• Home
  • ابوطالب سعادتی شامیر

    List of Articles ابوطالب سعادتی شامیر


  • Article

    1 - بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر آموزش زوج درمانی شناختی–سیستمی گاتمن وآموزش الگوی مک مستر بر الگوهای ارتباطی
    Journal of Excellence in counseling and psychotherapy , Issue 4 , Year , Winter 2020
    هدف و زمینه: به کارگیری مداخلات مؤثر برای بهبود کلی کیفیت رابطة زوجین و مؤلفه های آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر زوج درمانی شناختی – سیستمی گاتمن و آموزش الگوی مک مستر، بر الگوهای ارتباطی انجام شد. روش: More
    هدف و زمینه: به کارگیری مداخلات مؤثر برای بهبود کلی کیفیت رابطة زوجین و مؤلفه های آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر زوج درمانی شناختی – سیستمی گاتمن و آموزش الگوی مک مستر، بر الگوهای ارتباطی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و طرح پژوهش، از نوع آزمایشی با گروه کنترل و گمارش تصادفی بود.: 30 زوج به عنوان نمونه آماری با روش نمونه‌گیری در دسترس از بین زوج‌های متعارض مراجع کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی خصوصی شهر تهران، منطقه 2 و 3، انتخاب شدند. زوجین به صورت کاملا تصادفی در سه گروه آزمایش زوج درمانی با رویکرد گاتمن، گروه آزمایش زوج درمانی مبتنی بر رویکرد مک مستر و گروه کنترل جایگزین شدند. ابتدا از هر سه گروه با پرسشنامه‌های الگوی ارتباطی کریستنسن و سالاوی(1991) ، پیش آزمون به عمل آمد. سپس هر کدام از گروه‌های آزمایش ده جلسه تحت آموزش زوج درمانی مبتنی بر نظریه گاتمن، آموزش زوج درمانی مبتنی بر نظریه مک مستر قرار گرفتند. پس از پایان جلسات آموزشی، از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. به منظور بررسی میزان ماندگاری آموزش ارائه شده، یک ماه پس از آموزش، از هر دو گروه آزمایش، مجددا آزمون به عمل آمد. و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر داده های جمع آوری شده مرد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاکی از این بود که آموزش زوج درمانی سیستمی- شناختی گاتمن و آموزش الگوی مک مستر، موجب بهبود الگوهای ارتباطی در زوج‌های متعارض شدند. بین اثربخشی آموزش زوج درمانی سیستمی- شناختی گاتمن و آموزش زوج درمانی مبتنی بر الگوی مک‌مستر بر الگوهای ارتباطی ، زوج‌های متعارض تفاوت وجود نداشت. نتیجه گیری: از نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که زوج درمانی شناختی–سیستمی گاتمن وآموزش الگوی مک مستر به عنوان دو رویکرد اثر بخش بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین می تواند مورد استفاده خانواده درمانگران، مشاوران و روانشناسان گردد. Manuscript profile

  • Article

    2 - اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر
    Journal of Excellence in counseling and psychotherapy , Issue 5 , Year , Winter 2023
    هدف: مطالعات متعددی به بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر ظرفیت های مثبت روانشناختی پرداخته اند اما پژوهشی که به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخ More
    هدف: مطالعات متعددی به بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر ظرفیت های مثبت روانشناختی پرداخته اند اما پژوهشی که به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش-پذیر بود.روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه و گروه گواه بود. جامعه آماری را مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر 10-5 ساله شهر تهران تشکیل می دادند که در سال 1399 به مرکز مشاوره ذهن آرا مراجعه کرده بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 40 نفر از مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) بود و نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. ابزار مورد استفاده برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کابات زین (1990)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و مقیاس سرمایه روانشناختی لوتاز (2007) بود. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد.یافته ها: آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیر معنادار داشت که این اثربخشی در طول زمان پایدار بود (05/0>P).نتیجه گیری: مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیری که در جلسات آموزشی ذهن آگاهی شرکت کرده بودند، بهزیستی روانشناختی، تاب آوری، خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی بیشتری داشتند. Manuscript profile

  • Article

    3 - رابطه توسعه استعدادها با نوآوری سازمانی و نقش میانجی کیفیت زندگی کاری
    Journal of Excellence in counseling and psychotherapy , Issue 5 , Year , Summer 2018
    هدف: تحقیق حاضر با هدف رابطه توسعه استعدادها با نوآوری سازمانی و نقش میانجی کیفیت زندگی کاری مربیان فنی حرفه ای شهر تهران به روش توصیفی – همبستگی از نوع معادلات ساختاری صورت گرفته است. روش: جامعه مورد نظر در این تحقیق را مربیان فنی حرفه ای شهر تهران تشکیل دادند ک More
    هدف: تحقیق حاضر با هدف رابطه توسعه استعدادها با نوآوری سازمانی و نقش میانجی کیفیت زندگی کاری مربیان فنی حرفه ای شهر تهران به روش توصیفی – همبستگی از نوع معادلات ساختاری صورت گرفته است. روش: جامعه مورد نظر در این تحقیق را مربیان فنی حرفه ای شهر تهران تشکیل دادند که بر اساس آخرین آمار واطلاعات موجود تعداد کل آنها معادل 19080 نفر( 13724 نفر مرد و 5356 زن) هستند که با استفاده از فرمول کوکران 376 نفر(251 نفر مرد و 125 نفر زن) به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های مربوط از پرسشنامه نوآوری سازمانی ( 2002)، پرسشنامة کیفیت زندگی کاری والتون ، پرسشنامه توسعه استعدادها احمدی(1396) استفاده گردید. که پایایی آنها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 88/. ، 87/. و 85/. بدست آمد. یافته ها: جهت تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج حاکی از آن بود که اثر مستقیم توسعه استعدادها و نوآوری سازمانی برابر با 45/0 است. همچنین اثر غیر مستقیم متغیر توسعه استعدادها و نوآوری سازمانی با تأثیر متغیر میانجی کیفیت زندگی کاری برابر با 136/0 می باشد. نتیجه گیری: کارکنان مستعد، می‌توانند ارزش‌های بسیار زیادی را برای سازمان به ارمغان آورده و باعث رشد و شکوفایی آن گردند؛ بنابراین توسعه این استعدادها، یکی از مهم‌ترین عوامل حفظ مزیت رقابتی در سازمان‌ها به شمار می‌رود. Manuscript profile

  • Article

    4 - تاثیر آموزش مهارت های ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری مبتنی بر افسردگی و مهارت های ارتباطی دانش آموزان پسر متوسطه دوم
    Journal of Excellence in counseling and psychotherapy , Issue 4 , Year , Winter 2017
    هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش افسردگی دانش آموزان پسر بود. روش: پژوهش حاضر از لحاظ نحوه گرداوری داده ها غیرتوصیفی و طرح آن پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل و از لحاظ روش کمی بود. جامعه پژوهش حاضر ش More
    هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش افسردگی دانش آموزان پسر بود. روش: پژوهش حاضر از لحاظ نحوه گرداوری داده ها غیرتوصیفی و طرح آن پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل و از لحاظ روش کمی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم منطقه 5 شهر تهران بودند. برای انتخاب نمونه، با استناد به پژوهش های پیشین از روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند استفاده گردید. بدین صورت در مرحله غربالگری، 30 که در ابزارهای پژوهش کمترین نمره را گرفته بودند بر اساس سطح تحصیلات و وضعیت مالی والدین انتخاب و در دو گروه ازمایش و کنترل همتا شدند و در دو گروه 15 نفری جایگزین گردیدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت آموزش برنامه ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری قرار گرفتند. .ابزارهای گرداوری اطلاعات از پرسشنامه‌های افسردگی بک (1989) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه (آزمایش و کنترل) در متغیرهای افسردگی و مهارت ارتباطی تفاوت معنی دار وجود دارد. برنامه ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری موجب کاهش معنادار افسردگی در دانش آموزان شد. بحث: با توجه به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری در کاهش افسردگی و بهبود مهارت‌های ارتباطی، برای ترویج و انعکاس روش‌ها و آموزش این روش‌ها و نیز افزایش سطح سلامت روانی جامعه دانش آموزان، مسئولین ذی ربط و مشاوران مدارس می‌توانند در قالب برنامه‌ای جامع و پیشگیرانه به‌طور کاربردی آن‌ها را در سطح مدارس اجرا کنند. Manuscript profile

  • Article

    5 - اثربخشی آموزش شناختی رفتاری برظرفیت خودمهارگری و تعهد زناشویی در زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره
    Educational researches , Issue 5 , Year , Winter 2018
    پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری برظرفیت خودمهارگری و تعهد زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 3 شهر تهرانانجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره نیماه در بازه زمانی 3 ماهه اذر ماه تا اواخر بهمن ماه تشکی More
    پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری برظرفیت خودمهارگری و تعهد زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 3 شهر تهرانانجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره نیماه در بازه زمانی 3 ماهه اذر ماه تا اواخر بهمن ماه تشکیل دادند بدین منظور 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد. در پژوهش حاضر از بسته آموزش مهارت‌های شناختی- رفتاری و دو پرسشنامه ظرفیت خودمهارگری(1988) و تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997 ) استفاده شد.نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد نمرات پس آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل با حذف اثر نمرات پیش آزمون به طور معناداری در خودمهارگری، (03/0= P، 21/4= F)و تعهد زناشوی (20/5=F، 003/0=P) با هم متفاوت هستند . سایر نتایج نشان داد که میزان تأثیر آموزش مهارت های شناختی رفتاری بر افزایش ظرفیت خودمهارگری و بر افزایش تعهد زناشویی معنادار بود. بر این اساس می توان گفت زوجین با تغییر تفکرها و باورهای بنیادین از منفی به مثبت از طریق آموزش مهارت‌های شناختی- رفتاری می توانند ظرفیت خودمهارگری و تعهد زناشویی خود را افزایش دهند. Manuscript profile

  • Article

    6 - شناسایی چالش ها و فرصت های پیش روی سیستم آموزشی در فضای مجازی برای گذر از بحران ها: یک مطالعه پدیدارشناسی
    Information and Communication Technology in Educational Sciences , Upcoming Articles
    هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش ها و فرصت های پیش روی سیستم آموزشی در فضای مجازی برای گذر از بحران ها بود. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تجربی بود. مشارکت کنندگان پژوهش به روش هدفمند انتخاب و با 25 نفر از متخصصان حوزه آموزش مصاحبه عمیق انجام شد. ابزارگرداوری اط More
    هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش ها و فرصت های پیش روی سیستم آموزشی در فضای مجازی برای گذر از بحران ها بود. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تجربی بود. مشارکت کنندگان پژوهش به روش هدفمند انتخاب و با 25 نفر از متخصصان حوزه آموزش مصاحبه عمیق انجام شد. ابزارگرداوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند است. در این پژوهش مصاحبه‌های ضبط ‌شده به‌صورت کتبی ثبت شدند و به روش هفت مرحله‌ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل تجارب زیسته مشارکت کنندگان موجب شناسایی و دسته‌بندی و استخراج مقوله‌های اصلی چالش های فردی، چالش های اجتماعی و فرصت های فردی و فرصت های اجتماعی شد. در ادامه از مقوله‌های اصلی ذکرشده، مقوله‌های فرعی چالش های فردی مشتمل بر ایجاد هویت پنهان، خود کنترلی کاذب ،عدم خود مدیریتی ،عدم رشد تفکر انتقادی، کسالت تحصیلی و چالش های اجتماعی شامل انزوای اجتماعی ، حذف تعاملات سنتی معلم- دانش آموز، نداشتن محدودیت های اخلاقی، مخدوش شدن روابط والد- فرزندی و فرصت های فردی و اجتماعی استخراج شدند. یافته‌های این پژوهش توانست تصویر روشنی از فرصت ها و چالش های آموزش در فضای مجازی ارائه کند. Manuscript profile

  • Article

    7 - شناسایی چالش ها و فرصت های پیش روی سیستم آموزشی در فضای مجازی برای گذر از بحران ها: یک مطالعه پدیدارشناسی
    Information and Communication Technology in Educational Sciences , Issue 56 , Year , Summer 2024
    هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش ها و فرصت های پیش روی سیستم آموزشی در فضای مجازی برای گذر از بحران ها بود. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تجربی بود. مشارکت کنندگان پژوهش به روش هدفمند انتخاب و با 25 نفر از متخصصان حوزه آموزش مصاحبه عمیق انجام شد. ابزارگرداوری اط More
    هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش ها و فرصت های پیش روی سیستم آموزشی در فضای مجازی برای گذر از بحران ها بود. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تجربی بود. مشارکت کنندگان پژوهش به روش هدفمند انتخاب و با 25 نفر از متخصصان حوزه آموزش مصاحبه عمیق انجام شد. ابزارگرداوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختارمند است. در این پژوهش مصاحبه‌های ضبط ‌شده به‌صورت کتبی ثبت شدند و به روش هفت مرحله‌ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل تجارب زیسته مشارکت کنندگان موجب شناسایی و دسته‌بندی و استخراج مقوله‌های اصلی «چالش های فردی»، «چالش های اجتماعی» و «فرصت های فردی» و «فرصت های اجتماعی» شد. در ادامه از مقوله‌های اصلی ذکرشده، مقوله‌های فرعی چالش های فردی مشتمل بر ایجاد هویت پنهان، خود کنترلی کاذب ،عدم خود مدیریتی ،عدم رشد تفکر انتقادی، کسالت تحصیلی و چالش های اجتماعی شامل انزوای اجتماعی ، حذف تعاملات سنتی معلم- دانش آموز، نداشتن محدودیت های اخلاقی، مخدوش شدن روابط والد- فرزندی و فرصت های فردی شامل امکان توسعه ایده ها، افزایش اطلاعات عمومی،امکان مشارکت در تولید محتوا و فرصت های اجتماعی شامل تعامل فعال با سایر مخاطبان ، اشتراک گذاری ایده ها ،توسعه سواد رسانه ای و افزایش آگاهی مخاطب از فرایند آموزش و پرورش، استخراج شدند. یافته‌های این پژوهش توانست تصویر روشنی از فرصت ها و چالش های آموزش در فضای مجازی ارائه کند. Manuscript profile