ادبیات و زبان های محلی ایران زمین
,
شماره36,سال
12
,
تابستان
1401
زبان و گویشهای مازندرانی از گروه زبانهای شمال غربی ایران هستند و در گروه زبانهای کرانۀ دریای مازندران قرار میگیرند. گویشهای این استان را میتوان به دو دستۀ شرقی و غربی تقسیم کرد که هرچه از شرق به سوی غرب استان پیش برویم، به دلیل تأثیرگذاری زبان گیلکی، تفاوتهای آوا چکیده کامل
زبان و گویشهای مازندرانی از گروه زبانهای شمال غربی ایران هستند و در گروه زبانهای کرانۀ دریای مازندران قرار میگیرند. گویشهای این استان را میتوان به دو دستۀ شرقی و غربی تقسیم کرد که هرچه از شرق به سوی غرب استان پیش برویم، به دلیل تأثیرگذاری زبان گیلکی، تفاوتهای آوایی و واژگانی و دستوری بیشتر میشود. گویش بابُلی از گویشهای شرقی استان مازندران است که با دیگر گویشهای منطقه، شباهتها و تفاوتهای آوایی و ساختاری دارد. گردآوری این واژگان و دریافت معانی و مفاهیم آنها، افزون بر نگهداری و پیشگیری از نابودی آنها، میتواند به بازشناسی واژگان باستانی، آگاهی از دگرگونیهای آوایی – واجی و گردآوری دادههای لازم برای تدوین فرهنگ ریشهشناختی گویشهای ایرانی یاری رساند. در این پژوهش از دو روش تحقیق میدانی و توصیفی – تحلیلی و نیز شمّ زبانی یکی از نگارندگان، بهره گرفته شده است. بررسی ریشهشناختی و تجزیه و تحلیل آوایی این واژگان، نشاندهندۀ این است که بسیاری از آنها در گویش بابُلی گاه بدون دگرگونی و یا با دگرگونی اندکی از زبانهای فارسی میانه تا امروز باقی ماندهاند و حتی برخی از آنها شباهت زیادی به واژههای زبانهای کهنتر مانند اوستایی و سانسکریت دارند.
پرونده مقاله
حماسهها و اساطیر ایران و هند به دلیل ریشههای مشترک، همسانیهای بسیاری دارند. یکی از شخصیتهای حماسههای ایرانی که خویشکاریهای او در هند بسیار تکرار شده، ضحاک است. پژوهشگران ویشوهروپه را به دلیل سهسر بودن و وریتره را به دلیل ارتباط با خشکسالی همسان هندی ضحاک مید چکیده کامل
حماسهها و اساطیر ایران و هند به دلیل ریشههای مشترک، همسانیهای بسیاری دارند. یکی از شخصیتهای حماسههای ایرانی که خویشکاریهای او در هند بسیار تکرار شده، ضحاک است. پژوهشگران ویشوهروپه را به دلیل سهسر بودن و وریتره را به دلیل ارتباط با خشکسالی همسان هندی ضحاک میدانند، اما داستان گناه ایندرا و رسیدن حکومت او به نهوشه همسانیهای بسیاری با داستان گناه جمشید و رسیدن ضحاک به پادشاهی دارد. در روایتهای هند و ایرانی ایندرا و جمشید از نمونة گناهکارانی هستند که فرة خود را از دست میدهند، اما ضحاک و نهوشه به عنوان جانشینان ایشان، پس از انجام بزههایی همسان چون چشمداشت به همسران پادشاه پیشین، خوارداشت روحانیون و ایجاد بدعت در دین و اجتماع، خود از پادشاهی خلع شده و در مکانهایی که جهان زیرین هستند، اسیر میشوند. در این جستار به بررسی تحلیلی و تطبیقی اشتراکات این داستانها در شاهنامه، مهابهارت و دیگر روایتهای هند و ایرانی پرداخته شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بر خلاف نظر بسیاری از پژوهشگران که ضحاک را با ویشوهروپه یا وریتره تطبیق میدهند، در روایتهای هندی نهوشه تطابق بیشتری با ضحاک دارد.
پرونده مقاله
خاندان رستم در حماسههای ایرانی پیوند بسیاری با جادو₋درمانگری و شمنیسم دارد. احتمال میرود این خاندان یکی از انجمنهای اخوت آریایی پر نفوذ در ایران بوده باشد. در این انجمنها فرد پیش از شمن یا پهلوان شدن تشرف مییافته و علاوه بر جنگجویی، توانایی ارتباط با جهان زیرین ی چکیده کامل
خاندان رستم در حماسههای ایرانی پیوند بسیاری با جادو₋درمانگری و شمنیسم دارد. احتمال میرود این خاندان یکی از انجمنهای اخوت آریایی پر نفوذ در ایران بوده باشد. در این انجمنها فرد پیش از شمن یا پهلوان شدن تشرف مییافته و علاوه بر جنگجویی، توانایی ارتباط با جهان زیرین یا جهان مردگان را برای ارتباط با ارواح مردگان و درمان بیماری به دست میآورد. دو داستان دربارة رستم در حماسههای ملی ایران با دو مفهوم تشرف و سفر به جهان زیرین یا جهان مردگان در رابطه است. نخست داستان ببر بیان که مقام تشرف رستم به انجمنهای شمنی₋جنگجویی است و دیگر هفت خان رستم که نمودی از سفر به جهان زیرین است. در این مقاله به بررسی نشانههای آیینهای شمنی در این دو داستان پرداخته شده و در نهایت مشخص میشود که هفتخان رستم بر خلاف هفتخان اسفندیار مقام تشرف او نیست؛ بلکه روایتی از سفر شمن به جهان ارواح برای بازگرداندن روح بیمار است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد