سنجشازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی در منابع طبیعی
,
شماره5,سال
14
,
بهار
1402
پیشینه و هدف حفاظت از منابع طبیعی بهویژه زمین و کاربری آن از دیرباز موردتوجه و بررسی بوده است. در واقع میتوان گفت به این دلیل که کاربری زمین در گذر زمان تغییرات بسیاری را تجربه کرده است که این تغییرات دارای اثرات مستقیم و فراوان بر اکوسیستم و محیط بوده و بهتبع آن پیا چکیده کامل
پیشینه و هدف حفاظت از منابع طبیعی بهویژه زمین و کاربری آن از دیرباز موردتوجه و بررسی بوده است. در واقع میتوان گفت به این دلیل که کاربری زمین در گذر زمان تغییرات بسیاری را تجربه کرده است که این تغییرات دارای اثرات مستقیم و فراوان بر اکوسیستم و محیط بوده و بهتبع آن پیامدهای گوناگونی را در پی داشته است، ازجمله این پیامدها میتوان به تغییر کاربری زمین متأثر از گسترش شتابان شهرنشینی و اثرات آن بر الگوی کاربری زمین در محیط اطراف و درنهایت قطعهقطعه شدن اراضی در این مناطق اشاره داشت. بر همین اساس در بسیاری از مواقع تبدیل کاربری زمین از حالت طبیعی خود به کاربریهای انسانساخت دارای پیامدهای بازگشتناپذیری بوده که در جهت کاهش پیامدهای این امر میتوان به متناسبسازی ساختار کاربری زمین پرداخت. تناسبزمین به همخوانی ظرفیتهای یک قطعه زمین و کاربری موجود در آن اطلاق میشود، و ازآنجاکه تخصیص نامتناسب کاربری زمین و عدم توجه به تغییرات آن دارای پیامدهای بسیاری نظیر جدایی گزینی اجتماعی-اقتصادی، فرسودگی محیطی و از بین رفتن منابع است. بنابراین تصمیمگیریها در زمینه مدیریت زمین و منابع همواره باید به صورتی هدایت شوند که با منافع جامعه و محیط طبیعی تعارض نداشته باشند، در این راستا یکی از راههای مؤثر برای کنترل و به حداقل رساندن آسیبها و پیامدهای تغییر کاربری اراضی، متناسبسازی ساختار آن است، به صورتی که بر اساس ویژگیهای منابع زمین و قابلیتهای آن، زمین میتواند تحت توزیع مکانی و آرایشی منطقیتری قرار گیرد. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی و پهنهبندی میزان تناسب ساختار کاربریاراضی با قابلیتهای موجود در محدوده شهرستان همدان و همچنین بررسی میزان کارایی روش شبکه عصبی پرسپرسترون چندلایه در زمینه متناسبسازی ساختار کاربری اراضی در این شهرستان است.مواد و روش ها بر اساس پیشینه پژوهش و با توجه به معیارهای اثرگذار در زمینه متناسبسازی ساختار کاربریاراضی، شاخصهای گوناگونی برگزیده شد که شامل؛ 12 شاخص کاربری زمین، شیب، میانگین دما، میانگین بارش، میانگین رطوبت، میانگین سرعت باد، زمینشناسی، نوع خاک، فاصله از رودخانه، فاصله از چاهها، فاصله از جادههای اصلی و نوع پوشش گیاهی بوده است. سپس با استفاده از بازدید میدانی، ثبت نقاط دارای تناسب کاربری بهعنوان نقاط تعلیمی انجام گرفت. پس از آمادهسازی لایههای شاخصهای مذکور به استانداردسازی این لایهها در محیط نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی پرداخته شد و در مرحله بعدی شبکه عصبی پرسپرسترون چندلایه با استفاده از الگوریتم پس از انتشار با واردکردن لایههای مؤثر بر متناسبسازی ساختار کاربری زمین بهعنوان ورودی و استفاده از یکلایه میانی فاصله از نقاط متناسب از نظر ساختار کاربری زمین، این شبکه با ساختار 1-10- 12 به منظور متناسبسازی ساختار کاربری زمین در محدودۀ شهرستان همدان اجرا شد. از 35 درصد از کل پیکسلهای تصویر فاصله از نقاط متناسب کشاورزی به عنوان نقاط تعلیمی در سه دسته؛ بخش نخست (70 درصد) برای آموزش شبکه، بخش دوم (15 درصد) برای متوقفکردن محاسبات در زمانی که خطا درحال افزایش است و از بخش سوم (15 درصد) برای راستی آزمایی شبکه استفاده شد و در نهایت به ترسیم نقشه نهایی تناسب زمین اقدام گردید، لایه بدست آمده دارای ارزشی بین 0 و 1 بود که به پنج کلاس تناسب اراضی تقسیم بندی شد.نتایج و بحث در پژوهش حاضر پس از شناسایی عوامل مؤثر بر ساختار کاربری زمین و متناسبسازی ساختار آن و تهیه لایههای هر یک از آنها، به استانداردسازی لایههای مذکور اقدام شد. سپس با استفاده از بازدید میدانی، ثبت نقاط دارای تناسب کاربری بهعنوان نقاط تعلیمی انجام گرفت بدین ترتیب به متناسبسازی ساختار کاربریزمین توسط مدل شبکه عصبی پرسپرسترون چندلایه با تعداد تکرار 58 اقدام گردید. نتایج حاصل از صحت سنجی شبکه عصبی و لایه خروجی حاصل از آن بیانگر دقت بالای شبکه در متناسب سازی ساختار کاربری زمین بوده به صورتی که مقادیر جذر میانگین مربعات خطا (RMSE)، خطای مطلق (MAE) و ضریب همبستگی (R2) در فرایند اجرای شبکه به ترتیب برابر با 0.19، 0.21، و 0.89 بود، که خود بیانگر دقت بالای شبکه در اجرای فرایند متناسبسازی هستند.. در آخر میزان تناسب اراضی به 5 کلاس کاملاً نامناسب، تاحدودی نامناسب، نامناسب، تاحدودی مناسب و کاملاً نامناسب تقسیمبندی شد و نتایج حاصله نشان داد که بیشترین مساحت مناطق را به ترتیب اراضی تا حدودی مناسب و کاملاً مناسب با 32.62 و 28.13 درصد از کل مساحت محدوده را در برگرفتهاند.نتیجه گیری بخش عمدۀ مساحت منطقه از نظر عوامل تأثیرگذار در جهت انجام فعالیتهای کشاورزی مناسب نبوده و در این محدوده اغلب کاربریهای شهری، اراضی کاملاً بایر و غیرقابل کشت، اراضی کوهستانی و سنگلاخی و مراتع بیکیفیت قرارگرفتهاند که بهصورت عمده در نواحی غرب و جنوب غرب محدوده شهرستان همدان وجود دارند. همچنین در این محدوده، اراضی که از نظر تناسب دارای موقعیت تاحدودی مناسب و کاملاً مناسب بودهاند ازنظر 12عامل اثرگذار در بهترین شرایط بهمنظور انجام فعالیتهای کشاورزی و باغی قرار گرفته و بهترین مکان برای توسعه فعالیتهای کشاورزی محسوب میشوند. بدینسان، در جهت دگرگونی شرایط کاربری زمین بهسوی روند مناسب تر، ضمن توجه به برنامهریزی یکپارچه شهری ـ روستایی برای شهر همدان و سکونتگاه های پیرامونی آن، توجه به برنامه ریزی کاربری زمین بهگونهای مناسب در برنامهها و طرحهای روستایی ـ شهری توصیه می شود. زیرا، گسترش شتابان شهر همدان و فضاهای پیراشهری آن، چالش های پرشماری در راستای تناسب زمین ایجاد کرده است. به گونه ای که حدود 23.1 درصد اراضی آمادگی لازم برای دگرگونی به شرایط نامناسب و کاملاً نامناسب را دارند. 32.62 درصد کاربریزمین هم در معرض دگرگونی به شرایط نیمهمناسب است. بر بنیاد آنچه گفته شد کنترل، نظارت، و هدایت ساختوسازها و جلوگیری از گسترش بیشازپیش افقی شهر همدان و فضاهای پیرامونی آن بهوسیله دستاندرکاران شهری و روستایی (مدیریت محلی)، بهسوی زمینهای مرتعی و کشاورزی پیشنهاد می شود. بیشترین میزان مساحت از اراضی در این محدوده مربوط به اراضی تا حدودی مناسب و کاملاً مناسب و کمترین مساحت نیز متعلق به اراضی نامناسب و تا حدودی نامناسب بوده است. بنابراین میتوان گفت که شهرستان همدان در حال حاضر ازلحاظ تناسب اراضی در وضعیتی نیمه مناسب قرارگرفته که در صورت برنامهریزیها و سیاستهای درست در آینده این وضعیت میتواند روند مطلوبتری را پیش رو داشته باشد.
پرونده مقاله
بر اساس دیدگاه صاحب نظران توسعه بیتوجهی به توانمندسازی و مشارکت روستاییان چالشهای فراوانی در فراگرد توسعه روستایی ایجاد میکند. با این وجود، به دلایل مختلفی در بسیاری از کشورها، جایگاه مشارکت روستاییان مورد توجه قرار نمیگیرد. مطالعه حاضر بر آن است که جایگاه تسهیلکنن چکیده کامل
بر اساس دیدگاه صاحب نظران توسعه بیتوجهی به توانمندسازی و مشارکت روستاییان چالشهای فراوانی در فراگرد توسعه روستایی ایجاد میکند. با این وجود، به دلایل مختلفی در بسیاری از کشورها، جایگاه مشارکت روستاییان مورد توجه قرار نمیگیرد. مطالعه حاضر بر آن است که جایگاه تسهیلکنندههای توانمندسازی و مشارکت روستاییان را در فرآیند توسعه مشخص سازد. بدینترتیب، پژوهشحاضر به شیوه توصیفی - تحلیلی از طریق291خانوارنمونه تصادفی در 18 روستای ناحیه طارم انجام شد. برای سنجش سطح توسعه روستاها، تعداد 111شاخص در قالب 4 معیار محیطی، اجتماعی،اقتصادی،کالبدی به مثابه مؤلفه اثرپذیر سنجیده شد. در ارتباط با مؤلفه اثرگذار تسهیلکنندههای مشارکت روستاییان نیز تعداد 76 شاخص در چهارچوب 6 معیارآموزش و اطلاعرسانی،دانش و اطلاعات،اجتماعی و فرهنگی،اقتصادی،کالبدی، سیاستگذاریها و تصمیمگیری بر اساس وی‍ژگی ناحیه مورد مطالعه سنجیده شد. یافتهها نشان میدهد که هر 6 شاخص تسهیل کنندههای مشارکت روستاییان در بهبود شاخصهای توسعه روستایی مؤثر است. اما، هنوز به نحو شایستهای باعث ارتقاء شاخصهای سطح توسعه آنها نشده است. بنابراین، توجه به ارتقاء سطح توانمندی روستاییان برای مشارکت گستردهتر آنها از طریق ارتقاء تسهیلکننده های توانمندسازی روستاییان همچون آموزش و آگاهی بخشی، دانش و مهارت و دخالت دادن آنان در فرآیند تصمیمگیریها و شراکت در فعالیت اجتماعی و اقتصادی به مثابه بهبود دهندههای ارتقاء سطح توسعه روستایی پیشنهاد میشود.
پرونده مقاله
مقدمه: امروزه، تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی تا حدود زیادی متاثر ازچگونگی سرمایه اجتماعی روستاییان است؛ و پی آیند ارتقاء سرمایه اجتماعی باعث بهبود هماهنگی و همکاری بین افراد یک گروه و سازمان با یکدیگر می شودهدف: پژوهش حاضر به واکاوی اثرات سرمایه اجتماعی و مشارکت روس چکیده کامل
مقدمه: امروزه، تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی تا حدود زیادی متاثر ازچگونگی سرمایه اجتماعی روستاییان است؛ و پی آیند ارتقاء سرمایه اجتماعی باعث بهبود هماهنگی و همکاری بین افراد یک گروه و سازمان با یکدیگر می شودهدف: پژوهش حاضر به واکاوی اثرات سرمایه اجتماعی و مشارکت روستاییان در تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی با نقش میانجی اثرات ادراک شده از طرح ها و برنامه ها در بخش اسفندقه پرداخته است.روششناسی تحقیق: پژوهش حاضر به روش کمی و توصیفی ـ تحلیلی و با ابزار پرسشنامه، متغیرهای اثرگذار و اثرپذیر را در این ارتباط، وارسی کرده است. همچنین تجزیه و تحلیل ویژگی های جمعیت شناختی و تجمیع پرسش ها برای ورود به مدل، و تحلیل سازه ها و روابط بیان شده در چهارچوب نظری با استفاده از نرم افزارآموس گرافیک انجام شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، بخش اسفندقه است.یافته ها: پی آیندهای پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین 4 متغیر سرمایه اجتماعی از 6متغیر است و مشارکت روستاییان با چهار متغیر میانجی اثرات محیطی ـ اکولوژیک، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی ـ زیربنایی ادراک شده از طرح ها و برنامه هاسنجیده شده است.نتایج: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که رابطه سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرحها و برنامهها به واسطه اثرات محیطی معنادار است ومقدار این اثر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرحها و برنامهها 11/0 است و سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرحها و برنامهها به واسطه اثرات اجتماعی اثرگذار است و مقدار این اثر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرحها و برنامهها 18/0است. و اما سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرحها و برنامهها به واسطه اثرات اقتصادی اثرگذار نیست و مقدار این اثر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرحها و برنامهها 07/0 است.همچنین سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرحها و برنامهها به واسطه اثرات کالبدی اثرگذار است و مقدار این اثر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرحها و برنامهها 23/0 است.و سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرحها اثرگذار است و مقدار این اثر مستقیم سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرحها و برنامهها 39/0 است.
پرونده مقاله
چکیده مقدمه: کم توجهی به جریانهای دوسویه روستایی ـ شهری بویژه در کشورهایی درحال توسعه همچون ایران در درون نواحی و مناطق جغرافیایی موجب بروز بیتوازنی و شکاف ژرف در تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی و شهری در ابعاد اجتماعی ـ اقتصادی، محیطی ـ اکولوژیک، و کالبدی ـ زیربنای چکیده کامل
چکیده مقدمه: کم توجهی به جریانهای دوسویه روستایی ـ شهری بویژه در کشورهایی درحال توسعه همچون ایران در درون نواحی و مناطق جغرافیایی موجب بروز بیتوازنی و شکاف ژرف در تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی و شهری در ابعاد اجتماعی ـ اقتصادی، محیطی ـ اکولوژیک، و کالبدی ـ زیربنایی خواهد شد. هدف پژوهش : هدف از مطالعه حاضر، بررسی و واکاوی اثرگذاری جریان های فضایی روستایی – شهری بر تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری است.روش شناسی تحقیق : تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نگاه روش روش توصیفی- تحلیلی است. جمعآوری اطلاعات به دو شیوه کتابخانهای و میدانی صورت گرفتهاست. بعلاوه، برای جمعآوری دادههای میدانی در ارتباط با شاخصها، گویهها و سنجههای مؤلفه اثرگذار متغیر مستقل (جریان های روستایی- شهری) و متغیرهای اثرپذیر (تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری) از روش پیمایش میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش 83 روستای شهرستان دماوند برمبنای سرشماری سال 1395 مرکز آمار ایران است. با توجه به همگنی ناحیه مورد مطالعه، امکانات و محدودیت تحقیق در گام اول، با استفاده از روش نمونهگیری احتمالی و تصادفی ساده تعداد 29 روستا به عنوان نمونه تصادفی براساس قضیه حد مرکزی انتخاب شدند. در گام دوم، برای برآورد حجم نمونه از فرمول محاسبه حجم نمونه کوکران بهره گرفته شد. قلمروجغرافیایی پژوهش: مطالعه حاضر که در زمینه جریان های دوسویه روستایی ـ شهری میباشد،که در شهرستان دماوند انجام شده یافته ها و بحث :یافته های این پژوهش نشان داد جریان های روستایی- شهری در سکونتگاههای روستایی ناحیه مورد مطالعه با تحول ابعاد و اندازه جمعیت روستاها، کاربری زمین، مسکن، و سرمایه گذاری روستاها در تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری اثرگذار است. نتایج : پیوندهای روستایی ـ شهری از ظرفیت های اجتماعی ـ اقتصادی و کالبدی ـ زیربنایی برخوردار است که باعث ایجاد جریان های فضایی همچون جریان کالاو خدمات ، مردم ، فناوری و اطلاعات ، سرمایه، پسماند بین شهر و روستا شود .در مجموع میان جریان های فضایی همچون جریان مردم، کالا، خدمات، سرمایه گذاری، و اطلاعات بر ابعاد تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد