فهرست مقالات محمد رضا اصغری پور


  • مقاله

    1 - بررسی تاثیر تغییر اقلیم بر طول دوره رشد و مراحل فنولوژیک رشد گندم در منطقه زابل
    اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 4 , سال 10 , پاییز 1397
    تغییر اقلیم می‌تواند با تغییر در طول دوره رشد و عملکرد محصولات کشاورزی، همچنین میزان تبخیر و تعرق گیاهان و تقاضای آب در کشاورزی را تحت تأثیر قرار دهد. در این مطالعه تعدادی از مدل‌های گردش عمومی انتخاب و پیش بینی میانگین دمای سالانه زابل مورد آزمون صحت سنجی قرار گرفت. ار چکیده کامل
    تغییر اقلیم می‌تواند با تغییر در طول دوره رشد و عملکرد محصولات کشاورزی، همچنین میزان تبخیر و تعرق گیاهان و تقاضای آب در کشاورزی را تحت تأثیر قرار دهد. در این مطالعه تعدادی از مدل‌های گردش عمومی انتخاب و پیش بینی میانگین دمای سالانه زابل مورد آزمون صحت سنجی قرار گرفت. ارزیابی نتایج مدل‌های اقلیمی، تا اواخر قرن حاضر افزایش میانگین دمای 2 تا 5 درجه سانتی گراد در زابل را پیش بینی می‌کنند. به همین منظور سه سناریوی دمایی (صفر، 2+ و 5+) به ترتیب به عنوان سناریو عدم تغییر دما، حداقل افزایش و حداکثر افزایش تعریف شده و به داده دمایی روزانه دیده بانی شده اضافه شد. تاثیر تغییر اقلیم بر طول دوره رشد و مراحل فنولوژیک گندم (Triticum aestivum) و همچنین تبخیر وتعرق در منطقه زابل براساس تاریخ و میانگین رقم‌های مورد کشت رایج مورد بررسی قرار گرفتند. برای محاسبه مراحل فنولوزیک از روش GDD استفاده شد. برای اندازه‌گیری اثر سناریوهای تغییر اقلیم بر تبخیر وتعرق مدل هارگریوز -سامانی استفاده شد. نتایج نشان داد نسبت به سناریوی عدم افزایش در اثر افزایش 2 درجه سانتی گراد میانگین دمای روزانه تا اواخر قرن طول دوره رشد گندم 14 روز کاهش می‌یابد. همچنین تبخیر و تعرق در مرحله آغازین رشد 20 درصد افزایش خواهد یافت. افزایش 5 درجه سانتی گراد دما باعث کاهش 32 روزه طول دوره رشد گندم و افزایش 46 درصدی تبخیر و تعرق در مرحله آغازین رشد گندم در منطقه خواهد شد. تغییر اقلیم نظام تولید گندم را در منطقه تحت تاثیر قرار خواهد داد. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - تاثیر آبیاری با آب شور و کودهای آلی و شیمیایی بر جذب عناصر غذایی و عملکرد گیاه دارویی زنیان (Carum copticum (L.) C. B. Clarke)
    اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 4 , سال 7 , پاییز 1394
    به منظور بررسی جذب عناصر غذایی و عملکرد زنیان در شرایط تنش شوری و کودهای شیمیایی و آلی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار، در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه زابل، در سال 91-1390 انجام شد. تیمارها شامل شوری آب آبیاری در سه سطح: 1 (شاهد)، 8 و 13 دسی زی چکیده کامل
    به منظور بررسی جذب عناصر غذایی و عملکرد زنیان در شرایط تنش شوری و کودهای شیمیایی و آلی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار، در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه زابل، در سال 91-1390 انجام شد. تیمارها شامل شوری آب آبیاری در سه سطح: 1 (شاهد)، 8 و 13 دسی زیمنس بر متر و سیستم‌های مختلف کودی شامل: NPK به نسبت 80:40:30 کیلوگرم در هکتار، کود دامی به میزان 40 تن در هکتار، ترکیب کود شیمیایی و دامی به میزان نصف مقادیر یاد شده و تیمار عدم کود (شاهد) بود. نتایج نشان داد که افزایش شوری آب آبیاری سبب کاهش معنی دار جذب و تجمع عناصر فسفر، پتاسیم و منیزیم دانه گردید، گرچه تاثیر معنی‌داری بر غلظت کلسیم نداشت. با کاهش جذب عناصر، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، اسانس و میزان پروتئین کاهش یافت. این در حالی بود که در شرایط تنش شدید درصد اسانس نسبت به شاهد 12 درصد افزایش داشت. همچنین نتایج حاکی از آن بود که تیمارهای مختلف کود سبب افزایش معنی‌دار تمام صفات اندازه‌گیری شده به جز غلظت کلسیم شد. در این میان مصرف تلفیقی کود دامی و شمیایی در مقایسه با استفاده جداگانه اثربخش‌تر بود. به طوری که عملکرد دانه در تیمار کاربرد تلفیقی نسبت به شاهد 11 درصد افزایش داشت. باتوجه به نتایج حاصل از این بررسی می‌توان مصرف کود دامی و شیمیایی بصورت تلفیقی به میزان NPK به نسبت 40:20:15 کیلوگرم در هکتار، کود دامی به میزان 20 تن در هکتار را به منظور افزایش عملکرد زنیان توصیه نمود. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - پهنه‌بندی اگرواکولوژیکی کشت زیره سبز (Cuminum cyminum) در استان آذربایجان شرقی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی
    اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 5 , سال 10 , زمستان 1397
    این مطالعه با هدف پهنه‌بندی اگرواکولوژیکی گیاه زیره سبز در راستای شناسایی مناطق مستعد کشت این گیاه در استان آذربایجان‌شرقی با استفاده از تکنیک آنالیز مکانی GIS انجام گرفت. در این خصوص، داده‌های مورد نیاز در قالب معیارهای مربوط به شرایط خاک، توپوگرافی، شاخص‌های اقلیمی جه چکیده کامل
    این مطالعه با هدف پهنه‌بندی اگرواکولوژیکی گیاه زیره سبز در راستای شناسایی مناطق مستعد کشت این گیاه در استان آذربایجان‌شرقی با استفاده از تکنیک آنالیز مکانی GIS انجام گرفت. در این خصوص، داده‌های مورد نیاز در قالب معیارهای مربوط به شرایط خاک، توپوگرافی، شاخص‌های اقلیمی جهت فرآیند مدل سازی بکار گرفته شدند. معیارهای مذکور در قالب لایه‌های اطلاعاتی آماده‌سازی شد و پس از استانداردسازی برای تلفیق مورد استفاده قرار گرفتند. با توجه به اینکه روش مطالعه در این پژوهش مبنی بر آنالیز مکانی GIS بود، در ابتدا پارامتر‌ها استانداردسازی شدند و بر اساس سیستم تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن‌های معیار استخراج شدند. سپس سیستم تحلیل تصمیم‌گیری چند معیاره (MCDA) جهت تلفیق لایه‌های اطلاعاتی و استخراج نتایج بکار گرفته شد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که استان آذربایجان‌شرقی جهت کشت زیره سبز از پتانسیل بالایی برخوردار است و امکان کشت آن در شهرستان‌های مرند، شبستر، ورزقان، سراب، میانه، کلیبر، بستان‌آباد، سهند و مراغه با سطح عملکرد بالا در واحد سطح وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که 2561151 هکتار از اراضی این استان دارای پتانسیل کشت بالا و 2017916 هکتار دارای پتانسیل کشت متوسط هستند. با توجه به عدم توجه کافی به امکان‌سنجی کشت این گیاه در استان آذربایجان‌شرقی، نتایج حاصل از این پژوهش می‌تواند زمینه‌ساز آگاهی بیشتر کشاورزان و متخصصین کشاورزی از امکان کشت و کار این گیاه و بهرهبرداری مطلوب‌تر از منابع طبیعی شود. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - تاثیر محلول پاشی اسید آسکوربیک و نیتروپروساید سدیم بر عملکرد و ویژگی‌های کیفی کدوی پوست کاغذی (Cucurbita pepo L.) در شرایط تنش آبی
    اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 5 , سال 10 , زمستان 1397
    امروزه کاربرد مواد آنتی اکسیدان و تنظیم کنندهای رشد گیاه به منظور کاهش اثرات منفی ناشی از تنش‌های مختلف مطرح شده است. اسید آسکوربیک و نیتروپروساید سدیم از جمله این مواد هستند که موجب مقاومت گیاه به تنش‌های زیستی و غیر زیستی می‌شوند. جهت بررسی این موضوع در گیاه کدو پوست چکیده کامل
    امروزه کاربرد مواد آنتی اکسیدان و تنظیم کنندهای رشد گیاه به منظور کاهش اثرات منفی ناشی از تنش‌های مختلف مطرح شده است. اسید آسکوربیک و نیتروپروساید سدیم از جمله این مواد هستند که موجب مقاومت گیاه به تنش‌های زیستی و غیر زیستی می‌شوند. جهت بررسی این موضوع در گیاه کدو پوست کاغذی، آزمایشی مزرعه‌ای در سال 1391 به صورت کرت‌های خرد شده فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل انجام شد. فاکتور اصلی تنش آبی (75 و 25 درصد ظرفیت مزرعه به ترتیب به عنوان عدم تنش و تنش) بود که بعد از استقرار کامل بوته‌ها اعمال گردید. فاکتور‌های فرعی 3 سطح محلول‌پاشی نیتروپروساید سدیم در 3 غلظت صفر، 50 و 100 میکرو مولار و محلول‌پاشی اسید آسکوربیک در 3 میزان (صفر، 10 و 20 میلی مولار) در مرحله گلدهی بودند. تنش آبی موجب کاهش درصد روغن و کلروفیل a شد. با تأخیر در آبیاری محتوای نسبی آب برگ نیز کاهش یافت. محلول پاشی اسید آسکوربیک موجب افزایش کلروفیل‌های a ، b، کلروفیل کل، درصد روغن و پروتئین شد، ولی محتوای نسبی آب برگ با کاربرد اسید آسکوربیک کاهش یافت. نتایج نشان داد در صورت انجام آزمایش‌های تکمیلی می‌توان استفاده همزمان از 100 میکرو مولار نیتروپروساید سدیم و 20 میلی مولار اسید آسکوربیک را جهت تولید حداکثر کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، درصد روغن، پروتئین و محتوای نسبی آب برگ در شرایط آب و هوایی مشابه توصیه کرد. پرونده مقاله

  • مقاله

    5 - ارزیابی پایداری نظام‌های تولید محصولات گلخانه ای در استان سیستان و بلوچستان
    اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 1 , سال 11 , بهار 1398
    هدف از این تحقیق ارزیابی پایداری زراعی-بوم شناختی و اجتماعی-اقتصادی نظام‌های تولید گلخانه‌ای استان سیستان و بلوچستان است. داده‌های این مطالعه با استفاده از پرسشنامه از 400 گلخانه‌ در چهار اقلیم مختلف در سال 1393 جمع آوری شد. حجم نمونه مورد مطالعه از طریق فرمول کوکران مح چکیده کامل
    هدف از این تحقیق ارزیابی پایداری زراعی-بوم شناختی و اجتماعی-اقتصادی نظام‌های تولید گلخانه‌ای استان سیستان و بلوچستان است. داده‌های این مطالعه با استفاده از پرسشنامه از 400 گلخانه‌ در چهار اقلیم مختلف در سال 1393 جمع آوری شد. حجم نمونه مورد مطالعه از طریق فرمول کوکران محاسبه شد. چهار اقلیم مورد مطالعه شامل منطقه سیستان، زاهدان، مناطق میانی استان شامل شهرستان‌های میرجاوه، خاش و سراوان و مناطق جنوبی استان شامل شهرستان‌های ایرانشهر، نیکشهر و سرباز می‌باشند. میانگین امتیاز شاخص پایداری کل نظام گلخانه‌ای 8/59 بود. سکونت مالک در محل گلخانه و میزان تحصیلات مسئول فنی گلخانه به ترتیب با ضرایب رگرسیون 022/0، 292/1، 850/0، 004/0، 72/ و 94/1 بود. بررسی نقاط بحرانی نظام‌های گلخانه‌ای نشان داد، که برای بهبود پایداری آن‌ها مدیریت صحیح و اصولی گلخانه، به کار گرفتن نیروی فنی متخصص و استفاده از فناوری‌‌های نوین کشاورزی در جهت مکانیزه کردن گلخانه‌ها لازم است که در نهایت منجر به افزایش تولید و عملکرد محصولات گلخانه‌‌ای می‌شود. پرونده مقاله

  • مقاله

    6 - تاثیر کود‌های سبز، شیمیایی و قارچ مایکوریزا بر ویژگی‌های فیزیولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد گندم تحت تنش کم آبی
    اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 4 , سال 12 , پاییز 1399
    افزایش تولید گندم در ایران و جهان اهمیت دارد و عدم یا کاهش استفاده از کودهای شیمیایی در راستای کشاورزی پایدار در تولید محصولات زراعی ضروری است. جهت بررسی تاثیر کود سبز شبدر و کود شیمیایی و قارچ مایکوریزا بر برخی ویژگی‌های فیزیولوژیک و عملکرد گندم (Triticum aestivum.L) د چکیده کامل
    افزایش تولید گندم در ایران و جهان اهمیت دارد و عدم یا کاهش استفاده از کودهای شیمیایی در راستای کشاورزی پایدار در تولید محصولات زراعی ضروری است. جهت بررسی تاثیر کود سبز شبدر و کود شیمیایی و قارچ مایکوریزا بر برخی ویژگی‌های فیزیولوژیک و عملکرد گندم (Triticum aestivum.L) در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به-صورت کرت‌های دو‌بار خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1393 در مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی بروجرد اجرا گردید. فاکتور اصلی شامل کود سبز شبدر ایرانی (Trifolium resupinatum) و شاهد (عدم استفاده از کود سبز) و فاکتور فرعی شامل سطوح تنش خشکی (آبیاری کامل (شاهد)، قطع آبیاری در مراحل‌گلدهی و دانه خمیری و عدم آبیاری (دیم)) و فاکتور فرعی فرعی شامل عدم کاربرد (شاهد) و کاربرد‌های کود شیمیایی NPK، قارچ میکوریزا گونه (Glomus mosseae) و تلفیق قارچ میکوریزا به‌همراه کود شیمیایی NPK بودند. نتایج نشان داد که کود سبز بالاترین محتوای نسبی آب برگ، رنگیزه‌های فتوسنتزی، پرولین، عملکرد و اجزای آن‌را دارا بود و تنش خشکی موجب کاهش رنگیزه‌های فتوسنتزی، عملکرد و اجزای عملکرد دانه و افزایش پرولین گردید. کود‌های سبز و شیمیایی بر خصوصیات زراعی، فیزیولوژیک و عملکرد دانه گندم تحت تنش خشکی موثر بودند. بالاترین عملکرد دانه گندم (9946 کیلوگرم در هکتار ) مربوط به تلفیقی از کود سبز و آبیاری کامل به‌همراه کود شیمیایی و قارچ مایکوریزا بود. در مجموع استفاده از کود سبز در تولید گندم همراه آبیاری کامل و استفاده از قارچ میکوریزا و کود شیمیایی در شرایط آب و هوایی بروجرد مناسب به نظر می‌رسد. پرونده مقاله

  • مقاله

    7 - بررسی پایداری اکولوژیک معرفی گیاهان جدید به الگوی کشت از دیدگاه امرژی
    اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 1 , سال 13 , بهار 1400
    آنالیز امرژی راهکار مناسبی برای ارزیابی پایداری سیستم‌های تولید محصولات کشاورزی در سطح منطقه‌ای است. در این مطالعه پایداری سیستم‌های تولید چهار محصول زراعی عمده یعنی گندم و جو (به عنوان گیاهان قدیمی الگوی کاشت) و چغندرقند و زعفران (به عنوان گیاهان جدید الگوی کاشت) با اس چکیده کامل
    آنالیز امرژی راهکار مناسبی برای ارزیابی پایداری سیستم‌های تولید محصولات کشاورزی در سطح منطقه‌ای است. در این مطالعه پایداری سیستم‌های تولید چهار محصول زراعی عمده یعنی گندم و جو (به عنوان گیاهان قدیمی الگوی کاشت) و چغندرقند و زعفران (به عنوان گیاهان جدید الگوی کاشت) با استفاده از تکنیک امرژی در شهرستان خوشاب استان خراسان رضوی مقایسه شد. کل امرژی حمایت‌کننده تولید برای سیستم کشت گندم، جو، چغندر‌قند و زعفران به ترتیب 1016×32/2، 1016×91/1، 1016×95/4، و 1016×04/2، ام‌ژول خورشیدی در هکتار بود. بیشترین سهم امرژی از بخش منابع قابل تجدید محیطی در کشت چغندرقند (10/4 درصد)، از بخش منابع غیر‌قابل تجدید محیطی در کشت جو (70/55 درصد) و منابع خریداری شده تجدید‌‌‌پذیر (80/40 درصد) و غیر قابل تجدید خریداری شده (48/36 درصد در کشت زعفران به دست آمد. تغییر الگوی کاشت سبب افزایش شاخص‌های درصد تجدید‌پذیری امرژی، نسبت بارگذاری زیست‌محیطی، شاخص پایداری محیط زیست اصلاح شده، نسبت سرمایه‌گذاری امرژی و کاهش شاخص‌های نسبت عملکرد امرژی، نسبت بارگذاری زیست محیطی اصلاح شده، شاخص پایداری محیط زیست و شاخص امرژی توسعه پایدار شد. بوم‌نظام زعفران و چغندرقند بالاترین شاخص پایداری محیط‌زیست اصلاح شده را داشتند. اگرچه شاخص نسبت بارگذاری زیست‌محیطی در کشت زعفران بالاتر از سایر سیستم‌های کشت بود اما شاخص نسبت بارگذاری زیست محیطی اصلاح شده در این محصول بسیار کمتر از 3 محصول دیگر به دست آمد، بر این اساس می‌توان کشت زعفران را به عنوان یک گیاه پایدار که حداقل فشار به منابع زیست محیطی را دارد توصیه کرد پرونده مقاله

  • مقاله

    8 - مطالعه ارتباط مکانی خصوصیات خاک با عملکرد گندم در شرایط تداخل با علف‌های هرز با استفاده از روش زمین‌آماری
    اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 50 , سال 14 , پاییز 1401
    هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط مکانی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک با عملکرد گندم در شرایط رقابت با علف‌های هرز در شرایط آب و هوایی اصفهان بود. در سال زراعی 99-1398، آزمایش مزرعه‌ای در قالب سیستم شبکه‌ای با فاصله 2 × 2 متر انجام شد. در هر نقطه شبکه، خصوصیات خاک، عم چکیده کامل
    هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط مکانی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک با عملکرد گندم در شرایط رقابت با علف‌های هرز در شرایط آب و هوایی اصفهان بود. در سال زراعی 99-1398، آزمایش مزرعه‌ای در قالب سیستم شبکه‌ای با فاصله 2 × 2 متر انجام شد. در هر نقطه شبکه، خصوصیات خاک، عملکرد دانه گندم و تراکم علف هرز سلمه‌تره اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد ویژگی‌های خاک، تراکم علف هرز و عملکرد گندم در سطح مزرعه، توزیع یکنواخت یا تصادفی نداشت بلکه دارای پراکنش لکه‌ای یا تجمعی بود. نتایج نشان داد علف هرز سلمه‌تره دارای همبستگی مکانی متوسط با محتوای شن و EC خاک و همبستگی مکانی قوی با پتاسیم خاک بود، درحالی‌که این علف هرز در خاک‌های با مقادیر پایینی از محتوای فسفر، رس، سیلت و pH خاک، تجمع بیشتری داشت. کراس سمی‌واریوگرام برازش داده شده نشان داد عملکرد دانه دارای همبستگی مکانی قوی با صفات فسفر، پتاسیم، pH و رس خاک به ترتیب به میزان 8/85، 0/80، 3/80 و 9/80 درصد در دامنه 9/2، 6/3، 0/4 و 8/2 متر بود. مناطقی که عملکرد گندم در آن‌جا کمتر بود غالباً منطبق بر مناطقی بود که محتوای شن و EC خاک در آن‌جا بیشترین میزان را دارا بودند. در مجموع، نتایج حاکی از آن بود که عملکرد دانه گندم در سطح مزرعه از مکانی به مکان دیگر تغییر می‌نمود یا به عبارتی دارای توزیع لکه‌ای بود که این تغییرات تحت تأثیر خصوصیات خاک و علف هرز قرار می‌گیرد. پرونده مقاله

  • مقاله

    9 - اثر شوری آب و کودهای آلی و شیمیایی روی خصوصیات ریخت‌شناسی و زراعی گاوزبان اروپایی
    اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 2 , سال 7 , تابستان 1394
    به منظور بررسی اثرات شوری آب آبیاری توأم با کودهای آلی و شیمیایی بر خصوصیات ریخت‌شناسی و زراعی گاوزبان، آزمایشی به صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1391 در دانشگاه زابل اجرا شد. تیمارها شامل کیفیت آب در دو سطح (آب رودخانه و آب چاه چکیده کامل
    به منظور بررسی اثرات شوری آب آبیاری توأم با کودهای آلی و شیمیایی بر خصوصیات ریخت‌شناسی و زراعی گاوزبان، آزمایشی به صورت کرت‌های خرد شده در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1391 در دانشگاه زابل اجرا شد. تیمارها شامل کیفیت آب در دو سطح (آب رودخانه و آب چاه با هدایت الکتریکی 18/4 دسی‌زیمنس بر متر) به عنوان عامل اصلی و تیمار‌های مختلف کودی شامل NPK (به مقدار80:40:30 کیلوگرم در هکتار)، کود دامی (40 تن در هکتار)، ترکیب کود شیمیایی و دامی (نصف مقادیر یاد شده) و تیمار عدم کود به عنوان عامل فرعی بود. کاربرد آب شور تمام صفات به استثنای تعداد برگ در بوته را به طور معنی‌دار و بیش از 20 درصد کاهش داد. تیمارهای مختلف کودی موجب افزایش معنی‌دار تمامی صفات مورد مطالعه در مقایسه با شاهد گردید؛ کاربرد تلفیقی کود شیمیایی و دامی در افزایش این صفات اثر بخش‌تر بود و ارتفاع گل آذین، تعداد شاخه جانبی، تعداد گل در گل آذین، کلروفیل a، کلروفیل کل و کاروتنوئید را به ترتیب به میزان 4/19، 9/30، 5/31، 6/25، 8/24 و 3/25 درصد نسبت به شاهد افزایش داد. برهمکنش تیمارهای آزمایش بر ارتفاع بوته، ارتفاع گل‌آذین، کلروفیلb ، عملکرد کل بوته و عملکرد خشک سرشاخه گلدار معنی‌دار شد و استفاده از کود توانست کاهش عملکرد اقتصادی را در اثر آب شور را جبران کند. با توجه به این بررسی می‌توان کوددهی به خصوص تلفیق کود آلی و شیمیایی را برای تولید اقتصادی گاوزبان تحت شرایط تنش شوری در زابل پیشنهاد کرد. پرونده مقاله

  • مقاله

    10 - اثر سطوح متفاوت نیتروپروساید سدیم و آرسنیک بر عملکرد میوه و برخی ویژگی‌های بیوشیمایی خیار تلخ (Momordica charantia L.)
    اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 2 , سال 7 , تابستان 1394
    به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف نیتروپروساید سدیم (SNP) و آرسنیک بر ویژگی‌های بیوشیمیایی خیار تلخ (Momordica charantia L.) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 3 تکرار در سال 1391 در گلخانه دانشگاه زابل اجرا گردید. تیمارهای آزمایش سه سطح محلول پا چکیده کامل
    به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف نیتروپروساید سدیم (SNP) و آرسنیک بر ویژگی‌های بیوشیمیایی خیار تلخ (Momordica charantia L.) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با 3 تکرار در سال 1391 در گلخانه دانشگاه زابل اجرا گردید. تیمارهای آزمایش سه سطح محلول پاشی SNP شامل مقادیر صفر، 50 و 100 میکرو مولار به عنوان عامل اول و چهار سطح آرسنیک شامل صفر، 30، 60 و 90 میلی گرم در کیلوگرم خاک به عنوان عامل دوم لحاظ گردید. کاربرد مقادیر مختلف آرسنیک سبب کاهش معنی دار رنگدانه‌های فتوسنتزی، فلورسانس، محتوای آب نسبی برگ و عملکرد میوه گردید. همچنین سمیت آرسنیک در بالاترین سطح منجر به کاهش 57/47 و25/31 درصدی به ترتیب در غلظت عناصر P و K در میوه گردید. درصد پروتئین میوه در اثر سمیت آرسنیک افزایش یافت و در بیشترین مقدار آرسنیک با 68/34 درصد افزایش به حداکثر خود رسید. تیمار SNP نیز بر تمامی صفات مورد بررسی به غیر از فسفر میوه اثر معنی داری داشت و این تاثیر در محلول پاشی با 100 میکرومولار SNP به حداکثر مقدار خود رسید. اثر متقابل آرسنیک و SNP تنها بر عملکرد میوه و فلورسانس معنی دار بود. در شرایط سمیت آرسنیک، محلول پاشی با 100 میکرومولار SNP موجب افزایش 12/54 درصدی در عملکرد میوه و کاهش 66/41 درصدی در فلورسانس نسبت به عدم محلول پاشی گردید. نتایج این مطالعه نشان داد می‌توان اعمال سدیم نیتروپروساید به صورت محلول پاشی را در صورت انجام آزمایش‌های تکمیلی جهت کاهش اثرات سوء تنش فلز سنگین آرسنیک توصیه کرد. پرونده مقاله