-
مقاله
1 - تعیین نسبت نیمرخ اجتماعی در فرآیند تصمیمگیری مدیریت پایدار منابع آب و خاک در حوضه امامکندی ارومیهحفاظت منابع آب و خاک (علمی - پژوهشی) , شماره 48 , سال 12 , تابستان 1402زمینه و هدف: بهمنظور درک نتایج اقدامات آبخیزداری و تأثیر آنها در حل معضلات و مشکلات اقتصادی-اجتماعی و زیستمحیطی منطقه، ارزیابی این اقدامات جهت بهبود فعالیتهای آتی در حوضههای آبخیز ضروری است. یکی از جنبههای مهم در تصمیمگیری مدیریت حوضههای آبخیز توجه به مشارکت ذی چکیده کاملزمینه و هدف: بهمنظور درک نتایج اقدامات آبخیزداری و تأثیر آنها در حل معضلات و مشکلات اقتصادی-اجتماعی و زیستمحیطی منطقه، ارزیابی این اقدامات جهت بهبود فعالیتهای آتی در حوضههای آبخیز ضروری است. یکی از جنبههای مهم در تصمیمگیری مدیریت حوضههای آبخیز توجه به مشارکت ذینفعان در فرآیند برنامهریزی است. از طرفی، مشارکت افراد ذینفع یکسان نبوده و دیدگاه آنها نسبت به مسئله متفاوت است.روش پژوهش: در این پژوهش بهمنظور تعیین گروههای موثر ذینفع در تصمیمگیری و اجرای فعالیتهای آبخیزداری انجام شده در سال 1378، در حوضه امامکندی در شمال استان ارومیه از روش نسبت نیمرخ اجتماعی استفاده شد. نسبت نیمرخ اجتماعی بهعنوان یک ابزار با معرفی ویژگیهای جامعه و افراد ذینفع، در تصمیمگیری آگاهانه کمیته برنامهریزی آبخیز نقش موثری دارد و بر اساس امتیازات مولفهها شامل موقعیت، قدرت و اهمیت افراد نسبت به مسئله محاسبه میشود. بنابراین، ذینفعان حوضه مذکور در شش گروه اصلی تقسیمبندی شد و مقادیر نسبت نیمرخ اجتماعی گروههای ذینفع در رابطه با مباحث مطرح شده در طی مصاحبه حضوری محاسبه شد.یافتهها: بر اساس نتایج، از نظر ذینفعان مولفه"اهمیت" مباحث مطرح شده نسبت به مولفههای موقعیت و قدرت مقادیر بیشتری دارد. مقادیر نسبت نیمرخ اجتماعی برای همه ذینفعان بیشتر از یک محاسبه شد که نشاندهنده توافق آنان با موضوع است.نتایج: در مجموع بر اساس نتایج پژوهش میتوان گفت که گروه مدیران و کارشناسان جهاد کشاورزی بیشترین توافق با موضوعهای مطرح شده را نسبت به سایر گروهها داشتند. بهکارگیری دانش بومی در ایجاد انگیزه برای مشارکت بهتر، بیشترین مقدار نسبت نیمرخ اجتماعی را دارد و کمترین توافق مربوط به موضوع تأثیر تصمیمهای نهادها و سازمانهای اجرایی در بهبود درآمد آبخیزنشینان است. نتایج مقادیر نسبت نیمرخ اجتماعی برای موضوع تأثیر بهکارگیری دانش بومی در ایجاد انگیزه برای مشارکت بهتر در طرحهای آبخیزداری نشان میدهد که سه گروه مدیران، کارشناسان بیولوژیکی و کارشناسان جهاد کشاورزی با موضوع مطرح شده موافق بودهاند و مقدار عددی این نسبت برای مدیران (برابر با 33) نشاندهنده توافق اکثر مدیران است. در همه گروههای مشارکتکننده بهجز گروه مدیران و کارشناسان جهاد کشاورزی، مقادیر نسبت نیمرخ اجتماعی نشاندهنده عدم توافق آنان با مسئله دخالت دادن آبخیزنشینان در تصمیمهای عملیات آبخیزداری انجام شده است. پرونده مقاله -
مقاله
2 - تعیین ویژگیهای خشکسالی هیدرولوژیک بر اساس منحنیهای بزرگی-مدت-فرآوانی و آستانههای مختلف جریان رودخانههای استان اردبیلحفاظت منابع آب و خاک (علمی - پژوهشی) , شماره 49 , سال 13 , بهار 1402زمینه و هدف: خشکسالی پدیدهای جهانی است که میتواند در هر جایی رخ دهد و خسارات قابل توجهی به انسان و اکوسیستمهای طبیعی وارد کند. لذا موضوع خشکسالی هیدرولوژیک و کاهش جریان در رودخانه های استان اردبیل نیز از موارد مهمی است که نیازمند مطالعه جامعی در این خصوص است.هدف: در چکیده کاملزمینه و هدف: خشکسالی پدیدهای جهانی است که میتواند در هر جایی رخ دهد و خسارات قابل توجهی به انسان و اکوسیستمهای طبیعی وارد کند. لذا موضوع خشکسالی هیدرولوژیک و کاهش جریان در رودخانه های استان اردبیل نیز از موارد مهمی است که نیازمند مطالعه جامعی در این خصوص است.هدف: در تحقیق حاضر، به تحلیل و مقایسه خشکسالی هیدرولوژیک با استفاده از 4 آستانه مختلف (ثابت، متوسط سالانه، جریان زیستمحیطی و فصلی) در 33 ایستگاه هیدرومتری استان اردبیل پرداخته شد. شدت وقایع خشکسالی با استفاده از نرمافزار Easy-Fit در دورهبازگشتهای مختلف محاسبه شد. در این راستا، منحنیهای بزرگی-مدت-فرآوانی خشکسالی محاسبه شد و بر اساس آن مقادیر وقایع خشکسالی در دوره بازگشتهای مختلف محاسبه و مورد تحلیل قرار گرفت.روش: برای مطالعه خشکسالی هیدرولوژیک از 4 آستانه مختلف استفاده شده و شدت خشکسالی هیدرولوژیک در دوره بازگشتهای متفاوت محاسبه شد و سپس به بررسی خشکسالی هیدرولوژیک در دوره بازگشتهای مختلف و منحنیهای بزرگی-مدت-فراوانی پرداخته شد.یافتهها: بیشترین رخداد خشکسالی در آستانههای ثابت، فصلی، سالانه و جریان زیستمحیطی بهترتیب مربوط به ایستگاههای سامیان، مشیران، بوران و سامیان بوده است. همچنین کمترین رخداد خشکسالی مربوط به ایستگاه ویلادرق بوده است. بیشترین رخدادهای خشکسالی در هر چهار آستانه مذکور، اکثرا در تداومهای کمتر به خصوص یک ماهه دیده میشود. با توجه به تناسب دادهها با توزیعهای متفاوت، توزیعهای جانسون-اس بی و مقادیر فرین تعمیم یافته بیشترین کاربرد را داشتند. بیشترین شدت خشکسالی با افزایش دوره بازگشت مربوط به سطح آستانه متوسط سالانه و کمترین شدت خشکسالی هیدرولوژیک، مربوط به سطح آستانه جریان زیستمحیطی است. منحنیهای بزرگی-مدت-فراوانی در همه ایستگاهها روند افزایشی را نشان داد و این بدین معنا است که با افزایش تداوم خشکسالی هیدرولوژیک در همه آستانههای مورد مطالعه، شدت وقوع خشکسالیهای هیدرولوژیک هم افزایش مییابد. بیشترین شدت خشکسالی هیدرولوژیک بهترتیب مربوط به آستانه سالانه سپس آستانه فصلی و آستانه ثابت و از همه کمتر و پایینتر آستانه جریان زیست محیطی است. بنابراین، در دوره بازگشتهای کمتر در هر چهار ایستگاه آستانه ثابت شدت یا بزرگی بیشتری را نسبت به آستانه فصلی نشان میدهد و در دوره بازگشتهای بالاتر آستانه فصلی شدت بالاتر وقایع خشکسالی را نسبت به آستانه ثابت نشان میدهد.نتایج: همچنین میتوان نتیجه گرفت که بزرگی خشکسالی هیدرولوژیک در آستانه ثابت در هر چهار ایستگاه منتخب نوسان کمتری را نسبت به سایر آستانهها نشان میدهد. باید اشاره شود که در تعیین خشکسالی بر اساس آستانه ثابت، سالانه و فصلی، وقایع دارای تعداد و شدت بیشتر نسبت به آستانه جریان محیط زیستی خواهد بود. نقشه تغییرات مکانی شدت خشکسالی نشان داد که بیشتر خشکسالیها در ایستگاههای واقع در شمال و شمال غرب (بران و دوستبیگلو) اتفاق افتاده است. تفکیک اثر عوامل انسانی و اقلیمی در ارزیابی خشکسالی از پیشنهادات تحقیق حاضر است که میتواند در مطالعات آتی مدنظر قرار گیرد. پرونده مقاله -
مقاله
3 - پایش تغییرات سی ساله پوشش اراضی با استفاده از سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی GIS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز قره سو، اردبیل)علوم و تکنولوژی محیط زیست , شماره 12 , سال 22 , زمستان 1399زمینه و هدف: مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع در سال های گذشته می تواند در برنامه ریزی جهت استفادة بهینه از آن و کنترل و مهار تغییرات غیر اصولی در آینده گام مهمی به شمار آید. از آنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق می افتد، تکنولوژی سنجش از دور ابزاری ضروری چکیده کاملزمینه و هدف: مطالعه میزان تغییرات و تخریب منابع در سال های گذشته می تواند در برنامه ریزی جهت استفادة بهینه از آن و کنترل و مهار تغییرات غیر اصولی در آینده گام مهمی به شمار آید. از آنجا که این تغییرات در سطوح وسیع و گسترده اتفاق می افتد، تکنولوژی سنجش از دور ابزاری ضروری و ارزشمند جهت پایش تغییرات می باشد. هدف از تحقیق حاضر، پایش تغییرات پوشش اراضی در حوضه آبخیز قره سو در استان اردبیل با تکنیک سنجش از دور است. روش بررسی: دراین تحقیق تغییرات پوشش اراضی طی سی سال از سال 1365 الی 1395 مورد پایش قرار گرفت.ابتدا تصاویر ماهواره لندست مربوط به ماه جولای سال های 1985، 2000 و 2015 تهیه و پس از تصحیح هندسی و ارتفاعی، طبقه بندی تصاویر به روش نظارت شده با متد حداکثر احتمال انجام پذیرفت. به منظور افزایش دقت طبقه بندی از شاخص NDVI، DEM و لایه شیب استفاده شد و دقت طبقه بندی با شاخص کاپا و صحت کلی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج در دوره اول (1380-1365) 43/20 درصد، در دوره دوم (1395-1380) 426/41 درصد و در سی سال (1395-1365) 99/27 درصد از منطقه دچار تغییر کاربری شده است که در هر سه دوره تغییرات کاربری زراعت دیم بیشترین مقدار را دارد. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان دهنده این امر است که علیرغم بالا بودن قدرت تصاویر ماهواره لندست در تهیه نقشه کاربری اراضی، می توان با استفاده از شاخص ها و لایه های جانبی نظیر NDVI، ارتفاع و درصد شیب قدرت تفکیک کاربری ها از یکدیگر را بهبود بخشید. پرونده مقاله -
مقاله
4 - پایش تغییرات مکانی و زمانی سلامت آبخیز با استفاده از رویکرد مفهومی بنیه، ساختار و تابآوری (VOR)سنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی , شماره 500 , سال 1 , بهار 2050تحقیق حاضر با هدف تحلیل وضعیت سلامت آبخیز کوزهتپراقی با استفاده از رویکرد بنیه، ساختار و تابآوری (VOR) در سطح 36 زیرآبخیز طی سه مقطع زمانی (1379، 1389 و 1400) برنامهریزی شد. جهت دستیابی به تحیق حاضر، دادههای پایه مورد نیاز بهمنظور تعیین و محاسبه متغیرها و شاخصهای چکیده کاملتحقیق حاضر با هدف تحلیل وضعیت سلامت آبخیز کوزهتپراقی با استفاده از رویکرد بنیه، ساختار و تابآوری (VOR) در سطح 36 زیرآبخیز طی سه مقطع زمانی (1379، 1389 و 1400) برنامهریزی شد. جهت دستیابی به تحیق حاضر، دادههای پایه مورد نیاز بهمنظور تعیین و محاسبه متغیرها و شاخصهای ارزیابی سلامت در سه مقطع زمانی مختلف شامل 1379، 1389 و 1400 جمعآوری شدند.پس از تعیین مهمترین متغیرها، نسبت به استانداردسازی آنها با هدف همبعد کردن و حذف بزرگی متغیرهای مختلف اقدام شد، سسپس، متغیرها بر حسب ماهیت طبیعی خود به گروههای مختلف دستهبندی شدند و پس از میانگین هندسی آنها سه شاخص بنیه (V)، ساختار (O) و تابآوری (R) بهدست آمد. شاخص سلامت آبخیز (WHI) با استفاده از اصول حاکم بر رویکرد مفهومی بنیه، ساختار و تابآوری (VOR) بهدست آمد. نتایج نشان داد که در آبخیز کوزهتپراقی شاخص بنیه بهترتیب دارای میانگین و انحراف معیار برابر با 05/0±88/0 در سال اول، در سال دوم برابر با 08/0±81/0 و در سال سوم برابر با 17/0±68/0 بودهاند. شاخص ساختار بهترتیب دارای میانگین و انحراف معیار برابر با 08/57±0/0 در سال اول، در سال دوم برابر با 08/0±70/0 و در سال سوم برابر با 07/0±68/0 بودهاند. همچنین شاخص تابآوری بهترتیب دارای میانگین و انحراف معیار برابر با 22/0±28/0 در سال اول، در سال دوم برابر با 25/0±30/0 و در سال سوم برابر با 25/0±29/0 بودهاند. همچنین، شاخص سلامت آبخیز در سال 1379 برابر با مقدار عددی 49/0 بوده و در سال 1389 روند افزایشی داشته و به 85/0 رسیده است، اما در سال 1400 به مقدار 47/0 کاهش یافته است. میتوان جمعبندی نمود که سلامت آبخیز در دوره مورد مطالعه کاهش جزئی داشته است. دلایل مختلفی از جمله استفاده غیراصولی از زمین بهویژه تولید مرتع به کشاورزی و تغییرات مؤلفههای اقلیمی و هیدرولوژی موجب بهوجود آمدن وضعین نامناسب سلامت در آبخیز کوزهتپراقی شدهاند. پرونده مقاله -
مقاله
5 - تحلیل ارتباط بین تغییرات مکانی و زمانی کاربری اراضی و سنجههای سیمای سرزمین در حوزه آبخیز کوزهتپراقیجغرافیا و مطالعات شهری و منطقه ای (جغرافیا و مطالعات محیطی سابق) , شماره 1 , سال 12 , بهار 1402هدف از تحقیق حاضر، تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری اراضی در دورههای زمانی مختلف با استفاده از سنجههای سیمای سرزمین در حوزه آبخیز کوزهتپراقی واقع در استان اردبیل بوده است. بدینمنظور، سه تصویر ماهوارهای لندست مربوط به سالهای 1379، 1389 و 1400 از پایگاه اطلاعاتی سازم چکیده کاملهدف از تحقیق حاضر، تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری اراضی در دورههای زمانی مختلف با استفاده از سنجههای سیمای سرزمین در حوزه آبخیز کوزهتپراقی واقع در استان اردبیل بوده است. بدینمنظور، سه تصویر ماهوارهای لندست مربوط به سالهای 1379، 1389 و 1400 از پایگاه اطلاعاتی سازمان زمینشناسی آمریکا (USGS) دریافت شد. پس از تهیه نقشههای کاربری اراضی منطقه بهروش طبقهبندی نظارت شده و تبدیل آن به فرمت رستری، سنجههای سیمای سرزمین از نرمافزار Fragstats 8.2 در دو سطح سیما (22 سنجه) و کلاس (13 سنجه) محاسبه و کمیسازی شدند. مقدار ضریب کاپا برای نقشههای کاربری اراضی سه سال مورد بررسی (1379، 1389 و 1400) بهترتیب برابر با 2/58، 0/75 و 2/59 درصد بهدست آمد. نتایج نشان داد که در سطح کلاس زراعت دیم حداکثر مقدار را در سنجه تراکم حاشیه (ED) و زراعت آبی حداکثر مقادیر را در سنجههای میانگین فاصله نزدیکترین همسایه اقلیدسی (ENN-MN)، تعداد لکه (NP) و حاشیه کل (TE) در هر سه سال داشتهاند. همچنین در سطح سیما نیز شاخص تکهشدگی (SPLIT) در سال 1389 نسبت به سال 1379 کاهش جزئی داشته و سپس در سال 1400 افزایش پیدا کرده است. شاخص بزرگترین لکه (LPI) هم کاهش قابل توجهی در سال 1400 نشان داد، بهطوریکه از مقدار 34/43 در سال 1379 به 81/34 در سال 1400 رسیده است. پرونده مقاله -
مقاله
6 - Prediction of Distribution of Prangos Uloptera DC. Using Two Modeling Techniques in the Southern Rangelands of Ardabil Province, IranJavad Esfanjani Ardavan Ghorbani Mehdi Moameri Mohammad Ali Zarechahouki Abazar Esmali Ouri Amir Mirzaei MossivandJournal of Rangeland Science , شماره 2 , سال 10 , بهار 2020Investigation of the relationship between plant species and environmental factors plays an important role in plant ecology. The present study aimed to develop the best predicting model for distribution of Prangos uloptera DC. using logistic regression (LR) and Maximum E چکیده کاملInvestigation of the relationship between plant species and environmental factors plays an important role in plant ecology. The present study aimed to develop the best predicting model for distribution of Prangos uloptera DC. using logistic regression (LR) and Maximum Entropy Methods (MaxEnt) in its habitat in the southern rangeland of Ardabil province, Iran. Vegetation data (presence and absence of P. uloptera) and environmental factors (including soil, topography and climatic variables) were collected. The original vegetation type map was prepared using slope and elevation maps (1: 25000 scale) and satellite imagery (Landsat). Vegetation samples were collected in 2016. In each site, three transects of 100 m length were deployed (two transects in the direction of a gradient and one transect perpendicular to the slope direction). On each transect, ten 4m2 plots were placed along each transect, and the total canopy cover and plant density were recorded. Overall, 180 plots were sampled in six sites. Soil samples were collected at a depth of 0-30 cm at the beginning and end of each transect. The LR method was performed in the SPSS Ver. 19 software, and the Maximum Entropy method was carried out in the MaxEnt Ver. 3.1 software. The LR model showed that rainfall had the highest effect on the distribution of the P. uloptera habitat. The accuracy of the LR method for the prediction map was good (Kappa index= 0.65). The MaxEnt method showed that variables, including sand, nitrogen (N), silt, and potassium (K) had the highest effect on distribution of P. uloptera habitat. However, the accuracy of the MaxEnt method was low (Kappa index=0.35). It was concluded that modeling methods could be used as a prediction tool to determine the location of plant species. This may lead to better rangelands management and improvement in areas with similar conditions. پرونده مقاله