Interpretation and Analysis of Persian Language and Literature Texts (Dehkhoda)
,
Issue4,Year,
Winter
2024
اسفار کاتبان رمانی متفاوت است. خلاصه کردن آن، اگر ممکن باشد، به تأمل بسیار و دقتی درخور، نیازمند است. ویژگیهای متفاوت این رمان، با عناصر سازنده داستانهای پستمدرن، همخوانی چشمگیری دارد. زیرا از روایتهای متعددی که به نوعی با هم ارتباط دارند، تشکیل میشود. ولی آغاز و More
اسفار کاتبان رمانی متفاوت است. خلاصه کردن آن، اگر ممکن باشد، به تأمل بسیار و دقتی درخور، نیازمند است. ویژگیهای متفاوت این رمان، با عناصر سازنده داستانهای پستمدرن، همخوانی چشمگیری دارد. زیرا از روایتهای متعددی که به نوعی با هم ارتباط دارند، تشکیل میشود. ولی آغاز و انجام آنها در ابهام است. این رمان با روایتی آغاز میگردد که در پایانبندی از آن خبری نیست. تناقض و ناسازگاری اجزا هم در آن کم نیست. بنابراین مخاطب آن باید قصهخوان، قصهدان و دارای جهان بینی پستمدرن باشد تا بتواند اجزای پراکنده آن را با هم جفت و جور کند. امّا تمام این ویژگیها تنها از طریق زبان به مخاطب انتقال مییابد. زبانی که خود با دشواریهایی همراه است. شفاف نیست و مرزهای در زمانی و هم زمانی در آن مخدوش است. زبانی که میخواهد هم بیانگر واقعیت و هم ابزار بیان رویدادهای رؤیاگونه، خواب، کابوس، اسطوره، نماد، توهم و تخیل باشد. به هر روی اطلاعات مربوط به این مقاله به شیوه کتابخانهای فراهم آمده و سپس با بهرهگیری از روش تحلیلی، توصیف شده است. حاصل کار این است که در مجموع، نویسنده میخواهد با اشارتهای بینامتنی بسیارش به مسایل اساطیری، تاریخی، فردی و اجتماعی و روان شناختی، خواننده را به خود آورد تا دریابد که در نهایت، در صحنه زندگی تنهاست و از تاریخ سرزمین او تنها صدای استبداد و ستم به گوش میرسد و همواره کاتبان این اسفار، تاریخ را مطابق خواست قدرت و در غیاب مردم ستمدیده نوشتهاند.
Manuscript profile
Interpretation and Analysis of Persian Language and Literature Texts (Dehkhoda)
,
Issue5,Year,
Winter
2020
شخصیتها و ارتباطات آنها در شاهنامه اهمیت ویژهای دارند؛ در پژوهش حاضر با تکیه بر مهارت ارتباط موثر، که یکی از مهارتهای دهگانه زندگی در تعریف سازمان جهــانی بهداشت است، نمونههای ممتاز از ارتباطات انسانی شاهنامه، بهمنظور درک این مهارت و عوامل موثر در شکلگیری آن و ه More
شخصیتها و ارتباطات آنها در شاهنامه اهمیت ویژهای دارند؛ در پژوهش حاضر با تکیه بر مهارت ارتباط موثر، که یکی از مهارتهای دهگانه زندگی در تعریف سازمان جهــانی بهداشت است، نمونههای ممتاز از ارتباطات انسانی شاهنامه، بهمنظور درک این مهارت و عوامل موثر در شکلگیری آن و همچنین برای شناسایی موانعـی که یک ارتباط را، به بن بستهای ارتباطی و غمنامهای دردناک بدل میکند، مورد واکاوی و تحلیل روانشناسی قرار گرفته است. این که کدام ارتباط را میتوان موثر نامید ؛ نقش خرد در برقراری ارتباط موثر چیست و در سرزمین آرمانی ایران، با اینکه ارتباطات بر مبنای خرد شکل میگیرد، چگونه است که گاهی انسانهای نیک و خردمند قربانی میشوند؛ از موضوعات محوری این نوشتار است؛ و نتیجه شگفت آن که فردوسی، استاد توانمند آفرینش ارتباطات متنوع است و چنین بر میآید که هزار سال پیش، با اصول آخرین حلقه این علمِ به ظاهر نوین اروپایی، آشنا بوده است و به ظرافت، فرجام دو اتفاق مشابه را به تمایزِ ارتباط موثر یا ناموثر، متفاوت، رقم میزند. روش این مقاله، تحلیل محتوای کیفی و جامعه آماری آن، تمام ابیات شاهنامه است.
Manuscript profile
گئورگ گادامر، نظریۀ منحصر به فردی را ارائه کرد که امروزه با عنوان هرمنوتیک یا تأویل متن شناخته میشود. گادامر، نفسِ مسألۀ فهم را مورد موشکافی قرار داده؛ به بیان دیگر برای او هستیشناسی، فهم و شرایط حصول فهم بیشتر مطرح است تا اینکه یک متن را چگونه و با چه روشی فهمپذیر More
گئورگ گادامر، نظریۀ منحصر به فردی را ارائه کرد که امروزه با عنوان هرمنوتیک یا تأویل متن شناخته میشود. گادامر، نفسِ مسألۀ فهم را مورد موشکافی قرار داده؛ به بیان دیگر برای او هستیشناسی، فهم و شرایط حصول فهم بیشتر مطرح است تا اینکه یک متن را چگونه و با چه روشی فهمپذیر سازیم و معتقد است معرفت وابسته به تاریخمندی، زبان و پیشداوریهاست. با توجه به آنکه در هرمنوتیک فلسفی در باب اصل پدیدۀ فهم بحث میشود تا قواعد و روشهای تفسیر فهم یا همان مبانی فهم و شرایط وجودی آن، بنابراین طبق این مصداق، باید هرمنوتیک مولوی را هرمنوتیک فلسفی دانست. از نظر مولانا فهم و اندیشه یکی از مهمترین وجوه تمایز انسان از سایر موجودات است. نخستین کاوش مولانا درخصوص ماهیت فهم توجه به موضوع مشترکی است که قرار است بین او و مخاطب ردّ و بدل شود. وی برای این امر ساختار تو در توی داستان را بر میگزیند. مولانا انسان را معادل زبان میداند و این درست یعنی همان اندیشهای که گادامر مطرح میکند. در تبیین رابطۀ میان اندیشه، فهم و زبان معتقد است که رابطۀ اندیشه و زبان، رابطۀ ماده و صورت است. این پژوهش به روش توصیفی– تحلیلی و بر مبنای دادههای کتابخانهای صورت پذیرفته است و در پی آن است تا نشان دهد که مولوی نیز چونان گادامر برای هستیشناسی فهم و شرایط آن اهمیت بسزایی قائل است. نتیجه ای که از این مقاله می توان گرفت این است که: اوّلاً مولانا درک و دریافت معانی را در بسیاری از مواقع به فهم خواننده ارجاع می دهد و ثانیاً با ساختار تودرتوی حکایت بر موضع فهم تأکید می کند و زبان را در موضوع فهم به روش هرمنوتیکی مورد توجه قرار می دهد.
Manuscript profile
ادبیات عرفانی بخشی از میراث ادبی است که شاعران عارف تحت تأثیر مشرب تصوف به وجود آورده اندومضامین عرفانی ازگذشته های دور با ادبیات پایداری پیوندی عمیق داشته و بعد از دفاع مقدس پیوندش عمیق تر شده است .مضامین عرفانی نه تنها در اشعار شاعر ان برجستة عرفانگرا گذشته، بلکه در More
ادبیات عرفانی بخشی از میراث ادبی است که شاعران عارف تحت تأثیر مشرب تصوف به وجود آورده اندومضامین عرفانی ازگذشته های دور با ادبیات پایداری پیوندی عمیق داشته و بعد از دفاع مقدس پیوندش عمیق تر شده است .مضامین عرفانی نه تنها در اشعار شاعر ان برجستة عرفانگرا گذشته، بلکه در شعر شاعران پایداری معاصر نیز به ویزه عزیزی و قزوه از جایگاه ویژهای بر خوردار است. ادبیات پایداری که با رخدادتاریخی عاشورا گره خورده ورزمندگان ،با الگو قرار دادن امام حسین (ع) درراه پاسداری از شرف و غیرت وطن و مقاومت در برابر ظلم؛ شهادت را که مرگی سرخ و عارفانه و نیل به تعالی و کمال است ،برگزیده و قزوه و عزیزی در دوران دفاع مقدس با بهره مندی از مضامین عارفانه؛ ادبیات پایداری را با درون مایهها عرفانی آراسته وبا اشعاری در راستای اهمیت ندادن به تعلقات نفسانی و دنیوی،مضامینی مانند عشق، وحدت وجود، فنا و بقا، تجلی، حیرت و رموز عرفانی چون ساقی، می، میکده، خرابات، ادبیات معاصر را مزین نمودند. در این جستار که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده ؛ضمن ارایه شواهد مثال شاعران مورد نظر به تحلیل مفاهیم عرفانی با استناد بر اشعارشان اشاره شده و سپس در نتیجه گیری به بهرمندی دو شاعر از مفاهیم عارفانه بخصوص مرگ اختیاری شهیدان پرداخته شده است.
Manuscript profile
هرچند پژوهشگران حوزۀ زبان و ادبیات فارسی، از دیرباز به تصحیح متون کهن ادب فارسی توجه ویژه ای داشته اند، برخی از این متون با گذشت قرن ها، هنوز احیا و تصحیح نشده اند. کتاب غررِ درر، اثر ابوالبرکات حسینی سمرقندی، یکی از همین متون اخلاقی است که با وجود دارا بودن حکایات آموز More
هرچند پژوهشگران حوزۀ زبان و ادبیات فارسی، از دیرباز به تصحیح متون کهن ادب فارسی توجه ویژه ای داشته اند، برخی از این متون با گذشت قرن ها، هنوز احیا و تصحیح نشده اند. کتاب غررِ درر، اثر ابوالبرکات حسینی سمرقندی، یکی از همین متون اخلاقی است که با وجود دارا بودن حکایات آموزنده از صدر اسلام و گفتار بزرگان دین از پیامبر و صحابه و امامان گرفته تا اولیا و مشایخ، متأسفانه با گذشت قرنها از نگارش آن، تاکنون تصحیح و چاپ نشده است. نگارندگان در این پژوهش در پی پاسخ به این پرسشها هستند: غرر درر چگونه کتابی و دارای چه محتوا و نسخههایی است؟ مؤلف آن، چه کسی با چه ویژگیهای مذهبی و کلامی است؟ در آغاز این پژوهش، دربارۀ نویسنده و محتوای کتابش سخن به میان آمده و در ادامه، به معرفی نسخههای موجود از غررِ درر پرداخته شده است. این پژوهش با بررسی ویژگیهای رسمالخطی و املاییِ نسخۀ پایه پایان میپذیرد. پژوهش حاضر با روش تحقیقِ توصیفیتحلیلی انجام شده و از نظر ابزار نیز کتابخانهای است. از طریق بررسی سلسلهسندهای احادیث و اقوال کتاب و شناسایی مشایخ و استادان ابوالبرکات و شخصیت هایی که در کتاب از آنها یاد شده است چون صوفیان و محدثان، پی برده شد که نویسندۀ غررِ درر در قرن پنجم هجری به دنیا آمده است. از نظر اعتقادی و کلامی، می توان حسینی سمرقندی را صوفیِ سنی مذهبِ ماتُریدی دانست که ارادت خاصی نیز به اهل بیت پیامبر(ع) داشته است. نگارندگان با بررسی غرر درر به این نتیجه رسیدند که کتاب از لحاظ ساختار و محتوا به سبک تنبیه الغافلین ابواللیث سمرقندی تدوین شده است.
Manuscript profile
چکیده
طنز که آثار منثور زیادی به خود اختصاص داده، به عنوان بخشی از ادبیّات انتقادی است؛ اعتراضی بر کژی ها و نابسامانی های موجود در جامعه است. در واقع حسّ مسئولیتپذیری در افراد باهوش، حسّاس و متعهّد است. این پژوهش بر آن است تا به بررسی طنز و مضامین مشترک آن و شگردهایی More
چکیده
طنز که آثار منثور زیادی به خود اختصاص داده، به عنوان بخشی از ادبیّات انتقادی است؛ اعتراضی بر کژی ها و نابسامانی های موجود در جامعه است. در واقع حسّ مسئولیتپذیری در افراد باهوش، حسّاس و متعهّد است. این پژوهش بر آن است تا به بررسی طنز و مضامین مشترک آن و شگردهایی- که سنایی و عطّار در آثار خویش بهکاربردهاند- بپردازد و موضوعاتی چون اعتراض بر فقر و نداری و نابرابریهای اجتماعی، طنز و هجو تظاهر و ریاکاری صوفیان، دنیاطلبان، خودخواهی و انانیّت در قالب طنز عارفانه، صوفیانه، فلسفی، اجتماعی، عام و نقد خرافات و عقاید پوچ و دیگر شگردهای رایج که در طنز کاربرد دارد نشان دهد، سپس به تحلیل آماری و تشریحی طنز به کاررفته در آثار سنایی و عطّار بپردازد و به این نتیجه رسیده که هردو شاعر عارف از طنز به عنوان یک ابزار مهمّ فرهنگی و اجتماعی علیرغم روش ها و شگردهای متفاوت بهرة لازم را برده اند تا آگاهی جامعه را افزایش دهند، افراد موردنظر و بیمار را با جادوی سخن خود تنبیه و درمان نمایند.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications