Subject Areas : Education
Hassan Jorfi
1
*
,
joomhoor Torfi
2
1 - Farhangian University
2 - Arak Azad university
Keywords:
Abstract :
آذر، عادل و منصور مومني ( 1399). آمار و كاربرد آن در مديريت، انتشارات سمت، تهران .
الوانی، سیدمهدي؛ کهن هوش نژاد، رضا؛ صفري، سعید و خدامرادي، سعید (1392). شناسایی واولویت بندي عوامل سازمانی موثر براجرایی کردن ابعاد کارآفرینی سازمان آموزش و پرورشبا تبیین نقش نهادینه سازي کارآفرینی. فصلنامه علمی پژوهشی مطالعات مدیریت( بهبود و تحول).23(70)، 1-14.
باقرزاده، مجيد و اكبري ديباور، احمد(1398). عوامل موفقيت مديران با چابكي سـازماني در سازمان آموزش و پرورش استان آدربايجان شرقي. مقاله - هشتمين كنفرانس بين المللي هاري وارد هندوستان.
بشرپور، سجاد (1395). صفات شخصیت کادر درمان، نظریه و آزمون. تهران: نشر ساوالان.
بیک زاد، جعفر و جبرائیل علیزاده (1395).ارزیابی عملکرد سازمان با استفاده از مدل تعالی سازمانی EFQM، نشریة کار و جامعه، شمارة 112:50 -51.
پورسراجیان، داریوش، سپهر، محمد و عمادالدین عطاری (1400). بحران مالی آموزش و پرورش در جهان که در پی تحریم لوازم تکنولوژی از سوی دولت. دهمین کنفرانس بین المللی مدیریت استراتژیک، انجمن مدیریت راهبری ایران: 31 -5.
پرهیزگار، محمد مهدی(1396). شناسایی ابعاد و مولفه های اصلی بحران به منظور ارائه راهکار مناسب در مدارس متوسطه شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اردبیل، 32.
حسینی، سیدمحمود و منیره پناهی (1397). ایجاد مزیت رقابتی در صنعت با رویکرد عوامل کلیدی موفقیت )مطالعه موردی صنعت کاشی ایران)، فصلنامة پژوهشگاه بازرگانی، 95:191 -113.
تسلیمی محمد سعید، روشندل اربطانی طاهر، عمادی اندانی مهران، برقی مکائیل (1397). بررسی میدانی بحران اولویت در مدیریت بحران. دانش مدیریت، 69، 2-32.
پهلوانی، مصیب، یعقوبی، نورمحمد و سیدعباس هاشمی (1390). صنایع کوچک و رشد اشتغال طی سه ساله اول برنامه چهارم توسعه (مطالعه موردی استان سیستان و بلوچستان). همایش ملی مدیریت کارآفرینی و توسعه منطقه ای، 1، 19 – 3.
پیرس، جان و ریچارد رابینسون (1399). شناسایی علل پدایش و تعبیه راههای مقابله با بحران در آموزش و پرورش و مقابله با فساد اداری، برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک، ترجمة سهراب خلیلی شورینی، چاپ پنجم، تهران: انتشارات دانش پژوه.
جعفری قوشچی، بهزاد (1398). ارایه یک مدل بحران در کارافرینانه برای آموزش های نوین که بر تاثیر نوآوری و آموزش های غیر رسمی در آموزش و پرورش، جایگاه توسعة مدیریت در تعالی سازمان، مجلة تدبیر، 16(162)،23-34.
حسنی، نعمت (1390)، ضرورت بازنگری در مدیریت بحران زلزله در ایران، مجموعه کارگاه مشترک ایران و ژاپن. 298 سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، 37-54.
خانمحمدی، مسعود،1403،مدیریت بحران در نهادهای آموزشی: استراتژی ها و برنامه ریزی،دومین همایش بین المللی جامعه شناسی، علوم اجتماعی و آموزش و پرورش با رویکرد نگاهی به آینده،بوشهر.
سعیدنیا، احمد (1398). کاربری زمین شهری، کتاب سبز، جلد دوم، مرکز مطالعات برنامه ریزی شهری، چاپ اول.
شجاعی سید حسن (1399).رخداد سوانح طبیعی ، خلاصه ای از نشریه اداره امور بشر دولتی سازمان ملل متحد(ترجمه) مسکن و انقلاب، شماره75 و76.
غلامی، شهرام؛ غفوریان، هما؛ معنوي پور، داود (1390). رابطه هوش سازمانی و عملکرد مدیران. فصلنامه تازه ها ايروان شناسی صنعتی/سازمانی، 2(6)، 89-99.
فروزنده جنت (1394). تحلیل شبکهای مدیریت بحران و حوادث غیرمترقبه در شرایط عدم قطعیت در بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران.
مظلومی، نادر (1398). مدیریت بحران:رهیافتی استراتژیک، مطالعات مدیریت، 11(16)، تهران.
نصراصـفهاني، علي ( 1395). رويكـرد دررفتـار سـازماني روانشناسـي مـديريت، چـاپ، سوم نشر دانشگاهي اصفهان.
موحد زاده، بهرام (1397) . بررسی عوامل موجود در ارتباطات سازمانی از دیدگاه مدیران و کارکنان ادرة آموزش و پرورش استان یزد، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه یزد .
نیکو مرام، هاشم.، نوروش، ايرج.، و مهر آذين، علیرضا (1398). ارزیابی های مدل های مبتنی بر اقلام تعهدی برای کشف مديريت سود. مجله پژوهش-های مديريت، 82، 34-45.
واشقاني، امير ( 1399). ارتباط عوامل موثر بر رفتارهاي سياسي با توانمندسـازي كاركنـان وزارت كشور بر اساس نظر رابينز، پايان نامه كارشناسي ارشد، رشته مديريت دولتي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد بروجرد .
هومن، حيدر علي ( 1390). استنباط آماري در پژوهش رفتاري، نشر پارسا، تهران .
Ackroyd, J. et al. ( 2016). Resources, Conservation and Recycling, 38(4), 271- 299.
Bonavia T. & Marin J. A. ( 2020). An empirical study of lean production in the ceramic tile industry in Spain. International Journal of Operations & Production Management, 26(5), 505- 531.
| فصلنامه « پژوهشهاي برنامه ريزي درسي و آموزشی» واحد چالوس سال چهاردهم، شماره سوم، پاييز 1403 – صفحات 196-183 |
مدل سازی عوامل مؤثر برتعیین استراتژی مدیریت بحران در بین کارکنان آموزش و پرورش
حسن جرفی1، جمهور طرفی2
تاریخ دریافت: 19/06/1403 تاریخ پذیرش:22/12/1403
چكيده
پژوهش حاضر با هدف مدل سازی عوامل مؤثر برتعیین استراتژی مدیریت بحران در بین کارکنان آموزش و پرورش ناحیه 3 شهرستان اهواز انجام شده است. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان اداره آموزش و پرورش ناحیه 3 شهر اهواز به تعداد 1522نفر بودند که از این تعداد، 306 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد مدیریت بحران فروزنده (1394) با ضریب پایایی (0.86) استفاده شد که روایی آنها توسط صاحبنظران دانشگاهی و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات از نرم افزار SPSS 26 و همچنین از نرم افزار pls 3 استفاده شد. نتایج تحلیل نشان داد که رابطة معنی داری بین استراتژی مدیریت بحران و زیرمؤلفه هاش وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان داد بین استراتژی مدیریت بحران و علایم و مؤلفههای اصلی بحران و واکنش سریع بحران رابطه مثبت وجود دارد .
واژگان کلیدی: استراتژی های مدیریت بحران، آموزش های غیر رسمی، کارکنان آموزش و پرورش، برنامه ریزی استراتژیک.
1- استادیار گروه مدیریت آموزشی، دانشگاه فرهنگیان، اهواز، ایران. (نویسنده مسئول) hassan.jorfi@gmail.com
2- دكتراي تخصصي برنامه ريزي درسي، استاديار آموزش و پرورش، اهواز، ایران. torfijomhoor@gmail.com
مقدمه
یکی از سازمانهای مهم و مؤثر در جهان امروز و آینده آموزش و پرورش است. سازمانی که زیر ساخت کلیه نهادها و مؤسسات رسمی جامعه است. هدف نظام آموزشی یک جامعه تربيت افراد آن جامعه است. نقش و جایگاه مدارس به عنوان یک نهاد تربیتی و آموزشی در سوانح و حوادث مختلف بسیار حساس و مهم است. هیچ نهادی به اندازه آموزش و پرورش نمی تواند، در برابر تغییر و بحرانها سرمایه گذاری کند، مدارس بهترین پتانسیل را در این رمینه دارند. سطوح اساسی و محور اصلی فعالیتهای این سازمان (انسان) است. و مهم ترین و دشوارترین مسأله مبتلا به انسان تعلیم و تربیت است. ثمربخشی این سازمان از یک سو و تبدیل انسانهای خام و مستعد به انسانهای سالم و خلاق و بالنده و رشد یافته و از سوی دیگر تأمین کننده نیازهای نیروی انسانی جامعه در سطوح مختلف و در بخشهای متفاوت فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی است. آموزش و پرورش ابزاری راهبردی برای ایجاد تحولات و تغییرات بنیادین در زمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بوده و قادر است از طریق ایجاد تغییر در دانش، رفتارها و ترویج هنجارها و ارزشهای مورد نظر، پاسخگوی درخواستهای مربوط به اشتغال، بهرهوری و تحرک پذیری اجتماعی به منظور عینیت بخشیدن به آرمانها و ایده آلهای جامعه شود (پرهیزگار، 1396). یکی از مهم ترین گروه های در معرض خطر حوادث و بلایا دانش آموزان هستند به طوری که تقریبا نیمی از جمعیت کشور را کودکان و نوجوانان تشکیل می دهند. آژانس همکاری بین المللی ژاپن اظهار داشته است که بلایا اثرات جدی بر خدمات آموزشی دارند این اثرات نه فقط به دلیل تلفات ناشی از مرگ و میر معلمان و دانش آموزان است بلکه در بسیاری از موارد از جمله وقفه ناگهانی در روند آموزش و اختلال روانی دانش آموزان خواهد بود .تجربه های حاصل از وقوع بحران در ایران و جهان نشان داده است که هر چند سازمان ها، نهادها و موسسات امدادی و غیردولتی آمادگی لازم و کافی برای حضور و اقدام به موقع در صحنههای آسیب ناشی از حوادث را دارند اما به دلایل مختلف در مواجهه با بلایا احساس ضعف و ناتوانی می کنند. بنابراین دولت ها در سطوح ملی، منطقه ای، استانی و محلی نیازمند تدوین برنامه هایی برای پیشگیری، مقابله و مهار انواع بحران ها می باشند. داشتن یک برنامه جامع مدیریت بحران، مدیرات را پیوسته آماده رویایی با بحرانهای پیش روی مدارس خود کرده و بدین وسیله ضمن پیشگیری، از تاثیر بحران ها کاسته و مدارس را از گرداب بحران های مختلف آن گونه نجات دهد که کمترین آسیب متوجه آنان نگردد. با توجه به رشد روزافزون جمعیت، تحولات جامعه و اهمیت یافتن آموزش و پرورش و استقبال از تحصیل در دورههای مختلف تحصیلی و تعداد مدارس و دانش آموزان افزایش یافته و در نتیجه اهداف و وظایف آموزش و پرورش پیچیده تر و مأموریت آن گسترده تر و رسالت آنها سنگین تر شده است (شجاعی، 1399). داشتن یک برنامه جامع مدیریت بحران مدیران را پیوسته آماده رویایی با بحرانهای پیش روی مدارس خود کرده و بدین وسیله ضمن پیشگیری، از تأثیر بحرانها کاسته و مدارس را از گرداب بحرانهای مختلف آن گونه نجات دهد که کمترین آسیب متوجه آنان نگردد (مظلومی، 1397). لذا مدیریت بحران به این امر تکیه دارد که ضمن بهره گیری از تجربیات فردی وسازمانی به بررسی و شناسایی عوامل بحران زا و با آموزشهای لازم درصدد پیشگیری از آن برآمده؛ چرا که پیشگیری هر معضل و مشکل بهتر از علاج و درمان آن است. ثانیا در صورتی که بحرانی به وجود آید، با ایجاد ستاد بحران ضمن برنامه ریزی وسازمان دهی و هدایت و کنترل بحران، درصدد مهار و نهایتا به حل آن برآید. ثالثا به نجات افرادی که دچار بحران شده اند، همت گمارد (سعیدنیا، 1398). البته مدیران و مسئولین مدارس در خصوص سه قسمت اخیر ضمن آشنایی با مؤلفههای مدیریت بحران شیوه به کارگیری آن مدارس باید دارای صبر و حوصله و تدبیر و دانایی بوده، با برخورد مناسب و احترام با افرادی که دچار بحران شده اند، رفتار نمایند (پهلوانی، 1390). متغیر مورد بررسی در این پژوهش، بحران در آموزش و پرورش میباشد که با رشد و پیشرفت جامعه انسانی، سازمان هایی به وجود آمده است که افراد هر سازمان برای دست یافتن به هدفهای آن فعالیت میکنند و میدانیم تامین هدفهای یک سازمان بدون طرح و تنظیم برنامههای دقیق، ایجاد تشکیلات منظم و هماهنگ ورهبری وکنترل فعالیتهای دسته جمعی افراد میسر نیست. بنابراین میتوان مدیریت را علم و هنر متشکل و هماهنگ کردن رهبری و کنترل فعالیتهای دسته جمعی به منظور تامین هدف یا هدفهای مشترک خاصی تعریف نمود. تغییراتی که متاثر از مدیریت و اثرگذار باشد و به رفتار منجر شود و جزو شخصیت جوان و نوجوان و نونهال باشد، بسیار تدریجی و دشوار است. متغیر مورد بررسی بعدی استراتژی مدیریت بحران میباشد که اهمیت مدیریت بحران درآموزش وپرورش ایران مورد بررسی قرار می گیرد. یافتههای تحقیق نشان داد که مدیریت بحران فرایندی نظام مند درکنترل بحرانهای بالقوه درنظام آموزش و پرورش است که بایستی به آن توجه ویژهای شود. همواره باید مجموعهای از طرحها و برنامه هاي عملی براي مواجهه با تحولات احتمالی آینده در داخل سازمان تنظیم شود و مدیران باید درباره اتفاقات احتمالی آینده بیندیشند و آمادگی رویارویی با وقایع پیش بینی نشده را کسب کنند؛ مفهوم بحران میتواند به معناي انحراف از وضعیت تعادل عمومی رابطه سازمان با ﳏیط یا تعریفی از خصوصیت محیطی باشد که سازمان ﳎبور است به صورت مستمر از آن اگاهی داشته باشد. درهر یک از این دو نگرش، انجام مسائل بحران در یک دیدگاه مدیریت استراتژیک به بهترین وجه قابل درك است (حسینی، 1397). مدیریت بحران در نهادهای اموزشی یکی از موضوعات حیاتی است که برای حفظ امنیت و ارتقاء کیفیت اموزشی ضروری است. بحران ها می توانند به شکل های متفاوتی از جمله حوادث طبیعی، بحران های بهداشتی و چالش های اجتماعی بروز کنند. بحران ها می توانند ناشی از عوامل داخلی مانند تغییرات ناگهانی در سیاست های اموزشی، کمبود منابع، یا بحران های انسانی و طبیعی باشند. برای مقابله با این چالش ها، نهادهای اموزشی نیازمند تدوین برنامه های جامع و استراتژیک هستند که شامل شناسایی ریسک ها، توسعه طرح های واکنش سریع، و اموزش کارکنان و دانش اموزان باشد. همچنین، ایجاد فرهنگ امادگی و تاب اوری در میان اعضای جامعه اموزشی می تواند به کاهش تاثیرات منفی بحران ها کمک کند.
لذا براساس چنین اندیشه هایی، پژوهش حاضر با عنوان تعیین عوامل بحران زا در آموزش و پرورش منطقه 3 اهواز و برای مدیریت بحران در مدارس شهر اهواز از دیدگاه مدیران تدوین گشته، تا بتواند پاسخی به پاره ای از بحران های موجود در نظام آموزشی خصوصا مدارس متوسطه باشد. البته مدیریت بحران در مدارس فرآیندی است که به پیشگیری، مداخله و بهسازی وضعیت بحرانی با توجه به اطلاعات موجود و با تهیه امکانات و مشارکت همه جانبه اولیاء؛ مسئولان مدارس و دانش آموزان اقدام تا محیطی همراه با آرامش برای فراگیران فراهم نماید (مظلومی، 1398 ). بحران هایی و مشکلاتی که در داخل مدارس ناحیه سه وجود دارند از قبیل وسایل آموزشی و تکنولوژی و عدم آگاهی برخی از دبیران از شبکههای اجتماعی و اینترنت در مدارس ناحیه سه باعث شده پژوهشگر این موضوع را انتخاب کند. بر همين اساس، مسئلة اصلي پژوهش حاضر اين است كه مدل سازی عوامل مؤثر برتعیین استراتژی مدیریت بحران در بین کارکنان آموزش و پرورش به چه صورت است و چه تأثير دارد؟
ادبیات پژوهش
مدیریت بحران از اصطلاحات حوزه مدیریت است که به مجموعهای از فعالیتها، چارهجوییها و دستورالعملهایی اطلاق میشود، که مدیریت یک سازمان در چالش با بحران انجام میدهد و هدف آن کاهش روند، کنترل و رفع بحران است. بهطور کلّی، مدیریت بحران به معنای سوق دادن هدفمند جریانِ پیشرفتِ امور به روالی قابل کنترل و انتظار بازگشت امور در اَسرع وقت به شرایط قبل از بحران است. برخلاف مدیریت ریسک، که شامل ارزیابی تهدیدهای احتمالی و پیدا کردن بهترین راه جلوگیری از وقوع آن است، مدیریت بحران شامل برخورد با تهدیدها قبل، درحین و پس از وقع تهدید است. داشتن بینش بحران محور، به توانایی فکر کردن در مورد سناریوی بدترین حالتهای قابل وقوع و در عین حال ارائه راه حلهای بیشمار نیاز دارد. از آنجایی که اولین روش، ممکن است جوابگو نباشد، سعی و خطا یک روش پذیرفته شدهاست. لازم است که همیشه طرح مقابله با تهدیدهای احتمالی موجود بوده و هوشیار بود. سازمانها و افراد باید دارای یک برنامه پاسخ سریع برای مواقع اضطراری بوده و با مانور و تمرین، آمادگی کافی داشته باشند (فروزنده، 1394).
تحقیقات نشان میدهد که عوامل مشارکتی سازمانی بر تمایل مدیران به اتخاذ ذهنیت مؤثر «بحران به عنوان فرصت» تأثیر میگذارد. از آنجا که فشار آثار مثبت و منفی دربردارد، رهبرانی که تحت فشار زیاد به خوبی عمل میکنند میتوانند سازمان در هنگام بحرانهای این چنینی هدایت کنند. و همچنین ادعا میکند که بیشتر مدیران بر ارتباطات و روابط عمومی به عنوان یک استراتژی واکنشی متمرکز شدهاند. در حالی که اعتبار شرکت با سهامداران، رفاه مالی و بقا همه در معرض خطر است، آسیبهای احتمالی به اعتبار میتواند ناشی از مدیریت واقعی مسئله بحران باشد. علاوه بر این، ممکن است شرکتها از آنجا که گروه مدیریت ریسک آنها تشخیص میدهد که بحران به اندازه کافی «از نظر آماری دارای اهمیت است» راکد بماند. از طرف دیگر، رهبری بحران بلافاصله هم به خسارت و هم در مورد شرایط فعلی و آینده شرکت و همچنین فرصتهای بهبودی پرداختهاست (کورتیس 1، 2013).
گام های موثر در مدیریت بحران
گام اول: مواجهه با بحران: روبرو شدن با بحران، پرداختن به هر اقدامی است که برای کاهش خسارت و زیان ناشی از بحران ضروری است. برخی سازمانها از قبل اقدام به تدوین یک برنامه مدیریت بحران کرده اند که به مدیران امکان واکنش مطلوب را میدهد. سازمان هایی که چنین اقدامی نکرده اند، احتمالا دچار ضرر و زیان بیشتری می شوند چون مدیران آنها برنامه مدیریت بحران را تدوین نکرده اند. برای نمونه درمورد فاسدشدن یک محصول، برنامه مدیریت بحران ممکن است رویه های بسیار مطلوبی را برای فراخوانی کالای معیوب فراهم سازد و با مشتریان، کارکنان، نمایندگان و سایر ذینفعان ارتباط برقرار کند. از این رو بدون بهره مندی از منافع یک برنامه مدیریت بحران، مدیران دچار چالش های زیادی در فرایند مواجهه با بحران خواهند شد. همچنین آنها باید فشار زیادی را از لحاظ احساسی و فیزیکی تحمل کنند. این هم درست نیست که گفته شود یک برنامه مدیریت بحران همه مسایل را حل خواهدکرد، اما در اکثر موارد، مواجهه با بحران با کمک یک برنامه مدیریت بحران، فشار ناشی از آن را حداقل قابل تحمل خواهدکرد. بدیهی است که درهرحال یک سازمان (اعم از اینکه برنامه مدیریت بحران داشته باشد یا نه)، چنانچه دچار بحران شود، راه گریزی از آن نخواهد داشت.مدیران سازمان باید با بحران روبرو و بر آن چیره شوند. آنها باید میزان حمایت مردم و همچنین دارائیهای ارزشمند سازمان شامل دارائیهای ناملموس نظیر حسن نیت و تصویر ذهنی از سازمان را اندازه گیری کنند. از همه مهمتر، آنها باید در مقابل بحران با شجاعت، اراده محکم و تعهد، متانت و پشتکار واکنش نشان دهند. مدیریت خوب بحران می تواند تا حد زیادی باعث تسهیل در مواجهه با بحران و رهایی از خطر شود. متاسفانه مدیران ضعیف ممکن است بحران را خوب درک نکنند و سازمانهای خود را در معرض خطرات بیشتری قرار دهند.
گام دوم: بازاندیشی: بعداز بررسی یک بحران ازطریق مواجهه با آن، مدیران برای جبران خستگی روحی و روانی ناشی از این فشار نیازمند یک وقفه (تجدید قوا) هستند. اما این وقفه نباید بیش از حد طولانی باشد. این وقفه فرصتی است تا مدیران مناسبترین پاسخها را برای پرسشهای ذیل بیابند: 1.چه چیزی و چگونه اتفاق افتاده است؟ 2.علت این واقعه چیست؟ 3. چرا به این شکل رخ داده است؟ بازاندیشی یافتن مقصر یا سپربلا نیست. از لحاظ یادگیری، بازاندیشی درواقع به درک اشتباهات گذشته و یافتن دلسوزانه یک روش بهتر و جلوگیری از تکرار اشتباهات در آینده اشاره دارد. خسارات ناشی از بحران را باید کاملا ارزیابی کرد تا اهمیت و اثر منفی آن برای سازمان مشخص شود.اغلب چنین ارزیابی می تواند درسهای مهمی را درباره نتایج نادیده انگاشتن مدیریت بحران در برداشته باشد. در سازمانی که برنامه مدیریت بحران در واکنش به بحران اجرا می شود، بازاندیشی به معنای نگاه عمیق به برنامه مدیریت بحران برای آزمون مجدد اثربخشی آن است. زمینه های آسیب پذیری که ممکن است به صورت ظاهری موردبررسی قرار گرفته یا کاملا حذف نشده باشند، در برنامه مدیریت بحران می تواند مشخص شود بازاندیشی با پرداختن به این مسایل، اساس و شالوده ای را برای تلاشهای موردنیاز به منظور تقویت ظرفیتهای سازمانی در یادگیری و جلوگیری از بحران ایجاد می کند (ماسکل2، 2016).
گام سوم: برنامه نوسازی: اگر مدیران به اصل بهبود مستمر اعتقاد نداشته باشند، بازاندیشی توجه آنها را به بررسی روش آمادگی سازمانی دربرابر بحران جلب می کند. از این رو بعد از بازاندیشی نوسازی روشها به عنوان گام منطقی بعدی انجام می گیرد. اگر برنامه مدیریت بحران موجود نباشد، مسلما باید به جعبه ابزار مدیریت افزوده شود. برخی مخالفان سرسخت در سازمان ممکن است قبل از بحران، بر معرفی یک برنامه مدیریت بحران رسمی پافشاری کنند. پیامد بحران و شاهد موجود در مورد اثرات مخرب آن، قدرت زیادی را در متقاعدساختن مدیران فراهم می آورد تا مخالفان برنامه مدیریت بحران را به موافقان آن تبدیل کنند. ازسوی دیگر، چنانچه از قبل یک برنامه مدیریت بحران موجود باشد باید موردبازبینی قرار گیرد تا درسهای آموخته شده از بحرانهای پایان یافته مدنظر قرار گیرد. برنامه مدیریت بحران مستلزم به روزرسانی است و تغییرات صورت گرفته باید به سرعت به اطلاع تمام کارکنان درگیر در برنامه مدیریت بحران سازمان برسد. برنامه نوسازی روشها مستلزم آن است که مدیران و همکاران آنان که ایده مشترکی درمورد بهبود مستمر دارند، نقش مدافعان تغییر را ایفا کنند. اگر مدیران این نقش را به خوبی ایفا کنند، و همکاری همفکران و سایر همکاران (مخالفان) را فراهم سازند، تغییرات مثبتی ایجاد خواهدشد و درنتیجه این تغییرات مثبت، سازمان قوی تر شده و کمتر آسیب پذیر خواهدبود.
گام چهارم: احساس بحران: هدف اصلی احساس، یافتن نشانه های اولیه خطر یک بحران بالقوه است. درحقیقت این مرحله تحت نظر گرفتن محیط های داخلی و خارجی یک سازمان است. تجزیه وتحلیل نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدات به بررسی دقیق محیط عمومی و تشخیص روندهای هشداردهنده ای که ممکن است سازمان را تهدید کند، کمک خواهدکرد. اگر مدیران هشیار باشند، فرصت خوبی وجود دارد که آنها را قادر خواهدساخت تا نشانه هایی را شناسایی کنند که خبر از بحران می دهند. اگرچه پیش بینی یک بحران علم دقیقی نیست ولی باید به عنوان یک بخش اساسی از برنامه ریزی بحران یک سازمان مدنظر قرار گیرد. احساس در پیش بینی دقیق تر بحران از این جهت که لازم است مدیران چشم و گوششان را به خوبی بازنگه دارند و از این رو احتمال احساس نشانه های اولیه بحران را افزایش دهند، نقش مهمی ایفا می کند.به علاوه مدیران می توانند دو روش دیگر را برای افزایش موفقیت در احساس بحران به کارگیرند. در روش اول، آنها ممکن است بخواهند تکنیک مدیریت ازطریق قدم زدن را اجرا کنند. این امر امکان تماس نزدیک تر با سایر افراد در سازمان را فراهم می آورد. صحبت کردن و گوش کردن به صحبتهای زیردستان و همکاران، بویژه آنهایی که در خط مقدم کار می کنند (مثل کارکنان فروش) ایده های بیشتر و بهتری را راجع به سناریوهای مختلف بحران که ممکن است سازمان با آن روبرو شود، برای مدیران فراهم می آورد. روش ارزشمند دوم، کار شبکه ای است. وقتی که مدیران درانجام امور بیشتر مشارکت کنند و همکاری بیشتری ایجاد شود، می توانند از منافع حاصل از دسترسی بیشتر به اطلاعات گرانبها بهره مند شوند. کار شبکه ای تماسهای بیرونی یک مدیر را گسترش داده و احتمال بهره برداری موفقیت آمیز از منابع حیاتی اطلاعات را که ممکن است در غیر این صورت موردتوجه قرار نگیرد، افزایش می دهد.
گام پنجم: مداخله و اقدام: احساس و درک علائم بحران در شرایطی که نشانه های اولیه خطر به قدری روشن است که قابل چشم پوشی نیست، ممکن است مدیران را ناچار به مداخله کند. بررسی مجدد این نشانه ها، مشاوره با کارشناسان و ارزیابی همه عوامل مرتبط با ریسک برای اطمینان از اینکه این نشانه ها نمی توانند به بحران منجر شوند، برای مدیران حائزاهمیت است. بدیهی است توان ادراک و تحلیل مدیران در دستیابی آنها به نتیجه نهایی از اهمیت زیادی برخوردار است. هرگاه مدیران اطمینان یافتند که مداخله روش مناسبی است، باید استراتژی مداخله موردنظرشان را به سرعت و به موقع به اجرا درآورند. مداخله مسلما یک مرحله مشکل در مدیریت بحران است. اگرچه مداخله یک گام ضروری است، چنانچه مدیران بخواهند سازمانهایشان را سریعا از دام یک بحران درحال گسترش در امان بدارند، اساسا به منابع بیشتری برای غالب شدن بر آن نیاز خواهند داشت.
گام ششم: اقدامات نهایی آخرین اقدام در مواجهه با بحران: همچنین وقتی اقدامات مداخله جویانه قادر به مهار یک بحران ابتدایی نیست، به عنوان آخرین اقدام باید از همه امکانات سازمان بهره برد. سازمانی که دارای یک برنامه مدیریت بحران است، برنامه خود را به اجرا درآورده و همه اعضای تیم مدیریت بحران را در آماده باش کامل قرار می دهد. همه منابع پشتیبانی (کمکی) شامل پرسنل و تجهیزات باید در حالت آماده باش باشد (کیرایچ3، 2012).
پیشینه پژوهش
خانمحدی (1403) در تحقیقی به بررسی مدیریت بحران در نهادهای آموزشی پرداخت. در این تحقیق مدیریت بحران در نهادهای اموزشی یکی از موضوعات حیاتی است که برای حفظ امنیت و ارتقاء کیفیت اموزشی ضروری است. بحران ها می توانند به شکل های متفاوتی از جمله حوادث طبیعی، بحرانهای بهداشتی و چالشهای اجتماعی بروز کنند. بحران ها می توانند ناشی از عوامل داخلی مانند تغییرات ناگهانی در سیاست های اموزشی، کمبود منابع، یا بحران های انسانی و طبیعی باشند. برای مقابله با این چالش ها، نهادهای اموزشی نیازمند تدوین برنامه های جامع و استراتژیک هستند که شامل شناسایی ریسک ها، توسعه طرح های واکنش سریع، و اموزش کارکنان و دانش اموزان باشد. همچنین، ایجاد فرهنگ امادگی و تاب اوری در میان اعضای جامعه اموزشی می تواند به کاهش تاثیرات منفی بحران ها کمک کند. در این مقاله، استراتژی ها و برنامه ریزی های لازم برای مدیریت این بحران ها بررسی می شود. به کارگیری شیوه های پیشگیرانه، ایجاد زیرساخت های مناسب و ارتقاء مهارت های پرسنل اموزشی از جمله راهکارهای کلیدی در این زمینه هستند. همچنین، طراحی و پیاده سازی سناریوهای احتمالی و تمرینات امادگی برای مقابله با بحران ها می تواند به سازمان ها کمک کند تا سریع تر و موثرتر به چالش ها پاسخ دهند.
پورسراجیان (1400) در پژوهشی تحت عنوان «بحران مالی آموزش و پرورش در جهان که در پی تحریم لوازم تکنولوژی از سوی دولت» بوجود آمده است، نخست به روند سرمایه گذاری و نگرشهای توسعه آموزشی و تغییر نقش برنامه ریزان اشاره شده و سپس راه حلهای پیشنهادی واجرا شده مطرح گردیده است. پژوهش با این نتیجه گیری خاتمه یافته است که با توجه به محدودیتهای تأمین بودجه آموزش و پرورش و جمعیت روز افزون دانش آموزان در کشور، مشکلات برنامه ریزان آموزشی در سالهای آینده بیش از پیش پیچیده تر و رسیدن به راه حلهای مطلوب بغرنج تر خواهد گشت. لذا بهره وری از تجارب برنامه ریزان آموزشی در دیگر کشورها، افزایش فعالیتهای پژوهشی، هماهنگی و جهت دهی برنامه های آموزشی با برنامه های سایر بخشهای اقتصادی-اجتماعی و بهره وری از تکنولوژیهای جدید از جمله روشهای پیشنهادی مؤثری تلقی شده اند که میتوانند تغییر و تحولات ضروری در برنامه ریزی آموزشی را در جهت بهبود کمی وکیفی فعالیتهای آموزشی تحقق بخشند.
پیرس (1399) در پژوهشی تحت عنوان «شناسایی علل پدایش و تعبیه راههای مقابله با بحران در آموزش و پرورش و مقابله با فساد اداری» بهترین روش برای مقابله با فساد اداری، شناسایی علل پیدایش و تعبیه راههایی برای مقابله با بروز آتی و گسترش آن است. این تحقیق قصد دارد تا با وارد شدن به عرصه مدارس (که کمتر در ادبیات موضوعی ایم مفهوم مشاهده میشود) علل بروز فساد در مدارس آموزش و پرورش را شناسایی کرده و متعاقبا راهکارهایی را برای مقابله با عوامل بروز و گسترش فساد ارایه اداری نماید.نتایج حاکی از آن است که شرایط اقتصادی کارکنان بیشترین و قوانین و مقررات کمترین تأثیر را در پیدایش و گسترش فساد اداری دارند. همچنین، راهکارهای اداری و مدیریتی، راهکارهای فرهنگی و اجتماعی، راهکارهای سیاسی و راهکارهای اقتصادی، به ترتیب، بر کنترل و کاهش فساد اداری در مدارس آموزش و پرورش تأثیر دارند. جعفری قوشچی (1398) در پژوهشی تحت عنوان «ارایه یک مدل بحران در کارافرینانه برای آموزش های نوین که بر تاثیر نوآوری و آموزش های غیر رسمی در آموزش و پرورش متمرکز شده است. در مدل پژوهشی حاضر نقش آموزش های غیر رسمی در آموزش و پرورش بر عملکرد و برآورد ساختن انتظار مسئولیین بررسی می شود. مدل نظری مشتق شده بر روی داده های 100 کسب و کار نوپا در ایران مورد آزمایش قرار گرفت. تجزیه و تحلیل PLS-SEM نشان داد آموزش های غیر رسمی بطور مستقیم بر عملکرد و برآورد ساختن انتظار تاثیرگذارست. یافتهها نشان داد سرمایه انسانی، یکی از عوامل تعیینکننده آموزش های غیر رسمی است. اثر واسطهای آموزش های غیر رسمی و برآورد انتظار مسئولین بر ارتباط میان کیفیت تدریس و آموزش مشهود بود.
ایرکیسون 4(2021) در پژوهشی به این نتیجه رسید که از نظر هدف کاربردی و از نظرگردآوری و پردازش اطلاعات توصیفی است، با هدف شناسایی عوامل موثر بر موفقیت برنامه ریزی استراتژیک در آموزش و پرورش استان گلستان درصدد است تا نقش عوامل سازمانی را دراثربخشی این فرایند نشان دهد و مدیران با عنایت به این عوامل بتوانند راهبردهای مناسب را جهت طراحی، تدوین و اجرای برنامه ریزی استراتژیک به درستی پیاده سازی نمایند. در این تحقیق ارتباط هشت عامل عمده با موفقیت برنامه ریزی استراتژیک در آموزش و پرورش گلستان مورد بررسی قرارگرفته و با استفاده از تکنیک AHP-YZUUF به بررسی و اولویتبندی معیارهای مورد آزمون در ادارة آموزش و پرورش استان گلستان پرداخته شد. پذیرش کارکنان در فرایند برنامه ریزی استراتژیک و مدیریت تغییر و ایجاد و حفظ مشارکت تیمی در فرایند برنامه ریزی استراتژیک از جمله مهمتری عوامل موثردرموفقیت برنامه ریزی استراتژیک در آموزش و پرورش استان گلستان شناسایی شدند. دالرمپلا5 (2019) در پژوهشی تحت عنوان «احتمال وقوع خطرات دایمی و بحران های طبیعی در مدارس با روش FAHP » و با توجه به فراوانی جمعیت جوان شاغل به تحصیل در مدارس و بحران هایی در ایران، لزوم مدیریت بحران در مدارس بیش از پیش مشخص می گردد. بنابراین مدیران مدرس باید پیوسته آماده رویا رویی با بحران ها باشند و برای مدیریت بحران ها آمادگی لازم را کسب نمایند می باشد. در این تحقیق ابتدا با استفاده از تکنیک دلفی و با توجه به نظرات خبرگان، معیارها و زیر معیارهای مربوطه رتبه بندی می گردد. نتایج نشان میدهد که مهم ترین عوامل موثر برای آمادگی برای مقابله با بحران در مدارس به ترتیب ایمن سازی، رعایت استانداردهای اولیه و کمیته سازی می باشند. این رتبه بندی به تصمیم گیری مدیران در جهت اولویت ایمن سازی مدارس این ناحیه کمک شایانی می نماید. بناوین6 (2020) در پژوهشي تحت عنوان «مدارس امن و سلامت دانش آموزان و مدیریت بحران در مدارس» پنج عامل مهم را براي سلامت دانش آموزان در نظر گرفت كه بدين شرح است: - محيط مدارس امن كه به طراحي محيط (نصب دوربين)، همكاري پليس، پيشگيري از الكل، مواد مخدر، گنجاندن مطالب مهم در برنامه ريزي درسي دانش آموزان، برنامه آگاهي از ويژگيها و معضلات مواد مخدر توجه شده است، - برنامههاي پيشگيري از سلامت ذهن و خدمات مداخله اي منجر به حل تعارض و اختلافات و درگيريها ميشود و معلمان نقش كليدي در اجراي اين مهارتها دارند. معلمان ميتوانند خصوصاً در دوران ابتدايي معناي صلح، صلح و تعارض و بصيرتهاي لازم را در اين راستا به دانش آموزان ارائه دهند، - برنامه هاي توسعه احساس و روانشناسي اجتماعي به نقش گروه مشاوره و روانشناسان و پيشگيري از افسردگي و انزوا كه منجر به خودكشي دانش آموزان می شود، اشاره ميكند.-برنامه ميانجي گري فرآيندي كه به دانش آموزان در حل تعارض كمك ميكند، از ديدگاه اين تحقيق بزرگ ترين هنر اين است كه به دانش آموزان كمك كنيم تا با تفكر درست عمل درستي را انجام دهند و به شناخت، درك و مهارت هاي ارتباطي مؤثر برسند.
با توجه به تحقیقات انجام یافته در زمینة متغیرهای پژوهش که بین شناسایی الویت بندی عوامل مؤثر بر تعیین استراتژی و مدیریت بحران رابطه معنی داری وجود دارد و همچنین رابطه معنی داری بین مدیریت بحران و بحران در شغل اداری مخصوصاً اداره آموزش و پرورش وجود دارد ولی از آنجایی در مورد متغیرهای پژوهش، تحقیقات زیادی در دسترس نیست لذا در این پژوهش سعی شده است که براساس مدل پیشنهاد شده به بررسی متغیرهای شناسایی اولویت بندی عوامل مؤثر بر استراتژی و مدیریت بحران پرداخته شود و میتوان گفت این جنبه از پژوهش نوآوری در این پژوهش می باشد.
هدف کلی از انجام پژوهش حاضر مدل سازی عوامل مؤثر برتعیین استراتژی مدیریت بحران در بین کارکنان آموزش و پرورش ناحیه 3 شهرستان اهواز است. مدل مفهومی پژوهش در قالب شکل(1)ارائه شده است.
[1] Courtis
[2] .Maskell
[3] .Craig
[4] .Eriksson
[5] . Dalrymple
[6] .Bonavia
شکل 1. مدل مفهومی پژوهش
روش پژوهش
روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و به لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان اداره آموزش و پرورش ناحیه 3 شهر اهواز به تعداد 1522نفر بودند که از این تعداد، 306 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد مدیریت بحران فروزنده (1394) با ضریب پایایی (0.86) استفاده شد که روایی آنها توسط صاحبنظران دانشگاهی و پایایی آنها نیز از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. براي اطمينان از مناسب بودن دادهها، آزمون بارتلت انجام گرفت و شاخص KMOبررسي شد. نتايج نشان داد شاخصKMO كه بزرگتر از 6/0 و نزديك به عدد 1 است و ضريب معناداري آزمون بارتلت كوچكتر از 05/0 است كه نشان ميدهد تحليل عاملي براي شناسايي ساختار و مدل عاملي مناسب است.
یافتههای پژوهش
به منظور بررسی روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی و به منظور بررسی فرضیات تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM)1 با كمك نرمافزار SmartPLS 3 استفاده شده است. باتوجه به اینکه در حالت معناداری ارزش تی برای پرسشنامه بزرگتر از 96/1 بود بنابراین، رابطة بین پرسشها و متغیرها معنادار بود. در حالت تخمین استاندارد نیز بارهای عاملی بالاتر از 4/0 بود، بنابراین، پرسشها برای متغیرهای تحقیق مناسب بودند بهمنظور سنجش پایایی پرسشنامهها ضریب آلفای کرونباخ و شاخص پایایی ترکیبی محاسبه شد، به این منظور 251 پرسشنامه کامل جمع آوری شد. با توجه به جدول 1 مقدار CR و آلفای کرونباخ برای همة متغیرها تأیید میشود زیرا بزرگتر از 7/0 هستند.
[1] Structural Equation Modeling
جدول 1. ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، میانگین واریانس استخراج شده (AVE)
متغیرها | متوسط واریانس استخراج شده(روایی همگرا) | پایایی ترکیبی | ضریب آلفای کرونباخ |
اطمینان از امنیت و یادگیری از بحران | 0.662 | 0.886 | 0.884 |
واکنش سریع وگردآوری اطلاعات بحران و کاهش پیامدهای منفی بحران | 0.583 | 0.930 | 0.925 |
مدیریت بحران و علایم و مؤلفه های اصلی بحران | 0.589 | 0.775 | 0.776 |
پایایی کل | - | 0.942 | 0.940 |
مطابق با جدول (1) معیارها برای سازهی مورد نظر بالاتر از 7/0 است که حاکی از پایایی مناسب مدل دارد. با توجه به بالاتر بودن ضریب پایایی ترکیبی متغیرهای جدول فوق نشان از مناسب و برازش قابل قبول مدلهای اندازهگیری دارد. اگر معیار میانگین واریانس استخراج شده برای یک متغیر پایینتر از 5/0 بود باید سؤالی را که کمترین بار عاملی را دارد، حذف نمود. با توجه به اینکه مقادیر AVE برای همه متغیرها از 5/0 بیشتر است، بنابراین روایی همگرا سازهها قابل قبول است. در این تحقیق جهت برازش مدل مفهومی تحقیق و آزمون فرضیهها از روش PLS بهکمک نرم افزار Smart PLS استفاده گردید. برای بررسی فرض نرمال بودن متغیرهای مورد مطالعه از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف یک نمونهای استفاده شده است. در صورتیکه سطح معناداری از 0.05 درصد بیشتر باشد متغیر نرمال میباشد. در غیر اینصورت دادهها غیر نرمالاند. بنابراین با توجه به جدول (2) تمامی متغیرها غیرنرمال میباشند.
جدول2. نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنف برای بررسی فرض نرمال بودن یا غیرنرمال بودن
متغیرها | حجم نمونه | آماره آزمون | P-value |
اطمینان از امنیت و یادگیری از بحران | 251 | 0.082 | 0.000 |
واکنش سریع وگردآوری اطلاعات بحران و کاهش پیامدهای منفی بحران | 251 | 0.154 | 0.000 |
مدیریت بحران و علایم و مؤلفه های اصلی بحران | 251 | 0.161 | 0.000 |
نتایج تحلیل عاملی گویه های پرسشنامه نشان داد که همه گویه ها از 4/0 بیشتر است، همچنین مقدار آماره t از 96/1 بیشتر است، بنابراین پرسشنامه دارای روایی مطلوب است.
جدول 3. روش فورنل و لاکر
متغیرها | 1 | 2 | 3 |
اطمینان از امنیت و یادگیری از بحران | 675/0 |
|
|
واکنش سریع وگردآوری اطلاعات بحران و کاهش پیامدهای منفی بحران | 560/0 | 670/0 |
|
مدیریت بحران و علایم و مؤلفه های اصلی بحران | 551/0 | 663/0 | 655/0 |
همانگونه که از جدول برگرفته از روش فورنل و لاکر (1981) مشخص میباشد، مقدار جذر AVE متغیرهای مکنون در پژوهش حاضر که در قطر اصلی ماتریس قرار گرفتهاند، از مقدار همبستگی میان آنها که در خانههای زیرین و چپ قطر اصلی ترتیب داده شدهاند بیشتر است.
برازش مدل ساختاری با استفاده از ضرایب t به این صورت است که این ضرایب باید از 96/1بیشتر باشند تا بتوان در سطح اطمینان 95% معنادار بودن آنها را تأیید ساخت. نتایج معناداری ضرایب براساس مقدارآماره t گزارش شده است. به طوری که اگر مقدار آماره t از 96/1 بیشتر باشد، با اطمینان 95 درصد می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل بر متغیر وابسته تاثیر دارد.
تحلیل داده ها با مدلسازی معادلات ساختاری
شکل1- مقادیر ضرایب استاندارد شده پژوهش حاصل از الگویابی معادلات ساختاری
شکل2- مقادیر معناداری پژوهش حاصل ازالگویابی معادلات ساختاری
براساس نتايج تحلیل عاملی تأيیدی با استفاده از نرم افزار PLS اعداد معناداری که در شکل های 1 و 2 ملاحظه میکنید نشان میدهد تمامی روابط معنادار بودند. همچنین بارهای عاملی نشان دهنده همبستگی بین هر متغیر آشکار (سوالات) و عاملهای مربوط به آن است. سوالات با بارهای عاملی کمتر از 4/0 کفایت لازم برای باقی ماندن در مدل را نداشته و باید حذف شوند. همانطور که در مدل مشاهده شد تمام اعداد بالای 0.4 هستند پس هیچ سوالی حذف نشد.
معیار ضریب تعیین R2 (R Squars): مقدار R2 تنها برای سازههای وابسته (درونزا) مدل محاسبه میگردد و در مورد سازههای برونزا، مقدار این معیار صفر است. هر چه مقدار R2 مربوط به سازههای درونزای یک مدل بیشتر باشد، نشان از برازش بهتر مدل است. چاین (1998) سه مقدار 19/0، 33/0 و 67/0 را بهعنوان مقدار ملاک برای مقادیر ضعیف، متوسط و قوی بودن برازش بخش ساختاری مدل بهوسیله معیار R2 در نظر میگیرد. معیار کیفیت پیش بینی کنندگی (): پیشبینی مدل را مشخص میسازد.مدلهایی که دارای برازش بخش ساختاری قابل قبول هستند، باید قابلیت پیشبینی شاخصهای مربوط به سازههای درونزای مدل را داشته باشند. هنسلر و همکاران (2009) سه مقدار 02/0، 15/0 و 35/0 را برای نشان دادن قدرت پیشبینی ضعیف، متوسط و قوی سازه یا سازههای برونزای مربوط به آن تعریف کردهاند.
جدول 5) ضریب تعیین و کیفیت پیش بینی کنندگی ()
متغیرها | ضریب تعیین(R2)
| کیفیت پیش بینی کنندگی ( | شدت |
اطمینان از امنیت و یادگیری از بحران | 0/871 | 357/0 | قوی |
واکنش سریع وگردآوری اطلاعات بحران و کاهش پیامدهای منفی بحران | 850/0 | 358/0 | قوی |
مدیریت بحران و علایم و مؤلفه های اصلی بحران | 801/0 | 360/0 | قوی |
برازش مدل کلی (GOF): سه مقدار 01/0، 25/0 و 36/0 بهعنوان مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای این معیار معرفی شدهاست .
= 557/0
با توجه به نتایج فوق میتوان گفت که مدل برازش قوی دارد.
بحث و نتیجهگیری
هدف پژوهش حاضر مدل سازی عوامل مؤثر برتعیین استراتژی مدیریت بحران در بین کارکنان آموزش و پرورش ناحیه 3 شهرستان اهواز مي باشد . نتایج نشان داد که رابطة معنی داری بین استراتژی مدیریت بحران و زیرمؤلفه هاش وجود دارد. همچنین بین استراتژی مدیریت بحران و علایم و مؤلفههای اصلی بحران و واکنش سریع بحران رابطه مثبت وجود دارد. همچنین یافتههای پژوهش نشان داد که تمامی متغیرهای احصاء شده با توجه به اینکه قدر مطلق مقدار آماره t برای تمامی روابط بین متغیرها بزرگتر از مقدار بحرانی 96/1 بوده و تمامی بارهای عاملی در حالت استاندارد بزرگتر از 3/0 بهدست آمد، لذا تمامی متغیرها و روابط تأیید شد. براساس نتایج حاصل از پژوهش، اتخاد راهبردهای مناسب استراتژی مدیریت بحران در بین کارکنان آموزش و پرورش موجب ارتقاي سطح عملکرد در سازمان میگردد. امروزه مدیریت بحران چگونگی پیش بینی و برنامه ریزی آن یک بخش اساسی از مدیریت استراتژیک سازمانی است که برای تضمین ثبات و موفقیت مستمر هر سازمانی قبل از تعقیب هر گونه هدف بلندمدت، باید آن پرداخته شود. مدیریت بحران موثر نیازمند یک رویکرد منظم و نظام مند است که مبتنی بر هوشیاری حساسیت مدیریتی و یک در خوب ازاهمیت برنامه ریزی دقیق و امادگی سازمانی می باشد شناخت هرچه دقیق تر بحران و به کارگیری روشهای سودمند برای پیشگیری، کنترل و یا خنثی سازی بحران بخش مهمی از فرایند مدیریت بحران را تشکیل می دهد و مدیران بحران در سازمانهای مختلف می توانند با تفکیک تفصیلی مسئله ی پیش رو، آن را مدیریت پذیر گردانند. و سازمان آموزش و پرورش با توجه به وسعت نیروی انسانی و پراکندگی جغرافیایی بسیاری که نسبت به دیگر سازمانهای دارد در اولویت امر قرار می گیرد. نتایج حاصله در مدل استخراجشده، نشاندهنده شناسایی چندین مؤلفه کلیدی برای هر یک از عوامل مطرح شده است که به نوبه خود نقش کلیدی را در برتعیین استراتژی مدیریت بحران در بین کارکنان آموزش و پرورش ارائه میدهند. مدیریت بحران در نهادهای اموزشی یکی از موضوعات حیاتی است که برای حفظ امنیت و ارتقاء کیفیت اموزشی ضروری است. بحران ها می توانند به شکل های متفاوتی از جمله حوادث طبیعی، بحران های بهداشتی و چالش های اجتماعی بروز کنند. بحران ها می توانند ناشی از عوامل داخلی مانند تغییرات ناگهانی در سیاست های اموزشی، کمبود منابع، یا بحران های انسانی و طبیعی باشند. برای مقابله با این چالش ها، نهادهای اموزشی نیازمند تدوین برنامه های جامع و استراتژیک هستند که شامل شناسایی ریسک ها، توسعه طرح های واکنش سریع، و اموزش کارکنان و دانش اموزان باشد. همچنین، ایجاد فرهنگ امادگی و تاب اوری در میان اعضای جامعه اموزشی می تواند به کاهش تاثیرات منفی بحران ها کمک کند.
تعارض منافع:
هیچ گونه تعارضی در بین نویسندگان مشاهده نشد.
منابع
آذر، عادل و منصور مومني ( 1399). آمار و كاربرد آن در مديريت، انتشارات سمت، تهران .
الوانی، سیدمهدي؛ کهن هوش نژاد، رضا؛ صفري، سعید و خدامرادي، سعید (1392). شناسایی واولویت بندي عوامل سازمانی موثر براجرایی کردن ابعاد کارآفرینی سازمان آموزش و پرورشبا تبیین نقش نهادینه سازي کارآفرینی. فصلنامه علمی پژوهشی مطالعات مدیریت( بهبود و تحول).23(70)، 1-14.
باقرزاده، مجيد و اكبري ديباور، احمد(1398). عوامل موفقيت مديران با چابكي سـازماني در سازمان آموزش و پرورش استان آدربايجان شرقي. مقاله - هشتمين كنفرانس بين المللي هاري وارد هندوستان.
بشرپور، سجاد (1395). صفات شخصیت کادر درمان، نظریه و آزمون. تهران: نشر ساوالان.
بیک زاد، جعفر و جبرائیل علیزاده (1395).ارزیابی عملکرد سازمان با استفاده از مدل تعالی سازمانی EFQM، نشریة کار و جامعه، شمارة 112:50 -51.
پورسراجیان، داریوش، سپهر، محمد و عمادالدین عطاری (1400). بحران مالی آموزش و پرورش در جهان که در پی تحریم لوازم تکنولوژی از سوی دولت. دهمین کنفرانس بین المللی مدیریت استراتژیک، انجمن مدیریت راهبری ایران: 31 -5.
پرهیزگار، محمد مهدی(1396). شناسایی ابعاد و مولفه های اصلی بحران به منظور ارائه راهکار مناسب در مدارس متوسطه شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اردبیل، 32.
حسینی، سیدمحمود و منیره پناهی (1397). ایجاد مزیت رقابتی در صنعت با رویکرد عوامل کلیدی موفقیت )مطالعه موردی صنعت کاشی ایران)، فصلنامة پژوهشگاه بازرگانی، 95:191 -113.
تسلیمی محمد سعید، روشندل اربطانی طاهر، عمادی اندانی مهران، برقی مکائیل (1397). بررسی میدانی بحران اولویت در مدیریت بحران. دانش مدیریت، 69، 2-32.
پهلوانی، مصیب، یعقوبی، نورمحمد و سیدعباس هاشمی (1390). صنایع کوچک و رشد اشتغال طی سه ساله اول برنامه چهارم توسعه (مطالعه موردی استان سیستان و بلوچستان). همایش ملی مدیریت کارآفرینی و توسعه منطقه ای، 1، 19 – 3.
پیرس، جان و ریچارد رابینسون (1399). شناسایی علل پدایش و تعبیه راههای مقابله با بحران در آموزش و پرورش و مقابله با فساد اداری، برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک، ترجمة سهراب خلیلی شورینی، چاپ پنجم، تهران: انتشارات دانش پژوه.
جعفری قوشچی، بهزاد (1398). ارایه یک مدل بحران در کارافرینانه برای آموزش های نوین که بر تاثیر نوآوری و آموزش های غیر رسمی در آموزش و پرورش، جایگاه توسعة مدیریت در تعالی سازمان، مجلة تدبیر، 16(162)،23-34.
حسنی، نعمت (1390)، ضرورت بازنگری در مدیریت بحران زلزله در ایران، مجموعه کارگاه مشترک ایران و ژاپن. 298 سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، 37-54.
خانمحمدی، مسعود،1403،مدیریت بحران در نهادهای آموزشی: استراتژی ها و برنامه ریزی،دومین همایش بین المللی جامعه شناسی، علوم اجتماعی و آموزش و پرورش با رویکرد نگاهی به آینده،بوشهر.
سعیدنیا، احمد (1398). کاربری زمین شهری، کتاب سبز، جلد دوم، مرکز مطالعات برنامه ریزی شهری، چاپ اول.
شجاعی سید حسن (1399).رخداد سوانح طبیعی ، خلاصه ای از نشریه اداره امور بشر دولتی سازمان ملل متحد(ترجمه) مسکن و انقلاب، شماره75 و76.
غلامی، شهرام؛ غفوریان، هما؛ معنوي پور، داود (1390). رابطه هوش سازمانی و عملکرد مدیران. فصلنامه تازه ها ايروان شناسی صنعتی/سازمانی، 2(6)، 89-99.
فروزنده جنت (1394). تحلیل شبکهای مدیریت بحران و حوادث غیرمترقبه در شرایط عدم قطعیت در بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تهران.
مظلومی، نادر (1398). مدیریت بحران:رهیافتی استراتژیک، مطالعات مدیریت، 11(16)، تهران.
نصراصـفهاني، علي ( 1395). رويكـرد دررفتـار سـازماني روانشناسـي مـديريت، چـاپ، سوم نشر دانشگاهي اصفهان.
موحد زاده، بهرام (1397) . بررسی عوامل موجود در ارتباطات سازمانی از دیدگاه مدیران و کارکنان ادرة آموزش و پرورش استان یزد، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه یزد .
نیکو مرام، هاشم.، نوروش، ايرج.، و مهر آذين، علیرضا (1398). ارزیابی های مدل های مبتنی بر اقلام تعهدی برای کشف مديريت سود. مجله پژوهشهای مديريت، 82، 34-45.
واشقاني، امير ( 1399). ارتباط عوامل موثر بر رفتارهاي سياسي با توانمندسـازي كاركنـان وزارت كشور بر اساس نظر رابينز، پايان نامه كارشناسي ارشد، رشته مديريت دولتي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد بروجرد .
هومن، حيدر علي ( 1390). استنباط آماري در پژوهش رفتاري، نشر پارسا، تهران .
Ackroyd, J. et al. ( 2016). Resources, Conservation and Recycling, 38(4), 271- 299.
Bonavia T. & Marin J. A. ( 2020). An empirical study of lean production in the ceramic tile industry in Spain. International Journal of Operations & Production Management, 26(5), 505- 531.
Costel Esi, M. (2013). Performance and Excellence in Defining, Asserting and Concretizing the Mission of Business Organization. procedia – Social And Behaviral Sciences, 92, 323-327.
Courtis, J.K. ( 2013). Annual Report Readability Variability: Tests of the Obfuscation Hypothesis. Accounting, Auditing and Accountability Journal, 11(4), 459-472.
Craig, R. J. , Brennan, N. M. (2012). An Exploration of the Relationship between Language Choice in CEO Letters to Shareholders and Corporate Reputation. Accounting Forum, 36, 166-177
Dalrymple J. & Arcelay, A. & Sanchez, E. (2019). Next-generation Quality Management:Multinational, Multidiscipline and Performance-Focused. The TQM Magazine, 11(3), 139- 148.
De Vogli, R., Chandola, T., & Marmot, G. M. ( 2017). Negative aspects of close relationships and heart disease. Archives of Internal Medicine, 167 (18), 1951-1957.
Eriksson, H. & Garvare, R. ( 2021). Organizational Performance Improvement Through Quality Award Process. International Journal of Quality and Reliability Management, 22(9), 894- 912.
Hauser, H. E. ( 2018). SMEs in Germany Facts and Figures, IFM institut Fur Mittelstands for chung Bonn. Retrieved from www.ifmbonn.de/ergebnis/sme.
Hornby, A. S. ( 2017). Oxford Advance Learner's Dictionary of current English, Sixth Edition, Oxford university press.
Maskell, B. (2016). The age of agile manufacturing, Supply Chain Management: An International Journal, 6(1), 5-11.
Nateghi, A.F. (2019). Existing and proposed disaster management organization for Iran proceedings of the first Iran- japan workshop on recent earthquakes in Iran and japan.