فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی
,
شماره5,سال
7
,
زمستان
1395
هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین برداشت یادگیرندگان از مفهوم یادگیری با راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری بود. به عبارتی، سهم هر یک از مؤلفه های برداشت یادگیرندگان از مفهوم یادگیری در پیش ‎بینی راهبردهای شناختی و فراشناختی، در دو گروه یادگیرندگان فضای مجازی و واق چکیده کامل
هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین برداشت یادگیرندگان از مفهوم یادگیری با راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری بود. به عبارتی، سهم هر یک از مؤلفه های برداشت یادگیرندگان از مفهوم یادگیری در پیش ‎بینی راهبردهای شناختی و فراشناختی، در دو گروه یادگیرندگان فضای مجازی و واقعی مشخص شد و دو گروه مورد مقایسه قرار گرفتند. در این پژوهش، از روش تحقیق همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل کارمندان مراکز فنی و حرفه ای بود که آموزش مهارت ICDL را دریافت نموده اند. حجم جامعه آماری بالغ بر 18000 نفر میباشد که به دلیل حجم بالای جامعه از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. به وسیله جدول کرجسی و مورگان، 376 نفر از یادگیرندگان مهارت ICDL که کارمندان مراکز فنی و حرفه ای با مدرک تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس بودند، انتخاب شدند. ابزار جمع آوری دادهها، دو پرسشنامه راهبردهای یادگیری کرمی و برداشت از مفهوم یادگیری بود که پس از تأیید روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری رگرسیون چندگانه، آزمون t برای نمونه های مستقلو ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های به دست آمده از پژوهش، حاکی از ارتباط معنادار بین برداشت یادگیرندگان از مفهوم یادگیری در محیط های یادگیری مجازی و واقعی با راهبردهای شناختی، فراشناختی بود. مؤلفه هایی که بیشترین توان پیش‎بینی راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیرندگان فضای مجازی و واقعی را داشتند، برداشت یادگیرندگان به عنوان وظیفه، به خاطر آوردن و درک اطلاعات، و تغییر شخصی بودند.همچنین، کسانی که در محیط های مجازی آموزش دیده بودند، به میزان بیشتری از راهبردهای شناختی و فراشناختی استفاده میکردند.
پرونده مقاله
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی
,
شماره4,سال
15
,
پاییز
1397
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامة آموزش تابآوری بر ارزیابیهای شناختی، مقابلة فعال و هیجانهای مثبت و منفی گروهی از دانشآموزان دختر انجام شد. در این پژوهش تجربی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری، 32 دانشآموز دختر 12ساله در دو گروه آزمایش چکیده کامل
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامة آموزش تابآوری بر ارزیابیهای شناختی، مقابلة فعال و هیجانهای مثبت و منفی گروهی از دانشآموزان دختر انجام شد. در این پژوهش تجربی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری، 32 دانشآموز دختر 12ساله در دو گروه آزمایش و کنترل قبل و بعد از آموزش به نسخة تجدیدنظرشدة سنجش ارزیابی تنیدگی (رویلی، رویش، جاریکا و واگن، 2005)،مقیاس مقابلة فعال (گرینگلس، شوارزر، جاکوبیک، فیکسنبام و تابرت، 1999) ونسخة تجدیدنظرشدة مقیاس هیجانهای متمایز (فردریکسون، تاگادی، واگ و لارکین، 2003) پاسخ دادند. در 10 جلسه یکساعته برنامة آموزش تابآوری روانی به شیوة گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج روشهای آماری تحلیل کوواریانس تکمتغیری و چندمتغیری نشان داد که در کوتاهمدت و بلندمدت برنامة آموزش تابآوری در افزایش ارزیابیهای شناختی سازشی، راهبرد مقابلة فعال و هیجانهای مثبت و در کاهش ارزیابی شناختی مبتنی بر تهدید و هیجانهای منفی دانشآموزان دختر مؤثر بود. درمجموع، نتایج این بررسی نشان میدهد که برنامة آموزش تابآوری از طریق تقویت راهبردهای تفکر مثبت، راهبردهای سازشی مدیریت هیجان و همچنین غنیسازی مهارتهای رابطة بینفردی، در تحقق ایدة ایمنسازی روانی فراگیران به طور تجربی مؤثر است.
پرونده مقاله
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی
,
شماره1,سال
15
,
بهار
1398
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزشی غنی‎سازی مهارت‎های رابطه بین‎فردی بر اسنادهای علّی، راهبردهای حل تعارضهای بین‎فردی، راهبردهای نظم‎جویی شناختی هیجان و ادراک از روابط مثبت با دیگران در دانشجویان انجام شد. در این پژوهش تجربی با طرح پیش&lrm چکیده کامل
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزشی غنی‎سازی مهارت‎های رابطه بین‎فردی بر اسنادهای علّی، راهبردهای حل تعارضهای بین‎فردی، راهبردهای نظم‎جویی شناختی هیجان و ادراک از روابط مثبت با دیگران در دانشجویان انجام شد. در این پژوهش تجربی با طرح پیش‎آزمونـپسآزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری، 72 دانشجو در دو گروه آزمایش (40 نفر) و کنترل (32 نفر) قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه سبک اسنادی (پیترسون و دیگران، 1982)، سیاهه سبک حل تعارض (کاردک، 1994)، نسخه کوتاه پرسشنامه نظمجویی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2001) و مقیاس روابط مثبت با دیگران (ریف، 1989) پاسخ دادند. برنامه آموزشی غنی‎سازی مهارت‎های رابطه بین‎فردی در 10 جلسه و هر جلسه یک ساعت بهصورت گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج روش‎های آماری تحلیل کوواریانس تک‎متغیری و چندمتغیری نشان داد که در کوتاه‎مدت و بلندمدت برنامه آموزشی غنی‎سازی مهارت‎های رابطه بین‎فردی در افزایش میزان اسنادهای علّی مثبت، راهبرد حل مسئله مثبت، راهبردهای انطباقی مقابله شناختی و ادراک از روابط مثبت و در کاهش نمره اسنادهای علّی منفی، راهبردهای غیرانطباقی حل تعارضهای بین‎فردی و راهبردهای غیرانطباقی مقابله شناختی دانشجویان مؤثر است. در مجموع، نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه آموزشی غنی‎سازی مهارت‎های رابطه بین‎فردی از طریق تقویت راهبردهای تفکر مثبت، راهبردهای انطباقی مدیریت هیجان و همچنین پربارسازی مهارتهای رابطه بین فردی، در تحقق ایده ایمن‎سازی روانی فراگیران بهطور تجربی مؤثر واقع می‎شود.
پرونده مقاله
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی
,
شماره2,سال
16
,
تابستان
1399
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطهایراهبردهای حل تعارض بینفردیدر رابطه تعارض والدـ نوجوان و سازگاری تحصیلی دانشآموزان پسر انجام شد.در یک طرح همبستگی،248 دانشآموز پسر بهفرم نوجوان پرسشنامه سنجش تعارض والدـ نوجوانان (اسدی یونسی،مظاهری، شهیدی، طهماسیان و فیاضبخش، 1390 چکیده کامل
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطهایراهبردهای حل تعارض بینفردیدر رابطه تعارض والدـ نوجوان و سازگاری تحصیلی دانشآموزان پسر انجام شد.در یک طرح همبستگی،248 دانشآموز پسر بهفرم نوجوان پرسشنامه سنجش تعارض والدـ نوجوانان (اسدی یونسی،مظاهری، شهیدی، طهماسیان و فیاضبخش، 1390)،سیاهه سبک حل تعارض (کاردک، 1994) وسیاهه سازگاری دانشآموزان (سینها و سینگ، 1993) پاسخ دادند. بهمنظور آزمون روابط ساختاری در مدل پیشنهادی از روش آماری مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل واسطهای نسبی راهبردهای انطباقی و غیرانطباقی حل تعارض بینفردی در رابطه بین تعارض والدـ نوجوان و سازگاری تحصیلی در دانشآموزان پسر با دادهها برازش مطلوبی دارد. افزون بر آن، نتایج نشان داد که در مدل مفروض، تمامی وزنهای رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و متغیرهای پیشبینِ تعارض والدـ نوجوان و راهبردهای حل تعارض، 65 درصد از واریانس نمرات متغیر سازگاری تحصیلی را تبیین کردند. نتایج با تأکید بر نقش کیفیت تعاملهای درونفردی در بافت خانواده نشان داد که بخشی از پراکندگی بین قلمروهای مفهومی تعارض والدـ نوجوان و سازگاری تحصیلی از طریق تغییر نمرات راهبردهای حل تعارضهای بینفردی قابل تبیین است.
پرونده مقاله
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی
,
شماره2,سال
10
,
تابستان
1393
مطالعة حاضر با هدف آزمون تغییرناپذیری جنسی روابط ساختاری بین عوامل تنیدگی‎زای نقش شغلی و فشار شخصی با میانجیگری مقابلة شخصی در بین گروهی از اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی انجام شد. تعداد 285 عضو هیأت علمی (150 مرد، 135 زن) به نسخة تجدید نظر‎شدة سیاهه تنیدگی چکیده کامل
مطالعة حاضر با هدف آزمون تغییرناپذیری جنسی روابط ساختاری بین عوامل تنیدگی‎زای نقش شغلی و فشار شخصی با میانجیگری مقابلة شخصی در بین گروهی از اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی انجام شد. تعداد 285 عضو هیأت علمی (150 مرد، 135 زن) به نسخة تجدید نظر‎شدة سیاهه تنیدگی شغلی (OSI-R؛ آسیپو، 1998) پاسخ دادند. در این مطالعه از روش آماری مدل¬یابی معادلات ساختاری چندگروهی استفاده شد. نتایج نشان دادند رابطة بین تنیدگی شغلی با مقابلة شخصی منفی معنادار، رابطة بین تنیدگی شغلی و فشار شخصی مثبت معنادار و رابطة بین مقابلة شخصی و فشار شخصی منفی معنادار است. علاوه بر این، مقابلة شخصی، رابطة بین تنیدگی شغلی و فشار شخصی را میانجیگری کرد. همچنین، نتایج نشان دادند در الگوی مفروض برای کل نمونه، تمامی وزن¬های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار هستند و متغیرهای پیش¬بین 48 درصد از پراکندگی متغیر فشار شخصی را تبیین می‎کنند. نتایج مربوط به تغییرناپذیری جنسی روابط ساختاری نشان دادند در زنان در مقایسه با مردان، رابطة بین تنیدگی شغلی و فشار شخصی و رابطة بین مقابلة شخصی و فشار شخصی نیرومندتر است. نتایج پژوهش حاضر ضرورت تمرکز بر نقش متغیر جنس را در آزمون روابط ساختاری بین قلمروهای مفهومی چندگانه بیش از پیش برجسته می¬سازد.
پرونده مقاله
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی
,
شماره2,سال
9
,
تابستان
1392
این پژوهش با هدف شناسایی نقش برخی از عوامل مربوط به تفاوت¬های فردی در میزان گرایش افراد به مباحثه، به پیش¬بینی مباحثهطلبی بر پایه باورهای معرفت¬شناختی، نیاز به شناخت و برونگردی می¬پردازد. به این منظور 229 دانشجو (107 پسر و 122 دختر) با روش نمونهبردا چکیده کامل
این پژوهش با هدف شناسایی نقش برخی از عوامل مربوط به تفاوت¬های فردی در میزان گرایش افراد به مباحثه، به پیش¬بینی مباحثهطلبی بر پایه باورهای معرفت¬شناختی، نیاز به شناخت و برونگردی می¬پردازد. به این منظور 229 دانشجو (107 پسر و 122 دختر) با روش نمونهبرداری تصادفی انتخاب شده و به سیاهه¬ باورهای معرفت¬شناسی (شرو، بندیکسن و دانکل، 2002)، مقیاس مباحثهطلبی (اینفنت و رنسر، 1982)، مقیاس نیاز به شناخت (کاسیویو، پتی و کائو، 1984) و مقیاس برونگردی از سیاهه پنجعاملی نئو (کوستا و مککری، 1992) پاسخ دادند. تحلیل داده¬ها نشان دادند که برونگردی، نیاز به شناخت و یادگیری سریع از بین باورهای معرفت¬شناختی، پیشبینیکننده مباحثهطلبی در افراد هستند. نتایج و تلویحات آن بر پایه پیشینه نظری مورد بحث قرار گرفت.
پرونده مقاله