زمینهوهدف: سوختگی یکی از آسیبهای رایج در جهان است که می توان از روشهای نوین مانند سلولدرمانی و طب سنتی برای درمان آن استفاده کرد. هدف از مطالعهی حاضر بررسی اثرات ضمادی از صمغ بنه و روغن حیوانی بههمراه سلولهای بنیادی مزانشیمی ژله وارتون در درمان سوختگی درجه سه در More
زمینهوهدف: سوختگی یکی از آسیبهای رایج در جهان است که می توان از روشهای نوین مانند سلولدرمانی و طب سنتی برای درمان آن استفاده کرد. هدف از مطالعهی حاضر بررسی اثرات ضمادی از صمغ بنه و روغن حیوانی بههمراه سلولهای بنیادی مزانشیمی ژله وارتون در درمان سوختگی درجه سه در رتهای نژاد ویستار میباشد. روشکار: در این آزمایش تجربی، سلولهای بنیادی از طریق جداسازی سلولهای ژله وارتون از بندناف انسانی حاصل شد. برای انجام این مطالعه 28 رت بواسطه استامپ فلزی سوزانده و سپس به طور تصادفی در دو گروه کنترل(7 موش) و تیمار(21 موش) تقسیم شدند. گروه تیمار به سه دسته(هر گروه 7 موش) تیماربا ضماد، سلولدرمانی و سلولدرمانی بعلاوه ضماد تقسیم شدند. به هر رت تعداد 106 سلول در پاساژ سه و بهصورت زیرجلدی تزریق شد. در روز 30 بعداز درمان آسانکشی با کلروفروم و تهیهی مقاطع بافتی با رنگآمیزی هماتوکسیلسن-ائوزین و تریکرومماسون برای بررسیهای میکروسکوپی صورت گرفت. یافتهها: مشاهدات میکروسکوپی نشان دادکه در گروههای تیمار روند بهبودی با سرعت بالاتری نسبت گروه کنترل انجام گرفت. همچنین بعد از گذشت 30 روز روش سلولدرمانی+ ضماد بهطور معنیداری موثرتر نسبت به ضماد و تزریق سلول بهتنهایی بود. مطالعات بافت شناسی نشان دهندهی ازدیاد معنیدار در آنژیوژنز، سنتز کلاژن، تعداد سلولها، ضخامت لایههای پوست و در نهایت تسریع ترمیم زخم در نمونههای تیمار در مقایسه با نمونههای گروه کنترل بود. نتیجهگیری: براساس نتایج بهدست آمده، روشهای درمانی همزمان استفاده شده در این مطالعه در تسریع ترمیم زخمهای پوستی در مدل حیوانی بهطور معنیداری تاثیر گذار بوده است.
Manuscript profile
علی رغم تلاشهای فراوان هنوز درمان قطعی برای سرطان شناخته نشده است. بنابراین مطالعه ترکیباتی با خواص ضد سرطانی اهمیت ویژه ای دارند. هدف اصلی این پژوهش بررسی سمیت لیگاندهای بازشیف معرف گیرارد-T و کمپلکسهای قلع(IV) آنها بر سلولهای سرطانی کولون می باشد. سلولهای HT29 در مح More
علی رغم تلاشهای فراوان هنوز درمان قطعی برای سرطان شناخته نشده است. بنابراین مطالعه ترکیباتی با خواص ضد سرطانی اهمیت ویژه ای دارند. هدف اصلی این پژوهش بررسی سمیت لیگاندهای بازشیف معرف گیرارد-T و کمپلکسهای قلع(IV) آنها بر سلولهای سرطانی کولون می باشد. سلولهای HT29 در محیط DMEM/F12 حاوی 10% FBS و آنتی بیوتیک 1% کشت شدند و تاثیر لیگاندها و کمپلکسهای آنها باغلظتهای 1/0، 1 و 5 mg/ml براین سلولها در روزهای 1و 2 و 3 بررسی شد. میزان رشد، تکثیر و تغییرات مورفولوژیک ایجاد شده با میکروسکوپ معکوس، بررسی شد و میزان بقای سلولها با آزمون MTT و رنگ آمیزی DAPI تعیین گشت. تیمار سلو لهابا ترکیبات بازشیف منجر به القای مرگ سلولی بصورت وابسته به غلظت گردید بطوریکه بعد از 72 ساعت بقای سلول های تیمار شده با غلظت5 (موثرترین غلظت) mg/ml با (H2L1) ،(H2L2) ،[SnMe2(L1)]،[SnMe2(L2)] به ترتیب 22، 29، 18 و 22 بود (05/0 P<) . در غلظتهای 1/0، 1 و 5 mg/ml ترکیب [SnMe2(L2)] (کشنده ترین ترکیب) بعداز 72 ساعت بقای سلولها به ترتیب 18 ، 24 ، 34 درصد می باشد (05/0 P<)و بیشترین درصد آپوپتوز 82%(05/0 P<) غلظت 5 mg/ml ترکیب [SnMe2(L2)]می باشد. ترکیبات سنتزشده بصورت وابسته به غلظت اثرات ضدتکثیری و توکسیک بر سلولهای HT29 دارند.
Manuscript profile
سرطان سینه یک بیماری چندعاملی است که ژنتیک، عوامل هورمونی و محیط در ایجاد آن نقش دارد. در تحقیق و بررسی حاضر سعی بر آن است که با استخراج عصاره برگهای لیموترش، و همچنین استفاده از کوچک مولکول S14161، تاثیر هر دو ترکیب را در آپوپتوز سلولهای سرطانی سینه رده MCF-7 مورد مق More
سرطان سینه یک بیماری چندعاملی است که ژنتیک، عوامل هورمونی و محیط در ایجاد آن نقش دارد. در تحقیق و بررسی حاضر سعی بر آن است که با استخراج عصاره برگهای لیموترش، و همچنین استفاده از کوچک مولکول S14161، تاثیر هر دو ترکیب را در آپوپتوز سلولهای سرطانی سینه رده MCF-7 مورد مقایسه قرار گیرد. اثرات آپوپتوزی S14161 و عصاره هیدروالکلی برگهای لیموترش بر رده سلولهای سرطانی سینه MCF-7 با استفاده از روش MTT ، مورفولوژی سلولها با رنگ آمیزی آکریدین اورنج با استفاده از میکروسکوپ فلوئورسنت بررسی شد. نتایج نشان داد که S14161 و عصاره برگهای لیمو به صورت وابسته به دوز و زمان، میزان بقاء و تکثیر سلولهای MCF-7 را کاهش میدهند. براساس نتایج تست MTT غلظت 10 میکرومولار S14161 و غلظت6 میلی مولار عصاره برگ لیمو درمدت زمان 24 ساعت به عنوان غلظت IC50 سلولهای MCF-7 تعیین گردید. مقایسه عصاره لیموترش وS14161 نشان میدهد که میزان سمیت سلولی کوچک مولکول نسبت به عصاره لیموترش بیشتر بوده و اختلاف معنی داری میان درصد بقای سلولهای سرطانی تیمار شده با S14161 و سلولهای تیمار شده با عصاره لیموترش در روز اول، سوم و پنجم دیده میشود ( 05/0P<). همچنین تغییرات مورفولوژی بارزی نظیرکاهش سیتوپلاسم، پیگمانته شدن هسته و قطعه قطعه شدن کروماتین در سلول های تیمار شده دیده شد. اثر اختصاصی S14161 بر مهار رشد سلولی و نیز عدم مشاهده عوارض سمی تا غلظتهای بسیار بالا این کوچک مولکول را بعنوان راهکاری اساسی در درمان سرطان سینه معرفی میکند.
Manuscript profile
سرطان پستان در بین سرطانهای زنان رتبه اول ابتلاء و مرگ را به خود اختصاص داده است. امروزه کوچک مولکولها بهعلت خصوصیات ویژه ابزارغالب در نوآوریهای دارویی محسوب میشوند. هدف این تحقیق تعیین اثرات ضدرشدی و ضدتکثیری کوچک مولکول TPSF (4-(4—Fluorophenyl)-4-oxobutyl] More
سرطان پستان در بین سرطانهای زنان رتبه اول ابتلاء و مرگ را به خود اختصاص داده است. امروزه کوچک مولکولها بهعلت خصوصیات ویژه ابزارغالب در نوآوریهای دارویی محسوب میشوند. هدف این تحقیق تعیین اثرات ضدرشدی و ضدتکثیری کوچک مولکول TPSF (4-(4—Fluorophenyl)-4-oxobutyl]thio]-1,3,6,9-tetrahydro-1,3-dimethyl-6-thioxo-2H-purin-2-one)درردهی سلولی سرطانی سینه MCF-7 بود. در این مطالعه آزمایشگاهی، سلولهای سرطانی پستان رده MCF-7 در محیط کشت حاوی سرم 10% کشت و با غلظتهای 5/0، 1، 2، 5 و 10 میکرومولار TPSF تیمار و سپس در روزهای 1و3 و 5 با استفاده از تست MTT بررسی شدند. سپساثرات ضدرشدی و ضدتکثیری کوچک مولکول TPSF بر سلولهای MCF-7 بررسی شد. داکینگ مولکولی با استفاده از نرمافزار مولگرو انجام شد. آنالیز دادهها باآزمون ANOVA دوطرفه با تست تعقیبی Tukey انجام شد. طبق نتایج TPSF به صورت وابسته به دوز و زمان، میزان بقاء و تکثیر سلولهای MCF-7 را بطور معنیداری (001/0 ≥P)کاهش داد. بهطوریکه بعد از 24 ساعت بقای سلولهای تیمار شده با غلظتهای 5/0، 1، 2، 5 و 10 میکرومولار به ترتیب 90، 79، 68، 50 و 32 درصد بود که تایید کننده کاهش معنیدار (001/0 ≥P) بقا بهصورت وابسته به دوز میباشد وغلظت 5 میکرومولار بهعنوان غلظت IC50 (غلظت مهار رشد) تعیین گردید. بررسی مورفولوژی هسته تغییراتی از جمله چروکیدگی، پیگمانته شدن هسته و قطعه قطعه شدن کروماتین را نشان داد. همچنین نتایج داکینگ تایید کننده برهمکنش TPSF با HER2 و ER بود. TPSF بهعنوان یک کوچک مولکول موثر باعث مهار رشد سلولهای سرطانی پستان میشود بنابراین میتواند بهعنوان یک داروی ضدسرطان مورد توجه قرار گیرد.
Manuscript profile
دیابت ملیتوس یک اختلال خودایمن ومزمن است که به سرعت درتمام دنیا بهدلیل سبک زندگی و چاقی درحال گسترش است. ما دراین مطالعه با طراحی یک بافت مهندسی شده و پیوند آن به جایگاههای مختلف در مدل حیوانی، سعی در یافتن گامی موثر در کنترل بیماری دیابت داریم. سلولهای بنیادی مزانشی More
دیابت ملیتوس یک اختلال خودایمن ومزمن است که به سرعت درتمام دنیا بهدلیل سبک زندگی و چاقی درحال گسترش است. ما دراین مطالعه با طراحی یک بافت مهندسی شده و پیوند آن به جایگاههای مختلف در مدل حیوانی، سعی در یافتن گامی موثر در کنترل بیماری دیابت داریم. سلولهای بنیادی مزانشیمی آندومتر رحم (EnMSCs) بااستفاده از روش آنزیمی استحصال و داربست نانوفیبر PAN به روش الکتروریسی تهیه شد. EnMSCs بر داربست کشت و به رتهای دیابتی شده با استرپتوزوتوسین پیوند شدند. بافتهای مهندسی شده در یک گروه برصفاق در حفرهشکمی و درگروه دیگر در زیرپوست پیوند شدند. همچنین در گروه دیگری از رتها EnMSCs از طریق دم تزریق شدند. بعد از پیوند گلوکز خون، انسولین و وزن رتها اندازهگیری شد. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که نحوه و مکان پیوند سلولهای بنیادی نقش مهمی درکنترل بیماری دیابت ایفا میکند. درگروههای دریافتکننده EnMSCs غلظت گلوکز، سطح انسولین خون و همچنین وزن بدن نسبت به گروه کنترل بهبود یافتند. در رتهای دریافت کننده پیوند در صفاق نسبت به سایر گروهها، غلظت گلوکز به طور معنیداری کاهشیافته و سطح انسولین خون و وزن بدن بهطور معنیداری افزایش یافتند. در گروه پیوند زیرپوست و گروه تزریق تفاوت معنیداری در معیارهای بررسی شده دیده نشد. باتوجه به نتایج این مطالعه، پیوند EnMSCs با استفاده از داربست PAN در محل صفاق می توانند برای درمان دیابت پیشنهاد شوند اگرچه نیاز به مطالعات بیشتری در این زمینه برای ارائه یک درمان کامل وجود دارد.
Manuscript profile
سلولهای بنیادی ماکیان مدلهای درون آزمایشگاهی فوق العاده ای در آموزشهای تکوینی و دارویی محسوب میشوند. این سلولها دارای ظرفیتهای بالایی در خودنوزایی و تمایز بوده و میتوانند به عنوان فناوری ارزشمندی در صنعت طیور مورد توجه قرار گیرند. هدف از این پژوهش استحصال، کشت و More
سلولهای بنیادی ماکیان مدلهای درون آزمایشگاهی فوق العاده ای در آموزشهای تکوینی و دارویی محسوب میشوند. این سلولها دارای ظرفیتهای بالایی در خودنوزایی و تمایز بوده و میتوانند به عنوان فناوری ارزشمندی در صنعت طیور مورد توجه قرار گیرند. هدف از این پژوهش استحصال، کشت و مقایسه سلولهای فیبروبلاست جنین جوجه و بلدرچین با درنظر گرفتن زمان دوبرابر شدن تعداد سلولی (PDT) و میزان بقای سلولی در طول دورههای مختلف پاساژ بود. در این پژوهش تجربی، سلولهای فیبروبلاست با روش هضم آنزیمی از تخمهای لقاح یافته جدا و در محیط کشت DMEM محتوی 10درصد سرم FBS برای پاساژهای مختلف کشت شدند. زمان دو برابر شدن تعداد سلولها و بقای سلولی با استفاده از رنگآمیزی تریپان بلو و تستMTT بررسی گردید. دادهها نشان داد که هر دو نوع سلول در محیط کشت DMEM محتوی 10درصد سرم FBS و در دمای 38 درجه دارای حداکثر تکثیر بودند. براساس نتایج ما PDT برای هر دونوع سلول حدود 2±16 ساعت در طول پاساژهای اول تا سوم محاسبه گردید، اما در طی پاساژهای چهارم تا ششم PDT برای سلولهای فیبروبلاست جوجه به 2±28 ساعت و برای سلولهای فیبروبلاست بلدرچین 2±36 ساعت محاسبه گردید (p<0.05)؛ همچنین نتایج تست بقای سلولی مطابق با نتایج PDTبود. این پژوهش توانایی خودنوزایی و بقای سلولهای فیبروبلاست بلدرچین بهعنوان منبعی جدید از سلولهای بنیادی ماکیان را توصیف میکند و استفاده ازین سلولها در کاربردهای فناوردی در آینده را پیشنهاد میکند.
Manuscript profile
Sanad
Sanad is a platform for managing Azad University publications