق مسکونی به وجود می آورد و همچنین باعث خطرات مالی و/جانی می شود. سیلاب ازنظر خسارت در مقایسه با خسارات ناشی از زمینلرزه، آتشفشان و رانش زمین، در رتبه اول قرار دارد پیامدهای این بلایا را می توان در قالب اقتصادی و زیست محیطی شدیدی ازجمله از بین بردن زمینهای کشاورزی، کاهش عملکرد محصول و ایجاد کمبود آب شیرین در منطقه سیلخیز اشاره کرد. سیلاب نه تنها در مناطق جلگه ای بلکه در محیط های کوهستانی نیز می تواند رخ دهد. تجزیه و تحلیل سیل و روابط آن با متغیرهای توضیحی می تواند به مدیران آب کمک کند تا مؤثرترین متغیر را در سیلاب شناسایی کنند. جوامع، کشورها و قاره ها، به دلیل افزایش شدت و فراوانی این بلایای طبیعی، با تلفات شدید انسانی و هزینه های اقتصادی روبرو شده است). در جهان به دلیل افزایش های این بلایای طبیعی، مرگ انسان در دوره پیش رو احتمالاً دو برابر تخمین زده می شود. سیل یکی از جدی ترین خطرات طبیعی است که تهدیدهای جدی برای مناطق مسکونی به وجود. تغییرات آب و هوا و افزایش مداوم شهرنشینی که با افزایش جمعیت رخ می دهد، به دنبال آن ساخت و سازها توسط بشر افزایش می یابد و در نهایت باعث کاهش سطح نفوذپذیر و احتمالاً خطر سیل و پتانسیل خسارت اقتصادی-اجتماعی را بیشتر افزایش می دهد. با تأیید خطرات در حال رشد و افزایش دفعات وقایع سیل، یک تغییر الگوی در مدیریت ریسک سیل در بسیاری از کشورها مانند اروپا مشاهده می شود. مدیریت سیل و کاهش خطرات ناشی از آن مستلزم اتخاذ دیدگاههای جامع است که مجموعه متنوعی از اقدامات مدیریت ریسک سیل شامل مشارکت فعال ذینفعان، ارتباطات و افزایش آگاهی را در نظر میگیرند. مطالعه حاضر در آبخیز نکارودرودرود در استان مازندران انجام گرفته است. استفاده از سامانه های جغرافیایی می تواند در حداقل زمان با استفاده از لایههای اطلاعاتی، مناطق حساس به سیل را با دقت بالایی شناسایی کند این آبخیز یکی از مهمترین آبخیزهای این استان می باشد و مطالعه آن از لحاظ خطرات سیلابی با توجه به بارندگی بالایی که دارد، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف کلی این مطالعه اولویت بندی زیر حوضهها با توجه به جاری شدن سیل بر اساس تجزیه و تحلیل مورفولوژی و نیز استفاده از نرم افزار GIS به عنوان ابزاری کارآمد و مقرون به صرفه است. در این مطالعه به بررسی مورفومتریک آبخیز پرداخته شد و زیر حوضه های سیلابی مورد شناسایی قرار گرفت. هدف از انجام این تحقیق، شناسایی مناطقی با پتانسیل سیل بالا در آبخیز نکارودرودرود استان مازندران جهت جلوگیری از خطرات ناشی از این بلای طبیعی و مانع از ایجاد خسارت به صورت مالی و جانی است.مواد و روش ها هفده پارامتر مورفومتریک به منظور توصیف آبخیز و اولویت بندی زیر حوزه های آبخیز نکارودرودرود با توجه به حساسیت به سیل ناگهانی تعیین شد. پارامترهای اساسی با استفاده از تکنیک های GIS مستقیماً از نقشه رقومی ارتفاع (DEM) اندازه گیری شدند و شامل مساحت حوضه، طول حوضه، محیط، تعداد جریان ها و طول جریان ها برای هر رتبه جریان است. در این تحقیق پارامترهای بسیار مهم مورفومتریک کمی انتخاب و برای این تجزیه و تحلیل استفاده شدند. این پارامترها با خطرات رواناب، اوج تخلیه و فرسایش خاک رابطه مستقیم یا معکوس دارند. این پارامترها را به سه بخش خطی، ناهمواری و سطحی تقسیم شدند. درنهایت با استفاده از این روش زیر حوضه ها اولویت بندی شدند. جهت ارزیابی مورفولوژی آبخیز یک DEM با وضوح 12.5 متر بارگیری شد. پارامترهای مورفولوژی بهطور مستقیم یا معکوس با طغیان در ارتباط هستند. پس از رتبه بندی مورفولوژی، مقادیر مربوط به هر یک از زیر حوضه ها برای طبقه بندی و تعیین حساسیت آن ها به وقوع سیل ناگهانی جمع شد. مقادیر درجه پارامترهای مورفومتریک خلاصهشده از 0 برای کمترین مقدار رتبه و 1 برای بالاترین مقدار رتبه برای به دست آوردن شاخص حساسیت سیلاب در برابر هر زیر حوضه نرمال شد و مورد ارزیابی نهایی قرار کرفت. تغییرات واضحی در پارامترهای اساسی زیر حوضههای آبخیز مانند مساحت، محیط و طول حوضه مشاهده میشود. این پارامترهای حوضه، یک ویژگی هیدرولوژیکی بسیار قابلتوجه هستند. مساحت آبخیز از 484.37 کیلومترمربع در زیر حوضه N1 تا 48.18 کیلومترمربع در زیر حوضه N8متغییر است. همچنین از محیط میتوان بهعنوان یک شاخص از شکل و اندازه زیر آبخیز استفاده کرد. با توجه به نتایج بهدستآمده یک همبستگی بالا بین مساحت و محیط آبخیز وجود دارد.نتایج و بحث حوضه نکارودرودرود با استفاده از جعبهابزار Hydrology از ArcGIS به 12 زیر حوضه تقسیم شد. با توجه به نتایج بهدستآمده مشخص شد که زیر حوضههای N8 و N9 از اولویت بالایی برای سیلخیزی برخوردار هستند. نتایج نشان میدهد که این 2 زیر حوضه بسیار مستعد ازلحاظ سیلخیزی هستند. همچنین زیر حوضههای N11 و N12 از میزان خطر خیلی کمتری نسبت به سیلخیزی برخوردار هستند. تعداد کل جریانهای 12 زیر حوضه برای آبخیز 366681 مورد است و اولین مرتبه %52 کل جریانهای آبخیز را تشکیل میدهد. مقادیر هندسی برای 12 زیر حوضه آبخیز بهصورت نمودار و یک خط مستقیم نشان داده میشود که مقادیر ورود به سیستم شماره جریان بر روی یک نمودار رسم شده است.نتیجه گیری ازآنجاکه سوابق آب و هوایی و هیدرولوژیکی تاریخی کافی برای مدلسازی هیدرولوژیکی وجود ندارد، از تحلیل مورفومتریک برای ارزیابی حساسیت زیر آبخیز به سیل استفادهشده است. نتایج و تجزیهوتحلیلهای بهدستآمده در مطالعه حاضر دارای زمینههای متعددی برای کاربرد عملی و توسعه آینده است. تجزیهوتحلیل مورفومتری حوضه نکارودرودرود نشان داده است که آبخیز یک سیستم زهکشی که دارای 6مرتبه است که دارای حساسیت بسیار بالا به سیلاب است. با توجه به نتایج، زیر حوضه N8 و N9 از میزان خطر بالای سیلخیزی برخوردار هستند. در مقابل زیر حوضۀ N12 از میزان طغیان سیلاب خیلی کمتری برخوردار هستند. بررسی حوضه نشان داد که علت پایین بودن طغیان در زیر حوضۀ N12، شکل حوضه و میزان شیب میباشد که دارای شکل کشیده و منطقه ازلحاظ ناهمواری تقریباً مسطح است، که میزان خطر سیلاب را کاهش میدهد. این مطالعه نشان داد شد که حفاظت از منطقه در برابر سیل ناگهانی باید در اولویت اصلی مقامات ذیصلاح برای محافظت از جان انسانها و مزارع کشاورزی و درنهایت جلوگیری از فاجعهای سیل باشد. در این مطالعه ثابت شد که ادغام و تجزیهوتحلیل مورفولوژی با GIS میتواند ابزاری قابلتوجه برای درک ویژگیهای زیر حوضههای آبخیز مربوط به مدیریت سیل فراهم کند. پرونده مقاله -
مقاله
6 - بررسی پهنهبندی خطر وقوع سیل استان مازندران در محیطGIS (مطالعه موردی: حوزه آبخیز بابلرود)سنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 2 , سال 15 , تابستان 1403هدف از این تحقیق، ایجاد نقشههای بهروز و دقیق خطر سیل در حوزه آبخیز بابلرود با استفاده از دادههای ایستگاه سینوپتیک و اطلاعات فیزیوگرافی میباشد. سپس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، تصاویر ماهوارهای و تلفیق و رویهم چکیده کامل
هدف از این تحقیق، ایجاد نقشههای بهروز و دقیق خطر سیل در حوزه آبخیز بابلرود با استفاده از دادههای ایستگاه سینوپتیک و اطلاعات فیزیوگرافی میباشد. سپس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، تصاویر ماهوارهای و تلفیق و رویهمگذاری لایهها، پتانسیل سیلخیزی مدل-سازی شد. نقشه نهایی خطر سیلخیزی بر پایه ترکیبی از عوامل، عناصر اقلیمی و فیزیکی شامل کاربری اراضی، زمینشناسی، شیب، ضریب جریان و شدت بارندگی تهیه شد. نتایج حاصل از پهنهبندی ریسک سیلخیزی نشان داد زیرحوضه B2 در مجموع با روش امتیازدهی در شرایط یکسان دارای امتیاز بیشتری نسبت به سایر حوضهها بوده و پتانسیل سیلخیزی بالاتری دارد. بعد از آن بهترتیب زیرحوضههای B11121، B211INT، B11121INT و B211 در اولویتهای بعدی از لحاظ سیلخیزی تعیین شدند. در نهایت براساس روش شاخص شدت سیلخیزی زیرحوضههای B11121، B211INT وB1INT با بیشترین ضریب سیلاب، به عنوان سیلخیزترین زیرحوضهها شناسایی شدند. با افزایش درصد تاج پوشش گیاهی در سرشاخههای حوضه و براساس نقشه پهنهبندی پتانسیل سیل، بخش قابلتوجهی از روانآب ناشی از بارندگی را میتوان در همان محل ریزش، کنترل و جذب خاک نمود. نتایج بهدست آمده بیانگر این است که بخشی از حوضه تحت تأثیر خطر وقوع سیلاب با پتانسیل بسیار بالا قرار دارد که بهطور عمده در پاییندست و منتهی به دریا در خروجی حوضه واقع شده است. شبکههای رتبه 3 و 4 بهعنوان پهنههای سیلخیز و نواحی هدایتکننده سیلاب به نواحی پاییندست میباشند. شبکههای رودخانهای با رتبه 5 و بالاتر در محدوده سیلابدشتها یا پایاب رودخانه قرار دارند و معمولاً دارای سیلابهای سطحی و گسترده هستند. همچنین در بعضی از مناطق حوضه که از ارتفاع نسبی بالایی برخوردار میباشند، بعلت برفگیر بودن حوضه میزان رواناب افزایش یافته و باعث سیلخیزی منطقه میگردد. لذا نظارت بر برداشت منابع قرضه رودخانهای و ساخت و سازها (تغییر کاربری) از جمله پشنهادات اولویتدار در این حوضه میباشند.
پرونده مقاله -
مقاله
7 - Detecting Spatial-Temporal Changes in Land Use Using Satellite Data in Haraz BasinJournal of Radar and Optical Remote Sensing and GIS , شماره 2 , سال 6 , بهار 2023In recent decades, rapid and incorrect changes in land use have been associated withconsequences such as natural resources degradation and environmental pollution.Detecting land use changes is a suitable technique for natural resource management.The goal of this researc چکیده کاملIn recent decades, rapid and incorrect changes in land use have been associated withconsequences such as natural resources degradation and environmental pollution.Detecting land use changes is a suitable technique for natural resource management.The goal of this research is to study the land use change in Haraz Basin with an area of677000 hectares in 15 years (1996 & 2011) using Landsat data. After making thenecessary corrections and preparing the indices, the image classification into nineclasses was by supervised classification and Maximum Likelihood algorithm. Finally,the changes were extracted by Post classification comparison. The results showed thatduring the 15 years there was a 27.5% change in land use of the area. These changesare related to conversion of rangelands to bare lands and dry farming ones; and alsoconverting the dense forest to sparse forest, horticulture, farming lands, and residentialareas. These changes can be due to an increase in population and human activities,which result in increasing demands for natural sources and converting them intofarming lands, horticulture, residential and industrial areas. These land use changesalong with climate changes are an alarm for the Haraz Basin status in the future. پرونده مقاله -
مقاله
8 - کاربرد تصاویر ماهواره ای برای تهیه نقشه کاربری اراضی حوضه آبخیز قزل اوزن با استفاده از تکنیک فیوژن و پردازش شی گراکاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامهریزی , شماره 4 , سال 8 , پاییز 1396مدیریت بهینه منابع طبیعی نیازمند اطلاعات به هنگام و صحیح است. در این راستا نقشه های کاربری اراضی یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی محسوب می شود. در حقیقت نقشه های کاربری اراضی در برگیرنده روش استفاده از سطح زمین برای نیازهای مختلف است. امروزه، روش های چکیده کاملمدیریت بهینه منابع طبیعی نیازمند اطلاعات به هنگام و صحیح است. در این راستا نقشه های کاربری اراضی یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی محسوب می شود. در حقیقت نقشه های کاربری اراضی در برگیرنده روش استفاده از سطح زمین برای نیازهای مختلف است. امروزه، روش های تشخیص تغییر بصورت دیجیتال با استفاده از چند دوره تصاویر ماهواره ای به درک پویایی چشم انداز کمک می کند. تحقیق حاضر با هدف طبقه بندی پوشش اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و تکنیک فیوژن با رویکرد پردازش شی گرای تصاویر در حوضه آبخیز قزل اوزن انجام شد. برای انجام این تحقیق از تصویر ماهواره ای لندست 8، سنجنده OLI/TIRS استفاده شد. که پس از انجام تصحیحات مورد نیاز در مرحله پیش پردازش، اقدام به بارزسازی یا فیوژن تصویرمورد نظر با استفاده از باند پانکروماتیک نمودیم. و قدرت تفکیک مکانی تصویر مورد استفاده را از 30 متر به 15 متر ارتقاع دادیم. سپس با طبقه بندی از نوع شی گرا در محیط نرم افزار eCognition، نقشه پوشش/ کاربری اراضی تهیه و نتایج نهایی ارائه شد. همچنین ضرایب ارزیابی صحت استخراج شده (دقت کلی 89.41% و ضریب کاپای 87/0) نشان دهنده دقت بالای این روش طبقه بندی می باشد. باتوجه به نتایج بدست آمده در این تحقیق پیشنهاد می شود که برای تهیه نقشه های پوشش/کاربری اراضی و آشکار سازی تغییرات از تصویر به روز و مناسب، تکنیک افزایش قدرت تفکیک مکانی تصاویر(فیوژن) و همچنین روش دقیق طبقه بندی شی گرا استفاده شود. پرونده مقاله -
مقاله
9 - تهیهی نقشهی حساسیت زمینلغزش با استفاده از ترکیب روش نسبت فراوانی و تحلیل سلسله مراتبی(AHP)جغرافیا و برنامه ریزی شهری چشم انداز زاگرس , شماره 5 , سال 9 , زمستان 1396هدف از تحقیق حاضر تهیهی نقشهی حساسیت زمینلغزش با استفاده از ترکیب روش نسبت فراوانی و تحلیل سلسله مراتبی در استان لرستان است. در روش ترکیبی بهجای استفاده ازنظر کارشناسان در وزن دهی به معیارها در روش تحلیل سلسله مراتبی از وزنهای بهدستآمده در روش نسبت فراوانی بهعنو چکیده کاملهدف از تحقیق حاضر تهیهی نقشهی حساسیت زمینلغزش با استفاده از ترکیب روش نسبت فراوانی و تحلیل سلسله مراتبی در استان لرستان است. در روش ترکیبی بهجای استفاده ازنظر کارشناسان در وزن دهی به معیارها در روش تحلیل سلسله مراتبی از وزنهای بهدستآمده در روش نسبت فراوانی بهعنوان ورودی در روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده میگردد. به این منظور با استفاده از نقاط لغزشی بانک اطلاعات زمینلغزش کشور (176 نقطه لغزشی) نقشه پراکنش زمینلغزشهای منطقه تهیه گردید. لایههای اطلاعاتی درجه شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، طبقه ارتفاعی، بارندگی، کاربری اراضی و لیتولوژی بهعنوان عوامل مؤثر بر زمینلغزش شناسایی و نقشههای مذکور در محیط GIS آماده گردیدند. ارزیابی مدل مذکور با استفاده از منحنی تشخیص عملکرد نسبی (ROC) و 30 درصد نقاط لغزشی (53 لغزش) صورت گرفت. نتایج ارزیابی نشان داد که دقت مدل تهیهشده با استفاده از مدل نسبت فراوانی 74 درصد و دقت مدل ترکیبی نسبت فراوانی با تحلیل سلسله مراتبی 80 درصد برآورد گردید.نتایج ارزیابی نشاندهندهی دقت خوب برای مدل نسبت فراوانی و دقت خیلی خوب برای مدل ترکیبی میباشد. پرونده مقاله