از نگرانیهای رو به رشد چند دهه اخیر در زمینه آلودگی محیطزیست، ایجاد مقاومت دارویی در انسان بهعلت مصرف آنتیبیوتیکها میباشد. هدف از انجام این پژوهش سنتز ذرات پلیمر قالب مولکولی جهت حذف آنتیبیوتیک اکسیتتراسایکلین از نمونههای آبی و بیولوژیکی (نمونه شیر) به روش غیرک چکیده کامل
از نگرانیهای رو به رشد چند دهه اخیر در زمینه آلودگی محیطزیست، ایجاد مقاومت دارویی در انسان بهعلت مصرف آنتیبیوتیکها میباشد. هدف از انجام این پژوهش سنتز ذرات پلیمر قالب مولکولی جهت حذف آنتیبیوتیک اکسیتتراسایکلین از نمونههای آبی و بیولوژیکی (نمونه شیر) به روش غیرکووالانسی میباشد. تأثیر عوامل محیطی نظیر pH محلول (10-2)، زمان تماس (120-5 دقیقه) و مقدار ذرات پلیمر قالب مولکولی (1- 1/0گرم بر لیتر) در بهینهسازی شرایط حذف مورد بررسی قرار گرفت. ذرات پلیمری سنتز شده با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی و جذب و واجذب گاز نیتروژن شناسایی شدند. نتایج نشان داد که راندمان حذف در شرایط خنثی حداکثر بوده و با افزایش مقدار ذرات پلیمری راندمان حذف نیز افزایش مییابد. بهترین شرایط حذف اکسیتتراسایکلین در 5/6= pH، زمان 90 دقیقه و حداکثر ظرفیت جذب 280 میلیگرم برگرم تعیین شد. کارایی پلیمر سنتز شده در حذف اکسیتتراسایکلین از نمونه شیر مورد ارزیابی قرار گرفت. عملکرد ذرات پلیمری در حذف آنتیبیوتیک در نمونههای شیر تهیه شده از دامداری نشان داد که این نوع جاذبها میتوانند به کاهش مؤثر بقایای آلودگیهای دارویی در نمونههای لبنی کمک کنند.
پرونده مقاله
حضور مقادیر کم ترشری بوتیل هیدروکینون یا محصول متابولیتی آن، تترا بوتیل بنزوکینون (TBQ)، بهدلیل تمایل زیاد به گروههای تیولدار پروتئینها یا دیواره سلولها ممکن است مانع تکثیر سلولی و بروز ناهنجاریهای بیولوژیک شوند. هدف از این پژوهش ساخت یک نانوحسگر الکتروشیمیایی بر چکیده کامل
حضور مقادیر کم ترشری بوتیل هیدروکینون یا محصول متابولیتی آن، تترا بوتیل بنزوکینون (TBQ)، بهدلیل تمایل زیاد به گروههای تیولدار پروتئینها یا دیواره سلولها ممکن است مانع تکثیر سلولی و بروز ناهنجاریهای بیولوژیک شوند. هدف از این پژوهش ساخت یک نانوحسگر الکتروشیمیایی برپایه پلیمر قالب مولکولی برای شناسایی TBQ در نمونههای روغن خوراکی میباشد. این مطالعه از نوع متدولوژیک بوده و جامعه آماری شامل نمونههای روغن خوارکی حاوی TBQ است. تأثیر عوامل مختلف نظیر مقدار پلیمر قالب مولکولی و نانولولههای کربنی در ساخت الکترود کربن سرامیکی اصلاح شده و همچنین pH محلول پیش تغلیظ و زمان اقامت نانوحسگر تهیه شده در محلول پیش تغلیظ بر میزان جریان حاصل از اکسایش TBQ براساس روش سطح پاسخ بهینهسازی شد. برای تعیین مقدار TBQ موجود در نمونههای روغن از روش ولتامتری پالس تفاضلی استفاده شده است. مورفولوژی پلیمرهای قالب مولکولی و حسگر تهیه شده با میکروسکوپ الکترونی روبشی تشریح شد. شرایط بهینه برای جداسازی و اندازهگیری TBQ در روغن خوراکی شامل 10 میلیگرم نانولوله کربنی چند دیواره، 30 میلیگرم پلیمر قالب مولکولی برای تهیه الکترود کربن سرامیکی اصلاح شده بهعنوان نانوحسگر و مدت زمان 8 دقیقه در محلول حاوی بافر فسفات 1/0 مولار با 0/10=pH حاصل گردید. روش پیشنهادی قادر به شناسایی TBQ در نمونههای روغن در محدوده غلظتی 680-6 نانومولار با حد تشخیص 1/3 نانومولار میباشد. بر اساس نتایج بهدست آمده، روش پیشنهادی مبتنی بر حسگر تهیه شده میتواند بهعنوان ابزاری مناسب جهت اندازهگیری TBQ در نمونههای روغن خوراکی در صنایع و آزمایشگاههای تخصصی بهکار برده شود.
پرونده مقاله
میگو یکی از غذاهای دریایی است که نقش زیادی در سلامتی انسان ایفا میکند. میگو به دلیل دارا بودن اسیدهای چرب غیراشباع خیلی زود فاسد میشود. این در حالی است که با تشخیص بهموقع و زودهنگام آن میتوان از زیانهای اقتصادی جلوگیری کرد. برای این امر، روشهای مختلفی جهت تشخیص تا چکیده کامل
میگو یکی از غذاهای دریایی است که نقش زیادی در سلامتی انسان ایفا میکند. میگو به دلیل دارا بودن اسیدهای چرب غیراشباع خیلی زود فاسد میشود. این در حالی است که با تشخیص بهموقع و زودهنگام آن میتوان از زیانهای اقتصادی جلوگیری کرد. برای این امر، روشهای مختلفی جهت تشخیص تازگی میگو استفاده میشود که معمولترین آنها بررسی حسی و ظاهری میگو، آزمایشهای شیمیایی و میکروبی میباشند. در این پژوهش یک نشانگر رنگی با استفاده از فیلم زیستتخریبپذیر پلیوینیلالکل/ کیتوسان و بر مبنای تغییرات رنگ هماتوکسیلین در برابر pH طراحی شد. تغییرات pH، میزان بازهای نیتروژنی فرار و عوامل رنگسنجی نمونههای میگو در اثر تماس با این نشانگر رنگی موردبررسی قرار گرفت. نشانگر رنگی پیشنهادشده در پاسخ به pH دامنه رنگ متنوعی از زرد روشن تا بنفش تیره را در محیط اسیدی ملایم تا بازی قوی از خود نشان میدهد. عملکرد فیلم نشانگر پیشنهادی در تشخیص تازگی میگو به روش تماسی و غیر تماسی تأیید کرد که الزاماً نیازی نیست تا نشانگر در تماس مستقیم با میگو باشد و قابلیت آن را دارد که حتی در مجاورت میگو عکسالعمل خود را نسبت بهتازگی میگو نشان دهد. علاوه بر آن، همبستگی قوی بین مقدار کل بازهای نیتروژنی فرار ناشی از فساد میگو و مشخصههای رنگی نشانگر وجود دارد. درمجموع، میتوان بیان داشت که نشانگر حساسیت بسیار خوبی نسبت به تغییرات pH دارد و فاسدشدن میگو را با توجه به تغییر رنگ نشان میدهد. بنابراین میتوان بهراحتی آن را در بستهبندیهای هوشمند بهکار برد.
پرونده مقاله
پادزیستها از نظر مصرف وسعت جهانی داشته و پس از استفاده به شیوههای متفاوتی به منابع آبی راه مییابند. وجود مقادیر کم از این ترکیبات در آب و پساب میتواند باعث برهمزدن نظم دگرگشتی بدن جانداران ساکن در بومسازگان شود. درنتیجه شناسایی و تشخیص مقادیر بسیار کم این ماده از چکیده کامل
پادزیستها از نظر مصرف وسعت جهانی داشته و پس از استفاده به شیوههای متفاوتی به منابع آبی راه مییابند. وجود مقادیر کم از این ترکیبات در آب و پساب میتواند باعث برهمزدن نظم دگرگشتی بدن جانداران ساکن در بومسازگان شود. درنتیجه شناسایی و تشخیص مقادیر بسیار کم این ماده از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش، یک حسگر الکتروشیمیایی برپایه بسپار قالب مولکولی و نانولولههای کربنی چنددیواره برای شناسایی و اندازهگیری پازیست مترونیدازول (MTN) در نمونههای حقیقی طراحی و ساخته شد. در طی این بررسی، اثر عوامل متفاوت شامل زمان اقامت حسگر در محلول پیشتغلیظ و pH آن بررسی شد. همچنین، تأثیر مقدار بسپار قالبمولکولی و مقدار نانولولههای کربنی چنددیواره در ساخت حسگر مورد بررسی قرار گرفت. شرایط عملیاتی بهینه برای ساخت حسگر شامل 105/0گرم بسپار قالبمولکولی، 0033/0 گرم نانولولههای کربنی چنددیواره، pH محلول پیشتغلیظ برابر با 0/8 و مدت فرایند پیشتغلیظ MTN در سطح الکترود خمیر کربن اصلاحشده با بسپار قالبمولکولی برابر با 26 دقیقه تعیین شد. حد تعیین nM 6/55 و گستره خطی 50 تا nM 1200 برای اندازهگیری مترونیدازول در سطح الکترود ساختهشده بهدست آمد. الکترود اصلاحشده با بسپار قالبمولکولی و نانولولههای کربنی به صورت موفقیتآمیز برای جداسازی و سنجش MTN در نمونههای حقیقی مورداستفاده قرار گرفت.
پرونده مقاله
فرآیندهای نوین در مهندسی مواد
,
شماره2,سال
15
,
تابستان
1400
فیبرین غنی از پلاکت (PRF) یک ماتریس فیبرینی طبیعی حاوی پلاکت وفاکتورهای رشد موجود در خون می باشد که ترمیم بافت های استخوانی را تسریع می بخشد. در این مطالعه، داربست پلیکاپرولاکتون/ کیتوسان (داربست A) وداربست هسته-پوسته پلیکاپرولاکتون/ کیتوسان حاوی PRF (داربست B) به ترت چکیده کامل
فیبرین غنی از پلاکت (PRF) یک ماتریس فیبرینی طبیعی حاوی پلاکت وفاکتورهای رشد موجود در خون می باشد که ترمیم بافت های استخوانی را تسریع می بخشد. در این مطالعه، داربست پلیکاپرولاکتون/ کیتوسان (داربست A) وداربست هسته-پوسته پلیکاپرولاکتون/ کیتوسان حاوی PRF (داربست B) به ترتیب با روش الکتروریسی تک محور والکتروریسی هم محور ساخته شدند و مورد مشخصه یابی قرار گرفتند. مورفولوژی سطح واندازه قطر الیاف، میزان تخلخل، خواص مکانیکی و گروههای عاملی موجود بر روی سطح داربست ها به ترتیب با میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM)، روش جابهجایی مایع، دستگاه سنجش استحکام و طیفسنجی IR (FTIR) ارزیابی گردید. اندازه میانگین قطر الیاف داربست B در مقایسه با داربست A از مقدار nm 179 به nm 160 کاهش یافت. همچنین، حضور کیتوسان حاوی PRF در هسته با تشکیل پیوند هیدروژنی با پلی کاپرولاکتون در پوسته در داربست B سبب ایجاد داربستی با خواص مکانیکی عالی و مدول الاستیک MPa 40 گردید. زیستسازگاری و چسبندگی سلولهای استخوانی بر روی سطح داربستها با روش MTT مورد بررسی قرار گرفت. به دلیل حضور PRF، رشد و چسبندگی سلولهای استخوانی بر روی سطح داربست B در مقایسه با داربست A افزایش یافت؛ بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق، داربست هسته-پوسته حاوی PRF می تواند پیشنهاد مناسبی جهت کاربرد در پزشکی باشد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد