-
مقاله
1 - کاربرد فرآیند تحلیل شبکه ای در احیای دیم زارهای کم بازده و رهاشده با مرتع کاری (مطالعه موردی: حوزه آبخیز بالخلی چای اردبیل)سنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 2 , سال 10 , تابستان 1398در این مطالعه برای مشخص نمودن مهمترین عوامل مؤثر در مکانیابی اراضی دیم مستعد احیاء و تعیین مکان های دارای اولویت مرتع کاری، شرایط اکولوژیکی در پنج معیار اقلیمی، توپوگرافی، ژئومورفولوژی، خاکشناسی و کاربری اراضی و هرکدام با سطوح زیرمعیار تعریف شده، مورد بررسی قرار گرفت. چکیده کاملدر این مطالعه برای مشخص نمودن مهمترین عوامل مؤثر در مکانیابی اراضی دیم مستعد احیاء و تعیین مکان های دارای اولویت مرتع کاری، شرایط اکولوژیکی در پنج معیار اقلیمی، توپوگرافی، ژئومورفولوژی، خاکشناسی و کاربری اراضی و هرکدام با سطوح زیرمعیار تعریف شده، مورد بررسی قرار گرفت. سپس پرسشنامه ای طراحی و توسط 10 نفر از کارشناسان متخصص تکمیل و به معیارها و زیرمعیارهای مربوطه امتیاز داده شد. نتایج محاسبه وزن معیارها نشان داد که از عوامل اصلی اثرگذار در مکانیابی دیمزارهای مستعد احیا، بیشترین تأثیر را توپوگرافی و اقلیم به ترتیب با وزن 0.43 و 0.26 داشته اند و پسازآن عوامل خاکشناسی و کاربری اراضی دارای اولویت های بعدی میباشند. عامل ژئومورفولوژی نیز با وزن 0.06 کمترین اثر را داشته است. پس از آماده سازی نقشه های پایه، این لایه ها و وزن های مدل فرآیند تحلیل شبکه ای در سیستم اطلاعات جغرافیایی با همدیگر ترکیبشده و نقشه پتانسیل احیای دیمزارهای حوزه در پنج کلاس به دست آمد. نتایج نشان داد که 19165 هکتار از سطح دیمزارهای کم بازده و رهاشده معادل 32.35 درصد، دارای استعداد یا پتانسیل خیلی زیاد برای احیا می باشند. کمترین سطح اراضی برابر با 3445 هکتار و 5.81 درصد دارای پتانسیل خیلی کم می باشند. به طورکلی باتوجه به نتایج 75.54 درصد از این اراضی پتانسیل احیای متوسط به بالا دارند و این درصد نشان دهنده توان بالای منطقه برای مرتع کاری و احیای اراضی دیم کم بازده و رهاشده است. لذا می توان از این روش در تعیین مناسب ترین اراضی دیم مستعد احیا و علوفه کاری و بازگشت این اراضی به مرتع استفاده نمود تا موفقیت پروژه های تبدیل دیمزار بیشتر گردد. پرونده مقاله -
مقاله
2 - آشکارسازی تغییرات کاربری/ پوشش اراضی با استفاده از طبقهبندی شئگرای تصاویر ماهوارهای (مطالعه موردی: حوزه آبریز قرهسو، استان اردبیل)سنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 4 , سال 10 , پاییز 1398دقت نقشه تغییرات کاربری بهدستآمده از دادههای سنجشازدور بهدقت نقشه های طبقهبندی کاربری اراضی در زمانهای مورد مطالعه بستگی دارد. در این مطالعه از تصاویر سنجندههای TM و OLI در سالهای 1368 و 1397 و روش طبقهبندی شئگرا برای بررسی روند تغییرات کاربری/ پوشش اراضی با چکیده کاملدقت نقشه تغییرات کاربری بهدستآمده از دادههای سنجشازدور بهدقت نقشه های طبقهبندی کاربری اراضی در زمانهای مورد مطالعه بستگی دارد. در این مطالعه از تصاویر سنجندههای TM و OLI در سالهای 1368 و 1397 و روش طبقهبندی شئگرا برای بررسی روند تغییرات کاربری/ پوشش اراضی با تأکید بر کاربری کشاورزی در حوزه آبریز قرهسو استفاده شد. پس از پیشپردازشهای لازم، پردازش شئگرا با اعمال فرایند سگمنتسازی چند تفکیک آغاز گردید. جهت دستیابی بهدقت بیشتر طبقهبندی کاربری اراضی علاوه بر باندهای طیفی از سایر اطلاعات نظیر شاخص نرمال شده تفاضل پوشش گیاهی NDVI، میانگین باندها، انحراف معیار باندها و ویژگیهای هندسی استفادهشده است. از بین این اطلاعات غیر طیفی استفادهشده، تعداد 15 ویژگی توسط روش بهینهسازی فضای ویژگی ها FSO انتخاب و بهعنوان اطلاعات جانبی در طبقهبندی الگوریتم نزدیکترین همسایگی مورداستفاده قرار گرفتند. ضریب کاپای حاصل از ارزیابی صحت طبقه بندی تصاویر سالهای 1368 و 1397 به ترتیب 85 و 96 درصد محاسبه شد که نشاندهنده قابلاعتماد بودن نتایج طبقهبندی شئگرا است. در مرحله بعد به کمک نقشههای طبقهبندیشده و روش مقایسه پس از طبقهبندی، نقشه تغییرات تهیه گردید. طبق نتایج حاصل از آشکارسازی تغییرات، کاربری کشاورزی طی این بازه زمانی حدود 73849 هکتار افزایش سطح را در برداشته است که علت اصلی آن تخریب مراتع و به زیر کشت بردن این کاربری است. پرونده مقاله -
مقاله
3 - بررسی رابطه تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی با دمای سطح زمین در شهرستان نمینسنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 2 , سال 11 , تابستان 1399پیشینه و هدف گسترش سریع شهرها به دلیل تغییرات گسترده در کاربری و پوشش زمین اثرات منفی بر کیفیت زیست محیطی جهانی داشته است. تغییرات کاربری/پوشش اراضی، توسعه مناطق شهری و کشاورزی و جنگلزدایی باعث تغییر رژیم دمای منطقهای و محلی میشود. آگاهی از میزان دمای سطح زمین کمک ق چکیده کاملپیشینه و هدف گسترش سریع شهرها به دلیل تغییرات گسترده در کاربری و پوشش زمین اثرات منفی بر کیفیت زیست محیطی جهانی داشته است. تغییرات کاربری/پوشش اراضی، توسعه مناطق شهری و کشاورزی و جنگلزدایی باعث تغییر رژیم دمای منطقهای و محلی میشود. آگاهی از میزان دمای سطح زمین کمک قابل توجهی به طیف وسیعی از مسائل مرتبط با علوم زمین مانند اقلیم شهری، تغییرات جهانی محیطی و بررسی تعاملات انسان و محیط مینماید. آنچه بهعنوان یک نقص اساسی در پایش دمای سطح زمین به شمار میآید، نبود ایستگاههای هواشناسی کافی جهت آگاهی از مقادیر دمایی در نقاط فاقد ایستگاه است. با توجه به محدودیت اطلاعاتی که در تامین دادهها بهویژه در وسعت زیاد با مشکلات و موانع فراوانی همراه است و دستیابی در زمان واقعی سخت و یا غیر ممکن است. بنابراین، لزوم استفاده از فنآوری سنجش از دور با شرایط زمانی، همراه با ویژگی پیوستگی و دادهبرداری در محدودههای گسترده بسیار میتواند کارا باشد. هدف از انجام این تحقیق بررسی دمای سطح زمین شهرستان نمین در یک بازه زمانی 28 ساله و مقایسه نتایج به دست آمده با تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی بوده است.مواد و روش هادادههای مورد استفاده در این تحقیق شامل، تصویر ماهواره لندست 8 که از سنجنده OLI بهمنظور استخراج نقشه کاربری اراضی و از سنجنده TIRS بهمنظور استخراج دمای سطح زمین برای سال 2015 و همچنین از تصویر سنجنده TMلندست 5 بهمنظور تهیه نقشه کاربری اراضی با استفاده از باندهای مرئی و مادون قرمز و دمای سطح با استفاده از باندهای حرارتی برای سال 1987 استفاده شد. تصاویر در اواخر فصل بهار و اوایل فصل تابستان بهمنظور نبود پوششهای ابری و برفی بالا و همچنین بالا بودن شدت تابش نور خورشید اخذ شد. از نرمافزار eCognition8.9 برای طبقهبندی شیپایه استفاده شد. طبقهبندی در 5 کلاس (کشاورزی دیم و آبی، مرتع، جنگل و مسکونی) برای سال 1987 و 6 کلاس (کشاورزی دیم و آبی، مرتع، جنگل، مسکونی و آب) برای سال 2015 انتخاب شدند. جهت ارزیابی صحت و مقایسه نقشههای حاصل، از ماتریس خطا، صحت کلی و آمارهی کاپا استفاده شد. از روش پنجره مجزا برای استخراج دمای سطح زمین استفاده شد. در نهایت بهمنظور تجزیه و تحلیل ارتباط بین دمای سطح زمین با شاخص پوشش گیاهی، ضرایب همبستگی بین دمای سطح زمین و شاخص پوشش گیاهی براساس نوع کاربری در سالهای 1987 و 2015 محاسبه شد.نتایج و بحث بیشترین سطح اراضی در سال 1987 و 2015 متعلق به کاربری مرتع به ترتیب با 43781 و 34114 هکتار، دومین سطح مربوط به کاربری کشاورزی دیم به ترتیب با 23854 و 33277 هکتار است. کمترین سطح نیز در سال 1987 با توجه به عدم وجود کاربری آب متعلق به کاربری مسکونی با 1301 هکتار است در حالی که در سال 2015 با احداث سازههای آبی کاربری آب با مساحت 86 هکتار دارای کمترین سطح اراضی است. بیشترین افزایش سطح را کاربری کشاورزی دیم با 9423 هکتار افزایش دارا است که نسبت به سال 1987 افزایش چشمگیری را داشته است. بیشترین دمای ثبت شده برای شهرستان نمین در سالهای 1987 و 2015 مربوط به کاربری کشاورزی دیم (به ترتیب با 34 و 27 درجه سانتیگراد) است. که نشان از تمرکز حرارت در این مناطق است. این کاربری به دلیل عواملی از جمله خشک بودن محصولات در این زمان و برداشت محصولات بیشترین دما را دارا است. کاربری کشاورزی دیم در سال 1987 بیشترین دما (34 درجه سانتیگراد) را دارا بوده است اما در سال 2015 با کاهش دما (27 درجه سانتیگراد) مواجه شده است کما اینکه در همین سال 2015 نیز نسبت به سایر کاربریها دارای بیشترین دمای سطحی بوده است. علت آن را میتوان در عامل برداشت محصول دانست. باتوجهبهاینکهمحصولاتدیمیمحدودهمورد مطالعه،اغلب گندمبودهودراینزمانازفصل،بیشترگندمها رسیدهویابرداشتمیشوند،بنابراینتعرقاین محصولاتناچیزاست. کمترین دمای ثبت شده در شهرستان نمین به ترتیب مربوط به کاربری آب (21 درجه سانتیگراد)، جنگل (21 درجه سانتیگراد) و کشاورزی آبی (22 درجه سانتیگراد) است. باتوجهبهاینکهآبدارایظرفیتگرماییبالاییمیباشد، لذا بیشترین اثر را در کاهش دما دارد. در کاربریهای جنگل و کشاورزی آبی به دلیل پوشش گیاهی بیشتر دمای سطح زمین کمترین مقدار (به ترتیب 23 و 24 درجه سانتیگراد در سال 1987 و 21 و 22 درجه سانتیگراد در سال 2015) را نسبت به سایر کاربریها دارا است. کاربریمربوطبه کشاورزیدراینناحیه،بعدازمناطق جنگلیدارایکمتریندمایسطحی (24 درجه سانتیگراد در سال 1987 و 21 درجه سانتیگراد در سال 2015)میباشد.باتوجهبهاینکهمحصولات زراعیکشتشدهدراینمحدودهگیاهانیازجملهسیبزمینیاستواینگیاهانداراینیازآبیبیشتری هستند.بنابراین،اینگیاهان درخرداد ماهدارایسبزینگیبالایی بودهوهمینامرباعثشدهکهدرمحدودهتحتکشتآنهاتعرق بیشترینسبتبهسایرنواحیصورتگیردوبالطبعدرخنکنگهداشتن دمایسطحیبسیارتأثیرگذاربوده است. کاربری مرتع در هر دو سال مورد مطالعه، دمای بالایی (به ترتیب 27 و 25 درجه سانتیگراد) را داشته است و اختلاف ناچیزی بین هر دو سال مشاهده میشود.نتیجه گیری نوع کاربری و تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی تاثیر محسوسی در تغییرات دمای سطح زمین دارد. هرچند نواحی عاری از پوشش گیاهی دارای دمای سطحی بالاتری نسبت به نواحی است که دارای پوشش گیاهی هستند. نتایج نشان داد همبستگی معنیداری بین پوشش گیاهی و دمای سطح زمین وجود ندارد که عمدتا ناشی از مقدار کافی پوشش گیاهی است. بهطور کلی نتایج نشان داد، در اکثر مناطق با دمای کمتر، پوشش گیاهی انبوهتری وجود دارد که بیانگر رابطه معکوس بین شاخص پوشش گیاهی و دمای سطح زمین است. پرونده مقاله -
مقاله
4 - مدلسازی تولید اولیه سطح زمین با استفاده از شاخصهای ماهواره لندست-8 در مراتع سیاهپوش و گنجگاه استان اردبیل، ایرانسنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 1 , سال 14 , پاییز 1402هدف از این مطالعه برآورد تولید (تولید اولیه سطح زمین) فرمهای رویشی و کل با استفاده از تصاویر لندست 8 در مراتع سیاهپوش و گنجگاه استان اردبیل بود. نمونهبرداری میدانی در خرداد ماه 1398 انجام شد و تصویر ماهوارهای همزمان با آن دریافت شد. تعداد هفت مکان نمونهبرداری انت چکیده کاملهدف از این مطالعه برآورد تولید (تولید اولیه سطح زمین) فرمهای رویشی و کل با استفاده از تصاویر لندست 8 در مراتع سیاهپوش و گنجگاه استان اردبیل بود. نمونهبرداری میدانی در خرداد ماه 1398 انجام شد و تصویر ماهوارهای همزمان با آن دریافت شد. تعداد هفت مکان نمونهبرداری انتخاب شد و در هر مکان سه ترانسکت 100 متری موازی و عمود بر جهت شیب مستقر شد و در امتداد هر ترانسکت از 10 پلات (یک متر مربعی)، تولید فرمهای رویشی به روش تصادفی-سیستماتیک برداشت شد (در مجموع 210 پلات). تعداد 22 شاخص گیاهی با توجه به مرور منابع انتخاب و برای منطقه محاسبه شد. سپس، همبستگی بین تولید فرمهای رویشی و کل با شاخصهای گیاهی محاسبه و شاخص گیاهی دارای بالاترین همبستگی برای مدلسازی انتخاب شد. برای مدلسازی از معادله خطی درجه یک استفاده شد و معادلات بهدست آمده در نرمافزار ArcGIS بهصورت نقشه برآورد شد. نتایج نشانداد از بین شاخصهای مورد بررسی، شاخص NDVI مناسبترین شاخص برای مدلسازی بود؛ با اینحال بیشترین همبستگی این شاخص با تولید کل (88/0) و تولید گندمیان (78/0) بود؛ درحالیکه همبستگی کمتری با تولید پهنبرگان علفی (41/0) و بوتهایها (31/0) داشت. محدوده تغییرات تولید مدلسازی شده برای گندمیان 0 تا 1857 کیلوگرم در هکتار، پهنبرگان علفی 9 تا 766 کیلوگرم در هکتار، بوتهایها 0 تا 458 کیلوگرم در هکتار و برای تولید کل 9 تا 3081 کیلوگرم در هکتار بود. ارزیابی صحت مدلها با معیارهای RMSE، MDE و MAE انجام شد و صحت در حد قابل قبول بود. همچنین مقدار اختلاف میانگین دادههای واقعی با مدلسازی شده تقریباً برابر صفر بود. از نتایج این مطالعه میتوان برای ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای تولید مرتع در راستای توسعه پایدار اکوسیستمهای مرتعی منطقه استفاده کرد. پرونده مقاله -
مقاله
5 - تحلیل تغییرات کاربری/پوشش اراضی استان اردبیل با استفاده از سنجههای سیمای سرزمینسنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 4 , سال 11 , پاییز 1399پیشینه و هدف ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی و پوشش زمین منجر به ایجاد درک صحیحی از نحوه تعامل انسان و محیطزیست میشود. سنجههای سیمای سرزمین میتوانند به عنوان اساس مقایسه سناریوهای متفاوت سیمای سرزمین، یا شناخت تغییر و تحولات سیمای سرزمین در طی زمان باشند. استفاده چکیده کاملپیشینه و هدف ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی و پوشش زمین منجر به ایجاد درک صحیحی از نحوه تعامل انسان و محیطزیست میشود. سنجههای سیمای سرزمین میتوانند به عنوان اساس مقایسه سناریوهای متفاوت سیمای سرزمین، یا شناخت تغییر و تحولات سیمای سرزمین در طی زمان باشند. استفاده از سنجههای سیمای سرزمین، ضمن صرفهجویی در زمان، ارزیابی زیستمحیطی پیامد فعالیتهای انسانی را به صورت تجمعی در کوتاه ترین زمان امکانپذیر میسازد. افزایش جمعیت در دهههای اخیر، پتانسیل بالای منطقه برای کشاورزی، افزایش سطح توقعات و تقاضای بیشتر برای کسب درآمد، پایین بودن نرخ اشتغال، مطرحشدن منطقه از نظر گردشگری، توسعه راههای ارتباطی و همچنین تصمیمهای نادرست در سالهای اخیر موجب تغییرات کاربری متعددی در سطح استان اردبیل شده است. با توجه به اهمیت اکولوژیکی منطقه، به نظر میرسد پژوهش تجزیهوتحلیل ارتباط سنجههای سیمای سرزمین با تغییرات کاربری/پوشش اراضی استان اردبیل در بازه زمانی سالهای 1987 تا 2015 راهی برای کمی کردن اثر این تغییرات بر سیمای سرزمین است.مواد و روش هادر این پژوهش از دادههای سنجنده TM لندست 5 (سال 1987) و سنجنده OLI لندست 8 (سال 2015) در یک بازه زمانی 28 ساله برای ارزیابی روند تغییرات کاربری/پوشش زمین استان اردبیل استفاده شد. به منظور ارزیابی صحت و اصلاح هندسی نقشههای کاربری/پوشش اراضی از نقشههای توپوگرافی 1:25000 سازمان نقشه برداری کشور استفاده شد. پس از تهیه نقشههای تغییرات کاربری/پوشش اراضی، سنجههای مربوط به کاربری/پوشش اراضی در سطح کلاس با استفاده از نرمافزار FRAGSTATS استخراج شدند. بهمنظور پرهیز از تولید اطلاعات اضافی، بر اساس مرور منابع و دانش کارشناسی، و با توجه به تناسب سنجهها با هدف مطالعه و توجه به همبستگی بین مفهوم آنها، مجموعهای سنجههای سیمای سرزمین مناسب و مرتبط با تغییرات کاربری/پوشش اراضی استخراج شد. سنجههای مساحت کلاس، درصد از سیمای سرزمین، تعداد لکه، میانگین اندازه لکه، تراکم حاشیه، بزرگترین لکه، حاشیه کل و تراکم لکه محاسبه و ارتباط آنها با تغییرات کاربری/پوشش به روش مقایسهای روند تجزیهوتحلیل شد.نتایج و بحث بیشترین تغییر در میانگین مساحت کاربری/پوشش و اندازه لکه در بازه زمانی 1987 تا 2015 (به ترتیب 75186 و 1164.35 هکتار) مربوط به مرتع با روند کاهشی است. با افزایش جمعیت طی سالهای اخیر و در نتیجه فاصله کم نقاط شهری و روستایی از همدیگر، ساخت و سازههای کم تراکم، توسعه شبکه حمل و نقل و رشد نواری یا خطی سبب شده که اندازه لکه کاربریهای انسانساخت در طول بازه زمانی موردمطالعه افزایش یابد. همچنین به منظور تأمین نیازهای معیشتی با توجه به پتانسیل اقلیمی منطقه شاهد افزایش اراضی کشاورزی با تغییر اراضی مرتعی در سراسر منطقه به خصوص در شمال (شهرستانهای پارسآباد و بیلهسوار) و جنوب (شهرستان خلخال) استان اردبیل هستیم، که موجب کاهش درصد مرتع (از 58.17 به 53.89 درصد) شده است. در واقع روند تغییر مراتع به سمت تکهتکه شدن است که سبب کاهش متوسط اندازه لکه و به عبارتی کاهش پایداری مراتع میشود. از سوی دیگر کاربری انسانساخت به طرز بسیار ناهمگون و نامناسبی در استان اردبیل گسترشیافته است که باعث افزایش مرز مشترک با لکههای طبیعی و در نتیجه افزایش نفوذ در لکههای طبیعی (جنگل و مرتع) و تخریب بیشتر آنها شده است. افزایش سنجه مساحت، بزرگترین لکه، حاشیه کل، تراکم لکه و تعداد لکههای پهنههای آبی در بازه زمانی 1987 تا 2015 به دلیل افزایش سدهای جدیدالاحداث در این دوره است. افزایش تقاضا و تمایل به تولید بیشتر و از سوی دیگر دسترسی به منابع آبی در این بازه زمانی، موجب تغییر مرتع به کشاورزی (زراعت آبی) و در نتیجه توسعه سطوح کشاورزی در منطقه شده است. از سوی دیگر با افزایش منابع آبی در استان بیشترین کاهش در بزرگترین اندازه لکه در بازه زمانی موردمطالعه در زراعت دیم اتفاق افتاده است. ارزیابی تعداد لکه نشان داد که بیشترین تغییر در طول بازه زمانی 1987 تا 2015 مربوط به کلاس زراعت دیم با روند افزایشی (2651 لکه) بوده است که با توجه به افزایش جمعیت در دهههای اخیر، پتانسیل بالای منطقه برای کشاورزی و افزایش سطح توقعات و تقاضای بیشتر برای کسب درآمد بوده که این افزایش بیانگر خردشدگی و وجود اختلال در سرزمین است که در نتیجه سبب کاهش اراضی جنگلی و مرتعی و افزایش اراضی کشاورزی شده است. بیشترین تغییر در تراکم حاشیه در بازه زمانی 1987 تا 2015 مربوط به مرتع با روند افزایشی (11.78 متر در هکتار) و کمترین تغییر در تراکم حاشیه مربوط به جنگل با روند افزایشی (0.06 متر در هکتار) است. مقایسه تراکم حاشیه نشان داد که گسترش اراضی انسانساخت و افزایش کاربریهای کشاورزی (زراعت دیم و آبی)، سبب افزایش تراکم حاشیه لکههای مرتعی شده است و حالت تکهتکه بیشتری را نسبت به سایر کاربریها داشته است. افزایش سطح کشاورزی در اثر پیوسته شدن لکهها به یکدیگر موجب کاهش سنجه تعداد لکه و افزایش سنجه متوسط اندازه لکه در اثر کاهش تکهتکه شدگی شده است. از افزایش تعداد لکهها در بازه زمانی موردمطالعه (از 20065 به 23802 لکه) میتوان نتیجه گرفت که در اثر دخل و تصرف انسان گرایش سیمای سرزمین در استان اردبیل به سمت ساختار ریزدانه است و تعداد لکههای انسانساخت مصنوعی و نیمهطبیعی افزایشیافته که منجر به کاهش اراضی جنگلی و مرتعی شده است. نتایج نشان داد که اراضی مسکونی و زراعی (کشت دیم و آبی) در بازه زمانی موردمطالعه روند تغییرات کاملاً همسو داشته درصورتیکه روند معکوس با اراضی جنگلی و مرتعی دارد که میتواند ناشی از اثر مستقیم و شدت تأثیر حضور انسان در تعیین الگوی پراکنش مکانی انواع کاربری/پوشش اراضی باشد.نتیجه گیری با توجه به رشد کنترل نشده اراضی مسکونی و زراعی (دیم و آبی) در سالهای اخیر، برای جلوگیری از تخریب بیشتر و همچنین حفظ اراضی جنگلی و مرتعی پیشنهاد میشود آمایش سرزمین بر مبنای عناصر ساختاری و مفاهیم سیمای سرزمین انجام شود. تغییر در ساختار سیمای سرزمین در کاربریهای با درجات متفاوت صورت گرفته است و کمّی کردن این تغییرات با استفاده از سنجههای سیمای سرزمین از مواردی است که میتواند به تجزیهوتحلیل الگوی تغییرات مکانی کمک نماید. پرونده مقاله -
مقاله
6 - مقایسة روش های شبکه عصبی مصنوعی، ماشین بردار پشتیبان و شیءگرا در استخراج کاربری و پوشش اراضی از تصاویر لندست 8سنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 4 , سال 6 , پاییز 1394تهیة نقشه کاربری/پوشش اراضی، برای برنامه ریزی و مدیریت مکانی ضروری است. امروزه تصاویر ماهوره ای و تکنیک های سنجش از دور،به دلیل فرآهم آوردن داده های بهنگام و قابلیت بالای آنالیز تصاویر، کاربرد گسترده ای در تمامی بخش ها از جمله بخش های کشاورزی و منابع طبیعی دارند. در پژو چکیده کاملتهیة نقشه کاربری/پوشش اراضی، برای برنامه ریزی و مدیریت مکانی ضروری است. امروزه تصاویر ماهوره ای و تکنیک های سنجش از دور،به دلیل فرآهم آوردن داده های بهنگام و قابلیت بالای آنالیز تصاویر، کاربرد گسترده ای در تمامی بخش ها از جمله بخش های کشاورزی و منابع طبیعی دارند. در پژوهش حاضر طبقه بندی کننده های شبکه عصبی مصنوعی، ماشین بردار پشتیبان و شیءگرا جهت تهیه نقشةکاربری/پوشش اراضی شهرستان های اردبیل، نیر و نمین مورد ارزیابی قرار گرفت. تصویر سنجندة (OLI) Operational Land Imager لندست 8 (سال 2013) پس از تصحیحات هندسی و توپوگرافیکی تحت این الگوریتم ها قرار گرفته و به 9 طبقة کاربری و پوشش اراضی شامل پهنه های آبی، زراعت آبی، زراعت دیم، چمنزار، برونزدگی سنگی، جنگل، مرتع، عرصه های مسکونی و انسان ساخت و فرودگاه طبقه بندی شد. پس از ارزیابی صحت، صحت کلی برای نقشة حاصل از شبکه عصبی مصنوعی، ماشین بردار پشتیبان و شیءگرا به ترتیب برابر با 91/89، 68/85 و37/94 درصد و مقدار کاپای آن ها به ترتیب 88/0، 82/0 و 93/0 برآورد شد که نشان دهنده برتری روش شیءگرا در مقایسه با دو روش دیگر است. هر سه روش توانستند صحتی قابل قبول برای نقشه ها ی کاربری/پوشش اراضی ارائه دهند. در کل، سه روش طبقه بندی پیشرفته، در منطقة ناهمگن با تغییرات ارتفاعی بیش از 3600 متر با استفاده از نسل جدید تصاویر سنجنده لندست 8 آزمون و مناسب ترین روش تهیه نقشة کاربری/پوشش اراضی معرفی شد. پرونده مقاله -
مقاله
7 - بررسی دمای سطح زمین در رابطه با کاربری و پوشش اراضی با استفاده از داده های سنجش از دورسنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 1 , سال 6 , بهار 1394این تحقیق با هدف بررسی دمای سطح زمین در رابطه با پوشش گیاهی و کاربری اراضی شهری با استفاده از داده های سنجش از دور در محدوده شهر اردبیل و اراضی حاشیه آن تا شعاع 15 کیلومتری با استفاده از تصویر لندست TM (2010)، پس از عملیات پیش پردازش نظیر آماده سازی تصویر، اصلاح رادیوم چکیده کاملاین تحقیق با هدف بررسی دمای سطح زمین در رابطه با پوشش گیاهی و کاربری اراضی شهری با استفاده از داده های سنجش از دور در محدوده شهر اردبیل و اراضی حاشیه آن تا شعاع 15 کیلومتری با استفاده از تصویر لندست TM (2010)، پس از عملیات پیش پردازش نظیر آماده سازی تصویر، اصلاح رادیومتریکی و هندسی که با استفاده از نرم افزار ENVI®4.7 انجام شد. سپس برای اندازه گیری دمای سطحی از باند حرارتی تصویر و اعمال معادلات مربوطه جهت تبدیل اعداد رقومی به رادیانس و رادیانس به دمای درخشندگی استفاده شد. در مرحله بعد برای محاسبه گسیلمندی از شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI) استفاده شد و نقشه کاربری اراضی به صورت نظارت شده در شش کلاس از سطح تصویر استخراج شد. برای استخراج کسر پوشش گیاهی از مدل پیکسل Dimidiate استفاده شد. برای ارزیابی صحت داده های دمای سطحی استخراج شده از تصویر، از داده های چهار ایستگاه هواشناسی به صورت ساعتی استفاده شد و برای تطبیق این داده ها با هم، از یک رابطة رگرسیونی ساده استفاده شد. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی دمای سطحی زمین (استخراج شده از تصویر) با دمای هوای ایستگاه های هواشناسی 79/0 و همبستگی دمای هوای ایستگاه ها با دمای هوای استخراج شده از تصویر 99/0 می باشد. پرونده مقاله -
مقاله
8 - اثربخشی عملیات آبخیزداری در کاهش فرسایش و رسوب با استفاده از مدل تجربی MPSIAC (مطالعه موردی: حوزهآبخیز سقزچیچای استان اردبیل)جغرافیا و مطالعات محیطی , شماره 4 , سال 12 , پاییز 1402طی دهههای اخیر تلفات منابع آب و خاک در حوزههای آبخیز در اثر بهرهبرداری غیراصولی از آنها، باعث کاهش تولید و عمر مفید مخازن و افزایش میزان تولید رسوب شده است. امروزه با پیشرفت تکنولوژی، ارزیابی پروژههای آبخیزداری نیز با توجه به هدف، حجم کار و هزینه بالای آن ضرورت دار چکیده کاملطی دهههای اخیر تلفات منابع آب و خاک در حوزههای آبخیز در اثر بهرهبرداری غیراصولی از آنها، باعث کاهش تولید و عمر مفید مخازن و افزایش میزان تولید رسوب شده است. امروزه با پیشرفت تکنولوژی، ارزیابی پروژههای آبخیزداری نیز با توجه به هدف، حجم کار و هزینه بالای آن ضرورت دارد. در این مطالعه نقش عملیات آبخیزداری در کنترل فرسایش و رسوب حوزهآبخیز سقزچیچای استان اردبیل به روش MPSIAC قبل و بعد از اجرای عملیات مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. در این مدل 9 عامل موثر در فرسایش براساس شدت و ضعف خود دارای امتیاز هستند و در نهایت میزان رسوب منطقه برآورد میشود. میانگین فرسایش و رسوب بر اساس آزمون کولموگروف اسمیرنوف و با استفاده از نرم افزار SPSS، در سطح 95 درصد دارای توزیع نرمال بوده و از تجزیه و تحلیل پارامتریک استفاده شد. قبل از اجرای عملیات آبخیزداری براساس نتایج آزمون t مستقل، میانگین فرسایش و رسوب در زیرحوزههای آبخیز، در سطح 95 درصد برابر است؛ در حالی که بعد از اجرای عملیات آبخیزداری، میانگین فرسایش و رسوب در زیرحوزههای آبخیز دارای عملیات آبخیزداری اجراء شده و اجراء نشده، برابر نیست. نتایج تحقیق نشان میدهد در زیر حوزههای آبخیز فاقد عملیات آبخیزداری، میانگین فرسایش و رسوب به ترتیب 48/1 و 67/0 تن در هکتار در سال افزایش دارد. در حالیکه در زیرحوزههای آبخیز دارای عملیات آبخیزداری اجراء شده این مقدار میانگین فرسایش و رسوب تقریباً ثابت مانده است که نشاندهنده تأثیر مثبت عملیات آبخیزداری در حفاظت خاک بوده و نقش مهمی در جلوگیری از کاهش حجم مخزن سد سقزچی دارد. پرونده مقاله -
مقاله
9 - مقایسه روشهای مختلف تهیه نقشه کاربری/ پوشش اراضی با روشهای رایج مطالعات منابع طبیعی (مطالعه موردی، حوزه آبخیز گردنه قوشچی ارومیه)اکوسیستم های طبیعی ایران , شماره 1 , سال 9 , بهار 1397شرکتهای خصوصی با عنوان مهندسین مشاور در مطالعات بخش منابع طبیعی، نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند. نقشه کاربری اراضی بهعنوان یکی از اطلاعاتپایه تولیدشده در مطالعات توسط مهندسی مشاور است و صحت این اطلاعات بر نتیجه نهایی، هزینههای صرف شده در بخش منابع طبیعی و برنامهریز چکیده کاملشرکتهای خصوصی با عنوان مهندسین مشاور در مطالعات بخش منابع طبیعی، نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند. نقشه کاربری اراضی بهعنوان یکی از اطلاعاتپایه تولیدشده در مطالعات توسط مهندسی مشاور است و صحت این اطلاعات بر نتیجه نهایی، هزینههای صرف شده در بخش منابع طبیعی و برنامهریزیهای آتی بسیار مؤثر است. هدف از این مطالعه، ارزیابی قابلیت تفسیر چشمی تصاویر موجود در Google Earth (GE) در مقایسه با نقشه تولیدشده توسط مهندسین مشاور و تفسیر رقومی شیءگرای تصاویر مورداستفاده نظیر لندست بهعنوان روشی نوین و کمهزینه در تهیه نقشههای کاربری/ پوشش اراضی در مطالعات منابع طبیعی کشور است. برای این منظور نقشه کاربری/ پوشش اراضی تهیهشده توسط مهندسین مشاور (1386) و نقشهی کاربری/ پوشش اراضی حاصل از پردازش شیءگرای تصویر سنجنده TM (1386) در محیط نرمافزار eCognition با نقشه کاربری/ پوشش اراضی تهیه شده در نرمافزار ArcGIS با استفاده از تفسیر چشمی تصاویر GE (1388) ازنظر صحت باهم مقایسه شدند. صحت کلی و ضریب کاپای نقشه تولیدی از GE بهترتیب 99 درصد و 99/0 و صحت کلی و ضریب کاپای نقشه کاربری/ پوشش اراضی تهیهشده توسط مشاور و شیءگرا بهترتیب 59 درصد، 32/0، 89 درصد و 86/0 برآورد گردید که نشاندهنده برتری تصاویر موجود در GE است. درمجموع نقشه تولیدشده از تصویر GE صحت بسیار مناسب و بهتری نسبت به دو نقشه دیگر داشت و نقشه تولیدشده توسط مهندسین مشاور با صحت غیرقابلقبول و ضریب کاپای پایین، غیرقابل استناد است. پرونده مقاله -
مقاله
10 - مقایسه سه روش تفسیر چشمی، طبقهبندی شیءگرا و طبقهبندی نظارت شده در تهیه نقشه کاربری/پوشش اراضی حوزه آبخیز ملا احمد اردبیلاکوسیستم های طبیعی ایران , شماره 5 , سال 8 , زمستان 1396با توجه به رشد روزافزون جمعیت و در نتیجه آن، تخریب و تبدیل غیراصولی کاربری اراضی، آگاهی از وضع موجود سرزمین، کاربری و پوشش آن ضرورت دارد. هدف اصلی تحقیق حاضر تهیه نقشه کاربری/پوشش اراضی حوزه آبخیز ملا احمد بوده است. در این تحقیق از دو نوع تصاویر ماهواره QuickBird موجود چکیده کاملبا توجه به رشد روزافزون جمعیت و در نتیجه آن، تخریب و تبدیل غیراصولی کاربری اراضی، آگاهی از وضع موجود سرزمین، کاربری و پوشش آن ضرورت دارد. هدف اصلی تحقیق حاضر تهیه نقشه کاربری/پوشش اراضی حوزه آبخیز ملا احمد بوده است. در این تحقیق از دو نوع تصاویر ماهواره QuickBird موجود در سرور گوگل ارث (سال 2013) و سنجنده (Operational Land Imager) OLI ماهواره لندست 8 (سال 2014) در قالب سه روش تفسیر چشمی (تصاویر گوگل ارث)، طبقهبندی شیءگرا (تصاویر گوگل ارث) و طبقهبندی نظارتشده (تصویر لندست 8) استفاده شد. بهمنظور ارزیابی نقشه کاربری/پوشش اراضی تولیدشده از سه روش ذکر شده، 51 نقطه بهعنوان نقاط کنترلی جهت ارزیابی صحت انتخاب گردید. نتایج نشان داد که صحت کلی نقشه تولید شده از روش تفسیر چشمی، طبقهبندی شیءگرا و طبقهبندی نظارتشده، به ترتیب 100، 90 و 72 درصد و ضریب کاپای آنها نیز به ترتیب 1، 85/0 و 6/0 است، که صحت بالای نقشههای تولید شده از دو روش تفسیر چشمی و شیءگرا را نشان داد. روش تفسیر چشمی با استفاده از تصاویر با قدرت تفکیک بین 65/0 تا 9/2 متری ماهواره QuickBird (سرور گوگل ارث)، صحیحترین روش میباشد؛ هرچند که روش طبقهبندی شیءگرا با توجه به هزینه پایین آن از نظر زمانی در مناطق گستردهتر، به نسبت دارای صحت قابل قبولی میباشد. پرونده مقاله -
مقاله
11 - Folk Herbal Veterinary Medicines of Tehran Watershed (Iran)journal of Medicinal Herbs (journal of herbal drugs) , شماره 2 , سال 6 , زمستان 2015Background & Aim: The use of medicinal plants is an option for livestock farmers who do not want to use allopathic drugs under certified organic programs or cannot afford to use allopathic drugs for minor health problems of livestock. Thus, the main aim of this stud چکیده کاملBackground & Aim: The use of medicinal plants is an option for livestock farmers who do not want to use allopathic drugs under certified organic programs or cannot afford to use allopathic drugs for minor health problems of livestock. Thus, the main aim of this study is the identification of some ethnoveterinary medicinal plants of Tehran watershed and their medicinal effects on livestock. Experimental: Initially, plant species were collected from the watershed, and then using reliable literature collected species was identified. After that, medicinal plants from veterinary value perspective by comparison with the published literature were determined. Moreover, identified species with disease therapy value were classified. Results & Discussion: Initially 278 medicinal plant species were identified in this area. From those, 47 species were identified with ethnoveterinary medicinal value, which were belonged to 28 families. Identified species were used for treating different disease and syndromes such as parasites (17%), oestrusovis (7%), gastrointestinal diseases (12%), diarrhea (7%), pain killer (9%), mastitis (7%), skin infection (5%), wounds (17%), lack of some vitamins and nutrients (10%) and some other diseases and syndromes such as theileriosis, immunomodulation and bloat in livestock. Industrial and practical recommendations: This information can be improved our knowledge of native plants that are useful for curing animal disease and attempt to conserve the area and its plant species. پرونده مقاله -
مقاله
12 - Folk Herbal Veterinary Medicines of Zilberchay Watershed of East Azerbaijan (Iran)journal of Medicinal Herbs (journal of herbal drugs) , شماره 4 , سال 5 , بهار 2014Background & Aim: Ethnoveterinary medicinal plants of Iran are not scientifically well known, but they have been using traditionally especially in rural areas.This study was carried out to identify the Folk Herbal Veterinary Medicines (FHVM) of ZilberChay watershed چکیده کاملBackground & Aim: Ethnoveterinary medicinal plants of Iran are not scientifically well known, but they have been using traditionally especially in rural areas.This study was carried out to identify the Folk Herbal Veterinary Medicines (FHVM) of ZilberChay watershed in east Azerbaijan province in northwest of Iran. Experimental: FHVM plants were identified by collecting plant species from the study area and comparing them with previous studies to identify the plant with FHVM value. Overall, 493 plant species that were belong to 243 genera and 59 families were collected. From those, 42 species belong to 37 genera and 23 families were identified as FHVM. Results: These plants can be used for treatment of different disease and syndromes in livestock, such as internal parasites, mastitis, burns, skin disease, gastrointestinal tract problems, diarrhea, etc. Results showed that most of the FHVM belong to the families including: Fabaceae (14.29%), Asteraceae (14.29%), Apiaceae (7.14%), Poaceae (7.14%), Rosaceae (7.14%), Cupressaceae (4.76%), Lamiaceae(4.76%) and Moraceae (4.76%). Moreover, results showed that chrotypes of identified FHVM belong to IT (Irano-Toranian) with 49.1%, Plur (Plural) with 27.27%, ES (Euro-Siberian) with 18.18 % and M (Mediterranean) regions with 5.45%, respectively. Furthermore, identified FHVM belong to life forms of He (Hemicryptophytes) with 55%; Ph (Phanerophytes) with 26.19%; Th (Therophytes) with 14.28% and Ch (Chamaephytes) with 4.76%, respectively. Recommended applications/industries: Identifying FHVM of ZilberChay and their application in treating domestic animals can give us opportunity to increase our knowledge about FHVM and attempt to conserve the area and its plant species. پرونده مقاله -
مقاله
13 - Effect of Soil Properties on Above-ground Net Primary Production in Moghan-Sabalan Rangelands, IranSamaneh Mohammadi Moghaddam Ardavan Ghorbani Hossein Arzani Javanshir Azizi Mobser Raoof MostafazadehJournal of Rangeland Science , شماره 2 , سال 11 , بهار 2021The aim of this study was to investigate the relationship between total community and Plant Functional Types (PFTs) Aboveground Net Primary Production (ANPP) with soil variables. Sampling done in two altitude gradients (20-3300m) and 25 sites at the rangelands of the no چکیده کاملThe aim of this study was to investigate the relationship between total community and Plant Functional Types (PFTs) Aboveground Net Primary Production (ANPP) with soil variables. Sampling done in two altitude gradients (20-3300m) and 25 sites at the rangelands of the northern Ardabil province in 2016. In each site, PFTs ANPP and soil were sampled. In laboratory soil variables including Soil Texture, Dispersible Clay, Bulk Density, Volumetric Soil Water Content, Saturation Percent, pH, EC, Organic Matter, Particulate Organic Matter, Calcium, Magnesium, Phosphorous, Sodium, Soluble Potassium, Exchangeable Potassium, Lime and Carbonate were measured. Cluster analysis was used to group sites based on soil variables. ANOVA and Tukey tests were employed to compare the value of ANPP and soil variable at different groups resulting from cluster analysis. Then, linear regression was used to investigate relationship between ANPP and soil variables. Based on cluster analysis, 25 sites were divided in four soil types and results showed that the value of PFTs and total ANPP and 26 soil variables from 37 soil variables had significant differences between grouping sites. Regression model showed that SK and P in first depth of soil were effective on grasses (R2=0.51), VWC and P in the first depth and EK and Mg in the second depth were effective on forbs ANPP (R2=0.61), Clay, VWC, Mg and POM in the second depth were effective on shrubs ANPP (R2=0.71) and pH in the first depth, Sand and POM in the second depth were effective on total ANPP (R2=0.76). According to the obtained models, ANPP changes can be predicted by soil variables. Also, based on the result, PFTs can be a suitable indicator for soil condition of rangeland. So, the results of the present study can be used to refine rangelands in this area and even to extend them to other areas. پرونده مقاله -
مقاله
14 - Ecological Survey of the Presence and Absence of Ferula ovina (Boiss.) Boiss. and Ferula persica Willd. in North-Western Rangelands of Iran (Case Study: Zanjan Province)Journal of Rangeland Science , شماره 5 , سال 8 , پاییز 2018This study was conducted to investigate the effect of ecological factors on distribution, presence and absence of species Ferula ovina and F. persica in the semi-arid rangelands of Zanjan province, Iran in 2015. The locations of ten 4m2 plots with 15m spacing on three 1 چکیده کاملThis study was conducted to investigate the effect of ecological factors on distribution, presence and absence of species Ferula ovina and F. persica in the semi-arid rangelands of Zanjan province, Iran in 2015. The locations of ten 4m2 plots with 15m spacing on three 150 m long transects were systematically randomized and determined in each key area within each habitat. The soil surface features including total canopy cover, canopy cover of target species, bare soil and stone and gravel on the soil surface were estimated. Three mixed soil samples from the locations at the beginning, middle, and end of each transect from depth of 0-30 cm were collected to determine soil properties. Physiographic and climate factors of each selected site were determined. Independent sample t-test and one-way analysis of variance were conducted to compare the related parameters and the discriminant analysis was also performed to determine the importance of environmental variables on the presence and absence of the target species. The results showed that in F. persica habitat, the percentage of total neutralizing value and silt was less than that in the absence area of the species. In contrast, in F. ovina habitat, the amount of these variables was significantly higher than that in the absence area of the specie. The results of discriminant analysis showed that temperature parameters, altitude, sand and gravel percent on the soil surface, electrical conductivity, total neutralizing value and rainfall in the first canonical function had the highest value and they were the first factors affecting species distribution and location differentiation. However, presence and absence of species in the target habitats are often dependent on some variables such as pH, soil silt percent, aspect, precipitation and minimum temperature.. پرونده مقاله -
مقاله
15 - Forage Quality of Salsola yazdiana and S. tomentosa in Different Growth Stages in Saline Desert of Yazd Province, IranJournal of Rangeland Science , شماره 2 , سال 9 , بهار 2019Information on forage quality could help rangeland managers to select suitable grazing method to achieve higher animal performance without damage to vegetation. The aim of this study was to determine and compare the forage quality of S. yazdiana and S. tomentosa, which چکیده کاملInformation on forage quality could help rangeland managers to select suitable grazing method to achieve higher animal performance without damage to vegetation. The aim of this study was to determine and compare the forage quality of S. yazdiana and S. tomentosa, which are the most important species of saline rangelands in Ardakan in Yazd province, Iran. These two species are grazed by goats and camels. The edible biomass of both species was sampled in three phenological stages during 2015-2016. Forage quality indices such as Crude Protein (CP), Dry Matter Digestibility (DMD), Metabolizable Energy (ME), Acid Detergent Fiber (ADF), Crude Fiber (CF), and Water Soluble Carbohydrate (WSC) were measured using Near Infrared Spectroscopy (NIRS). Data were analyzed using a factorial experiment in a completely randomized design. Means comparison was conducted using Duncan's Multiple Range test. According to the results, phenological stages showed significant differences for DMD, CP, WSC, ASH, ADF (P<0.01) CF and ME (P<0.05). Moreover, results showed significant differences between species for DMD, WSC, ASH, ADF (P<0.01) and CP (P<0.05). However, interactions (species × stage) showed significant differences only for DMD and ASH (P<0.05). In both species, forage quality based on positive indicators such as DMD (72.83, 63.91), CP (11.18, 10.12), and ME (7.7, 7.44) for both S. yazdiana and S. tomentosa had the highest values at the vegetative stage. By the progress of growth stages in both species, these indices were decreased. In comparison, S. tomentosa had higher forage quality than that of S. yazdiana. Although the grazing season for goat and camel in these rangelands is in fall and winter, the suitable time for grazing by these livestock is the late winter and early spring at the vegetative stage. Thus, by considering the grazing time of goat and camel from these species, supplementary feeding is required. پرونده مقاله -
مقاله
16 - Prediction of Distribution of Prangos Uloptera DC. Using Two Modeling Techniques in the Southern Rangelands of Ardabil Province, IranJavad Esfanjani Ardavan Ghorbani Mehdi Moameri Mohammad Ali Zarechahouki Abazar Esmali Ouri Amir Mirzaei MossivandJournal of Rangeland Science , شماره 2 , سال 10 , بهار 2020Investigation of the relationship between plant species and environmental factors plays an important role in plant ecology. The present study aimed to develop the best predicting model for distribution of Prangos uloptera DC. using logistic regression (LR) and Maximum E چکیده کاملInvestigation of the relationship between plant species and environmental factors plays an important role in plant ecology. The present study aimed to develop the best predicting model for distribution of Prangos uloptera DC. using logistic regression (LR) and Maximum Entropy Methods (MaxEnt) in its habitat in the southern rangeland of Ardabil province, Iran. Vegetation data (presence and absence of P. uloptera) and environmental factors (including soil, topography and climatic variables) were collected. The original vegetation type map was prepared using slope and elevation maps (1: 25000 scale) and satellite imagery (Landsat). Vegetation samples were collected in 2016. In each site, three transects of 100 m length were deployed (two transects in the direction of a gradient and one transect perpendicular to the slope direction). On each transect, ten 4m2 plots were placed along each transect, and the total canopy cover and plant density were recorded. Overall, 180 plots were sampled in six sites. Soil samples were collected at a depth of 0-30 cm at the beginning and end of each transect. The LR method was performed in the SPSS Ver. 19 software, and the Maximum Entropy method was carried out in the MaxEnt Ver. 3.1 software. The LR model showed that rainfall had the highest effect on the distribution of the P. uloptera habitat. The accuracy of the LR method for the prediction map was good (Kappa index= 0.65). The MaxEnt method showed that variables, including sand, nitrogen (N), silt, and potassium (K) had the highest effect on distribution of P. uloptera habitat. However, the accuracy of the MaxEnt method was low (Kappa index=0.35). It was concluded that modeling methods could be used as a prediction tool to determine the location of plant species. This may lead to better rangelands management and improvement in areas with similar conditions. پرونده مقاله -
مقاله
17 - The Ecological Factors Effecting the Distribution of Artemisia melanolepis Boiss. in Southeast of Sabalan Mt., IranJournal of Rangeland Science , شماره 2 , سال 11 , بهار 2021Artemisia melanolepis Boiss. is an endemic, rare and endangered species inhabiting high altitudes at Sabalan Mt., Iran. This study aimed to identify the effect of environmental variables on the distribution of A. melanolepis, in southeast faced slopes of Sabalan Mt., Ir چکیده کاملArtemisia melanolepis Boiss. is an endemic, rare and endangered species inhabiting high altitudes at Sabalan Mt., Iran. This study aimed to identify the effect of environmental variables on the distribution of A. melanolepis, in southeast faced slopes of Sabalan Mt., Iran, in 2016. In the habitats of A. melanolepis two sites (A and B) were selected with almost the same ecological conditions in the presence and absence of this species. In each site, five 100m transects using the random- systematically method were established. Land covers, canopy cover, density, litter (Lit), bare soil (BS), stone and gravel (SG) were recorded in 10 plots (each one square meter along each transect). Thirty-six soil samples were collected from 0-15cm depth (depth of root activates/ three samples from each transect). Soil texture (percent of clay, sand and silt), organic materials (OM), particulate organic matter (POM), water dispersible clay (WDC), potassium (K), phosphorous (P), acidity (pH) and electrical conductivity (EC) were measured at the lab. Elevation, slope, aspect, and mean annual precipitation and temperature for each plot was calculated. The cluster analysis, one-way ANOVA and canonical discriminate analyses (CDA) were used for data analyses. The cluster analysis based on the presence and absence of species, separated each groups of A and B into two subgroups. There were significant differences between clusters using multivariate analysis of variance (p <0.01). Results showed that high density of A. melanolepis was related to increasing OM, POM, WDC, P, elevation and decreasing sand, pH and slope. Results of CDA showed that A. melanolepis distribution was more influenced by aspect, Tem, pH, POM, OM, silt, sand, P, slope, Lit, total canopy cover, SG, BS, elevation, WDC, EC and K in the selected sites. These results can be used in protecting and restoration of this species. پرونده مقاله -
مقاله
18 - Investigating Environmental Factors Affecting Plant Distribution in QezelOzan - Kosar Rangelands (Ardabil Province), IranJournal of Rangeland Science , شماره 5 , سال 12 , پاییز 2022The purpose of this study was to investigate the effect of environmental factors on the plant composition and diversity in QezelOzan - Kosar rangelands of Ardabil province, Iran in 2016. Eight sites with elevation ranging from 900 to 2100 meters above sea level were sel چکیده کاملThe purpose of this study was to investigate the effect of environmental factors on the plant composition and diversity in QezelOzan - Kosar rangelands of Ardabil province, Iran in 2016. Eight sites with elevation ranging from 900 to 2100 meters above sea level were selected, and three 100-m transects with 10 plots of 1 m2 were established along each one. Species were collected from the plots and their vegetative forms were determined and the factors related to the frequency of species were recorded. Forbs frequency were determined as 2.1% to 33.3%, shrubs 0.4% to 29.2% and grasses 0.4% to 46.7%. Along each transect, a soil sample was collected from depths of 0 to 30 cm. Then, some soil properties such as pH, Electrical Conductivity, Calcium, Sodium, Potassium, Phosphorus, Nitrogen, Magnesium, Calcium Carbonate equivalent, Organic carbon and Soil texture were determined. Vegetation ordination analysis including Principal Component Analysis (PCA), Detrended Correspondence Analysis (DCA), redundancy analysis (RDA) and Canonical Correspondence Analysis (CCA) were performed in Canoco4.5 and PC-ORD5 software. Results of PCA showed organic carbon with eigenvector values of (0.42), nitrogen (0.41) and elevation (0.37) were important factors influencing the distribution of plants. CCA showed that elevation with eigenvector values of (0.37), potassium (0.35) and clay (0.44) were the most effective ones in forbs and grass distribution, potassium with eigenvector values of (0.35), pH (0.58) and organic carbon (0.42) were the most important factors. RDA in shrubs distribution also showed slope with eigenvector values of (0.44), elevation (0.37) and sand percent (0.46) were the most important factors. By doing this research, the basic knowledge of the ecological requirements in the rangelands of these areas was obtained. Thus, by the increase of technical knowledge, some activities can be done to protect, systematically exploit and restore the degraded areas. پرونده مقاله -
مقاله
19 - Determination of Effective Factors on Distribution of Medicinal Species of Vaccinium arctostaphylos L. Using MaxEnt Model (Case Study: Namin Rangelands, Ardabil, Iran)Journal of Rangeland Science , شماره 5 , سال 12 , پاییز 2022This research aimed to determine the potential habitats of Vaccinium arctostaphylos as a rare species using the MaxEnt method. For this purpose, sampling was performed from the areas of V. arctostaphylos at eight habitats in Namin rangelands, Ardabil, Iran in 2020. Also چکیده کاملThis research aimed to determine the potential habitats of Vaccinium arctostaphylos as a rare species using the MaxEnt method. For this purpose, sampling was performed from the areas of V. arctostaphylos at eight habitats in Namin rangelands, Ardabil, Iran in 2020. Also, latitude and longitude as well as physiographic factors were recorded using GPS. Soil samples were collected from depth of 0-30 cm. Then, some physicochemical properties of soil such as pH, electrical conductivity, soil texture, lime, soluble potassium, magnesium, soluble sodium, particulate organic matter, absorbable phosphorus, soluble bicarbonate and clay, silt and sand percentage were measured in the laboratory. The MaxEnt model was used to determine the relationship between environmental factors and the distribution of V. arctostaphylos. The map of environmental factors affecting the distribution of the species was prepared using IDW geostatistical method in Arc-GISver.10.8 software. Kappa index was used to evaluate the conformity of the forecast map with the actual map. Results of the Jackknife efficiency index showed the variables of elevation, rainfall and temperature were the most important variables in the distribution of V. arctostaphylos, respectively. Results of response curves showed this species is likely to be present in the altitude range of 1500-1900 m. Also, the precipitation range in the presence habitats of species is 350-450 mm and the average annual temperature range is about 7-10 °C. Results showed that the accuracy of maximum entropy modeling with a Kappa index of 0.64 is acceptable and this model has good accuracy in predicting the presence of species with main habitat. Generally, results showed MaxEnt model could be used as a prediction tool to determine the distribution area of V. arctostaphylos. Moreover, the prepared forecast map can be used for better conservation of species and rangelands management and improvement of the regions and similar areas. پرونده مقاله -
مقاله
20 - Modeling of Aboveground Net Primary Production Using Topography Factors in Siahpoush and Ganjgah Rangelands of Ardabil Province, IranJournal of Rangeland Science , شماره 4 , سال 13 , تابستان 2023Aboveground Net Primary Production (ANPP) is one of the most important characteristics of rangeland ecosystems that is involved in important issues such as carbon balance. The aim of this study was to model the ANPP of Plant Functional Types (PFTs) and total ANPP with t چکیده کاملAboveground Net Primary Production (ANPP) is one of the most important characteristics of rangeland ecosystems that is involved in important issues such as carbon balance. The aim of this study was to model the ANPP of Plant Functional Types (PFTs) and total ANPP with topographic factors in Siahpoush and Ganjgah rangelands of Ardabil province, Iran. Sampling was performed in one square meter plots in three elevation classes, three sloping classes and six geographical directions by clipping and weighing method. ANOVA was used to investigate the relationship between ANPP and topographic factor and ANPP maps were modeled in ArcGIS software using the extracted regression relationships. Results showed that the shrubs ANPP has a significant relationship with elevation. The highest ANPP of grasses and total ANPP which were 1008.27 and 1650.00 kg/ha, respectively were observed in the middle elevation (2107-1877 m). The shrubs ANPP was directly related to the slope and 209.86 kg/ha was estimated at slopes higher than 30%, but the ANPP of grasses and forbs decreased with increasing slope. The highest ANPP of Shrubs (266.25 kg/ha) in the northwest, forbs (458.51 kg/ha) in the eastern direction, grasses (853.44 kg/ha) and total ANPP (1447.00 kg/ha) were observed in the southwest direction. Topographic indices including Topographic Wetness Index (TWI), Stream Power Index (SPI) and Plan Curvature Index (PCI) had no significant effect on variation of ANPP. Assessing the accuracy of the modeled maps was acceptable. These results can provide basic information for estimating ANPP to support rangeland management and balance supply and demand with rangeland products. پرونده مقاله -
مقاله
21 - The effect of facilitators on enhancement of seed germination, seedling growth and establishment in some plant speciesparvin rokhforoz Ardavan Ghorbani Mehdi Moameri zeynab hazbavi Masoomeh Abbasi khalaki sudabeh gharemahmoodliJournal of Rangeland Science , شماره 1 , سال 15 , زمستان 2025- - - - Abstract. Improper Seed Germination (SG) of plants is an undesirable factor in agriculture, pasture and rangeland restoration operations. Therefore, researchers are trying to examine different techniques to facilitate germination and improve seedling establishme چکیده کامل- - - - Abstract. Improper Seed Germination (SG) of plants is an undesirable factor in agriculture, pasture and rangeland restoration operations. Therefore, researchers are trying to examine different techniques to facilitate germination and improve seedling establishment. Facilitators play an important role in managing and improving growth processes, through accelerating SG. Towards this, the key aim of this study is to review different types of facilitators and their effects on the germination, growth, and establishment of plants. Results showed that: firstly, the most used method by various facilitators was seed pretreatment. Secondly, most of the germination tests for nanoparticles have been done in laboratory environments. It is necessary to examine these facilitators in the field and natural environments to determine their real efficiency and effectiveness. Thirdly, it seems that the use of effective microorganisms is much more cost-effective than nanoparticles due to the ease of use in large areas, cheaper price and higher efficiency. The general positive effects of facilitators include improving environmental stress resistance, plant growth, surface coverage, root depth, root length, the fresh and dry weight of root, SG, crop quality, and yield. Their adverse effects also differ depending on the various characteristics of both facilitators and plants. پرونده مقاله -
مقاله
22 - اثر شدت چرای دام بر پوشش گیاهی و خاک در فواصل مختلف کانون بحرانی روستا (مطالعه موردی: روستای پنجالو، مغان)اکوفیزیولوژی گیاهی , شماره 4 , سال 12 , پاییز 1399به منظور بررسی اثر شدتهای مختلف چرایی (سبک، متوسط و سنگین) در میزان تخریب مرتع، در سطح یک تیپ گیاهی با شرایط اکولوژیکی تقریباً یکسان، شاخصهای پوشش گیاهی و خصوصیات خاک در مراتع روستای پنجالو در استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. در هر محل نمونهبرداری سه ترانسکت، و در چکیده کاملبه منظور بررسی اثر شدتهای مختلف چرایی (سبک، متوسط و سنگین) در میزان تخریب مرتع، در سطح یک تیپ گیاهی با شرایط اکولوژیکی تقریباً یکسان، شاخصهای پوشش گیاهی و خصوصیات خاک در مراتع روستای پنجالو در استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. در هر محل نمونهبرداری سه ترانسکت، و در هر ترانسکت 10 پلات یک مترمربعی مستقر شد. در هر پلات پارامترهای تراکم، تولید کل، درصد تاج پوشش، لاشبرگ، خاک لخت و سنگ و سنگریزه ثبت شد. نمونهبرداری خاک از عمق 0 تا 30 سانتیمتری انجام شد. اندازهگیری پارامترهای خاک شامل اسیدیته، هدایتالکتریکی، پتاسیم، آهک، فسفر، نیتروژن و کربنآلی انجام شد. برای بررسی اثر شدت چرا بر کلیه ویژگیهای اندازهگیری شده از آزمون تجزیه واریانس و از آزمون دانکن برای مقایسه میانگینها و گروهبندی آنها استفاده شد. نتایج نشان داد بیشترین مقدار تولید و درصد تاج پوشش در چرای سبک (61/129 گرم در متر مربع و 41/87 درصد) و کمترین در چرای سنگین (91/71 گرم در متر مربع و 25 درصد) بود. بیشترین درصد خاک لخت و سنگ و سنگریزه در چرای سنگین (63/65 و 31/5 درصد) و کمترین در سطح چرای سبک (05/10 و 0 درصد) مشاهده شد. بیشترین مقدار تنوع و غنا در شدت چرای متوسط (85/0 و 28/2) و کمترین مربوط به چرای سنگین (79/0 و 08/2) است. نتایج نشان داد با افزایش شدت چرا مقادیر هدایتالکتریکی، فسفر و آهک افزایش یافت (01/0>P). بیشترین مقادیر اسیدیته (82/7) و پتاسیم (96/3) در چرای متوسط و بیشترین مقدار کربنآلی (60/1) در چرای سنگین مشاهده شد. پرونده مقاله