A Content Analysis of Khavaran-Nameh by Ibn Hesam Khusfi
Subject Areas : Department of Persian Literature
Sayyed Mahmoud Reza Gheibi
1
*
,
Zhale Sadat Gheibi
2
,
Hosein Hajizadeh
3
,
Zhila Serati
4
1 - Department of Persian language and literature, faculty of human sciences, Islamic azad university, Marand, Iran
2 - Department of Persian language and literature, faculty of human sciences, Islamic azad university, Shabestar, Iran
3 - Department of Persian language and literature, faculty of human sciences, Islamic azad university, Shabestar, Iran
4 - Persian language and literature department, faculty of human sciences, Islamic Azad University, Shabestar branch, Iran
Keywords: Khavaran-Nameh, Ibn Hesam Khusfi, Content Study, Epic literature, Epopee.,
Abstract :
Abstract
Khavaran-Nameh, is a prominent religious epic recognized in Persian literature which deserves to be investigated from different aspects. The proposed issues in the study need to be investigated, too. The present study aims to study content aspect of this epopee. This article employs a descriptive, analytic research method. Statistical population of this study was Khavaran-Nameh, that because of its unpublished version, Tazian-Nameh, edited by Hamidollah Moradi was used. Following an in-depth investigation, the existing samples in this epopee was sorted, discussed, and analyzed from the subject perspectives. Imitation of Shahnameh, mixing mystical and lyric subjects in epic, regarding didactic and folklore, trans historicity stories, fictional characters, prejudice in narration, public information of poet, religious bias on narrating's and so on…, were the outstanding results which were concluded in this study.
الف: کتابها 1- حافظ، شمسالدین، (1381)، دیوان حافظ، بر اساس نسخه قزوینی-غنی، با مقدمه حسین بهزادی اندوهجردی، چاپ ششم، تهران: نشر سمن.
2- حقشناس، شهربانو، (1390)، داستان داستانها (تأملی بر خاوران نامه ابن حسام خوسفی)، انتشارات نوید شیراز.
3- سعدی، مصلح بن عبدالله، (1386)، کلیات سعدی، به تصحیح نظامالدین نوری کوتنائی، چاپ چهارم، تهران: کتاب آبان.
4- شوشتری، قاضی نورالله، (1365)، مجالس المومنین ج 2، چاپ سوم، تهران: کتابفروشی اسلامی.
5- شهریار، محمدحسین،(1379)، دیوان فارسی شهریار، چاپ بیست ویکم، تهران: انتشارات نگاه.
6- فردوسی، ابوالقاسم، (1366)، شاهنامه، به تصحیح جلال خالقی مطلق، با مقدمه احسان یارشاطر، نیویورک و کالیفرنیا: انتشارات مزدا.
7- مرادی، حمیدالله، (1382)، تازیان نامه(خلاصه خاوران نامه)، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
8- منشی، نصرالله بن محمد، (1374)، ترجمة کلیلهودمنه، به تصحیح و توضیح مجتبی مینوی، چاپ سیزدهم، تهران: امیرکبیر.
9- نظامي گنجهای، الياس بن يوسف،(1385)، خسرو و شيرين، تصحيح و حواشي حسن وحيد دستگردي، تهران: انتشارات زوّار.
10- ----------------------------،(1380)، ليلي و مجنون، تصحيح و حواشي حسن وحيد دستگردي، به كوشش دكتر سعيد حميديان، چاپ چهارم، تهران: نشر قطره.
11- ----------------------------،(1384)، هفتپیکر، تصحيح و حواشي حسن وحيد دستگردي، تهران: انتشارات زوّار.
ب: مقالات 1- احمدی بیرجندی، احمد، (1388)، «دیدگاههای اخلاقی و اجتماعی محمد بن حسام خوسفی در منظومة «خاوران نامه»»، نامه پژوهش، شماره 15، صص ،33-46.
2- جلالی، گلاویژ، مظفری، علیرضا، (1400)، «بررسی تحوّلات ضدّ قهرمان در حماسههای ملّی، دینی و تاریخی با تحلیل شش منظومۀ حماسی»، پژوهشنامه ادب حماسی، سال هفدهم، شمارة دوم، پياپی 32 ، صص 59-78.
3- خیامپور، عبدالرسول،(1334)، «چند کتاب خطّی مهمّ فارسی در قونیه»، مجلّه دانشکده ادبیّات فارسی تبریز، سال هفتم، شماره دوم.
4- داودآبادی، احمد، (1384)، «پنهان کردن نام از دیگران، حریفان توسط پهلوانان»، فصلنامه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اراک، شماره 3، صص ، 181- 193.
5- رحمان زاده، سامان، مدرسی، فاطمه، نزهت، بهمن، (1398)، «ساختار زبان حماسی در کوش نامۀ ایرانشان بن ابی الخیر»، پژوهشنامة ادب حماسي، سال پانزدهم، شمارة دوم، پياپي 82 ،صص 149-173.
6- شفق، اسماعیل، انصاری، نیلوفر (1394)، تصویر شجاعت حضرت علی (ع)در دو منظومة علی نامه و خاوران نامه، اولین همایش ملی علوم انسانی اسلامی.
7- --------------------------، (1394)، تبیین حلم حضرت علی (ع)در دو منظومة علی نامه و خاوران نامه، اولین همایش ملی علوم انسانی اسلامی.
8- شفیعی کدکنی، محمّدرضا، (1379)،«حماسهای شیعی از قرن پنجم»، مجلة دانشکدة ادبیّات و علوم انسانی مشهد، سال سی و سوم، شماره3
9- صادقی نقد علی علیا، فاطمه، بشیری، علیاصغر، (1399)، «نقدِ نُه روایت از شورشهای ایرانیان در زمان خلافت امام علی(ع) در حماسۀ دینی دلیل الجنان»، پژوهشنامة ادب حماسي، سال شانزدهم، شمارة دوم، پياپي 30 ، صص 151-172.
10- عطا شیبانی، فریبا، (1392)، «تصویر آفرینی بلاغی در خاوران نامه ابن حسام خوسفی»، فصلنامه تخصصی سبکشناسی نظم و نثر فارسی(بهار ادب)، سال ششم، شماره دوم، شماره 20، ص 285-302.
11- کریمی، صدیقه و امینی، محمد رضا، 1401، «نمودهای فرهنگ عامه در خاوراننامه ابن حسام خوسفی»، مجله تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)، دوره 14،شماره 53.
ج: پایاننامهها 1- جلوداری، یونس، (1389)، تحلیل موضوعی دیوان ابن حسام خوسفی، پایان نامة کارشناسی ارشد دانشگاه ایلام، به راهنمایی رحمان ذبیحی.
فصلنامه بهارستان سخن؛ سال21/ شماره 64/ تابستان 1403 1
واکاوی محتوایی منظومة خاوران نامة ابن حسام خوسفی
ژاله سادات غیبی1، سید محمودرضا غیبی*2 ، حسین حاجیزاده3 و ژیلا صراطی 4
چكيده
منظومة خاوران نامه یکی از آثار مهم حماسة دینی در ادبیات فارسی شناخته میشود که از زوایای مختلف قابل نقد و بررسی است. موضوعات بهکاررفته در این منظومه نیز از دیدگاههای مختلف نیازمند بررسی و تحلیل هستند. در این پژوهش سعی شده است این اثر منظوم از لحاظ موضوعی و فکری مورد بررسی قرار بگیرد. روش تحقیق در این پژوهش، به صورت توصیفی - تحلیلی است. محدوده و جامعه مورد مطالعه، خاوران نامة ابن حسام خوسفی می_ باشد؛ به دلیل چاپ نشدن منظومه کامل آن از تازیان نامه(خلاصه خاوران نامه) به تصحیح حمیدالله مرادی استفاده شد. پس از مطالعة دقیق، نمونههای موجود در منظومه مذکور، طبقهبندی و مورد بحث و تحلیل قرار گرفت. تقلید از شاهنامه، وارد کردن موضوعات عرفانی و غنایی در حماسه، اشاره به ادبیات تعلیمی، توجه به فرهنگعامه، توجه به داستانهای فرا تاریخی و شخصیتهای افسانهای، جانبداری در روایت داستانها و اطلاعات عمومی فراوان شاعر، از ویژگیهای برجستة فکری در این منظومه بودند.
واژگان کلیدی: خاوران نامه، ابن حسام خوسفی، تحلیل محتوایی، ادبیات حماسی، حماسة دینی
1- مقدّمه
1-1- بیان مسأله
حماسههای دینی یکی از مهمترین انواع حماسی است که در زیر مجموعة ادبیات حماسی هر ملتی قابلتوجه و تحقیق است. در ادبیات فارسی نیز آثار سترگی در زمینة حماسة دینی نگاشته شده که هرکدام ویژگیهای منحصربهفردی دارند. در این میان، خاوران نامه با داشتن ویژگیهای سبکی خاص، نیازمند بررسی و تحقیق درزمینهٔ های مختلف است.
خاوراننامه از آثار ادبی است که به نظم فارسی در سال ۸۳۰ هجری قمری سروده شده است. سراینده آن ابن حسام خوسفی از اهالی قهستان خراسان بوده است. این منظومه، حماسهای دینی و مصنوع است که در بحر متقارب و به وزن شاهنامه فردوسی سروده شده است. موضوع خاوراننامه جنگهای علی بن ابیطالب در سرزمین خاوران به همراهی مالک اشتر و با قباد پادشاه شرق و تهماسبشاه است. این منظومه به گفته ابن حسام از یک کتاب عربی به نظم کشیده شده است. این منظومه را تازیاننامه نیز گفتهاند. «خوسفی در خاوراننامه به شرح دلاوریها و فداکاریهای علی (ع) در چهارچوب حماسه و با تکیهبر زبان و بیان شاهنامه فردوسی میپردازد» (عطا شیبانی، 1392: 287)
«در خاوران نامه، شخصیتهای تخيّلی شاهان خاور، مثل: قطّار، جمشيدشاه، تهماس، صلصال، پهلوانان و سپاهيان ضدّ قهرمان شدهاند»(جلالی و مظفری، 1400: 64)
«منظومۀ خاوران نامه داستانی خیالی است و حتی اگر به شخصیتهای ایرانی هم اشارهای شده باشد، این افراد در بستر تاریخی وجود خارجی ندارند»(صادقی نقد علی علیا و بشیری، 1399: 155)
«پژوهشهای اندکي دربارة زبان حماسي انجامشده است. ذبیحالله صفا در حماسهسرایی در ایران، غلامحسين یوسفي در موسيقي کلمات در شعر فردوسي، شفيعي کدکني در کتاب موسيقي شعر در فصلي با عنوان «عوامل ساخت و صورت در موسيقي شعر»، سيروس شميسا در انواع ادبي و در فصلي که دربارة سبک حماسه و ویژگیهای زباني آن نوشته، اولين کساني هستند که مختصاتي را برای این نوع ادبي برشمردهاند»(رحمان زاده و همکاران، 1398: 151)
پرسش اصلی تحقیق، این است که در منظومة حماسی- دینی خاوران نامه، چه موضوعاتی مورد توجه شاعر بوده است و از لحاظ محتوایی، در کنار موضوع اصلی کتاب، به چه موضوعات فرعی دیگری پرداختهشده است؟ در این پژوهش سعی شده با مطالعة دقیق منظومه و استخراج ویژگیهای فکری و تحلیل موضوعات اثر، به بررسی موضوعات اصلی و فرعی پرداخته شود و در پایان به نقاط قوت و ضعف، ارزشهای جانبی و مواردی از این قبیل نیز اشارهشده است.
2-پیشینه تحقیق (سوابق مطالعاتی)
درزمینة بررسی و تحلیل خاوران نامه، بهصورت جداگانه کتابها و مقالاتی نوشتهشده است. حقشناس، (1390)، در کتابی با عنوان داستان داستانها، تأملی بر خاوران نامه ابن حسام خوسفی انجام داده است. شفق و انصاری(1394) در دو مقاله، به بررسی تصویر شجاعت و حلم حضرت علی (ع) در دو منظومه علی نامه و خاوران نامه پرداختهاند. احمدی بیرجندی(1388) در مقالهای با عنوان«دیدگاههای اخلاقی و اجتماعی محمد بن حسام خوسفی در منظومة خاوران نامه» به بررسی مضامین اخلاقی و اجتماعی خاوران نامه پرداخته است. عطا شیبانی (1392) در مقالهای با عنوان «تصویر آفرینی بلاغی در خاوران نامه ابن حسام خوسفی» به بررسی تصاویر ادبی، تشبیهات، استعارات و ... در خاوران نامه پرداخته است. جلوداری (1390) در پایان نامة کارشناسی ارشد خود با عنوان «تحلیل موضوعی دیوان این حسام خوسفی» به بررسی موضوعات دیوان شاعر پرداخته است که علاوه بر تفاوت در روش و نمونهها و نتیجهگیری در پژوهش مذکور، منابع مورد مطالعه هم تفاوت دارند. کریمی و امینی(1401) در مقالهای با عنوان«نمودهای فرهنگعامه در خاوراننامه ابن حسام خوسفی» به بررسی ادبیات عامیانه در خاوراننامه پرداختهاند مقالات پراکندهای نیز در مورد این منظومه نوشتهشده که با توجه به فاصلة موضوعی آنها از این پژوهش به آنها اشاره نمیشود. امّا تابهحال، پژوهش مستقلی مبنی بر تحلیل محتوایی خاوران نامه انجام نگرفته است.
3- روش تحقیق
روش تحقیق در این پژوهش، کتابخانهای است و یافتههای پژوهش بهصورت توصیفی و تحلیلی ارائهشدهاند. در مرحله اول با مراجعه به منبع اساس یعنی خاوران نامه، موضوعات اصلی و فرعی استخراج و فیشبرداری شدند. در مرحله دوم بر اساس موضوعات مذکور برگهها طبقهبندی شدند. در مرحله سوم به مطالعه درباره ادبیات و مبانی تحقیق پرداخته شد و مطالب مرتبط با موضوعات استخراجشده فیشبرداری شدند. در مرحله چهارم به تحلیل موضوعات پرداخته شد.
جامعه آماری این پژوهش، شامل منظومة خاوران نامه است که متأسفانه به دلیل چاپ نشدن خاوران نامه، مجبور شدیم از خلاصه خاوران نامه که به نام تازیان نامه توسط حمید الله مرادی تصحیح و چاپشده بود، استفاده کنیم.
4-بحث و بررسی: واکاوی محتوایی خاوران نامه
در این بخش، سعی شده است به مختصات فکری موجود در منظومة خاوران نامه، توجه شود و مضامین مهم آن استخراج گردد. با توجه به اینکه هدف پژوهش حاضر، بررسی داستانهای منظومه نیست؛ بنابراین بیشتر به مضامینی پرداختهشده است که در خلال داستانها آمده و توجه خواننده را به خود جلب میکنند. ازآنجاییکه در اکثر منظومههای حماسی، تاریخ و افسانهها باهم آمیختهشدهاند و اغراق و مبالغه جزو ذاتی آنها محسوب میگردد، در این منظومه نیز به این مختصات فکری توجه شده و نمونههایی از آنها مورد بررسی قرارگرفتهاند.
4-1-تمجید از فردوسی و کار او
ابن حسام خوسفی، باوجوداینکه در بسیاری از ابیات به ارزش بالای منظومهاش اشارهکرده و آن را بر منظومههای دیگر برتر دانسته است؛ اما ناخودآگاه از فردوسی و اثرش با تمجید و تحسین یاد میکند و با توجه به شواهد موجود، به نظر میرسد با داستانهای آن نیز آشنایی دارد:
و دیگر که فردوسی پاکزاد |
| که رحمت بر آن تربت پاک باد |
در یکی از بخشهای خاوران نامه، شاعر، به خوابی اشاره میکند که در آن با فردوسی ملاقات داشته است:
بدو گفتم ای اوستاد سخن |
| بدادی به شهنامه داد سخن
|
4-2-تقلید از ابیات شاهنامه
در تعدادی از ابیات خاوران نامه، شاعر خواهناخواه از عبارات و مضامین و اصطلاحات بهکاررفته در شاهنامه استفاده کرده است که به نظر میرسد نمیتوانند تصادفی باشند:
بیاراست کشتی چو چشم خروس |
| بر ایوان کشتی ببستند کوس |
4-3-تضمین از فردوسی
به فردوس ، مأوای او ساز کرد |
| به یک بیت او را سرافراز کرد |
باوجود تعریف و تمجیدات فراوان شاعر از فردوسی و اثرش، در برخی ابیات، ابن حسام، منظومهاش را از شاهنامه برتر دانسته است:
اگر طوسی از شاهنامه سخن |
| به آرایش رستم افکند بن
|
در بعضی از ابیات هم ناخودآگاه، پهلوانان شاهنامه را در مقابل پهلوانان منظومهاش تحقیر کرده است:
سرافراز هامان جنگاور است |
| که چون رستم او را بسی چاکر است |
4-4-اقتباس و تأثیرپذیری از شاعران دیگر
هیچ شاعری نمیتواند در خلأ شعر بسراید و بالطبع از مضامین و تصاویر شاعران دیگر بهره میگیرد. با توجه به درونمایه متون حماسی، این تأثیرپذیریها کمتر دیده میشود. با دقت در مضمون بعضی از ابیات، نشانههایی از این تأثیرپذیریها دیده میشوند:
تو شهباز قدسی در این دامگاه |
| یکی میل کن سوی آرامگاه |
که یادآور این بیت معروف حافظ است:
تو را ز کنگره عرش میزنند صفیر |
| ندانمت که درین دامگه چه افتاده ست |
در بررسی موتیف ها و تصاویر منظومة خاوران نامه، گاهی به تصاویری برمیخوریم که ابیات و تصاویر شعری از شاعران دیگر را به خاطر میآورد، این مسئله، اگر از باب توارد نباشد، بیشک بیتأثیر از مطالعه و آگاهی شاعر از دواوین شاعران و نویسندگان برجسته قبل از خود نیست؛ مثلاً:
سمن را به نرگس همی داد آب |
| ستاره همی ریخت بر ماهتاب |
که یادآور این بیت معروف نظامی است: | |||
ز سنبل کرد بر گل مشک بیزی
یا در جای دیگر آمده: بسوزد ز تف دلم روی ماه که یادآور این مضمون است: گر آب دو دیده نیستی یار |
| ز نرگس بر سمن سیماب ریزی
اگر آب چشمم نیاید به راه
|
در کلیلهودمنه نیز به این تصویر اشارهشده است. «لولا الدّموع و فیضهنّ لأحرقت أرض الوداع حرارة الأکباد» (نصرالله منشی، 1374: 111)
و دیگر که فردوسی پاکزاد |
| که رحمت بر آن تربت پاک باد که رحمت بر آن تربت پاک باد» |
4-5-مذهب شاعر
«قاضی نورالله شوشتری در کتاب «مجالس المؤمنین» که به معرفی علما و بزرگان شیعه میپردازد ابنحسام را در زمره علمای شیعه میداند. او مینویسد: «از زمان امیرالمؤمنین تا عصر صفویه در میان شیعه تقیه شدید بود. هر یک از فرقههای اهلِ سنت در انتشار احوال بزرگان خود سعی نمودند. ولی علمای شیعه به علت استیلا اهل شقا و نفاق در زاویه تقیه مخفی ماندند و خود را شافعی یا حنفی معرفی مینمودند.» (شوشتری، 1365: ج2: 76)
برخی از پژوهشگران با استناد به بعضی از ابیات خاوران نامه ازجمله ابیات زیر، او را سنی دانستهاند:
محمد که از خلق مشکین اوی |
| زمین عرب شد همه مشکبوی |
که با توجه به قصاید و ابیات دیگر شاعر در مدح اهلبیت و چهارده معصوم، شیعه بودن شاعر محتملتر به نظر میرسد. آوردن بحث شفاعت علی (ع) در روز قیامت نیز میتواند دلیل دیگر بر تشیع شاعر باشد که مورد قبول اهل تسنّن نیست:
چنان چشم دارم ز اکرام او |
| که با بهره باشم ز انعام او |
4-6-ادبیات تعلیمی
ادبیات تعلیمی که یکی از انواع مهم ادبی در دنیا به شمار می آید، به صورتهای مختلف در آثار ادبی دیده میشود. گاهی بهصورت آموزش یک علم و گاهی بهصورت تعلیم اخلاقیات و بسامد آن در آثار ادبی بزرگان متفاوت است. اما بهصورت کلی اکثر بزرگان ادب فارسی ناخودآگاه اشعار و ابیاتی در تعلیم و پند و نصیحت به مردم آوردهاند که ابن حسام نیز از این مجموعه مستثنا نیست؛ مخصوصاً که به علت حماسه دینی بودن اثرش، استفاده از ابیات تعلیمی و پند و اندرز فراوان است و گاهی چندین بیت پیاپی بهصورت تعلیمی است:
چنین است آیینه گردنده دور |
| که با مهر و کین است و با داد و جور |
4-7-استفاده از مضامین عرفانی
با بررسي ابیات مختلف خاوران نامه، میتوان بهخوبی دريافت كه ابن حسام با عرفان و اصطلاحات آن كاملاً آشنايي داشته ولي نوع عرفان او قابلبحث و بررسي است. در مضامین عارفانه ابیات او هم افکار ابوسعيد دیده میشود و هم اندیشههای سنایی و مولانا. بسیاری از ابیاتش نشانگر آشنایی او با عرفان و مطالعه کتب عرفانی قبل از خود بوده است:
نه بر هرزه نقش تو آراستند |
| که از آفرینش تو را خواستند در معرفت بر دلم باز کن |
4-8-بثّ الشکوی
ابن حسام نیز مثل بسیاری از شاعران و هنرمندان دیگر، زندگی را آنگونه که میخواهد نمییابد و بنابراین گاهی شروع به شکایت از زمانه و اهل آن میکند که در اصطلاح ادب به آن بث الشکوی گفته میشود:
مرا دایهای داد دوران پیر |
| ز پستان بستان نداده است شیر |
4-9-تلفیق رزم و بزم
باوجوداینکه موضوع اصلی منظومه خاوران نامه، حماسه دینی است، اما در بعضی از صحنهها، شاعر، قدرت شعری خود را در تصاویر غنایی نیز به رخ مخاطب میکشد و همچون شاهنامه، گاهی غنا و حماسه را باهم تلفیق میکند. با توجه به اینکه شاعر در آثار دیگرش مهارتهای دیگری را هم آزموده است، در خلق صحنههای غنایی، بسیار قدرتمندانه عمل کرده است. نمونهای از این صحنهها، صحنة گرفتاری مالک در دام عشق گل رخ، دختر جمشید شاه است که جدای از بحث تطابق تاریخی آن با واقعیت، صحنه زیبایی را خلق کرده است:
بتان پری روی زنجیر موی |
| معنبر ز رفتارشان خاک کوی |
درجایی دیگر نیز صحنة درد دل و راز و نیاز گلاندام، همسر گرفتار ابوالمحجن با ماه آسمان بسیار زیبا به تصویر کشیده شده است:
ز سوز درون ساز دیگر گرفت |
| نوایی دلاویزتر برگرفت |
این ابیات ناخودآگاه، مخاطبان امروزی شعر را به یاد نجوای شبانة شهریار با ماه میاندازد:
امشب ای ماه به درد دل من تسکینی |
| آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی |
4-10- ادبیات عامیانه در خاوران نامه
سرزمین ایران با داشتن اقوام، زبانها و فرهنگهای مختلف، یکی از پرتنوعترین کشورهای جهان برای بررسی فرهنگ عامیانة مردم به شمار میرود. در طول تاریخ، بنا به دلایلی مانند هجوم اقوام مختلف، ارتباطات سیاسی، دینی و اقتصادی با اقوام دیگر، فرهنگهای مختلفی در ایران شکلگرفته است که از منطقهای به منطقة دیگر متفاوت هستند. ابن حسام خوسفی نیز با تلفیق دو فرهنگ ایرانی و اسلامی توانسته پیوندی زیبا با فرهنگ عامیانه ایجاد کند. در این بخش به نمونههایی از این موارد اشاره میشود.
در عقاید عامیانة قدیم، آسمان هفتفلک داشت که به ترتیب عبارت بودند از: قمر، عطارد، زهره، شمس، مریخ، مشتری و کیوان. همچنین مردم برای هرکدام از آنها شغلی قائل بودند. مثلاً بهرام، پاسبان فلک، ناهید، خنیاگر فلک و عطارد، دبیر فلک است. در ابیات پایین هم به خصوصیات و شغل هر یک از افلاک اشارهشده است:
گه از مه بهخوبی رقم میزدم |
| گهی با عطارد قلم میزدم |
روزهای هفته و رنگ هرکدام
مطابق علم نجوم قديم، هر يك از روزهاي هفته، مخصوص يك ستاره بوده و براي هر يك از هفتاختر، رنگ مخصوصي مناسب و معين است و به همين مناسبت، قدما رنگها را هفت گونه قائل شدهاند. در هفتپیکر نظامی گنجوی هم بهرام گور، براي هر يك از هفتاختر، گنبدي بناکرده بود و در هرروز از هفته، مطابق رنگ آن روز به گنبد مخصوص میرفت و هر دختر براي او افسانهای تعريف میکرد:
هفته را بي صداع گفت و شنيد |
| روزهاي ستاره هست پديد |
در ابیات زیر، هرچند ترتیب رنگها با هفتپیکر نظامی همخوانی زیادی ندارد، ولی در تعیین رنگ برای هرروز باهم اشتراک دارند:
کمربسته از سبز پوشان سوار |
| بدی روز شنبه مرا صد هزار |
خاک دوانیدن
چنانكه میگویند فلانی را خاك بدان سو دوانید یا كشانید، كنایه از اینكه در آنجا مُرد و خاك او را در برگرفت:
تو را میدواند بدین گونه خاک
به تـو بـاد هـلاكــم میدواند |
| که نامت شد از نامه عمر پاک خــطا گفتم كه خاكم میدوانـد |
پیشگویی در جنگ
پیشگویی در متون حماسی، جزو موتیفهای تکراری محسوب میگردد؛ اما استفاده از آن در داستانهای امامی که خود، از مخالفان منجمان و پیشگویان قبل از اسلام است، با روح معنوی و مذهبی داستان تناقض ایجاد میکند. در بعضی از قسمتهای خاوران نامه، به چند مورد از این پیشگوییها اشارهشده است. لوحی که خطوط ناآشنایی دارد و موبد آنها را برای علی(ع) میخواند و پیشگویی میکند از پیروزی علی(ع):
بدیدم تو را ای ستوده علی |
| همه روشنم شد به روشندلی
|
پیشبینی جنگ توسط دال
«دال بن ذال، مطابق داستان از شاهان دیرینه سال، شوهر پیشین شمامه و سازندة حصار طلسمات دال و شهر افسونشده و افسانه نمای «زرین» است که سرانجام به دست برادرش صلصال کشته میشود» (خوسفی، 1382: 253):
چنین یاد دارم ز گفتار دال |
| زتاریخ شاهان دیرینه سال |
پیشبینی نتیجه جنگ توسط منجم و اخترشناس خاوران
[2] 1 .0گروه زبان و ادبيات فارسی، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامي، شبستر، ایران.
[3] 2 .گروه زبان و ادبيات فارسی، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامي، شبستر، ایران. (نویسنده مسئول)
[4] 3 .گروه زبان و ادبيات فارسی، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامي، شبستر، ایران.
4 .گروه زبان و ادبيات فارسی، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامي، شبستر، ایران.