فصلیة دراسات الادب المعاصر
,
شماره5,سال
11
,
زمستان
2019
تسعی هذه المقالة لدراسة التضاد الإیدیولوجی للبطل(أبو زید السروجی) فی ترجمة مقامات الحریری وذلک طبقاً لنموذج فورکیلاف(1989- 1995) الثلاثی الأبعاد. فی هذا المضمار هناک خمسون مقامة تحتوی علی المجموعة الإحصائیة لهذا البحث؛ حیث یعتمد التضاد الإیدیولوجی للبطل، ضمن البنیة المن چکیده کامل
تسعی هذه المقالة لدراسة التضاد الإیدیولوجی للبطل(أبو زید السروجی) فی ترجمة مقامات الحریری وذلک طبقاً لنموذج فورکیلاف(1989- 1995) الثلاثی الأبعاد. فی هذا المضمار هناک خمسون مقامة تحتوی علی المجموعة الإحصائیة لهذا البحث؛ حیث یعتمد التضاد الإیدیولوجی للبطل، ضمن البنیة المنتظمة علی أساس التوصیف الظاهری للبطل، والخدع الکلامیة الخاصة به، والمضمون الکلامی، والأثر الخطابی والنتائج المتضادة؛ ورصد هذه النتائج التی تشیر إلی خطاب البطل الساحر- بواسطة مضمون الموعظة والإرشاد بحد ذاته من جهة والسعی لخداع وإغواء الآخرین من خلاله من جهة أخری للوصول إلی المراد(الإستجداء، والإفشاء، وتنویر عامة الناس) حیث إن مجموعة هذه الخصائص الخطابیة تُظهر البطل فی کل مقامة متناقضاً ومزدوجاً(نصف جید نصف سیء). ومن جهة أخری فإن المترجم من خلال تأصیل عناصر الهویة، والحکایات والتطبیع الإیدیولوجی والترجمة الإصطلاحیة ولفظ بلفظ، کان یسعی إلی إنتقال وإفشاء التضاد الإیدیولوجی للبطل فی إطار البُنی اللغویة- الإیدیولوجیة.
پرونده مقاله
زبان و ادب فارسی واحد سنندج
,
شماره1,سال
14
,
بهار
1401
ادبیات تطبیقی شاخهای از نقد ادبی است که به سنجش و بررسی محتوایی و ساختارییِ میان آثار، عناصر، گونههای ادبی، سبکها، دوره-ها و شخصیتهای ادبی در یک زبان یا زبانهای مختلف میپردازد. در این راستا ادبیات تطبیقی در هر دورهای افزون بر رویکردهای ساختاری، به مثابة آیینهای چکیده کامل
ادبیات تطبیقی شاخهای از نقد ادبی است که به سنجش و بررسی محتوایی و ساختارییِ میان آثار، عناصر، گونههای ادبی، سبکها، دوره-ها و شخصیتهای ادبی در یک زبان یا زبانهای مختلف میپردازد. در این راستا ادبیات تطبیقی در هر دورهای افزون بر رویکردهای ساختاری، به مثابة آیینهای است که جلوههای گوناگون اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را منعکس میکند. در این میان، ادبیات فارسی و ادبیات کُردی در عرصه ادبیات تطبیقی، همواره شاهد شباهتهایی با هم بودهاند. در زمینۀ ادبیات داستانی، در ایران و کُردستان عراق، نویسندگانی چون صادق چوبک و شیرزاد حسن، هر دو از سرآمد نویسندگان و رماننویسان صاحب سبک و تأثیرگذار در ادبیات معاصر به شمار میآیند و در این زمینه، آثار ماندگاری بر جای نهادهاند. با توجّه به اینکه صادق چوبک و شیرزاد حسن با دیدگاههای مشابه به طرح مسائل و مشکلات زادگاه و اقلیم خویش پرداختهاند، دو اثر سنگ صبور و تنگسیر از صادق چوبک، با دو اثر زنی بر فراز مناره و ناتور درّه از شیرزاد حسن که از معروفترین آثار هر یک از دو نویسنده محسوب میشوند، برای بررسی و مقایسه، انتخاب شدهاند. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی شاخصههای ادبیات اقلیمی، همچون مسائل جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی در چهار رمان مذکور بررسی شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخصۀ فرهنگ و جغرافیا از بسامد بالاتری در آثار منتخب برخوردار است.
پرونده مقاله
زبان و ادب فارسی واحد سنندج
,
شماره4,سال
7
,
پاییز
1394
درک وضعیت یا شرایط اجتماعی از ورای ادبیات و آثار ادبی، می تواند پژوهش گران را به درکی فراتر از دید رسمی و غالب زمانه رهنمون سازد. یکی از مهمترین ابزارهای درک جایگاه زنان در جامعه، آثار ادبی هستند. این پژوهش در این راستا به مطالعه آثار ادبی پرداخته است تا بتواند بازنمایی چکیده کامل
درک وضعیت یا شرایط اجتماعی از ورای ادبیات و آثار ادبی، می تواند پژوهش گران را به درکی فراتر از دید رسمی و غالب زمانه رهنمون سازد. یکی از مهمترین ابزارهای درک جایگاه زنان در جامعه، آثار ادبی هستند. این پژوهش در این راستا به مطالعه آثار ادبی پرداخته است تا بتواند بازنماییِ جایگاه و نقش زنان را بررسی نماید. به همین دلیل سه نویسنده زن انتخاب و آثار آنها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داده در آثار سیمین دانشور زن نقش فعالتری نسبت به آثار راضیه تجار و فرشته مولوی دارد. زنان در آثار تجار جایگاه سنتی دارند؛ در رنج و ناراحتی هستند و حالتی از نارضایتی مداوم را نشان می دهند، در سکون و وابستگی به سر می برند، در مقابل مردان و سرنوشت تسلیم محض هستند و از خود قدرت، اراده و اختیاری ندارند. این در حالی است که برخی از زنانِ آثار دانشور از خود اراده و استقلال نشان می دهند، دارای قدرت و فعالیت اجتماعی بوده، نقش هایی غیر از خانه داری به عهده دارند و برای تغییر و بهبود شرایط خود و جامعه تلاش می کنند. در آثار فرشته مولوی با زنان متعددی روبرو هستیم که دارای جایگاه اجتماعی بینابینی نسبت به دانشور و تجار هستند.
پرونده مقاله
ادبیّات داستانی یکی از بارزترین عرصههایی است که مسائل و معضلات اجتماعی در آن بهخوبی بازنمایی می شود. روایت های داستانی، ویژگیهای هر جامعه ای را در بافت و کنش شخصیّت های خود برجسته و علاوه بر توصیف و تصویر نمودن آن بهگونه ای پیچیده و در اشکال و بیان های ادبی آن را به چکیده کامل
ادبیّات داستانی یکی از بارزترین عرصههایی است که مسائل و معضلات اجتماعی در آن بهخوبی بازنمایی می شود. روایت های داستانی، ویژگیهای هر جامعه ای را در بافت و کنش شخصیّت های خود برجسته و علاوه بر توصیف و تصویر نمودن آن بهگونه ای پیچیده و در اشکال و بیان های ادبی آن را به نقد می کشند. در برخی دورههای اجتماعی نویسندگان به دلیل استبداد و خفقان حاکم بر جامعه و ترس از مجازات حکومت بهراحتی نمی توانند اندیشه های خود را بیان کنند از این رو متوسّل به قالب های سمبولیک می شوند و تمثیل یکی از این قالب های پرطرفدار است. در زمینۀ ادبیّات داستانی، در ایران و عراق، نویسندگانی چون صادق چوبک و شیرزاد حسن، هر دو از سرآمد نویسندگان صاحب سبک و تأثیرگذار در ادبیّات معاصر به شمار می آیند و در این زمینه، آثار ماندگاری بر جای نهاده اند. با توجّه به این که صادق چوبک و شیرزاد حسن با دیدگاه های مشابه به طرح مسائل و مشکلات جامعۀ خویش پرداخته اند، داستان انتری که لوطیش مرده بود از صادق چوبک، با داستان حصار و سگ های پدرم از شیرزاد حسن برای بررسی و مقایسه انتخاب شده اند. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی به معنای لایۀ دوم داستان های تمثیلی مذکور پی برده شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که توجّه هر دو نویسنده، معطوف به عامّۀ مردم و تودۀ فرودست جامعه است و هرکدام در پوشش یک داستان تمثیلی، روابط و مناسبات اجتماعی و سرنوشت انسان ها در جامعۀ ایران و عراق را در دوره های دیکتاتوری رضاشاه و صدام حسین بازگو کرده اند.
پرونده مقاله
مضمون عشق را می توان از جمله مضامین مشترک در عرصۀ ادبیّات غنایی ایران و جهان به شمار آورد. در ادبیّات کلاسیک ایران نظامی گنجوی و فخرالدّین اسعد گرگانی نمادهایی هستند از شاعران عاشق پیشه که عشق راستین در غزلیّاتشان نمودار سوز درونی شان است. در ادبیّات غرب نیز هستند چکیده کامل
مضمون عشق را می توان از جمله مضامین مشترک در عرصۀ ادبیّات غنایی ایران و جهان به شمار آورد. در ادبیّات کلاسیک ایران نظامی گنجوی و فخرالدّین اسعد گرگانی نمادهایی هستند از شاعران عاشق پیشه که عشق راستین در غزلیّاتشان نمودار سوز درونی شان است. در ادبیّات غرب نیز هستند شاعرانی که با این عاطفۀ مشترک انسانی، حالات درونی و احساسات پرشور خود را بیان کرده اند از جمله ویلیام شکسپیر و ژوزف بدیه که اشعار عاشقانۀ آنها جایگاه خاص خود را دارد. این مقاله که با روش توصیفی و تحلیلی و برمبنای مطالعات کتابخانه ای و با استناد به متون غنایی و پژوهش های جدید در موضوع عشق در آثار شاعران ایرانی و اروپایی صورت گرفتهاست، برآن است که به مقایسۀ مقولۀ عشق در ادب غنایی ایران و جهان با تکیه بر منظومه های عاشقانۀ این شاعران بپردازد. نتیجه حاکی از آن است که در خسرو و شیرین، عشق مصلحتی و سیاسی، انتقام جویانه و بیمارگونه، در لیلی و مجنون با عشق عفیفانه و افلاطونی، در ویس و رامین با عشق تحمیلی، در تریستان و ایزوت با عشق جادویی و افسون گر، در رومئو و ژولیت با عشق شهسوارانه و در ونوس و ادونیس با عشق هوسناک روبرو هستیم.
پرونده مقاله
مدرنیسم تحوّلی است که از حدود قرن نوزدهم در جهان آغاز شده و در تمام عرصههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری انسانها و حتّی در ادبیّات تأثیرگذار بوده است. مدرنیسم با ایجاد تزلزل در باورهای مستحکم انسان، نسبی بودن واقعیّت، پوچانگاری، تغییر در اصول اخلاقی و اصالت دادن ب چکیده کامل
مدرنیسم تحوّلی است که از حدود قرن نوزدهم در جهان آغاز شده و در تمام عرصههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری انسانها و حتّی در ادبیّات تأثیرگذار بوده است. مدرنیسم با ایجاد تزلزل در باورهای مستحکم انسان، نسبی بودن واقعیّت، پوچانگاری، تغییر در اصول اخلاقی و اصالت دادن به فرد، در مبانی فکری ادبیّات و به دنبال آن در اصول داستاننویسی هم تغییراتی ایجاد کرد. در این مقاله که به روش کتابخانهای نگاشته شده است، دو مجموعه داستان چهرهنگاری دنیا اثر فرشته ساری و سمت تاریک کلمات اثر حسین سناپور، به روش توصیفی- تحلیلی از منظر مدرنیسم نقد و بررسی شده است. پرسش و هدف اصلی تحقیق مشخّص کردن مهمّترین مؤلّفههای مدرنیسم در دو مجموعه داستان ذکر شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که این دو نویسنده، یک شگرد یا مؤلّفه را اساس کار خود قرار دادهاند یا با تزریق انبوهی از شگردهای مدرنیستی، به جای اینکه در پی داستاننویسی باشند، به دنبال داستانسازی هستند و در نگارش مدرن و استفاده از مؤلّفههایی مانند فردگرایی، تنهایی، از حدّ تقلید فراتر نرفتهاند؛ با بهرهگیری از مبنا قرار دادن چندین شگرد مدرنیستی چون تغییر زاویۀ دید، بهم ریختگی جریان طولی زمان، روایت رویدادهای درونی ذهن، ابهام و تعلیق، عدم قطعیّت، فرجام مبهم و پایان باز، اثری مدرن خلق کردهاند.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد