نمودهای زبانی تأکید و کارکردهای بلاغی آن در غزل حافظ «با تکیه بر سه گسترة معنایی خدا، انسان و عشق»
محورهای موضوعی : بلاغتعلی احمدنیای دیسفانی 1 , عباسعلی وفایی 2 , علیرضا شعبانلو 3
1 - دانشگاه آزاد اسلامی
2 - دانشگاه علامه طباطبایی
3 - پژوهشگاه علوم انسانی
کلید واژه: ادبیات غنایی, غزلیات حافظ, انسان و عشق, تأکید, خدا,
چکیده مقاله :
این پژوهش با روشی توصیفی – تحلیلی در صدد معرفی روشها و کارکردهای بیانی تأکید در گفتمان غزلیات حافظ است. تأکید یکی از سازوکارهای زبانی است که به شیوهها و انواع گوناگون در متن ایجاد می-شود و دارای کارکردهای مختلف بلاغی است. تأکید با برجستهکردن بخش از معنای متن، به انتقال بهتر اندیشهها و تفکرات خاص گوینده کمک میکند. تأکید به عنوان یکی از سازوکارهای زبانی، در چهارچوب نقش ترغیبی و نقش عاطفی زبان مطرح میشود. این نقشها به ترتیب نقشهایی مخاطبمحور و گویندهمحور هستند که بیش از هر چیز در جستجوی انتقال اندیشة مطرحشده در متن به مخاطب و بیان احساسات گوینده قرار دارند. هر یک از کاربران زبان با توجه به هدفی که نسبت به بیان یک موضوع دارند، از روشهای خاصی برای مؤکدکردن کلام خود بهره میگیرند. گسترههای معنایی مورد تأکید در بافت متنی غزلیات حافظ به سه گسترة خداوند، انسان و عشق محدود میشوند؛ اما برخلاف محدودیت این گسترهها، روشها و نمودهای زبانی تأکید در این اشعار متنوع و مختلف است. در بین این روشها، انواع تکرار، روشهای مختلف حصر و قصر، کاربرد قیود تأکید، جملات امری و پرسشی، افعال ناقص، میزان قطعیت بالای کلام، شبهجملات، افعال کنشی، افعال وجهی شناختی، جملات ندایی، جابجایی معنادار اجزای نحوی جملات و تقدیم و تأخیر واژگان، نسبت به سایر روشها بسامد بیشتری دارد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که حافظ به دو شیوة مستقیم خطاب به مخاطب خاص و غیرمستقیم بدون در نظر داشتن مخاطبی خاص برای بیان احساسات شخصیِ و ابلاغ اندیشة خود از عنصر تأکید بهره گرفته است.
In this descriptive-analytical method, this paper attempts to introduce the methods and functions of expressive emphasis in the discourse of Hafez's Ghazalat. Emphasis is one of the mechanisms of language that is created in different ways and in different ways and has various rhetorical functions. Emphasizing the emphasis on the meaning of the text helps to better translate the thoughts and thoughts of the speaker. Emphasis is considered as one of the language mechanisms in the context of the "contingent role" and "emotional role" of the language. These roles, respectively, are "audience-focused" and "speaker-oriented" roles that seek to convey thoughts in the text to the audience and express the feelings of the speaker. Each language user uses specific methods to sharpen their words based on the idea and purpose of expressing a subject. Semantic spheres emphasized in the textual context of Hafez Ghazalat are limited to the three strands of "God, Man and Love," but unlike the limitations of these spheres, methods and expressions of emphasis in these poems are diverse and varied. Among these methods, types of repetitions, various methods of confinement and palace, the use of emphasis constraints, quandary and question sentences, imperfect verbs, high degree of certainty, pseudo-immemorial, action verbs, facial verbs, calligraphy, displacement Significant syntactic components of sentences, sentences and delayed vocabulary are more frequent than other methods. The findings of the research show that Hafez used the emphasis in two direct ways "addressed to a particular audience" and indirectly "without considering a particular audience"...
_||_