-
مقاله
1 - بررسی فلور، شکل زیستی و پراکنش جغرافیایی گیاهان منطقه جنوب غربی کوه دیوری (کلیبر) در استان آذربایجان شرقیتحقیقات منابع طبیعی تجدید شونده , شماره 1 , سال 3 , بهار 1391منطقه مورد مطالعه در سه کیلومتری شهر کلیبر با مختصات طول جغرافیایی º38، '52، "10 شمالی و عرض جغرافیایی 47 درجه، 2 دقیقه، 8 ثانیه شرقی قراردارد. کمترین و بیشترین ارتفاع ثبت شده به ترتیب برابر 1120 و 1810 متر از سطح دریا میباشد. میانگین درجه حرارت سالانه منطقه برابر چکیده کاملمنطقه مورد مطالعه در سه کیلومتری شهر کلیبر با مختصات طول جغرافیایی º38، '52، "10 شمالی و عرض جغرافیایی 47 درجه، 2 دقیقه، 8 ثانیه شرقی قراردارد. کمترین و بیشترین ارتفاع ثبت شده به ترتیب برابر 1120 و 1810 متر از سطح دریا میباشد. میانگین درجه حرارت سالانه منطقه برابر 3/12 درجه سانتی گراد بود. نمــونه های گیاهی طی فصــل رویشی از اسفند مـاه 1388 تا اواخـر فصل رویشی 1390 از منطـقه مورد نظر جمعآوری و بر اساس روش های متداول تاکسونومی گیاهی با استفاده از منابع فلور مورد شناسایی قرار گرفتند. بررسی به عمل آمده نشان داد که 239 گونه گیاهی متعلق به 183 جنس و 59 خانواده در منطقه مطالعاتی وجود دارد. خانواده های کاسنی (Asteraceae) با 34 گونه، پروانهآسا (Papilionaceae) با 17 گونه، غلات (Poaceae) با 17 گونه، نعناع (Lamiaceae) با 16 گونه، گل سرخ (Rosaceae) با 16 گونه و لاله (Liliaceae) با 10 گونه به ترتیب بیشترین گونهها را به خود اختصاص دادهاند مطالعه شکل زیستی نشان میدهد که 37 درصد گیاهان جمعآوری شده از نوع همیکریپتوفیت، 27 درصد تروفیت، 15 درصد فانروفیت، 17 درصد کریپتوفیت و 4 درصد کامفیت میباشد. همچنین بررسی کوروتیپ گونهها نشان دهنده تعلق 30/47 درصد گونهها به ناحیه ایران- تورانی می باشد. پرونده مقاله -
مقاله
2 - گروه بندی هیبریدهای ذرت بر اساس برخی خصوصیات زراعیاکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 1 , سال 7 , بهار 1392به منظور بررسی روابط بین صفات مهم هیبریدهای ذرت، آزمایشی با 14 هیبرید دیررس ذرت در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار در سال زراعی 1388 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی میاندوآب انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین هیبریدهای مورد مطالعه از نظر ارتفاع بوته و چکیده کاملبه منظور بررسی روابط بین صفات مهم هیبریدهای ذرت، آزمایشی با 14 هیبرید دیررس ذرت در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار در سال زراعی 1388 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی میاندوآب انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین هیبریدهای مورد مطالعه از نظر ارتفاع بوته و بلال، تعداد ردیف دانه و تعداد دانه در بلال، وزن هزار دانه، ماده خشک و عملکرد دانه اختلاف معنی داری وجود دارد ولی نیاز حرارتی یکسانی داشتند. بیشترین عملکرد دانه مربوط به هیبرید KLM76005 × MO17 بود. نتایج همبستگی صفات زراعی نشان داد که عملکرد دانه با صفات شاخص برداشت و بیوماس همبستگی مثبت و معنی داری دارد. تجزیه رگرسیون گام به گام صعودی مشخص ساخت صفات شاخص برداشت، بیوماس و وزن هزار دانه بیشترین تغییرات موجود در عملکرد دانه را توجیه کردند و تجزیه علیت با این صفات نشان داد که صفات مذکور بیشترین اثر مثبت مستقیم و معنی دار را بر عملکرد دانه دارند. تجزیه خوشه ای با استفاده از روش وارد، هیبریدهای مورد مطالعه را به پنج دسته تقسیم کرد. خوشه های دوم و سوم از نظر عملکرد دانه و صفات مؤثر بر عملکرد (شاخص برداشت، عملکرد بیولوژیک و وزن هزار دانه) از میانگین بالاتری برخوردار بودند. مطالعه همبستگی صفات از نظر نیـازهای حرارتی نمایان گر وجــود همبستگی منفی و معنی دار عملکرد دانه با صفات GDD تا ظهور گل تاجی و GDD کل بود. تجزیه به مؤلفه های اصلی صفات از نظر نیاز حرارتی نشــان داد که دو مؤلفه اصلی 80.3 درصــد از تغییرات واریانس را در این گروه از صفات توجیــه نمــود. در نهایت صفات شاخص برداشت و بیوماس به عنوان معیارهای غیرمستقیم در گزینش هیبریدها و هیبرید KLM76005×MO17 به عنوان بهترین هیبرید شناسایی گردید. پرونده مقاله -
مقاله
3 - بررسی کشت مخلوط نواری ذرت- لوبیا چیتی و ذرت- سویااکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 1 , سال 5 , بهار 1391این پژوهش دو ساله به منظور تاثیر تعداد ردیف های کاشت گیاهان ذرت – لوبیا چیتی، ذرت – سویا در کشت های مخلوط و خالص آنها بر عملکرد در طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال های 1387 و 1388 اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل A:کشت مخلوط نواری ذرت – چکیده کاملاین پژوهش دو ساله به منظور تاثیر تعداد ردیف های کاشت گیاهان ذرت – لوبیا چیتی، ذرت – سویا در کشت های مخلوط و خالص آنها بر عملکرد در طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال های 1387 و 1388 اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل A:کشت مخلوط نواری ذرت – لوبیا چیتی، هر یک در یک ردیف،B : کشت مخلوط نواری ذرت – لوبیا چیتی، هریک در دو ردیف، C: کشت مخلوط نواری ذرت – لوبیا چیتی، هر یک در سه ردیف، D: کشت مخلوط نواری ذرت – سویا، هر یک در یک ردیف، E: کشت مخلوط نواری ذرت – سویا، هر یک در دو ردیف، F: کشت مخلوط نواری ذرت – سویا، هر یک در سه ردیف، G: کشت خالص ذرت، H: کشت خالص لوبیا چیتی و I: کشت خالص سویا بودند. نتایج آزمایش نشان دادند که عملکرد ذرت در هر دو سال در تیمار D (کشت نواری یک ردیفه ذرت – سویا ) حداکثر (معادل 17818 کیلوگرم در هکتار) و در تیمار G (کشت خالص ذرت) حداقل (15509 کیلوگرم در هکتار) برآورد شد. این نشان می دهد که عملکرد ذرت در کشت نواری مخلوط در مقایسه با کشت خالص آن بالاتر بود. ذرت، همچنین، در تیمار A (کشت نواری یک ردیفه ذرت – لوبیا) بیشترین و در تیمار C (کشت نواری سه ردیفه ذرت – لوبیا) کمترین عملکرد را تولید کرد. ذرت در تیمار D (کشت مخلوط ذرت سویا هر یک در یک ردیف) نیز بیشترین و در تیمار F (کشت مخلوط ذرت – سویا هر یک در سه ردیف) کمترین عملکرد را به دست آورد. لوبیا در تیمار H (کشت خالص لوبیا چیتی) با تولید 2498 کیلوگرم در هکتار از بیشترین و در تیمار A (کشت مخلوط نواری یک ردیفه ذرت – لوبیا) با تولید 2073 کیلوگرم در هکتار از کمترین عملکرد برخوردار شد. سویا در تیمار I (کشت خالص سویا) دارای بیشترین (4794 کیلوگرم در هکتار ) و در تیمار D (کشت مخلوط نواری یک ردیفه ذرت – سویا) کمترین (3257 کیلوگرم در هکتار) بود. در کل، می توان گفت که لوبیا و سویا در کشت خالص در مقایسه با کشت مخلوط عملکرد بیشتری تولید کردند. پرونده مقاله -
مقاله
4 - اثر سولفاتروی و اسیدآسکوربیک بر برخی صفات مورفو-فیزیولوژیک سرخارگل (Echinacea purpurea) در شرایط تنش کمآبیاکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 1 , سال 9 , بهار 1394به منظور ارزیابی اثر سولفاتروی و اسیدآسکوربیک بر برخی صفات مورفو-فیزیولوژیک گیاه سرخارگل (Echinacea purpurea) در پاسخ به تنش کمآبی آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در طی سال 92-1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دا چکیده کاملبه منظور ارزیابی اثر سولفاتروی و اسیدآسکوربیک بر برخی صفات مورفو-فیزیولوژیک گیاه سرخارگل (Echinacea purpurea) در پاسخ به تنش کمآبی آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در طی سال 92-1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل تنش کم آبی بهعنوان فاکتور اصلی در 3 سطح (a1: آبیاری پس از 70 میلی متر تبخیر ،a2: آبیاری پس از 120 میلی متر تبخیر و a3: آبیاری پس از 170 میلی متر تبخیر از تشتک کلاس A) و ترکیب تیماری شامل سولفات روی در دو سطح (b1: عدم مصرف و b2: محلول پاشی سولفات روی با غلظت 5 در هزار) و محلولپاشی اسیدآسکوربیک در 4 سطح (c1: عدم مصرف، c2: 50، c3: 100و c4:150 میلیگرم بر لیتر) به عنوان فاکتور فرعی بودند. نتایج آزمایش نشان دادند که اعمال تنش کم آبی در سرخارگل منجر به ایجاد اختلاف معنیدار در صفات قطر ساقه، تعداد شاخه گلدهنده، تراکم روزنه، غلظت روی بخش هوایی، عملکرد تر بوته، محتوای رطوبت نسبی برگ (RWC)، شاخص سطح برگ (LAI)، غلظت پرولین، سرعت رشد محصول ((CGR، سرعت رشد نسبی ((RGR و سرعت جذب خالص (NAR) گردید. مقایسه میانگینها برای اثر تنش خشکی نشان داد که بیشترین شاخص سطح برگ مربوط به تیمار آبیاری کامل با 2.85 بود. مقایسه میانگینها برای ترکیب تیماری تنش خشکی و محلولپاشی سولفات روی نشان داد که بیشترین غلظت پرولین مربوط به تیمار محلولپاشی سولفات روی در شرایط آبیاری پس از تبخیر 170 میلیمتر از تشتک تبخیر با 10.16 میلیگرم بر گرم وزن تر ،کمترین غلظت پرولین مربوط به تیمار عدم محلولپاشی سولفاتروی در شرایط آبیاری کامل با 0.08 میلیگرم بر گرم وزن تر برآورد شدند. بیشترین سرعت رشد محصول به میزان 6.77 گرم بر متر مربع در روز به تیمار شاهد و کمترین مقدار آن برابر 4.16 گرم بر متر مربع در روز مربوط به تیمار تنش 170 میلیمتر مربوط بودند. بیشترین سرعت رشد به میزان 0.19 گرم بر متر مربع در روز به تیمار شاهد و کمترین مقدار آن برابر 0.14 گرم بر متر مربع در روز به تیمار تنش 170 میلیمتر مربوط بودند. بیشترین سرعت جذب خالص به میزان 2.64 گرم بر متر مربع در روز به تیمار شاهد و کمترین مقدار آن برابر 1.19 گرم بر متر مربع در روز به تیمار تنش 170 میلیمتر اختصاص داشت. با توجه به نتایج این تحقیق کاربرد اسیدآسکوربیک به عنوان یک آنتی اکسیدان، میتواند اثرات مضر تنش کمآبی در برخی صفات مورد مطالعه از جملهNAR، CGR،RGR و RWC را در سرخارگل کاهش دهد. پرونده مقاله -
مقاله
5 - اثرکود اوره، یاشیل و نیتراژین بر عملکرد و اجزای عملکرد لوبیا چشم بلبلیاکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 4 , سال 6 , پاییز 1391به منظور بررسی تاثیر استفاده از کودهای زیستی به جای کودهای شیمیایی جهت تغذیهی بهینهی محصولات زراعی، تحقیقی در سال زراعی 1387 به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایهی طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار روی گیاه لوبیا چشم بلبلی در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذر چکیده کاملبه منظور بررسی تاثیر استفاده از کودهای زیستی به جای کودهای شیمیایی جهت تغذیهی بهینهی محصولات زراعی، تحقیقی در سال زراعی 1387 به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایهی طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار روی گیاه لوبیا چشم بلبلی در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان غربی، انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل 4 سطح کود زیستی نیتراژین همراه با کود شیمیایی یاشیل (شاهد، یاشیل، نیتراژین و نیتراژین+ یاشیل) به عنوان عامل A و 4 سطح کود شیمیایی نیتروژنه اوره (عدم مصرف کود نیتروژنه، مصرف 26.25، 52.5 و 75 کیلوگرم در هکتار کود اوره) به عنوان عامل B بودند. نتایج تجزیه واریانس تحت شرایط مزرعه ای نشان داد که بین سطوح عامل A (کود زیستی نیتراژین همراه با کود شیمیایی یاشیل) و سطوح عامل B (کود شیمیایی نیتروژنه) و اثرات متقابل بین سطوح مختلف این دو عامل (A و B) در صفات عملکرد دانه، تعداد دانه در نیام، تعداد دانه در بوته، تعداد نیام در بوته، وزن هزار دانه و شاخص برداشت اختلاف آماری معنی داری حداقل در سطح احتمال 5% وجود داشت و تیمار یاشیل + نیتراژین بیشترین اثرات مثبت را بر صفات مورد بررسی به جای گذاشت. بررسی سطوح عامل B نشـان داد که مصرف 52.5 کیلوگرم اوره در هکتار حداکثر افزایش را در صفات مورد بررسی داشت. نتایج به دست آمده از اثرات متقابل سطوح مختلف عوامل A و B نشان داد که در کلیه صفات مورد مطالعه موثرترین ترکیب کودی به یاشیل+ نیتراژین با اوره به میزان 52.5 کیلوگرم در هکتار مربوط بود. به نظر می رسد مصرف کودهای زیستی و شیمیایی به تنهایی موجب افزایش معنی دار در کلیه صفات مورد بررسی نسبت به شاهد شدند، اما مصرف توام کودهای زیستی با شیمیایی بیشترین تاثیر را در کلیه صفات بررسی شده داشت. پرونده مقاله -
مقاله
6 - تاثیر پرایمینگ فیزیکی بذر بر برخی ویژگی های زراعی و درصد آلکالوئید گیاه دارویی تاتورهاکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 2 , سال 9 , تابستان 1394به منظور مطالعه اثر پیش تیمارهای (پرایمینگ) مختلف بذر بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه تاتوره، آزمایشی در سال 1391 در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل اولتراسونیک با حداکثر 3 چکیده کاملبه منظور مطالعه اثر پیش تیمارهای (پرایمینگ) مختلف بذر بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه تاتوره، آزمایشی در سال 1391 در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل اولتراسونیک با حداکثر 3 وات بر سانتی متر مربع و پرتوهای گاما و بتا با شدت ثابت2 میکروکوری به مدت 10 دقیقه، لیزر با طول موج 6328 آنگستروم و میدان مغناطیسی با شدت 40 میلی تسلا در سه زمان 5 ،10 و 15 دقیقه روی بذرهای خیس و شاهد بودند. نتایج نشان داد وقتی که بذر تاتوره بعد از تیمار با اشعه گاما کشت شد، ارتفاع بوته نسبت به شاهد حدود 45 درصد افزایش یافت. بیشترین عملکرد بیولوژیک به تیمار میدان مغناطیسی 10 دقیقه ای با 206 گرم در مترمربع و کمترین آن به پرتو لیزر 5 دقیقه ای و برابر 108.3 گرم در مترمربع اختصاص داشت. بیشترین عملکرد دانه مربوط به تیمار میدان مغناطیسی 15 دقیقه ای با 27.27 گرم در متر مربع بود که اختلاف معنی داری با بقیه تیمارها داشت و کمترین آن در تیمار اولتراسونیک و برابر 14.96 گرم در مترمربع مشاهده شد. درصد آلکالوئید اندام های هوایی در تیمار پرتو گاما بیشترین و در تیمار میدان مغناطیسی 5 دقیقه ای کمترین بود. تیمارهای پرتوهای فیزیکی میدان مغناطیسی، پرتو گاما و پرتو لیزر برای افزایش محصول، می تواند استفاده شود. پرونده مقاله -
مقاله
7 - اثر روش های پرایمینگ فیزیکی بر ویژگی های جوانه زنی بذر، رشد و عملکرد گندماکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 4 , سال 7 , پاییز 1392به منظور مطالعه تأثیر روش های مختلف پرایمینگ فیزیکی بر ویژگی های جوانه زنی بذر، رشد و عملکرد گندم رقم فلات، آزمایشی اجرا شد. تیمارها شامل شش روش پرایمینگ (اولتراسونیک با حداکثر 3 وات بر سانتی متر مربع، لیزر با طول موج 6328 آنگستروم، میــدان مغناطیسی با شدت 0.6 تسلا چکیده کاملبه منظور مطالعه تأثیر روش های مختلف پرایمینگ فیزیکی بر ویژگی های جوانه زنی بذر، رشد و عملکرد گندم رقم فلات، آزمایشی اجرا شد. تیمارها شامل شش روش پرایمینگ (اولتراسونیک با حداکثر 3 وات بر سانتی متر مربع، لیزر با طول موج 6328 آنگستروم، میــدان مغناطیسی با شدت 0.6 تسلا، اشعه های گاما و بتا با شـدت 2 میکروکوریل) در مدت زمان های 5 و 10 دقیقه به همراه شاهد بودند. نتایج نشان داد که تیمارهای اشعه لیزر و میدان مغناطیسی به مدت 5 دقیقه روی طول دوره جوانه زنی نهایی بذر گندم از سایر تیمارها موثرتر بودند. گیاهچه های حاصل از تیمار میدان مغناطیسی بذور به مدت 5 دقیقه نسبت به اشعه بتا و اولتراسونیک بنیه قوی تری داشتند. گیاه گندم در اثر اعمال تیمارهای میـدان مغناطیسی و اشعه گاما در مدت های 10- 5 دقیقه قادر به تولید دانه های بزرگ تر با وزن هزار دانه برابر 55.6 گرم بود. عملکرد حاصل از بذور تیمار شده با میدان مغناطیسی 5 دقیقه ای نسبت به شاهد 21.5 درصد بیشتر برآورد شد. تیمار اشعه لیزر به مدت 5 دقیقه به همراه تیمارهای میدان مغناطیسی و اشعه گاما در مدت زمان های مختلف توانستند عملکردی معادل 588 گرم در هر متر مربع تولید کنند. عملکرد دانه در تیمار شاهد 71 گرم کمتر از میانگین بهترین تیمارها بود. پرونده مقاله -
مقاله
8 - اثر تنش کمبود آب بر خصوصیات ریخت شناسی و عملکرد دانه آفتابگردان رقم آرماویریسکیاکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 5 , سال 6 , زمستان 1391به منظور بررسی اثر تنش کمبود آب بر خصوصیات مورفولوژیکی و عملکرد دانه رقم آرماویرسکی آفتابگردان، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل تنش کمبود آب در پنج سطح (50D1=، 100D2=، 1 چکیده کاملبه منظور بررسی اثر تنش کمبود آب بر خصوصیات مورفولوژیکی و عملکرد دانه رقم آرماویرسکی آفتابگردان، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل تنش کمبود آب در پنج سطح (50D1=، 100D2=، 150D3=، 200D4= و 250D5= میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) بودند. نتایج تجزیه های آماری نشان داد که عملکرد دانه در تیمارهای آبیاری به ترتیب از D1 تا D5 معادل 5486، 4480، 3080، 2460 و 2260 کیلوگرم در هکتار برآورد شدند. افزایش شدت تنش کمبود آب باعث کاهش معنی دار عملکرد دانه، درصد روغن، وزن صد دانه، تعداد دانه در طبق، وزن خشک بوته، قطر ساقه و طبق، شاخص سطح برگ، محتوای نسبی آب برگ، محتوای کلروفیل برگ و افزایش تعداد روزنه در واحد سطح اپیدرم پشتی برگ و مقاومت روزنه ای شد. در عین حال، اختلاف بین D1 و D2 فقط در وزن 100 دانه، درصد پوکی و تعداد دانه در طبق معنی دار بود. با توجه به ماهیت این صفات که پس از گلدهی و تلقیح افزایش یابند می توان پیشنهاد کرد که آبیاری های اولیه در رقم آرماویرسکی تا مرحله گلدهی بر اساس تبخیر 100 میلی متری و آبیاری های بعدی بر اساس 50 میلی متر تبخیر انجام گیرند تا از کاهش معنی دار صفات فوق الذکر جلوگیری و عملکرد دانه نیز افزایش یابد. پرونده مقاله -
مقاله
9 - تاثیر پیش تیمارهای فیزیکی و هیدروپرایمینگ بذر بر برخی صفات فیزیولوژیک و مورفولوژیک همیشه بهار رقم کم پر (Calendula officinalis)اکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 5 , سال 7 , زمستان 1392تأثیر تیمارهای مختلف بذر بر جوانه زنی همیشه بهار طی آزمایشی در سال 1391 در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. تیمارها شامل تیمار اولتراسونیک با حداکثر 3 وات بر سانتی متر مر چکیده کاملتأثیر تیمارهای مختلف بذر بر جوانه زنی همیشه بهار طی آزمایشی در سال 1391 در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. تیمارها شامل تیمار اولتراسونیک با حداکثر 3 وات بر سانتی متر مربع و تیمار اشعه گاما و بتا (با شدت ثابت2 میکروکوریل) به مدت 10دقیقه، تیمار لیزر (با طول موج 6328 آنگستروم) و میدان مغناطیسی (با شدت 40 میلی تسلا) در سه زمان 5 ،10 و 15 دقیقه بر بذرهای خیس شده، هیدروپرایمینگ به مدت 24 ساعت و شاهد بودند. نتایج نشان داد که وقتی بذور همیشه بهار بعد از تیمار با اشعه لیزر 15 دقیقه ای کاشته شدند، عملکرد گل آن (85/13 گرم) نسبت به تیمار شاهد (4.34 گرم) حدود 219 درصد افزایش نشان داد که اختلاف معنی داری با بقیه تیمارها داشت. بیشترین عملکرد بیولوژیک مربوط به تیمار میدان مغناطیسی 10 دقیقه (33.20 گرم در متر مربع) و کمترین آن به تیمار شاهد (7.89 گرم در متر مربع) اختصاص یافتند. بیشترین شاخص برداشت به تیمار اشعه گاما 10 دقیقه (69.07 درصد) بود و کمترین آن در تیمار لیزر 15 دقیقه (18.18 درصد) تعلق داشتند. بنابراین، اعمال تیمارهای تشعشعات فیزیکی (اشعه گاما، میدان مغناطیسی و اشعه لیزر) برای افزایش محصول در رقم کم پر گل همیشه بهار قابل استفاده است. پرونده مقاله -
مقاله
10 - ارزیابی برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و عملکرد دانه گندم در رژیمهای آبیاری تحت تاثیر محلولپاشی سولفات منگنزاکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 4 , سال 11 , پاییز 1396به منظور بررسی تاثیر محلولپاشی سولفات منگنز بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و عملکرد دانه ارقام هگزاپلوئید (پیشگام و الوند) و تتراپلوئید (چهلدانه و ساجی) گندم تحت رژیمهای مختلف آبیاری، آزمایشی به صورت اسپیلت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ا چکیده کاملبه منظور بررسی تاثیر محلولپاشی سولفات منگنز بر برخی خصوصیات فیزیولوژیکی و عملکرد دانه ارقام هگزاپلوئید (پیشگام و الوند) و تتراپلوئید (چهلدانه و ساجی) گندم تحت رژیمهای مختلف آبیاری، آزمایشی به صورت اسپیلت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در پاییز سال ۱۳۹۲ اجرا شد. فاکتورهای آزمایش عبارتند از رژیمهای مختلف آبیاری در ۳ سطح شامل آبیاری با دور ۷ روز (شاهد)، قطع آبیاری در مرحله طویل شدن ساقه (کد۳۰ مقیاس زادوکس) و قطع آبیاری در مرحله آبستنی (کد ۴۵ مقیاس زادوکس)، فاکتور فرعی کود سولفات منگنز در۳ سطح شامل عدم محلولپاشی سولفات منگنز، محلولپاشی ۵۰ و ۱۰۰ درصد مقدار توصیه شده پس از تجزیه خاک (با غلظت پنج در هزار) و همچنین فاکتور فرعی فرعی در چهار سطح شامل دو رقم هگزاپلوئید پیشگام و الوند و دو رقم گندم تتراپلوئید چهلدانه و ساجی. نتایج نشان داد که رژیمهای مختلف آبیاری تاثیر معنیداری بر میزان انتقال ماده خشک از میانگره برگ پرچم، مقدار نسبی آب برگ، طول دوره پر شدن و سرعت پر شدن دانه، مقدار پرولین برگ، کارایی مصرف آب و عملکرد دانه داشتند. قطع آبیاری در هر دو مرحله و همچنین عدم محلولپاشی کود سولفات منگنز سبب کاهش عملکرد دانه، سرعت و طول دوره پر شدن دانه گردید. قطع آبیاری در مرحله طویل شدن ساقه گندم مقدار نسبی آب برگ را ۳۳ درصد نسبت به تیمار شاهد کاهش داد. همچنین، قطع آبیاری منجر به افزایش مقدار پرولین برگ گردید، به طوری که قطع آبیاری در مرحله طویل شدن ساقه گندم مقدار پرولین برگ را از 35/5 به 34/8 میکرومول بر گرم وزن تر افزایش داد. در رژیمهای مختلف آبیاری مشخص شد که تیمارهایی که با فواصل ۷ روز آبیاری شده بودند در مقایسه با تیمارهای تحت قطع آبیاری، دوره پر شدن دانه طولانیتر (۳۶ روز) داشتند. بیشترین کارایی مصرف آب (0018/0کیلوگرم بر متر مکعب) نیز با حجم کل آب مصرفی 4/2 مترمکعب برای هر کرت فرعی تحت آبیاری با فاصله ۷ روز به دست آمد. پرونده مقاله -
مقاله
11 - اثر طول دوره تداخل علفهای هرز بر عملکرد ذرت علوفهای رقم 454 در کشت دوماکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 5 , سال 9 , زمستان 1394کنترل علفهای هرز بر اساس دوره بحرانی رشد علف هرز منجر به کاهش هزینه تولید محصول و صدمات استفاده گسترده از روشهای شیمیایی کنترل علفهای هرز میگردد. در این تحقیق تاثیر دورههای عاری از علفهای هرز (20، 40 و 60 روز پس از کاشت و کنترل کامل علفهای هرز) و دوره های تداخل چکیده کاملکنترل علفهای هرز بر اساس دوره بحرانی رشد علف هرز منجر به کاهش هزینه تولید محصول و صدمات استفاده گسترده از روشهای شیمیایی کنترل علفهای هرز میگردد. در این تحقیق تاثیر دورههای عاری از علفهای هرز (20، 40 و 60 روز پس از کاشت و کنترل کامل علفهای هرز) و دوره های تداخل علفهای هرز (به مدت 20، 40 و 60 روز پس از کاشت و تداخل در کل دوره رشد) بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت علوفهای رقم 454 مورد بررسی قرار گرفتند. آزمایش در سال زراعی 1392 در مزرعهی تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز واقع در 15 کیلومتری شرق تبریز در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد که نگهداری مزرعه تا 40 و 60 روز و تداخل علفهای هرز تا 20 روز پس از کاشت از کاهش بیوماس ذرت جلوگیری می کند، در حالیکه تداخل علفهای هرز بعد از 20 روز ، تداخل علفهای هرز و کنترل علفهای هرز بعد از 40 و 60 روز بیوماس ذرت علوفه ای را به ترتیب 41.2، 35، 25 و 32.5 درصد کاهش می دهد و این کاهش تحت تاثیر علفهای هرز، بسته به دوره حضور علفهای هرز در بخشهای مختلفی از گیاه ظاهر شد. در صورت تداخل علفهای هرز به مدت 20 روز و تداخل علفهای هرز در کل دوره رشد، کاهش در وزن تر بلال، وزن تر ساقه و برگ مشاهده گردید. در صورت کنترل علفهای هرز بعد از 60 روز، کاهش در بیوماس ناشی از کاهش وزن بلال و وزن تر ساقه بود، در صورت کنترل علفهای هرز بعد از 40 روز نیز کاهش در بیوماس ناشی از کاهش وزن تر ساقه ذرت بود. خصوصیات بلال نیز تحت تاثیر تیمارهای کنترل علفهای هرز قرار گرفت. طول بلال تحت تاثیر تیمارهای تداخل علفهای هرز بعد از 20 روز، عدم تداخل علفهای هرز، کنترل علفهای هرز بعد از 40 و 60 روز به ترتیب 29.9، 41.4، 27.6 و 37.2 درصد کاهش یافتند. در حالی که کاهش معنی دار در اندازه قطر ساقه تنها در اثر تیمارهای تداخل علفهای هرز و کنترل علف های هرز بعد از 60 روز مشاهده شد. در کل، با توجه به نتایج این بررسی پیشنهاد میشود جهت جلوگیری از خسارت علفهای هرز بر رشد و تولید بیوماس ذرت و کاهش هزینههای تولید، علف هرز در طول دوره 20 الی 60 روز اول رشد گیاه ذرت کنترل شود. پرونده مقاله -
مقاله
12 - ارزیابی کشت مخلوط درهم جو بهاره (.Hordeum vulgare L) و ماشک گل خوشه ای (Vicia villosa Roth)اکوفیزیولوژی گیاهان زراعی , شماره 5 , سال 12 , زمستان 1397بهمنظور مطالعه تأثیر کشت مخلوط درهم بر عملکرد و اجزای عملکرد جو و ماشک گل خوشهای آزمایشی در دو سال زراعی (1394-1393) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی میاندوآب بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل نه تیمار کشت مخلوط با چکیده کاملبهمنظور مطالعه تأثیر کشت مخلوط درهم بر عملکرد و اجزای عملکرد جو و ماشک گل خوشهای آزمایشی در دو سال زراعی (1394-1393) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی میاندوآب بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل نه تیمار کشت مخلوط با تراکمهای250 بوته در متر مربع ماشک+ 300 بوته جو، 250 بوته ماشک+ 500 بوته جو، 250 بوته ماشک + 700 بوته جو، 450 بوته ماشک+ 300 بوته جو، 450 بوته ماشک+ 500 بوته جو، 450 بوته ماشک+ 700 بوته جو، 650 بوته ماشک + 300 بوته جو، 650 بوته ماشک+ 500 بوته جو و 650 بوته ماشک+ 700 بوته جو و دو تیمار کشت خالص ماشک (250 دانه در متر مربع) و جو (350 دانه در متر مربع) بودند. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که بین تیمارها از لحاظ کلیه صفات در هر دو محصول اختلاف معنیدار وجود داشت. کشت خالص جو بالاترین سنبله در متر مربع (97.88)، وزن هزار دانه (47.28 گرم) وعملکرد بیولوژیک (13.36 تن در هکتار) و عملکرد دانه (4.36 تن در هکتار) را به خود اختصاص داد. هم چنین، بالاترین تعداد ساقه (379.25) و عملکرد بیولوژیک (7.63 تن در هکتار) و عملکرد دانه (1.94 تن در هکتار) ماشک در کشت خالص مشاهده شد. بالاترین نسبت برابری زمین هم بر اساس عملکرد دانه (1.20) و هم بر اساس عملکرد بیولوژیک (1.48) در تیمارهای تراکم 500 بوته جو + تراکم 250 بوته ماشک در متر مربع دیده شد، که نشان دهنده مزیت کشت مخلوط در مقایسه با کشت خالص این دو محصول بود. پرونده مقاله -
مقاله
13 - تاثیر محلولپاشی نانو دیاکسید تیتانیوم و اسید سالیسیلیک بر برخی از صفات فیزیولوژیک گیاه سرخارگل (Echinaceae purpurea L.) در شرایط کمبود آبفیزیولوژی محیطی گیاهی , شماره 5 , سال 15 , زمستان 1399به منظور ارزیابی تاثیر تنش کمبود آب و محلول پاشی اسید سالیسیلیک و نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم بر برخی از صفات فیزیولوژیکی گیاه دارویی سرخارگل (Echinacea purpurea L.) آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1397-1396 در مز چکیده کاملبه منظور ارزیابی تاثیر تنش کمبود آب و محلول پاشی اسید سالیسیلیک و نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم بر برخی از صفات فیزیولوژیکی گیاه دارویی سرخارگل (Echinacea purpurea L.) آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1397-1396 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به اجرا در آمد. عامل اصلی تنش کمبود آب در سه سطح آبیاری تا 50، 75 و 100 درصد ظرفیت زراعی و ترکیب تیماری محلول پاشی اسید سالیسیلیک و نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم هر کدام در دو سطح 02/0 و 04/0 درصد به عنوان عامل فرعی و محلول پاشی آب مقطر بهعنوان تیمار عدم مصرف این ترکیبات در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که اثر تنش کمبود آب بر صفات محتوای رطوبت نسبی و میزان پرولین در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. بر همکنش تنش کمبود آب و محلولپاشی نانو دی اکسید تیتانیوم و اسید سالیسیلیک بر صفات محتوای کلروفیل b، کلروفیل کل و میزان پراکسید هیدروژن در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد.اعمال تنش آبیاری تا 50 درصد رطوبت زراعی موجب افزایش 40 درصدی میزان پرولین و کاهش 10 درصدی محتوای رطوبت نسبی نسبت به آبیاری کامل (آبیاری تا 100 درصد ظرفیت زراعی) شد. محلول پاشی با 04/0 درصد اسید سالیسیلیک و 04/0 درصد نانو دی اکسید تیتانیوم تحت آبیاری تا 100 درصد رطوبت زراعی موجب کاهش میزان پراکسید هیدروژن نسبت به تیمار آبیاری تا 50 درصد ظرفیت زراعی و عدم محلول پاشی گردید. بیشترین میزان کلروفیل کل برگ در تیمار آبیاری تا100 درصد ظرفیت زراعی و محلول پاشی با 02/0 درصد اسید سالیسیلیک و 04/0 درصد نانو دی اکسید تیتانیوم به دست آمد که افزایش 52/79 درصدی نسبت به تیمار آبیاری تا 100 درصد ظرفیت زراعی و عدم محلول پاشی نشان داد. پرونده مقاله -
مقاله
14 - بررسی اثر کود نانوکلات پتاسیم، سولفات پتاسیم و سالیسیلیک اسید بر خصوصیات فیزیولوژیکی گیاه همیشه بهار (Calendula officinalis L.) تحت تنش کمبود آبفیزیولوژی محیطی گیاهی , شماره 1 , سال 17 , بهار 1401کمبود آب از جمله عوامل محدودکننده رشد میباشد و تنش اکسیداتیو به عنوان یک تنش ثانویه در نتیجه تنش خشکی و کم آبی بوجود میآید. به منظور بررسی سطوح کودهای نانوکلات پتاسیم، سولفات پتاسیم و سالیسیک اسید در کاهش اثرات کم آبی بر تعدادی شاخص های فیزیولوژیکی گیاه همیشهبهار آزم چکیده کاملکمبود آب از جمله عوامل محدودکننده رشد میباشد و تنش اکسیداتیو به عنوان یک تنش ثانویه در نتیجه تنش خشکی و کم آبی بوجود میآید. به منظور بررسی سطوح کودهای نانوکلات پتاسیم، سولفات پتاسیم و سالیسیک اسید در کاهش اثرات کم آبی بر تعدادی شاخص های فیزیولوژیکی گیاه همیشهبهار آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در سال 1398 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان انجام شد. عاملهای مورد بررسی شامل آبیاری در دو سطح ، مصرف کود پتاسیم در دو سطح نانوکلات پتاسیم و سولفات پتاسیم، و سالیسیلک اسید در سه سطح صفر، یک و دو میلی مولار بودند. صفات فیزیولوژیکی از قبیل رنگیزههای فتوسنتزی، پرولین، فنل کل، آنزیم سوپراکسیداز، آنزیم کاتالاز، قند محلول، پروتئین و گلایسین بتائین مورد ارزیابی قرار گرفت. برپایه نتایج بدست آمده از این پژوهش تنش کمآبی به طور معنی داری میزان پرولین، آنزیم پراکسیداز، آنزیم کاتالاز، گلایسین بتائین و قند را افزایش داده و میزان کلروفیل a، b، کل برگ و پروتئین کل را کاهش داد. کاربرد برگی اسیدسالیسیلک در شرایط تنش کم آبی در غلظت به طور معنیداری باعث افزایش قند، پروتئین کل، گلایسین بتائین و فنل کل شد. کاربرد نانوکلات پتاسیم و سولفات پتاسیم باعث بهبود تحمل گیاه در شرایط تنش خشکی شد و موجب افزایش صفات فیزیولوژیکی نسبت به شاهد شد. پرونده مقاله -
مقاله
15 - The effect of plant density and nitrogen fertilizer on leaf area, chlorophyll, and grain protein of Zea mays in competition with Amaranthus retroflexusIranian Journal of Plant Physiology , شماره 2 , سال 11 , تابستان 2021In order to investigate the effect of plant density and different amounts of nitrogen fertilizer on yield components, leaf area, chlorophyll and grain protein content of Zea mays cultivars and Amaranthus retroflexus biomass. The experiment was conducted in two crop year چکیده کاملIn order to investigate the effect of plant density and different amounts of nitrogen fertilizer on yield components, leaf area, chlorophyll and grain protein content of Zea mays cultivars and Amaranthus retroflexus biomass. The experiment was conducted in two crop years (2012-2013) in the form of a split plot based on a randomized complete block design with four replications. The main factors included maize cultivars (single cross hybrids of 370 and 704) and sub factors included different levels of maize densities (60000, 70000, 80000 and 90000 plant ha-1) and different levels of nitrogen fertilizer including 200, 300, 400 and 500 kg ha-1. The effect of density on all traits was significant, but the effect of cultivar on chlorophyll and leaf area index and nitrogen effect on number of ear per square meter were not significant. Maize cultivar of 704 had significantly higher number of grain per ear, weight of one thousand grains and grain protein compared to cultivar 370 but the number of ear was significantly lower than that of cultivar 370 and there was no significant difference in chlorophyll content and leaf area index between the two cultivars. The highest grain protein was obtained at densities of 80000 plant ha-1 and application of 400 kg ha-1 N. Also, cultivar 704 significantly decreased redroot biomass compared to cultivar 370. According to the results, recommended to farmers in Miandoab region to use cultivar 704 with a density of 80,000 plant ha-1 along with 400 kg N ha-1. پرونده مقاله -
مقاله
16 - بررسی امکان جایگزینی کود زیستی بارور-۲ با کود شیمیایی فسفاته در زراعت عدس(Lens culinaris)اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 5 , سال 9 , زمستان 1396به منظور بررسی تاثیر کاربرد کود زیستی) بارور-۲( و امکان جایگزینی آن با کود شیمیایی فسفاته در زراعت عدس، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز در سال ۱۳۹۳ انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل کود زیست چکیده کاملبه منظور بررسی تاثیر کاربرد کود زیستی) بارور-۲( و امکان جایگزینی آن با کود شیمیایی فسفاته در زراعت عدس، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز در سال ۱۳۹۳ انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل کود زیستی (کاربرد بارور-۲و عدم آن) در سطوح مختلف کود شیمیایی فسفره (صفر، ۵۰ و ۱۰۰ درصد کود فسفره توصیه شده بر اساس آزمون خاک معادل ۷۵ کیلوگرم در هکتار) بود. نتایج نشان داد کاربرد هر دو سطح کود شیمیایی فسفره ۵۰ و ۱۰۰درصد کود فسفره افزایش معنادار و مشابهی را در عملکرد دانه موجب شد و این صفت را در مقایسه با عدم مصرف کود فسفره به ترتیب به میزان ۳۴ و ۱/۳۳ درصد افزایش داد. سطح ۵۰ درصد کود فسفره از طریق افزایش تعداد دانه در بوته و وزن صد دانه موجب افزایش عملکرد دانه عدس گردید کاربرد کود زیستی افزایش معناداری را در عملکرد دانه عدس موجب شد. کاربرد کود زیستی فسفره بارور-۲ عملکرد دانه عدس را در مقایسه با عدم مصرف کود زیستی به میزان ۲/۱۸ درصد افزایش داد. افزایش در عملکرد دانه تحت تاثیر کاربرد کود زیستی تنها ناشی از افزایش دانه در بوته بوده و وزن صد دانه عدس تحت تاثیر کاربرد کود زیستی قرار نگرفت. با توجه به نتایج این بررسی، میتوان گفت کاربرد ۵۰ درصد کود فسفرهی پیشنهادی همراه با کاربرد کود فسفرهی بارور-۲ جهت افزایش مطلوب عملکرد دانهی عدس در منطقه پیشنهاد میشود. پرونده مقاله -
مقاله
17 - اثر محلولپاشی اسید سالیسیلیک و اسید آسکوربیک بر عملکرد علوفه، محتوای آب نسبی و کلروفیل برگ ذرت در شرایط تنش خشکیاکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 4 , سال 9 , پاییز 1396برای بررسی اثر محلولپاشی اسید سالیسیلیک و اسید آسکوربیک بر عملکرد و خصوصیات ذرت در شرایط تنش خشکی، آزمایشی طی سالهای 93-1392 در شهرستان خوی، به صورت کرتهای یکبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در چهار تکرار اجرا شد. فاکتور اصلی، تنش خشکی از طریق آبیاری پ چکیده کاملبرای بررسی اثر محلولپاشی اسید سالیسیلیک و اسید آسکوربیک بر عملکرد و خصوصیات ذرت در شرایط تنش خشکی، آزمایشی طی سالهای 93-1392 در شهرستان خوی، به صورت کرتهای یکبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در چهار تکرار اجرا شد. فاکتور اصلی، تنش خشکی از طریق آبیاری پس از 5 75 و 5 150 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر اعمال گردید. فاکتور فرعی شامل محلولپاشی اسید آسکوربیک و اسید سالیسیلیک با غلظت 100، 200 و 300 میلیگرم در لیتر و تیمار شاهد (عدم محلولپاشی) بود. اثر سال تنها بر محتوای آب نسبی معنیداری بود. تنش خشکی بر وزن علوفه تر، کلروفیل a، b و کلروفیل a+b اثر معنیداری داشت. محلولپاشی بر تمام صفات اثر معنیداری داشت. اثرات متقابل سال و محلولپاشی بر وزن علوفه تر و کلروفیل a معنیدار بود. تیمار محلولپاشی 100 میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک در سال 1392 با میانگین 46/74 تن در هکتار و تیمار عدم محلولپاشی در سال 1393 با میانگین 47/59 تن در هکتار بیشترین و کمترین وزن تر علوفه را داشتند. بیشترین و کمترین کلروفیل a در تیمارهای محلولپاشی 300 میلیگرم در لیتر اسید آسکوربیک در سال 1393 و عدم محلولپاشی در سال 1392 مشاهده شد. اثرات متقابل تنش خشکی و محلولپاشی تنها بر عملکرد علوفه اثر معنیداری داشت. تیمار محلولپاشی 100 میلیگرم در لیتر اسید سالیسیلیک در آبیاری شاهد (82/80 تن در هکتار) و تیمار شاهد محلولپاشی در آبیاری تنش (74/52 تن در هکتار) بهترتیب بیشترین و کمترین عملکرد علوفه را دارا بودند. پرونده مقاله -
مقاله
18 - ارزیابی اثر کاربرد سلنیوم بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه و روغن کلزا در شرایط کشت نرمال و تاخیریاکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 4 , سال 10 , پاییز 1397به منظور ارزیابی اثر سلنیوم بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه و روغن ژنوتیپهای مختلف کلزا در تاریخهای کاشت مرسوم و تأخیری، آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپلت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج، طی دو چکیده کاملبه منظور ارزیابی اثر سلنیوم بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه و روغن ژنوتیپهای مختلف کلزا در تاریخهای کاشت مرسوم و تأخیری، آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپلت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار، در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج، طی دو سال زراعی93-1392 و 94-1393 اجراء گردید. عامل اول تاریخ کاشت، در سه سطح شامل کاشت در تاریخ 15 مهرماه (کشت مرسوم)، 25 مهر و 5 آبانماه (کشت تأخیری)، عامل دوم سلنیوم در دو سطح شامل عدم کاربرد و کاربرد آن و عامل سوم ژنوتیپ، در شش سطح شاملOpera,L72,KR1, GKH3705,GKH0224,Neptune که عامل اول و دوم به صورت فاکتوریل در کرتهای اصلی و عامل سوم به صورت اسپلیت پلات در کرتهای فرعی قرار گرفتند. بر اساس نتایج آزمایش اثر سال، تاریخ کاشت، سلنیوم و ژنوتیپ بر کلیه صفات مورد بررسی و برهمکنش دوجانبه تاریخ کاشت و ژنوتیپ بر تعداد خورجین در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، اروسیک اسید و گلوکوزینولات دانه معنیدار بود. اگرچه کاربرد سلنیوم در هر سه تاریخ کاشت باعث افزایش عملکرد دانه گردید اما این افزایش درشرایط کشت مرسوم (15مهر) در رقم Opera، 7/8% و درشرایط کشت تأخیری (5 آبان) در لاین امیدبخش KR1، 4/13% بود، بهطوری که مشخص شد کاربرد سلنیوم در شرایط کشت تأخیری، سبب ارتقای عملکرد دانه از 2536 به 2876 کیلوگرم در هکتار در لاینKR1 گردید. پرونده مقاله -
مقاله
19 - اثر محلولپاشی شاخسارهای سالیسیلیکاسید بر برخی ویژگیهای رشدی و عملکرد گلرنگ (Carthamus tinctorius L.) تحت تنش آبیاکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 1 , سال 10 , بهار 1397بهمنظور بررسی تأثیر سالیسیلیکاسید بر برخی صفات رویشی و عملکرد گیاه گلرنگ (Carthamus tinctorius) تحت شرایط تنش آبی، آزمایشی در سال 1394 در مزرعهی تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، به صورت کرتهای دو بارخردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به چکیده کاملبهمنظور بررسی تأثیر سالیسیلیکاسید بر برخی صفات رویشی و عملکرد گیاه گلرنگ (Carthamus tinctorius) تحت شرایط تنش آبی، آزمایشی در سال 1394 در مزرعهی تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، به صورت کرتهای دو بارخردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به مرحلهی اجرا درآمد .فاکتور اصلی شامل تنش خشکی (S) با دو سطح 70 و 140 میلیمتر تبخیر از سطح تشتک کلاس A بود. فاکتورهای آبیاری پس از زمان استقرار گیاه تا پایان رسیدگی فیزیولوژیک ارقام اعمال شد. فاکتور فرعی اول شامل سالیسیلیک-اسید در 3 سطح شاهد (محلولپاشی با آبمقطر)، محلولپاشی با غلظت 100 و 200 میلیگرم در لیتر بود. فاکتور فرعی دوم شامل دو رقم گلرنگ محلی اصفهان و رقم اصلاح شده اصفهان (گلدشت) بود.به طور کلی، نتایج این تحقیق نشان داد که اگرچه در شرایط تنش خشکی، نمیتوان از طریق مصرف سالیسیلیکاسید، اثر منفی تنش بر عملکرد دانه را کاهش داد، در بین اثرات متقابل نیز برهمکنش تنش خشکی و رقم بر صفات تعداد شاخه فرعی، تعداد دانه در بوته و عملکرد دانه معنیدار بود و بیشترین تعداد شاخه فرعی، تعداد دانه در بوته و عملکرد دانه از تیمار 70 میلیمتر آبیاری و رقم گلدشت بدست آمد. بنابراین رقم گلدشت دارای راهکار دفاعی بهتر و کارآمدتری نسبت به رقم محلی اصفهان بود و در نتیجه متحملتر به تنش خشکی میباشد. پرونده مقاله -
مقاله
20 - تاثیر میکوریزا و محلول پاشی متانول بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام گندم تحت شرایط تنش کم آبیاکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 5 , سال 9 , زمستان 1396چکیده:این پژوهش در دو سال زراعی 92-1391 و 93-1392 به صورت اسپلیت فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در منطقه خرمآباد اجرا شد. عوامل مورد مطالعه شامل تنش کم آبی انتهای فصل در کرتهای اصلی شامل: آبیاری مطلوب، تنش ملایم و تنش شدید (به ترتیب آبیاری بر اس چکیده کاملچکیده:این پژوهش در دو سال زراعی 92-1391 و 93-1392 به صورت اسپلیت فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در منطقه خرمآباد اجرا شد. عوامل مورد مطالعه شامل تنش کم آبی انتهای فصل در کرتهای اصلی شامل: آبیاری مطلوب، تنش ملایم و تنش شدید (به ترتیب آبیاری بر اساس 40، 60 و 80 درصد تخلیه رطوبتی آب قابل استفاده گیاه در خاک) و کود زیستی میکوریزا و محلولپاشی متانول در چهار سطح (بدون تلقیح قارچ میکوریزا+ محلولپاشی آب مقطر(شاهد)، تلقیح قارچ میکوریزا+ محلولپاشی آب مقطر، بدون تلقیح قارچ میکوریزا+ محلول پاشی متانول و تلقیح قارچ میکوریزا + محلولپاشی متانول) و عامل رقم شامل سه رقم گندم آبی افلاک، دنا و الوند بود. نتایج تجزیه مرکب دو ساله نشان داد که تنش کم آبی موجب کاهش وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت شد. تلقیح قارچ میکوریزا و محلولپاشی متانول در شرایط تنش کم آبی ملایم و شدید موجب کاهش و تعدیل اثرات منفی تنش رطوبتی گردید. واکنش ارقام به تنش کم آبی متفاوت بود، کاهش عملکرد در رقم گندم نان الوند در شرایط تنش کم آبی ملایم و شدید، بیشتر از ارقام افلاک و دنا بود. رقم گندم دوروم دنا در شرایط تنش شدید دارای عملکرد بیشتری نسبت به دو رقم دیگر بود. نتایج نشان داد تلقیح قارچ میکوریزا و محلول پاشی متانول میتوانند برای جبران خسارات ناشی از تنش کم آبی انتهای فصل رشد در زراعت گندم آبی مورد توجه و استفاده قرار گیرند. پرونده مقاله -
مقاله
21 - تاثیر محلول پاشی سولفات روی و اسیدآسکوربیک بر رشد و عملکرد اسانس گیاه دارویی سر خارگل (Echinacea purpurea ) در شرایط تنش خشکیاکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 2 , سال 8 , تابستان 1395به منظور ارزیابی پاسخ رشدی و عملکرد گیاه سر خارگل (Echinacea purpurea )به کاربرد سولفات روی و اسیدآسکوربیک در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در طی سال 92-1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزا چکیده کاملبه منظور ارزیابی پاسخ رشدی و عملکرد گیاه سر خارگل (Echinacea purpurea )به کاربرد سولفات روی و اسیدآسکوربیک در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در طی سال 92-1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل تنش خشکی به عنوان فاکتور اصلی در 3 سطح (a1: آبیاری پس از 70،a2: آبیاری پس از 120 و a3: آبیاری پس از 170 میلی متر تبخیر از تشتک کلاس A) و ترکیب تیماری شامل محلول پاشی سولفات روی در دو سطح (b1: صفر و b2: 5 در هزار) و محلولپاشی اسیدآسکوربیک در 4 سطح (c1: صفر ، c2:50، :c3100و :c4150 میلیگرم در لیتر) به عنوان فاکتور فرعی بودند. نتایج آزمایش نشان دادند که اعمال تنش خشکی در سرخارگل منجر به ایجاد افزایش معنیدار در صفات عملکرد بیولوژیک(8/249٪)، مقاومت روزنهای(6/582٪)، فعالیت آنزیم اکسیداز(9/40٪) و پراکسیداز (1/167٪) و کاهش معنیدار در صفت ارتفاع بوته(51/21٪) نسبت به شاهد گردید. مقایسه میانگینها برای اثر تنش خشکی نشان داد که بیشترین عملکرد بیولوژیک سرخار گل (3/290 کیلوگرم در هکتار) با محلولپاشی سولفات روی در شرایط آبیاری کامل به دست آمد. بیشترین درصد اسانس (805/0 ٪) با محلولپاشی سولفات روی در شرایط تنش 120 میلی متر تبخیر از تشتک کلاس A حاصل گردید. کاربرد اسیدآسکوربیک(100 میلی گرم در لیتر) به عنوان یک آنتی اکسیدان، میتواند اثرات مضر تنش خشکی را در برخی صفات مورد مطالعه در سرخارگل کاهش و درصد اسانس و عملکرد بیولوژیک سرخارگل را افزایش داد. پرونده مقاله -
مقاله
22 - بررسی کاربرد زئولیت و منگنز بر عملکرد، میزان روغن و گلوکوزینولات دانه ارقام کلزا در رژیم های مختلف آبیاریاکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 5 , سال 7 , زمستان 1394به منظور بررسی اثر سوپر جاذب طبیعی زئولیت و منگنز بر صفات مورفوفیزیولوژیکی ارقام کلزا در رژیم های مختلف رطوبتی ، آزمایشی طی دو سال 91- 1390 و 92- 1391 به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه پژوهشی شهریار انجام شد. عامل آبیاری چکیده کاملبه منظور بررسی اثر سوپر جاذب طبیعی زئولیت و منگنز بر صفات مورفوفیزیولوژیکی ارقام کلزا در رژیم های مختلف رطوبتی ، آزمایشی طی دو سال 91- 1390 و 92- 1391 به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه پژوهشی شهریار انجام شد. عامل آبیاری در 3 سطح شامل آبیاری بر اساس 40 (آبیاری معمولی)، 60 و 80 درصد تخلیه رطوبتی خاک، عامل زئولیت در دو سطح صفر و 15 تن در هکتار، عامل منگنز (از منبع سولفات منگنز) در دو سطح شامل صفر و 3 (گرم در هزار)، به صورت فاکتوریل در کرتهای اصلی و عامل رقم در چهار سطح شامل SLM046، طلائیه ، مدنا و اپرا در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که کاربرد مقدار زئولیت در خاک و محلول پاشی منگنز و افزایش مقدار رطوبت خاک، سبب افزایش عملکرد دانه (6324 کیلوگرم درهکتار) و میزان روغن دانه (5/46 درصد) شد. بیشترین عملکرد دانه در شرایط آبیاری معمولی، با کاربرد زئولیت و محلول پاشی منگنز بدست آمد. کاربرد منگنز و زئولیت از مقدار گلوکوزینولات دانه در رژیم های مختلف آبیاری کاسته است. بیشترین مقدار گلوکوزینولات دانه در شرایط آبیاری معمولی (5/16 میلی گرم در گرم) را رقم اپرا بدست آورد. با توجه به عملکرد پایین در مناطق خشک و نیمه خشک، توصیه می شود در منطقه مورد آزمایش و مناطق مشابه برای بالا بردن عملکرد از زئولیت معدنی در خاک و محلول پاشی منگنز در ارقام مختلف به منظور بالا بردن راندمان آبیاری و عملکرد استفاده شود. پرونده مقاله -
مقاله
23 - بررسی تأثیر کمآبی و پرایمینگ فیزیکی بذر بر برخی صفات مورفوفیزیولوژیکی و عملکرد دانه ذرت (Zea mays L.)اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 5 , سال 10 , زمستان 1397ببه منظور بررسی پرایمینگ فیزیکی بذر ذرت تحت شرایط تنش کمآبی، آزمایشی در سال 1393 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز به صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار اجرا شد. عامل اصلی شامل دو سطح آبیاری نرمال و اعمال کمآبی (به ترتیب چکیده کاملببه منظور بررسی پرایمینگ فیزیکی بذر ذرت تحت شرایط تنش کمآبی، آزمایشی در سال 1393 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز به صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار اجرا شد. عامل اصلی شامل دو سطح آبیاری نرمال و اعمال کمآبی (به ترتیب آبیاری پس از 70 و 110 میلیمتر تبخیر تجمعی از تشتک تبخیر کلاس A) و عامل فرعی در یازده سطح شامل پرایمینگ بذر ذرت تحت اشعههای گاما و بتا هر دو با شدت ثابت دو میکروکوری، لیزر با موج پیوسته He-Ne با طول موج 6328 آنگستروم، میدان مغناطیسی با شدت 40 میلیتسلا و امواج اولتراسونیک یا فراصوت با حداکثر سه وات بر سانتیمتر مربع همگی در دو مدت زمان 5 و 10 دقیقه به همراه شاهد بدون پرایم بود. بر اساس نتایج به دست آمده، عملکرد دانه و شاخص سطح برگ در اثر وقوع تنش نسبت به آبیاری نرمال به ترتیب 5/18 و 23 درصد کاهش یافت. در اثر وقوع تنش حدود 38 درصد بر غلظت اسید آمینه پرولین موجود در برگ در مقایسه با شاهد افزوده شد. بیشترین شاخص سطح برگ از هر دو مدت زمان پرایمینگ بذر با میدان مغناطیسی و اشعههای لیزر و گاما 5 دقیقهای و برابر 95/3 به دست آمد. پرونده مقاله -
مقاله
24 - تأثیر ارتفاع برش ساقه و منابع کودهای معدنی و زیستی بر عملکرد و مؤلفههای راتون برنج رقم طارم هاشمیاکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 4 , سال 12 , پاییز 1399تأمین عناصر غذایی مورد نیاز گیاهان زراعی از جمله برنج، نقش بهسزایی در دستیابی به عملکرد مطلوب دارند. لذا، هدف از این پژوهش به حداکثر رسانیدن پتانسیل گیاهی برنج با بهینهسازی مصرف کودهای معدنی و زیستی به همراه ارتفاع برش راتون برنج بود. آزمایش بهصورت اسپلیت فاکتوریل در چکیده کاملتأمین عناصر غذایی مورد نیاز گیاهان زراعی از جمله برنج، نقش بهسزایی در دستیابی به عملکرد مطلوب دارند. لذا، هدف از این پژوهش به حداکثر رسانیدن پتانسیل گیاهی برنج با بهینهسازی مصرف کودهای معدنی و زیستی به همراه ارتفاع برش راتون برنج بود. آزمایش بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه مؤسسه تحقیقات برنج کشور (آمل) طی سالهای زراعی 1393 و 1394 اجرا شد. سه ارتفاع برداشت صفر، 15 و30 سانتیمتر از سطح زمین بهعنوان عامل اصلی و کودهای معدنی فسفر از منبع سوپرفسفات تریپل و پتاسیم از منبع سولفات پتاسیم در دو سطح (عدم مصرف و مصرف 50 کیلوگرم در هکتار) و پتاسیم از منبع سولفات پتاسیم) به عنوان عامل فرعی اول و محلولپاشی ترکیبی کود زیستی آزوسپیریلیوم برازیلنس و سودوموناس فلورسنس در دو سطح (محلولپاشی و عدم محلولپاشی) بهعنوان عامل فرعی دوم بودند. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد دانه در تیمار مصرف 50 کیلوگرم کود فسفره با ارتفاع برداشت 30 سانتیمتر از سطح زمین با میانگین 8/2017 کیلوگرم در هکتار بهدست آمد. تمامی کودهای معدنی و زیستی مصرفی موجب افزایش معنیدار ارتفاع بوته، تعداد پنجه و درصد پر خوشه چه در خوشه گردید. همچنین، استفاده از کودهای زیستی به همراه کودهای فسفر و پتاسیم منجر به افزایش عملکرد و اجزای عملکرد شد. بنابراین، مصرف کودهای فوق با یکدیگر میتواند جایگزین مناسبی برای مصارف زیاد از حد نیتروژن در تولید رتون برنج در منطقه باشد. پرونده مقاله