آموزههای تعلیمی بر مبنای حضور نسلهای متفاوت در شاهنامه
محورهای موضوعی : شاهنامهمعصومه هاشم پور 1 , یوسف نیک روز 2 , اطهر تجلی اردکانی 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یاسوج
2 - استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یاسوج (نویسنده مسؤول)
3 - استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یاسوج
کلید واژه: شاهنامه, پیر, کودک, ادبیات تعلیمی, جوان,
چکیده مقاله :
شاهنامه شاهکاری ادبی از فردوسی است. او در این اثر ارزشمند، با آگاهی از تفاوتهای طبیعی کودک و جوان و پیر به بررسی ابعاد مختلف ادبیات تعلیمی میپردازد تا بتواند مفاهیم و مقاصد منظور خود را که سرشار از نکات تعلیمی ناب است، به بهترین شکل ممکن برای خوانندگان بیان کند. شناخت ویژگیهای نسلهای مختلف میتواند نقش مهم و کاربردی ادبیات تعلیمی را نشان دهد. درواقع تفاوت مضامین تعلیمی، برخاسته از تفاوت در دورههای زندگی، فکری، قدرت بدنی و آگاهیهای ناشی از تجربهآموزی آنان در جامعه است. در این جستار، پژوهشگر میکوشد جلوة ادبیات تعلیمی و شاخصههای آن را ازنظر تفاوت نسلها در شاهنامه واکاود. با بررسی موضوعاتی مانند نامخواهی، نیکنامی، نیکوکاری، شجاعت، آیندهنگری، فضیلت علم و دانش، پند و اندرز و... مشخص شد که فردوسی مضامین تعلیمی را در رابطه با هر نسل چگونه به کار برده است. فردوسی باتکیهبر آموزههای تعلیمی کودکان را به هنرآموزی، جوانان را به آگاهیآموزی و نصیحتپذیری و پیران را به کیاست، تدبیر، نصیحتگری و راهنمایی دعوت میکند.
Shāhnāmeh is a literary masterpiece written by Ferdowsi. In this valuable literary work, Ferdowsi who has the knowledge of the natural differences between children, the youth and the elders examines different dimensions of didactic literature to express his desired concepts and goals, which are full of pure didactic points, to his readers in the best possible way. Understanding the characteristics of different generations can show the significant and practical role of didactic literature. In fact, the difference in didactic subjects arises from the differences in life stages, intellectual and physical strength, as well as knowledge resulting from their gaining experience in the society. In this article, the researchers attempt to analyze the effect of didactic literature and its characteristics from the perspective of generational differences in Shāhnāmeh. By analyzing subjects such as fame, good reputation, beneficence, courage, foresight, erudition and knowledge, advice, etc., it was determined how Ferdowsi has used didactic themes relevant to each generation. Relying on the didactic instructions, Ferdowsi invites children to learn art, the youth to become aware of and to accept advice, and the elders to be wise, prudent, advising and guiding.
_||_